زاگرس در گذر زمان🌏🌲🦋
357 subscribers
1.15K photos
416 videos
3 files
1.99K links
معرفی مختصر از تاریخ وجغرافیای طبیعی وانسانی دیار زاگرس
ارتباط با مدیرکانال@hadinourmalkiy
اگر موردپسندشما قرار گرفت به دیگران معرفی کنید🦋🌲🌏
🌏zagros in the course of history
Download Telegram
نورملکی هادی
بگرو معرفی نامه  از روستا سید ناصرالدین  شهرستان دهلران منبع کتاب سیمای تاریخی و اجتماعی روستای سید ناصرالدین مولف: سید محمد حسین موسوی چاپ: اول  سال ۱۳۹۱ انتشارات زانا ویرایش و نگارش : هادی نورملکی قسمت  بیستم ص۶۱ ۱۳-۴-۱۴۰۴ این منطقه یک نوع گورانی دارند…
بگرو
معرفی نامه  از روستا سید ناصرالدین  شهرستان دهلران
منبع کتاب سیمای تاریخی و اجتماعی روستای سید ناصرالدین
مولف: سید محمد حسین موسوی
چاپ: اول  سال ۱۳۹۱
انتشارات زانا
ویرایش و نگارش : هادی نورملکی
قسمت  بیست ویک

ص۶۴
۲۰-۵-۱۴۰۴
-۱- ضماير مختص عبارت اند از: «م» اول شخص مفرد، «ت» دوم شخص مفرد ) . شخص مفرد، «ایمو اول شخص جمع شومو دوم شخص جمع ، اونو) سوم شخص جمع. ۲- ضمایر مشترک عبارت اند از: «خوم یعنی خودم خوت یعنی خودت، «خوش» یعنی خودش، «خومون» یعنی خودمان خوتون یعنی خودتان و خوشو» یعنی خودشان این ضمایر هنگامی که بعد از ضمایر ،منفصل نقش بدلی ،بگیرند طبعاً به تنهایی نمی آیند ،من خودم درو کردم م خوم درو کردوم از روی تلفظ و ادای واژه ها میشود پی به زبان و لهجه و حتی زادگاه شخص برد. در این مورد مثالی لازم میدانم به عرض برسانم؛ زمانی که بنده در دانشگاهی در تهران درس میخواندم، استادی داشتیم که نمیدانستیم اهل چه استانی است و با لهجه ی تهرانی صحبت میکرد یک روز استاد اظهار کرد که اگر کسی پی به زادگاهش ببرد و دلیل هم بیاورد
#زاگرس_در_گذر_زمان
https://t.me/httphistoryzagros
نورملکی هادی
بگرو معرفی نامه  از روستا سید ناصرالدین  شهرستان دهلران منبع کتاب سیمای تاریخی و اجتماعی روستای سید ناصرالدین مولف: سید محمد حسین موسوی چاپ: اول  سال ۱۳۹۱ انتشارات زانا ویرایش و نگارش : هادی نورملکی قسمت  بیست ویک ص۶۴ ۲۰-۵-۱۴۰۴ -۱- ضماير مختص عبارت اند…
بگرو
معرفی نامه  از روستا سید ناصرالدین  شهرستان دهلران
منبع کتاب سیمای تاریخی و اجتماعی روستای سید ناصرالدین
مولف: سید محمد حسین موسوی
چاپ: اول  سال ۱۳۹۱
انتشارات زانا
ویرایش و نگارش : هادی نورملکی
قسمت  بیست ویک

ص۶۴
۲۰-۵-۱۴۰۴
در نمرات امتحانی کمکش خواهد کرد. این، کار مشکلی بود. سرانجام یک روز در کلاس واژه ای تلفظ کرد که بنده پی به زادگاهش بردم و در کلاس به استاد عرض کردم که کرد زبان و بچه ی کرمانشاه هستند، و دلیل آوردم که تمام کردهای جهان حرف «ق» را از ته گلو تلفظ میکنند و این نوع تلفظ فقط مختص کردها است، و چون میدانستم که استاد ما ایلامی نیست و مطمئن بودم که کردستانی هم نیستند، لاجرم استاد ما
می باید کرمانشاهی باشند. سرانجام استاد حرفم را تایید کرد.
کتیبه بیستون
بزرگترین کتیبه جهان،نخستین متن شناخته شده ایرانی و از آثاردوران هخامنشیان.
واقع در سی کیلومتری شهر کرمانشاه.
#زاگرس_در_گذر_زمان
https://t.me/httphistoryzagros
مروری بر ترجمه کتیبه بیستون
منبع : کتاب کرمانشاه واثار تاریخی آن
مولف:استاد هرمز بیگلری
سال ۱۳۸۱
انتشارات کرمانشاه
قسمت اول
۲۱-۵-۱۴۰۴
کوه بیستون
کوه بیستون ، کوه حماسه های جاودانی کوه اهورائی و کوهی که محل نیایش پارسایان دوران باستان بشمار می رفت، کوه عشق شیرین و فرهاد و حماسه‌هایی داستانی شعرای نامی ایران که داستانهای دل انگیز کم نظیر ادبی را بصورت شعر که از کوه‌های بیستون الهام گرفته برشته تحریر درآورده اند شاهنامه فردوسی، خمسه نظامی و سروده های کردی کرمانشاهی این کوه شگفت انگیز از روزگاران کهن رازهای سر به مُهر تاریخ را در سینۀ سطبر خود از دستبرد روزگاران محفوظ داشته کوهی به عظمت تاریخ که سرافراز و دیرباز در کنار جاده ایکه بعدها تا عصر حاضر اکباتان یا هگمتانه پایتخت قدیم ماد را به بابل متصل می‌ساخت استوار و پابرجا شاهد لشکرکشیها و حوادث بیشماری را در دورانهای عظمت امپراطوری ماد و هخامنشی و جنگهای اشکانی با سلوکیدها و ساسانیان و ... دیگر حوادث مهم تاریخی بوده است در همین النهرين سرازير گذرگاه مهم تاریخی و کوهستانی بود.
#زاگرس_در_گذر_زمان
https://t.me/httphistoryzagros
تصویری قدیمی از پل سیمره
#زاگرس_در_گذر_زمان
https://t.me/httphistoryzagros
نورملکی هادی
مروری بر ترجمه کتیبه بیستون منبع : کتاب کرمانشاه واثار تاریخی آن مولف:استاد هرمز بیگلری سال ۱۳۸۱ انتشارات کرمانشاه قسمت اول ۲۱-۵-۱۴۰۴ کوه بیستون کوه بیستون ، کوه حماسه های جاودانی کوه اهورائی و کوهی که محل نیایش پارسایان دوران باستان بشمار می رفت، کوه…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مروری بر ترجمه کتیبه بیستون
منبع : کتاب کرمانشاه واثار تاریخی آن
مولف:استاد هرمز بیگلری
سال ۱۳۸۱
انتشارات کرمانشاه
قسمت دوم
۲۲-۵-۱۴۰۴
که اتحادیه قوم ماد به بین النهرین سرازیر شدند و بابل را فتح کردند و حتی سرزمینهای اطراف را در نوردیدند
دولت آشور را برای همیشه از صفحه روزگار محو نمودند آثاری در بیستون از ماقبل تاریخ تادوران مادها، هخامنشیها، سلوکیدها و ساسانیان و حتی آثار اسلامی که در کنار این کوه با شکوه از روزگاران گذشته باقی مانده نشانه ای از برابر دیدهاگان ما قرار داده است. نیرومندی و تاریخ و فرهنگ کهن ایران اسلامی و قوم نجیب آریائی است که در
در پیرامون این کوه کاخهائی از عصر هخامنشی و ساسانی بازیباترین اسلوب معماری آن عصر وجود داشته ای
است و ستون‌ها وسر ستون‌ها و باقی مانده ایاز کاخ ساسانی و سنگهائیکه بصورت مکعب و با علامتهای مخصوصی پیرامون این کوه پراکنده اند گویای شکوه و عظمت معماری و بیانگر تمدن کهنسال این مرز و بوم اسلامی است اما افسوس که همه خاموشند و چون پدیدآورنده گان کاخها در دل خاکها آرمیده اند وجود کتیبه بیستون و حجاریهای زمان
#زاگرس_در_گذر_زمان
https://t.me/httphistoryzagros
1
📙نام کتاب: #شاهنامه_لکی

📝 اثر: #حمید_ایزدپناه

📕 #داستان_رمان_حماسی_رزمی

📝"داستان حماسی رزمی این کتاب، همان موضوع جنگ هماون است که فردوسی در شاهنامه آورده است.... با تفاوت‌هایی از نظر نام پهلوانان و یا مرزهای ایران و نام‌های جغرافیایی دیگر.... جنگ هماون به توصیف فردوسی، در دامنه‌ی کوه هماون رخ می‌دهد و رزم نیز میان توس، لکی، ایرانیان و تورانیان در جایی به نام "شابک تپه" با هم درگیر می‌شوند، نام پهلوان ایرانی "فریبرز" است که شکست می‌خورد، و نام فرمانده‌ی تورانی، "گرسیوز" است... زبان کتاب لکی است و لکی را باید به جای مانده و یا همان زبان پهلوی باستان دانست... شاهنامه‌ی لکی با همان زبان محاوره و گفت و گو سروده شده ولی واژه‌های ترکی و تازی و فارسی و یا زبان‌های کهن‌تری شاید عیلامی، در آن به کار رفته است...."
#زاگرس_در_گذر_زمان
https://t.me/httphistoryzagros
نورملکی هادی
مروری بر ترجمه کتیبه بیستون منبع : کتاب کرمانشاه واثار تاریخی آن مولف:استاد هرمز بیگلری سال ۱۳۸۱ انتشارات کرمانشاه قسمت دوم ۲۲-۵-۱۴۰۴ که اتحادیه قوم ماد به بین النهرین سرازیر شدند و بابل را فتح کردند و حتی سرزمینهای اطراف را در نوردیدند دولت آشور را برای…
مروری بر ترجمه کتیبه بیستون
منبع : کتاب کرمانشاه واثار تاریخی آن
مولف:استاد هرمز بیگلری
سال ۱۳۸۱
انتشارات کرمانشاه
قسمت سوم
۲۲-۵-۱۴۰۴

داریوش هخامنشی گوئی روحی تازه به این مجموعه بخشیده است زیرا با بررسی و مطالعه خطوط بیستون که به سه زبان ۱ - پارسی باستان ۲ - بابلی ۳ - عیلامی ، نویسنانده شده است علاوه بر زیبایی و سبک نگارش از لحاظ ادبیات کهن فوق العاده حائز اهمیت است بطوریکه کتیبهٔ مذکور در ردیف یکی از بی نظیر ترین کتیبه های دوران هخامنشی شناخته شده و به ثبت سازمان جهانی یونسکو در آمده است.

(بیستون- بهستان - بغستان)
بیستون را در زمانهای قدیم بنامهای بهستان - بهستون - و بغستان و در یونان باستان بنام( گیستاتون «اپوس) شناخته بودند .(در گنج دانش یا جغرافیای تاریخی شهرهای ایران آمده است بیستون قریه ای است میان همدان و حُلوان اسم آن بهستون، تا حُلوان ۴ منزل و تا قرمسین (کرمانشاه) ۸ فرسخ ، بهستونی که صاحب مُعجم فرموده همان "هستون" معروف است و تعیین موضع آن را یاقوت حموی نیز درست نموده و اگر چه هم اکنون یاقوت گفته قطعه ای است ولی بقراین عدیده مستفاد که در این موضع شهر و آبادی معتبری بوده کوه بیستون که نزدیک آبادی است از جبال شامخه معروف و شبیه به گنبد سیاهی بنظر می آید در این قسمت ایران می آید کوهی به این عظمت و ارتفاع باشد کمتر وجود دارد.سیاحان و دانشمندانی نظیر ابن حوقل ، مسعر بن مهلهل در قرن چهارم و ابن سیاح و مقدسی و حمدالله
مستوفی صاحب تاریخ گزیده و جهانگردانی دیگر نظیر تاورنیه و سایرین که ذکراسامی ونام آنها و مطالبی را که درباره این آثار نگذاشته ام بدرازا خواهد کشید از بیستون بازدید کرده اند نخستین جهانگرد اروپائی که نظر دیگران را به بیستون جلب کرد جهانگرد فرانسوی او ته در سال ۱۷۳۴ میلادی و به فاصله ۶۰ سال بعد اليويه فرانسوی و سپس ژبر در سال ۸۰۵ میلادی (ژوبر مُستشرق و سیاستمدار فرانسوی که از طرف ناپلئون بناپارت مامور دربار فتحعلیشاه قاجار گردید) و بعد از اوگاردان در سال ۱۸۰۶ میلادی و سپس گرپورتر در سال ۱۸۱۸ کرپورتر حدس زده بود که این نقشها پیکر شاه شلمنصر ) و دو سردار او و ده سبط اسرائیل است که به اسارت افتاده اند کی نی یر در سال ۱۸۱۰ از بیستون دیدن کرد و چون کتیبه در محل سختی از نظر صعود قرار گرفته بدین خطر تن در نداد کر پورتر تا نیمه صعود کرده و طرحی از پیکره کشید اما تا بدان حد بالا نرفت که از کتیبه ها نسخه برداری کند این مساله باقی ماند تا آنکه راولنسین در سال ۱۸۳۵ آن را به انجام رسانید. در سال ۱۹۰۴ میلادی هیأتی از طرف موزه بریتانیا به بیستون اعزام گردید که بسیاری از ترجمه های راولنسین را اصلاح کردند سرانجام در سال ۱۹۴۸م پرفسور جورج کامرون خطوط بابلی و عیلامی را دقیقاً ترجمه و تحقیقات مذکور از بهترین بررسیهائی است که در بیستون انجام
گردید.
ترجمه متن کامل کتیبه بیستون( پارسی باستان )که عینا از کتاب ایران باستان آمده است به شرح ذیل می باشد .
ستون اول

بند ۱ منم داریوش شاه بزرگ، شاه شاهان ، شاه ممالک ، پسر ویشتاسب، نوه
ارشام هخامنشی

بند ۲ داریوش شاه گوید: مرا پدر ویشتاسب است ویشتاسب را پدر ارشام ارشام را پدر آریار من آریارمن را پدرچش پش چش پش را پدر هخامنش
بند ۳ : با این جهت ما را هخامنشی گویند دودمان ما از قدیم است از قدیم
سلطنت در دودمان ما بوده

بند ۴ هشت نفر از دودمان ما پیش از این شاه بودند، من نهمین شاهم از
دودمان دوگانه ما شاهیم.

بند ۵ ۰ ۰ ۰ : به اراده اهور مزد من شاهم اهور مزد شاهی را به من اعطا کرده
بند ۶ " " " : این است ممالکی که تابع من اند به اراده اهورمزد من شاه آنهایم : ،پارس، خوزستان بابل ،آشور مصر جزایر دریا، سارد، یونیه، ماد، ارمن ،کاپادوکیه پارت (خراسان) زرنگ سیستان ( هرات ، خوارزم، باختر، سغد،
،گندار، سکائيه ، ث ت ،گوش ، رخج، مكيا جمعا۲۳مملکت
بند ۷۰۰۰: این ممالک که مطیع مناند، به فضل اهورمزد تابع من اند به من باج آنچه را که به آنها امر می‌کنم شب یا روز اجرا می‌کنند

بند ۰۰۰۸ : در این ممالک مردی را که دوست بود، بسیار نواختم به آن که دشمن ،بود سخت کیفر دادم به فضل اهور مزد این ممالک قوانین مرا مجری داشتند چنانکه امر کردم همچنان رفتار کردند .
بند ۹ " " " : اهور مزد شاهی را به من ا عطاکردمرا یاری کرد تا این ملک بدست آوردم به فضل اهور مزد من سلطنت را دارا گشتم.
بند ۱۰ ۰۰۰ : این است آن چه من کردم پس از آنکه شاه شدم بود کبوجیه نامی پسر کوروش از دودمان ،ما که پیش از این شاه .بود از این کبوجیه برادری بود بردی نام از یک مادر، یک پدر با کبوجیه بعد کبوجیه بردی را کشت با اینکه کبوجیه بردی را کشت مردم نمی دانستند او کشته شده پس از آن کبوجـ از آن کبوجیه به مصر رفت دل مردم از او برگشت .
#زاگرس_در_گذر_زمان
https://t.me/httphistoryzagros
🌿شیرهای سنگی

ایل بختیاری برای پاسداشت دلاوران خود از دل سنگ مجسمه‌ای به شکل شیر با نقوش اسب و شمشیر روی قبر آنها می‌تراشیدند. قدیمی‌ترین شیر سنگی استان چهارمحال و بختیاری مربوط به دوره صفوی است. این شیر‌های سنگی نماد شجاعت، فروتنی، مردانگی و مهارت در جنگ و سوارکاری بودند. یکی از شاخص‌ترین مکان‌هایی که می‌توانید شیرهای سنگی را در آنجا تماشا کنید گورستان هفشجان در جنوب غربی شهرکرد است.

#چهارمحال_و_بختیاری
#شیرهای_سنگی

#ایران_زیبا🇮🇷
#زاگرس_در_گذر_زمان
https://t.me/httphistoryzagros
1
نورملکی هادی
تاریخ ماد به گزارش دانشنامه ایرانیکا مترجمان دکتر شهرام جلیلیان (عضو هیأت علمی گروه تاریخ دانشگاه شهید چمران اهواز) محمد حیدرزاده دانش آموخته تاریخ دانشگاه شهید چمران اهواز انتشارات دانشگاه شهید چمران اهواز ۱۳۹۶ ویرایش و نگارش : هادی نورملکی قسمت…
تاریخ ماد
به گزارش دانشنامه ایرانیکا
مترجمان
دکتر شهرام جلیلیان
(عضو هیأت علمی گروه تاریخ دانشگاه شهید چمران اهواز)
محمد حیدرزاده
دانش آموخته تاریخ دانشگاه شهید چمران اهواز
انتشارات دانشگاه شهید چمران اهواز
۱۳۹۶
ویرایش و نگارش : هادی نورملکی
قسمت یازدهم

۲۲-۵-۱۴۰۴
ص ۱۳
گویا بابلیها از مادها سود برده اند و سپس
نورملکی هادی
مروری بر ترجمه کتیبه بیستون منبع : کتاب کرمانشاه واثار تاریخی آن مولف:استاد هرمز بیگلری سال ۱۳۸۱ انتشارات کرمانشاه قسمت سوم ۲۲-۵-۱۴۰۴ داریوش هخامنشی گوئی روحی تازه به این مجموعه بخشیده است زیرا با بررسی و مطالعه خطوط بیستون که به سه زبان ۱ - پارسی باستان…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مروری بر ترجمه کتیبه بیستون
منبع : کتاب کرمانشاه واثار تاریخی آن
مولف:استاد هرمز بیگلری
سال ۱۳۸۱
انتشارات کرمانشاه
قسمت چهارم
۲۴-۵-۱۴۰۴
اخبار دروغ در ،پارس ماد و سایر ممالک شدیداً منتشر شد.
بند ۱۱ """ : پس از آن مردی ( مُغی) گئومات نام از( پی سی ی او وده )برخاست کوهی است( ارکادرس )نام از آنجا در ماه و یخن در روز چهاردهم برخاست مردم را فریب داد که من بردی پسر کوروش برادر کبوجیه هستم پس از آن تمام مردم بر کبوجیه شوریدند پارس، ماد و نیز سایر ایالات به طرف او رفتند او تخت را تصرف کرد در ماه گرم پد روز نهم بود که تخت را تصرف کرد پس از آن کبوجیه مرد، بدست خود کشته شد.
بند ۱۲ : این اریکه سلطنت که گئوماتای مغ از کبوجیه انتزاع کرد از زمان قدیم در خانواده ما بود بنابراین گئوماتای من ،پارس، ماد و ممالک دیگر را از كبوجیه انتزاع کرد به خود اختصاص داد او شاه شد
بند ۱۳ " کسی از پارس و ماد یا از خانواده ما پیدا نشد که این سلطنت رااز گئوماتای مغ باز ستاند مردم از او می ترسیدند زیرا عده ای زیاد از اشخاصی کـه بردیا را می شناختند می کشت .ز این جهت می کشت که (خیال می کرد) کسی
#زاگرس_در_گذر_زمان
https://t.me/httphistoryzagros
نورملکی هادی
مروری بر ترجمه کتیبه بیستون منبع : کتاب کرمانشاه واثار تاریخی آن مولف:استاد هرمز بیگلری سال ۱۳۸۱ انتشارات کرمانشاه قسمت چهارم ۲۴-۵-۱۴۰۴ اخبار دروغ در ،پارس ماد و سایر ممالک شدیداً منتشر شد. بند ۱۱ """ : پس از آن مردی ( مُغی) گئومات نام از( پی سی ی او وده…
مروری بر ترجمه کتیبه بیستون
منبع : کتاب کرمانشاه واثار تاریخی آن
مولف:استاد هرمز بیگلری
سال ۱۳۸۱
انتشارات کرمانشاه
قسمت پنجم
۲۴-۵-۱۴۰۴

نداند ، من بردی پسر کورش نیستم کسی جرأت نمی کرد چیزی درباره گئوماتای مع بگوید تا اینکه من آمدم از اهورمزد یاری طلبیدم ، اهورمزد مرا یاری کرد. در ماه باغ یادیش روز دهم من با کمی از مردم این گئوماتای مغ را با کسانیکه سر دسته همراهان او بودند کشتم در ماد قلعه ای هست که اسمش (سيكيه واتيش ) و در بلوک نیسای است آنجا من او را کشتم پادشاهی را از او باز ستاندم به فضل اهورمزد شاه شدم اهو مزد شاهی را به من اعطا کرد.
بند ۱۴ " " " : سلطنتی را که از دودمان ما بیرون رفته بود برقرار کردم آنرا به جایی که پیش از این بود باز نهادم بعد چنین کردم معابدی را که گئوماتای من خراب کرده بود برای مردم ساختم ،مراتع احشام و مساکنی را که گئوماتای من از طوایف گرفته بود به آنها برگرداندم مردم ،پارس ماد و سایر ممالک را به احوال سابق آنها رجعت دادم بدین نهج آنچه که انتزاع شده بود به احوال پیش برگشت به فضل اهورمزد این کارها را کردم آنقدر رنج بردم تا طایفه خود را به مقامی که پیش داشت رساندم پس به فضل اهورمزد من طایفه خود را بدان مقامی نهادم که قبل از دست برد گئوماتای مغ دارا بودند.
بند ۱۵ " " " : این است آنچه من کردم وقتی که شاه شدم
بند ۱۶: پس از اینکه من گئوماتای من را کشتم آترین نامی پسر( او پدرم ) در خوزستان بر من یاغی شد و به مردم چنین گفت :من پادشاه خوزستانم ، پس از آن اهالی خوزستان از من برگشته به طرف آترین رفتند و او در خوزستان شاه .شد بعد یک مرد بابلی، ندی( تبیر این اسم را بعضی نی دین توبل خوانده اند) پسر آئی تیری در بابل بر من خروج کرد و گفت من بخت النصر (نبوکدنصر) پسر نبونیدم،
تمام اهل بابل بطرف او رفته از من برگشتند او سلطنت بابل را تصرف کرد.
بند ۱۷ " " " : من لشکری به شوش فرستادم و آترینای مغلوب نزد من آوردند او
را کشتم
بند ۱۸ """ : پس از آن من به طرف بابل رفتم
ندی تبیر که خود را بخت النصر می نامید . قشون او در دجله بود آن طرف دجله را نگاه می‌داشت و کشتی‌هایی داشت من لشکر خود را دو قسمت کرده قسمتی را بر شترها و قسمتی را بر اسبها سوار کردم. اهورمزد مرا کمک کرد با اراده اهور مزد از دجله گذشتم و با لشکر ندی تبیر جنگ کرده آنرا شکست دادم ۲۶ ماه (آثریادی ) بود که این جنگ
روی داد.
بند ۱۹ " " " : پس از آن من بطرف بابل رفتم. هنوز بدانجا نرسیده بودم که در محلی موسوم به ،زازانه در ساحل ،فرات ندی تبیر که خود را بخت النصر می نامیدند باقشون خود به جنگ آمد جنگ کردیم و اهورمزد یاری خود را به من اعطاء کرد به اراده اهورمزد لشکری را که فرمانده آن ندی تبیر بود شکست فاحشی دادم دشمن خود را در آب انداخت و آب آنرا برد روز دوم ماه انامک بود که این جنگ روی داد
ستون دوم
بند اول داریوش شاه گوید : از آنجا ندی تبیر با کمی سوار که نسبت به او با وفا بود به بابل رفت فوراً بابل را محاصره کرده به اراده اهورمزد آنرا تسخیر کردم و این ندی تبیر را گرفتم پس از آن او را در بابل کشتم.
بند دوم """ : زمانی که من در بابل بودم این ایالات از من برگشتند ،پارس، خوزستان، ماد ،آسور، مصر، پارت (خراسان) مرو ثت ،گوش سکائیه.
بند سوم در پارس مردی بود مرتبه نام پسر چین چیخری از اهل محلی موسوم به کوگ نکا این مرد بر من یاغی شد و به اهالی خوزستان گفت من ای مانیس پادشاه خوزستانم.
بند چهارم " " " : من مجبور شدم بطرف خوزستان بروم. پس از آن مردم خوزستان بواسطه ترس از من این مرتبه را که شاه آنها ،بود گرفته خودشان کشتند.
بند پنجم فرورتیش نام مادی یاغی شد و به مردم گفت من خشتریتم ،از دومان هو و خشتر تمام مادیها از من برگشته بطرف فرورتیش رفتند او شاه ماد شد.
بند ششم """ : لشکر پارسی و مادی که با من بود کم عده بود. بدین سبب از اینجا قشونی فرستادم (وی در نه) نامی هست پارسی که تابع من است او را فرمانده آنها کرده گفتم بروید و در هم شکنید آن قشون مادی را که خود را از من نمی داند وی در نه فورا با سپاهیان من حرکت کرد وقتی که به ماد رسید در محلی موسوم به مروش با مادیها جنگید کسی که در ماد شاه بود به آنها کمک نکرد اهورمزد یاری خود را به من اعطاء کرد.به اراده اهورمزد قشونی که در تحت فرماندهی وی در نه بود برقشونی که از من برگشته بود غلبه کرد روز ششم ماه انامک بود که این جنگ واقع شد. پس از آن این سپاهیان من در کمپد که ناحیه ای از ماد است ،ماندند تا من به ماد وارد شوم.
بند هفتم " " " : داد رشیش نامی بود ارمنی تابع من او را به ارمنستان روانه کرده
سال ۹۶
گیلانغرب،دیره،منطقه ی گلین
#زاگرس_در_گذر_زمان
https://t.me/httphistoryzagros
1
نورملکی هادی
گورد خمه ها در دوران مادها
نویسنده : دکتر غلامعلی حاتم
ویرایش و نگارش :هادی نورملکی جوبشهر
قسمت هفتم
۱۵-۳-۱۴۰۴
یک ایوان عمیق درون صخره بریده شده که دارای ستونهایی است سرستونها در پیچکهای دو طرف شبیه به سر ستون ایونی هستند. شکل این سرستونها و تزیینی نخل خرمایی آنها تاریخی پس از قرن ششم پیش از میلاد را بیش از هر تاریخ قدیمیتری پیشنهاد می کند. در حالی که این آرامگاه احتمالاً برای یک مادی ساخته تاریخ آن بدین ترتیب به زمان هخامنشی می رسد. گیرشمن در شرح معماری این دخمه این گونه می گوید به طور کلی آرامگاه قیزقاپان یا (ربایند؛ دختر) به آرامگاه های مادی شبیه است با این حال با آنها اختلافی دارد و آن این است که سقف این آرامگاه، که در سنگ کوه تراشیده شده تقلیدی از سقف ساختمانهای چوبی است بنابراین این آرامگاه اقتباسی از آرامگاه های (سکایی) است که از چوب ساخته می شد و از روسیه جنوبی تا ماورای قفقاز به تعداد زیادی دیده شده است و اضافه می کند که ترکیب (مادو سکائی)در تزیینات این آرامگاه نیز مشاهده می‌گردد و دیاکونف ساختمان این مقبره را شبیه به مقبره صحنه و تقلیدی
#زاگرس_در_گذر_زمان
https://t.me/httphistoryzagros
گورد خمه ها در دوران مادها
نویسنده : دکتر غلامعلی حاتم
ویرایش و نگارش :هادی نورملکی جوبشهر
قسمت هشتم
۲۹-۵-۱۴۰۴
از یک خانه ای که با سقف بزرگ پیش آمده ، ستونها به جزرهای ستون نما تبدیل یافته و سقف تقلید از پوششی است که از تنه درختان تهیه شده ،باشد می‌داند در فاصله سرستونها و بالای نیمه ستونها که مقابل در ورودی آرامگاه قرار گرفته است سه قرص دیده می شود. بدین قرار صفحه مدوری با هیکلی چهاربال و صفحه مدور دیگری که هیکل آدمی بر آن منقوش است و هلالی زیر آن دیده می‌شود و صفحه مدور دیگری که ستاره ای بر آن نقش است. مظهر اخیر در شرق باستان خاص ایشتار می باشد ولی اینها شاید مظهر آناهیتا باشد. و دوتای دیگر به معنی خورشید و ماه باشند. شاید این نقوش برجسته مظاهر خدایان و نشانه هایی از «اهورمزدا» و میترا و آناهیتا یا نشانه هایی اهورمزدا» و «ماه» و «آناهیتا باشند بلافاصله بالای مدخل این آرامگاه نقش دو مرد کمان به دست در حال ایستاده مجسم گردیده اند، و در میان آنها آتشدانی است آتشدان از سه پله شکل گرفته و در روی قطعه سنگ بالایی آتشدان یک نیمکره به قطر ۵/۵ سانتی متر نشان داده شده است. بلندی آتشدان کوچک تر از جثه مردان و در حدود ۱/۳ متر است این یکی از جالب ترین تصویر آتشدانی است که از دوره ماد باقی مانده است کمان مردان شبیه به کمانهای اقوام سکاها» است، به گفته هردوت مورخ یونانی تیراندازی در میان مادها از سکاها اقتباس شده است کلاه این دو مرد شبیه به یکدیگر است ولی مرد طرف چپ لباده ای که احتمالاً از جنس نمد است بر دوش دارد، که آستین هایش آویزان است و نظیر لباده هایی است که امروز دهقانان و چوپانان در ایران به کار می برند. در میان ایرانیان این طور رسم بود که کمان را علامت نیروی پادشاهی میدانستند. بنابراین ممکن است در این نقش پادشاهی را همراه جانشینش نشان داده باشند آقای دیاکونف در وصف صحنه نیایش در مقابل آتشدان این گونه عنوان می کند «کاهن سمت چپ لباس مغان را به تن دارد روی ملبوس معمولی ماد شرقی جبه مانندی که آستین های خالی اش آویزان است پوشیده است.
باشلق مانند «پتی دان» بر سر و پارچه یا نواری بر صورت دارد لباس شاه که سمت راست ایستاده مانند لباس مخ واضح نیست. او هم صورت را بسته است. هر دو نفر کمان که مظهر پیروزی است به دست دارند و خانم ایدت پرادا به نکات دیگری از این صحنه میپردازد و چنین می گوید: «این دو مرد لباسهایی چون پوشش مادی در نقوش برجسته کاخ های هخامنشی در تخت جمشید بر تندارند که عبارتند از نیم تنه شلوار چسبان که احتمالاً از چرم بوده است، و یک کلاه روسری مانند با انتهای گره خورده، گذشته از آن نقش طرف چپ یک کت بر تن دارد که احتمالاً از پوست ساخته شده است. پشم این پوستین به جز قسمتهای به بیرون برگشته در داخل قرار دارد. آستینهای باریک خالی در پهلوها به پایین آویزان هستند... هر یک از دو مرد کمان خود را با دست چپ گرفته و انتهای آن را بر نوک پای جلویی قرار داده است.

دخمه دائو دختر

دخمه
و یا آرامگاه دائو دختر واقع در کوهستان ناحیه ممسنی در کوه اوتزی در استان فارس یکی از زیباترین دخمه ها به شمار می آید این دخمه نظیر دخمه های هخامنشی می باشد به همین علت برخی از باستان شناسان آن را به دوره هخامنشیان منسوب می دارند، این دخمه در ارتفاع قریب ۳۰۰ متر واقع شده است و دارای چهارستون سنگی است مدخل دخمه در وسط ستون ها قرار داد بنا دارای کنگره های دندانه دار مانند دوران هخامنشی می باشد. این دخمه در سنگ کوه تراشیده شده و مرکب از دو اطاق است. نمای آن از هر طرف دروازه ورود، با دو نیم ستون، به سبک «دوران آخر پیش از ایونی تزیین شده پایه این ستونها مرکب از بالش ضخیمی است که روی دو سکو قرار گرفته ساقه ستونها صاف ،است و حماله سنگی روی ستون از هر طرف به مارپیچی منتهی می‌گردد
و از خصائص مهم این دخمه وجود ستونهای بزرگ حجاری شده و کنگره هایی است که در بالای آن تراشیده شده است این قسم ساختمان مستلزم ترقیات زیادی در صنعت معماری است و ستونهای آن به سبک ستونهای ،ایونی و دو طرف سرستون پیج دارد. به قول هرتسفلد این قبر در حدود ۵۵۰ ۶۵۰ سال پیش از میلاد حجاری شده است. در این زمان صنایع يونان تأثیر و نفوذی در صنایع ایران نداشته است بلکه مشاهده می شود که صنایع ایران دارای خصائصی و نکات زیادی بوده که بعدها در صنایع و معماری اروپا ظاهر گردیده است.
خانم ایدت پرادا درباره نماسازی دخمه می گوید پیچکهای به و
سرستون های قرن پنجم پیش از میلاد یونانی را به یاد می آورندکی نزدیک به هم و بزرگی دارد که مرحوم مصطفوی، بنای دخمه را مربوط به قرن هفتم و با ششم پیش از میلاد میلاد میداند و
نماسازی دخمه را همانند دخمه های شاهان هخامنشی ذکر می.کند رومان گیرشمن آرامگاه دائو دختر واقع بین پاسارگاد و مسجد سلیمان را به یکی
#زاگرس_در_گذر_زمان
https://t.me/httphistoryzagros
نورملکی هادی
گورد خمه ها در دوران مادها نویسنده : دکتر غلامعلی حاتم ویرایش و نگارش :هادی نورملکی جوبشهر قسمت هشتم ۲۹-۵-۱۴۰۴ از یک خانه ای که با سقف بزرگ پیش آمده ، ستونها به جزرهای ستون نما تبدیل یافته و سقف تقلید از پوششی است که از تنه درختان تهیه شده ،باشد می‌داند…
گورد خمه ها در دوران مادها
نویسنده : دکتر غلامعلی حاتم
ویرایش و نگارش :هادی نورملکی جوبشهر
قسمت نهم
گور دخمه دایو دختر
۳۰-۵-۱۴۰۴
از شاهزادگان هخامنشی و احتمال می‌دهد که مربوط به کمبوجیه اول باشد. ولوئی واندنبرگ در این باره می گوید: احتمال دارد که دو دختر آرامگاه یکی از نخستین پادشاهان ایران و حتی یکی از اجداد کوروش دوم باشد که در این صورت می‌توان آن را بین سالهای ۶۴۰ ۵۶۰ پیش
از میلاد قرار داد.

دخمه اسحاق وند (سکاوند)

در ناحیه سکاوند (۱۵ کیلومتری غرب و جنوب شهر هرسین در کرمانشاه) سه گوردخمه در کنار یکدیگر از دوره ماد شناسایی شده است
شکل این آرامگاه ساده است گوردخمه سمت راست نسبت به دو دخمه دیگر در سطح بالاتری حجاری شده است به علت سادگی این دخمه ها ممکن است تصور کرد که «استودان» بوده اند، همان طور که آقای لوئی واندنبرگ هم اینجا را یک استودان میداند اما این استودان را از دیگر استودانها به دلیل داشتن نقش برجسته متمایز می دارد و تصویر مردان نیایشگر را موبدانی میداند که با لباس ایرانی در اجرای مراسم هستند.
#زاگرس_در_گذر_زمان
https://t.me/httphistoryzagros
نورملکی هادی
گورد خمه ها در دوران مادها
نویسنده : دکتر غلامعلی حاتم
ویرایش و نگارش :هادی نورملکی جوبشهر
قسمت نهم
گور دخمه دایو دختر
۳۰-۵-۱۴۰۴
از شاهزادگان هخامنشی و احتمال می‌دهد که مربوط به کمبوجیه اول باشد. ولوئی واندنبرگ در این باره می گوید: احتمال دارد که دو دختر آرامگاه یکی از نخستین پادشاهان ایران و حتی یکی از اجداد کوروش دوم باشد که در این صورت می‌توان آن را بین سالهای ۶۴۰ ۵۶۰ پیش
از میلاد قرار داد.

دخمه اسحاق وند (سکاوند)

در ناحیه سکاوند (۱۵ کیلومتری غرب و جنوب شهر هرسین در کرمانشاه) سه گوردخمه در کنار یکدیگر از دوره ماد شناسایی شده است
شکل این آرامگاه ساده است گوردخمه سمت راست نسبت به دو دخمه دیگر در سطح بالاتری حجاری شده است به علت سادگی این دخمه ها ممکن است تصور کرد که «استودان» بوده اند، همان طور که آقای لوئی واندنبرگ هم اینجا را یک استودان میداند اما این استودان را از دیگر استودانها به دلیل داشتن نقش برجسته متمایز می دارد و تصویر مردان نیایشگر را موبدانی میداند که با لباس ایرانی در اجرای مراسم هستند.
#زاگرس_در_گذر_زمان
https://t.me/httphistoryzagros
گورد خمه ها در دوران مادها
نویسنده : دکتر غلامعلی حاتم
ویرایش و نگارش :هادی نورملکی جوبشهر
قسمت دهم
گور دخمه دایو دختر
۳۰-۵-۱۴۰۴
در بالای دخمه میانی نقش برجسته ای ست که از نظم هنری در آن مهارت زیاد نشان داده شده است حالت شخصی که در این نقش مجسم شده شبیه به حالت نیایش کنندگان لرستان است شخص دیگری که طرف دیگر آتشدان است ولی خیلی کوچک تر نشان داده شده حالت استغاثه به خود گرفته است این نیز حالتی است که در میان مجسمه های کوچک لرستان زیاد دیده می‌شد لحاظ جغرافیایی ناحیه سکاوند بین کرمانشاه و لرستان قرار دارد بلندی قد نیایشگران ۱/۸۷ و ۷۹ سانتی متر است. حالت شخص کوتاه قد که دستها را بلند کرده و از پشت سر میله ای گرفته است به گونه ای ست که میتوان حدس زد که شاید او مجسمه و یا ظرفی را به عنوان نذری برای
آتشگاه می برد.

اغلب باستان شناسان و مستشرقانی که در روشن کردن زوایای تاریک ماد کوشش به کار برده اند دخمه های اسحاق وند را متعلق به روزگار ماد دانسته اند. البته با توجه به لباس شخص که در طرف چپ گور دخمه تصویر شده و مقایسه آن با سایر تصاویر مادی به ویژه از نظر پوشاک مادی بودن این مقبره را قریب به یقین می نماید ولی تاریخی که آقای هرتسفلد برای آن پیشنهاد کرده است مورد تردید قرار داده و از نظر قدمت روی هم رفته یک قرن آن را به عقب می برد اما آقای دیاکونف در خصوص تاریخ دخمه ها اشاره می کند به این که به نظر قدیمی ترین مقبره همان است که هر تسفلد متأخرش می داند، یعنی برای گذاشتن جنازه نزدیک سکاوند و راجع به نقوش دخمه ها اضافه می کند که این اشکال غیر متناسب و ناهنجارند شیوه کار و طرز نقر نقوش برجسته هنوز با نقوش برجسته لولوبیان و عیلامیان چندان تفاوتی عقیده دارد که این استودانها متعلق به سال ۵۲۱ پیش از میلاد و تصور میکند متعلق من است اما با توجه به این که در این نواحی چهار دخمه اما با توجه به این که در این نواحی چهار دخمه سنگی تشخیص داده شده،اند، مسلماً دخمه اسحاق وند با داشتن تصویر مردی مادی و آتش مقدس نمی توانند آرامگاه یک غاصب باشند، و گذشته از آن وضع لباس مرد مادی که در تصویر کاملاً به چشم می خورد ارتباط آن سه دخمه را به زمان مادیها مسلم می دارد.

نتیجه

قوم ماد در هزاره اول پیش از میلاد در منطقه غرب ایران به حکومت رسیدند، در این دوره هنرهای به ویژه معماری پیشرفت چشمگیری پدید می آید این نوع معماری را در گوردخمه یا آرامگاه هایی که در سینه کوه و در صخره سنگها کنده شده اند مشاهده می‌کنیم. با وجود که این دخمه ها و یا آرامگاهها را به دوران ماد نسبت می‌دهند اما به درستی و اطمینان تاریخ گذاری نگردیده اند و حتی بعضی از آنها را به دوره بعد از ماد و هخامنشیان مربوط می دانند.
برخی از باستان شناسان تصور کرده اند که این دخمه ها تقلیدی از آرامگاه های آسیای صغیر یا قوم اورارتوها بوده است شاید این تصور درست باشد اما تمام عناصر مهمی که در آرامگاه های صلیبی شکل زمان هخامنشیان در تخت جمشید و نقش رستم به چشم می خورد آغازش را در دوران ماد میبینیم
در وصف نهایی نمای این دخمه ها قابل ذکر است که نمای کلی دخمه ها از سنگ تراشیده شده، وجود ستونها با سرستونهایی ایونی شکل و نقوش برجسته در بعضی از این آثار یک نوع سایه و روشنی را به وجود آورده است که اینها همگی گویای نکات زیادی از عناصر هنری، و عقاید و باورها در این گونه معماری است که حاصل اندیشه و خواست هنرمندان خلاق این مرز و بوم به شمار می آیند.
#زاگرس_در_گذر_زمان
https://t.me/httphistoryzagros
#تصویری زیبا از درخت و قبرستان قدیمی
#روبره بخش جزمان منطقه زردلان گرمسیرشهرستان هلیلان
#عکاس پرویز اسفندیاری
#زاگرس_در_گذر_زمان
https://t.me/httphistoryzagros
کوه چرمی هلیلان ( حد مرزی شهرستان هلیلان و شهرستان اسلام آباد غرب)
عکاس
مصطفی کوچکی
#زاگرس_در_گذر_زمان
https://t.me/httphistoryzagros
کوه شاه کیخسرو یا کوه شاهِ زنده، در ۳۵ کیلومتری جادهٔ اراک به بروجرد و در شهرستان شازند واقع شده. این کوه به خاطر غاری که در آن وجود دارد یکی از اماکن مقدس و اسطوره‌ای برای زرتشتیان است و هر سال زرتشتیانی از هندوستان و شهرهای ایران جهت بازدید و ادای احترام در این محل گرد هم می‌آیند.

بر اساس اساطیر شاهنامه، شاهنشاه کیخسرو کیانی پس از ۶۰ سال پادشاهی، دل از دنیا برکند و آماده سفر مینوی میگردد. سران و بزرگان لشکر را در دشتی گرد میاورد و لهراسب را به داشتن فر کیانی معرفی مینماید و او را جانشین خود میکند و خودش آهنگ سفر مینوی میکند. یلان و پهلوانان ایران زمین او را تنها نمیگذارند و با او راهی کوه میشوند.
#زاگرس_در_گذر_زمان
https://t.me/httphistoryzagros
1