Hossein Ladjevardi
151 subscribers
6 photos
5 videos
6 files
450 links
Download Telegram
https://hosseinladjevardi.blogspot.com/2023/11/blog-post.html

ناقوس مرگ به صدا در آمده است،
آیا این کابوس را پایانی نیست؟


آیا ما کابوس می بینیم؟

آیا منطقه ما خود دچار کابوس شده است؟

آیا در بیداری ما اتفاقاتی در حال جاری شدن است؟

آیا ما هم به عنوان یک انسان صدای ناله و ضجه و هوار هوار های انسان هایی را نمی شنویم که نامشان مادر، پدر و خواهر و برادر و…، است که برای عزیزانشان ضجه می زنند؟

آیا می دانیم در درون این انسان ها چه شیون و غوغا و فغانی وجود دارد؟

آیا ناله های آنها را می شنویم ؟

از قفس ایدئولوژی های خود بیرون بیاییم. انسانی که ضجه می زند تفاوت نمی کند پیر است، جوان است، ایرانی است،‌ اسراییلی است، فلسطینی است و یا امریکایی و فرانسوی.

ضجه معنی شیون و زاری انسانی است که دستش از همه جا کوتاه است و به دنبال فریاد رسی است، فریاد و ضجه و شیون درون و برون او را چه کسی پاسخ می دهد؟

نادانی، ناآگاهی و یا بی توجهی یکی از بزرگترین و منفی ترین ویژگی های انسان هاست، ما معنا و مفهوم و ارزش اعداد و ارقام را نمی دانیم و نمی فهمیم و در این زمینه اگر نُخبگان و برگزیدگان جامعه نیز آن را نادیده بگیرند فاجعه آغاز می گردد.

جنگ و انسان کُشی برای ارضای شخصی و جاه طلبی های بی انتهای رهبرانی است که برای به کُرسی نشاندن تمایلات بی خردانه و رزیلانه خود دست به کشتار جمعی انسان ها می زنند و غافل از اینکه دنیای تاریک و سیاهی را برای انسان هایی که هیچ تقصیری جز اینکه در زندان این زندانبانانِ جهل و سیاهی گرفتار آمده اند.

امروز این شیپور جنگ نه تنها در خاورمیانه که برای تمام جهان به صدا در آمده است و این بار و در قرن بیست و یکم و پس از دو جنگ خانمان برانداز و خانمان سوز جهانی اول و دوم و با میلیون ها کشته که بالغ بر ۵۰ تا ۷۰ میلیون نفر و عواقب آن برای خانواده های آنان که چندین و چند برابر کشته های جنگ بود و معلولان بی شماری که بر جا گذاشت، یکبار دیگر جهان را تهدید می کند.

امروز دو برادر تنی و هم خون یکی مسلمان و یکی یهودی در حال برافروختن این جنگ هستند. خامنه ای و نتانیاهو عامل کشتار و بی خانمانی هزاران هزار کشته و در به در شدن انسان هایی هستند که ریشه اش به چندین دهه پیش باز می گردد و ابزار و قدرت آنها تنها سلاح های کشتار جمعی و با افراد ناآگاهی است که فرمانبردار شان هستند...
دنباله دار ۱/۲
...امروز جمهوری اسلامی با یکی از دست های جنگ افروزش که حماس نام دارد به کشتار انسان هایی دست می زند که هیچ گونه گناهی ندارند جز اینکه در منطقه ای به نام کیبوتص نیراوز یا بئری در گوشه ای از اسرائیل زندگی می کردند، آنان را با بی رحمی می کشد، می سوزاند، تجاوز می کند و گروگان می گیرد.

آن یکی ( نتانیاهو ) با شکل فجیع تری پاسخ میدهد و چون از حمایت رهبران سیاسی غربی و یا کوتوله های سیاسی حاکم بر نیم از جهان برخوردار است در ازای ۱۴۰۰ نفر بیشتر از ۱۰۰۰۰ نفر را تا امروز می کشد و بیش از یک میلیون نفر را بی خانمان می کند و به جای ۲۳۹ نفر، هزاران را گروگان می گیرد و بدین شکل بازی مرگ همچنان ادامه پیدا می کند و ناقوسش به تهدیدی برای جهانیان می انجامد.

آیا صدای ناقوس جنگ می تواند خاموش شود ؟

اگر من و ما و مردمان زیر یوغ این رهبران جنایتکار چه مسلمان و چه یهودی و …، به جای هیجان و مرگ بر این و مرگ بر آن کمی به خرد فردی و جمعی خود نگاه کنیم بی تردید می توانیم از شّر این دو هیولایی که مغز بیمارشان تنها به کشتار و بی خانمانی و خانمان براندازی مردم منطقه می اندیشد رهایی یابیم و جهان و جهانیان را نیز از این تهدید به رهانیم.

در آخرین نظرسنجی که در اسرائیل انجام شده است آقای نتانیاهو تنها از ۲۷ درصد حمایت مردم برخوردار است و برای ادامه جنایت هایش نیازمند حداقل ۵۱٪ آرای مردم اسرائیل می باشد و بدین شکل ادامه دار نخواهد بود، در آن سوی نیز آقای خامنه ای بنا بر دیدگاه های حتا نزدیکانش بیشتر از ۹۰٪ مخالفانی است که به دنبال سرنگونی کلیت، تمامیت و موجودیت این رژیم هستند و در نهایت قادر به ادامه نخواهد بود و ناگزیر ادامه دار نخواهد بود.

پیش بینی من در مقاله ای که در ۲۴ خرداد ۱۳۸۸ نوشته ام مبنای کودتایی است که از سوی سپاه به انجام خواهد رسید، این مقاله در چهار پرده تنظیم شده است که اگر تهدید و حمله به ایران شکل واقعی تری به خود بگیرد، سپاه و چند نفر از فرماندهانش با کُشتن تعدادی از آخوند های سرشناس اعلام حکومت نظامی می کنند و تنها خامنه ای را در یک قفس طلایی همانگونه که قطب زاده می خواست در مورد خمینی رفتار کند خواهند گفت که امام خامنه ای دستور داده اند که …، و در نهایت با سازش بلافاصله با آمریکا حکومت پاسداران برای مدتی شکل پیدا خواهد کرد.

پیشنهاد

پیشنهاد این است که با کنار گذاشتن مسائل فرعی و تنها برای رهایی از این ننگ و حقارت با هم به گفتگو و تبادل نظر بپردازیم و فارغ از اینکه راست هستیم یا چپ، ملی هستیم و یا مذهبی، کُرد هستیم یا ترک و بلوچ و لُر و عرب ایرانی و یا …، با توجه به اینکه ما باید بتوانیم به یک حداقل آزادی و دموکراسی دست یابیم تا بتوانیم تحولات گسترده و شگرفی را در زمینه های مختلف در کشورمان ایجاد کنیم راهی جز این نخواهیم داشت که در کنار یکدیگر قرار بگیریم و به عمق مسئله و ریشه های مشکلات مان نگاه کنیم و با همفکری و کمک یکدیگر در داخل و خارج از کشور به امروز و فردای ایران مان بپردازیم.

با امید به اینکه امروز و پس از چهل و چهار سال ننگ و حقارت و با نگاه به نقاط و ویژگی های مثبت یکدیگر که بسیار زیاد هم هست، در کنار همدیگر قرار بگیریم و خط قرمزی را بر نفرت ها و پراکندگی های مان بکشیم ، بلکه راهی باشد که امیدهای ما به آینده روشنی برای امروز و فردای ما و فرزندانمان بیانجامد.

باور بسیار من بر اینست که جنبش منتهی به انقلاب زن، زندگی آزادی با دختران و زنان و جوانانش و با حمایت گُسترده مردمی که بیشتر از ۱۰۰ سال است برای برابری و آزادی تلاش کرده اند هر آنچه زودتر سرانجامی برای مردم ایران خواهد داشت و تمامی ما را از این ننگ و حقارت نجات خواهد بخشید.

ایران فرزندانش را صدا کرده است، پاسخگویش باشیم.
https://www.youtube.com/watch?v=jGQQq6iHdDA
https://hosseinladjevardi.blogspot.com/2023/11/blog-post_14.html

اپوزیسیون و دموکراسی
واژه هایی آشنا در ادبیات سیاسی ما

فراوان ترین واژه ها و بیشتر در چهار دهه گذشته که بطور مرتب تکرار می شود واژه های دموکراسی و اپوزیسیون است که متاسفانه کمتر به مفاهیم واقعی خود دست یافته است.

اگر به دنبال ریشه یابی آن باشیم بیشتر از هر چیز به هیجانِ حاکمی برخورد می کنیم که همیشه گریبان ما را گرفته است، دوست داریم شعار دموکراسی را مرتب تکرار و تکرار کنیم،‌ دوست داریم در مورد خودمان غُلو کنیم و از دستاوردهای اپوزیسیون دادِ سخن بدهیم ولی با تمامی این ادعاهای سیاسی در مورد دموکراسی و اپوزیسیون حاضر نبوده ایم که گام های اولیه اش را برداریم.

چرا تنها به شعار دادن و ایجاد هیجان بسنده کرده ایم؟
چرا جر‌‌ئت روبرو شدن با مسائل و حقایق جامعه اِمان را نداریم؟
چرا از همدیگر وحشت داریم و همدیگر را متهم می کنیم؟
چرا وحشت داریم که در مقابل مردم بنشینیم و به سوالاتشان پاسخ دهیم؟
چرا مرتب واژه دموکراسی را تکرار می کنیم - دموکراسی خوب است و جمهوری اسلامی جنایتکار است - و مثل همیشه تنها به همین واژه ها بسنده کرده ایم ؟ و…،

شاید یکی از مشکلات اساسی ما اینست که فاقد یک رسانه جمعی و ملی و ایرانی (تلویزیون) که مورد اعتماد مردم باشد هستیم که اربابان و سرمایه گذاران شان نه به دنبال منافع ما ایرانیان که بطور طبیعی به دنبال منافع خودشان هستند.

شاید یکی از راه هایی که بتواند ما را از بی تفاوتی و خمودگی خارج کند این باشد که تعدادی از افرادی که میتوانند مورد اعتماد جامعه قرار گیرند بدون جایگاه رهبری، مقام های سیاسی و…، در مقابل مردم بنشینند تا شاید گوشه ای از اعتماد از دست شده سال های گذشته جبران شود.

ما یک بار دیگر هم و بعد از هفت سال که کنفرانس - آسیب شناسی اپوزیسیون - را در کانادا تشکیل دادیم باز هم آماده هستیم که کنفرانس دیگری را تشکیل دهیم و همگان را برای یک آسیب شناسی و دُور یک میز گِرد نشستن دعوت کنیم و این پیشنهاد را بطور عمومی مطرح می کنیم که از جانب هر شخص و گروهی دیگری نیز انجام پذیرد چرا که نیاز انجام آن را چهل و چهار سال است که داشته ایم .

ایران فرزندانش را صدا کرده است، پاسخگویش باشیم.

کتاب آسیب شناسی اپوزیسیون
https://www.youtube.com/watch?v=mZJA3_u0_pw
ایران در آستانه تحول بزرگ دیگری است.
جای یک رسانهِ مورد اعتمادِ مردمی خالی است.

ایران در آستانه تحول بزرگ دیگری است، تاریخ معاصر ایران گویای این است که در هر قرن دو و یا سه تحول و جنبش آزادیخواهی، برابری طلبی و هویتی در ایران پای می گیرد که اگرچه در گُذر این صد سال نتوانسته است آرزوهای دیرینه مردمِ به پا خواسته ما را درمانی باشد ولی حداقل می توان بر تجربه های گرانبهایش قدر گذاشت و آنرا دستمایه حرکتی کرد که باز هم با خواست ریشه ای که برای آزادی در ایران و برای ایرانیان وجود دارد به سر منزل مقصود رساند.

۴۴ سال تجربه سیاه، فاجعه بار و ویرانگری که جمهوری اسلامی بر ایران داشته است بیشتر از هر دوران دیگری اثرات مُخرب خود را بر جای گذاشته است چرا که جمهوری اسلامی این فضای تاریک را در روشنایی قرن ۲۱ بر ایران تحمیل کرده است. قرن بیست و یکمی که تجربه ۲۰ قرن گذشته و آینده بشریت را برای خود ترسیم کرده است./ ادامه

حاکمیت ایدئولوژیک و سیاه جمهوری اسلامی که در ۴۴ سال پیش با انقلاب و با کمک کشورهای دشمن ایران بر ایران حاکم گشت اگرچه در مراحل نخست حداقل به لحاظ ظاهر بدنبال حکومت اسلامی و الهی بود ولی رفته رفته و با آشنایی به زوایای مختلفِ کشوری را که اشغال و تصاحب کرده بود بمانند راهزنانی که تازه به هوش آمده باشند که به چه گنج گرانبهایی دسترسی پیدا کرده اند به نوعی دیگر دست از ایدئولوژی و اسلام گرایی و صدور انقلاب برداشته و غارتگری را پیشه ساختند. این راهزنان، با چند دسته شدن هر کدام گوشه ای از ثروت مملکت را صاحب شدند هر آنچه وجود داشت را در توبره کرده اند و می کنند تا جایی که گذشته از به تاراج بردن ثروت زمینی و زیرزمینی به فروش آب و خاک کشور از یک سو و فروش بچه های ما، دختران و پسران ما و …، را هم فروگذار نکردند.

اگر جنایات این راهزنان را بخواهیم به رشته تحریر درآوریم نیازمند تلاش پژوهشگران و مورخینی است که سال ها باید به تحقیق و بررسی در این زمینه بپردازند.
https://www.youtube.com/watch?v=mZJA3_u0_pw
ایران در آستانه تحول بزرگ دیگری است.
جای یک رسانهِ مورد اعتمادِ مردمی خالی است.

ایران در آستانه تحول بزرگ دیگری است، تاریخ معاصر ایران گویای این است که در هر قرن دو و یا سه تحول و جنبش آزادیخواهی، برابری طلبی و هویتی در ایران پای می گیرد که اگرچه در گُذر این صد سال نتوانسته است آرزوهای دیرینه مردمِ به پا خواسته ما را درمانی باشد ولی حداقل می توان بر تجربه های گرانبهایش قدر گذاشت و آنرا دستمایه حرکتی کرد که باز هم با خواست ریشه ای که برای آزادی در ایران و برای ایرانیان وجود دارد به سر منزل مقصود رساند.

۴۴ سال تجربه سیاه، فاجعه بار و ویرانگری که جمهوری اسلامی بر ایران داشته است بیشتر از هر دوران دیگری اثرات مُخرب خود را بر جای گذاشته است چرا که جمهوری اسلامی این فضای تاریک را در روشنایی قرن ۲۱ بر ایران تحمیل کرده است. قرن بیست و یکمی که تجربه ۲۰ قرن گذشته و آینده بشریت را برای خود ترسیم کرده است./ ادامه

حاکمیت ایدئولوژیک و سیاه جمهوری اسلامی که در ۴۴ سال پیش با انقلاب و با کمک کشورهای دشمن ایران بر ایران حاکم گشت اگرچه در مراحل نخست حداقل به لحاظ ظاهر بدنبال حکومت اسلامی و الهی بود ولی رفته رفته و با آشنایی به زوایای مختلفِ کشوری را که اشغال و تصاحب کرده بود بمانند راهزنانی که تازه به هوش آمده باشند که به چه گنج گرانبهایی دسترسی پیدا کرده اند به نوعی دیگر دست از ایدئولوژی و اسلام گرایی و صدور انقلاب برداشته و غارتگری را پیشه ساختند. این راهزنان، با چند دسته شدن هر کدام گوشه ای از ثروت مملکت را صاحب شدند هر آنچه وجود داشت را در توبره کرده اند و می کنند تا جایی که گذشته از به تاراج بردن ثروت زمینی و زیرزمینی به فروش آب و خاک کشور از یک سو و فروش بچه های ما، دختران و پسران ما و …، را هم فروگذار نکردند.

اگر جنایات این راهزنان را بخواهیم به رشته تحریر درآوریم نیازمند تلاش پژوهشگران و مورخینی است که سال ها باید به تحقیق و بررسی در این زمینه بپردازند.
.../ امروز کجا هستیم و برای فردا چه خواهیم کرد ؟

امروز در ایران بیشتر از ۵۰ میلیون نفر کمتر از ۴۰ سال دارند و ۸۰ میلیون کمتر از ۶۰ سال و با تعبیری مشخص و تعاریف جدید سازمان ملل که سن بازنشستگی افزایش بسیاری پیدا کرده است این جمعیت جوان و نیروی کار بسیار با ارزش در حالتی افسرده، دل نگران و دچار استرس های فراوان در انتظار تغییر و تحول بزرگی قرار گرفته اند.

این جمعیت جوان و نیروی کار بسیار با ارزش چه می خواهد؟ حداقل خاست آنان یک زندگی معمولی با معیارهای جهانی امروز است. آنها و خاصه نسل های جوان تر که یا ناامید هستند و یا در آستانه ناامیدی، خسته از روزمره گی از سویی و پا به سنگ خوردن امید هایشان از دیگر سو هستند. بی اعتماد و کج خُلق شده اند، هیچ نقطه امیدی برایشان وجود ندارد، بی تفاوتی که یکی از بزرگترین بیماری های جامعه است گریبانشان را گرفته است و نقطه روشنی برای آینده خود پیدا نمی کنند.

برای مهلک ترین بیماری های فیزیکی و جسمانی هم دارو و درمان وجود دارد و هم پزشکانی که مورد اعتماد بیماران خود هستند. ولی متاسفانه در امور اجتماعی - سیاسی و فرهنگی با چنین دارو و درمان پزشکانی مواجهه نیستیم، نه بدین دلیل که وجود ندارند بل بدین معنا که امکان بروز و ظهور برایشان مهیا و میسر نیست.../ ادامه
.../ در دنیای تکنولوژیک امروز که رسانه ها از طریق فضای عمومی و مجازی دنیا را در محاصره خود گرفته اند و جامعه ما هم از آن مستثنا نیست برای مردم هیچ پایگاه رسانه ای که تنها برای مردم ایران و مورد اعتماد مردم ایران باشد وجود ندارد و بهمین دلیل رسانه های غیر مردمی که هر کدام سیاست های خاص خود را بدلایل گوناگون دنبال می کنند عرصه را بیشتر از همیشه بر مردم ایران تنگ کرده اند، رسانه های پُر قدرتی که با امکانات بسیار گسترده مالی و لُجستیکی ذهن و زندگی مردم را در اختیار گرفته اند.

نمونه های بسیاری از آنان به حدود هفت دهه از تاریخ معاصر ایران برمی گردد مانند رادیوهای بی بی سی، رادیو مسکو و …، که پُر قدرترین شان رادیو بی بی سی که نماینده سیاست های بریتانیا است. نمونه ای از دخالت بریتانیا در امور ایران را در شهریور ۱۳۲۰ و بردن رضاشاه از ایران شاهد بودیم که به نوعی در تاسیس سلطنت پهلوی دست داشتند و از این جهت که رضاشاه به سیاست های مُزورانه آنها پی برده بود و دیگر نمی خواست سیاست های ایران ستیزانه آنها را دنبال کند با اتهامات بی شماری که بسیاری از آنها نیز نادرست بود او را از ایران بردند.

شاهدیم که با دکتر محمد مصدق که نمی خواست عامل و خدمتگزار سیاست های انگلستان باشد و بدنبال منافع ایران بود نیز چه کردند که هنوز هم عواقب و آثار مُخرب آن وجود دارد.

با محمد رضاشاه نیز همان کردند که با رضاشاه کرده بودند، اینکه با سلطنت موافق باشیم و یا نباشیم نه تنها هیچ چیزی را ثابت نمی کند و این مسئله که دخالت بیگانگان در امور کشور تا بدین مرتبه حیاتِ سیاسی ما و کشورمان را در اختیار قدرت های خارجی و منافعشان قرار می دهد ننگ آور و حقارت آور است.

۴۴ سال پیش هم همین اتفاق ننگ آور دوباره زندگی سیاسی - اجتماعی ما ایرانیان را آلوده منافع و سیاست های بیگانگان قرار داد و شاهد به تخت نشاندن خمینی و اسلامیونِ بدون اسلام کردند و با ما ایرانیان چنین کردند که امروز گریبانگیرش هستیم!/ ادامه
.../امروز شاهد پرده دیگری از این نمایش هستیم. تلویزیون من و تو اعلام می کند که بدلیل مشکلات مالی در آخر ماه ژانویه ۲۰۲۴ تعطیل خواهد شد. البته به ما ارتباطی ندارد، چرا که ما نه فهمیدیم که چرا آمد و برای چه آمد و چرا می رود؟ ولی تنها یک نکته باقی می ماند که گوینده تلویزیون اعلام می کند شخصی که چهارده سال هزینه تلویزیون را پرداخت کرده است و دیگر حاضر به ادامه آن نیست، باز هم به ما ارتباط ندارد که هدف از این سرمایه گذاری هنگفت و باور نکردنی برای رقص و آواز و سریال و …، چه بود چرا آمد و چرا رفت؟ تنها می ماند که ما مردم ایران همچنان غریبه هستیم و به ما ارتباط ندارد که با ما چه خواهند کرد.

این سرمایه گذارِ ۱۴ ساله مرا به یاد دیگ های پلو در سفارت انگلیس انداخت که آنجا هم می گفتند دو نفر تاجری که نمی خواهند نامشان مطرح شود هزینه ها را می پردازند و ما همچنان و بدون اطلاع از برنامه هایی که برایمان چیده می شود مشغول خوردن قیمه پلو و نگاه کردن به رقص و آواز و بفرمایید شام هستیم.

آشنایی با یکی دیگر از این رسانه ها نیز که تلویزیون ایران اینترنشنال است هم نمونه قابل تامل دیگری است که می گویند عرب ها هزینه سرسام آور این تلویزیون را تامین می کنند که اعلام کردن منبع مالیِ شان حداقل قابل ارزش است، ولی نمی گویند که عرب ها در قبال این دست و دل بازی و هزینه های باور نکردنی از ما چه می خواهند؟ لازم است که ما بپذیریم و حتمن نیز چنین باید باشد، ولی باز هم سوال اینجاست که آیا تا به حال به فرد و یا افرادی برخورد داشته اید که بدون هیچ منظوری ارقام نجومی در اختیار شما و ما مردم ایران قرار دهند؟ / ادامه
.../تاریخ تحولات سیاسی - اجتماعی در تمامی کشورهای جهان و جوامع پیشرفته و دموکراتیکِ امروز، نمایانگر این است که تمامی جوامعی که توانسته اند راه پیشرفت و اعتلای خود را هموار کنند همگی یک مسیر مشترک را پیموده اند و آن هم تنها جلب حمایت و اعتماد اجتماعی مردم بوده است.

سوال بسیار مهم و اساسی این است که آیا ما پس از یک قرن مبارزات آزادیخواهانه این شایستگی و لیاقت را داریم که به جامعه پیشرفته ای بدل شویم و با وجود خیل عظیم نیروی انسانی متخصص و صاحب نظر و ثروت هنگفت زیرزمینی که در امروز ایران وجود دارد امروز و فردای روشنی را برای نسل های آینده خود بسازیم.

پاسخ من بدین سوال بسیار روشن است. این توانایی و این تفکر آیندهِ نگر برای بچه هایمان و آینده کشورمان وجود دارد و باید بدنبال ابزار عملی و اصلی آن بود.

در تمامی کشورهای دموکراتیک و پیشرفته زمانی مردم توانستند به یک اعتماد اجتماعی - سیاسی برسند که امکان ایجاد و حضور یک رسانه آزاد، بیطرف و مستقل مردمی بوجود آمده بود. امروز هم گام نخست برای رسیدن به خواسته هایمان و نه خواست های بیگانگانِ دشمن ایران وجود یک رسانه مردمی و ایرانی است که از هیچ کجا جز مردم ایران دستور و فرمان نگیرد و بتواند فارغ از پایگاه اصلاح طلبی و پوشش سیاست های ابر قدرت ها و کشورهای همسایه و در نهایت دشمنان ایران این راه را هموار و این اعتماد را فراهم آورد.

تنها رسیدن به چنین جایگاهی است که می تواند برای امروز و فردا و رسیدن به خواست های صد ساله ما جامه عمل بپوشاند. راهکاری که غیر ممکن نیست و با کمی تامل و فکر و خرد انجام پذیرد و آن زمانی است که دیگر رسانه ها و سیاست های ایرانِ ما را رسانه های انگلیس و آمریکا و عرب ها تعیین نکنند.

ما باید بتوانیم روزی به جامعه جهانی بازگردیم و از این نکبت، حقارت و اتهام تروریست بودن نجات پیدا کنیم.

ایران فرزندانش را صدا کرده است، پاسخگویش باشیم. / پایان
https://hosseinladjevardi.blogspot.com/2023/11/blog-post_28.html

در بحران پرشتاب خاورمیانه وظیفه و مسئولیت ما چیست؟
شما را به دیدن این برنامه دعوت میکنم
https://hosseinladjevardi.blogspot.com/2023/12/blog-post.html

«بلوچستان: کرامت انسانی، آزادی و عدالت برای همه»


از شما دعوت میکنم روز شنبه در کنفرانس «بلوچستان: کرامت انسانی، آزادی و عدالت برای همه» با ما همراه باشید
در برنامه این هفته از اهمیت این گردهمآیی و جزییات آن گفتم
https://www.youtube.com/live/J-7FLEEDVoU?feature=shared

بلوچستان: کرامت انسانی، آزادی و عدالت برای همه
بلوچستان: انسانى بستار ،آزاتى و ادل په سجهینان

پخش زنده


نشست یکروزه - شنبه ۹ دسامبر برابر با ۱۸ آذر ۱۴۰۲ – لندن

پنجاه و دومین کنفرانس انجمن پژوهشگران ایران مصادف با هفتاد و پنجمین سالگرد روز حقوق بشر سازمان ملل متحد تحت عنوان «کرامت انسانی، آزادی و عدالت برای همه» و با حضور دکتر جاوید رحمان، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر در ایران، و دیگر متخصصان، صاحبنظران و مدافعان حقوق بشر بلوچ که از تجربه تبعیض سیستماتیک و عمدی برای ما خواهند گفت، برگزار خواهد شد.اتفاقات یکسال گذشته نمایانگر تبعیض سیستماتیک و خشونت مستمر و بیحد و مرز نیروهای حکومتی علیه هموطنان بلوچ ما بوده است. خشونتی که نهادهای بین المللی و گزارشگران سازمان ملل متحد از آن به عنوان جنایت علیه بشریت نامبرده اند. ولی مسائل و مشکلات بلوچستان مختص یکسال گذشته نیست.

نشست اول ۱۰ صبح – ۱ بعدازظهر (انگلیسی)

-دکتر فریدون رحمانی استاد دانشگاه – نگاه تطبیقی به حقوق اقلیت در موازین و استانداردهای بین المللی و بلوچستان
-فریبا بلوچ مدافع حقوق بشر – شهادت یک زن مدافع حقوق بشر
-صباح بندویی نماینده گروه حقوق بشر بلوچستان به شورای حقوق بشر – چهل و چهار سال تبعیض سیستماتیک و عمدی
-دکتر سیما ثابت متخصص امور ایران نگاهی استرتژیک به بلوچستان
-بیژن کیان قائم مقام رهبری تیم مدیریت امنیت و اطلاعات ملی کابینه پرزیدنت ترامپ در دوره انتقال قدرت عدم سرمایه گذاری – سیاست عمدی
-ناصربلیده‌ای دبیرکل حزب مردم بلوچستان قتل بلوچ: جنایت علیه بشریت یا قتل بدون عقوبت؟
-پروفسور پیام اخوان حقوقدان، استاد دانشگاه تعریف جنایت علیه بشریت و بلوچستان
-دکتر جاوید رحمان گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد – بلوچستان: جنایت علیه بشریت؟

نشست دوم ۲ تا ۶ بعدازظهر (فارسی)

-دکتر فریدون رحمانی استاد دانشگاه نگاه تطبیقی به حقوق اقلیت در موازین و استانداردهای بین المللی و بلوچستان
-دکتر رویا برومند بنیاد برومند اعدام و قتل حکومتی در بلوچستان
-فریبا بلوچ مدافع حقوق بشر – شهادت یک زن مدافع حقوق بشر
-محسن برهانزهی فعال حقوق بشر گزارشی از جمعه خونین زاهدان و خاش
-فریبا برهانزهی مدافع حقوق بشر قصه دو کودک
-لائبه آرام نویسنده و فعال حقوق زنان بلوچ تلاقی جنسیت، مذهب، عرف‌های اجتماعی، مسائل اقتصادی و سیاسی در شکل‌گیری هنجارهای جنسیتی بر علیه زنان بلوچ
-پیام ویدیویی دکتر رضوان مقدم پژوهشگر و مدافع حقوق زنان «قتل ناموسی بس!»
-شهین نصرتی شاعر و نویسنده فعال حقوق زنان و کودکان گزارشی از کم و کیف آموزش و پرورش دختران و امرار معاش زنان بلوچ
-دکتر عبدالستار دوشوکی مرکز مطالعات بلوچستان تبعیض عمدی و سیستماتیک در آموزش عالی
-پیام ویدیویی دکتر سعید پیوندی جامعه شناس و استاد دانشگاه اهمیت آموزش در ساختن آینده
-مسعود رئیسی سردبیر سایت خبری رسانک فقر تحمیلی حاکمیت در بلوچستان
-پیام ویدیویی نیک آهنگ کوثر تحلیل گر مستقل آب و محیط زیست عواقب عدم امنیت آب
-رحیم بندویی عضو شورای مرکزی حزب مردم بلوچستان تشدید مالکیت زدایی خشونت آمیز مِلکی از مردم بلوچ از دوران احمدی نژاد به این سو
- شیرین رضویان شعری برای بلوچستان
شنبه گذشته کنفرانس بلوچستان در لندن برگزار شد. افتخار ما در انجمن پژوهشگران بود که فعالان زن بلوچ با آگاهی، توانایی و شجاعت شهادت دادند، گزارش دادند و در کنار پروفسور جاوید رحمان، پروفسور پیام اخوان، دکتر فریدون رحمانی به همراه دیگر فعالان بلوچ که در سالن حضور داشتند با هم از درد و رنج و تبعیض عمدی و سیستماتیک صحبت کردند. در این گفتگوی هفتگی از ایران فردا در اینباره بیشتر گفتم. شما را به تماشای آن دعوت میکنم
اطلاعات بیشتر در شبکه های اجتماعی و وبسایت انجمن پژوهشگران ایران در دسترس است

https://hosseinladjevardi.blogspot.com/2023/12/blog-post_12.html
https://hosseinladjevardi.blogspot.com/2023/12/blog-post_19.html


چرا کنفرانس بلوچستان پوشش خبری لازم را نداشت

دومین کنفرانس انجمن پژوهشگران ایران در رابطه با بلوچستان پس از ۱۳ سال در روز شنبه ۹ دسامبر در دانشگاه اِل اِس ای در لندن برگزار گردید.

هدف از انجام دومین کنفرانس در رابطه با مسائل بلوچستان آشنایی بیشتر هموطنانمان با بلوچستان و خواهران و برادران بلوچ مان از یک سو و از دیگر سو جلب توجه بین المللی به خشونت و سرکوب و کشتاری است که از سوی جمهوری اسلامی بر بلوچستان وارد می شود.

بدین مناسبت روز نهم دسامبر را که روز جهانی ژنوساید میباشد را همزمان روز بلوچستان اعلام کردیم و روز ۱۰ دسامبر هم که روز جهانی حقوق بشر است معنا و مفهوم گسترده تری را به کنفرانس داده بود.

هدف بیشتر ما از این کنفرانس نشان دادن مشکلات عدیده ایست که هر روزه و خاصه در یکسال و نیم گذشته و از شروع جنبش زن، زندگی آزادی بر بلوچستان وارد شده است.

در کنفرانس از فقر، گرسنگی و محرومیت مردم بلوچ گفته شد و جمهوری اسلامی می گوید آنها تروریست و تجزیه طلب هستند.

در کنفرانس از عدم دسترسی برابر به بهداشت و درمان و آموزش و بیکاری و …، گفته شد و جمهوری اسلامی می گوید آنها تروریست و تجزیه طلب هستند.

در کنفرانس از وضعیت کودک همسری، کودک کار و کودک سرباز گفته شد و جمهوری اسلامی می گوید آنها تروریست و تجزیه طلب هستند.

در کنفرانس از حقوق زنان، ادیان و مذاهب و اقوام، کشتار بی امان و خشونت بی حد رژیم گفته شد و جمهوری اسلامی می گوید آنها تروریست و تجزیه طلب هستند.

ولی سوال اینجا بود که چرا این کنفرانس پوشش خبری لازم را پیدا نکرد؟

لازم به یادآوری است که جای سپاسگزاری از تلویزیون ایران فردا، تلویزیون کلمه، ایران اینترنشنال و روزنامه کیهان و چندین سایت خبری دارد؛ ولی تعجب اینجا بود که در دو قدمی تلویزیون بی بی سی از آنها خبری نبود و این در حالتی بود که تلویزیون بی بی سی برای یک برنامه چند دقیقه ای و برای مهمانانش هزینه سفر و هتل و پذیرایی اختصاص می دهد.

شاید و اگر در کنفرانس بلوچستان ما هم هموطنان بلوچ مان را تروریست و تجزیه طلب خطاب می کردیم این کنفرانس هم از پوشش خبری گسترده برخوردار بود.

کَس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من.

حسین لاجوردی