تا قبر بردنم را همسایههم نفهمید ..
از بس که مردن من چون شمع بیصدا بود
#علی_اکبرلطیفیان
#زهرا_مادر_خوبیها
💠 @hossein_jaan
از بس که مردن من چون شمع بیصدا بود
#علی_اکبرلطیفیان
#زهرا_مادر_خوبیها
💠 @hossein_jaan
امالبنین شدن چه دردسر داشت
تابوتش و معلوم نشد کی برداشت
غریبیِ امروزش و نبینید
امالبنین یه روز چهار پسر داشت
همهش میگفت: برام گلاب نیارید
منو دیگه پیش رباب نیارید
سر مزار من اگه اومدید
هر چی میارید ولی آب نیارید
#علی_اکبرلطیفیان
#دخیلک_یا_ام_البنین
#مادر_عباس
#شهادت
💠 @hossein_jaan
تابوتش و معلوم نشد کی برداشت
غریبیِ امروزش و نبینید
امالبنین یه روز چهار پسر داشت
همهش میگفت: برام گلاب نیارید
منو دیگه پیش رباب نیارید
سر مزار من اگه اومدید
هر چی میارید ولی آب نیارید
#علی_اکبرلطیفیان
#دخیلک_یا_ام_البنین
#مادر_عباس
#شهادت
💠 @hossein_jaan
با على یکتاپرستم, ورنه میخواهم چکار
آن خدایى را که این آقا نباشد مظهرش
چهارده قرن است دارد رزق ما را میدهد
با همان یک مرتبه بخشیدن انگشترش
کور دلها احمقند , احمق چه میفهمد علی
جان احمد بود که خوابید بین بسترش
جز علی و فاطمه دیگر ندیده روزگار
اینقدر شرمنده باشد همسری از همسرش
#علی_اکبرلطیفیان
#یاعلی_مددی
#نجف
💠 @hossein_jaan
آن خدایى را که این آقا نباشد مظهرش
چهارده قرن است دارد رزق ما را میدهد
با همان یک مرتبه بخشیدن انگشترش
کور دلها احمقند , احمق چه میفهمد علی
جان احمد بود که خوابید بین بسترش
جز علی و فاطمه دیگر ندیده روزگار
اینقدر شرمنده باشد همسری از همسرش
#علی_اکبرلطیفیان
#یاعلی_مددی
#نجف
💠 @hossein_jaan