حُـسِيـنـْ جــانـ
هرچه باداباد من این روزها لیلایی ام هرکه جایی را پسندد، من که پایین پایی ام... #مجید_تال #علی_بن_الحسین #شش_گوشه #کربلا 💠 @hossein_jaan
از فراز خانه اش نور کرامت می گذشت
قدر او که هیچ قدش از قیامت می گذشت
غرق در ذات خدا بود از علامت می گذشت
بود در شانش ولیکن از امامت می گذشت
شیر دارد بی امان با شیر بازی می کند
تا که #اکبر با عمو شمشیر بازی می کند
پهن کرد از دست خود بر خواهرش سجاده ای
بعد پیغمبر به او دل داده هر دل داده ای
ای فقیران سفره دارد ، سفرۀ آماده ای
اوست آقا زاده ام آن هم چه آقا زاده ای
در مقام او جهانی بانگِ #یا_هو می زند
وقت مدحش ناصرالدین شاه زانو می زند
قدر او که هیچ قدش از قیامت می گذشت
غرق در ذات خدا بود از علامت می گذشت
بود در شانش ولیکن از امامت می گذشت
شیر دارد بی امان با شیر بازی می کند
تا که #اکبر با عمو شمشیر بازی می کند
پهن کرد از دست خود بر خواهرش سجاده ای
بعد پیغمبر به او دل داده هر دل داده ای
ای فقیران سفره دارد ، سفرۀ آماده ای
اوست آقا زاده ام آن هم چه آقا زاده ای
در مقام او جهانی بانگِ #یا_هو می زند
وقت مدحش ناصرالدین شاه زانو می زند
گر به عباس از برادر تیغ حیدر میرسد
دستمالِ زرد مولا هم به #اکبر میرسد
#حسن_لطفی
#علی_بن_الحسین
#علی_اکبر
#ولادت
💠 @hossein_jaan
دستمالِ زرد مولا هم به #اکبر میرسد
#حسن_لطفی
#علی_بن_الحسین
#علی_اکبر
#ولادت
💠 @hossein_jaan
حُـسِيـنـْ جــانـ
او علی شد فاطمه نورُ علی نور آوَرَد او علی شد تا که موسی پیش او طور آوَرَد او علی شد تا حسین آفاق در شور آوَرَد او اگر خواهد ستون هم بارِ انگور آوَرَد باید او را خُلقا و خَلقا کشید و عشق کرد مدحِ او را باید از دشمن شنید و عشق کرد #حسن_لطفی #علی_بن_الحسین…
حملهی دو شیر را در بینِ لشکر دیدهای
شیر مردی را کنار یک دلاور دیدهای
رفتنِ عباس را همراه اکبر دیدهای
الفرارِ عَمروعاصان را ز حیدر دیدهای
گر به عباس از برادر تیغ حیدر میرسد
دستمالِ زرد مولا هم به #اکبر میرسد…
شیر مردی را کنار یک دلاور دیدهای
رفتنِ عباس را همراه اکبر دیدهای
الفرارِ عَمروعاصان را ز حیدر دیدهای
گر به عباس از برادر تیغ حیدر میرسد
دستمالِ زرد مولا هم به #اکبر میرسد…