حُـسِيـنـْ جــانـ
1.35K subscribers
4.55K photos
317 videos
2 files
25 links
بـهتـريـن هـا را در كانـال #حسين_جان بـبينيد📍




✒️مرجع اشــعـار آیینی و آزاد🖋
✍🏼اشـعــار بـا ذكـر نـام شـاعر✍🏼
📚احـاديـث و سـخـن بـزرگـان📚
💽 صــوت هـاي مـناسـبـتـي 💽

ادمین👇🏻
@hossein_ai
Download Telegram
وضو گرفته‌ام از بهت ماجرا بنویسم
قلم به خون زده‌ام تا كه از منا بنویسم

به استخاره نشستم كه ابتدای غزل را
ز مانده‌ها بسرایم؟ ز رفته‌ها بنویسم؟

نه عمر نوح نه برگ درخت‌های جهان هست
بگو كه داغ دلم را كی و كجا بنویسم؟

مصیبت «عطش» و «میهمان‌‌كشی» و «ستم» را
سه مرثیه‌ست كه باید جدا جدا بنویسم

چگونه آمدنت را به جای سردر خانه
به خط اشک به سردی سنگ‌ها بنویسم؟

چگونه قصهٔ مهمان‌كشی سنگدلان را
به پای قسمت و تقدیر یا قضا بنویسم؟

خبر ز تشنگی حاجیان رسید و دلم گفت:
خوش است یک دو خطی هم ز کربلا بنویسم:

نمانده چاره به جز این‌كه از برادر و خواهر
یكی به بند و یكی روی نیزه‌ها بنویسم

نمانده چاره به جز گفتن از اسیر سه‌ساله
چرا ز نالهٔ زنجیر و زخم پا بنویسم

به روضه‌خوان محل گفته‌ام غروب بیا تا
تو از خرابه بخوانی... من از منا بنویسم...

#حامد_عسکری
#فاجعه_منا
#سالگرد

⚫️@marham_channel⚫️
رنجورم و با تاب و توانی که ندارم
دلتنگ توام،ای تو همانی که ندارم...

#حامد_عسکری
#شعر_آزاد

💔 @hossein_jaan
تازه بچه‌ها از آب و گل در آمده بودند، تازه زندگی‌شان داشت سروسامان می‌گرفت، منتظر بودند... منتظر آقاسیدمحسن... چندبار توی خلوت‌های مادر دختری دست زینب را گذاشته باشد و لگد زدن‌های آقاسید را چک کرده‌اند و دوتایی نخودی خندیده‌اند و دل فرشته‌ها ضعف رفته باشد خوب است؟ چند بار توی آفتاب رقیق مدینه لباس‌های آقاسیدمحسن را پهن کرده‌اند و چهارتایی با برادرها قربان صدقه‌اش رفته‌اند؟ کسی چه می‌داند، خدارحمی محمد گفته بود: اذیتشان نکنید گفته بود جان من و جان اینها، سرش را که گذاشت علی مشغول کفن و دفن و اسمع افهم و‌ لانعلم منه الاخیرا بود که هسته مرکزی کودتا تشکیل جلسه داد، خودشان بریدند و دوختند، صورتجلسه نوشتند و مصوبه را امضا کردند و خلاص... حالا تو بگو غدیر تو بگو‌ مباهله تو بگو لیله المبیت توی کتشان نرفت. که دیوار حاشا بلند است. جهان قرار بود به سمت و سوهای خوبی برود، بی‌شرف‌ها کاری کردند که از آن جلسه به بعد هر گناهی هر کجای جهان اتفاق می‌افتد یک رونوشتش فاکتور می‌شود توی پرونده آنها، اولین گناه هم قتل عام میلیون‌ها بچه سیدی که پدربزرگشان قرار بود آقاسیدمحسن باشد. بگذریم رفیق...

#حامد_عسکری


امشب مدینه خوابِ راحت کرد مادر
اما تو را خیلی اذیت کرد مادر

همسایه هایت را دعا کردی و این شهر
هرشب فقط پشتِ تو غیبت کرد مادر

#حسن_لطفی

💠 @hossein_jaan
بال کوبیدم قفس را بشکنم عمرم گذشت
وا نشد بدتر از آن بال و پـرم را باد برد

#حامد_عسکری
💠 @hossein_jaan
تن رعشه گرفتیم که با غیر نشسته ست
از غیرتمان بود ، نوشتند حسودیم


#حامد_عسکری
#شعر_آزاد

@hossein_jaan
من ارگ بم و خشت به خشتم متلاشی
تو نقشِ جهان ، هر وجبت ترمه و کاشی....

#حامد_عسکری
#بم

💠 @hossein_jaan
به دستِ آنکه نوازش شدیم، تیغ افتاد
دلیل خون‌جگری من و انار یکی‌ست

#حامد_عسکری


💠 @hossein_jaan
من دیگر از چیزی تعجب نمی‌کنم ...من دیگر نای فریاد زدن ندارم، رمقش را ندارم...خانه آتش گرفته و من دست خالی ام، جان داشته باشم بیست‌تا سطل آب پر کنم بریزم به خیال خاموشی... وقتی نمی‌شود، با همان آتش چوب مبل سوخته سیگاری می‌گیرانم و زل می‌زنم به سوختن خانه‌ام...

#حامد_عسکری

💠 @hossein_jaan