چو فتنه موج زد از هر کران و راهش بست
شد اسب، کشتی و آن دشت، بَحر و لنگر دست
برید باد دو دستی که با امید امان
به روز واقعه بردارد از برادر دست
به همدلی، همه کس دست میدهد اول
فدای همت مردی که داد آخر دست
به پایبوس تو آیم به سر، به گوشهی چشم
جواز طوف و زیارت دهد مرا گر دست
نه احتمال صبوری دهد پیاپی پای
نه افتخار زیارت دهد مکرر دست
به دوست هر چه دهد، اهل دل نگیرد باز
حریف عشق چنین میدهد به دلبر دست
#ابوالفضل_زرویی_نصرآباد
#رحمت_الله_علیه
#شب_جمعه
#باب_نجات
#یا_قمر_العشیره
💠 @hossein_jaan
شد اسب، کشتی و آن دشت، بَحر و لنگر دست
برید باد دو دستی که با امید امان
به روز واقعه بردارد از برادر دست
به همدلی، همه کس دست میدهد اول
فدای همت مردی که داد آخر دست
به پایبوس تو آیم به سر، به گوشهی چشم
جواز طوف و زیارت دهد مرا گر دست
نه احتمال صبوری دهد پیاپی پای
نه افتخار زیارت دهد مکرر دست
به دوست هر چه دهد، اهل دل نگیرد باز
حریف عشق چنین میدهد به دلبر دست
#ابوالفضل_زرویی_نصرآباد
#رحمت_الله_علیه
#شب_جمعه
#باب_نجات
#یا_قمر_العشیره
💠 @hossein_jaan