@hoseinalishapour
الف : چهار دوست - همگی دانشجو گویا - ، دوست دیگرشان را به بیابان برده اند و در دونوبت با ساطور و چاقو به جانش افتاده اند و از تن نیمه جانش سلفی گرفته اند ... بعد آن تن نیمه جان را آتش زده اند و باز هم سلفی گرفته اند .. کاری کرده اند که حتی در فیلم " قاتلین بالفطره " اولیور استون هم با وجود تمام تلاش او برای نمایش هرچه بیشتر شقاوت و دنائت و خون و آدم کشی ندیده ایم .. دلیل این کار چیست ؟ انگیزه ی این کار چیست ؟ ریشه ی این فجایع کجاست ؟ این همه نهاد تربیتی و فرهنگی و آموزشی در این کشور چه کرده اند که ماحصل کار ، چیزی شبیه این از آب درآمده است ؟ چه چیزی را به اینان آموخته اند که هیولاهایی این گونه به بار آمده اند ؟ اخلاق ؟ معرفت ؟ انسان دوستی ؟ شفقت ؟ محبت ؟ قانون مداری ؟ با کدام یک از این مفاهیم آشنا بوده اند ؟ اصولا اکنون از میان این همه زعیم و رییس و وزیر و وکیل ، کدام یک حاضر است درباره ی این فاجعه سخنی بگوید و اعلام کند که چه اهمال ها رفته ، چه دزدی ها در پول و معنا شده و چه ها و چه ها شده که اکنون دانشجویان بیست ساله ای پیدا شده اند که رفیقشان را - بر سر هرچه که می خواهد باشد - ساطوری کنند و تن نیمه جانش را بنزین بریزند و بسوزانند ؟
ب : پسر چهارده ساله در هفتگل ، دختر هشت ساله ی همسایه را به خرابه برده و کشته تا گوشواره هایش را بدزدد . هیچ ندارم که بگویم . هیچ نمی توانم که بگویم . امتزاج جیب خالی ست با سرهایی که سال هاست خالی از هر چه نیکویی شده است
ج : و شما آقایان و خانم های نظام آموزشی مملکت ! حالا تا می توانید از دوران پیش دبستان تا فیها خالدون دانشگاه ها ، کتاب های درسی را خالی کنید از گلستان سعدی و بوستان و کلام فردوسی و حافظ و رودکی و عبید و بیهقی و اخلاق ناصری و هر آن چه فخامت و فرهنگ و اخلاق ایران بود ؛ تاریخ و درس های آن را حذف کنید و اصلا عوضش کنید و نتایجش را این گونه بگیرید که جوانان و کودکان ما هم دیگر را ساطوری کنند . این چاهی که کنده اید برای هیچ کس آب ندارد ؛ اما نان برای شما دارد .
#قتل
#مهاباد
#هفتگل
#خوزستان
#فقر
#فرهنگ
#فقر_فرهنگی
#دزدی
#آموزش
#تاریخ
#هفتگل
@hoseinalishapour
الف : چهار دوست - همگی دانشجو گویا - ، دوست دیگرشان را به بیابان برده اند و در دونوبت با ساطور و چاقو به جانش افتاده اند و از تن نیمه جانش سلفی گرفته اند ... بعد آن تن نیمه جان را آتش زده اند و باز هم سلفی گرفته اند .. کاری کرده اند که حتی در فیلم " قاتلین بالفطره " اولیور استون هم با وجود تمام تلاش او برای نمایش هرچه بیشتر شقاوت و دنائت و خون و آدم کشی ندیده ایم .. دلیل این کار چیست ؟ انگیزه ی این کار چیست ؟ ریشه ی این فجایع کجاست ؟ این همه نهاد تربیتی و فرهنگی و آموزشی در این کشور چه کرده اند که ماحصل کار ، چیزی شبیه این از آب درآمده است ؟ چه چیزی را به اینان آموخته اند که هیولاهایی این گونه به بار آمده اند ؟ اخلاق ؟ معرفت ؟ انسان دوستی ؟ شفقت ؟ محبت ؟ قانون مداری ؟ با کدام یک از این مفاهیم آشنا بوده اند ؟ اصولا اکنون از میان این همه زعیم و رییس و وزیر و وکیل ، کدام یک حاضر است درباره ی این فاجعه سخنی بگوید و اعلام کند که چه اهمال ها رفته ، چه دزدی ها در پول و معنا شده و چه ها و چه ها شده که اکنون دانشجویان بیست ساله ای پیدا شده اند که رفیقشان را - بر سر هرچه که می خواهد باشد - ساطوری کنند و تن نیمه جانش را بنزین بریزند و بسوزانند ؟
ب : پسر چهارده ساله در هفتگل ، دختر هشت ساله ی همسایه را به خرابه برده و کشته تا گوشواره هایش را بدزدد . هیچ ندارم که بگویم . هیچ نمی توانم که بگویم . امتزاج جیب خالی ست با سرهایی که سال هاست خالی از هر چه نیکویی شده است
ج : و شما آقایان و خانم های نظام آموزشی مملکت ! حالا تا می توانید از دوران پیش دبستان تا فیها خالدون دانشگاه ها ، کتاب های درسی را خالی کنید از گلستان سعدی و بوستان و کلام فردوسی و حافظ و رودکی و عبید و بیهقی و اخلاق ناصری و هر آن چه فخامت و فرهنگ و اخلاق ایران بود ؛ تاریخ و درس های آن را حذف کنید و اصلا عوضش کنید و نتایجش را این گونه بگیرید که جوانان و کودکان ما هم دیگر را ساطوری کنند . این چاهی که کنده اید برای هیچ کس آب ندارد ؛ اما نان برای شما دارد .
#قتل
#مهاباد
#هفتگل
#خوزستان
#فقر
#فرهنگ
#فقر_فرهنگی
#دزدی
#آموزش
#تاریخ
#هفتگل
@hoseinalishapour