#چهار_روز توقف ڪاروان غدیر تمام شد
قافلہ سالار تمـــام آنچہ باید میگفت را گفت
و راههاے آسمان را نشان داد
و علی (علیه السلام) شد تنہا راه ورودے بہشت
اڪنون هنگام عــمـــل است
Join🔜 @hor_zaman
قافلہ سالار تمـــام آنچہ باید میگفت را گفت
و راههاے آسمان را نشان داد
و علی (علیه السلام) شد تنہا راه ورودے بہشت
اڪنون هنگام عــمـــل است
Join🔜 @hor_zaman
🕊✨ شهادت را به تماشاچی ها نمیدهند 🕊✨
#شهیدمدافع_حرم_محمودرضا_بیضایی
خاطره ای از زبان برادر شهید:
🔷#سخت_کوشی
☀️☁️انقلاب، سر کارگر جنوبی قرار داشتیم. با پرایدش آمد. سوار شدم و راه افتادیم سمت اسلامشهر.
همیشه می نشستم توی ماشین بعد روبوسی می کردیم.
موقع روبوسی دیدم چشمهایش خون است و سر و ریشش پر از خاک.
از زور خواب به سختی حرف می زد. گفتم چرا اینطوری هستی؟ گفت #چهار روز است خانه نرفتهام.
گفتم بیابان بودی؟ گفت آره!
گفتم چرا خانه نمیروی؟ گفت چند تا از بچه ها آمدهاند آموزش،
خیلی مستضعفند؛ یکی شان کاپشنش را فروخته آمده. به خاطر چنین آدم هایی شب و روز نداشت.
یکبار گفت من یک چیزی فهمیده ام؛ خدا #شهادت را همیشه به آدم هایی داده که در کار #سختکوش بودهاند.
Join🔜 @hor_zaman
#شهیدمدافع_حرم_محمودرضا_بیضایی
خاطره ای از زبان برادر شهید:
🔷#سخت_کوشی
☀️☁️انقلاب، سر کارگر جنوبی قرار داشتیم. با پرایدش آمد. سوار شدم و راه افتادیم سمت اسلامشهر.
همیشه می نشستم توی ماشین بعد روبوسی می کردیم.
موقع روبوسی دیدم چشمهایش خون است و سر و ریشش پر از خاک.
از زور خواب به سختی حرف می زد. گفتم چرا اینطوری هستی؟ گفت #چهار روز است خانه نرفتهام.
گفتم بیابان بودی؟ گفت آره!
گفتم چرا خانه نمیروی؟ گفت چند تا از بچه ها آمدهاند آموزش،
خیلی مستضعفند؛ یکی شان کاپشنش را فروخته آمده. به خاطر چنین آدم هایی شب و روز نداشت.
یکبار گفت من یک چیزی فهمیده ام؛ خدا #شهادت را همیشه به آدم هایی داده که در کار #سختکوش بودهاند.
Join🔜 @hor_zaman