بسم الله
#شهید_شاهرخ_ضرغام (11)
#ظاهر_و_باطن 1
#راوی : آقای عباس شیرازی
در پس هيکل درشت و ظاهر خشنی که #شاهرخ داشت، باطنی متفاوت وجود داشت که او را از بسياری از همرديفانش جدا می ساخت.
هيچگاه نديدم که در #محرم و #صفر لب به نجاست های #کاباره بزند.
#ماه_رمضان را هميشه #روزه می گرفت و #نماز می خواند.
به #سادات بسيار #احترام می گذاشت.
يکی از دوستانش می گفت: پدر و مادرش بسيار انسان های با ايمانی بودند. پدرش به #لقمه_حلال بسيار اهميت می داد. مادرش هم بسيار انسان مقيدی بود. اينها بی تاثير در اخلاق و رفتار شاهرخ نبود.
قلبی رئوف و مهربان داشت. هر چه پول داشت خرج ديگران می کرد. هر جائی که می رفتيم، هزينه همه را او می پرداخت. هيچ فقيری را دست خالی رد نمی کرد.
فراموش نمی کنم يکبار زمستان بسيار سردی بود. با هم در حال بازگشت به خانه بوديم. پيرمرد درشت اندامی مشغول گدایی بود و از سرما می لرزيد. شاهرخ فوری کاپشن گران قيمت خودش را در آورد و به مرد فقير داد. بعد هم دسته ای اسکناس از جيبش برداشت و به آن مرد داد و حرکت کرد.
پيرمرد که از خوشحالی نمی دانست چه بگويد، مرتب می گفت: جَوون،#خدا_عاقبت_به_خيرت_کنه!
#لطفا_در_نشر_زندگی_این_شهید_بزرگوار_مرا_یاری_کنید...
#ان_شاالله_عاقبت_بخیر_شید_و_شهید
#ادامه_دارد...
#شهید_شاهرخ_ضرغام
#حر_انقلاب_اسلامی_ایران
#معاون_گروه_فداییان_اسلام
شروعی مجدد و کامل تر از داستان #حر #انقلاب_اسلامی_ایران
join🔜 @hor_zaman
#شهید_شاهرخ_ضرغام (11)
#ظاهر_و_باطن 1
#راوی : آقای عباس شیرازی
در پس هيکل درشت و ظاهر خشنی که #شاهرخ داشت، باطنی متفاوت وجود داشت که او را از بسياری از همرديفانش جدا می ساخت.
هيچگاه نديدم که در #محرم و #صفر لب به نجاست های #کاباره بزند.
#ماه_رمضان را هميشه #روزه می گرفت و #نماز می خواند.
به #سادات بسيار #احترام می گذاشت.
يکی از دوستانش می گفت: پدر و مادرش بسيار انسان های با ايمانی بودند. پدرش به #لقمه_حلال بسيار اهميت می داد. مادرش هم بسيار انسان مقيدی بود. اينها بی تاثير در اخلاق و رفتار شاهرخ نبود.
قلبی رئوف و مهربان داشت. هر چه پول داشت خرج ديگران می کرد. هر جائی که می رفتيم، هزينه همه را او می پرداخت. هيچ فقيری را دست خالی رد نمی کرد.
فراموش نمی کنم يکبار زمستان بسيار سردی بود. با هم در حال بازگشت به خانه بوديم. پيرمرد درشت اندامی مشغول گدایی بود و از سرما می لرزيد. شاهرخ فوری کاپشن گران قيمت خودش را در آورد و به مرد فقير داد. بعد هم دسته ای اسکناس از جيبش برداشت و به آن مرد داد و حرکت کرد.
پيرمرد که از خوشحالی نمی دانست چه بگويد، مرتب می گفت: جَوون،#خدا_عاقبت_به_خيرت_کنه!
#لطفا_در_نشر_زندگی_این_شهید_بزرگوار_مرا_یاری_کنید...
#ان_شاالله_عاقبت_بخیر_شید_و_شهید
#ادامه_دارد...
#شهید_شاهرخ_ضرغام
#حر_انقلاب_اسلامی_ایران
#معاون_گروه_فداییان_اسلام
شروعی مجدد و کامل تر از داستان #حر #انقلاب_اسلامی_ایران
join🔜 @hor_zaman
بسم الله
#شهید_شاهرخ_ضرغام (11)
#ظاهر_و_باطن 1
#راوی : آقای عباس شیرازی
در پس هيکل درشت و ظاهر خشنی که #شاهرخ داشت، باطنی متفاوت وجود داشت که او را از بسياری از همرديفانش جدا می ساخت.
هيچگاه نديدم که در #محرم و #صفر لب به نجاست های #کاباره بزند.
#ماه_رمضان را هميشه #روزه می گرفت و #نماز می خواند.
به #سادات بسيار #احترام می گذاشت.
يکی از دوستانش می گفت: پدر و مادرش بسيار انسان های با ايمانی بودند. پدرش به #لقمه_حلال بسيار اهميت می داد. مادرش هم بسيار انسان مقيدی بود. اينها بی تاثير در اخلاق و رفتار شاهرخ نبود.
قلبی رئوف و مهربان داشت. هر چه پول داشت خرج ديگران می کرد. هر جائی که می رفتيم، هزينه همه را او می پرداخت. هيچ فقيری را دست خالی رد نمی کرد.
فراموش نمی کنم يکبار زمستان بسيار سردی بود. با هم در حال بازگشت به خانه بوديم. پيرمرد درشت اندامی مشغول گدایی بود و از سرما می لرزيد. شاهرخ فوری کاپشن گران قيمت خودش را در آورد و به مرد فقير داد. بعد هم دسته ای اسکناس از جيبش برداشت و به آن مرد داد و حرکت کرد.
پيرمرد که از خوشحالی نمی دانست چه بگويد، مرتب می گفت: جَوون،#خدا_عاقبت_به_خيرت_کنه!
#لطفا_در_نشر_زندگی_این_شهید_بزرگوار_مرا_یاری_کنید...
#ان_شاالله_عاقبت_بخیر_شید_و_شهید
#ادامه_دارد...
#شهید_شاهرخ_ضرغام
#حر_انقلاب_اسلامی_ایران
#معاون_گروه_فداییان_اسلام
شروعی مجدد و کامل تر از داستان #حر #انقلاب_اسلامی_ایران
join🔜 @hor_zaman
#شهید_شاهرخ_ضرغام (11)
#ظاهر_و_باطن 1
#راوی : آقای عباس شیرازی
در پس هيکل درشت و ظاهر خشنی که #شاهرخ داشت، باطنی متفاوت وجود داشت که او را از بسياری از همرديفانش جدا می ساخت.
هيچگاه نديدم که در #محرم و #صفر لب به نجاست های #کاباره بزند.
#ماه_رمضان را هميشه #روزه می گرفت و #نماز می خواند.
به #سادات بسيار #احترام می گذاشت.
يکی از دوستانش می گفت: پدر و مادرش بسيار انسان های با ايمانی بودند. پدرش به #لقمه_حلال بسيار اهميت می داد. مادرش هم بسيار انسان مقيدی بود. اينها بی تاثير در اخلاق و رفتار شاهرخ نبود.
قلبی رئوف و مهربان داشت. هر چه پول داشت خرج ديگران می کرد. هر جائی که می رفتيم، هزينه همه را او می پرداخت. هيچ فقيری را دست خالی رد نمی کرد.
فراموش نمی کنم يکبار زمستان بسيار سردی بود. با هم در حال بازگشت به خانه بوديم. پيرمرد درشت اندامی مشغول گدایی بود و از سرما می لرزيد. شاهرخ فوری کاپشن گران قيمت خودش را در آورد و به مرد فقير داد. بعد هم دسته ای اسکناس از جيبش برداشت و به آن مرد داد و حرکت کرد.
پيرمرد که از خوشحالی نمی دانست چه بگويد، مرتب می گفت: جَوون،#خدا_عاقبت_به_خيرت_کنه!
#لطفا_در_نشر_زندگی_این_شهید_بزرگوار_مرا_یاری_کنید...
#ان_شاالله_عاقبت_بخیر_شید_و_شهید
#ادامه_دارد...
#شهید_شاهرخ_ضرغام
#حر_انقلاب_اسلامی_ایران
#معاون_گروه_فداییان_اسلام
شروعی مجدد و کامل تر از داستان #حر #انقلاب_اسلامی_ایران
join🔜 @hor_zaman
بسم الله
#شهید_شاهرخ_ضرغام (17)
#مشهد
#توبه
#راوی : آقای رضا کیانپور
سه روز از #عاشورا گذشته. #شاهرخ خيلی جدی تصميم گرفته بود. کار در #کاباره را رها کرد. عصر بود که آمد خانه. بی مقدمه گفت: پاشين!پاشين وسايلتون رو جمع کنيد می خوايم بريم مشهد!
مادر با تعجب پرسيد: مشهد! جدی میگی! گفت: آره بابا، بليط گرفتم. دو ساعت ديگه بايد حرکت کنيم.
باور کردنی نبود. دو ساعت بعد داخل اتوبوس بوديم. در راه مشهد. مادر خيلی خوشحال بود. خيلی شاهرخ را دعا کرد. چند سالی بود که مشهد نرفته بوديم.
در راه اتوبوس برای شام توقف کرد. جلوی رستوران جوان ديوانه ای نشسته بود. چند نفری هم او را اذيت می کردند. شاهرخ جلو رفت و کنار جوان ديوانه نشست. ديگر کسی جرات نمی کرد که او را اذيت کند!
بعد شروع کرد با آن ديوانه صحبت کردن. يکی از همان جوان های هرزه با کنايه گفت: ديوانه چو ديوانه ببيند خوشش آيد! شاهرخ هم بلند داد زد؛ آره من ديوانه ام! ديوانه! بعد با دست اشاره کرد و گفت: اين بابا عقل نداره اما من #ديوانه_خمينی_ام!
فردا صبح رسيديم مشهد. مستقيم رفتيم حرم. شاهرخ سريع رفت جلو، با آن هيکل همه را کنار زد و خودش را چسباند به ضريح! بعد هم آمد عقب و يک پيرمرد را که نمی توانست جلو برود را بلند کرد و آورد جلوی ضريح.
عصر همان روز از مسافرخانه حرکت کردم به سوی حرم. شاهرخ زودتر از من رفته بود. می خواستم وارد #صحن_اسماعيل_طلایی شوم، يکدفعه ديدم کنار درب ورودی شاهرخ روی زمين نشسته. رو به سمت گنبد. آهسته رفتم و پشت سرش نشستم. شانه هايش مرتب تکان می خورد. حال خوشی پيدا کرده بود. خيره شده بود به گنبد و داشت با آقا حرف می زد.
مرتب می گفت: #خدا، من بد کردم. من غلط کردم، اما می خوام #توبه کنم. خدايا منو ببخش! #يا_امام_رضا(ع) به دادم برس. من عمرم رو تباه کردم. اشک از چشمان من هم جاری شد. شاهرخ يک ساعتی به همين حالت بود.
توی حال خودش بود و با آقا حرف می زد.
دو روز بعد برگشتيم #تهران، شاهرخ در مشهد واقعاً توبه کرد. همه خلافکاری های گذشته را رها کرد.
#لطفا_در_نشر_زندگی_این_شهید_بزرگوار_مرا_یاری_کنید...
#ان_شاالله_عاقبت_بخیر_شید_و_شهید
#ادامه_دارد...
#شهید_شاهرخ_ضرغام
#حر_انقلاب_اسلامی_ایران
#معاون_گروه_فداییان_اسلام
شروعی مجدد و کامل تر از داستان #حر #انقلاب_اسلامی_ایران
join🔜 @hor_zaman
#شهید_شاهرخ_ضرغام (17)
#مشهد
#توبه
#راوی : آقای رضا کیانپور
سه روز از #عاشورا گذشته. #شاهرخ خيلی جدی تصميم گرفته بود. کار در #کاباره را رها کرد. عصر بود که آمد خانه. بی مقدمه گفت: پاشين!پاشين وسايلتون رو جمع کنيد می خوايم بريم مشهد!
مادر با تعجب پرسيد: مشهد! جدی میگی! گفت: آره بابا، بليط گرفتم. دو ساعت ديگه بايد حرکت کنيم.
باور کردنی نبود. دو ساعت بعد داخل اتوبوس بوديم. در راه مشهد. مادر خيلی خوشحال بود. خيلی شاهرخ را دعا کرد. چند سالی بود که مشهد نرفته بوديم.
در راه اتوبوس برای شام توقف کرد. جلوی رستوران جوان ديوانه ای نشسته بود. چند نفری هم او را اذيت می کردند. شاهرخ جلو رفت و کنار جوان ديوانه نشست. ديگر کسی جرات نمی کرد که او را اذيت کند!
بعد شروع کرد با آن ديوانه صحبت کردن. يکی از همان جوان های هرزه با کنايه گفت: ديوانه چو ديوانه ببيند خوشش آيد! شاهرخ هم بلند داد زد؛ آره من ديوانه ام! ديوانه! بعد با دست اشاره کرد و گفت: اين بابا عقل نداره اما من #ديوانه_خمينی_ام!
فردا صبح رسيديم مشهد. مستقيم رفتيم حرم. شاهرخ سريع رفت جلو، با آن هيکل همه را کنار زد و خودش را چسباند به ضريح! بعد هم آمد عقب و يک پيرمرد را که نمی توانست جلو برود را بلند کرد و آورد جلوی ضريح.
عصر همان روز از مسافرخانه حرکت کردم به سوی حرم. شاهرخ زودتر از من رفته بود. می خواستم وارد #صحن_اسماعيل_طلایی شوم، يکدفعه ديدم کنار درب ورودی شاهرخ روی زمين نشسته. رو به سمت گنبد. آهسته رفتم و پشت سرش نشستم. شانه هايش مرتب تکان می خورد. حال خوشی پيدا کرده بود. خيره شده بود به گنبد و داشت با آقا حرف می زد.
مرتب می گفت: #خدا، من بد کردم. من غلط کردم، اما می خوام #توبه کنم. خدايا منو ببخش! #يا_امام_رضا(ع) به دادم برس. من عمرم رو تباه کردم. اشک از چشمان من هم جاری شد. شاهرخ يک ساعتی به همين حالت بود.
توی حال خودش بود و با آقا حرف می زد.
دو روز بعد برگشتيم #تهران، شاهرخ در مشهد واقعاً توبه کرد. همه خلافکاری های گذشته را رها کرد.
#لطفا_در_نشر_زندگی_این_شهید_بزرگوار_مرا_یاری_کنید...
#ان_شاالله_عاقبت_بخیر_شید_و_شهید
#ادامه_دارد...
#شهید_شاهرخ_ضرغام
#حر_انقلاب_اسلامی_ایران
#معاون_گروه_فداییان_اسلام
شروعی مجدد و کامل تر از داستان #حر #انقلاب_اسلامی_ایران
join🔜 @hor_zaman
بسم الله
#شهید_شاهرخ_ضرغام (23)
#پشتيبان_ولايت_فقيه_خداست
#راوی : آقای عباس شیرازی
چند نفر از رفقای قبل از انقلاب را جذب #کميته کرده بود.
آخر شب جلوی مسجد مشغول صحبت بودند. يکی از آنها پرسيد: شاهرخ، اين که میگن همه بايد مطيع #امام باشن، يا همين ولايت فقيه، تو اينو قبول داری!؟ آخه مگه می شه يه پيرمردِ هشتاد ساله کشور رو اداره کنه!؟
#شاهرخ کمی فکر کرد و با همان زبان عاميانه خودش گفت: ببين، ما قبل از #انقلاب هر جا می رفتيم، هر کاری می خواستيم بکنيم، چون من رو قبول داشتيد، روی حرف من حرفی نمی زديد، درسته؟
آنها هم با تكان دادن سر تائيد کردند.
بعد ادامه داد: هر جایی احتياج داره يه نفر حرف آخر رو بزنه، کسی هم روی حرف اون حرفی نزنه. حالا اين حرف آخر رو، تو مملکت ما کسی می زنه که عالم دينِ، بنده واقعی خداست، خدا هم پشت و پناه ايشونه.
بعد مکثی کرد و گفت: به نظرت، غير از #خدا کسی می تونست #شاه رو از #مملکت بيرون کنه، پس همين نشون میده که پشتيبان ولايت فقيه خداست.
ما هم بايد به دنبال امام عزيزمون باشيم. در ثانی ولی فقيه کار اجرایی نمی کنه بلکه بيشتر نظارت می کنه...
اين استدلال های او هر چند ساده و با بيان خاص خودش بود. اما همه آنها قبول کردند.
٭٭٭
چند روزی از پيروزی انقلاب گذشت. شاهرخ نشسته بود مقابل تلويزيون، سخنرانی #حضرت_امام در حال پخش بود.
داشتم از کنارش رد می شدم که يکدفعه ديدم اشک تمام صورتش را پر کرده.
باتعجب گفتم: شاهرخ، داری گريه می کنی!؟
با دست اشک هايش را پاک کرد و گفت: امام، بزرگترين لطف خدا در حق ماست. ما حالا حالاها مونده که بفهميم رهبر خوب چه نعمت بزرگيه، من که حاضرم جُونم رو برای اين آقا فدا کنم.
#لطفا_در_نشر_زندگی_این_شهید_بزرگوار_مرا_یاری_کنید...
#ان_شاالله_عاقبت_بخیر_شید_و_شهید
#ادامه_دارد...
#شهید_شاهرخ_ضرغام
#حر_انقلاب_اسلامی_ایران
#معاون_گروه_فداییان_اسلام
شروعی مجدد و کامل تر از داستان #حر #انقلاب_اسلامی_ایران
join🔜 @hor_zaman
#شهید_شاهرخ_ضرغام (23)
#پشتيبان_ولايت_فقيه_خداست
#راوی : آقای عباس شیرازی
چند نفر از رفقای قبل از انقلاب را جذب #کميته کرده بود.
آخر شب جلوی مسجد مشغول صحبت بودند. يکی از آنها پرسيد: شاهرخ، اين که میگن همه بايد مطيع #امام باشن، يا همين ولايت فقيه، تو اينو قبول داری!؟ آخه مگه می شه يه پيرمردِ هشتاد ساله کشور رو اداره کنه!؟
#شاهرخ کمی فکر کرد و با همان زبان عاميانه خودش گفت: ببين، ما قبل از #انقلاب هر جا می رفتيم، هر کاری می خواستيم بکنيم، چون من رو قبول داشتيد، روی حرف من حرفی نمی زديد، درسته؟
آنها هم با تكان دادن سر تائيد کردند.
بعد ادامه داد: هر جایی احتياج داره يه نفر حرف آخر رو بزنه، کسی هم روی حرف اون حرفی نزنه. حالا اين حرف آخر رو، تو مملکت ما کسی می زنه که عالم دينِ، بنده واقعی خداست، خدا هم پشت و پناه ايشونه.
بعد مکثی کرد و گفت: به نظرت، غير از #خدا کسی می تونست #شاه رو از #مملکت بيرون کنه، پس همين نشون میده که پشتيبان ولايت فقيه خداست.
ما هم بايد به دنبال امام عزيزمون باشيم. در ثانی ولی فقيه کار اجرایی نمی کنه بلکه بيشتر نظارت می کنه...
اين استدلال های او هر چند ساده و با بيان خاص خودش بود. اما همه آنها قبول کردند.
٭٭٭
چند روزی از پيروزی انقلاب گذشت. شاهرخ نشسته بود مقابل تلويزيون، سخنرانی #حضرت_امام در حال پخش بود.
داشتم از کنارش رد می شدم که يکدفعه ديدم اشک تمام صورتش را پر کرده.
باتعجب گفتم: شاهرخ، داری گريه می کنی!؟
با دست اشک هايش را پاک کرد و گفت: امام، بزرگترين لطف خدا در حق ماست. ما حالا حالاها مونده که بفهميم رهبر خوب چه نعمت بزرگيه، من که حاضرم جُونم رو برای اين آقا فدا کنم.
#لطفا_در_نشر_زندگی_این_شهید_بزرگوار_مرا_یاری_کنید...
#ان_شاالله_عاقبت_بخیر_شید_و_شهید
#ادامه_دارد...
#شهید_شاهرخ_ضرغام
#حر_انقلاب_اسلامی_ایران
#معاون_گروه_فداییان_اسلام
شروعی مجدد و کامل تر از داستان #حر #انقلاب_اسلامی_ایران
join🔜 @hor_zaman
امام ندیده ام
من ۱۵ خرداد ۴۲ را ندیده ام ... !
📢 اما شنیده ام که :
" سربازان من اکنون در گهواره ها خفته اند☺️"
من ۲۲ بهمن ۵۷ را ندیده ام!
اما شنیده ام که :
" #انقلاب ما انفجار نور⚡️ بود" ...
Join🔜 @hor_zaman
من ۵ اردیبهشت ۵۹ را ندیده ام!
اما شنیده ام که :
"این شن ها 🌪 #لشکر_خدا بود" ...
و یقین دارم خدای طبس هنوز زنده است...
من ۳ خرداد ۶۱ راه ندیده ام!
اما شنیده ام که :
" #خرمشهر را #خدا آزاد کرد" ...
من چشم که باز کرده ام، امام را ندیده ام...
من جنگ ندیده ام...
صدای آژیر خطر 🚨نشنیده ام، به پناهگاه نرفته ام...
من سن و سالم از سابقه مبارزاتی خیلیا کمتر است!
من چشم که باز کرده ام به جای جماران و روح خدا ، #حسینیه ای دیده ام با نام #خمینی ...
به جای روح خدا، #سید_علی😍 را دیده ام... #حضرت_ماه🌙 را...
او که یک "آه" بیشتر از خمینی دارد ...
من بزرگتر شده ام و او موی سپید کرده😔
Join🔜 @hor_zaman
افتخارم این است که...
من " #یک_شبه_انقلابی" نشده ام...
من در ۲۲ بهمن ها قد کشیده ام!
من جنگ تحمیلی ندیده ام اما تا دلتان بخواهد #جنگ_تحلیلی دیده ام...
من چمران و همت و باکری و خرازی ندیده ام...
بی پرده بگویم من #جیغ_آرمیتا و نگاه بهت آلود پسرک سه ساله دیده ام...
Join🔜 @hor_zaman
من #شهادت_علم را دیده ام!😔
من تا دلتان بخواهد #تزویر دیده ام و #فتنه...
تا دلتان بخواهد #تهدید دیده ام و #تحریم...
یک #انقلابی_ام...😊
من ۲۳ #تیر ۷۸ را دیده ام...
من ۹ #دی ۸۸ را #دیده ام...
من مشارکت ۴۰ میلیونی ۸۸ را دیده ام
و ...
#دهن_کجی به #قانون دیده ام
#من_انقلابی_ام !✌️🏻🇮🇷
Join🔜 @hor_zaman
من عهد با خدا و ناخدای کشتی #انقلاب بسته ام ، نه با کَدخدا😏
من خون شهدای گلگون کفنمان را به یک مشت دلار💷 نمی فروشم...
من خیلی بیشتر از تعداد سال های عمرم تهدید شنیده ام که #گزینه_ها_روی_میز است😏
اما شنیده ام از همان امامی که ندیده ام!
#آمریکا_هیچ_غلطی_نمیتواند_بکند !
Join🔜 @hor_zaman
#امام_انقلابی_ها✌
من ۱۵ خرداد ۴۲ را ندیده ام ... !
📢 اما شنیده ام که :
" سربازان من اکنون در گهواره ها خفته اند☺️"
من ۲۲ بهمن ۵۷ را ندیده ام!
اما شنیده ام که :
" #انقلاب ما انفجار نور⚡️ بود" ...
Join🔜 @hor_zaman
من ۵ اردیبهشت ۵۹ را ندیده ام!
اما شنیده ام که :
"این شن ها 🌪 #لشکر_خدا بود" ...
و یقین دارم خدای طبس هنوز زنده است...
من ۳ خرداد ۶۱ راه ندیده ام!
اما شنیده ام که :
" #خرمشهر را #خدا آزاد کرد" ...
من چشم که باز کرده ام، امام را ندیده ام...
من جنگ ندیده ام...
صدای آژیر خطر 🚨نشنیده ام، به پناهگاه نرفته ام...
من سن و سالم از سابقه مبارزاتی خیلیا کمتر است!
من چشم که باز کرده ام به جای جماران و روح خدا ، #حسینیه ای دیده ام با نام #خمینی ...
به جای روح خدا، #سید_علی😍 را دیده ام... #حضرت_ماه🌙 را...
او که یک "آه" بیشتر از خمینی دارد ...
من بزرگتر شده ام و او موی سپید کرده😔
Join🔜 @hor_zaman
افتخارم این است که...
من " #یک_شبه_انقلابی" نشده ام...
من در ۲۲ بهمن ها قد کشیده ام!
من جنگ تحمیلی ندیده ام اما تا دلتان بخواهد #جنگ_تحلیلی دیده ام...
من چمران و همت و باکری و خرازی ندیده ام...
بی پرده بگویم من #جیغ_آرمیتا و نگاه بهت آلود پسرک سه ساله دیده ام...
Join🔜 @hor_zaman
من #شهادت_علم را دیده ام!😔
من تا دلتان بخواهد #تزویر دیده ام و #فتنه...
تا دلتان بخواهد #تهدید دیده ام و #تحریم...
یک #انقلابی_ام...😊
من ۲۳ #تیر ۷۸ را دیده ام...
من ۹ #دی ۸۸ را #دیده ام...
من مشارکت ۴۰ میلیونی ۸۸ را دیده ام
و ...
#دهن_کجی به #قانون دیده ام
#من_انقلابی_ام !✌️🏻🇮🇷
Join🔜 @hor_zaman
من عهد با خدا و ناخدای کشتی #انقلاب بسته ام ، نه با کَدخدا😏
من خون شهدای گلگون کفنمان را به یک مشت دلار💷 نمی فروشم...
من خیلی بیشتر از تعداد سال های عمرم تهدید شنیده ام که #گزینه_ها_روی_میز است😏
اما شنیده ام از همان امامی که ندیده ام!
#آمریکا_هیچ_غلطی_نمیتواند_بکند !
Join🔜 @hor_zaman
#امام_انقلابی_ها✌
💟 #خاطرات_شهدا 🌷
یه روز کہ اومدم خونه
چشماش سرخ شده بود.
نگاه ڪردم دیدم ڪتاب گناهان کبیره شهید دستغیب تو دستاش گرفته ...
بهش گفتم : گریه ڪردے؟
یه نگاهے به من ڪرد و گفت :
راستے اگه #خدا اینطوری کہ توی این ڪتاب نوشته با ما #معامله کنہ عاقبت ما چے میشه؟
مدتے بعد برای #گروه خودشـون یه صنـدوق درست ڪرده بود و به دوستاش گفتہ بود:
هر ڪس #غیبت بڪنہ 50 تومان بندازه توے صندوق، " باید جریمــــه بدید تا گنــــــاه تڪـــرار نشـــــه"
#شهید_محمدحسن_فایده🌸
Join🔜 @hor_zaman
یه روز کہ اومدم خونه
چشماش سرخ شده بود.
نگاه ڪردم دیدم ڪتاب گناهان کبیره شهید دستغیب تو دستاش گرفته ...
بهش گفتم : گریه ڪردے؟
یه نگاهے به من ڪرد و گفت :
راستے اگه #خدا اینطوری کہ توی این ڪتاب نوشته با ما #معامله کنہ عاقبت ما چے میشه؟
مدتے بعد برای #گروه خودشـون یه صنـدوق درست ڪرده بود و به دوستاش گفتہ بود:
هر ڪس #غیبت بڪنہ 50 تومان بندازه توے صندوق، " باید جریمــــه بدید تا گنــــــاه تڪـــرار نشـــــه"
#شهید_محمدحسن_فایده🌸
Join🔜 @hor_zaman
👌کارتان را برای خدا نکنید؛
🌹برای #خدا کار کنید!
تفاوتش فقط همین اندازه است که ممکن است حسین(علیه السلام) در کربلا باشد و من در حال کسب علم برای رضایت خدا ...!
✍🏼 شهید سید مرتضی آوینی
☀️کار برای خدا یعنی هر چه انجام می دهم و هدفگذاری خودم هست را برای خدا انجام دهم
برای خدا کار کردن یعنی ببینیم خدا چه کاری لازم دارد همان کار را انجام دهم
Join🔜 @hor_zaman
🌹برای #خدا کار کنید!
تفاوتش فقط همین اندازه است که ممکن است حسین(علیه السلام) در کربلا باشد و من در حال کسب علم برای رضایت خدا ...!
✍🏼 شهید سید مرتضی آوینی
☀️کار برای خدا یعنی هر چه انجام می دهم و هدفگذاری خودم هست را برای خدا انجام دهم
برای خدا کار کردن یعنی ببینیم خدا چه کاری لازم دارد همان کار را انجام دهم
Join🔜 @hor_zaman
#گمنامی
تنها براے #شهدا نیست
میتونے #زنده باشی
و #سرباز حضرت زهرا «سلام الله علیها» باشے
اما یه #شرط داره
باید فقط براے #خدا ڪار ڪنے نه ریا
#شهید_ابراهیم_هادی
.
.
#ڪلام شهید
Join🔜 @hor_zaman
تنها براے #شهدا نیست
میتونے #زنده باشی
و #سرباز حضرت زهرا «سلام الله علیها» باشے
اما یه #شرط داره
باید فقط براے #خدا ڪار ڪنے نه ریا
#شهید_ابراهیم_هادی
.
.
#ڪلام شهید
Join🔜 @hor_zaman
تنها برای #شهدا نیست
میتونی #زنده باشی
و #سرباز حضرت زهرا «سلام الله علیها» باشی
اما یه #شرط داره
باید فقط برای #خدا کار کنی نه ریا
#شهید_ابراهیم_هادی
Join🔜 @hor_zaman
میتونی #زنده باشی
و #سرباز حضرت زهرا «سلام الله علیها» باشی
اما یه #شرط داره
باید فقط برای #خدا کار کنی نه ریا
#شهید_ابراهیم_هادی
Join🔜 @hor_zaman
#تلنگر
👈 🍃ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺩﺭ ﻓﻀﺎﯼ ﻣﺠﺎﺯﯼ ﻭ ﭘﺎﮎ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﺩﺭ ﺁﻥ ، ﺗﻘﻮﺍﯼ ﺩﻭ ﭼﻨﺪﺍﻥ
ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ...🍃
👈ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﻧﺮﻭﺩ، ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎ ﮔﻨﺎﻩ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﯾﮏ ﻻﯾﮏ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺩﺍﺭﯾﻢ ...
👈 ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﻧﺮﻭﺩ ، ﻓﻀﺎﯼ ﻣﺠﺎﺯﯼ ﻫﻢ
" ﻣﺤﻀﺮ ﺧﺪﺍﺳﺖ ..."🍃
🍃ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺣﺴﺎﺏ ، ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﺳﺎﯾﺖ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﯽ ﺁﯾﻨﺪ ، ﮔﻮﺍﻫﯽ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ ﺑﺮ ﮐﺎﺭﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ...
ﻧﮑﻨﺪ ﮐﻪ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﺑﺎﺷﯿﻢ...
ﺍﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﻟﺤﻈﻪ ﯼ ﻏﻔﻠﺖ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ #خدا ﺷﺎﻫﺪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺲ !...
👈 ﮔﺎﻫﯽ ﺭﻭﯼ ﻣﺎﻧﯿﺘﻮﺭ ﺑﭽﺴﺒﺎﻧﯿﻢ :
"ﻭﺭﻭﺩ #شیطان ﻣﻤﻨﻮﻉ " 🚫
🍃ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺩﺳﺘی ﮐﻪ ﮐﻠﯿﮏ ﻣﯿﮑﻨﺪ ،
ﭼﺸﻤﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺒﯿﻨﺪ ،
ﻭ ﮔﻮﺷﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺸﻨﻮﺩ ﺑﺎﺷﯿﻢ ...
ﻭ ﺑﺪﺍﻧﯿﻢ ﻭ ﺁﮔﺎﻩ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ...
" ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺁﻧﻼﻳﻦ ﺍﺳﺖ "
Join🔜 @hor_zaman
👈 🍃ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺩﺭ ﻓﻀﺎﯼ ﻣﺠﺎﺯﯼ ﻭ ﭘﺎﮎ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﺩﺭ ﺁﻥ ، ﺗﻘﻮﺍﯼ ﺩﻭ ﭼﻨﺪﺍﻥ
ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ...🍃
👈ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﻧﺮﻭﺩ، ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎ ﮔﻨﺎﻩ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﯾﮏ ﻻﯾﮏ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺩﺍﺭﯾﻢ ...
👈 ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﻧﺮﻭﺩ ، ﻓﻀﺎﯼ ﻣﺠﺎﺯﯼ ﻫﻢ
" ﻣﺤﻀﺮ ﺧﺪﺍﺳﺖ ..."🍃
🍃ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺣﺴﺎﺏ ، ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﺳﺎﯾﺖ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﯽ ﺁﯾﻨﺪ ، ﮔﻮﺍﻫﯽ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ ﺑﺮ ﮐﺎﺭﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ...
ﻧﮑﻨﺪ ﮐﻪ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﺑﺎﺷﯿﻢ...
ﺍﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﻟﺤﻈﻪ ﯼ ﻏﻔﻠﺖ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ #خدا ﺷﺎﻫﺪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺲ !...
👈 ﮔﺎﻫﯽ ﺭﻭﯼ ﻣﺎﻧﯿﺘﻮﺭ ﺑﭽﺴﺒﺎﻧﯿﻢ :
"ﻭﺭﻭﺩ #شیطان ﻣﻤﻨﻮﻉ " 🚫
🍃ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺩﺳﺘی ﮐﻪ ﮐﻠﯿﮏ ﻣﯿﮑﻨﺪ ،
ﭼﺸﻤﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺒﯿﻨﺪ ،
ﻭ ﮔﻮﺷﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺸﻨﻮﺩ ﺑﺎﺷﯿﻢ ...
ﻭ ﺑﺪﺍﻧﯿﻢ ﻭ ﺁﮔﺎﻩ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ...
" ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺁﻧﻼﻳﻦ ﺍﺳﺖ "
Join🔜 @hor_zaman
احمد مشلب
💠ای برادرانم، ای #مجاهدان راه #خدا، باید هرکدام از شما عنصر فعالی باشید تا پایان زندگیتان با #شهادت خاتمه یابد و به خدا قسم که پایان زندگی نمیشود، بهجز شهادت باشد.
💠دنیا را همه میتوانند تصاحب کنند، اما آخرت را فقط با #اعمال_نیک میتوان تصاحب کرد.
Join🔜 @hor_zaman
💠ای برادرانم، ای #مجاهدان راه #خدا، باید هرکدام از شما عنصر فعالی باشید تا پایان زندگیتان با #شهادت خاتمه یابد و به خدا قسم که پایان زندگی نمیشود، بهجز شهادت باشد.
💠دنیا را همه میتوانند تصاحب کنند، اما آخرت را فقط با #اعمال_نیک میتوان تصاحب کرد.
Join🔜 @hor_zaman
🖋 #بخشی_از_وصیتنامه
همانگونه که قبلا هم می گفتم ما الان در سفریم و بالاخره به مقصد خواهیم رسید . همان سفر همیشگی ، واقعی و متاسفانه مورد #غفلت واقع شده ، آدم زرنگ آن است در این فرصت اندک بار سفرش را ببندد و برای آن جهان برنامه ریزی کند که متاسفانه من نداشتم ترا به #خدا دعایم کن بتوانم به این مطالب عمل کنم .
#شهید_محمد_رضا_عسکریفرد🌹
Join🔜 @hor_zaman
همانگونه که قبلا هم می گفتم ما الان در سفریم و بالاخره به مقصد خواهیم رسید . همان سفر همیشگی ، واقعی و متاسفانه مورد #غفلت واقع شده ، آدم زرنگ آن است در این فرصت اندک بار سفرش را ببندد و برای آن جهان برنامه ریزی کند که متاسفانه من نداشتم ترا به #خدا دعایم کن بتوانم به این مطالب عمل کنم .
#شهید_محمد_رضا_عسکریفرد🌹
Join🔜 @hor_zaman
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 #ڪلیپ
●سخنان دلنشین حاج قاسم در میان جنگ و آتش و شنیده شدن صدای انفجارات ناشی از گلوله ها؛ اسطوره #توکل و #توجه به #خدا با آرامش محض، که تاثیر آن هم بر رزمندگان و مجاهدان مقاومت کاملا مشهود است.
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی🌷
Join🔜 @hor_zaman
●سخنان دلنشین حاج قاسم در میان جنگ و آتش و شنیده شدن صدای انفجارات ناشی از گلوله ها؛ اسطوره #توکل و #توجه به #خدا با آرامش محض، که تاثیر آن هم بر رزمندگان و مجاهدان مقاومت کاملا مشهود است.
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی🌷
Join🔜 @hor_zaman
🖋 #کلام_شهید
اگر دو چیز را رعایت بکنی، #خدا #شهادت را نصیبت میکند:
یکی #پر_تلاش باش و دوم #مخلص..
این دو تا را درست انجام بدی خدا #شهادت راهم نصیبت میکند....
🌷#شهید_حسن_باقری
Join🔜 @hor_zaman
اگر دو چیز را رعایت بکنی، #خدا #شهادت را نصیبت میکند:
یکی #پر_تلاش باش و دوم #مخلص..
این دو تا را درست انجام بدی خدا #شهادت راهم نصیبت میکند....
🌷#شهید_حسن_باقری
Join🔜 @hor_zaman