#شب_چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب_س
قامت کمان کند که دو تا تیر آخرش
یک دم سپر شوند برای برادرش
خون عقاب در جگر شیرشان پر است
از نسل جعفرند و #علی این دو لشکرش
Join🔜 @hor_zaman
#طفلان_حضرت_زینب_س
قامت کمان کند که دو تا تیر آخرش
یک دم سپر شوند برای برادرش
خون عقاب در جگر شیرشان پر است
از نسل جعفرند و #علی این دو لشکرش
Join🔜 @hor_zaman
#روز_چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب
بگذار این پسران نیز به دردى بخورند..
این دو تا شیر جوان نیز به دردى بخورند..
#سر که زیر قدم یار نباشد #سر نیست..
خواهرى که به فدایت نشود خواهر نیست...
🏴Join🔜 @hor_zaman
#طفلان_حضرت_زینب
بگذار این پسران نیز به دردى بخورند..
این دو تا شیر جوان نیز به دردى بخورند..
#سر که زیر قدم یار نباشد #سر نیست..
خواهرى که به فدایت نشود خواهر نیست...
🏴Join🔜 @hor_zaman
#طفلان_حضرت_زینب
#روز_چهارم_محرم
عجیب نیست زنی اشک را بخشکاند
صبوری اش جگر کوه را بلرزاند
در التهاب وداعی که بازگشت نداشت
زمین حادثه را دور سر بگرداند
بغل کند پسرش را زلال و آینه وار
درون کالبدش عشق را بتاباند
غرور نبض زند از نوک سرانگشتی
که میل سرمه به پلک پسر بلغزاند
سلام ای زن نستوه! هاله ی اندوه!
چگونه شعر کنار تو پر بیفشاند؟
چگونه واژه به تقدیس تو برآید، تا
به بیکرانه ی دنیا تو را بهماند؟
کدام واژه تو را سرکشد عزیز دلم
که هرم داغ تو آن واژه را نسوزاند؟
رسیده است برادر، ز خیمه بیرون آی!
نمی تواند از این درد، سر بچرخاند
گرفته روی دو دستش ستاره های تو را
و دشمن آمده تا کف زند، بشوراند
نسیم حلقه زده لای زلف خون آلود
که باز کاکل داماد را برقصاند
چه سخت بود زنی اشک را بخشکاند!
صبوری اش جگر کوه را بلرزاند
Join🔜 @hor_zaman
#روز_چهارم_محرم
عجیب نیست زنی اشک را بخشکاند
صبوری اش جگر کوه را بلرزاند
در التهاب وداعی که بازگشت نداشت
زمین حادثه را دور سر بگرداند
بغل کند پسرش را زلال و آینه وار
درون کالبدش عشق را بتاباند
غرور نبض زند از نوک سرانگشتی
که میل سرمه به پلک پسر بلغزاند
سلام ای زن نستوه! هاله ی اندوه!
چگونه شعر کنار تو پر بیفشاند؟
چگونه واژه به تقدیس تو برآید، تا
به بیکرانه ی دنیا تو را بهماند؟
کدام واژه تو را سرکشد عزیز دلم
که هرم داغ تو آن واژه را نسوزاند؟
رسیده است برادر، ز خیمه بیرون آی!
نمی تواند از این درد، سر بچرخاند
گرفته روی دو دستش ستاره های تو را
و دشمن آمده تا کف زند، بشوراند
نسیم حلقه زده لای زلف خون آلود
که باز کاکل داماد را برقصاند
چه سخت بود زنی اشک را بخشکاند!
صبوری اش جگر کوه را بلرزاند
Join🔜 @hor_zaman