🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
شهیدی که منافقین چشمهایش را درآوردند و گوش هایش را بریدند و بعد شهیدش کردند...
▪️دفعه آخر که به مرخصی آمد دیدم خیلی فرق کرده و حالت معنوی خاصی پیدا کرده است.
وقتی بغلش کردم با خودم گفتم برای آخرین بار است که میبینمش.
به سید مهدی گفتم:《مادر مگر جنگ تمام نشده و امام قطعنامه را امضا نکردند؟》
▪️گفت:《مگر امام نگفتند من جام زهرا را نوشیدم، من باید دوباره برگردم.》
گفتم:《برو و مواظب خودت باش!》
با اینکه خودش میدانست که دیگر بر نمیگردد، گفت:《این دفعه که برمیگردم تحصیلاتم را ادامه میدهم به خاطر شما!》
▪️مادر این شهیدنحوه شهادت فرزدنش توسط منافقین در #عملیاتمرصاد را این چنین بیان میکند:
"سید مهدی در گردان مسلم لشکر ۲۷ و در منطقه اسلام آباد غرب بود که به #شهادت میرسد.
منافقین سفاک چشم هایش را در آورده بودند ،گوش هایش را بریده بودن و آنقدر به فکش ضربه زده بودند تا فکش خرد شده بود و پوستش را کنده بودند و بدنش را سوزانده بودند.
زمانی که پیکرش را برای ما آوردند اجازه نداند او را ببینم ولی بعدا فیلم پیکرش را دیدم...."
#شهیدوالامقام سیدمهدیرضوی
Join🔜 @hor_zaman
شهیدی که منافقین چشمهایش را درآوردند و گوش هایش را بریدند و بعد شهیدش کردند...
▪️دفعه آخر که به مرخصی آمد دیدم خیلی فرق کرده و حالت معنوی خاصی پیدا کرده است.
وقتی بغلش کردم با خودم گفتم برای آخرین بار است که میبینمش.
به سید مهدی گفتم:《مادر مگر جنگ تمام نشده و امام قطعنامه را امضا نکردند؟》
▪️گفت:《مگر امام نگفتند من جام زهرا را نوشیدم، من باید دوباره برگردم.》
گفتم:《برو و مواظب خودت باش!》
با اینکه خودش میدانست که دیگر بر نمیگردد، گفت:《این دفعه که برمیگردم تحصیلاتم را ادامه میدهم به خاطر شما!》
▪️مادر این شهیدنحوه شهادت فرزدنش توسط منافقین در #عملیاتمرصاد را این چنین بیان میکند:
"سید مهدی در گردان مسلم لشکر ۲۷ و در منطقه اسلام آباد غرب بود که به #شهادت میرسد.
منافقین سفاک چشم هایش را در آورده بودند ،گوش هایش را بریده بودن و آنقدر به فکش ضربه زده بودند تا فکش خرد شده بود و پوستش را کنده بودند و بدنش را سوزانده بودند.
زمانی که پیکرش را برای ما آوردند اجازه نداند او را ببینم ولی بعدا فیلم پیکرش را دیدم...."
#شهیدوالامقام سیدمهدیرضوی
Join🔜 @hor_zaman