🖋 فرازی از وصیت نامه شهید:
حال آنکه قرار است هرکسی یک روز به دنیا آمده، یک روز از دنیا رود، چه خوب است با #شهادت باشد.
#شهادت در راه دفاع از حریم آل الله.
#شهادت
بارانی اسـت که
بر هرکـس نمیبارد
و #شَـهادت نام گِرِفت...!
وقتی خدا کسی را کُشت
اَز شدت عـشق
🌹 #شهید_سیدرضا_طاهر
Join🔜 @hor_zaman
حال آنکه قرار است هرکسی یک روز به دنیا آمده، یک روز از دنیا رود، چه خوب است با #شهادت باشد.
#شهادت در راه دفاع از حریم آل الله.
#شهادت
بارانی اسـت که
بر هرکـس نمیبارد
و #شَـهادت نام گِرِفت...!
وقتی خدا کسی را کُشت
اَز شدت عـشق
🌹 #شهید_سیدرضا_طاهر
Join🔜 @hor_zaman
#خاطرات_شھید
💠روایت شهید تفحص، عباس صابری از رویای صادقه اش
●در عالم خواب دیدم که یک عده از بسیجی های آشنا پشت در ورودی مسجد جامع نارمک تهران جمع شده و التماس می کنند که داخل مسجد شوند، ولی اجازه نمی دادند، من و چند نفر از بچه های تفحص وارد مسجد شده، پشت سر امام جماعت نماز خواندیم، سپس پشت سرم را نگاه کرده، دیدم بقیه نیروهای تفحص هم هستند،
●پرسیدم: شما هم آمدید؟
گفتند: بله، بالاخره اجازه ورود دادند، آنجا برگه هایی را امضاء می کردند [وشاید] برای شهادت تأییدشان می کردند. یکبار هم خواب دیدم: سید سجاد به من گفت: عباس تو در فکه شهید می شوی .
●وقتی وارد محور فکه شدم، کتاب حماسه قلاویزان را دیدم با ناراحتی و برای متوجه شدن تعبیر #خوابم به آن کتاب تفعلی زدم واین شعر آمد:
#شهادت تو را خلعتی تازه داد
تو از سمت خورشید می آمدی
✍راوی: شهید بزرگوار
#شهید_عباس_صابری🌷
Join🔜 @hor_zaman
💠روایت شهید تفحص، عباس صابری از رویای صادقه اش
●در عالم خواب دیدم که یک عده از بسیجی های آشنا پشت در ورودی مسجد جامع نارمک تهران جمع شده و التماس می کنند که داخل مسجد شوند، ولی اجازه نمی دادند، من و چند نفر از بچه های تفحص وارد مسجد شده، پشت سر امام جماعت نماز خواندیم، سپس پشت سرم را نگاه کرده، دیدم بقیه نیروهای تفحص هم هستند،
●پرسیدم: شما هم آمدید؟
گفتند: بله، بالاخره اجازه ورود دادند، آنجا برگه هایی را امضاء می کردند [وشاید] برای شهادت تأییدشان می کردند. یکبار هم خواب دیدم: سید سجاد به من گفت: عباس تو در فکه شهید می شوی .
●وقتی وارد محور فکه شدم، کتاب حماسه قلاویزان را دیدم با ناراحتی و برای متوجه شدن تعبیر #خوابم به آن کتاب تفعلی زدم واین شعر آمد:
#شهادت تو را خلعتی تازه داد
تو از سمت خورشید می آمدی
✍راوی: شهید بزرگوار
#شهید_عباس_صابری🌷
Join🔜 @hor_zaman
امام ندیده ام
من ۱۵ خرداد ۴۲ را ندیده ام ... !
📢 اما شنیده ام که :
" سربازان من اکنون در گهواره ها خفته اند☺️"
من ۲۲ بهمن ۵۷ را ندیده ام!
اما شنیده ام که :
" #انقلاب ما انفجار نور⚡️ بود" ...
Join🔜 @hor_zaman
من ۵ اردیبهشت ۵۹ را ندیده ام!
اما شنیده ام که :
"این شن ها 🌪 #لشکر_خدا بود" ...
و یقین دارم خدای طبس هنوز زنده است...
من ۳ خرداد ۶۱ راه ندیده ام!
اما شنیده ام که :
" #خرمشهر را #خدا آزاد کرد" ...
من چشم که باز کرده ام، امام را ندیده ام...
من جنگ ندیده ام...
صدای آژیر خطر 🚨نشنیده ام، به پناهگاه نرفته ام...
من سن و سالم از سابقه مبارزاتی خیلیا کمتر است!
من چشم که باز کرده ام به جای جماران و روح خدا ، #حسینیه ای دیده ام با نام #خمینی ...
به جای روح خدا، #سید_علی😍 را دیده ام... #حضرت_ماه🌙 را...
او که یک "آه" بیشتر از خمینی دارد ...
من بزرگتر شده ام و او موی سپید کرده😔
Join🔜 @hor_zaman
افتخارم این است که...
من " #یک_شبه_انقلابی" نشده ام...
من در ۲۲ بهمن ها قد کشیده ام!
من جنگ تحمیلی ندیده ام اما تا دلتان بخواهد #جنگ_تحلیلی دیده ام...
من چمران و همت و باکری و خرازی ندیده ام...
بی پرده بگویم من #جیغ_آرمیتا و نگاه بهت آلود پسرک سه ساله دیده ام...
Join🔜 @hor_zaman
من #شهادت_علم را دیده ام!😔
من تا دلتان بخواهد #تزویر دیده ام و #فتنه...
تا دلتان بخواهد #تهدید دیده ام و #تحریم...
یک #انقلابی_ام...😊
من ۲۳ #تیر ۷۸ را دیده ام...
من ۹ #دی ۸۸ را #دیده ام...
من مشارکت ۴۰ میلیونی ۸۸ را دیده ام
و ...
#دهن_کجی به #قانون دیده ام
#من_انقلابی_ام !✌️🏻🇮🇷
Join🔜 @hor_zaman
من عهد با خدا و ناخدای کشتی #انقلاب بسته ام ، نه با کَدخدا😏
من خون شهدای گلگون کفنمان را به یک مشت دلار💷 نمی فروشم...
من خیلی بیشتر از تعداد سال های عمرم تهدید شنیده ام که #گزینه_ها_روی_میز است😏
اما شنیده ام از همان امامی که ندیده ام!
#آمریکا_هیچ_غلطی_نمیتواند_بکند !
Join🔜 @hor_zaman
#امام_انقلابی_ها✌
من ۱۵ خرداد ۴۲ را ندیده ام ... !
📢 اما شنیده ام که :
" سربازان من اکنون در گهواره ها خفته اند☺️"
من ۲۲ بهمن ۵۷ را ندیده ام!
اما شنیده ام که :
" #انقلاب ما انفجار نور⚡️ بود" ...
Join🔜 @hor_zaman
من ۵ اردیبهشت ۵۹ را ندیده ام!
اما شنیده ام که :
"این شن ها 🌪 #لشکر_خدا بود" ...
و یقین دارم خدای طبس هنوز زنده است...
من ۳ خرداد ۶۱ راه ندیده ام!
اما شنیده ام که :
" #خرمشهر را #خدا آزاد کرد" ...
من چشم که باز کرده ام، امام را ندیده ام...
من جنگ ندیده ام...
صدای آژیر خطر 🚨نشنیده ام، به پناهگاه نرفته ام...
من سن و سالم از سابقه مبارزاتی خیلیا کمتر است!
من چشم که باز کرده ام به جای جماران و روح خدا ، #حسینیه ای دیده ام با نام #خمینی ...
به جای روح خدا، #سید_علی😍 را دیده ام... #حضرت_ماه🌙 را...
او که یک "آه" بیشتر از خمینی دارد ...
من بزرگتر شده ام و او موی سپید کرده😔
Join🔜 @hor_zaman
افتخارم این است که...
من " #یک_شبه_انقلابی" نشده ام...
من در ۲۲ بهمن ها قد کشیده ام!
من جنگ تحمیلی ندیده ام اما تا دلتان بخواهد #جنگ_تحلیلی دیده ام...
من چمران و همت و باکری و خرازی ندیده ام...
بی پرده بگویم من #جیغ_آرمیتا و نگاه بهت آلود پسرک سه ساله دیده ام...
Join🔜 @hor_zaman
من #شهادت_علم را دیده ام!😔
من تا دلتان بخواهد #تزویر دیده ام و #فتنه...
تا دلتان بخواهد #تهدید دیده ام و #تحریم...
یک #انقلابی_ام...😊
من ۲۳ #تیر ۷۸ را دیده ام...
من ۹ #دی ۸۸ را #دیده ام...
من مشارکت ۴۰ میلیونی ۸۸ را دیده ام
و ...
#دهن_کجی به #قانون دیده ام
#من_انقلابی_ام !✌️🏻🇮🇷
Join🔜 @hor_zaman
من عهد با خدا و ناخدای کشتی #انقلاب بسته ام ، نه با کَدخدا😏
من خون شهدای گلگون کفنمان را به یک مشت دلار💷 نمی فروشم...
من خیلی بیشتر از تعداد سال های عمرم تهدید شنیده ام که #گزینه_ها_روی_میز است😏
اما شنیده ام از همان امامی که ندیده ام!
#آمریکا_هیچ_غلطی_نمیتواند_بکند !
Join🔜 @hor_zaman
#امام_انقلابی_ها✌
#لبخندخاکریز
#لهجه_مشهدی😊
یعنی مُو بارها شده به خدا گُفتُم خدایا؛ به ما توفیق #توبه نده...😐
مُو هَمی #رضا_سنجرانی رِه دوست دِرُم ♥️
با هَمی مدلی که هست ...
دوست دِرُم موقع شهادت هَمی طوری #شهید شُم ...
که تو به بقیه ثابت کنی که بابا؛ هر خری میتونه #لحظه_آخر درست بشه ...🤷♂
اگر همه #قدیس بشن که #شهادت دست نیافتنی میشه!...
حاج رضا؛ خیلی دلتنگتیم ...
کمکمون کن از باتلاق گناهان این دوره و زمونه خلاص بشیم ...😞
شهید مدافع حرم رضا سنجرانی🌹
شادی روحشون صلوات
🚩شهید شاهرخ ضرغام 🌷
حُر زمان
Join 🔜 https://telegram.me/hor_zaman
💠یا ولی الله الاعظم💠
#لهجه_مشهدی😊
یعنی مُو بارها شده به خدا گُفتُم خدایا؛ به ما توفیق #توبه نده...😐
مُو هَمی #رضا_سنجرانی رِه دوست دِرُم ♥️
با هَمی مدلی که هست ...
دوست دِرُم موقع شهادت هَمی طوری #شهید شُم ...
که تو به بقیه ثابت کنی که بابا؛ هر خری میتونه #لحظه_آخر درست بشه ...🤷♂
اگر همه #قدیس بشن که #شهادت دست نیافتنی میشه!...
حاج رضا؛ خیلی دلتنگتیم ...
کمکمون کن از باتلاق گناهان این دوره و زمونه خلاص بشیم ...😞
شهید مدافع حرم رضا سنجرانی🌹
شادی روحشون صلوات
🚩شهید شاهرخ ضرغام 🌷
حُر زمان
Join 🔜 https://telegram.me/hor_zaman
💠یا ولی الله الاعظم💠
🌹{ #شهید_محمودرضا_بیضایے }🌹
@hor_zaman
من به این رسیده ام که
#شهادت هر انسانی دست خودش است
آرزوی #شهادت داشتن با آمادگی #شهادت داشتن فرق دارد!!!
#شبتون_شهدایی
@hor_zaman
من به این رسیده ام که
#شهادت هر انسانی دست خودش است
آرزوی #شهادت داشتن با آمادگی #شهادت داشتن فرق دارد!!!
#شبتون_شهدایی
شده دنیا مسجد تو
@Maddahionlin
🔳 #شهادت_امام_جعفر_صادق(علیه السلام)
🌴شده دنیا مسجد تو
🌴که دائم در اعتکافی
🎤 #میثم_مطیعی
Join🔜 @hor_zaman
🌴شده دنیا مسجد تو
🌴که دائم در اعتکافی
🎤 #میثم_مطیعی
Join🔜 @hor_zaman
🔺شاید #شهادت
آرزوۍ همہ باشد
اما یقیناً
🔺جز مخلصین
ڪسے بدان نخواهد رسید ...
🔺ڪاش بجاے زبان
👈👈👈 با #عمـــــلم ،
طلب شهادت مے ڪردم ..
#شهـیــدإبــــــــــرإﮫیمﮫإدﮰ
Join🔜 @hor_zaman
آرزوۍ همہ باشد
اما یقیناً
🔺جز مخلصین
ڪسے بدان نخواهد رسید ...
🔺ڪاش بجاے زبان
👈👈👈 با #عمـــــلم ،
طلب شهادت مے ڪردم ..
#شهـیــدإبــــــــــرإﮫیمﮫإدﮰ
Join🔜 @hor_zaman
🕯سلام ما به بقیع و بقاع ویرانش
▪️برآن حریم که باشد ملک نگهبانش
🕯سلام ما به بقیع آن تجسم غربت
▪️گواه بر سخنم تربت امامانش
#شهادت_امام_محمد_باقر(علیه السلام)
#تسلیت_باد🏴
▪️برآن حریم که باشد ملک نگهبانش
🕯سلام ما به بقیع آن تجسم غربت
▪️گواه بر سخنم تربت امامانش
#شهادت_امام_محمد_باقر(علیه السلام)
#تسلیت_باد🏴
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
شهیدی که منافقین چشمهایش را درآوردند و گوش هایش را بریدند و بعد شهیدش کردند...
▪️دفعه آخر که به مرخصی آمد دیدم خیلی فرق کرده و حالت معنوی خاصی پیدا کرده است.
وقتی بغلش کردم با خودم گفتم برای آخرین بار است که میبینمش.
به سید مهدی گفتم:《مادر مگر جنگ تمام نشده و امام قطعنامه را امضا نکردند؟》
▪️گفت:《مگر امام نگفتند من جام زهرا را نوشیدم، من باید دوباره برگردم.》
گفتم:《برو و مواظب خودت باش!》
با اینکه خودش میدانست که دیگر بر نمیگردد، گفت:《این دفعه که برمیگردم تحصیلاتم را ادامه میدهم به خاطر شما!》
▪️مادر این شهیدنحوه شهادت فرزدنش توسط منافقین در #عملیاتمرصاد را این چنین بیان میکند:
"سید مهدی در گردان مسلم لشکر ۲۷ و در منطقه اسلام آباد غرب بود که به #شهادت میرسد.
منافقین سفاک چشم هایش را در آورده بودند ،گوش هایش را بریده بودن و آنقدر به فکش ضربه زده بودند تا فکش خرد شده بود و پوستش را کنده بودند و بدنش را سوزانده بودند.
زمانی که پیکرش را برای ما آوردند اجازه نداند او را ببینم ولی بعدا فیلم پیکرش را دیدم...."
#شهیدوالامقام سیدمهدیرضوی
Join🔜 @hor_zaman
شهیدی که منافقین چشمهایش را درآوردند و گوش هایش را بریدند و بعد شهیدش کردند...
▪️دفعه آخر که به مرخصی آمد دیدم خیلی فرق کرده و حالت معنوی خاصی پیدا کرده است.
وقتی بغلش کردم با خودم گفتم برای آخرین بار است که میبینمش.
به سید مهدی گفتم:《مادر مگر جنگ تمام نشده و امام قطعنامه را امضا نکردند؟》
▪️گفت:《مگر امام نگفتند من جام زهرا را نوشیدم، من باید دوباره برگردم.》
گفتم:《برو و مواظب خودت باش!》
با اینکه خودش میدانست که دیگر بر نمیگردد، گفت:《این دفعه که برمیگردم تحصیلاتم را ادامه میدهم به خاطر شما!》
▪️مادر این شهیدنحوه شهادت فرزدنش توسط منافقین در #عملیاتمرصاد را این چنین بیان میکند:
"سید مهدی در گردان مسلم لشکر ۲۷ و در منطقه اسلام آباد غرب بود که به #شهادت میرسد.
منافقین سفاک چشم هایش را در آورده بودند ،گوش هایش را بریده بودن و آنقدر به فکش ضربه زده بودند تا فکش خرد شده بود و پوستش را کنده بودند و بدنش را سوزانده بودند.
زمانی که پیکرش را برای ما آوردند اجازه نداند او را ببینم ولی بعدا فیلم پیکرش را دیدم...."
#شهیدوالامقام سیدمهدیرضوی
Join🔜 @hor_zaman
#خاطرات_شهید
●جمعیت زیادی روبرومون ایستاده بود. تعدادشون خیلی بیشتر از ما بود. بعضی هاشون آموزش دیده بودند و آماده هر اقدامی بودند.
بچه های ما حسابی خسته شده بودند. بعضی هاشون عقب تر از ما بودند و هنوز به ما نرسیده بودند.
من و حاج محمد و برادر خانمش روبروی جمعیت ایستاده بودیم. اوج درگیری های فتنه 88بود.
●حاج محمد گفت: باید یه کاری کرد.
انگار که فکری به ذهنش رسیده باشه، با تمام توان و صدایی که داشت فریاد زد: یا حیدر!
جمعیت روبرو حسابی وحشت کردند و شروع کردند به عقب نشینی. حسابی گیج شده بودند. بچه های خودمون هم از عقب رسیدند و تونستیم همه رو متفرق کنیم.
اون روز خود حضرت حیدر بهمون مدد کرد...
✍راوی: دوست شهید
#شهید_محمد_پورهنگ🌷
#ولادت_عید_غدیر
#شهادت_عید_غدیر
Join🔜 @hor_zaman
●جمعیت زیادی روبرومون ایستاده بود. تعدادشون خیلی بیشتر از ما بود. بعضی هاشون آموزش دیده بودند و آماده هر اقدامی بودند.
بچه های ما حسابی خسته شده بودند. بعضی هاشون عقب تر از ما بودند و هنوز به ما نرسیده بودند.
من و حاج محمد و برادر خانمش روبروی جمعیت ایستاده بودیم. اوج درگیری های فتنه 88بود.
●حاج محمد گفت: باید یه کاری کرد.
انگار که فکری به ذهنش رسیده باشه، با تمام توان و صدایی که داشت فریاد زد: یا حیدر!
جمعیت روبرو حسابی وحشت کردند و شروع کردند به عقب نشینی. حسابی گیج شده بودند. بچه های خودمون هم از عقب رسیدند و تونستیم همه رو متفرق کنیم.
اون روز خود حضرت حیدر بهمون مدد کرد...
✍راوی: دوست شهید
#شهید_محمد_پورهنگ🌷
#ولادت_عید_غدیر
#شهادت_عید_غدیر
Join🔜 @hor_zaman