شهید شاهرخ ضرغام 🥀حــُـر زمان 🇮🇷
127 subscribers
10.3K photos
1.77K videos
256 files
2.63K links
💥👈 تنهاکانال رسمی شهید شاهرخ ضرغام👉💥
(بدون تبلیغ)

اگر🌴حــُـر🌴شدی
لذت عشق و ایثار را با تمام وجود حس خواهی کرد

موضوعات اصلی :
💠تقویم ،ذکر روز📚احادیث موثق
📝زندگینامه شهدا🌹درس اخلاق
🎥مدح ،نوحه🎼حکمتهای نهج البلاغه

ادمین
@Shahrokh31zargham
Download Telegram
#حضرت_زینب #حضرت_زهرا

این نــــدا تا عــــرش ، بالا میـــرود
دختــــر آمــد حیفــــ مادر میــــرود

Join🔜 @hor_zaman
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سخنران :حجت الاسلام #یزدانی

موضوع : تلاش شبکه های وهابی برای انکار مظلومیت های #حضرت_زینب و #اهل_بیت (علیه السلام)

Join🔜 @hor_zaman
🌹 سالروز وفات عقیله بنی‌هاشم
#حضرت_زینب_کبری سلام‌الله
علیها، را خدمت مولا امام زمان علیه السلام و همه دوستاران حضرتش، تسلیت عرض می نماییم.

Join🔜 @hor_zaman
#خاطرات_شهدا

🔰قبل از اعزام قرار بود #عملیات انجام دهند ولی زمانی که می‌روند #حاج‌قاسم عملیات را ملغی می‌کند می‌گویند به صلاح نیست این عملیات انجام شود و رزمندگان و #آقاعارف خیلی ناراحت می‌شوند.

🔰حاج‌قاسم قبول نمی‌کند و رزمندگان از طرفی ناراحت بودند چرا حرم #حضرت_زینب (س) خلوت است و اگر شهرهای شیعه‌نشین آزاد بودند الان حرم🕌 آن‌قدر خلوت نبود.

🔰شب می‌خوابند و یکی از بچه‌ها با لب خندان می‌گوید #ما عملیات می‌کنیم وپیروز می‌شویمگروهی با #حاج‌قاسم صحبت می‌کنند و می‌گویند به یاری خدا اگر شما رخصت بدهید ما عملیات می‌کنیم و #پیروز می‌شویم.
موفق نمی‌شوند رضایت بگیرند.

🔰جلسات متعدد با حاجی می‌گذارند و در یکی از جلسات #آقاعارف رجزخوانی می‌کند. از طرفی مردم این دو شهر #شیعه‌نشین خبردار شده بودند که قرار است سربازان #گمنام امام زمان شما را آزاد کنند و چشم‌انتظار بودند. در آخر با #اصرار فراوان، حاج‌قاسم #راضی می‌شود

🔰صبح عملیات انجام می‌شود و دو شهر را آزاد می‌کنند همان شب آقاعارف به ما زنگ زد و از ما تشکر ‌کرد. خیلی از ما #تشکر کرد که این موقعیت را به وجود آوردیم تا او این کار را بکند.

#شهید_عارف_کایدخورده

Join🔜 @hor_zaman
#خاطرات_شهدا🌷

🔰قبل از اعزام قرار بود #عملیات انجام دهند ولی زمانی که می‌روند #حاج‌قاسم عملیات را ملغی می‌کند می‌گویند به صلاح نیست این عملیات انجام شود و رزمندگان و #آقاعارف خیلی ناراحت می‌شوند.

🔰حاج‌قاسم قبول نمی‌کند و رزمندگان از طرفی ناراحت بودند چرا حرم #حضرت_زینب (س) خلوت است و اگر شهرهای شیعه‌نشین آزاد بودند الان حرم🕌 آن‌قدر خلوت نبود.

🔰شب می‌خوابند و یکی از بچه‌ها با لب خندان می‌گوید #ما عملیات می‌کنیم وپیروز می‌شویمگروهی با #حاج‌قاسم صحبت می‌کنند و می‌گویند به یاری خدا اگر شما رخصت بدهید ما عملیات می‌کنیم و #پیروز می‌شویم.
موفق نمی‌شوند رضایت بگیرند.

🔰جلسات متعدد با حاجی می‌گذارند و در یکی از جلسات #آقاعارف رجزخوانی می‌کند. از طرفی مردم این دو شهر #شیعه‌نشین خبردار شده بودند که قرار است سربازان #گمنام امام زمان شما را آزاد کنند و چشم‌انتظار بودند. در آخر با #اصرار فراوان، حاج‌قاسم #راضی می‌شود

🔰صبح عملیات انجام می‌شود و دو شهر را آزاد می‌کنند همان شب آقاعارف به ما زنگ زد و از ما تشکر ‌کرد. خیلی از ما #تشکر کرد که این موقعیت را به وجود آوردیم تا او این کار را بکند.

#شهید_عارف_کایدخورده

Join🔜 @hor_zaman
📜 #وصیت_نامه
#شهید_مدافع حرم_جبار_دریساوی

💐میگفت از #ولایت دفاع کنید تا زمانی که ولایت زنده باشد اسلام هم زنده است. اجازه ندهید بار دیگر واقعه #کربلا تکرار شود نائب امام زمان را حمایت کنید تا زیر پرچم ولایت هستید آسیب نمی بینید...
توصیه می کرد الگوی شما باید #حضرت_زینب سلام الله علیها و اهل بیت علیهم السلام باشند. اجازه ندهید دشمن شما را اشک آلود ببیند.

🍃صبر و #حجاب را سر لوحه زندگی خود قرار دهید. حجاب زن خاری است در چشم دشمنان و فریادشان را بلند خواهد کرد، پس #محجبه باشید و رعایت حجاب را به اطرافیان خود آموزش دهید...

🌷میگفت هرگز خانواده شهدا را فراموش نکنید خانواده های شهدا نشانه غیرت و سند صلابت و ایثار جوانان ما هستند.
#حضرت_زینب
#شام_غریبان

همین امروز اکبر داشتم حیف
همین امروز اصغر داشتم حیف
ندارم طاقتِ نامحرما رو
که من هفتا برادر داشتم حیف

کمانی‌تر از این خواهر نمیشُد
حریفِ گریه‌ی مادر نمیشُد
می‌ببخشی خواهرت زیرِ کتک بود
گلوت از این مرتب‌تر نمیشُد

کنارِ ناقه‌های بی جهازم
میخندن بر من و سوز و گدازم
جنازت‌رو نمی شناختم ولی تو
دارم میرم بیا تشیع جنازم

رُباب این تیر دنیاتو گرفته
سکینه شمر باباتو گرفته
کنارِ ناقه‌ی عریان سنانه
ببین عباس کی جاتو گرفته

رُباب است دلی پرتاب مهتاب
نتاب امشب به روی آب مهتاب
نزار موی یتیما رو ببینند
نتاب امشب به ما مهتاب مهتاب

زدن از پیش رو از پشت ای داد
زدن با سیلی و با مشت ای داد
جدا از پیکرت اصلا نمی شه
حرامی دخترت رو کشت ای داد


Join🔜 @hor_zaman
#حضرت_زینب
#دروازه_کوفه

زیبا هلال یک شبه، ای سایه سرم
بالا نشسته ای مرا می کنی نگاه

عالم همه پناه به نام تو می برند
حالا ببین که خواهر تو گشته بی پناه

تو قرص ماه بودی و حالا شدی هلال
دیشب مگر چگونه شبت کرده ای سحر

روی تو سوخته چونان روی مادرم
خاکستر است لای همه گیسوان سر

عمری سرم به سینه ات آرام می گرفت
حالا تو روی نیزه و من بین محملم

هر بار نیزه دار، سرت چرخ می دهد
با هر تکانِ نیزه تکان می خورد دلم

از بعد قتلگاه که دیدم به چشم خود
زخمی شده دو گونه تو در وضوی خاک

دامن گرفته ام پی رأس تو هر قدم
تا که نیفتی از سر نیزه به روی خاک

عمری ندیده است کسی سایه مرا
حالا ببین که رنج و بلا یاورم شده

شاه نجف کجاست تماشا کند مرا
این آستین کهنه حجاب سرم شده

Join🔜 @hor_zaman
#حضرت_زینب

چه‌ها که با دل زینب نکرده این کوفه؟
تو نی‌سوار و منم کوچه‌گرد این کوفه

چه سنگ‌ها که نشد پرت سوی محمل من
به دست‌های زن و طفل و مرد این کوفه

من از فراق نگارم عزا گرفته‌‌ام و
گرفته جشن ظفر فرد فردِ این کوفه

ادامه‌دار شده خاطرات کرب و بلا
چه آتشی‌ست به پا در نبرد این کوفه

به جای نان و رطب‌های هر شب بابا
چه لقمه‌ها که نصیبم نکرده این کوفه

به خاندان رسول خدا کنایه زدند
چه داغ کرده دلم، قلب سرد این کوفه

نخوان دگر سر نیزه برایشان قرآن
که سکه می‌خورد آقا به درد این کوفه

بخوان دعای فرج تا بیاید آن مردی
که پاسخی‌ست خدایی، به عهد این کوفه


Join🔜 @hor_zaman
#حضرت_زینب
#مصائب_شام

از آن طرف قمرش روی نیزه کامل شد
از این طرف سرت از روی نیزه نازل شد

غروب روز دهم بود عمه ام افتاد
عبای خونی تو تا به دوش قاتل شد

تمام اهل حرم را سوار محمل کرد
عمو نبود... پدر کارِ عمه مشکل شد

میان کوفه همه زیر لب به هم گفتند:
عقیله همسفر مشتی از اراذل شد

تمام دشت بهم ریخت آن زمانی که
نگاهت از روی نی سوی عمه مایل شد

چکید خون سرت... خواهرت دلش خون شد
گواه این سخنم خون و چوبِ محمل شد

به جای تک تک ما عمه کعب نی خورده
برای تک تک ما مثل شیر حائل شد

خدا کند که پدر جان ندیده باشی تو
چگونه دختر حیدر به شام داخل شد

هزار خطبه ی قرّاء خوانده خواهر تو
جواب این همه خطبه فقط کف و کِل شد

عقیله، کعبه ی غم، قبلةُ البرایا بود
ز اشک نیمه شبش خاک دشت ها گِل شد

میان نافله ها یاد مادرش می کرد
همیشه روضه ی او برکت نوافل شد

اگرکه پیر شدم، عمه ام مقصر نیست
گمان نکن که دمی از رقیه غافل شد

Join🔜 @hor_zaman
#حضرت_زینب
#اسارت

می روی نیزه نشینم کمی آهسته برو
تا تو را سیر ببینم کمی آهسته برو

از رد بوسه ی من نیزه نشینت کردند
اسب ها رد شده و نقش زمینت کردند

از سر نی به من و قافله احسان کردی
صورتت را سپر سنگ نوازان کردی

من اسیر تو شدم مهر تو در سر دارم
لحظه ای نیست که چشم از سر تو بردارم

همه شب سر زده، خورشید شدی تابیدی
روی نی دور سر قافله می چرخیدی

من و یک قافله کودک،همه سیلی خورده
خواهرت آینه ی توست، اگر پژمرده

جان نمانده ست حسینم به تنم اما حیف
تا حد مرگ سپر شد بدنم اما حیف

صورت کودک تو سوخت،خجالت زده ام
ضربه او را به زمین دوخت، خجالت زده ام

خنده ای مست به دنبال عذاب آمده است
باز هم حرمله با کاسه ای آب آمده ست

گله ای نیست از این زخم از این تنهایی
ما ندیدیم در این مرحله جز زیبایی


Join🔜 @hor_zaman