│سیره شھید♥️│
.
.
زمستانِ سال نود و یک
دعوت شدیم خانهی یکی از اقوام
که از قضا
ماهواره📡 هم داشتند
.
همین موضوع باعث شد تا رضا درباره اهداف شبکههای ماهوارهای واسه صاحبخانه و بقیه صحبت کنه.
توضیحاتی در مورد
چگونگی تشکیل این شبکهها،
منابع مالیشون💰،
اهدافشون و حامیانشون داد،
توی اون مهمونی
تعدادی از افراد حاضر که از لحاظ نسبی رابطه دوری با ما داشتن هم بودن
و صحبتهای رضا را هم گوش می کردن.
.
چند نفری شروع کردن به مسخره کردن رضا🤦🏻♀
که فلانی
توی فلان جا
مغز تو شستشو دادن😒
تو کله شما کردن که ماهواره فلان و فلان😳.
.
بعد از مهمانی
من با رضا تند برخورد کردم که
چرا شروع میکنی از این حرفها میزنی که بخوان مسخرهات کنن ؟
و کلی توپ و تشر !!!!
اما رضا این جوری جواب داد:
من وظیفهام را انجام دادم😌
در قبال این خانواده توضیحات رو دادم
دیگه اون دنیا
از من نمیپرسن که چرا دیدی و میدونستی اما چیزی نگفتی.
من کار خودم و کردم ،
به وقتش این حرفها جواب میده.
.
خیلی برام جالب بود🤔 ،
اون اصلاً به این فکر نمیکرد که دارن مسخرهاش میکنن ،
فقط به فکر انجام وظیفهاش بود
.
.
#شهید_رضا_کارگر_برزی
.
Join🔜 @hor_zaman
.
.
زمستانِ سال نود و یک
دعوت شدیم خانهی یکی از اقوام
که از قضا
ماهواره📡 هم داشتند
.
همین موضوع باعث شد تا رضا درباره اهداف شبکههای ماهوارهای واسه صاحبخانه و بقیه صحبت کنه.
توضیحاتی در مورد
چگونگی تشکیل این شبکهها،
منابع مالیشون💰،
اهدافشون و حامیانشون داد،
توی اون مهمونی
تعدادی از افراد حاضر که از لحاظ نسبی رابطه دوری با ما داشتن هم بودن
و صحبتهای رضا را هم گوش می کردن.
.
چند نفری شروع کردن به مسخره کردن رضا🤦🏻♀
که فلانی
توی فلان جا
مغز تو شستشو دادن😒
تو کله شما کردن که ماهواره فلان و فلان😳.
.
بعد از مهمانی
من با رضا تند برخورد کردم که
چرا شروع میکنی از این حرفها میزنی که بخوان مسخرهات کنن ؟
و کلی توپ و تشر !!!!
اما رضا این جوری جواب داد:
من وظیفهام را انجام دادم😌
در قبال این خانواده توضیحات رو دادم
دیگه اون دنیا
از من نمیپرسن که چرا دیدی و میدونستی اما چیزی نگفتی.
من کار خودم و کردم ،
به وقتش این حرفها جواب میده.
.
خیلی برام جالب بود🤔 ،
اون اصلاً به این فکر نمیکرد که دارن مسخرهاش میکنن ،
فقط به فکر انجام وظیفهاش بود
.
.
#شهید_رضا_کارگر_برزی
.
Join🔜 @hor_zaman
#خاطرات_شهید
سال اول دبیرستان بیماری عجیبی گرفت. دکترها بعداز یک ماه بستری شدن گفتند:رضا فلج شده.کم کم فلج شدنش از پاها به بالا قلب رسیده و جانش را میگیرد.بعداز قطع امید پزشکان گفتم هیچکس مصیبت زده تر از حضرت زینب س نیست.نذرعمه سادات کردم.تارضاخوب شود برای خودشان.
یک روز درکمال ناباوری دیدم رضا دست به دیوار گرفت و راه رفت.ان روز زینب کبری س پسرم را شفا داد وامروز رضا فدائی زینب شد.
#شهید_رضا_کارگر_برزی
سال اول دبیرستان بیماری عجیبی گرفت. دکترها بعداز یک ماه بستری شدن گفتند:رضا فلج شده.کم کم فلج شدنش از پاها به بالا قلب رسیده و جانش را میگیرد.بعداز قطع امید پزشکان گفتم هیچکس مصیبت زده تر از حضرت زینب س نیست.نذرعمه سادات کردم.تارضاخوب شود برای خودشان.
یک روز درکمال ناباوری دیدم رضا دست به دیوار گرفت و راه رفت.ان روز زینب کبری س پسرم را شفا داد وامروز رضا فدائی زینب شد.
#شهید_رضا_کارگر_برزی