#روزه_قضا
چند روز قبل از شهادتش، از سردشت مےرفتیم باختران بین حرف هایش گفت: « بچه ها! من دویست روز روزه بدهڪارم» تعجب ڪردیم!!!
گفت : « شش ساله هیچ جا ده روز نموندم کہ قصد روزه ڪنم. »
وقتے خبر رسید شهیـد شده، توی حسینیه انگار زلزلہ شد. ڪسے نمےتوانست جلوے بچہ ها را بگیرد توے سر و سینہ شان مےزدند. چند نفر بےحال شدند و روے دست بردندشان آخر مراسم عزاداری، آقای صادقے گفت: « شهیـد، بہ من سپرده بود ڪہ دویست روز روزه ی قضا داره ڪے حاضره براش این روزه ها رو بگیره؟ »
همہ بلند شدند نفرے یک روز هم روزه مےگرفتند، مےشد ده هزار روز...
📚 یادگاران، جلد ده، ص 94
🌷شهید سردار مهدی زین الدین🌷
Join🔜 @hor_zaman
چند روز قبل از شهادتش، از سردشت مےرفتیم باختران بین حرف هایش گفت: « بچه ها! من دویست روز روزه بدهڪارم» تعجب ڪردیم!!!
گفت : « شش ساله هیچ جا ده روز نموندم کہ قصد روزه ڪنم. »
وقتے خبر رسید شهیـد شده، توی حسینیه انگار زلزلہ شد. ڪسے نمےتوانست جلوے بچہ ها را بگیرد توے سر و سینہ شان مےزدند. چند نفر بےحال شدند و روے دست بردندشان آخر مراسم عزاداری، آقای صادقے گفت: « شهیـد، بہ من سپرده بود ڪہ دویست روز روزه ی قضا داره ڪے حاضره براش این روزه ها رو بگیره؟ »
همہ بلند شدند نفرے یک روز هم روزه مےگرفتند، مےشد ده هزار روز...
📚 یادگاران، جلد ده، ص 94
🌷شهید سردار مهدی زین الدین🌷
Join🔜 @hor_zaman