«واژه»
واژه کلمهای است که ظاهراً در متون قدیمِ نظم و نثر فارسی به کار نرفته و در دوران متأخر ساخته شده و رواج یافتهاست؛ ولی فعل «واژیدن» در معنی «گفتن» به کار رفتهاست؛ در اسرارالتوحید آمدهاست: «... شیخ بوالحسن، شیخ بوسعید را گفت: سخن بِواژ، مرا نصیحتی بکن.» در این جمله «واژ» در حالت امری بهمعنی «سخن بگو» به کار رفتهاست. در فارسی میانه نیز «واژ» در معنی بیان کردن و گفتن به کار رفتهاست. «واژ» مشتق از ایرانیِ باستان vāča و از ریشهٔ vak بهمعنی «گفتن، سخن گفتن» است. واژههای آوا، آواز و آوازه نیز از ریشهٔ «وَک» ساخته شدهاند. bež- در کُردی بهمعنی گفتن و duavož در تالشی بهمعنی دروغ گفتن نیز با «واژه» هم ریشهاند.
#ریشه_شناسی
@kalamat_k : منبع
@hoonaarpublication
واژه کلمهای است که ظاهراً در متون قدیمِ نظم و نثر فارسی به کار نرفته و در دوران متأخر ساخته شده و رواج یافتهاست؛ ولی فعل «واژیدن» در معنی «گفتن» به کار رفتهاست؛ در اسرارالتوحید آمدهاست: «... شیخ بوالحسن، شیخ بوسعید را گفت: سخن بِواژ، مرا نصیحتی بکن.» در این جمله «واژ» در حالت امری بهمعنی «سخن بگو» به کار رفتهاست. در فارسی میانه نیز «واژ» در معنی بیان کردن و گفتن به کار رفتهاست. «واژ» مشتق از ایرانیِ باستان vāča و از ریشهٔ vak بهمعنی «گفتن، سخن گفتن» است. واژههای آوا، آواز و آوازه نیز از ریشهٔ «وَک» ساخته شدهاند. bež- در کُردی بهمعنی گفتن و duavož در تالشی بهمعنی دروغ گفتن نیز با «واژه» هم ریشهاند.
#ریشه_شناسی
@kalamat_k : منبع
@hoonaarpublication