یکی یا بیشتر
احمد محمود در رمان مدار صفر درجه قصه سالهای مبارزه و انقلاب را تعریف کرده است. سالهایی که هر گروه و فردی با توجه به دیدگاهش در مسیر پیروزی علیه ظلم حرکت میکرد. این رمان که در فاصله سالهای 50 تا 57 میگذرد روایتی است از عشق و دلداگی در سالهای سخت انقلاب.…
امروز سالروز درگذشت احمد محمود است.
❤3
چندوقت یک بار نویسنده یا مترجم و یا حتی سبک خاصی رایج (تِرِند) میشود. حالا شما میخواهید کتاب بخوانید یا «ترند»ها رو؟
👍1
تراوشات
امروز سالروز درگذشت احمد محمود است.
دقت کردید یک ماه تاریخ را اشتباه گرفتم.
درگذشت احمد محمود ۱۲ مهر است.
🤦🏻♂️😐🥸
درگذشت احمد محمود ۱۲ مهر است.
🤦🏻♂️😐🥸
😁4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز ۱۴ آبان سالروز تولد مرحوم استاد فریدون ناصری است.
او در زمان حیاتش مدتی رهبر ارکستر سمفونیک تهران بود.
قطعه گوشآشنای حماسه فلسطین ساخته اوست.
او در زمان حیاتش مدتی رهبر ارکستر سمفونیک تهران بود.
قطعه گوشآشنای حماسه فلسطین ساخته اوست.
❤2
تراوشات
درباره فلسطین کتاب پیشنهاد کنید. داستان و رمان باشه چه بهتر...
چرا این پیام را نوشتم؟
چون هرچه بیشتر میخوانم بیشتر به اینکه چیزی از این ماجرا نمیدانم پی میبرم و حس میکنم داستانها دست ما را میگیرند و به جایی میبرند که شاید تاریخ و تحلیلی سیاسی و نظامی نبرند.
برای همین در عطشی فرو رفتهام که حس میکنم باید بیشتر بخوانم.
چون هرچه بیشتر میخوانم بیشتر به اینکه چیزی از این ماجرا نمیدانم پی میبرم و حس میکنم داستانها دست ما را میگیرند و به جایی میبرند که شاید تاریخ و تحلیلی سیاسی و نظامی نبرند.
برای همین در عطشی فرو رفتهام که حس میکنم باید بیشتر بخوانم.
❤7
خواب دیدم کتابی که در بیداری نخواندهام ولی بهش فکر کردم را تمام کردم و در خواب گفتم عجب آشغالی بود.
😁5
لیگ جزیره کتابخوانهای ایرانی
رفتار کتابخوانی ما ایرانیها هیچ نسبتی با هیچجای دنیا نداره و این برایم جالب است. مثلا کتابی که به محض انتشار در خارج از ایران ۴۰۰ هزار نسخه فروخته، در اینجا مجموع همه ترجمههایش با احتسابِ اُفستفروشهای خیابانی، در خوشبینانهترین حالت ۲۰ هزار نسخه است. (نسبت بین گویشوران زبان انگلیسی و عدد ۴۰۰هزار را هم لحاظ کردهام.)
اینکه میگویم هیچ نسبتی با دنیا نداره به این معنی است که نه پرفروشهای جهانی در بازار پرفروش میشوند نه آثار تالیفی. یعنی رفتار مطالعاتی روشنی وجود ندارد که بشود حدس زد مخاطب به چه موضوعات یا آثاری گرایش دارد. (سالهای قبل برگزیدگان نوبل ادبیات هم موجی ایجاد میکردند ولی انگار نوبل هم از جایگاهش در ذهن مخاطب ایرانی افول کرده است). مثلا دیروز در خبرها دیدم که بعد از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات آمریکا، فلان موضوعِ کتاب در بازار تکان خورده است و مخاطبان به سمت آن موضوعات و آثار رفتهاند ولی کتابخوان ایرانی کلا در یک لیگ دیگری زندگی میکند. (این نشانه بد و ترسناکی است، این میتواند نشانه بدی باشد برای اینکه یعنی مخاطب ایرانی در موقعیتی از بیکنشی و خنثی بودن قرار گرفته و ترجیح میدهد کاری به کار عوالم بیرونی نداشته باشد و در دنیای تکنفره خودش غرق شود. البته این فقط یک احتمال است.)
هر چه هست ما مردم کتاب میخوانیم و برخلاف آنها که بدبینانه به مقوله مطالعه نگاه میکنند، باورم این نیست که مردم کتاب نمیخوانند، ولی چیزهایی که میخوانیم محل حرف است که خب انگار در جزیره خودمان لیگی دست و پا کردهایم و آنجا دور هم گهگاه کتابی هم میخوانیم.
رفتار کتابخوانی ما ایرانیها هیچ نسبتی با هیچجای دنیا نداره و این برایم جالب است. مثلا کتابی که به محض انتشار در خارج از ایران ۴۰۰ هزار نسخه فروخته، در اینجا مجموع همه ترجمههایش با احتسابِ اُفستفروشهای خیابانی، در خوشبینانهترین حالت ۲۰ هزار نسخه است. (نسبت بین گویشوران زبان انگلیسی و عدد ۴۰۰هزار را هم لحاظ کردهام.)
اینکه میگویم هیچ نسبتی با دنیا نداره به این معنی است که نه پرفروشهای جهانی در بازار پرفروش میشوند نه آثار تالیفی. یعنی رفتار مطالعاتی روشنی وجود ندارد که بشود حدس زد مخاطب به چه موضوعات یا آثاری گرایش دارد. (سالهای قبل برگزیدگان نوبل ادبیات هم موجی ایجاد میکردند ولی انگار نوبل هم از جایگاهش در ذهن مخاطب ایرانی افول کرده است). مثلا دیروز در خبرها دیدم که بعد از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات آمریکا، فلان موضوعِ کتاب در بازار تکان خورده است و مخاطبان به سمت آن موضوعات و آثار رفتهاند ولی کتابخوان ایرانی کلا در یک لیگ دیگری زندگی میکند. (این نشانه بد و ترسناکی است، این میتواند نشانه بدی باشد برای اینکه یعنی مخاطب ایرانی در موقعیتی از بیکنشی و خنثی بودن قرار گرفته و ترجیح میدهد کاری به کار عوالم بیرونی نداشته باشد و در دنیای تکنفره خودش غرق شود. البته این فقط یک احتمال است.)
هر چه هست ما مردم کتاب میخوانیم و برخلاف آنها که بدبینانه به مقوله مطالعه نگاه میکنند، باورم این نیست که مردم کتاب نمیخوانند، ولی چیزهایی که میخوانیم محل حرف است که خب انگار در جزیره خودمان لیگی دست و پا کردهایم و آنجا دور هم گهگاه کتابی هم میخوانیم.
دوستی کتابی را فرستاد و گفت فکر میکنم تو باهاش ارتباط برقرار میکنی. از توضیحات کتاب هم چنین برمیآید که تصورش درسته.
اینطوری کتاب گرفتن خوبه.
ضمنا برام ارزشمند بود که این دوست، طوری نگاهم کرده که پی به علاقه و مسئلهام برده.
از این دوستها و از این مدل کتاب گرفتنها بیش باد. 🥸✌🏻
اینطوری کتاب گرفتن خوبه.
ضمنا برام ارزشمند بود که این دوست، طوری نگاهم کرده که پی به علاقه و مسئلهام برده.
از این دوستها و از این مدل کتاب گرفتنها بیش باد. 🥸✌🏻
👍11
کاهنان را بیرون کنید
کاهنان معبد هنر (برخی منتقدان، روشنفکران و خودخاصپنداران) همواره از اینکه مردم بیواسطه با معبد مرتبط شوند هراس دارند. آنها میترسند که مبادا خدای خیالی برساختهشان، فرو بریزد. برای همین از لفظ «مردم» بیزارند. آنها دلشان میخواهد همیشه خودشان مفسر هنر باشند و مردم گلهوار از آنها تبعیت کنند. آنها بهجای اینکه رسالتشان را که عمقبخشی و افق دید ایجاد کردن در مردم است، انجام دهند، ترجیح میدهند مردم را چشم بسته به سوی هر جایی ببرند. وعده چشمه و سیراب شدن میدهند ولی آنها را تشنهتر میکنند.
این در حالی است که اگر مردم خودشان پا درون معبد بگذارند، دکان بسیاری از آنها برچیده میشود. آنها از این ناراحتاند و برای مقابله با آن تلاش میکنند. تلاش میکنند (در مسیر تلاش کردن گاهی توهین هم میکنند) تا مردم را به این باور برسانند که خودشان چیزی از هنر نمیفهمند و نیاز به مترجمی دارند که واسطه آنها با اثر هنری باشد. نمیخواهند قبول کنند مردم اگر اثر هنری را ببینند ولو از آن چیزی متوجه نشوند به مرور ذوق و سلیقهشان ترتیب میشود و خودشان راه را از بیراه تشخیص میدهند.
در این ارتباط مردم با هنر و اثر هنری است که کار آنها هم رونق میگیرد و کارکرد اصلیشان آشکار میشود. ولی ترجیح میدهند برج عاجنشین باشند و مردم را مشتی عامی گوهرنشناس معرفی کنند. آنها آنقدر این گزاره را تکرار میکنند تا مردم هم باورشان شود که چیزی از هنر نمیفهمند ولی نتیجه این رویکرد، رجوع به کاهنان نیست، بلکه رویگردانی از معبد است.
کاهنان معبد هنر (برخی منتقدان، روشنفکران و خودخاصپنداران) همواره از اینکه مردم بیواسطه با معبد مرتبط شوند هراس دارند. آنها میترسند که مبادا خدای خیالی برساختهشان، فرو بریزد. برای همین از لفظ «مردم» بیزارند. آنها دلشان میخواهد همیشه خودشان مفسر هنر باشند و مردم گلهوار از آنها تبعیت کنند. آنها بهجای اینکه رسالتشان را که عمقبخشی و افق دید ایجاد کردن در مردم است، انجام دهند، ترجیح میدهند مردم را چشم بسته به سوی هر جایی ببرند. وعده چشمه و سیراب شدن میدهند ولی آنها را تشنهتر میکنند.
این در حالی است که اگر مردم خودشان پا درون معبد بگذارند، دکان بسیاری از آنها برچیده میشود. آنها از این ناراحتاند و برای مقابله با آن تلاش میکنند. تلاش میکنند (در مسیر تلاش کردن گاهی توهین هم میکنند) تا مردم را به این باور برسانند که خودشان چیزی از هنر نمیفهمند و نیاز به مترجمی دارند که واسطه آنها با اثر هنری باشد. نمیخواهند قبول کنند مردم اگر اثر هنری را ببینند ولو از آن چیزی متوجه نشوند به مرور ذوق و سلیقهشان ترتیب میشود و خودشان راه را از بیراه تشخیص میدهند.
در این ارتباط مردم با هنر و اثر هنری است که کار آنها هم رونق میگیرد و کارکرد اصلیشان آشکار میشود. ولی ترجیح میدهند برج عاجنشین باشند و مردم را مشتی عامی گوهرنشناس معرفی کنند. آنها آنقدر این گزاره را تکرار میکنند تا مردم هم باورشان شود که چیزی از هنر نمیفهمند ولی نتیجه این رویکرد، رجوع به کاهنان نیست، بلکه رویگردانی از معبد است.
👍2🤔2❤1
نظر نامحبوبم این است که خیلی با جلال آلاحمد ارتباط برقرار نمیکنم.
ولی به نظرتون علت حملات رسانهای اخیر گروهی به جلال آلاحمد که دامنهاش گسترده هم هست، چیه؟
ولی به نظرتون علت حملات رسانهای اخیر گروهی به جلال آلاحمد که دامنهاش گسترده هم هست، چیه؟
👍7
تاریخ را که بخوانیم نه برای «تاریخمالی» کردن امروز بلکه برای اینکه چشممون باز بشه، میبینیم ما فضیلتی بر گذشتگان نداریم حتی در مواردی از اسلاف خودمون عقبتر و بیاهمیتتریم.
اینطور شاید کمتر مثل اسپند روی آتش بالا و پایین بپریم!
اینطور شاید کمتر مثل اسپند روی آتش بالا و پایین بپریم!
👍3❤2
فقط یادتون باشه ما (ایرانیها اعم از پانترک، ایرانشهری، حزباللهی، سکولار، برانداز، ارزشی و...) در نگاه آنها مشتی کلهسیاهِ چشم و ابرو مشکی هستیم.
پ.ن: در جنگ جهانی دوم مردم ایران در قحطی جان میدادند ولی کمکهای غذایی متفقین بیدردسر به چشمآبیهای لهستانی تهران میرسیده...
+ توییت
پ.ن: در جنگ جهانی دوم مردم ایران در قحطی جان میدادند ولی کمکهای غذایی متفقین بیدردسر به چشمآبیهای لهستانی تهران میرسیده...
+ توییت
👍19❤3
دنیای سیاست عجب دنیای پیچیده و رازآلودی است.
انگلیسیها بعد از شهریور ۲۰ فضلالله زاهدی را به جرم همکاری با آلمانها بازداشت و تبعید میکنند و کمی بیشتر از یک دهه بعد همین زاهدی میشود گزینه مطلوب انگلیس و آمریکا برای تصدی دولت کودتا!!!
پ.ن: زاهدی در عکس پشت محمدرضا پهلوی ایستاده است. اینجا فرودگاه مهرآباد پس از موفقیت کودتا و بازگشت شاه به ایران است.
انگلیسیها بعد از شهریور ۲۰ فضلالله زاهدی را به جرم همکاری با آلمانها بازداشت و تبعید میکنند و کمی بیشتر از یک دهه بعد همین زاهدی میشود گزینه مطلوب انگلیس و آمریکا برای تصدی دولت کودتا!!!
پ.ن: زاهدی در عکس پشت محمدرضا پهلوی ایستاده است. اینجا فرودگاه مهرآباد پس از موفقیت کودتا و بازگشت شاه به ایران است.
👍3
جویا نشدنِ حالِ دوست، به جدایی میانجامد.
امیرالمومنین علیبنابیطالب علیهالسلام
امیرالمومنین علیبنابیطالب علیهالسلام
❤14