تراوشات
415 subscribers
651 photos
17 videos
13 files
505 links
Download Telegram
همیشه یک غصه است توی دلم که آن را با خواندن کتاب‌ها از بین می‌برم.
#مصطفی_جمشیدی
#رویای_آق_تاریم
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ر_ه_ش تازه ترین رمان #رضا_امیرخانی در چاپخانه
این رمان توسط نشر افق منتشر خواهد شد
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
اعطای لقب «آیت‌الله» به طلاب فرهنگی

از سال 32 به بعد که من به قم آمدم، بیشتر مشغول نوشتن شدم و یادم هست یک روزی آیت ­الله خامنه‌­ای در مدرسه حجتیه آمدند حجره من، از کثرت یادداشت­‌هایی که بنده در کنار کتاب‌­هایم گذاشته بودم درباره مسائل مختلف سیاسی، اجتماعی تا ترجمه‌های ناقص که آن­جا توی پوشه‌های کاغذی و روزنامه‌­ای بود، ایشان تعجب کردند و یک تعبیری داشتند و گفتند: آقای خسروشاهی، چی می‌­شد اگر در حوزه به دوستانی که خیلی علاقه به مسائل فقه و اصول ندارند و این­جور خدمات فرهنگی را انجام می‌­دهند، لقب آیت‌الله بدهند، نه این­که این­ها را هو کنند؟ بعد افزودند به این نوع کارهای فرهنگی اهمیت نمی‌­دهند و این باعث می‌­شود که متأسفانه در حوزه همه طلاب بروند سراغ فقه و اصول و کتب فقهی!

#سیدهادی_خشروشاهی
کتاب خاطرات مستند سیدهادی خسروشاهی از آغاز زندگی تا ۱۳۳۳
نشر کلبه شروق
ص۹۰

@onlybo0k
با ایران مقایسه کنید!

http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
ورود مردم ممنوع!


🔸 فرهنگ؛ طی سال‌های متمادی طوری با این مقوله برخورد شده که اگر تبدیل به یک امر قدسی نشده باشد تبدیل به محدوده «ورود ممنوع» شده است. محدوده‌ای که تنها عده‌ای خاص اجازه ورود به آن دارند و غیر نه تنها حق اظهار نظر ندارد که گاهی فاقد توانایی درک آن هستند.

ادامه در #ویرگول

http://vrgl.ir/iX1aK

#فرهنگ_نوشت
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
هر کتابی که دردست دارید و مشغول مطالعه اش هستید، حتماً نویسنده ایی داره...

یه پیشنهاد دارم
اونم اینه که، اسم نویسنده کتابتون رو سرچ کنید.
تصویرنویسنده رو ببینید
یه مقدار درمورد زندگیش و کارنامه کاریش بخونید.

اینجوری شاید ارتباطمون با کتابی که توی دستمون هست، عمق بیشتری داشته باشه.

_ _ _
📚 @sinjimbook
یک #گاز از #رهش تازه‌ترین رمان #رضا_امیرخانی

📷 l1l.ir/495j

🔹 به شهر نگاه می‌کنم. هم‌چنان که منتظر ایلیا نشسته‌ام. نمی‌دانم چرا صدای بمی در گوش‌م زمزمه‌ می‌کند که «آخ اگه بارون بزنه ...». به شهر نگاه می‌کنم. پرهیبی خاکستری از اشکالی نامنظم. سیخ‌هایی که جا و بی‌جا به سوی آسمان نشانه رفته‌اند. با خودم فکر می‌کنم اگر همین الان زلزله بیاید... شهر چه خواهد شد... کجا روی کجا خواهد ریخت. تاب‌ها چه‌گونه خواهند افتاد و استخرها چه‌گونه موج خواهند خورد. شیشه‌های آکواریوم‌ها چه‌گونه می‌شکنند و آیا ماهی‌ها باز هم یو خواهند گفت...

شهر اگر فرو بریزد، علا چه خواهد شد. ما چه تصویر مهیبی خواهیم دید از این زاویه... راستی ما می‌مانیم یا نه. من و ایلیا و چوپان...

«آخ اگه بارون بزنه...»

این به‌تر است از زلزله... سیل یا باران... هرچه باشد به‌تر است از زلزله... منتظرم. دیر کرده‌اند...

ص۵۵ از رمان #ر_ه_ش

این رمان توسط نشر افق منتشر شده/ قیمت ۱۸ هزار تومان
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
Forwarded from دستان
سلام بر شما
دوستانی هستند که ۱۸ کودک یتیم را سرپرستی می‌کنند. هرسال عید دست این کودک‌ها را می‌گیرند و می‌برندشان بازار و با انتخاب خودشان برایشان کفش و لباس می‌خرند.
چند سال است این کار را انجام می‌دهند.
خیّر داستان و بانی ماجرا، امسال به‌دلیلی توان حمایت ندارد.
می‌خواهند امید این بچه‌ها ناامید نشود.
اگر می‌خواهید و می‌توانید در این امر خیر شریک شوید، به من پیغام دهید.
از هزار تومان به بالا.
@HShahmorad

پ.ن: اگر مبلغ زیادتری از آنچه نیاز داشتیم، جور شد، برای همان ایتام هزینه خواهیم کرد.
گزارشی که از جشن امضای رمان #ر_ه_ش اثر #رضا_امیرخانی نوشتم
http://fna.ir/a3vymo


http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
فاجعه در زندگی بشر!


📷 http://l1l.ir/4dj0
سیاست در زمان ما بیش از همیشه اهمیت پیدا کرده و به صورت قدرت تام و تمام قدرت درآمده است، چنانکه دیگر جایی برای تفکر و هنر و معرفت قائل نیست. غلبه سیاست و تکنیک را نمی‌توان انکار کرد، اما تحسین این غلبه و تن در دادن به آن و بدتر از همه برگرداندن و تحویل همه چیز به سیاست و ایدئولوژی، شاید به فاجعه در وجود و زندگی بشر بینجامد.

از کتاب #عقل_و_زمانه
گفتگوهای دکتر #رضا_داوری_اردکانی

http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
عادت کتاب‌خوانی دکتر #رضا_داوری_اردکانی

📷 http://l1l.ir/4dny
در سال‌های اول مدرسه (از کلاس اول تا سوم) درس خواندن برای من بسیار سخت بود، اما پس از کلاس سوم این سختی به مرور کاهش یافت و به راحتی مبدل شد، و متاسفانه با این تحول درس خواندن را سهل گرفتم و در این راه قدری لاابالی‌گری کردم. شاید هم این سهل‌انگاری از یک جهت منشا خیر بوده و اثر مثبتی در زندگی من گذاشته باشد، زیرا از همان دوره‌ دبستان شروع کردم به خواندن کتاب‌های غیردرسی و کتاب خواندن عادتم شد. در آن زمان در شهرهای کوچک کتابفروشی و کتابخانه نبود و اگر کسی رغبت و علاقه به کتاب خواندن داشت به آسانی به کتاب دسترسی پیدا نمی‌کرد.

از کتاب #عقل_و_زمانه
نشر سخن
ص۸

http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
به بهانه سالروز در گذشت شاعر «فصل سرد»
📷 http://l1l.ir/4d-v

«ایمان بیاوریم
ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد
ایمان بیاوریم به
ویرانه‌های تخیل
به داس‌های واژگون شده‌ی بیکار
و دانه‌های زندانی»

شب پیش اتفاقی (تاکید می‌کنم به صورت کاملا اتفاقی) گزیده اشعار #فروغ_فرخزاد را از داخل کتابخانه بیرون آوردم و اندکی از شعر او را خواندم.
شاعر عجیبی که نه تنها شناخت درستی از او ندارم بلکه سلوک و زندگی او برای شعر معاصر همواره به صورت راز باقی مانده است.
امروز (۲۴ بهمن) سالروز درگذشت این شاعر زن است که به عنوان یکی از شاعران پیشرو در شعر معاصر مطرح است.
یادش گرامی!

«دلم گرفته است

دلم گرفته است

به ایوان می‌روم و انگشتانم را

بر پوست کشیده‌ی شب می‌کشم

چراغ‌های رابطه تاریکند

چراغ‌های رابطه تاریکند


کسی مرا به آفتاب

معرفی نخواهد کرد

کسی مرا به میهمانی گنجشک‌ها نخواهد برد

پرواز را بخاطر بسپار

پرنده مردنی‌ست»

پ.ن: عکس مربوط به آلبوم عکس‌های صحنه مرگ چهره‌های سیاسی - فرهنگی اثر «آزاده اخلاقی»
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
Forwarded from سالبه جزئیه و خرده روایاتش
آزادی‌خواهان تا چه اندازه آزادند؟

اگر ملاکی می‌خواهید که حرف و داعیه آزادی را از حقیقت آن بازشناسید، نظر کنید و ببینید که آزادی‌خواهان خود تا چه اندازه آزادند! آیا آنها گوش آزاد هم دارند یا صرفا زبانشان آزاد است و آزادی را عین آزادی زبان خود می‌دانند؟

از کتاب #عقل_و_زمانه
دکتر #رضا_داوری_اردکانی

@onlyno0k
یک اتفاق مثبت فرهنگی در مترو
با #مترو سفر کنید و رایگان #کتاب بخوانید
http://fna.ir/a3xuxw
دیروز برای نوشتن این گزارش 👆یک کتاب خوب رایگان خواندم
http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
Channel photo updated
یک #گاز کتاب
📷 yon.ir/sctnf

فخرالدین روی خاک مخلوط با گچ و سیمان نشسته بود و ذکر می‌گفت. «لااله‌الاالله» می‌گفت. خصوصیت ذکر «لااله‌الاالله» این است که وقتی می‌گویی لب‌هایت تکان نمی‌خورد و بنابراین کسی متوجه نمی‌شود، یک جور اخلاص و فاصله گرفتن از ریا دارد که هیچ ذکر دیگری ندارد.

#آلوت
اثر #امیر_خداوردی

http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
درجستجوی اسم اعظم
📷 yon.ir/NsCsV


از #احمد_شاکری چیزی نخوانده بودم ولی نقدهایش را خوانده و شنیده بودم. تا اینکه آخرین اثرش با عنوان #بی_اسمی را #نشر_اسم منتشر کرد و مشتاق بودم بخوانم.
برای هفته #دفاع_مقدس سراغ کتاب رفتم تا بتوانم به همین بهانه با او مصاحبه کنم ولی پیچیدگی کار مانع شد بتوانم تمامش کنم. تا اینکه در فرصتی مجدد کتاب را دست گرفتم. ورودی رمان به شدت شکوهمند است و من را بسیار جذب کرد ولی این شکوه دوام نمی‌آورد و در همان صفحات آغازین جا می‌ماند و در ادامه اثر خبری از آن شکوه نیست. شکوهی که با تصویری از اعزام رزمندگان به جبهه آغاز می‌شود ولی در ادامه شاکری وارد یک بازی عجیب فرمی می‌شود که برای خواننده این موضوع کار را تبدیل به اثری سخت‌خوان می‌کند و باید بسیار تمرکز کرد تا حرف نویسنده را پیدا کرد.
رمان را تمام کردم و یک مرتبه دیگر شروع کردم ولی باز هم همان حالت قبلی تکرار شد.

من احساس کردم نویسنده در پی قدرت نمایی تکنیکی است که خب توجیه این موضوع برایم روشن نبود.

شاکری در این اثر در پی نشان دادن این است که رسیدن به «اسم اعظم» از مسیر بی‌اسمی و گمنامی می‌گذرد و مالک آن بودن نه تنها گره‌گشا نیست بلکه گاهی می‌تواند انسان را از رسیدن به مقصد دور کند. اتفاقی که برای شخصیت «مرد» می‌افتد. او صاحب انگشتری است که اسم اعظم بر آن نقش بسته ولی مرد نه تنها هیچگاه از آن استفاده نمی‌کند بلکه آن را گم می‌کند؛ اما نوجوان‌هایی که بی‌هیچ ادعایی پا در مسیر جبهه‌ها گذاشتند به آن دست می‌یابند و به آن می‌رسند. شاید از این حیث باشد که شخصیت اصلی در ابتدا بند پوتین‌هایش شُل است و برای رفتن مردد است زیرا خود را صاحب چیزی می‌داند که گمان می‌برد شایسته آن بوده. اما در ادامه می‌بینیم مالکیت بر چیزی به معنای شایسته بودن نیست.

http://t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA