یک گاز #کتاب
📷 yon.ir/phQXs
مرگ تنها میآمد، توشهای نداشت، حتی برای بُردن مَرد مرکبی همراه نیاورده بود و حالِ نزارِ جوان او را از هر دستافزاری بینیاز میداشت.
#تذکره_اندوهگینان
#حسامالدین_مطهری
نشر اسم
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
📷 yon.ir/phQXs
مرگ تنها میآمد، توشهای نداشت، حتی برای بُردن مَرد مرکبی همراه نیاورده بود و حالِ نزارِ جوان او را از هر دستافزاری بینیاز میداشت.
#تذکره_اندوهگینان
#حسامالدین_مطهری
نشر اسم
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
یک گاز کوچولو #کتاب 📖
در میان آدمیان به دنبال هدایتگر نباش، راهت را بیاب نه آدمها را.
#تذکره_اندوهگینان
@bookonly
در میان آدمیان به دنبال هدایتگر نباش، راهت را بیاب نه آدمها را.
#تذکره_اندوهگینان
@bookonly
Forwarded from تراوشات
به بهانه یک مهر سالروز تولد #حسین_منزوی
از کتاب #از_عشق_تا_عشق
🔹 شاید باورتان نشود که من اولین بار قصه «ایلیاد» و «اودیسه» را - هر دو را - در اطلاعات کودکان خواندم؛ آن هم به شکل مصور؛ یعنی با تصویرهای بسیار زیبای چهار رنگ.
🔹 وارد کوچه که شدم، یکی بازوی مرا گرفت - و البته دستی که بازوی مرا گرفت معلوم بود دست ظریف و کمتوانی است - وقتی برگشتم نگاهش کردم، دیدم یک آدم استخوانی و لاغر و مجموعاً ریزنقش است. گفت: آقای منزوی! من #مهرداد_اوستا هستم؛ شعرت خوب بود. از همه شعرهایی که اینجا خوانده شد بهتر بود. توجهی به این حرفها نکن. این حرفها را گوش نده؛ کار خودت را بکن.
@bookonly
از کتاب #از_عشق_تا_عشق
🔹 شاید باورتان نشود که من اولین بار قصه «ایلیاد» و «اودیسه» را - هر دو را - در اطلاعات کودکان خواندم؛ آن هم به شکل مصور؛ یعنی با تصویرهای بسیار زیبای چهار رنگ.
🔹 وارد کوچه که شدم، یکی بازوی مرا گرفت - و البته دستی که بازوی مرا گرفت معلوم بود دست ظریف و کمتوانی است - وقتی برگشتم نگاهش کردم، دیدم یک آدم استخوانی و لاغر و مجموعاً ریزنقش است. گفت: آقای منزوی! من #مهرداد_اوستا هستم؛ شعرت خوب بود. از همه شعرهایی که اینجا خوانده شد بهتر بود. توجهی به این حرفها نکن. این حرفها را گوش نده؛ کار خودت را بکن.
@bookonly
گفتوگو با آیدا درباره #احمد_شاملو
ولی آخه ۵۸هزار تومان؟ واقعا گرون نیست؟
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
ولی آخه ۵۸هزار تومان؟ واقعا گرون نیست؟
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شعر فریدون مشیری که #شهید_حججی خواند
قصه این است چه اندازه کبوتر باشی ...
بسمالله
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
قصه این است چه اندازه کبوتر باشی ...
بسمالله
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
یک گار #کتاب 📖
📷 yon.ir/phQXs
«بنده دل خستهات را ببین! دلزده از گفتههای درهمی که هرکدام دیگری را نقض میکند و سر میبُرد. خستهام از جوْری که تا به آن شک میکنی، تزویری و تهدیدیست برای پس راندنت. خستهام از دلشاد نبودن. خستهام که نمییابمت، نه در سخنسراییِ آنان که خود را نشانه تو در زمین میخوانند، نه در کردارِ کسانی که مدعیِ پاسبانی از تو در زمیناند. گرداگردم سوداگرانیاند که شکمهای برآمدهشان را لقمه لقمه از سفره جهلِ مردم میانبازند و آروغ خود را مقدس میپندارند. آن [...] گردنهگیران راهِ زمین به آسمانند. شاید غم نیز عبادت باشد. پس من عابد عزلتنشینم که از شرابِ طهور بیبهره است. لااقل لذتم ده.»
#تذکره_اندوهگینان
#حسامالدین_مطهری
نشر #اسم
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
📷 yon.ir/phQXs
«بنده دل خستهات را ببین! دلزده از گفتههای درهمی که هرکدام دیگری را نقض میکند و سر میبُرد. خستهام از جوْری که تا به آن شک میکنی، تزویری و تهدیدیست برای پس راندنت. خستهام از دلشاد نبودن. خستهام که نمییابمت، نه در سخنسراییِ آنان که خود را نشانه تو در زمین میخوانند، نه در کردارِ کسانی که مدعیِ پاسبانی از تو در زمیناند. گرداگردم سوداگرانیاند که شکمهای برآمدهشان را لقمه لقمه از سفره جهلِ مردم میانبازند و آروغ خود را مقدس میپندارند. آن [...] گردنهگیران راهِ زمین به آسمانند. شاید غم نیز عبادت باشد. پس من عابد عزلتنشینم که از شرابِ طهور بیبهره است. لااقل لذتم ده.»
#تذکره_اندوهگینان
#حسامالدین_مطهری
نشر #اسم
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
درمانده آب بود
درمانده آب بود که برخاک مانده بود
سقا که از وظيفهی خود دست برنداشت
#علیمحمد_مودب @ammoaddab
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
درمانده آب بود که برخاک مانده بود
سقا که از وظيفهی خود دست برنداشت
#علیمحمد_مودب @ammoaddab
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
#پیشنهادکتاب
دکتر سنگری: نوجوانان کتاب #تشنه_لبان حمید گروگان را بخوانند که مقتل امروزی، روان، خوشخوان و زیبا و تا حد بسیار زیادی مستند است
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
دکتر سنگری: نوجوانان کتاب #تشنه_لبان حمید گروگان را بخوانند که مقتل امروزی، روان، خوشخوان و زیبا و تا حد بسیار زیادی مستند است
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
#نوبل_ادبی ۲۰۱۷ هم به کازوئو ایشیگورو رسید
نویسنده انگلیسیتبار ژاپنی
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
نویسنده انگلیسیتبار ژاپنی
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
برخی آثار #کازوئو_ایشی_گورو که به فارسی ترجمه شدهاند
#نجف_دریابندری مترجم یکی از آثار این نویسنده است
#نوبل_ادبیات
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
#نجف_دریابندری مترجم یکی از آثار این نویسنده است
#نوبل_ادبیات
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
یک گاز #کتاب 📖
📷 yon.ir/hyqfq
امپراتور الکساندر خود همراه ارتش اول بود. اما فرماندهی کل را نپذیرفته بود. در دستورها ذکر میشد که عملیات در حضور اعلیحضرت (و نه تحت فرمان او) صورت خواهد گرفت. البته امپراتور ستادی هم که در خور فرماندهی کل باشد در اختیار نداشت، فقط ستاد شخصی امپراتور بود و زیر نظر رئیس ستاد و سرکرده آجودانهای مخصوصش پرنس والکونسکی قرار داشت و از ژنرالها و آجودانهای نظامی و آجودانهای مخصوص و مستشاران امور دیپلماتی و گروه بیشماری خارجیان تشکیل میشد. از اینها گذشته آراکچیییف وزیر جنگ سابق، کنت بنیگسن ارشد ژنرالها، والا حضرت پرنس تسارویچ کنستانتین پاولویچ (ولیعهد)، کنت رومیانتسف رئیس دفتر مخصوص، شتاین وزیر سابق پروس، آرمفلد ژنرال سوئدی، پفول طراح عمده نقشه نبرد، ژنرال آجودان پاؤلوچی پناهنده ساردنی، ولتسوگن و نامداران بسیار دیگری از وابستگان به این ستاد بودند. گرچه این اشخاص هیچگونه سمت نظامی نداشتند اما به علت نام و اعتبارشان صاحبنفوذ بودند و اغلب فرماندهان سپاه و حتی فرمانده کل نمیدانستند که مثلا بنیگسن یا والا حضرت تسارویچ یا آراکچیییف، یا پرنس والکونسکی به چه اعتباری از آنها سوال یا به صورت توصیه از جانب امپراتور به آنها ابلاغ میشود و اطاعت از آنها اجباری نیست یا به عکس واجب است.
رمان #جنگ_و_صلح
#لئون_تالستوی
ترجمه سروش حبیبی
صفحه ۹۱۶
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
📷 yon.ir/hyqfq
امپراتور الکساندر خود همراه ارتش اول بود. اما فرماندهی کل را نپذیرفته بود. در دستورها ذکر میشد که عملیات در حضور اعلیحضرت (و نه تحت فرمان او) صورت خواهد گرفت. البته امپراتور ستادی هم که در خور فرماندهی کل باشد در اختیار نداشت، فقط ستاد شخصی امپراتور بود و زیر نظر رئیس ستاد و سرکرده آجودانهای مخصوصش پرنس والکونسکی قرار داشت و از ژنرالها و آجودانهای نظامی و آجودانهای مخصوص و مستشاران امور دیپلماتی و گروه بیشماری خارجیان تشکیل میشد. از اینها گذشته آراکچیییف وزیر جنگ سابق، کنت بنیگسن ارشد ژنرالها، والا حضرت پرنس تسارویچ کنستانتین پاولویچ (ولیعهد)، کنت رومیانتسف رئیس دفتر مخصوص، شتاین وزیر سابق پروس، آرمفلد ژنرال سوئدی، پفول طراح عمده نقشه نبرد، ژنرال آجودان پاؤلوچی پناهنده ساردنی، ولتسوگن و نامداران بسیار دیگری از وابستگان به این ستاد بودند. گرچه این اشخاص هیچگونه سمت نظامی نداشتند اما به علت نام و اعتبارشان صاحبنفوذ بودند و اغلب فرماندهان سپاه و حتی فرمانده کل نمیدانستند که مثلا بنیگسن یا والا حضرت تسارویچ یا آراکچیییف، یا پرنس والکونسکی به چه اعتباری از آنها سوال یا به صورت توصیه از جانب امپراتور به آنها ابلاغ میشود و اطاعت از آنها اجباری نیست یا به عکس واجب است.
رمان #جنگ_و_صلح
#لئون_تالستوی
ترجمه سروش حبیبی
صفحه ۹۱۶
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
پیشنهادی خواندنی
#کتاب مجلس حر بن یزید ریاحی سروده #علی_معلم_دامغانی
من و این مایه خودبینی؟!
- خدایا دور-
بد کردم
چرا وقتی سخن از راه رجعت کرد،
چرا وقتی به جد آهنگ هجرت کرد
رد کردم؟!
@bookonly
#کتاب مجلس حر بن یزید ریاحی سروده #علی_معلم_دامغانی
من و این مایه خودبینی؟!
- خدایا دور-
بد کردم
چرا وقتی سخن از راه رجعت کرد،
چرا وقتی به جد آهنگ هجرت کرد
رد کردم؟!
@bookonly
داستانهایی درباره گنج و گنجیابی از نویسنده آمریکایی برنده نوبل ادبیات
#ویلیام_فاکنر
t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
#ویلیام_فاکنر
t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
طرح جلد رمان #دخیل_عشق در گذر زمان (از چپ به راست)
این کتاب در مسابقه #کتاب_و_زندگی به خوانندگان ارائه شده است
t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
این کتاب در مسابقه #کتاب_و_زندگی به خوانندگان ارائه شده است
t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
یک گاز #کتاب
📷 yon.ir/hyqfq
هر مدیر و فرمانداری در دوران آرامش و دور از اغتشاش گمان میکند که چرخ زندگی مردمی که اداره امورشان به دست او سپرده شده است فقط به نیروی او میچرخد و همین آگاهی به ضرورت وجودش بزرگترین پاداش زحمات و تلاشهای اوست. پیداست تا زمانی که دریای تاریخ آرام است حاکم - آبشناس - با قایقی نااستوار خود را با دیرکی به کشتی کوهپیکر ملت بند کرده پیش میرود و میپندارد که اوست که کشتی بزرگی را که خود به آن متکی است حرکت میدهد. اما وقتی طوفانی برخیزد و دریا متلاطم گردد و کشتی دستخوش امواج شود، دیگر گمراهماندن و خود را اسیر وهم داشتن ممکن نیست. کشتی به حرکت پُرتوان و مستقل خود ادامه میدهد و دیرک آبشناس دیگر به آن نمیرسد و مدیر هادی بناگاه از مقام مدیریت و سرچشمگی قدرت به سطح شخصی ناچیز و ضعیف و بیفایده فرو میافتد.
رمان #جنگ_و_صلح
#لئون_تالستوی
ترجمه سروش حبیبی
صفحه ۱۲۵۵
t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
📷 yon.ir/hyqfq
هر مدیر و فرمانداری در دوران آرامش و دور از اغتشاش گمان میکند که چرخ زندگی مردمی که اداره امورشان به دست او سپرده شده است فقط به نیروی او میچرخد و همین آگاهی به ضرورت وجودش بزرگترین پاداش زحمات و تلاشهای اوست. پیداست تا زمانی که دریای تاریخ آرام است حاکم - آبشناس - با قایقی نااستوار خود را با دیرکی به کشتی کوهپیکر ملت بند کرده پیش میرود و میپندارد که اوست که کشتی بزرگی را که خود به آن متکی است حرکت میدهد. اما وقتی طوفانی برخیزد و دریا متلاطم گردد و کشتی دستخوش امواج شود، دیگر گمراهماندن و خود را اسیر وهم داشتن ممکن نیست. کشتی به حرکت پُرتوان و مستقل خود ادامه میدهد و دیرک آبشناس دیگر به آن نمیرسد و مدیر هادی بناگاه از مقام مدیریت و سرچشمگی قدرت به سطح شخصی ناچیز و ضعیف و بیفایده فرو میافتد.
رمان #جنگ_و_صلح
#لئون_تالستوی
ترجمه سروش حبیبی
صفحه ۱۲۵۵
t.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA