تراوشات
413 subscribers
651 photos
17 videos
13 files
504 links
Download Telegram
تراوشات
اشعار این کتاب را باید جرعه جرعه سرکشید سفرنامه پیاده‌روی اربعین به زبان شعر این کتاب را نشر شهرستان ادب منتشر کرده @bookonly
دشت

گام‌های جابر و عطیه را

یک هزار و چارصد بهار

در بغل گرفته است

خاک، زیرپوستش

ردّ پای این دو را هنوز

مثل خون تازه حفظ کرده است

اولین مسافران اربعین هنوز هم

در کنار ما پیاده سیر می‌کنند

از عطیه در خیال خود سوال می‌کنم:

«جابرِ هزار و چارصد بهار پیش

مدفن غریب و بی‌نشان دوست را

بی‌فروغ دیده‌اش چگونه یافت؟

با کدام سوی چشم

بی‌امان به سوی کربلا شتافت؟»

پاسخ عطیه یک کلام بود:

«بوی تربت حسین»

شعر از #سیدمهدی_موسوی از کتاب #سفرنامه_با_صاد
@bookonly
Forwarded from ویرگول
دلیل نام گذاری چهارراه «سیروس»

سه راهی در تهران قدیم بود که از سر بازار به طرف جنوب، بن بست بود.
روزی اتومبیل یکی از صاحب منصبان در کوچه پس کوچه های بازار گیر می کند و به سختی موفق به عبور از آن محله می شود.
همان روز آن شخص به رئیس بلدیه[شهرداری] تهران دستور می دهد سه راه به چهارراه تبدیل و به خیابان های «مولوی» و «اسماعیل بزاز» نیز وصل شود.
رئیس بلدیه به زیردستانش دستور می دهد این کار باید 30 روزه انجام شود.

بلدیه چند روزه همه خانه ها و کاروانسراهای واقع در مسیر را از صاحبان شان خریده و تخریب می کند و ظرف همان 30 روز امرشده از سوی رئیس بلدیه، به مولوی و اسماعیل بزاز متصل می شود.
ابتدا به این چهارراه به دلیل آماده شدن آن ظرف 30 روز، «سی روز» می گفتند و رفته رفته نام بردن از آن به «سیروس» تبدیل شد.

@virastari
جای خالی شهید حججی خیلی زود احساس شد

📷 yon.ir/qRsqr

🔸 قریب به سه سال است، گزارشی با نام #زیربازارچه_کتاب با همراهی همکارانم در خبرگزاری منتشر می‌شود. گزارشی که شنبه‌های هر هفته به صورت منظم منتشر شده و در آن از کتابفروشی‌های بسیاری در سراسر کشور برای بالا بردن ضریب دقت این گزارش آمار می‌گرفتیم.

🔸 این هفته وقتی با کتابفروشی واقع در شهر نجف‌آباد تماس برقرار شد، گفته شد که آمار هفتگی را #محسن_حججی می‌داد که این هفته همچون مولای شهیدش توسط کوردلان داعشی به شهادت رسیده است و این هفته کسی نیست که پرفروش‌ها را اعلام کند. به همین سرعت جای خالی‌ش احساس شد.

@bookonly
📖📚

هیچ‌کس واقعا از خدای خودش نمی‌بُره مادر من. آدم‌ها فقط گاهی فراموشش می‌کنن. یا ادای بریدن رو درمیارن... همین!

از کتاب #خواب_باران اثر #وجیهه_سامانی از نشر #کتابستان_معرفت

@bookonly
به این میگن طرح جلد؟
واقعا اینو با نرم‌افزار نقاشی ویندوز هم می‌شد درست کرد
امان از نبود خلاقیت
@bookonly
واقعا چرا؟!

🔸 رادیوی تاکسی روشن بود. ابتدا سخنانی از رهبر انقلاب در باب اهمیت توجه به اندیشه و فکر پخش شد و در ادامه موسیقی خاصی پخش شد و مجری شروع به تبلیغ برنامه‌ای با محوریت علم و تکنولوژی کرد.

🔸 گوینده به سیاق برنامه‌های رادیویی با آب و تاب از بخش‌های مختلف برنامه سخن می‌گفت و همکاران خود را معرفی می‌کرد. در یکی از بخش‌هایی که داشت با حرارت به متمایز بودن برنامه اشاره می‌کرد، گفت با گوش کردن به این برنامه دیگر نیازی به خواندن و مطالعه کتاب ندارید!!! 😳

🔸 واقعا سر در نیاوردم چطور یک برنامه رادیویی آن هم با محوریت علم و تکنولوژی که بسیاری از مخاطبان آن (برای نمونه نگارنده این چند خط) گذری آن را گوش می‌کنند، چطور می‌تواند شنونده بر فرض پر و پا قرص را از کتاب خواندن بی‌نیاز کند.

🔸 اصولا مگر برنامه رادیویی آن قدر عمق دارد که جایگزین محتوای کتاب شود و ضمنا آیا ماندگاری کتاب را دارد؟ نیاز به خواندن و مطالعه کردن آن قدر جدی است که به راحتی با هیچ رسانه‌ای نمی‌توان جای آن را پر کرد ولی چه کنیم که هنوز بسیاری ضرورت این نیاز را حس نکرده‌اند تا جایی که رسانه‌های نوین را جایگزین مطالعه و خواندن معرفی می‌کنند.

@bookonly
میثم رشیدی مهرآبادی نویسنده دفاع مقدس سه جلد از کتابش را به مرکز تبادل کتاب اهدا کرد
@bookonly
با هر ضربه‌ کابل بعثی‌ها به خودم لرزیدم

📷 yon.ir/s79Y1
نگاهی به بازتاب‌های مخاطبان پس از مطالعه کتاب #من_زند‌ام به بهانه سالروز بازگشت آزادگان جنگ تحمیلی به وطن

«من زنده‌ام» اثر #معصومه_آباد شرحی از خاطرات دوران چهار ساله‌ اسارت این بانوی آزاده در زندان‌های رژیم بعث صدام است. روایت کتاب از دوران کودکی نویسنده آغاز و با بیان بخش‌های مهمی از نوجوانی وی ادامه پیدا می‌کند. کتاب، با بیان نقش و تأثیر انقلاب اسلامی بر زندگی و شخصیت آباد به دوره‌ دفاع مقدس، اسارت و آزادی وی و سه بانوی آزاده‌ی دیگر، به پایان می‌رسد.

#وحید_یامین‌پور کارشناس مسائل فرهنگی در ارتباط با این کتاب گفته است: «معصومه آباد با قلمی منحصر به فرد آنرا نگاشته تا در تمام مدت خواندن کتاب، قلب‌تان بتپد و چشمتان گرم باشد. اگر شبی دو ساعت وقت بگذارید و 150 صفحه بخوانید ظرف سه شب کتاب را تمام کرده‌اید. من به چاپ چهل و دومش رسیدم. به همسر، مادر و خواهران‌تان هدیه بدهید.»

#الهه_مولایی دیگر کاربر فضای مجازی در باره این کتاب نوشته است: «با خواندنش خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم. بعضی جاها پا به پای داستان گریه کردم... آری اسارت قسمتی از جنگ است، ولی خیلی دردناکه حتی شاید دردناک‌تر از خود واژه جنگ و من هیچ وقت این را نمیدانستم... اوایل داستان اسارت احساس خیلی بدی داشتم و واقعا به جای شخصیت‌ها احساس می‌کردم که از نعمت بزرگی به اسم آزادی محروم شدم ولی با پیش رفتن داستان واقعا به جمله‌ای که اول کتاب توسط یکی از اسرا گفته شده بود رسیدم: «اسارت در راه عقیده، عین آزادی است»... و تا ما بخواهیم این انسان‌ها را بفهمیم...»

#سارا یکی از بانوان فعال در فضای مجازی نوشته است: «ظلم‌بارترین واژه اسارت است و این جمله را در تک تک کلمات کتاب حس کردم. همیشه خواندن کتاب‌های جنگ به خصوص دفاع مقدس سخت است و خواندن کتاب های دوران اسارت به معنای واقعی کلمه دردناک و من همیشه سعی کرده‌ام از آن فرار کنم ولی باید خواند. باید خواند تا فهمید «این داستان، داستان دنباله دار هبوط انسانیت در کسانی بود که خود را به خواب زده بودند تا وجدانشان آن‌ها را آزار ندهد و به خیال خود قهرمان جنگ باشند.» قلم خانم آباد خیلی قوی است به طوری که با هر ضربه‌ای که بعثی‌ها با کابل می‌زدند، من هم می‌لرزیدم. با هر ناله‌ای که اسرا از شدت درد می‌کردند، اشک‌هایم سرازیر می‌شد و با «نَصْرٌ مِّنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِیبٌ»های شهید تندگویان دلم آرام می‌گرفت. انگار که صدایشان را می‌شنیدم.

#سادات یکی دیگر از کاربران شبکه‌های اجتماعی مرتبط با کتاب اینطور نوشته است: «نقش دختران، مادران و همسران در جنگ خیلی دیده نشده و غم انگیزتر آنکه اسرا نیز از این کم لطفی بی نصیب نبودن. اما قاصرم از اینکه راجع به اسرای زن چیزی بنویسم. فقط اینکه با خواندن این کتاب بارها از عمق وجودم گریستم و البته به تمام زنان و دختران غیور کشورم همچون معصومه می‌بالم. امیدوارم با شناخت این بزرگان تا حدی به ساحت ایشان ادای دین کنیم.»

https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
#پرفروش های کتاب در هفته‌ای که گذشت
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
۲۸مرداد از زبان آجودان شاه

📷 yon.ir/Bsn6e
🔸 شاهد عینی در اتفاقات و حوادث برای بیان و بازگو کردن حادثه اهمیت در خور توجهی دارد و روایتی یک شاهد عینی حاضر در صحنه ارائه می‌کند در میان مخاطبان از اهیمت قابل توجهی برخوردار می‌شود.

🔸 «28 مرداد» در تاریخ معاصر بعد از گذشت 63 سال هنوز هم محل مناقشه و منارعه است تا جایی که سال 2013 حکام آمریکایی بر برکنار کردن یک دولت قانونی در ایران اعتراف کردند. حال تصور کنید در طول این سال‌ها یکی از شاهدان عینی واقعه که در کودتا نیز دست داشته ساکت بوده و حرفی نزده و اکنون شما به عنوان یک علاقه‌مند تاریخ به این فرد دست پیدا کرده‌اید.

🔸 اگر به شما گفته شود که آجودان محمدرضا پهلوی که نقش مهمی نیز در کودتا داشته قرار است مشاهدات خود از کودتای 28 مرداد 32 را بیان کند واکنش شما چه خواهد بود. #جواد_افهمی نویسنده توانمند ادبیات داستانی با خلق موقعیتی شبیه به آنچه بالا ذکر شد خواننده را در موقعیت مطرح شده قرار می‌دهد.

🔸 افهمی در رمان #ملاقات_در_جنگل_بلوط که انتشارات سوره آن را منتشر کرده شخصیت یک دانشجو را خلق کرده که در جستجوی منابعی برای تکمیل پایان‌نامه‌اش است که به شخصیت سروان تیجانی که ظاهرا از معتمدین دربار پهلوی بوده دست پیدا می‌کند.

🔸 ظاهرا این سروان حکومت پهلوی پس از کودتای آمریکایی - انگلیسی کمتر سخن گفته و پس از پیروزی انقلاب نیز توسط دستگاه‌های امنیتی تخلیه شده ولی روایت‌های او جایی منتشر نشده و حالا یک دانشجوی سمج مدتی است به دیدار او در یکی از روستاهای جنگلی شمال می‌رود تا بتواند از او حرف بکشد و به پایان نامه خود کمکی کند.

🔸 سروان تیجانی در این اثر شخصیتی است که در بسیاری از جلسات محرمانه‌ کودتای 28 مرداد حضور داشته و از اتفاقات با خبر است. نویسنده با رجوع به منابع تاریخی اتفاقات را از زبان این سروان دربار پهلوی برای خواننده خود بیان می‌کند. اتفاقاتی که برای مخاطب نوجوان تازگی داشته و از این حیث قابل توجه است.

🔸 افهمی که قلمش در توصیف موقعیت‌ها و صحنه‌ها قدرت فوق‌العاده‌ای دارد در این رمان نیز جدا از موقعیت‌هایی که خواننده در تاریخ سفر می‌کند توصیف‌هایی را ارائه می‌کند که بر جذابیت اثر می‌افزاید و خواننده با خواندن آنها حسی متفاوت را تجربه می‌کند.

🔸 نویسنده با رقم زدن یک فضای فانتزی در رمان خواننده را به ادامه کار ترغیب می‌کند. این فضای فانتزی در ذهن سروان تیجانی قرار دارد و دانشجوی سمج قصه نیز برای حرف کشیدن از این سروان به آن دامن می‌زند. سروان همچنان منتظر است تا خبری از طرف باقی همقطارانش مانند شاهپور جی ریپورتر به او برسد تا او نیز به یارانش ملحق شود و منتظر اسم رمزی است که از جنگل خارج شود و سخنی که از سوی دانشجوی سمج عنوان می‌شود موجب تقویت این ظن در سروان تیجانی می‌شود که این فرد پیکی از طرف رفقای کودتاچی او است.

🔸 البته نکته‌ای که در مورد رمان «ملاقات در جنگ بلوط» باید عنوان کرد این است که این اثر برای مخاطب نوجوان نوشته شده اما زبان و نوع بیان اثر تفاوتی با کارهای بزرگسال ندارد که البته این نکته در اغلب آثار حوزه نوجوان دیده می‌شود و نویسندگان زبان این گروه سنی را در آثارشان رعایت نمی‌کنند.

🔸 رمان «ملاقات در جنگ بلوط» اثر جواد افهمی خواننده را میان واقعیت و خیال معلق نگه می‌دارد و این مسئله لذتی وافر در خواننده ایجاد می‌کند و او را برای ادامه دادن این داستان تحریک می‌کند. رمان نوجوان «ملاقات در جنگ بلوط» از مجموعه «روزهای انقلاب» که از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است.

https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
#وقت_بودن آقای کارگردان چاپ سومی شد
رمان #جلیل_سامان را بخوانید
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
این یک مرام‌نامه است!

فرهنگ سکولار و فرهنگ لیبرال را در کنار سیاست جزم‌اندیش درک نمی‌کنم. چطور ممکن است کسی در سیاست از فرق سر تا نوک پا معتقد به یک مرامی باشد ولی به فرهنگ که می‌رسد سانتی‌مانتال شود. شیک باشد و فقط شعار جذب حداکثری بدهد.

مخالف جذب حداکثری نیستم و اتفاقا تمام تلاشم بر این است تا «دلی به دست آرم» (عملکرد من در این کانال و صفحه اینستاگرام گواه این ادعا است) ولی نمی‌توانم برای خودم حل کنم کسی که شبانه‌روز چیزی جز تفرقه و نقار از کلماتش بیرون نمی‌زند چگونه در فرهنگ اهل همدلی و رفق و مدارا می‌شود.

نمی‌توانم برای خود حلاجی کنم کسی که شبانه‌روز مذاکره با #شیطان_بزرگ را نقد می‌کند و بر مصلحت‌اندیشان چسب می‌زند چگونه در عرصه فرهنگ اهل آشتی با همان فرهنگ می‌شود. این دردی است که در روزگار کنونی سخت گریبانم را گرفته و می‌بینیم تندترین افراد سیاسی از هر جناح و دسته‌ای در امور فرهنگی علاوه بر اظهارنظر، رای خود را مسجل و قطعی می‌دانند و برای دیگران به اندازه بهایم ارزش قائل نیستند.

این چند خط را بگذارید پای مرام‌نامه من در کار فرهنگی، همانطور که در طول این مدت با شما در این کانال همراه بوده‌ام از جهت‌گیری سیاسی دوری کرده‌ام چرا که همواره بر این باور بوده‌ام، با فرهنگ می‌توان باب گفت‌وگو را باز کرد اما هر فرهنگی را نیز ترویج نکرده‌ام و جهت‌گیری خودم را در معرفی کتاب‌ها داشته‌ام. معیارهایی که برای خودم با ارزش بوده و سعی کرده‌ام به آنها پایبند باشم.

ارادتمند شما
#حسام_آبنوس

@bookonly
مرد هزارچهره انقلاب کیست؟

📷 yon.ir/k1u55

📌 نگاهی به کتاب #سه_شهید اثر #حمید_داودآبادی به بهانه سالروز شهادت #سیدعلی_اندرزگو (۲شهریور):

🔸 19 رمضان مهم­ترین روز زندگی­ش بود و به تعبیری در این روز بود که چشم به جهان گشود و در همین روز نیز پس از دوران طولانی مبارزه و فعالیت سیاسی علیه رژیم طاغوتی پهلوی چشم از جهان فرو بست و از جام شهادت نوشید.

🔸 روحانی مبارز، چریک مسلمان و پدری مهربانی تنها چند عنوان از القابی است که به این مبارز داده می­‌شود. شخصیتی که باید دوباره شناخت که تعهد به ارزش­‌ها و التزام عملی به آن را در رفتار سلوکش می­‌توان دید. سید علی اندرزگو آن روحانی و مبارزی است که با تغیر چهره و هویت خود بارها ساواک را به درد سر انداخت تا 14 سال در جستجویش باشند و برای دستگیری او 6 میلیون تومان جایزه تعیین کنند. در تاریخ مبارزات سیاسی پیش از انقلاب کمتر مبارزی را می­‌توان یافت که اینچنین عمال امنیتی رژیم پهلوی را به خود مشغول کرده باشد.

🔸 او که درجوانی به کسوت روحانیت در آمد با قدم گذاشتن در این مسیر خود را برای برچیدن رژیم پهلوی آماده کرد. اعدام انقلابی حسنعلی منصور یکی از اقداماتی است که اندرزگو در سال­‌های مبارزه انجام داده است. شیخ عباس تهرانی، دکتر جوادی، سید ابوالقاسم واسعی، ابوالحسن نحوی، عبدالکریم سپهرنیا و ... اسامی است که شهید اندرزگو به عنوان نام جعلی از آنها برای معرفی خود استفاده کرده است.

🔸 تغییر چهره یکی از شگردهای او بوده تا جایی که ساواک در یکی از گزارش­‌های خود از او با عنوان «شیخ کارلوس» (ایلیچ رامیرز سانچز معروف به «کارلوس شغال» اهل ونزوئلا است که در نوجوانی به سازمان جوانان حزب کمونیست ملی پیوست و در جوانی برای کمک به ملت فلسطین شتافت و علیه رژیم اشغالگر قدس و کشورهای غربی حامی این رژیم عملیات انجام می­‌داد که گروگان گرفتن وزرای نفتی عضو اوپک در سال 54 یکی از اقدامات او است. کارلوس سال­‌ها در لیست بزرگترین فراریان تحت تعقیب جهان بود و از آنجا که کلیه سازمان­‌های اطلاعاتی و امنیتی غرب سال­‌ها به دنبال او بودند ولی او را نمی­‌یافتند وی به «مرد هزار چهره» معروف شد زیرا در هر ساعت خود را به چهره­‌ای جدید تبدیل می­‌کرد و از چنگ ماموران می­‌گریخت.) یاد می­‌کند و همین سبب شده بود که از 1343 تا 1357 نتوانند او را پیدا کنند.

🔸 حمید داودآبادی یکی از نویسنده­‌های فعال در عرصه ادبیات انقلاب و دفاع مقدس که آثار بسیاری در این زمینه­‌ها از او منتشر شده، در یکی از تازه­‌ترین آثارش به روایت زندگی سه شهید انقلاب اسلامی پرداخته است. او در کتاب «سه شهید» که مصاحبه با خانواده‌­های شهیدان طیب حاج رضایی، سیدعلی اندرزگو و محمدعلی رجایی است به این شهدا پرداخته است. در این کتاب در مصاحبه­‌ای که با همسر شهید اندرزگو دارد ناگفته‌­های بسیاری از زبان همسر شهید اندرزگو عنوان می­‌شود که می‌­تواند برای مخاطب علاقه‌­مند به تاریخ انقلاب جذاب باشد.

🔸 تغییر چهره و فرار از شگردهای شهید اندرزگو بوده و همین سبب شده تا در اسناد ساواک او را با عنوان «سرفراز» بنامند. در این کتاب که دو مصاحبه دیگر نیز در آن هست همسر شهید اندرزگو از زندگی و سختی­‌هایی که در همراهی شهید اندرزگو تحمل کرده می­‌گوید. در این کتاب می­‌بینیم که نویسنده کوشیده تصویری از شهید اندرزگو مبارز خستگی­‌ناپذیر روزهای انقلاب به خواننده ارائه کند که باید گفت در این امر موفق بوده است.

🔸 «کبری سیل سپور» در این مصاحبه از نحوه آشنایی و ازدواج با شهید سید علی اندرزگو سخن آغاز می­‌کند و در ادامه به روند مبارزاتی شهید اندرزگو و ارتباطاتش در این مسیر اشاره می‌­کند. تعقیب و گریزها و رفت و آمدها در لسان همسر شهید آنقدر جذاب و روان است و مولف نیز کوشیده تا لحن اصلی را حفظ کند که خواننده نمی­‌تواند کتاب را زمین بگذارد.

🔸 ساواک و تمام عوامل آن که 14 سال شبانه­‌روز در جستجوی شهید اندرزگو بودند و نهایتا با شنود یکی از مکالمات تلفنی­ش او را در یکی از نقاط تهران محاصره کرده و پس از درگیری و شلیک گلوله با اصابت ده‌­ها گلوله بر جسمش در عصر نوزدهم رمضان سال 1357 در شهریور ماه جان به جان آفرین تسلیم کرد و به شهادت رسید.

🔸 کتاب «سه شهید» اثر حمید داودآبادی از سوی انتشارات #شهید_کاظمی منتشر شده و با قیمت 10 هزار تومان در دسترس است.

https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
Forwarded from تراوشات
شعر #سگها_و_گرگها سروده #مهدی_اخوان_ثالث
📷 yon.ir/EFtre
یک:
هوا سرد است و برف آهسته بارد
ز ابر ساکت و خاکستری رنگ
زمین را بارش مثقال، مثقال
فرستد پوشش فرسنگ، فرسنگ
سرود کلبه بی روزن شب
سرود برف و باران است امشب
ولی از زوزه های باد پیداست
که شب مهمان توفان ست امشب
دوان بر پرده های برفها، باد
روان بر بالهای باد، باران
درون کلبه بی‌روزن شب
شب توفانی سرد زمستان.
آواز سگها:
زمین سرد است و برف آلوده و تر
هوا تاریک و توفان خشمناک ست
کـِشـد مانند گرگان باد، زوزه
ولی ما نیکبختان را چه باک است؟
کنار مطبخ ارباب ، آنجا
بر آن خاک ارّه های نرم خفتن
چه لذت بخش و مطبوع ست، و آنگاه
عزیزم گفتن و جانم شنفتن
وزآن ته مانده های سفره خوردن
وگر آنهم نباشد ، استخوانی
چه عمر راحتی ، دنیای خوبی
چه ارباب عزیز و مهربانی !
ولی شلاق ! این دیگر بلائی ست.
بلی ، اما تحمل کرد باید
درست ست اینکه الحق دردناکست
ولی ارباب آخر رحمش آید
گذارد ، چون فروکش کرد خشمش
که سر بر کفش و بر پایش گذاریم
شمارد زخمهامان را و ما این
محبت را غنیمت می شماریم ...
دو :
خروشد باد و بارد همچنان برف
زسقف کلبه بی‌روزن شب ،
شب طوفانی سرد زمستان ،
زمستان سیاه مرگ مرکب
آواز گرگها :
زمین سرد است و برف آلوده و تر
هوا تاریک و توفان خشمگین است
کشد مانند سگها باد زوزه
زمین آسمان با ما بکین است
شب کولاکِ رُعب انگیز و وحشی
شب و صحرایِ وحشتناک و سرما
بلای نیستی ؛ سرمای پُر سوز
حکومت میکند بر دشت و بر ما .
نه مارا گوشه گرم کُـنامی
شکاف کوهساری ، سر پناهی
نه حتی جنگلی کوچک ، که بتوان
در آن آسود، بی‌تشویش، گاهی.
دو دشمن در کمین ماست؛ دایم
دو دشمن میدهد ما را شکنجه
برون : سرما ، درون : این آتش جوع
که بر ارکان ما افکنده پنجه ؛
و اینک ... سومین دشمن ... که ناگاه
برون جست از کمین و حمله ور گشت
سلاح آتشین ... بیرحم ... بیرحم
نه پای رفتن و نی جای برگشت ...
بنوش ای برف، گلگون شو، بر افروز
که این خون، خون ما بی خانمانهاست
که این خون، خون گرگان گرسنه ست
که این خون؛ خون فرزندان صحرا ست
درین سرما، گرسنه، زخم خورده
دویم آسیمه سر بر برف، چون باد.
ولیکن عـزّتِ آزادگی را
نگهبانیم، آزادیم، آزاد.

@bookonly
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این شعر فوق‌العاده را با صدای خود مرحوم اخوان ثالث بشنوید
@khfarhangi
شماره جدید #نقدسینما را از دست ندهید
با پرونده خوب در مورد #عباس_کیارستمی و یک پرونده خوب در مورد مستندهای تاریخی #منوتو و کلی مطلب مفید
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
صفحه‌ای برای کتاب‌های شعر و داستان #شهرستان_ادب

کانال کتابها:
https://telegram.me/shahrestanadabpub

پیج اینستاگرام:

https://instagram.com/shahrestanadab.pub
گمان می‌کنم کمتر کسی باشد در روزگار کنونی که طعم مستاجری و خانه به دوشی را نچشیده باشد. این رمان این طعم را در کام خواننده‌ای که این تجربه را نداشته می‌ریزد و من با بسیاری از حالات شخصیت مهرداد همذات پنداری کردم.
مصیبت‌های خانه‌دار شدن و بعد از آن اشاراتی به دردسرهای زندگی شهری و آپارتمان نشینی نکاتی است که در این رمان به آن توجه شده است.
به نظرم جای چنین آثاری در ادبیات داستانی خالی است. آثاری که به دردهای مردم بپردازد. آثاری که حرف مردم را بزند. البته مثلا همین که مهرداد خیلی اتکایی به خدا برای برطرف کردن مشکلاتش ندارد نقطه ضعف بزرگی محسوب می‌شود.

#خوش_نشین اثر #علی_موذنی را این روزها انتشارات علمی و فرهنگی منتشر کرده، این در حالی است که پیش از این رمان فوق از سوی انتشارات عصر داستان منتشر شده بود.

@bookonly