تراوشات
413 subscribers
651 photos
17 videos
13 files
504 links
Download Telegram
امشب میخوام بهتون یک کانال کتاب معرفی کنم
👇👇👇
باشگاه کتاب خوانی محیا فضایی است برای معرفی کتب برگزیده ،سیرهای،مطالعاتی
برگزاری مسابقات ماهیانه کتاب و...
خوشحال میشیم همراهمان باشید و با نظراتتان ما را در گسترش فرهنگ کتاب خوانی یاری رسانید.
آیدی مدیر کانال:
@mahya_kanoon
آدرس کانال:
https://t.me/joinchat/AAAAAEJKz_dy1pTZgTh7yw




https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
از انتشارات #مدرسه بخواهید
سبک زندگی برای کودکان
@bookonly
Forwarded from ‌Me
مجموعه شعری چهارجلدی برای مخاطبان خردسال
با موضوع آگاهی‌بخشی به آن‌ها درباره مراقبت از خود
در برابر آزارهای جسمی و جنسی
@Ketabkhon
در هر حال #کتاب
#بهروز_افخمی در حاشیه اکران یک فیلم از فرصت استفاده می‌کند
@bookonly
ساعتی با «علی مؤذنی» به صرف نوشیدنی کوبایی

اصلا یادم نبود. یعنی فراموش کرده بودم. داشتم می‌رفتم یک برنامه دیگر تا گزارشی تهیه کنم ولی ناگهان مثل برق گرفته‌ها اطلاعیه‌‌اش از برابر چشمانم رد شدو از جا پریدم. سریع به دبیرم گفتم ساعت 5 می‌خواهم بروم برای «صف امضا»!

یکی - دو روز قبل از این خبردار شدم که قرار است سه‌شنبه(27تیر) ساعت 17 در کتابفروشی ترنجستان سروش، #علی_مؤذنی به خاطر تازه‌ترین رمانش با مخاطبان رو در رو شود و کتابش را برای آنها امضا کند.

کمی به ساعت 5 مانده، از خبرگزاری خارج شدم و از آنجا که زمان داشتم پیاده تا #ترنجستان_سروش رفتم. یعنی از میدان فردوسی تا جایی بین خیابان‌های فلسطین و ابوریحان در خیابان انقلاب اسلامی.

ترنجستان سروش! فضایی دوست داشتنی که می‌توان ساعت‌ها بدون نگرانی لابلای کتاب‌ها چرخید و کتاب‌ها را ورق زد. حتی روی صندلی‌های چرمی که در بین قفسه‌ها گذاشته شده نشست و کتاب مورد نظر را تورق کرد. کتابفروشی‌ای که باید کتابفروش‌های خوب و کارشناسان فروش خوبش را نیز به مزایای دیگرش اضافه کرد. افرادی که خیالت راحت است که فروشنده نیستند بلکه هرکدام برای خودشان یک پا کتابشناس هستند.

وقتی رسیدم متوجه تغییرات متناسب با برنامه امروز در کتابفروشی شدم. یکی از ویترین‌ها با کتاب‌های علی مؤذنی تزیین شده بود و تصویر بزرگ شده او در پیشانی فروشگاه خودنمایی می‌کرد. این یعنی اینجا خبرهایی است!

از در که وارد شدم «علی مؤذنی» را دیدم که برخی دورش حلقه زده بودند و گرم گفت‌وگو بودند. برای اینکه سخن‌شان را قطع نکرده باشم یکی از رفقای کتابفروش را پیدا کردم و با او سلام و احوالپرسی کردم. در همین حین توجه نویسنده «خوش‌نشین» به سمت ما جلب شد و اینجا بود که وارد حلقه نزدیکان به علی مؤذنی شدم. سلام و احوال و پرسی و تعارفات اولیه سپری شد و برای اینکه دیگر افراد را دیده باشم از جمع‌شان جدا شدم.

کمی به عادت مالوف میان قفسه کتاب‌ها گشت زدم و کتاب‌ها را سبک و سنگین کردم. چندتایی را ورق زدم. در یک سوی فروشگاه میزی گذاشته بودند. روبرویش دوربینی قرار داده بودند و مشخص بود محور اصلی برنامه این نقطه است. طبیعتا علی مؤذنی پشت آن میز می‌نشیند و با مخاطبان رو در رو می‌شود. رمانش را امضا می‌کند و احیانا عکس یادگاری.

تا زمان آغاز برنامه با رفقایی که در کتابفروشی بودند گپ زدم و حتی سری به بخش کودک و نوجوان فروشگاه در طبقه دوم زدم و با کارشناسان بخش کودک نیز همکلام شدم.

دیگر انتظارها به سر آمد و جمعیتی که تا پیش از این در فروشگاه میان قفسه‌ها می‌چرخیدند با دعوت رفقای نشر #اسم که رمان مؤذنی را چاپ کرده در یک صف قرار گرفتند تا با علی مؤذنی همکلام شوند.

#آپارتمان_روباز عنوان آخرین رمان نویسنده «مامور» است. «آپارتمان روباز»ی که به گفته مؤذنی در حال و هوای رمان‌های اجتماعی است و جوانان ارتباط بیشتری با آن برقرار خواهند کرد. به ترکیب سنی حضار نیز که نگاه می‌کردم جوانان بیشتر حضور داشتند و البته تعدادی هم بودند کسانی که سال‌های جوانی را چندی پیش پشت سر گذاشته بودند.

علی مؤذنی نویسنده صبوری است. اهل حاشیه رفتن نیست و با وجود اینکه طی چند سال گذشته برای یکی از آثارش با عنوان «دوازدهم» حاشیه درست شده، اما هیچگاه وارد حواشی نشد و همواره سعی کرد با آرامش مطالبه خود را مطرح کند. نویسنده‌ای که نوشتن برایش مطرح است.

در جلسه امروز هم با همان آرامشی که از علی مؤذنی خبر داشتم با مخاطبان رو در رو می‌شد و حتی بازخورد آثار دیگرش را نیز می‌گرفت. از آنها پیرامون آثارش سوال می‌کرد و با خوش‌رویی با آنها مواجه می‌شد.

کمی که از حجم صف کاسته شد سراغ او رفتم و با هم در مورد مسائل مختلف گپ زدیم. او از وضعیت فعالیت در رسانه پرسید. از مسائلی که بتوان اخبار حوزه فرهنگ را به مخاطب رساند نیز سخن گفته شد.

همچنان برخی برای امضای کتاب و صحبت کردن با علی مؤذنی به او رجوع می‌کردند و او نیز با صبر پذیرای آنها بود. نکته‌ای که بود همه برای مؤذنی آمده بودند و به بهانه این نویسنده و تازه‌ترین اثرش، دیداری هم با کتاب‌های نازنین تازه می‌کردند.

نشر «اسم» با نوشیدنی‌های طبیعی و شیرینی‌ از حاضرین پذیرایی می‌کرد. خاکشی (که با نام خاکشیر نیز شناخته می‌شود)، موهیتو (همان نوشیدنی لیمو و نعناع که ظاهرا خاستگاهی کوبایی دارد) و شیرینی‌ها مختلف.

بیش از یک ساعت از آغاز برنامه سپری شده بود که تصمیم گرفتم کتابفروشی ترنجستان سروش را ترک کنم. با علی مؤذنی خداحافظی کردم و از فروشگاه خارج شدم. به سوی خبرگزاری راهی شدم. پیاده، در گرمای هوایی که دیگر رمق نداشت.

#حسام_آبنوس

http://fna.ir/2CMVUT
@bookonly
#هیس_ما_یک_نقشه_داریم
#کریس_هاگتن نویسنده و تصویرگر شناخته شده‌ ایرلندی در ایران
@bookonly
یک کتاب شریف پر از حس های خوب

مجموعه داستان #شغل_شریف یک #کتاب شریف است
کتابی که پر از حس خوب است و داستان های آن پر از امید و زندگی است
شخصیت هایش با زندگی در ارتباط هستند و زندگی میکنند
این داستان را نشر #سوره_مهر منتشر کرده ولی بسیار مظلوم مانده
حتی خود رفقای سوره مهر هم از وجود چنین کتابی خبر نداشتند

توصیه میکنم بخوانید داستان های شیرین این کتاب که بوی سنت و زندگی میدهد

#محمدعلی_جعفری این کتاب را نوشته است

https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
کتابی پر از حس های خوب
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
Forwarded from تراوشات
برشی از #کتاب این روزها 📖📚

صدایش در چاوشی‌خوانی حاج‌مرتضی گم شد.
روحی که کند گریه به تو، روح لطیفی‌ست...نفسی که نرفته ره تو، نفس ضعیفی‌ست ... ارباب خجالت نکشم، عار ندارم ... حمالی دربار تو هم شغل شریفی‌ست
زری چشمکی به غلامحسین زد و گفت: «بابات با این سر و صدا داره به پسراش اعلام نوکری می‌کنه!»
حاج مرتضی لب پله داشت پاشنه گیوه‌اش را بالا می‌زد. چاوشی‌اش که تمام می‌شد، باید پسراش شق و رق وسط حیاط حاضر می‌شدند. خوش نداشت بعد از طلوع آفتاب از خانه بزند بیرون. اگر می‌فهمید یکی از بچه‌هایش بغد از نماز خوابیده، آن روز از کار خبری نبود. می‌گفت: «آدمی که بین‌الطلوعین بیدار نبوده، رزقش رفته تو جیب یکی دیگه.»

#محمدعلی_جعفری
مجموعه داستان #شغل_شریف
انتشارات سوره مهر
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
📚
تلاش برای اینکه کتاب خواندن برایتان عادت شود در واقع پناه بردن به قله ای است که تماما از رازهای زندگی ساخته شده است.📚🖊
@kafeketabandishe
آموزش و پرورش؛ نظام آموزش نصفه و نیمه

🔸 اغلب تصاویری که ما از مشاهیر و بزرگان فرهنگ خود داریم نشات گرفته از تصویری است که در کتب درسی به ما نشان داده شده است. به خصوص اگر به آن موضوع علاقه‌ای نداشته باشیم و بعدا دنبال تکمیل آن تصویر نرویم.

🔸 یعنی تصویری که از یک شاعر یا نویسنده یا برهه تاریخی به ما نشان داده می‌شود به شدت ناقص و معوج است. برای مثال همیشه تصویری که از مرحوم علی اسفندیاری ملقب به #نیما_یوشیج در ذهن داشتم محدود به متنی بود که از مرحوم #جلال_آل_احمد در کتاب‌های درسی آمده بود. (از آنجا که خیلی هم به شعر و شاعری علاقه نداشتم این تصویر تنها تصویری بود که از نیما در ذهن داشتم). به این موضوع اضافه کنید که همیشه وقتی صحبت از #نیما می‌شد عکس یک پیرمرد در ذهنم مجسم می‌شد.

🔸 در حالی که این روزها به اقتضای موضوعی سراغ نیما رفته‌ام و تصویری از او می‌بینم که تا پیش از این ندیده بودم. شاعری لطیف و دوست داشتنی. این موضوع بهانه‌ای شد تا بگویم نظام آموزشی کشور نه تنها به رشد دانش‌آموزان کمک نمی‌کند بلکه آنها را نصف و نیمه بار می‌آورد. در این بین نباید از نقش رسانه‌ها در دامن زدن به این موضوع چشم پوشید. رسانه‌ها نیز هیچ نقشی در معرفی صحیح مشاهیر و بزرگان کشور ندارند.

🔸 حال این یک مورد را بگذارید کنار خیل مشاهیری که به همین شیوه به دانش‌آموزان معرفی می‌شوند و آن دانش‌آموز ایرانی! فردا یکی از اعضای جامعه می‌شود در حالی که شناخت درستی از مشاهیر، پیشینه و ... خود ندارد.

🔸 این موضوع حکایت از آن دارد که نظام آموزشی ما ناقص‌پرور است. نظام آموزشی‌ای که باید در مسیر رشد و پرورش دانش‌آموزان حرکت کند تبدیل به یک دستگاه عریض و طویل شده که تنها خروجی آن عده‌ای بی‌سواد و در پاره‌ای موارد (به خصوص در مدارس غیردولتی) متوقع است که در خوش‌بینانه‌ترین حالت برای نمره گرفتن تلاش می‌کنند.

#حسام_آبنوس
#آموزش_و_پرورش

yon.ir/UcAAa
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
این کتاب حرفی برای گفتن نداشت / از آنجا که این اثر نوعی تاریخ شفاهی است اما حرف جدیدی نداشت و مخاطب خاص حوزه سیاست و تاریخ شاید با آن ارتباط بگیرد
@bookonly
📌 تبلیغات کجایی؟ دقیقا کجایی؟
📷 yon.ir/bhh8o

🔸 چندی پیش پس از اتمام طرح #عیدانه_کتاب نظرسنجی‌ای در اینجا ( @bookonly ) برگزار کردم و در مورد بازتاب و تاثیر این طرح سوال پرسیدم. هرچند شاید جامعه شرکت‌کنندگان در این طرح گسترده نبود اما در هر صورت آنهایی که شرکت کردند آرای جالبی داشتند.

🔸 در این نظر سنجی ۳۸ درصد برگزاری این طرح را موفق خوانده بودند اما این تمام موضوع نبود. زیرا ۳۶ درصد به گزینه‌ای رای داده بودند که نوشته بود، اصلا با این طرح آشنا نیستند. ضمنا باید به این عدد جمعیت ۲۶ درصدی را شرکت کنندگان را مبنی بر اینکه این طرح موفق نبوده است افزود.

🔸 تمام سخنم در این است که بخش قابل توجهی از مخاطبان چنین طرح‌هایی از وجود چنین طرحی بی‌خبر هستند. یعنی تبلیغات و اطلاع‌رسانی‌ برای این طرح به قدری نیست که همه مخاطبان حوزه کتاب به خصوص اقشار کمتر بهره‌مند را در بر گیرد و بتواند فرصتی برای استفاده آنها از مشوق‌های این طرح را ارائه کند.

🔸 اکنون که طرح تشویقی #تابستانه_کتاب در سراسر کشور در حال برگزاری است شایان توجه است، برگزار کنندگان آن، با تبلیغات سراسری با استفاده از رسانه‌های همگانی و همچنین بهره بردن از فضای شبکه‌های اجتماعی به اطلاع‌رسانی پیرامون این طرح دامن بزنند تا مخاطبان بیشتری بتوانند از تسهیلات آن استفاده کنند. وقتی به تبلیغات این طرح نگاه می‌کنم با خود می‌گویم تبلیغات گمشده فعالیت‌های فرهنگی است.

#حسام_آبنوس
#تابستانه_کتاب

https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
یک خبر خوب
رمان تقدیر شده #مفتون_و_فیروزه اثر #سعید_تشکری به چاپ دوم رسید
@bookonly
🔴 این صدای انقلاب ایران است

🔸 «مفتون و فیروزه» حکایت دلدادگی شاگرد و استاد است. شاگردی که تا پای جان پای استادش می‌ایستد و حاضر است برای زنده ماندن او جانش را فدا کند. شاگردی مفتون و استادی فیروزه، شاگردی مفتون و استادی داریوش دانشگر، شاگردی بی‌بی صدیقه و مش ابوالقاسم و استادی آقا سیدعلی خامنه‌ای و شاگردی آقا سیدعلی و استادی آقا روح‌الله.

🔸 «سعید تشکری» در این رمان خواننده خود را به قوچان و مشهد در سال‌های منتهی به انقلاب اسلامی می‌برد. سال‌هایی که مردم دست به دست یکدیگر دادند تا بتوانند جرثومه ظلم و فساد پهلوی را از میان بردارند. مردمی که در جستجوی هوای تازه بودند و برای رسیدن به این هوای تازه از داغ و درفش پهلوی نهراسیدند و در برابر تانک و توپ نیز ایستادگی کردند.

🔸 در این رمان خواننده در کنار اینکه با فضای مبارزات مردم روبرو می‌شود با رهبری این مبارزات و نقش و اثرگذاری آن نیز آشنا می‌شود. رهبری که از هرچند هزاران کیلومتر دورتر از مردمش است اما دلش با آنهاست و همین همدلی مایه دلگرمی مبارزان می‌شود و حاضر می‌شوند به دل سیاهی بزنند و چادر سیاه شب ظلمانی پهولی را کنار بزنند و تا روز روشن انقلاب خمینی (ره) جهان را روشن کند.

🔸 در این رمان که به شدت نثری روان و شاعرانه دارد خواننده از دنبال کردن متن خسته نخواهد شد و تشکری سعی کرده با کوتاه‌نویسی از ملال‌آور شدن متنش جلوگیری کند تا خواننده آزرده نشود و پا به پای نویسنده برای رسیدن به مقصد با خواننده همراه شود.

🔸 اطلاعاتی که نویسنده در این رمان ارائه می‌کند ناشی از حجم مطالعه او دارد و خواننده این نکته را در می‌یابد. نکته دیگری که باید مورد اشاره قرار بگیرد تعدد شخصیت‌های رمان است که تشکری در پردازش آنها سربلند بوده و اثری بدون گیر و دشواری را به خواننده ارائه کرده است.

🔸 از آنجا که تشکری سابقه‌ای در هنرهای نمایش دارد در «مفتون و فیروزه» نیز با استفاده از این توانایی اثری به شدت تصویری را به خواننده ارائه کرده و خواننده در تصویرسازی‌ها با مشکل روبرو نیست و تمام نقاط و شخصیت‌ها و حالات افراد در ذهنش نقش می‌بندد.

🔸 تشکری در این رمان اطلاعات بسیاری از بافت سنتی قوچان و آداب و رسوم آنجا و همچنین مشهد به خواننده نشان می‌دهد. شخصیت‌هایی که پا در عالم واقع دارند در این رمان نیز حضور چشمگیری دارند و خواننده در آن با آنها روبرو می‌شود. آقاسیدعلی خامنه‌ای، شهید هاشمی‌نژاد، هژبر یزدانی و ... برخی از این شخصیت‌ها هستند که در داستان «مفتون و فیروزه» دیده می‌شوند.

🔸 به عبارتی می‌توان گفت تشکری توانسته در این اثر که برگزیده جایزه «قلم زرین» نیز شده است تابلویی کامل از روند مبارزات انقلاب اسلامی در مشهد را به خواننده ارائه کند و جزئیات بسیاری را به خواننده منتقل می‌کند.

🔸 تشکری برای پیش‌برد داستان خود درام عاشقانه مفتون و فیروزه، زیبا و مفتون، اسد و آذر، طیبه و داریوش و ... را نیز طرح می‌کند تا عامل پیش‌برنده‌ای برای این اثر داشته باشد.

🔸 در مجموع می‌توان گفت #سعید_تشکری در «مفتون و فیروزه»، «صدای انقلاب ایران» را در قالب متن به گوش خوانندگان خود رسانده است. این کتاب اثری است که خواندن آن موجب می‌شود خواننده حس پشیمانی پیدا نکند.

🔸 رمان «مفتون وفیروزه» اثر سعید تشکری در دو جلد از سوی انتشارات کتاب نیستان منتشر شده است و خواندن تنها چند صفحه از رمان ۱۱۰۰ صفحه‌ای «مفتون و فیروزه» کافیست تا مخاطب دیگر نتواند چشم از متن کتاب بردارد.

#حسام_آبنوس
#مفتون_و_فیروزه

@bookonly
🔴 شاملو ناخواسته دو-سه نسل از جوانان مملکت را سترون کرده است

بازنشر بخش‌هایی از نامه استاد #محمدرضا_شفیعی_کدکنی پیرامون #الف_بامداد ( #احمد_شاملو ) که مناقشه برانگیز بود و بعدها در کتاب #با_چراغ_و_آینه منتشر شده است:
📷 yon.ir/9vyOr

«شاملو «مختلف‌الاضلاعی» است که فقط «ضلعِ» شعریِ او را جوان‌ها می‌بینند و باز از «مختلف‌الاضلاعِ» شعرِ او هم فقط «ضلعِ» بی‌وزنی را و این ضلع، چون «امری عدمی» است دسترسی به آن برای همه آسان است. به همین دلیل هر جوانی با دفترچه‌ای چل‌برگ و با مداد دلش می‌خواهد ا. بامداد شود. چون شاملو وزن را کنار گذاشته است پس با کنار گذاشتن وزن می‌توان شاملو شد. سی سال است که او، بدون اینکه قصد سوئی داشته باشد، دو سه نسل از جوانان این مملکت را سترون کرده است که حتی یک مجموعه درخشان، حتی یک شعر درخشان، حتی یک بند درخشان که خوانندگان جدی شعر بپسندند نتوانسته‌اند بسرایند.

اخوان حرف‌های جرقه‌ای و زودگذری می‌زد که شاید خودش هم متوجه عمق آن‌ها نبود. از جمله می‌گفت: «عزیز جان! این احمد شاملو. خودش خوب است ولی "تالیِ فاسد" دارد» و می‌گفت: «مثلِ ابن‌عربی است که خودش به هر حال عارفی است و عارفی بزرگ ولی تالیِ فاسدش این همه حاشیه‌نویس و مهمل‌باف است که تا عصر ما همچنان ادامه دارند.»

امروز دوم مرداد سالروز درگذشت این شاعر ایرانی است.

@bookonly
کتابی برای خانم‌ها
مروری بر نقش زنان در روزهای دفاع مقدس
#نگاه_پر_باران
آقایان هم بخوانند
@bookonly