تجربه ای متفاوت در فضای داستان نویسی ایران
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
#مهدی_آذریزدی و کتابهای #قصه_های_خوب_برای_بچه_های_خوب نمونه یک حرکت #آتش_به_اختیار در سالهای دور
در لینک زیر بخوانید
http://fna.ir/4QHMEH
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
در لینک زیر بخوانید
http://fna.ir/4QHMEH
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
🌾🌾🌾
با این همه نبوغ
شاعران را
به نبوت راهی نیست
و شاعران - بسیارشان -
کوچکترند از
زنبور عسل
به شاعران کوچک
وحی
نازل نمیشود
#علیرضا_قزوه
کتاب #جدید
#در_کلماتم_باران_می_بارد
مجموعه شعر سپید
نشر #شهرستان_ادب
@bookonly
با این همه نبوغ
شاعران را
به نبوت راهی نیست
و شاعران - بسیارشان -
کوچکترند از
زنبور عسل
به شاعران کوچک
وحی
نازل نمیشود
#علیرضا_قزوه
کتاب #جدید
#در_کلماتم_باران_می_بارد
مجموعه شعر سپید
نشر #شهرستان_ادب
@bookonly
کتابهای دفاع مقدس به گواه تجدید چاپ و شمارگان، فروششان بسیار بالا است عامل این فروش را در چه میبیند؟
anonymous poll
فروش مردمی است – 37
👍👍👍👍👍👍👍 39%
فروش سازمانی است – 35
👍👍👍👍👍👍👍 36%
تبلیغات دستگاههای رسمی وابسته به حاکمیت موثر است – 22
👍👍👍👍 23%
آمارسازی است – 2
▫️ 2%
👥 96 people voted so far.
anonymous poll
فروش مردمی است – 37
👍👍👍👍👍👍👍 39%
فروش سازمانی است – 35
👍👍👍👍👍👍👍 36%
تبلیغات دستگاههای رسمی وابسته به حاکمیت موثر است – 22
👍👍👍👍 23%
آمارسازی است – 2
▫️ 2%
👥 96 people voted so far.
#بریده_کتاب 📖
رمان #وقتی_دلی اثر #محمدحسن_شهسواری
همه ما میدانیم که آیین و باور ما؛ شترها، جواهرات، طاقههای پارچه و بردگان ما هستند. چه محمد و چه دیگری بخواهد به آنها تعرض کند، با دین ما در افتاده است.
این رمان را انتشارات #شهرستان_ادب منتشر کرده است
@bookonly
رمان #وقتی_دلی اثر #محمدحسن_شهسواری
همه ما میدانیم که آیین و باور ما؛ شترها، جواهرات، طاقههای پارچه و بردگان ما هستند. چه محمد و چه دیگری بخواهد به آنها تعرض کند، با دین ما در افتاده است.
این رمان را انتشارات #شهرستان_ادب منتشر کرده است
@bookonly
این #کتاب را از دست ندهید
#رقص_برزیل_با_شیطان تصورتان از ورزش را عوض میکند
نقش سیاست و اقتصاد در پشت پرده ورزش قهرمانی
از نشر #اسم بخواهید
@bookonly
#رقص_برزیل_با_شیطان تصورتان از ورزش را عوض میکند
نقش سیاست و اقتصاد در پشت پرده ورزش قهرمانی
از نشر #اسم بخواهید
@bookonly
📌 این حرفها شعار نیست
🔸 اشخاص، دستگاهها، نهادها و ... هیچکدام مصداق #هنر_انقلابی نیستند. #فرهنگ_انقلابی فرهنگی است که با الحاد، سرمایهداری و ... مشکل دارد. فرهنگ انقلابی آن است که به محرومین، #مستضعفین و ... تعهد دارد.
🔸 همانطور که اسلام با اشرافیت مشکل دارد طبیعتا فرهنگ اسلامی نیز با نمادها و نمودهای فرهنگیِ اشرافی مشکل دارد. هیچگاه نمیتوان میان #فرهنگ_اشرافیت با فرهنگ سلمان و ابوذر و میثم و ... جمع بست.
🔸 وقتی سخن از فرهنگ انقلاب میزنیم، هیچگاه اشارهمان به شخص یا دستگاه وابسته به #انقلاب_اسلامی نیست، زیرا ممکن است این دستگاه هم در پیمودن مسیر دچار خطا و انحراف شود. بهتر است به جای اینکه در اشخاص متوقف بمانیم، متر و معیار را بشناسیم و با آن همه چیز را اندازه بگیریم تا بتوانیم به درک درستی از هنر انقلابی و مفاهیمی از این دست برسیم. «هنر، دمیدن روح تعهد است در کالبد انسانها» (امام خمینی ره) پس هنری که بیدارگر نباشد هنر نیست. فرقی نمیکند این هنرمند ریش داشته باشد یا نه، همین که اثرش خوابآور باشد و جامعه را به خواب ببرد و او را بیدار نکند هنر انقلابی نیست.
🔸 نمیخواهم زیاد سخن بگویم ولی باید گفت. باید گفت که هنر طرفدار اشرافیت، هنر طرفدار گردنکشان! بیشک هنر انقلابی نیست حتی اگر نهاد انقلابی آن را تولید کرده باشد. هنرمند بیخبر از درد محرومین، هنرمند بیخبر از مشکلات جامعه نه تنها هنرمند نیست بلکه انسان نیست. از این رو اگر از چنین هنرمندی #تجلیل شد نباید فکر کرد آن فرد انقلابی شده است.
🔸 فرهنگ انقلابی، فرهنگی است که باید جامعه را به سوی #امید و روشنایی رهنمون کند و زمینه پذیرش #انسان_کامل را فراهم کند. در پایان باید گفت که مبادا هنر انقلاب را به مسلخ باندبازیهای سیاسی و جناحی خود ببریم و به بهانه کسب قدرت قواعد را جابجا کنیم چون هدف برایمان مهم است و از هر وسیلهای برای رسیدن به هدف استفاده کنیم.
پ.ن: شاید بخوانید و بگویید شعاری است از نظر من این شعارها #حق است.
#حسام_آبنوس
@bookonly
🔸 اشخاص، دستگاهها، نهادها و ... هیچکدام مصداق #هنر_انقلابی نیستند. #فرهنگ_انقلابی فرهنگی است که با الحاد، سرمایهداری و ... مشکل دارد. فرهنگ انقلابی آن است که به محرومین، #مستضعفین و ... تعهد دارد.
🔸 همانطور که اسلام با اشرافیت مشکل دارد طبیعتا فرهنگ اسلامی نیز با نمادها و نمودهای فرهنگیِ اشرافی مشکل دارد. هیچگاه نمیتوان میان #فرهنگ_اشرافیت با فرهنگ سلمان و ابوذر و میثم و ... جمع بست.
🔸 وقتی سخن از فرهنگ انقلاب میزنیم، هیچگاه اشارهمان به شخص یا دستگاه وابسته به #انقلاب_اسلامی نیست، زیرا ممکن است این دستگاه هم در پیمودن مسیر دچار خطا و انحراف شود. بهتر است به جای اینکه در اشخاص متوقف بمانیم، متر و معیار را بشناسیم و با آن همه چیز را اندازه بگیریم تا بتوانیم به درک درستی از هنر انقلابی و مفاهیمی از این دست برسیم. «هنر، دمیدن روح تعهد است در کالبد انسانها» (امام خمینی ره) پس هنری که بیدارگر نباشد هنر نیست. فرقی نمیکند این هنرمند ریش داشته باشد یا نه، همین که اثرش خوابآور باشد و جامعه را به خواب ببرد و او را بیدار نکند هنر انقلابی نیست.
🔸 نمیخواهم زیاد سخن بگویم ولی باید گفت. باید گفت که هنر طرفدار اشرافیت، هنر طرفدار گردنکشان! بیشک هنر انقلابی نیست حتی اگر نهاد انقلابی آن را تولید کرده باشد. هنرمند بیخبر از درد محرومین، هنرمند بیخبر از مشکلات جامعه نه تنها هنرمند نیست بلکه انسان نیست. از این رو اگر از چنین هنرمندی #تجلیل شد نباید فکر کرد آن فرد انقلابی شده است.
🔸 فرهنگ انقلابی، فرهنگی است که باید جامعه را به سوی #امید و روشنایی رهنمون کند و زمینه پذیرش #انسان_کامل را فراهم کند. در پایان باید گفت که مبادا هنر انقلاب را به مسلخ باندبازیهای سیاسی و جناحی خود ببریم و به بهانه کسب قدرت قواعد را جابجا کنیم چون هدف برایمان مهم است و از هر وسیلهای برای رسیدن به هدف استفاده کنیم.
پ.ن: شاید بخوانید و بگویید شعاری است از نظر من این شعارها #حق است.
#حسام_آبنوس
@bookonly
امشب میخوام بهتون یک کانال کتاب معرفی کنم
👇👇👇
باشگاه کتاب خوانی محیا فضایی است برای معرفی کتب برگزیده ،سیرهای،مطالعاتی
برگزاری مسابقات ماهیانه کتاب و...
خوشحال میشیم همراهمان باشید و با نظراتتان ما را در گسترش فرهنگ کتاب خوانی یاری رسانید.
آیدی مدیر کانال:
@mahya_kanoon
آدرس کانال:
https://t.me/joinchat/AAAAAEJKz_dy1pTZgTh7yw
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
👇👇👇
باشگاه کتاب خوانی محیا فضایی است برای معرفی کتب برگزیده ،سیرهای،مطالعاتی
برگزاری مسابقات ماهیانه کتاب و...
خوشحال میشیم همراهمان باشید و با نظراتتان ما را در گسترش فرهنگ کتاب خوانی یاری رسانید.
آیدی مدیر کانال:
@mahya_kanoon
آدرس کانال:
https://t.me/joinchat/AAAAAEJKz_dy1pTZgTh7yw
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
Forwarded from Me
مجموعه شعری چهارجلدی برای مخاطبان خردسال
با موضوع آگاهیبخشی به آنها درباره مراقبت از خود
در برابر آزارهای جسمی و جنسی
@Ketabkhon
با موضوع آگاهیبخشی به آنها درباره مراقبت از خود
در برابر آزارهای جسمی و جنسی
@Ketabkhon
ساعتی با «علی مؤذنی» به صرف نوشیدنی کوبایی
اصلا یادم نبود. یعنی فراموش کرده بودم. داشتم میرفتم یک برنامه دیگر تا گزارشی تهیه کنم ولی ناگهان مثل برق گرفتهها اطلاعیهاش از برابر چشمانم رد شدو از جا پریدم. سریع به دبیرم گفتم ساعت 5 میخواهم بروم برای «صف امضا»!
یکی - دو روز قبل از این خبردار شدم که قرار است سهشنبه(27تیر) ساعت 17 در کتابفروشی ترنجستان سروش، #علی_مؤذنی به خاطر تازهترین رمانش با مخاطبان رو در رو شود و کتابش را برای آنها امضا کند.
کمی به ساعت 5 مانده، از خبرگزاری خارج شدم و از آنجا که زمان داشتم پیاده تا #ترنجستان_سروش رفتم. یعنی از میدان فردوسی تا جایی بین خیابانهای فلسطین و ابوریحان در خیابان انقلاب اسلامی.
ترنجستان سروش! فضایی دوست داشتنی که میتوان ساعتها بدون نگرانی لابلای کتابها چرخید و کتابها را ورق زد. حتی روی صندلیهای چرمی که در بین قفسهها گذاشته شده نشست و کتاب مورد نظر را تورق کرد. کتابفروشیای که باید کتابفروشهای خوب و کارشناسان فروش خوبش را نیز به مزایای دیگرش اضافه کرد. افرادی که خیالت راحت است که فروشنده نیستند بلکه هرکدام برای خودشان یک پا کتابشناس هستند.
وقتی رسیدم متوجه تغییرات متناسب با برنامه امروز در کتابفروشی شدم. یکی از ویترینها با کتابهای علی مؤذنی تزیین شده بود و تصویر بزرگ شده او در پیشانی فروشگاه خودنمایی میکرد. این یعنی اینجا خبرهایی است!
از در که وارد شدم «علی مؤذنی» را دیدم که برخی دورش حلقه زده بودند و گرم گفتوگو بودند. برای اینکه سخنشان را قطع نکرده باشم یکی از رفقای کتابفروش را پیدا کردم و با او سلام و احوالپرسی کردم. در همین حین توجه نویسنده «خوشنشین» به سمت ما جلب شد و اینجا بود که وارد حلقه نزدیکان به علی مؤذنی شدم. سلام و احوال و پرسی و تعارفات اولیه سپری شد و برای اینکه دیگر افراد را دیده باشم از جمعشان جدا شدم.
کمی به عادت مالوف میان قفسه کتابها گشت زدم و کتابها را سبک و سنگین کردم. چندتایی را ورق زدم. در یک سوی فروشگاه میزی گذاشته بودند. روبرویش دوربینی قرار داده بودند و مشخص بود محور اصلی برنامه این نقطه است. طبیعتا علی مؤذنی پشت آن میز مینشیند و با مخاطبان رو در رو میشود. رمانش را امضا میکند و احیانا عکس یادگاری.
تا زمان آغاز برنامه با رفقایی که در کتابفروشی بودند گپ زدم و حتی سری به بخش کودک و نوجوان فروشگاه در طبقه دوم زدم و با کارشناسان بخش کودک نیز همکلام شدم.
دیگر انتظارها به سر آمد و جمعیتی که تا پیش از این در فروشگاه میان قفسهها میچرخیدند با دعوت رفقای نشر #اسم که رمان مؤذنی را چاپ کرده در یک صف قرار گرفتند تا با علی مؤذنی همکلام شوند.
#آپارتمان_روباز عنوان آخرین رمان نویسنده «مامور» است. «آپارتمان روباز»ی که به گفته مؤذنی در حال و هوای رمانهای اجتماعی است و جوانان ارتباط بیشتری با آن برقرار خواهند کرد. به ترکیب سنی حضار نیز که نگاه میکردم جوانان بیشتر حضور داشتند و البته تعدادی هم بودند کسانی که سالهای جوانی را چندی پیش پشت سر گذاشته بودند.
علی مؤذنی نویسنده صبوری است. اهل حاشیه رفتن نیست و با وجود اینکه طی چند سال گذشته برای یکی از آثارش با عنوان «دوازدهم» حاشیه درست شده، اما هیچگاه وارد حواشی نشد و همواره سعی کرد با آرامش مطالبه خود را مطرح کند. نویسندهای که نوشتن برایش مطرح است.
در جلسه امروز هم با همان آرامشی که از علی مؤذنی خبر داشتم با مخاطبان رو در رو میشد و حتی بازخورد آثار دیگرش را نیز میگرفت. از آنها پیرامون آثارش سوال میکرد و با خوشرویی با آنها مواجه میشد.
کمی که از حجم صف کاسته شد سراغ او رفتم و با هم در مورد مسائل مختلف گپ زدیم. او از وضعیت فعالیت در رسانه پرسید. از مسائلی که بتوان اخبار حوزه فرهنگ را به مخاطب رساند نیز سخن گفته شد.
همچنان برخی برای امضای کتاب و صحبت کردن با علی مؤذنی به او رجوع میکردند و او نیز با صبر پذیرای آنها بود. نکتهای که بود همه برای مؤذنی آمده بودند و به بهانه این نویسنده و تازهترین اثرش، دیداری هم با کتابهای نازنین تازه میکردند.
نشر «اسم» با نوشیدنیهای طبیعی و شیرینی از حاضرین پذیرایی میکرد. خاکشی (که با نام خاکشیر نیز شناخته میشود)، موهیتو (همان نوشیدنی لیمو و نعناع که ظاهرا خاستگاهی کوبایی دارد) و شیرینیها مختلف.
بیش از یک ساعت از آغاز برنامه سپری شده بود که تصمیم گرفتم کتابفروشی ترنجستان سروش را ترک کنم. با علی مؤذنی خداحافظی کردم و از فروشگاه خارج شدم. به سوی خبرگزاری راهی شدم. پیاده، در گرمای هوایی که دیگر رمق نداشت.
#حسام_آبنوس
http://fna.ir/2CMVUT
@bookonly
اصلا یادم نبود. یعنی فراموش کرده بودم. داشتم میرفتم یک برنامه دیگر تا گزارشی تهیه کنم ولی ناگهان مثل برق گرفتهها اطلاعیهاش از برابر چشمانم رد شدو از جا پریدم. سریع به دبیرم گفتم ساعت 5 میخواهم بروم برای «صف امضا»!
یکی - دو روز قبل از این خبردار شدم که قرار است سهشنبه(27تیر) ساعت 17 در کتابفروشی ترنجستان سروش، #علی_مؤذنی به خاطر تازهترین رمانش با مخاطبان رو در رو شود و کتابش را برای آنها امضا کند.
کمی به ساعت 5 مانده، از خبرگزاری خارج شدم و از آنجا که زمان داشتم پیاده تا #ترنجستان_سروش رفتم. یعنی از میدان فردوسی تا جایی بین خیابانهای فلسطین و ابوریحان در خیابان انقلاب اسلامی.
ترنجستان سروش! فضایی دوست داشتنی که میتوان ساعتها بدون نگرانی لابلای کتابها چرخید و کتابها را ورق زد. حتی روی صندلیهای چرمی که در بین قفسهها گذاشته شده نشست و کتاب مورد نظر را تورق کرد. کتابفروشیای که باید کتابفروشهای خوب و کارشناسان فروش خوبش را نیز به مزایای دیگرش اضافه کرد. افرادی که خیالت راحت است که فروشنده نیستند بلکه هرکدام برای خودشان یک پا کتابشناس هستند.
وقتی رسیدم متوجه تغییرات متناسب با برنامه امروز در کتابفروشی شدم. یکی از ویترینها با کتابهای علی مؤذنی تزیین شده بود و تصویر بزرگ شده او در پیشانی فروشگاه خودنمایی میکرد. این یعنی اینجا خبرهایی است!
از در که وارد شدم «علی مؤذنی» را دیدم که برخی دورش حلقه زده بودند و گرم گفتوگو بودند. برای اینکه سخنشان را قطع نکرده باشم یکی از رفقای کتابفروش را پیدا کردم و با او سلام و احوالپرسی کردم. در همین حین توجه نویسنده «خوشنشین» به سمت ما جلب شد و اینجا بود که وارد حلقه نزدیکان به علی مؤذنی شدم. سلام و احوال و پرسی و تعارفات اولیه سپری شد و برای اینکه دیگر افراد را دیده باشم از جمعشان جدا شدم.
کمی به عادت مالوف میان قفسه کتابها گشت زدم و کتابها را سبک و سنگین کردم. چندتایی را ورق زدم. در یک سوی فروشگاه میزی گذاشته بودند. روبرویش دوربینی قرار داده بودند و مشخص بود محور اصلی برنامه این نقطه است. طبیعتا علی مؤذنی پشت آن میز مینشیند و با مخاطبان رو در رو میشود. رمانش را امضا میکند و احیانا عکس یادگاری.
تا زمان آغاز برنامه با رفقایی که در کتابفروشی بودند گپ زدم و حتی سری به بخش کودک و نوجوان فروشگاه در طبقه دوم زدم و با کارشناسان بخش کودک نیز همکلام شدم.
دیگر انتظارها به سر آمد و جمعیتی که تا پیش از این در فروشگاه میان قفسهها میچرخیدند با دعوت رفقای نشر #اسم که رمان مؤذنی را چاپ کرده در یک صف قرار گرفتند تا با علی مؤذنی همکلام شوند.
#آپارتمان_روباز عنوان آخرین رمان نویسنده «مامور» است. «آپارتمان روباز»ی که به گفته مؤذنی در حال و هوای رمانهای اجتماعی است و جوانان ارتباط بیشتری با آن برقرار خواهند کرد. به ترکیب سنی حضار نیز که نگاه میکردم جوانان بیشتر حضور داشتند و البته تعدادی هم بودند کسانی که سالهای جوانی را چندی پیش پشت سر گذاشته بودند.
علی مؤذنی نویسنده صبوری است. اهل حاشیه رفتن نیست و با وجود اینکه طی چند سال گذشته برای یکی از آثارش با عنوان «دوازدهم» حاشیه درست شده، اما هیچگاه وارد حواشی نشد و همواره سعی کرد با آرامش مطالبه خود را مطرح کند. نویسندهای که نوشتن برایش مطرح است.
در جلسه امروز هم با همان آرامشی که از علی مؤذنی خبر داشتم با مخاطبان رو در رو میشد و حتی بازخورد آثار دیگرش را نیز میگرفت. از آنها پیرامون آثارش سوال میکرد و با خوشرویی با آنها مواجه میشد.
کمی که از حجم صف کاسته شد سراغ او رفتم و با هم در مورد مسائل مختلف گپ زدیم. او از وضعیت فعالیت در رسانه پرسید. از مسائلی که بتوان اخبار حوزه فرهنگ را به مخاطب رساند نیز سخن گفته شد.
همچنان برخی برای امضای کتاب و صحبت کردن با علی مؤذنی به او رجوع میکردند و او نیز با صبر پذیرای آنها بود. نکتهای که بود همه برای مؤذنی آمده بودند و به بهانه این نویسنده و تازهترین اثرش، دیداری هم با کتابهای نازنین تازه میکردند.
نشر «اسم» با نوشیدنیهای طبیعی و شیرینی از حاضرین پذیرایی میکرد. خاکشی (که با نام خاکشیر نیز شناخته میشود)، موهیتو (همان نوشیدنی لیمو و نعناع که ظاهرا خاستگاهی کوبایی دارد) و شیرینیها مختلف.
بیش از یک ساعت از آغاز برنامه سپری شده بود که تصمیم گرفتم کتابفروشی ترنجستان سروش را ترک کنم. با علی مؤذنی خداحافظی کردم و از فروشگاه خارج شدم. به سوی خبرگزاری راهی شدم. پیاده، در گرمای هوایی که دیگر رمق نداشت.
#حسام_آبنوس
http://fna.ir/2CMVUT
@bookonly
خبرگزاری فارس
خبرگزاری فارس - ساعتی با «علی مؤذنی» به صرف نوشیدنی کوبایی
علی مؤذنی به بهانه جشن امضای تازهترین رمانش با عنوان «آپارتمان روباز» که نشر اسم منتشر کرده با مخاطبانش همکلام شد.
یک کتاب شریف پر از حس های خوب
مجموعه داستان #شغل_شریف یک #کتاب شریف است
کتابی که پر از حس خوب است و داستان های آن پر از امید و زندگی است
شخصیت هایش با زندگی در ارتباط هستند و زندگی میکنند
این داستان را نشر #سوره_مهر منتشر کرده ولی بسیار مظلوم مانده
حتی خود رفقای سوره مهر هم از وجود چنین کتابی خبر نداشتند
توصیه میکنم بخوانید داستان های شیرین این کتاب که بوی سنت و زندگی میدهد
#محمدعلی_جعفری این کتاب را نوشته است
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
مجموعه داستان #شغل_شریف یک #کتاب شریف است
کتابی که پر از حس خوب است و داستان های آن پر از امید و زندگی است
شخصیت هایش با زندگی در ارتباط هستند و زندگی میکنند
این داستان را نشر #سوره_مهر منتشر کرده ولی بسیار مظلوم مانده
حتی خود رفقای سوره مهر هم از وجود چنین کتابی خبر نداشتند
توصیه میکنم بخوانید داستان های شیرین این کتاب که بوی سنت و زندگی میدهد
#محمدعلی_جعفری این کتاب را نوشته است
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
Forwarded from تراوشات
برشی از #کتاب این روزها 📖📚
صدایش در چاوشیخوانی حاجمرتضی گم شد.
روحی که کند گریه به تو، روح لطیفیست...نفسی که نرفته ره تو، نفس ضعیفیست ... ارباب خجالت نکشم، عار ندارم ... حمالی دربار تو هم شغل شریفیست
زری چشمکی به غلامحسین زد و گفت: «بابات با این سر و صدا داره به پسراش اعلام نوکری میکنه!»
حاج مرتضی لب پله داشت پاشنه گیوهاش را بالا میزد. چاوشیاش که تمام میشد، باید پسراش شق و رق وسط حیاط حاضر میشدند. خوش نداشت بعد از طلوع آفتاب از خانه بزند بیرون. اگر میفهمید یکی از بچههایش بغد از نماز خوابیده، آن روز از کار خبری نبود. میگفت: «آدمی که بینالطلوعین بیدار نبوده، رزقش رفته تو جیب یکی دیگه.»
#محمدعلی_جعفری
مجموعه داستان #شغل_شریف
انتشارات سوره مهر
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
صدایش در چاوشیخوانی حاجمرتضی گم شد.
روحی که کند گریه به تو، روح لطیفیست...نفسی که نرفته ره تو، نفس ضعیفیست ... ارباب خجالت نکشم، عار ندارم ... حمالی دربار تو هم شغل شریفیست
زری چشمکی به غلامحسین زد و گفت: «بابات با این سر و صدا داره به پسراش اعلام نوکری میکنه!»
حاج مرتضی لب پله داشت پاشنه گیوهاش را بالا میزد. چاوشیاش که تمام میشد، باید پسراش شق و رق وسط حیاط حاضر میشدند. خوش نداشت بعد از طلوع آفتاب از خانه بزند بیرون. اگر میفهمید یکی از بچههایش بغد از نماز خوابیده، آن روز از کار خبری نبود. میگفت: «آدمی که بینالطلوعین بیدار نبوده، رزقش رفته تو جیب یکی دیگه.»
#محمدعلی_جعفری
مجموعه داستان #شغل_شریف
انتشارات سوره مهر
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA