پرفروشترین #کتاب های سال ۹۵
منبع: #فارس http://fna.ir/A6WO30
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
منبع: #فارس http://fna.ir/A6WO30
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
پرفروشهای #کودک و #نوجوان در سال ۹۵
منبع: #فارس http://fna.ir/A6WO30
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
منبع: #فارس http://fna.ir/A6WO30
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
تراوشات via @vote
به نظر شما طرح #عیدانه_کتاب موفق بوده است؟ بلی – 30 👍👍👍👍👍👍👍 38% اصلا با این طرح آشنا نیستم – 27 👍👍👍👍👍👍 35% خیر – 21 👍👍👍👍👍 27% 👥 78 people voted so far.
نظر یکی از فعالان حوزه #کتاب در ارتباط با #عیدانه_کتاب
به نظرم این طرح در شهرستانها خیلی خیلی تاثیر داره، همین چند روزی که به کمک دوستی در یکی از کتابفروشیهای شهرکرد در ایام نوروز رفتم تاثیر این طرح را برای بار چندم مثل طرح های تابستانه و پاییزه دیدم.
اگر مسئولین فروشگاهها یه همت کوچک در اطلاع رسانی و تبلیغات بکنند خیلی تاثیر داره، علیرغم اینکه معتقدم تخفیف چاره اولیه و مناسب برای تشویق و ترغیب مردم به خریدن کتاب نیست ولی گویا این گونه طرحها در شهرستانها به خصوص شهرستانهای ضعیف از لحاظ درآمدی خیلی جواب میدهد.
خلاصه اینکه حتی اگه به جای بنهای نمایشگاه های استانی طرحهای تخفیفی در اختیار فروشگاههای استانی قرار بگیرد خیلی خیلی به اقتصاد نشر و کتاب و کتابفروشیها کمک میشود.
#مسعود_اسماعیلی
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
به نظرم این طرح در شهرستانها خیلی خیلی تاثیر داره، همین چند روزی که به کمک دوستی در یکی از کتابفروشیهای شهرکرد در ایام نوروز رفتم تاثیر این طرح را برای بار چندم مثل طرح های تابستانه و پاییزه دیدم.
اگر مسئولین فروشگاهها یه همت کوچک در اطلاع رسانی و تبلیغات بکنند خیلی تاثیر داره، علیرغم اینکه معتقدم تخفیف چاره اولیه و مناسب برای تشویق و ترغیب مردم به خریدن کتاب نیست ولی گویا این گونه طرحها در شهرستانها به خصوص شهرستانهای ضعیف از لحاظ درآمدی خیلی جواب میدهد.
خلاصه اینکه حتی اگه به جای بنهای نمایشگاه های استانی طرحهای تخفیفی در اختیار فروشگاههای استانی قرار بگیرد خیلی خیلی به اقتصاد نشر و کتاب و کتابفروشیها کمک میشود.
#مسعود_اسماعیلی
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
معرفی یک #کتاب از یک کانال خوب برای مادران دلسوز
خدایا! تو چه رنگی هستی؟
خدایا! آیا تو هم کتاب می خوانی؟
خدایا! آیا می توانم تلفنی با تو حرف بزنم؟
خدایا! چرا به ما هم مثل گوسفندها لباس پشمی نداده ای؟
خدایا! آیا در بهشت هم می توانیم اسب سواری کنیم؟
🍭خدایی که پیامبران به ما معرفی کرده اند، خدایی مهربان، کریم و دوست داشتنی است که همه جا حضور دارد و همیشه کنار ما است.
💌کتاب #خدایا_اجازه حاصل تلاش حجت الاسلام _غلامرضا_حیدری_ابهری در بیان مفاهیم توحیدی برای کودکان است و فرصتی فراهم کرده تا کودکان، علاوه بر ارتقای باورهای اعتقادی و دریافت برخی پرسشهای دینی خود، حضور نزدیک خدای پیامبران را احساس کرده 🍧طعم انس با او را بچشند و🎼 صدای او را با گوش فطرت بشنوند.
این اثر فاخر معنوی، که برگزیده هجدمین جشنواره کتاب #کودک و #نوجوان کانون پرورش فکری🏅 می باشد، از سوی وزارت آموزش و پرورش مناسب برای دانش آموزان سالهای اول، دوم، سوم معرفی شده است.
کانال #بچه_های_ایران معرف آثاری است که برای فرزندان شما مفید است و آثار معرفی شده اغلب توسط مادران تهیه شده و مورد اطمینان است ⬅ @neshatekoodakane
#معرفی_کانال
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
خدایا! تو چه رنگی هستی؟
خدایا! آیا تو هم کتاب می خوانی؟
خدایا! آیا می توانم تلفنی با تو حرف بزنم؟
خدایا! چرا به ما هم مثل گوسفندها لباس پشمی نداده ای؟
خدایا! آیا در بهشت هم می توانیم اسب سواری کنیم؟
🍭خدایی که پیامبران به ما معرفی کرده اند، خدایی مهربان، کریم و دوست داشتنی است که همه جا حضور دارد و همیشه کنار ما است.
💌کتاب #خدایا_اجازه حاصل تلاش حجت الاسلام _غلامرضا_حیدری_ابهری در بیان مفاهیم توحیدی برای کودکان است و فرصتی فراهم کرده تا کودکان، علاوه بر ارتقای باورهای اعتقادی و دریافت برخی پرسشهای دینی خود، حضور نزدیک خدای پیامبران را احساس کرده 🍧طعم انس با او را بچشند و🎼 صدای او را با گوش فطرت بشنوند.
این اثر فاخر معنوی، که برگزیده هجدمین جشنواره کتاب #کودک و #نوجوان کانون پرورش فکری🏅 می باشد، از سوی وزارت آموزش و پرورش مناسب برای دانش آموزان سالهای اول، دوم، سوم معرفی شده است.
کانال #بچه_های_ایران معرف آثاری است که برای فرزندان شما مفید است و آثار معرفی شده اغلب توسط مادران تهیه شده و مورد اطمینان است ⬅ @neshatekoodakane
#معرفی_کانال
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
تراوشات
یک ترجمه عالی از #کتاب نویسنده برنده #نوبل_ادبیات https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
رمزگشایی از یک راز
همیشه رازها جذاب هستند و آنهایی که رازی را میدانند در کانون توجه قرار دارند تا بلکه بتوانند گوشهای از راز آنها را کشف کنند. از این رو همیشه وقتی سخن از راز به میان میآید پردهای از مِه در ذهن شنونده شکل میگیرد و شنونده را ترغیب میکند تا سر از راز موجود در بیاورد.
حادثه اتمی چرنوبیل که در آوریل 1986 روی داد تنها یک آتشسوزی (آنطور که دستگاههای اطلاعرسانی شوروی اعلام کردند) نبود هرچند سران شوروی تلاش کردند تا با مخفی کردن واقعیت روی آن سرپوش بگذارند اما به سرعت و خیلی زود همه از اصل ماجرا با خبر شدند و ابعاد فجیع این حادثه برای همه روشن شد.
کتاب «زمزمههای چرنوبیل» اثر سویتلانا آلکسیویچ نویسنده برنده جایزه نوبل ادبیات 2015 را باید اثری دانست که تلاش کرده راز حادثه اتمی چرنوبیل را برای خواننده بازگو کند.
از این کتاب تا پیش از برنده نوبل شدن نویسنده در ایران نامی نبود ولی پس از اعلام نام نویسنده ناشران دست به کار شدند تا آثار این نویسنده را ترجمه کنند که مشاهده شده این سرعت گاهی از کیفیت اثر میکاهد اما شهرام همتزاده عضو هیات علمی و مدیر گروه زبان روسی دانشگاه شهید بهشتی پس از گذشت یک سال و خوابیدن تب ترجمه آثار نوبلیست بلاورسی ترجمهای از کتاب روسی این نویسنده را وارد بازار کتاب کرده است.
این کتاب که باید آن را یک دایرةالمعارف شورویشناسی خواند (به خاطر پاورقیهایی که مترجم بر آن زده و توضیحاتی که پیرامون اصطلاحات به خواننده داده است) اثری است که خواننده حین خواندن آن دچار اضطراب و تشویش میشود و خود را در میان معرکه چرنوبیل و حتی روی قلب رآکتور چرنوبیل حس میکند.
این کتاب روایت با «بیل» به جنگ «اتم» رفتن است، ملتی که هیچ ذهنیتی از اتم نداشتند و تنها تصویری که از اتم داشتند بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی بود و دولت شوروی اتم خود را اتم صلحامیز معرفی کرده بود و از این رو مردم ساکن چرنوبیل تصور نمیکردند که اتم صلحامیز خطرناک باشد. هنگام روی دادن این فاجعه آتشنشانان و مهارکنندگان با بیل و وسایل ابتدایی به جنگ رآکتور رفتند.
این کتاب که حاصل بیش از 500 مصاحبه با حادثهدیدگان و شاهدان فاجعه چرنوبیل بوده است یک تاریخ شفاهی به معنای کامل است و نویسنده کوشیده هیچکسی را از قلم نیندازد، کودکان، معلمان، پدران و مادران، آتش نشانان، پزشکان، متخصصان، نیروهای داوطلب، اهالی چرنوبیل و روستاها و شهرهای اطراف و ... همه در این کتاب دیدههای خود از چرنوبیل را بازگو کردهاند.
خواننده در این کتاب با حادثهای سیاه روبرو میشود، «چرنوبیل واقعهای سیاه است و رنگ دیگری ندارد» این تک جملهای از یکی از کسانی است که عکس میگرفته البته این عکسها برای سالهای پس از فاجعه است زیرا در زمان این اتفاق اجازه تصویربرداری مگر جز روایت قهرمانیهای فرزندان شوروی به کسی داده نمیشده از این رو تصاویر و عکسها اغلب نابود شدهاند.
پس از فاجعه چرنوبیل یک امپراتوری عظیم تَرَک برداشت و این سرآغازی بر فروپاشی امپراتوری شوروی بود. که باید آن را مهمترین ضربه بر پیکره این امپراتوری دانست.
این در حالی است که امروز کمتر پیرامون این فاجعه حرف زده میشود و به عبارتی تاریخ چرنوبیلیها را حذف کرده است و اثری از آنها در تاریخ نیست و این کتاب آنها را در تاریخ ماندگار کرده است.
این انفجار به قدری حساس بوده که در آن برهه امکان آلوده شدن گسترده اروپا را تهدید میکرده است: «لحظاتی بود که امکان خطر انفجار اتمی وجود داشت و باید آبهای زیرسطحی از زیر راکتور تخلیه میشد تا اورانیوم و گرافیت مذاب وارد آب نشود، که در این صورت علاوه بر آب، یک بحران عظیم دیگر هم رخ میداد. انفجار میتوانست سه تا پنج مگاتن باشد. در این صورت نه فقط کیِف و مینسک، بلکه قسمت اعظم اروپا هم غیر قابل سکونت میشد»(صفحه 305)
این کتاب که باید آن را تصویری هولناک از یکی از فجایع اتمی قرن بیستم دانست با ترجمه شهرام همتزاده در 500 صفحه با قیمت 32 هزار تومان از سوی نشر کتاب نیستان روانه بازار کتاب شده است.
#حسام_آبنوس
منبع #فارس
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
همیشه رازها جذاب هستند و آنهایی که رازی را میدانند در کانون توجه قرار دارند تا بلکه بتوانند گوشهای از راز آنها را کشف کنند. از این رو همیشه وقتی سخن از راز به میان میآید پردهای از مِه در ذهن شنونده شکل میگیرد و شنونده را ترغیب میکند تا سر از راز موجود در بیاورد.
حادثه اتمی چرنوبیل که در آوریل 1986 روی داد تنها یک آتشسوزی (آنطور که دستگاههای اطلاعرسانی شوروی اعلام کردند) نبود هرچند سران شوروی تلاش کردند تا با مخفی کردن واقعیت روی آن سرپوش بگذارند اما به سرعت و خیلی زود همه از اصل ماجرا با خبر شدند و ابعاد فجیع این حادثه برای همه روشن شد.
کتاب «زمزمههای چرنوبیل» اثر سویتلانا آلکسیویچ نویسنده برنده جایزه نوبل ادبیات 2015 را باید اثری دانست که تلاش کرده راز حادثه اتمی چرنوبیل را برای خواننده بازگو کند.
از این کتاب تا پیش از برنده نوبل شدن نویسنده در ایران نامی نبود ولی پس از اعلام نام نویسنده ناشران دست به کار شدند تا آثار این نویسنده را ترجمه کنند که مشاهده شده این سرعت گاهی از کیفیت اثر میکاهد اما شهرام همتزاده عضو هیات علمی و مدیر گروه زبان روسی دانشگاه شهید بهشتی پس از گذشت یک سال و خوابیدن تب ترجمه آثار نوبلیست بلاورسی ترجمهای از کتاب روسی این نویسنده را وارد بازار کتاب کرده است.
این کتاب که باید آن را یک دایرةالمعارف شورویشناسی خواند (به خاطر پاورقیهایی که مترجم بر آن زده و توضیحاتی که پیرامون اصطلاحات به خواننده داده است) اثری است که خواننده حین خواندن آن دچار اضطراب و تشویش میشود و خود را در میان معرکه چرنوبیل و حتی روی قلب رآکتور چرنوبیل حس میکند.
این کتاب روایت با «بیل» به جنگ «اتم» رفتن است، ملتی که هیچ ذهنیتی از اتم نداشتند و تنها تصویری که از اتم داشتند بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی بود و دولت شوروی اتم خود را اتم صلحامیز معرفی کرده بود و از این رو مردم ساکن چرنوبیل تصور نمیکردند که اتم صلحامیز خطرناک باشد. هنگام روی دادن این فاجعه آتشنشانان و مهارکنندگان با بیل و وسایل ابتدایی به جنگ رآکتور رفتند.
این کتاب که حاصل بیش از 500 مصاحبه با حادثهدیدگان و شاهدان فاجعه چرنوبیل بوده است یک تاریخ شفاهی به معنای کامل است و نویسنده کوشیده هیچکسی را از قلم نیندازد، کودکان، معلمان، پدران و مادران، آتش نشانان، پزشکان، متخصصان، نیروهای داوطلب، اهالی چرنوبیل و روستاها و شهرهای اطراف و ... همه در این کتاب دیدههای خود از چرنوبیل را بازگو کردهاند.
خواننده در این کتاب با حادثهای سیاه روبرو میشود، «چرنوبیل واقعهای سیاه است و رنگ دیگری ندارد» این تک جملهای از یکی از کسانی است که عکس میگرفته البته این عکسها برای سالهای پس از فاجعه است زیرا در زمان این اتفاق اجازه تصویربرداری مگر جز روایت قهرمانیهای فرزندان شوروی به کسی داده نمیشده از این رو تصاویر و عکسها اغلب نابود شدهاند.
پس از فاجعه چرنوبیل یک امپراتوری عظیم تَرَک برداشت و این سرآغازی بر فروپاشی امپراتوری شوروی بود. که باید آن را مهمترین ضربه بر پیکره این امپراتوری دانست.
این در حالی است که امروز کمتر پیرامون این فاجعه حرف زده میشود و به عبارتی تاریخ چرنوبیلیها را حذف کرده است و اثری از آنها در تاریخ نیست و این کتاب آنها را در تاریخ ماندگار کرده است.
این انفجار به قدری حساس بوده که در آن برهه امکان آلوده شدن گسترده اروپا را تهدید میکرده است: «لحظاتی بود که امکان خطر انفجار اتمی وجود داشت و باید آبهای زیرسطحی از زیر راکتور تخلیه میشد تا اورانیوم و گرافیت مذاب وارد آب نشود، که در این صورت علاوه بر آب، یک بحران عظیم دیگر هم رخ میداد. انفجار میتوانست سه تا پنج مگاتن باشد. در این صورت نه فقط کیِف و مینسک، بلکه قسمت اعظم اروپا هم غیر قابل سکونت میشد»(صفحه 305)
این کتاب که باید آن را تصویری هولناک از یکی از فجایع اتمی قرن بیستم دانست با ترجمه شهرام همتزاده در 500 صفحه با قیمت 32 هزار تومان از سوی نشر کتاب نیستان روانه بازار کتاب شده است.
#حسام_آبنوس
منبع #فارس
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
تراوشات
پیشنهاد عیدانه خواندن https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
بخشی از یک #کتاب 📚📚📚📚
- وکیل باید ظالم شکن باشد، نه عاجزشکن؛ باید فقیرنواز باشد، نه مردم آزار؛ باید امین و بردبار باشد، باید قول درست باشد
- این وکلا اکثریت هواخواه شاهند، چون پول ها میگیرند و خصوصیت ها دیده اند و بند و بست ها دارند. روز عمامه سر می گذارند به مجلس می روند، شب کلاه سر می گذارند به دربار می روند.
رمان #بی_کتابی
#محمدرضا_شرفی_خبوشان
#شهرستان_ادب
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
- وکیل باید ظالم شکن باشد، نه عاجزشکن؛ باید فقیرنواز باشد، نه مردم آزار؛ باید امین و بردبار باشد، باید قول درست باشد
- این وکلا اکثریت هواخواه شاهند، چون پول ها میگیرند و خصوصیت ها دیده اند و بند و بست ها دارند. روز عمامه سر می گذارند به مجلس می روند، شب کلاه سر می گذارند به دربار می روند.
رمان #بی_کتابی
#محمدرضا_شرفی_خبوشان
#شهرستان_ادب
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
هو الحق
.
مجموعه شعر 《نماشم》(گویش محلی نماز شام) آخرین مجموعه منتشر شده از مرتضی امیری اسفندقه شاعر شناخته شده معاصر است.
《نماشم》که در بردارنده 86 قطعه شعر نیمایی، 35 غزل، 3 قطعه و 40 رباعی است در سال 1392 توسط انتشارات جمهوری به بازار کتاب عرضه شد.
پیش از این مرتضی امیری اسفندقه بیشتر با قالب قصیده شناخته می شد و با اشعار متعددی در این قالب خود را به عنوان قصیده سرای معاصر مطرح کرده بود. وی با انتشار این کتاب نشان داد تبحر قابل توجهی در سرایش قوالب دیگر خصوصا قالب مهجور نیمایی دارد. البته پیش از این هم شعرهای دیگری از امیری در قوالبی غیر از قصیده در خاطر مخاطبین شعر به یادگار مانده بود، که از این میان میتوان به نیمایی بسیار معروف 《کدام استقلال؟ کدام پیروزی؟》اشاره کرد، شعری که عاقبت بن مایه اصلی مستند مسعود ده نمکی با همین نام قرار گرفت.
در آخر گفتنی است که مجموعه شعر 《نماشم》در 260 صفحه و با قیمت دوازده هزار تومان در اختیار علاقمندان شعر معاصر قرار دارد.
معرفی از #امین_اکبری
#شعر
#شعر_نیمایی
#نماشم
#مرتضی_امیری_اسفندقه
#نشر_جمهوری
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
.
مجموعه شعر 《نماشم》(گویش محلی نماز شام) آخرین مجموعه منتشر شده از مرتضی امیری اسفندقه شاعر شناخته شده معاصر است.
《نماشم》که در بردارنده 86 قطعه شعر نیمایی، 35 غزل، 3 قطعه و 40 رباعی است در سال 1392 توسط انتشارات جمهوری به بازار کتاب عرضه شد.
پیش از این مرتضی امیری اسفندقه بیشتر با قالب قصیده شناخته می شد و با اشعار متعددی در این قالب خود را به عنوان قصیده سرای معاصر مطرح کرده بود. وی با انتشار این کتاب نشان داد تبحر قابل توجهی در سرایش قوالب دیگر خصوصا قالب مهجور نیمایی دارد. البته پیش از این هم شعرهای دیگری از امیری در قوالبی غیر از قصیده در خاطر مخاطبین شعر به یادگار مانده بود، که از این میان میتوان به نیمایی بسیار معروف 《کدام استقلال؟ کدام پیروزی؟》اشاره کرد، شعری که عاقبت بن مایه اصلی مستند مسعود ده نمکی با همین نام قرار گرفت.
در آخر گفتنی است که مجموعه شعر 《نماشم》در 260 صفحه و با قیمت دوازده هزار تومان در اختیار علاقمندان شعر معاصر قرار دارد.
معرفی از #امین_اکبری
#شعر
#شعر_نیمایی
#نماشم
#مرتضی_امیری_اسفندقه
#نشر_جمهوری
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
《ابر (1)》
بادش به غبغب است و
از آن منبر
فراز
می خواهد از بهار بگوید
از آیه ای که هرگز آن را
ندیده است
از سوره ای که از آن
بویی نبرده است
هی سرفه می کند
هی عطسه می زند
نم پس نمی دهد ولی از فرط کبر و ناز
بادش به غبغب است و از آن منبر
فراز
می خواهد از بهار بگوید
از آسمان باز
خشک است و باغ را
به ریا می دهد فریب
سجاده
آب می کشد
این ابر
بی نماز
■■■
《دیوار》
دیوار
آکنده از یاس
پوشیده از گـل هم که باشد
دیوار
سرشار از پروانه و پیچک
لبریز از گنجشک و بلبل هم که باشد
دیوار
بینِ زمین و آسمان پل هم که باشد سدِّ دیدار است
دیوار
دیوار است
■■■
《شتاب》
آن جا
در آن کرانه
آن جاده های باریک
این جا
در این میانه
این شهر پر ترافیک
دیدارها
چه کوتاه!
دیدارها
چه تاریک!
■■■
《پرسش 4》
با توام!
دانستی
مرگ یعنی چه سر آخر
یا نه؟
کرمی از پیله برون می آید
می شود پروانه
#شعر_نیمایی
#مرتضی_امیری_اسفندقه
#نماشم
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
بادش به غبغب است و
از آن منبر
فراز
می خواهد از بهار بگوید
از آیه ای که هرگز آن را
ندیده است
از سوره ای که از آن
بویی نبرده است
هی سرفه می کند
هی عطسه می زند
نم پس نمی دهد ولی از فرط کبر و ناز
بادش به غبغب است و از آن منبر
فراز
می خواهد از بهار بگوید
از آسمان باز
خشک است و باغ را
به ریا می دهد فریب
سجاده
آب می کشد
این ابر
بی نماز
■■■
《دیوار》
دیوار
آکنده از یاس
پوشیده از گـل هم که باشد
دیوار
سرشار از پروانه و پیچک
لبریز از گنجشک و بلبل هم که باشد
دیوار
بینِ زمین و آسمان پل هم که باشد سدِّ دیدار است
دیوار
دیوار است
■■■
《شتاب》
آن جا
در آن کرانه
آن جاده های باریک
این جا
در این میانه
این شهر پر ترافیک
دیدارها
چه کوتاه!
دیدارها
چه تاریک!
■■■
《پرسش 4》
با توام!
دانستی
مرگ یعنی چه سر آخر
یا نه؟
کرمی از پیله برون می آید
می شود پروانه
#شعر_نیمایی
#مرتضی_امیری_اسفندقه
#نماشم
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
《کولی》
این کولی از کجاست که طنبور می زند؟
در کوچه باغهای نشابور می زند
یا رب چه دختری، چه نگاه برهنه ای
راه مرا نیامده از دور می زند
بوی شراب شاد سناباد می دهد
چشمش به ناز طعنه به انگور می زند
یک پلک هم زدن مژه های بلند او
ماهی سیاه چشم مرا تور می زند
این گونه ام نگاه مکن خیره روبرو
خورشید من! که چشم مرا نور می زند
دارد سری بلندتر از ارتفاع دار
منصوره ای که طعنه به منصور می زند
□
چشمم به راه توست سر کوچه هر غروب
برگرد دخترک که دلم شور می زند
■■■
《قطار》
شب پیاده می شود ما سوار می شویم
سوت می کشد قطار رهسپار می شویم
کودک و جوان و پیر، دزد و کاسب و دبیر
با همیم و هم مسیر، همقطار می شویم
می رود قطار و ما می رویم توی فکر
کی شکوفه می دهیم؟ کی بهار می شویم؟
من شکسته در کلاس، تو تپیده در کویر
هر دو خسته و اسیر گرم کار می شویم
گاه دشمن همیم با تمام دوستی
گاه روبروی هم چوب دار می شویم
گاه دوست می شویم با تمام دشمنی
درد و داغ خویش را سوگوار می شویم
□
عصر، کنج ایستگاه، دست خالی و عبوس
باز از نگاه هم شرمسار می شویم
ما، من و تو بی قرار، دیر می کند قطار
انتظار می کشیم، انتظار می شویم
□
ما کدام مردمیم؟ از کدام طایفه؟
زهر مار می خوریم، زهر مار می شویم
#غزل
#مرتضی_امیری_اسفندقه
#نماشم
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
این کولی از کجاست که طنبور می زند؟
در کوچه باغهای نشابور می زند
یا رب چه دختری، چه نگاه برهنه ای
راه مرا نیامده از دور می زند
بوی شراب شاد سناباد می دهد
چشمش به ناز طعنه به انگور می زند
یک پلک هم زدن مژه های بلند او
ماهی سیاه چشم مرا تور می زند
این گونه ام نگاه مکن خیره روبرو
خورشید من! که چشم مرا نور می زند
دارد سری بلندتر از ارتفاع دار
منصوره ای که طعنه به منصور می زند
□
چشمم به راه توست سر کوچه هر غروب
برگرد دخترک که دلم شور می زند
■■■
《قطار》
شب پیاده می شود ما سوار می شویم
سوت می کشد قطار رهسپار می شویم
کودک و جوان و پیر، دزد و کاسب و دبیر
با همیم و هم مسیر، همقطار می شویم
می رود قطار و ما می رویم توی فکر
کی شکوفه می دهیم؟ کی بهار می شویم؟
من شکسته در کلاس، تو تپیده در کویر
هر دو خسته و اسیر گرم کار می شویم
گاه دشمن همیم با تمام دوستی
گاه روبروی هم چوب دار می شویم
گاه دوست می شویم با تمام دشمنی
درد و داغ خویش را سوگوار می شویم
□
عصر، کنج ایستگاه، دست خالی و عبوس
باز از نگاه هم شرمسار می شویم
ما، من و تو بی قرار، دیر می کند قطار
انتظار می کشیم، انتظار می شویم
□
ما کدام مردمیم؟ از کدام طایفه؟
زهر مار می خوریم، زهر مار می شویم
#غزل
#مرتضی_امیری_اسفندقه
#نماشم
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
به بهانه سالروز شهادت #سید_شهیدان_اهل_قلم
دومین ماه رمضان سوره مرتضی است روی شماره این ماه زدهاند دور دوم، شماره اول...
باز هم مرتضی مطلبباران کرده است و البته نویسندگان سوره بیشتر از قبل شدهاند و اداره نشریه راحتتر شده، سرمقاله، و بعد هم مطلبی در تعریض به مصاحبهای که کیهان فرهنگی از «تقی مدرسی» نویسنده آمریکانشین چاپ کرده است در جایی از آن مدرسی اشاره به کتاب #آیات_شیطانی سلمان رشدی میکند و میگوید که به نظرم باید برخوردهای لیبرالتری با یک کتاب نه چندان قوی انجام میشد! مرتضی هم حسابی از خجالت #کیهان و تقی مدرسی در آمده و از حکم تاریخی و کوبنده امام دفاع کرده است و در آخر، مقالهاش را با این جمله ختم کرده است.
وای بر ما اگر اجازه دهیم که #روشنفکران وارث #انقلاب شوند...»
#سید_مرتضی_آوینی
بخشی از #کتاب #زندگی_زیباست
ناشر #دفتر_نشر_معارف
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
دومین ماه رمضان سوره مرتضی است روی شماره این ماه زدهاند دور دوم، شماره اول...
باز هم مرتضی مطلبباران کرده است و البته نویسندگان سوره بیشتر از قبل شدهاند و اداره نشریه راحتتر شده، سرمقاله، و بعد هم مطلبی در تعریض به مصاحبهای که کیهان فرهنگی از «تقی مدرسی» نویسنده آمریکانشین چاپ کرده است در جایی از آن مدرسی اشاره به کتاب #آیات_شیطانی سلمان رشدی میکند و میگوید که به نظرم باید برخوردهای لیبرالتری با یک کتاب نه چندان قوی انجام میشد! مرتضی هم حسابی از خجالت #کیهان و تقی مدرسی در آمده و از حکم تاریخی و کوبنده امام دفاع کرده است و در آخر، مقالهاش را با این جمله ختم کرده است.
وای بر ما اگر اجازه دهیم که #روشنفکران وارث #انقلاب شوند...»
#سید_مرتضی_آوینی
بخشی از #کتاب #زندگی_زیباست
ناشر #دفتر_نشر_معارف
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
Forwarded from کتاب/فرهنگ نویسی
اما به شما به عنوان پدری پیر توصیه می کنم اگر خواستید با کتاب محشور بشید و به اصطلاح کتابخوان بشید به خاطر ژست و قیافه گرفتن جماعت مشهور به کتابخوان جذب این کار نشید. به خاطر فهمیدن بیاید سراغ کتاب. سعی کنید با کتاب خواندن مساله هاتونو حل کنید نه اینکه صاحب ژست بشید.
توصیه دیگرم اینه که اگر فقط رمان می خونید اسم خودتونو کتابخون نذارید.😉 توجه کنید نمی گم رمان نخونید. می گم "فقط" رمان نخونید.
القصه که مخلصتونم.
توصیه دیگرم اینه که اگر فقط رمان می خونید اسم خودتونو کتابخون نذارید.😉 توجه کنید نمی گم رمان نخونید. می گم "فقط" رمان نخونید.
القصه که مخلصتونم.
معرفی #کتاب #زندگی_زیباست
«گفته بودند که آوینی هم روشنفکر شده است و دارد کم کم منحرف میشود، یکی گفته بود سینماییهای لامذهب را کنار خودش در سوره جمع کرده است، یکی گفته بود مسعود فراستی مارکسیست را کرده است دستیار خودش، یکی گفته بود از «عروس» افخمی دفاع کرده است، یکی گفته بود در خانهاش ویدئو دارد و فیلمهای خارجی نگاه میکند، یکی گفته بود ظاهراً زمان طاغوت کلاً یک تیپ دیگری داشته و اسمش هم کامران بوده است یکی گفته بود بچههای صدا و سیما عکسهای قبل انقلابش را پیدا کردهاند و پیش آقا هم بردهاند، یکی گفته بود با غزاله علیزاده دوست بوده، یکی گفته بود «کیهان» شاخ به شاخ شده است و البته بیانصافی نکرده بودند و تصدیق کرده بودند که هر هفته در نماز جمعه میبینندش...»
اینهای حرفهایی است که پشت سر شهید آوینی در دوران حیات او زدند. حیات پرباری که که پس از رویارو شدن با امام خمینی(ره) آغاز شد و او را به سید شهیدان اهل قلم بدل کرد. حرفهایی که دوست و دشمن میزدند و علت آن این بود که آوینی کار میکرد و اهل نشستن نبود و دغدغهمندانه کار میکرد و هیچگاه تن به رفتار کارمندی نداد.
این کتاب از آن حیث اهیمت دارد که خواننده میتواند با حالات و رحیات سیدشهیدان اهل قلم آشنا شود. فردی که آثار بسیاری از او منتشر شده و خود در تالیف آثار فرهنگی فعال بوده است در این کتاب تصویری نسبتا جامع از او به خواننده ارائه میشود و میتواند زمینه مناسبی برای آشنایی با آثار او باشد که در بازار نشر موجود است.
شاید این روزها سالها از شهادت سید مرتضی آوینی گذشته باشد ولی روش و اندیشه او زنده است و هنوز آوینی در میانه میدان ایستاده است و اندیشههای امام و انقلاب را بازگو میکند و به مبارزه با شبهروشنفکران و نفوذیهای عرصه فرهنگ میپردازد.
این کتاب را #دفتر_نشر_معارف منتشر کرده است
#شهید_آوینی #سید_مرتضی_آوینی
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
«گفته بودند که آوینی هم روشنفکر شده است و دارد کم کم منحرف میشود، یکی گفته بود سینماییهای لامذهب را کنار خودش در سوره جمع کرده است، یکی گفته بود مسعود فراستی مارکسیست را کرده است دستیار خودش، یکی گفته بود از «عروس» افخمی دفاع کرده است، یکی گفته بود در خانهاش ویدئو دارد و فیلمهای خارجی نگاه میکند، یکی گفته بود ظاهراً زمان طاغوت کلاً یک تیپ دیگری داشته و اسمش هم کامران بوده است یکی گفته بود بچههای صدا و سیما عکسهای قبل انقلابش را پیدا کردهاند و پیش آقا هم بردهاند، یکی گفته بود با غزاله علیزاده دوست بوده، یکی گفته بود «کیهان» شاخ به شاخ شده است و البته بیانصافی نکرده بودند و تصدیق کرده بودند که هر هفته در نماز جمعه میبینندش...»
اینهای حرفهایی است که پشت سر شهید آوینی در دوران حیات او زدند. حیات پرباری که که پس از رویارو شدن با امام خمینی(ره) آغاز شد و او را به سید شهیدان اهل قلم بدل کرد. حرفهایی که دوست و دشمن میزدند و علت آن این بود که آوینی کار میکرد و اهل نشستن نبود و دغدغهمندانه کار میکرد و هیچگاه تن به رفتار کارمندی نداد.
این کتاب از آن حیث اهیمت دارد که خواننده میتواند با حالات و رحیات سیدشهیدان اهل قلم آشنا شود. فردی که آثار بسیاری از او منتشر شده و خود در تالیف آثار فرهنگی فعال بوده است در این کتاب تصویری نسبتا جامع از او به خواننده ارائه میشود و میتواند زمینه مناسبی برای آشنایی با آثار او باشد که در بازار نشر موجود است.
شاید این روزها سالها از شهادت سید مرتضی آوینی گذشته باشد ولی روش و اندیشه او زنده است و هنوز آوینی در میانه میدان ایستاده است و اندیشههای امام و انقلاب را بازگو میکند و به مبارزه با شبهروشنفکران و نفوذیهای عرصه فرهنگ میپردازد.
این کتاب را #دفتر_نشر_معارف منتشر کرده است
#شهید_آوینی #سید_مرتضی_آوینی
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
تراوشات
#نماشم #مرتضی_امیری_اسفندقه #نشر_جمهوری https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
نه مثل سالها و
ماهها و
هفتهها و
روزهای دیگر است امروز
نه تابستان و نه پاییز
نه فروردین نه اسفند است
چه روزی!
خارج از تقویمِ روز و
هفته و
ماه و ...
چه روزی
آه!
نه در چشمش غم دیروز
نه بر پیشانیش داغ پریروز است
طلوع اول آغاز
شروع تازهی فردای پیروز است
نوروز است
از #کتاب #نماشم #مرتضی_امیری_اسفندقه
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
ماهها و
هفتهها و
روزهای دیگر است امروز
نه تابستان و نه پاییز
نه فروردین نه اسفند است
چه روزی!
خارج از تقویمِ روز و
هفته و
ماه و ...
چه روزی
آه!
نه در چشمش غم دیروز
نه بر پیشانیش داغ پریروز است
طلوع اول آغاز
شروع تازهی فردای پیروز است
نوروز است
از #کتاب #نماشم #مرتضی_امیری_اسفندقه
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
به بهانه چهلمین روز درگذشت شاعری چیرهدست
#کفش_های_مکاشفه نام مجموعهای از مثنویهای #احمد_عزیزی است، مثنویهای این دفتر اگر چه در ظاهر نماینده یک ساخت «کلاسیک» است اما در باطن، ویژگیهای زبانی نو و رشد یافته را در خود داراست و شاید تنها نشانهای که از نوع کلاسیک شعر در خود دارد همان قالب #مثنوی است. با نگاهی جدیتر میتوان گفت، که قصد سراینده در پرداخت این مجموعه، بیشتر مبتنی بر ارائه زبانی نو برای بیان مفاهیم و نمایش دیگر گونه آنان بوده است.
در #شعر عزیزی آنچه که در نگاه نخست متوجه آن میشویم، لحن شتابنده و پرهیجان سخن اوست، به گونهای که گویی با تلاطم واژهها در ذهنش از آشفتگیهای درون به فریاد برخاسته و شعر برایش در حکم رها شدن از نوعی بار روحی است.
#کتاب کفشهای مکاشفه مجموعهای از ۸۶ مثنوی احمد عزیزی است که در یک مجلد سروده و گردآوری شده است. مثنوی کفشهای مکاشفه یکی از پر مناقشهترین آثار ادبی منتشر شده در سالهای پس از پیروزی #انقلاب_اسلامی است که نظرات بسیاری در پی داشته است.
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
#کفش_های_مکاشفه نام مجموعهای از مثنویهای #احمد_عزیزی است، مثنویهای این دفتر اگر چه در ظاهر نماینده یک ساخت «کلاسیک» است اما در باطن، ویژگیهای زبانی نو و رشد یافته را در خود داراست و شاید تنها نشانهای که از نوع کلاسیک شعر در خود دارد همان قالب #مثنوی است. با نگاهی جدیتر میتوان گفت، که قصد سراینده در پرداخت این مجموعه، بیشتر مبتنی بر ارائه زبانی نو برای بیان مفاهیم و نمایش دیگر گونه آنان بوده است.
در #شعر عزیزی آنچه که در نگاه نخست متوجه آن میشویم، لحن شتابنده و پرهیجان سخن اوست، به گونهای که گویی با تلاطم واژهها در ذهنش از آشفتگیهای درون به فریاد برخاسته و شعر برایش در حکم رها شدن از نوعی بار روحی است.
#کتاب کفشهای مکاشفه مجموعهای از ۸۶ مثنوی احمد عزیزی است که در یک مجلد سروده و گردآوری شده است. مثنوی کفشهای مکاشفه یکی از پر مناقشهترین آثار ادبی منتشر شده در سالهای پس از پیروزی #انقلاب_اسلامی است که نظرات بسیاری در پی داشته است.
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
یکی از پرمناقشهترین آثار ادبی پس از پیروزی انقلاب
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA
https://telegram.me/joinchat/Bg6JbzyRlPbdgrxsLXruMA