ماهـــرویا، عاشق آن صورت پاک توام
بندهٔ قد خوش و رفتار چالاک توام
بر سر ڪوے تمناے تو از نزدیک و دور
هــر ڪسے را آبرویے هست و من خاک توام
#اوحدی
💧❄️
بندهٔ قد خوش و رفتار چالاک توام
بر سر ڪوے تمناے تو از نزدیک و دور
هــر ڪسے را آبرویے هست و من خاک توام
#اوحدی
💧❄️
در گمـــانی که به غیر از تو کسی یــارم هست
غلط ست این ، که به غیر از تو نپندارم هست
حیـــفت آمد کــه دمـــی بـی غم هجران باشم
زانکه امیـد بــه وصـــل تو چــه بسیارم هست
#اوحدی
💧❄️
غلط ست این ، که به غیر از تو نپندارم هست
حیـــفت آمد کــه دمـــی بـی غم هجران باشم
زانکه امیـد بــه وصـــل تو چــه بسیارم هست
#اوحدی
💧❄️
چون بگذری دلــم بــه تپیـدن در اوفتد
دستم ز غم بـــه جامه دریدن در اوفتد
گر پرتــوی ز روی تو افــتد بر آسـمــان
ماهش چو مشتری به خریدن در اوفتد
#اوحدی
💧❄️
دستم ز غم بـــه جامه دریدن در اوفتد
گر پرتــوی ز روی تو افــتد بر آسـمــان
ماهش چو مشتری به خریدن در اوفتد
#اوحدی
💧❄️
چشم من چون دور گشت از روی گل رنگش کنون
روی من بر پای آن سرو خرامان کی رسد؟
بنده فرمانم به هر چیزی که خاطر خواه اوست
گوش بر ره، چشم بر در، تا که فرمان کی رسد؟
#اوحدی
💧❄️
روی من بر پای آن سرو خرامان کی رسد؟
بنده فرمانم به هر چیزی که خاطر خواه اوست
گوش بر ره، چشم بر در، تا که فرمان کی رسد؟
#اوحدی
💧❄️
سودای عشق خوبان از سربدر کن، ای دل
در کوی نیک نامی لختی گذر کن، ای دل
دنیی و دین و دانش در کار عشق کردی
زین کار غصه بینی، کار دگر کن، ای دل
#اوحدی
💧❄️
در کوی نیک نامی لختی گذر کن، ای دل
دنیی و دین و دانش در کار عشق کردی
زین کار غصه بینی، کار دگر کن، ای دل
#اوحدی
💧❄️
ازین گفتن، خدایا، شرم دارم
و زان حضرت به غایت شرمسارم
ز فیض خود دلم پر نور گردان
زبانم را ز باطل دور گردان
ضمیرم را ز معنی بهره ور کن
خیال فاسد از طبعم به در کن
مرا توفیق نیکو بندگی ده
دلم را زنده دار و زندگی ده
ز خود رایی تبه شد کار ما را
خداوندا، به خود مگذار ما را
#اوحدی
💧❄️
و زان حضرت به غایت شرمسارم
ز فیض خود دلم پر نور گردان
زبانم را ز باطل دور گردان
ضمیرم را ز معنی بهره ور کن
خیال فاسد از طبعم به در کن
مرا توفیق نیکو بندگی ده
دلم را زنده دار و زندگی ده
ز خود رایی تبه شد کار ما را
خداوندا، به خود مگذار ما را
#اوحدی
💧❄️
ازین گفتن، خدایا، شرم دارم
و زان حضرت به غایت شرمسارم
ز فیض خود دلم پر نور گردان
زبانم را ز باطل دور گردان
ضمیرم را ز معنی بهره ور کن
خیال فاسد از طبعم به در کن
مرا توفیق نیکو بندگی ده
دلم را زنده دار و زندگی ده
ز خود رایی تبه شد کار ما را
خداوندا، به خود مگذار ما را
#اوحدی
💧❄️
و زان حضرت به غایت شرمسارم
ز فیض خود دلم پر نور گردان
زبانم را ز باطل دور گردان
ضمیرم را ز معنی بهره ور کن
خیال فاسد از طبعم به در کن
مرا توفیق نیکو بندگی ده
دلم را زنده دار و زندگی ده
ز خود رایی تبه شد کار ما را
خداوندا، به خود مگذار ما را
#اوحدی
💧❄️
عاشق روی توام، خستهٔ هجرم چه کنی؟
نفسی از بر این عاشق مهجور مرو
دل رنجور مرا نیست به غیر از تو دوا
ای دوای دل ما، ار سر رنجور مرو
ُ#اوحدی
💧❄️
نفسی از بر این عاشق مهجور مرو
دل رنجور مرا نیست به غیر از تو دوا
ای دوای دل ما، ار سر رنجور مرو
ُ#اوحدی
💧❄️
بیدلان را چاره از روی دلارامی نباشد
هر که عاشق گردد، او را در دل آرامی نباشد
پختهای باید که: داند سوختن در عشق خوبان
بر چنین آتش گذشتن کار هر خامی نباشد
#اوحدی
💧❄️
هر که عاشق گردد، او را در دل آرامی نباشد
پختهای باید که: داند سوختن در عشق خوبان
بر چنین آتش گذشتن کار هر خامی نباشد
#اوحدی
💧❄️
آن زخم، که از تو بر دل ماست
مشنو که: به مرهمی توان کاست
کی وعده وفا کنی تو امروز؟
کامروز ترا هزار فرداست
#اوحدی
💧❄️
مشنو که: به مرهمی توان کاست
کی وعده وفا کنی تو امروز؟
کامروز ترا هزار فرداست
#اوحدی
💧❄️
چه سود خاطر ما را به جانبت نگرانی؟
که ما ز عشق تو زار و تو عاشق دگرانی
ز دوری تو چنان گشتهام ضعیف و شکسته
که گر ز دور ببینی مرا، تو باز ندانی
ُ#اوحدی
💧❄️
که ما ز عشق تو زار و تو عاشق دگرانی
ز دوری تو چنان گشتهام ضعیف و شکسته
که گر ز دور ببینی مرا، تو باز ندانی
ُ#اوحدی
💧❄️
گفتی که: به وصلم برسی زود، مخور غم
آری، برسم، گر ز غمت زنده بمانم
جان از کف اندوه تو آسان نتوان برد
اینست که از روی تو دوری نتوانم
#اوحدی
💧❄️
آری، برسم، گر ز غمت زنده بمانم
جان از کف اندوه تو آسان نتوان برد
اینست که از روی تو دوری نتوانم
#اوحدی
💧❄️
طبیب من تویی، مشکل توانم
که درد خویش پنهان دارم از تو
مرا گر باز پرسی جای آنست
که مدتهاست تا بیمارم از تو
#اوحدی
💧❄️
که درد خویش پنهان دارم از تو
مرا گر باز پرسی جای آنست
که مدتهاست تا بیمارم از تو
#اوحدی
💧❄️