نذر"خواهرِ خورشید"
بسوی آینه ی دل اگر کنی تو نگاه
زدوده می شود از چهره اش غبارگناه
کبوترانه دلم،این غریب خانه به دوش
کنار گنبد خورشیدی ات گرفته پناه
دوباره سنگ صبورم شدند وقت سحر
نگاهِ آینه هایِ بهشتیِ درگاه
دوباره پای ضریحت دخیل می بندم
بلند می شود از سینه آهِ من ناگاه...
سلام خواهر خورشید نوبهارِ کویر
کند به دور ضریحت طواف، نور پگاه
سه نوبت از سر گلدسته هات می بارد
زلالِ "اَشْهَدُ اَنْ لا الهَ الا الله...
عزیز، هیچ کسی بی حرم نخواهد ماند
اگر که این حرمت شد حریمِ آل الله
بهار عطر تو را گُل، به جام می ریزد
زلال نام تو را ذکر می کند اَفواه
برای از تو سرودن، هرآینه باید
غزل اجازه بگیرد ز شخص حضرت ماه
وَ باشد این غزلم نذر عصمتت بانو
ببخش تحفه ی ناقابلی ست روم سیاه
تورا به حضرت باران،تورا به حضرت عشق
شفا نداده به دردم مران از این درگاه
#ناصر_دوستی
#نذر_خواهر_خورشید
https://t.me/joinchat/AAAAADwmouxvYG1vAngLvA
بسوی آینه ی دل اگر کنی تو نگاه
زدوده می شود از چهره اش غبارگناه
کبوترانه دلم،این غریب خانه به دوش
کنار گنبد خورشیدی ات گرفته پناه
دوباره سنگ صبورم شدند وقت سحر
نگاهِ آینه هایِ بهشتیِ درگاه
دوباره پای ضریحت دخیل می بندم
بلند می شود از سینه آهِ من ناگاه...
سلام خواهر خورشید نوبهارِ کویر
کند به دور ضریحت طواف، نور پگاه
سه نوبت از سر گلدسته هات می بارد
زلالِ "اَشْهَدُ اَنْ لا الهَ الا الله...
عزیز، هیچ کسی بی حرم نخواهد ماند
اگر که این حرمت شد حریمِ آل الله
بهار عطر تو را گُل، به جام می ریزد
زلال نام تو را ذکر می کند اَفواه
برای از تو سرودن، هرآینه باید
غزل اجازه بگیرد ز شخص حضرت ماه
وَ باشد این غزلم نذر عصمتت بانو
ببخش تحفه ی ناقابلی ست روم سیاه
تورا به حضرت باران،تورا به حضرت عشق
شفا نداده به دردم مران از این درگاه
#ناصر_دوستی
#نذر_خواهر_خورشید
https://t.me/joinchat/AAAAADwmouxvYG1vAngLvA
غزل سوخته ی در
ای که در خانه خود عطر پیمبر داری
به بلندای سرت سایه حیدر داری
معجرت یک شبه هفتاد مسلمان آورد"
چقدر معجزه در چنته ی معجر داری
یاسی و بوی محرّم ز تو برمی خیزد
تو در آغوشِ خودت سیب معطّر داری
واژه هایت همه آبستنِ زخم اند، مدام
بر زبانت غزل سوخته ی در داری
ماهی و حسرت کامل شدنت را دارد
آه...می خواهد علی دست ز رو برداری
چادر خاکی اتان داخل صندوقچه است
خلوتی با حسنت لحظه ی آخر داری
سرِ آن داری از این خانه تو پرواز کنی!!
چه کند بی تو علی؟ آه...چه بر سر داری؟؟
وَقر خیبر شکنت را که شکستند،نرو
بعد تو می شکند فرقِ چنین سرداری!
خواب دیدم بغل صحن و ضریحت هستم
خواب دیدم که تو هم حوض و کبوتر داری!
نه مزار و نه حرم...آه...نه صحن و نه ضریح...
آه...بانو چقدر داغ مکرر داری...
#ناصر_دوستی
#غزل_سوخته_در
#شعر_فاطمی
@haz_ir
ای که در خانه خود عطر پیمبر داری
به بلندای سرت سایه حیدر داری
معجرت یک شبه هفتاد مسلمان آورد"
چقدر معجزه در چنته ی معجر داری
یاسی و بوی محرّم ز تو برمی خیزد
تو در آغوشِ خودت سیب معطّر داری
واژه هایت همه آبستنِ زخم اند، مدام
بر زبانت غزل سوخته ی در داری
ماهی و حسرت کامل شدنت را دارد
آه...می خواهد علی دست ز رو برداری
چادر خاکی اتان داخل صندوقچه است
خلوتی با حسنت لحظه ی آخر داری
سرِ آن داری از این خانه تو پرواز کنی!!
چه کند بی تو علی؟ آه...چه بر سر داری؟؟
وَقر خیبر شکنت را که شکستند،نرو
بعد تو می شکند فرقِ چنین سرداری!
خواب دیدم بغل صحن و ضریحت هستم
خواب دیدم که تو هم حوض و کبوتر داری!
نه مزار و نه حرم...آه...نه صحن و نه ضریح...
آه...بانو چقدر داغ مکرر داری...
#ناصر_دوستی
#غزل_سوخته_در
#شعر_فاطمی
@haz_ir
زینب...
چقدر نام تو را نیک گفته است
زینب،
خدا به صبر تو تبریک گفته است
"هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
"حافظ"
چقدر مدح تو را نیک گفته است...
#ناصر_دوستی
#صلی_الله_علیکِ_یا_من_حفظت_بنات_رسول_الله_
چقدر نام تو را نیک گفته است
زینب،
خدا به صبر تو تبریک گفته است
"هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
"حافظ"
چقدر مدح تو را نیک گفته است...
#ناصر_دوستی
#صلی_الله_علیکِ_یا_من_حفظت_بنات_رسول_الله_
نذر حضرت کاظم الغیظ
یازده سال جهان دربه در زندان شد
کنج زندان ستم گریه او باران شد
سفره قلب پُر از آهِ یتیمان عرب
یازده سال ز هجران شما بی نان شد
یازده سال ز آشفتگیِ گیسویت
دل پریشان شد و در وادی جان طوفان شد
یازده سال شما گوشه زندان ماندید
حمد خواندید، که هرسختی اتان آسان شد
چشم تو معجزه خیز است که با یک نظرت
یک شبه صاحب ایمان دل زندانبان شد
بر مسلمانی تو کافرت ایمان آورد
ظرف یک چشم زدن کافر تو سلمان شد
چشم هارون زمان از حدقه بیرون زد
خواست منکر بشود،واله از این ایمان شد!!!
آنْقَدَر نور کرامت ز وجودت بارید
ای کریم ابن کریم، اسم شما قرآن شد
یازده سال در آن گردن تو سلسله بود
داغ خورشید از این واقعه صد چندان شد
حرف خونگریه سلطان خراسان آمد
از همان لحظه رضایت ز غمت باران شد"
روضه خوان تا که براین قصه زنجیر رسید
داغمان تازه شد و این دلمان ویران شد
"کاظم الغیظ"برازنده عنوان شماست
دیدن خشم شما حسرت دژخیمان شد
از مدینه وطن قدسی اتان دل کندید
کاظمین از نفس قدسی اتان رضوان شد
حضرت لطفی و ایران ز تو محروم نماند
میزبان سه جگر گوشه تو ایران شد...
#ناصر_دوستی
#صل_الله_الله_علیک_یا_موسی_ابن_جعفر_ع
#سالروز_شهادت_باب_الحوایج_حضرت_موسی_ابن_جعفر_ع_تسلیت_باد
یازده سال جهان دربه در زندان شد
کنج زندان ستم گریه او باران شد
سفره قلب پُر از آهِ یتیمان عرب
یازده سال ز هجران شما بی نان شد
یازده سال ز آشفتگیِ گیسویت
دل پریشان شد و در وادی جان طوفان شد
یازده سال شما گوشه زندان ماندید
حمد خواندید، که هرسختی اتان آسان شد
چشم تو معجزه خیز است که با یک نظرت
یک شبه صاحب ایمان دل زندانبان شد
بر مسلمانی تو کافرت ایمان آورد
ظرف یک چشم زدن کافر تو سلمان شد
چشم هارون زمان از حدقه بیرون زد
خواست منکر بشود،واله از این ایمان شد!!!
آنْقَدَر نور کرامت ز وجودت بارید
ای کریم ابن کریم، اسم شما قرآن شد
یازده سال در آن گردن تو سلسله بود
داغ خورشید از این واقعه صد چندان شد
حرف خونگریه سلطان خراسان آمد
از همان لحظه رضایت ز غمت باران شد"
روضه خوان تا که براین قصه زنجیر رسید
داغمان تازه شد و این دلمان ویران شد
"کاظم الغیظ"برازنده عنوان شماست
دیدن خشم شما حسرت دژخیمان شد
از مدینه وطن قدسی اتان دل کندید
کاظمین از نفس قدسی اتان رضوان شد
حضرت لطفی و ایران ز تو محروم نماند
میزبان سه جگر گوشه تو ایران شد...
#ناصر_دوستی
#صل_الله_الله_علیک_یا_موسی_ابن_جعفر_ع
#سالروز_شهادت_باب_الحوایج_حضرت_موسی_ابن_جعفر_ع_تسلیت_باد
دیگر زمان رِخوَت و غفلت تمام شد
"عصر ترقّی" است،جهالت تمام شد
خو داشتیم اگر که به کالای خارجی
از این به بعد _هموطن_ عادت تمام شد
سازندگی" برای وطن بس حیاتی است
هرگز گمان نکن که جهادت تمام شد
اسلام دین سادگی و ساده زیستی است
هرگز مگو که گنج قناعت تمام شد(1)
ما پشت پا زدیم به کالای خارجی
دیگر به جنس چینی،خدمت تمام شد
سنگ تجارتِ وطنت را به سینه زن
دیگر به غرب عرض ارادت تمام شد
سال حمایت ِ همه از جنس داخلی است
حجّت که با کلام ولایت تمام شد
تحریم را به لطف خدا دور می زنیم
عصر رهایی است،اسارت تمام شد
جان داد "شهریاری"، تا کس نگویدت:
در فصل صلح شوق شهادت تمام شد
وابستگیِ محض به کالای خارجی
هان!با حلول سال حمایت تمام شد
با این همه منابع ارزنده هی نگو
با اُفت نرخ نفت، تجارت تمام شد!
هنگام همدلی است، اگردشمن تو گفت:
"دیگر وفاقِ دولت و ملّت تمام شد"!
ابلیس در خیال خودش فکر می کند
تولید خُفت و دانش و صنعت تمام شد؛
او غافل است از اینکه وطن قطب صنعت است
ایرانِ هسته ایست و حسرت تمام شد
دیگر به زیر یوغ ستمگر نمی رویم
در عزّتیم و دوره ی ذلّت تمام شد
دیریست دوره ی "بله قربان" گذشته است
طاغوت مُرد و عصر اطاعت تمام شد
تحریم رابه لطف خدا دور می زنیم
عصر رهایی است، اسارت تمام شد...
#ناصر_دوستی
#ساخت_ایران
#سال_حمایت_از_کالای_ایرانی
#دومین_جشنواره_ملی_فرهنگی_هنری_ایران_ساخت
____________________________
(1)_قال علی ع؛
القناعة کنزُ لایَنْفَد
(قناعت گنج تمام نشدنی است)
"عصر ترقّی" است،جهالت تمام شد
خو داشتیم اگر که به کالای خارجی
از این به بعد _هموطن_ عادت تمام شد
سازندگی" برای وطن بس حیاتی است
هرگز گمان نکن که جهادت تمام شد
اسلام دین سادگی و ساده زیستی است
هرگز مگو که گنج قناعت تمام شد(1)
ما پشت پا زدیم به کالای خارجی
دیگر به جنس چینی،خدمت تمام شد
سنگ تجارتِ وطنت را به سینه زن
دیگر به غرب عرض ارادت تمام شد
سال حمایت ِ همه از جنس داخلی است
حجّت که با کلام ولایت تمام شد
تحریم را به لطف خدا دور می زنیم
عصر رهایی است،اسارت تمام شد
جان داد "شهریاری"، تا کس نگویدت:
در فصل صلح شوق شهادت تمام شد
وابستگیِ محض به کالای خارجی
هان!با حلول سال حمایت تمام شد
با این همه منابع ارزنده هی نگو
با اُفت نرخ نفت، تجارت تمام شد!
هنگام همدلی است، اگردشمن تو گفت:
"دیگر وفاقِ دولت و ملّت تمام شد"!
ابلیس در خیال خودش فکر می کند
تولید خُفت و دانش و صنعت تمام شد؛
او غافل است از اینکه وطن قطب صنعت است
ایرانِ هسته ایست و حسرت تمام شد
دیگر به زیر یوغ ستمگر نمی رویم
در عزّتیم و دوره ی ذلّت تمام شد
دیریست دوره ی "بله قربان" گذشته است
طاغوت مُرد و عصر اطاعت تمام شد
تحریم رابه لطف خدا دور می زنیم
عصر رهایی است، اسارت تمام شد...
#ناصر_دوستی
#ساخت_ایران
#سال_حمایت_از_کالای_ایرانی
#دومین_جشنواره_ملی_فرهنگی_هنری_ایران_ساخت
____________________________
(1)_قال علی ع؛
القناعة کنزُ لایَنْفَد
(قناعت گنج تمام نشدنی است)
نذر حضرت لطف
حسین فاطمه رحمی به اشک و آهم کرد
عنایتی به غزل های روسیاهم کرد
بر آن عزیزترین یوسفش قسم که مرا
عزیز خواند و رها از حضیض چاهم کرد
میان طاق دو ابروی اوست قبله ی من
مدام جانب آن قبله سجده خواهم کرد
قسم به جُونِ سیاهش، که روسپید شدم،
غلام حضرت لطفم، که یک نگاهم کرد
رها شدم من از این بندسردو تاریکم
دمی که هُرمِ نگاهش پُر از پگاهم کرد
پُر ازسلام و غزل شد نگاه من وقتی
سه جرعه چای به من داد و روبه راهم کرد
ز دست حادثه بردم پناه بر حرمش
ز لطف صاحب حشمت،قرین جاهم کرد
به زرق وبرق جهان پشت پای خواهم زد
طریق عشق حسین اختیار خواهم کرد
دلم هراس ندارد دگر ز گمراهی
حسین نور رُخش را چراغ راهم کرد...
#ناصر_دوستی
#نذر_حضرت_لطف
#از_شعرهای_سال_90
حسین فاطمه رحمی به اشک و آهم کرد
عنایتی به غزل های روسیاهم کرد
بر آن عزیزترین یوسفش قسم که مرا
عزیز خواند و رها از حضیض چاهم کرد
میان طاق دو ابروی اوست قبله ی من
مدام جانب آن قبله سجده خواهم کرد
قسم به جُونِ سیاهش، که روسپید شدم،
غلام حضرت لطفم، که یک نگاهم کرد
رها شدم من از این بندسردو تاریکم
دمی که هُرمِ نگاهش پُر از پگاهم کرد
پُر ازسلام و غزل شد نگاه من وقتی
سه جرعه چای به من داد و روبه راهم کرد
ز دست حادثه بردم پناه بر حرمش
ز لطف صاحب حشمت،قرین جاهم کرد
به زرق وبرق جهان پشت پای خواهم زد
طریق عشق حسین اختیار خواهم کرد
دلم هراس ندارد دگر ز گمراهی
حسین نور رُخش را چراغ راهم کرد...
#ناصر_دوستی
#نذر_حضرت_لطف
#از_شعرهای_سال_90
#شعر_عاشورایی
خورشید زخم خورد و دلِ کهکشان گرفت
غم در نگاهِ عرشِ خدا آشیان گرفت
آنقدْر بی امان تن خورشید زخم خورد!!
لبریزِ زخم شد، لقب بی نشان گرفت
آنقدر سوخت پیکر سوزان کربلا
از داغ کشته ها، دل آتشفشان گرفت
تیری به قصد کینه و بغض و حسد پرید
او را میان سینه دلی مهربان گرفت
خواهر در اوج حادثه این صحنه را که دید،
زد لطمه بر رُخش...به کَفَش گیسوان گرفت
"الشّمرُ جالِسٌ..." ؛ سرو خنجر... تمام شد!
این سطر ناحیه رمق از روضه خوان گرفت
جمعه حدود ساعت سه تویِ قتلگاه
خورشید روی نیزه نشست،آسمان گرفت
تا گفت "حَرّقوا..." به سپاه عراق شمر
از این غریو قلب تمام زنان گرفت
از خیمه های سوخته آتش بلند شد
در دشت شعله شعله پیِ کودکان گرفت
غارت شروع شد...طبقی گوشواره را
غارتگرِ عراقی از آن دختران گرفت
این داغ آتشین ز نیستان شروع شد
وقتی به علقمه قمر کاروان گرفت
این دشت، کربلا به همین راحتی نشد
از دست شاه اکبر ابرو کمان گرفت
با ناله های "وا وَلَدي..."، "وا مُصیبتا..."
لرزید دشت حادثه، قلب جهان گرفت
دستان داغ دیده ی آلِ غدیر را
این بار توی دشت عطش ریسمان گرفت
ناگاه میز و دفتر و خودکار ناله کرد
شاعر به تکیه آمد و دم نوحه خوان گرفت...
"باز این چه شورش است که در جان شاعر است
عالم شکست خورده ی طوفان شاعر است...
#ناصر_دوستی
#شعر_عاشورایی
#پویش_مردمی_من_حسینی_ام
#حسینیه_اعظم_زنجان
@haz_ir
خورشید زخم خورد و دلِ کهکشان گرفت
غم در نگاهِ عرشِ خدا آشیان گرفت
آنقدْر بی امان تن خورشید زخم خورد!!
لبریزِ زخم شد، لقب بی نشان گرفت
آنقدر سوخت پیکر سوزان کربلا
از داغ کشته ها، دل آتشفشان گرفت
تیری به قصد کینه و بغض و حسد پرید
او را میان سینه دلی مهربان گرفت
خواهر در اوج حادثه این صحنه را که دید،
زد لطمه بر رُخش...به کَفَش گیسوان گرفت
"الشّمرُ جالِسٌ..." ؛ سرو خنجر... تمام شد!
این سطر ناحیه رمق از روضه خوان گرفت
جمعه حدود ساعت سه تویِ قتلگاه
خورشید روی نیزه نشست،آسمان گرفت
تا گفت "حَرّقوا..." به سپاه عراق شمر
از این غریو قلب تمام زنان گرفت
از خیمه های سوخته آتش بلند شد
در دشت شعله شعله پیِ کودکان گرفت
غارت شروع شد...طبقی گوشواره را
غارتگرِ عراقی از آن دختران گرفت
این داغ آتشین ز نیستان شروع شد
وقتی به علقمه قمر کاروان گرفت
این دشت، کربلا به همین راحتی نشد
از دست شاه اکبر ابرو کمان گرفت
با ناله های "وا وَلَدي..."، "وا مُصیبتا..."
لرزید دشت حادثه، قلب جهان گرفت
دستان داغ دیده ی آلِ غدیر را
این بار توی دشت عطش ریسمان گرفت
ناگاه میز و دفتر و خودکار ناله کرد
شاعر به تکیه آمد و دم نوحه خوان گرفت...
"باز این چه شورش است که در جان شاعر است
عالم شکست خورده ی طوفان شاعر است...
#ناصر_دوستی
#شعر_عاشورایی
#پویش_مردمی_من_حسینی_ام
#حسینیه_اعظم_زنجان
@haz_ir
#شعر_عاشورایی
لحظه ی تلخِ وداع، کرب و بلا ریخت به هم!
شاه دین کرد وداع و همه را ریخت به هم
خبر رفتن مولا به بیابان پیچید...
با وداعش همه ی دشت منا ریخت به هم
خواهرش ملتمسانه به فغان آمد و گفت:
کاش می شد که به همراه تو ما... ریخت به هم
و حرم بهر خداحافظی آمد، خونْ بغض
بست مجرای گلو را و خدا... ریخت به هم!
جای آب، اشک روان پشت سرش ریخت رباب
زینبش ناله که زد وای اخا... ریخت بهم
ناله زد" وا اَبَتي..." دخترکی پیش آمد
بانوایش همه دشت بلا ریخت به هم
سدّ راه پدرش شد، به پدر زل زد و گفت:
می روی بی منِ بی تاب کجا؟ ریخت به هم
کربلا از تب این صحنه به خود می لرزید
پدر از دخترکش شد که جدا ریخت به هم
کاش می شد که به همراه خودت ما را هم...
کاش می شد که به همراه تو ما...ریخت به هم
لحظه ای بعد به گودال منا غوغا شد...
با سِنان سوره ی "وَ ا لْ شّ م س ضُ ح ا" ریخت به هم
#ناصر_دوستی
#شعر_عاشورایی
#پویش_مردمی_من_حسینی_ام
#حسینیه_اعظم_زنجان
@haz_ir
لحظه ی تلخِ وداع، کرب و بلا ریخت به هم!
شاه دین کرد وداع و همه را ریخت به هم
خبر رفتن مولا به بیابان پیچید...
با وداعش همه ی دشت منا ریخت به هم
خواهرش ملتمسانه به فغان آمد و گفت:
کاش می شد که به همراه تو ما... ریخت به هم
و حرم بهر خداحافظی آمد، خونْ بغض
بست مجرای گلو را و خدا... ریخت به هم!
جای آب، اشک روان پشت سرش ریخت رباب
زینبش ناله که زد وای اخا... ریخت بهم
ناله زد" وا اَبَتي..." دخترکی پیش آمد
بانوایش همه دشت بلا ریخت به هم
سدّ راه پدرش شد، به پدر زل زد و گفت:
می روی بی منِ بی تاب کجا؟ ریخت به هم
کربلا از تب این صحنه به خود می لرزید
پدر از دخترکش شد که جدا ریخت به هم
کاش می شد که به همراه خودت ما را هم...
کاش می شد که به همراه تو ما...ریخت به هم
لحظه ای بعد به گودال منا غوغا شد...
با سِنان سوره ی "وَ ا لْ شّ م س ضُ ح ا" ریخت به هم
#ناصر_دوستی
#شعر_عاشورایی
#پویش_مردمی_من_حسینی_ام
#حسینیه_اعظم_زنجان
@haz_ir
#نذر_غریب_مدینه
امشب همه شهر پُر از بوی شمیم است
انگار که "عطر کرمت" دست نسیم است
اقلیم بیابانی و خشک عربستان
از رحمت باران تو "جنّات نعیم" است
سرچشمه خورشیدی و نوری تو سراپای
در مردم چشمان تو آیینه مقیم است
مولا تو "کریم ابن کریمی، به کرامت
پیغمبری و معجزه ات "خُلق کریم" است
بااینکه نبی زاده و معراج نشینی
آن فرش کرمخانه تو کهنه گلیم است
از جوهر اندیشه ی نابت ز تحیُّر
وا مانده به عالم دهن هرچه حکیم است
انگار که او می شنود بوی پدر را
تادست پُر از مِهر تو در دست یتیم است
بخشیده ای حتی اثر ذکر و دعا را
آقا نکند نام تو" قرآن کریم" است!
"صلح" تو حماسه است، برآن تارکِ تاریخ
مکتوب شده صلح حسن فتح عظیم است
ای کاش که برپیکرتان تیر نبینیم
ای کاش بگویند که تابوت ضخیم است
من سوختم آقا که دراین بیت نوشتم
مولا به مزارت نه ضریح و نه حریم است...
#ناصر_دوستی
#نذر_غریب_مدینه
#حسینیه_اعظم_زنجان
@haz_ir
امشب همه شهر پُر از بوی شمیم است
انگار که "عطر کرمت" دست نسیم است
اقلیم بیابانی و خشک عربستان
از رحمت باران تو "جنّات نعیم" است
سرچشمه خورشیدی و نوری تو سراپای
در مردم چشمان تو آیینه مقیم است
مولا تو "کریم ابن کریمی، به کرامت
پیغمبری و معجزه ات "خُلق کریم" است
بااینکه نبی زاده و معراج نشینی
آن فرش کرمخانه تو کهنه گلیم است
از جوهر اندیشه ی نابت ز تحیُّر
وا مانده به عالم دهن هرچه حکیم است
انگار که او می شنود بوی پدر را
تادست پُر از مِهر تو در دست یتیم است
بخشیده ای حتی اثر ذکر و دعا را
آقا نکند نام تو" قرآن کریم" است!
"صلح" تو حماسه است، برآن تارکِ تاریخ
مکتوب شده صلح حسن فتح عظیم است
ای کاش که برپیکرتان تیر نبینیم
ای کاش بگویند که تابوت ضخیم است
من سوختم آقا که دراین بیت نوشتم
مولا به مزارت نه ضریح و نه حریم است...
#ناصر_دوستی
#نذر_غریب_مدینه
#حسینیه_اعظم_زنجان
@haz_ir
#نذرکریمه_ی_اهل_بیت
سایه ی مهربانی و لطفت مستدام است بر سرم بانو
بخدا من جدا نخواهم شداز شما و از این حرم بانو
می شوم با ملایکه همگام، در پناه تو می شوم آرام،
آدم اصلا قرار می گیرد، در کنار تو محترم بانو
شانه به شانه ی ضریح شما، می شوم من قدم قدم آرام
"اشفَعي لي عزیزه في الجنة"، ذکر این دیده ی ترم بانو
چون پرنده خیال من هرشب، می پرد سمت آستان شما
دل به معراج می رود اینجا خاکسار چنین درم بانو
بال پرواز اگر به من بدهی، می پرم تا به اوج گنبدتان،
من که بین کبوتران حرم، پرشکسته کبوترم بانو
السلام ای کریمه ی عترت، دل من یاکریمکی وحشی است
ناز شست کرامتت دل را، رام خود ساز از کرم بانو
اشک من قطره قطره الماس است، این غزلگریه اوج احساس است،
بی شک این بوی چادر یاس است، آمد انگار مادرم، بانو
آه...من در شلوغی حرمت، چقدر خاطرات گم دارم،
کودکی هایمان که یادت هست، گم شدم با برادرم بانو
چشم گریان دختری معصوم، میخکوب ضریح لطف شماست،
آرزویش شده برآورده، زایر توست خواهرم بانو
بخدا من بدون گلبوسه، از چنین بیت ها نمی گذرم،
بیت در بیت من صفا از قم، توی دفترچه می برم بانو
وای.. سوهان زعفرانی اتان، طعم شیرین زندگی دارد،
از قم این طعم زندگانی را، با غزلخنده می خرم بانو...
#حسینیه_اعظم_زنجان
#ناصر_دوستی
#غزلی_نذر_حضرت_معصومه_س
@haz_ir
سایه ی مهربانی و لطفت مستدام است بر سرم بانو
بخدا من جدا نخواهم شداز شما و از این حرم بانو
می شوم با ملایکه همگام، در پناه تو می شوم آرام،
آدم اصلا قرار می گیرد، در کنار تو محترم بانو
شانه به شانه ی ضریح شما، می شوم من قدم قدم آرام
"اشفَعي لي عزیزه في الجنة"، ذکر این دیده ی ترم بانو
چون پرنده خیال من هرشب، می پرد سمت آستان شما
دل به معراج می رود اینجا خاکسار چنین درم بانو
بال پرواز اگر به من بدهی، می پرم تا به اوج گنبدتان،
من که بین کبوتران حرم، پرشکسته کبوترم بانو
السلام ای کریمه ی عترت، دل من یاکریمکی وحشی است
ناز شست کرامتت دل را، رام خود ساز از کرم بانو
اشک من قطره قطره الماس است، این غزلگریه اوج احساس است،
بی شک این بوی چادر یاس است، آمد انگار مادرم، بانو
آه...من در شلوغی حرمت، چقدر خاطرات گم دارم،
کودکی هایمان که یادت هست، گم شدم با برادرم بانو
چشم گریان دختری معصوم، میخکوب ضریح لطف شماست،
آرزویش شده برآورده، زایر توست خواهرم بانو
بخدا من بدون گلبوسه، از چنین بیت ها نمی گذرم،
بیت در بیت من صفا از قم، توی دفترچه می برم بانو
وای.. سوهان زعفرانی اتان، طعم شیرین زندگی دارد،
از قم این طعم زندگانی را، با غزلخنده می خرم بانو...
#حسینیه_اعظم_زنجان
#ناصر_دوستی
#غزلی_نذر_حضرت_معصومه_س
@haz_ir
این صحن" کاظم "است که" باب النتایج" است
بر دردِ ناعلاجِ مریضان" معالج" است
ای دردمندِ زار بیا که شفای تو
در دست های" حضرت بابُ الحوایج" است...
شعر از
#ناصر_دوستی
#سالروزشهادت_حضرت_موسی_ابن_جعفر_ع_تسلیت_باد🏴
#حسینیه_اعظم_زنجان
@haz_ir
بر دردِ ناعلاجِ مریضان" معالج" است
ای دردمندِ زار بیا که شفای تو
در دست های" حضرت بابُ الحوایج" است...
شعر از
#ناصر_دوستی
#سالروزشهادت_حضرت_موسی_ابن_جعفر_ع_تسلیت_باد🏴
#حسینیه_اعظم_زنجان
@haz_ir
نذر حضرت کاظم الغیظ
یازده سال جهان دربه در زندان شد
کنج زندان ستم گریه او باران شد
سفره قلب پُر از آهِ یتیمان عرب
یازده سال ز هجران شما بی نان شد
یازده سال ز آشفتگیِ گیسویت
دل پریشان شد و در وادی جان طوفان شد
یازده سال شما گوشه زندان ماندید
حمد خواندید، که هرسختی اتان آسان شد
چشم تو معجزه خیز است که با یک نظرت
یک شبه صاحب ایمان دل زندانبان شد
بر مسلمانی تو کافرت ایمان آورد
ظرف یک چشم زدن کافر تو سلمان شد
چشم هارون زمان از حدقه بیرون زد
خواست منکر بشود،واله از این ایمان شد!!!
آنْقَدَر نور کرامت ز وجودت بارید
ای کریم ابن کریم، اسم شما قرآن شد
یازده سال در آن گردن تو سلسله بود
داغ خورشید از این واقعه صد چندان شد
حرف خونگریه سلطان خراسان آمد
از همان لحظه رضایت ز غمت باران شد"
روضه خوان تا که براین قصه زنجیر رسید
داغمان تازه شد و این دلمان ویران شد
"کاظم الغیظ"برازنده عنوان شماست
دیدن خشم شما حسرت دژخیمان شد
از مدینه وطن قدسی اتان دل کندید
کاظمین از نفس قدسی اتان رضوان شد
حضرت لطفی و ایران ز تو محروم نماند
میزبان سه جگر گوشه تو ایران شد...
شعر از
#ناصر_دوستی
#صل_الله_الله_علیک_یا_موسی_ابن_جعفر_ع
#سالروز_شهادت_باب_الحوایج_حضرت_موسی_ابن_جعفر_ع_تسلیت_باد
@haz_ir
یازده سال جهان دربه در زندان شد
کنج زندان ستم گریه او باران شد
سفره قلب پُر از آهِ یتیمان عرب
یازده سال ز هجران شما بی نان شد
یازده سال ز آشفتگیِ گیسویت
دل پریشان شد و در وادی جان طوفان شد
یازده سال شما گوشه زندان ماندید
حمد خواندید، که هرسختی اتان آسان شد
چشم تو معجزه خیز است که با یک نظرت
یک شبه صاحب ایمان دل زندانبان شد
بر مسلمانی تو کافرت ایمان آورد
ظرف یک چشم زدن کافر تو سلمان شد
چشم هارون زمان از حدقه بیرون زد
خواست منکر بشود،واله از این ایمان شد!!!
آنْقَدَر نور کرامت ز وجودت بارید
ای کریم ابن کریم، اسم شما قرآن شد
یازده سال در آن گردن تو سلسله بود
داغ خورشید از این واقعه صد چندان شد
حرف خونگریه سلطان خراسان آمد
از همان لحظه رضایت ز غمت باران شد"
روضه خوان تا که براین قصه زنجیر رسید
داغمان تازه شد و این دلمان ویران شد
"کاظم الغیظ"برازنده عنوان شماست
دیدن خشم شما حسرت دژخیمان شد
از مدینه وطن قدسی اتان دل کندید
کاظمین از نفس قدسی اتان رضوان شد
حضرت لطفی و ایران ز تو محروم نماند
میزبان سه جگر گوشه تو ایران شد...
شعر از
#ناصر_دوستی
#صل_الله_الله_علیک_یا_موسی_ابن_جعفر_ع
#سالروز_شهادت_باب_الحوایج_حضرت_موسی_ابن_جعفر_ع_تسلیت_باد
@haz_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎞 شعرخوانی | در خانه میمانیم
🎤 ناصر دوستی
شعرخوانی جناب آقای ناصر دوستی از شاعران و هنرمندان جوان استان در راستای پیشگیری و مبارزه با ویروس کرونا با عنوان در خانه میمانیم
#شعر
#ناصر_دوستی
#کرونا_را_شکست_میدهیم
#در_خانه_می_مانیم
#حسینیه_اعظم_زنجان
🆔 http://haz.ir
🆔 Instagram.com/Official.haz.ir
🆔 eitaa.com/haz_ir
🆔 @haz_ir
🎤 ناصر دوستی
شعرخوانی جناب آقای ناصر دوستی از شاعران و هنرمندان جوان استان در راستای پیشگیری و مبارزه با ویروس کرونا با عنوان در خانه میمانیم
#شعر
#ناصر_دوستی
#کرونا_را_شکست_میدهیم
#در_خانه_می_مانیم
#حسینیه_اعظم_زنجان
🆔 http://haz.ir
🆔 Instagram.com/Official.haz.ir
🆔 eitaa.com/haz_ir
🆔 @haz_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎞 شعرخوانی | میلاد سرداران کربلا
🎤 ناصر دوستی
#شعر
#ناصر_دوستی
#اعیاد_شعبانیه
#حسینیه_اعظم_زنجان
🆔 http://haz.ir
🆔 Instagram.com/Official.haz.ir
🆔 t.me/haz_ir
🆔 eitaa.com/haz_ir
🆔 @haz_ir
🎤 ناصر دوستی
#شعر
#ناصر_دوستی
#اعیاد_شعبانیه
#حسینیه_اعظم_زنجان
🆔 http://haz.ir
🆔 Instagram.com/Official.haz.ir
🆔 t.me/haz_ir
🆔 eitaa.com/haz_ir
🆔 @haz_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎞 شعرخوانی | رباعی های بهار و انتظار
🎤 ناصر دوستی
#شعر
#نیمه_شعبان
#لبیک_یا_مهدی(عج)
#انتظار_فرج
#ناصر_دوستی
#حسینیه_اعظم_زنجان
آدرس صفحه اینستاگرام : 👇
🆔 Instagram.com/Official.haz.ir
آدرس کانال تلگرام : 👇
🆔 https://t.me/haz_ir
آدرس کانال ایتا : 👇
🆔 https://eitaa.com/haz_ir
🎤 ناصر دوستی
#شعر
#نیمه_شعبان
#لبیک_یا_مهدی(عج)
#انتظار_فرج
#ناصر_دوستی
#حسینیه_اعظم_زنجان
آدرس صفحه اینستاگرام : 👇
🆔 Instagram.com/Official.haz.ir
آدرس کانال تلگرام : 👇
🆔 https://t.me/haz_ir
آدرس کانال ایتا : 👇
🆔 https://eitaa.com/haz_ir
تقدیم به پیشگاه حضرت خدیجه کبری (س)
این زن دَرش به روی تُهیدست باز بود
از بس که او کریمه و مهمان نواز بود
در ثروت او زبانزدِ اشراف مکّه بود
با ثروتش که پرچم دین در فراز بود
در سال های سخت نداری که ثروتش
اسلام را بزرگترین امتیاز بود
سرمایه اش کنار ،که در عصمت و عفاف
او آبرویِ شهرِ بزرگ حجاز بود
این زن عروسِ خانه ی« خورشید مکّه» شد
او را صُداق: ماه و ستاره جهاز بود
شب تا سحر کنار نبی سر به سجده داشت
شب زنده دار و عاشقِ راز و نیاز بود
می کرد عاشقانه به آیینه اقتدا
پشتِ سرِ نبیِّ خدا در نماز بود
جز او نداشت مَحرم اسراری آفتاب
گنجینه ی سرائرِ دین ، اهلِ راز بود
خورشید و ماه ماحصل ازدواجشان
شد «کوثری» که از همه اوصاف ناز بود
در دامنِ بهشتیِ خود« زُهره» پروراند
با او کدام زن به جهان هم تراز بود؟
در شِعب بود دوش به دوشِ محمّدش
جایی که واقعا به حضورش نیاز بود
در اوجِ غم ز یُمنِ حضورِ خدیجه اش
قلب نبی هر آینه در اهتزاز بود
در شِعب، روحِ قدسی اش آرام پرکشید
در این زمان, رحلت او جانگداز بود
✍️ شاعر : ناصر دوستی
#ام_المومنین
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#ناصر_دوستی
#حسینیه_اعظم_زنجان
🆔 https://t.me/haz_ir
این زن دَرش به روی تُهیدست باز بود
از بس که او کریمه و مهمان نواز بود
در ثروت او زبانزدِ اشراف مکّه بود
با ثروتش که پرچم دین در فراز بود
در سال های سخت نداری که ثروتش
اسلام را بزرگترین امتیاز بود
سرمایه اش کنار ،که در عصمت و عفاف
او آبرویِ شهرِ بزرگ حجاز بود
این زن عروسِ خانه ی« خورشید مکّه» شد
او را صُداق: ماه و ستاره جهاز بود
شب تا سحر کنار نبی سر به سجده داشت
شب زنده دار و عاشقِ راز و نیاز بود
می کرد عاشقانه به آیینه اقتدا
پشتِ سرِ نبیِّ خدا در نماز بود
جز او نداشت مَحرم اسراری آفتاب
گنجینه ی سرائرِ دین ، اهلِ راز بود
خورشید و ماه ماحصل ازدواجشان
شد «کوثری» که از همه اوصاف ناز بود
در دامنِ بهشتیِ خود« زُهره» پروراند
با او کدام زن به جهان هم تراز بود؟
در شِعب بود دوش به دوشِ محمّدش
جایی که واقعا به حضورش نیاز بود
در اوجِ غم ز یُمنِ حضورِ خدیجه اش
قلب نبی هر آینه در اهتزاز بود
در شِعب، روحِ قدسی اش آرام پرکشید
در این زمان, رحلت او جانگداز بود
✍️ شاعر : ناصر دوستی
#ام_المومنین
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#ناصر_دوستی
#حسینیه_اعظم_زنجان
🆔 https://t.me/haz_ir
امشب همه شهر پر از بوی شمیم است
انگار که عطرِ کرمت دستِ نسیم است
سرچشمه خورشیدی و نوری تو سراپای
در مردم چشمان تو آیینه مُقیم است
مولا تو کریم ابنِ کریمی به کرامت
پیغمبری و معجزه ات «خُلق کریم» است
زنده به نفس های تو« عیسای مسیح »است
در بندِ کراماتِ تو «موسایِ کلیم» است
بااینکه نبی زاده و معراج نشینی
آن فرشِ کرمخانه ی تو کُهنه گلیم است
از جوهر اندیشه ی نابت ز تحیُّر
وا مانده به عالم دهنِ هرچه حکیم است
انگار که او می شنود بوی پدر را
تادست پُر از مهرِ تو در دستِ یتیم است
بخشیده ای حتی اثر ذکر و دعا را!
آقا نکند نام تو «قرآن کریم» است!
صلح تو حماسه ست، برآن تارکِ تاریخ؛
مکتوب شده: «صلح حسن فتحِ عظیم است»
ای کاش که برپیکرتان تیر نبینیم؛
ای کاش بگویند که تابوت ضخیم است!
من سوختم آقا که دراین بیت نوشتم؛
مولا به مزارت نه ضریح و نه حریم است...
✍️ ناصر دوستی
#شعر
#ولادت_مبارک
#حضرت_امام_حسن_مجتبی(ع)
#ناصر_دوستی
#حسینیه_اعظم_زنجان
آدرس صفحه اینستاگرام : 👇
🆔 Instagram.com/Official.haz.ir
آدرس کانال تلگرام : 👇
🆔 https://t.me/haz_ir
آدرس کانال ایتا : 👇
🆔 https://eitaa.com/haz_ir
انگار که عطرِ کرمت دستِ نسیم است
سرچشمه خورشیدی و نوری تو سراپای
در مردم چشمان تو آیینه مُقیم است
مولا تو کریم ابنِ کریمی به کرامت
پیغمبری و معجزه ات «خُلق کریم» است
زنده به نفس های تو« عیسای مسیح »است
در بندِ کراماتِ تو «موسایِ کلیم» است
بااینکه نبی زاده و معراج نشینی
آن فرشِ کرمخانه ی تو کُهنه گلیم است
از جوهر اندیشه ی نابت ز تحیُّر
وا مانده به عالم دهنِ هرچه حکیم است
انگار که او می شنود بوی پدر را
تادست پُر از مهرِ تو در دستِ یتیم است
بخشیده ای حتی اثر ذکر و دعا را!
آقا نکند نام تو «قرآن کریم» است!
صلح تو حماسه ست، برآن تارکِ تاریخ؛
مکتوب شده: «صلح حسن فتحِ عظیم است»
ای کاش که برپیکرتان تیر نبینیم؛
ای کاش بگویند که تابوت ضخیم است!
من سوختم آقا که دراین بیت نوشتم؛
مولا به مزارت نه ضریح و نه حریم است...
✍️ ناصر دوستی
#شعر
#ولادت_مبارک
#حضرت_امام_حسن_مجتبی(ع)
#ناصر_دوستی
#حسینیه_اعظم_زنجان
آدرس صفحه اینستاگرام : 👇
🆔 Instagram.com/Official.haz.ir
آدرس کانال تلگرام : 👇
🆔 https://t.me/haz_ir
آدرس کانال ایتا : 👇
🆔 https://eitaa.com/haz_ir
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎞 شعرخوانی | پویش شعر فلسطین آزاد
🎤 ناصر دوستی
#روز_قدس
#فلسطین_آزاد
#حوزه_هنری_زنجان
#ناصر_دوستی
#حسینیه_اعظم_زنجان
آدرس صفحه اینستاگرام : 👇
🆔 Instagram.com/Official.haz.ir
آدرس کانال تلگرام : 👇
🆔 https://t.me/haz_ir
آدرس کانال ایتا : 👇
🆔 https://eitaa.com/haz_ir
🎤 ناصر دوستی
#روز_قدس
#فلسطین_آزاد
#حوزه_هنری_زنجان
#ناصر_دوستی
#حسینیه_اعظم_زنجان
آدرس صفحه اینستاگرام : 👇
🆔 Instagram.com/Official.haz.ir
آدرس کانال تلگرام : 👇
🆔 https://t.me/haz_ir
آدرس کانال ایتا : 👇
🆔 https://eitaa.com/haz_ir
🖼 پوستر | اشعار منتخب ویژه مراسم مجازی شب شعر یاد یار – بخش دوم
🏴 به مناسبت رحلت بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره)
#شعر
#سالگرد_ارتحال_حضرت_امام
#ناصر_دوستی(زنجان)
#عالیه_مهرابی(یزد)
#سمیرا_یکه_تاز(مرکزی)
#مهدی_حنیفه(زنجان)
#محمدحسین_ملکیان(اصفهان)
#علی_حنیفه(زنجان)
#میلاد_حبیبی(اصفهان)
#حسینیه_اعظم_زنجان
آدرس صفحه اینستاگرام : 👇
🆔 Instagram.com/Official.haz.ir
آدرس کانال تلگرام : 👇
🆔 https://t.me/haz_ir
آدرس کانال ایتا : 👇
🆔 https://eitaa.com/haz_ir
🏴 به مناسبت رحلت بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره)
#شعر
#سالگرد_ارتحال_حضرت_امام
#ناصر_دوستی(زنجان)
#عالیه_مهرابی(یزد)
#سمیرا_یکه_تاز(مرکزی)
#مهدی_حنیفه(زنجان)
#محمدحسین_ملکیان(اصفهان)
#علی_حنیفه(زنجان)
#میلاد_حبیبی(اصفهان)
#حسینیه_اعظم_زنجان
آدرس صفحه اینستاگرام : 👇
🆔 Instagram.com/Official.haz.ir
آدرس کانال تلگرام : 👇
🆔 https://t.me/haz_ir
آدرس کانال ایتا : 👇
🆔 https://eitaa.com/haz_ir