Forwarded from عرصههای ارتباطی
🔸روزنامه ارزانتر از روزنامه باطله!
▫️#پژمان_موسوی
انگیزهی این یادداشت، گفتگویی است که بین من و چند تن از دوستانم در موقعیتهای مشابه با چند دکهدار محترم در موقعیتهای مختلف زمانی و مکانی صورت گرفت؛ گفتگویی که هم برای ما در جایگاه #روزنامهنگار هم برای آنها در جایگاه #دکهدار، نتیجهای جز حسرت و آه نداشت.
این گفتگوی کوتاه از این قرار بود:
ما: سلام. روزنامه باطله خدمتتون هست؟
دکهدار: الان ندارم ولی چرا روزنامههای امروز را نمیبری؟
ما: چطور مگه؟
دکهدار: هر جوری حساب کنی قیمت کاغذ یا روزنامه باطله الان از قیمت روزنامههای روز بالاتره!
ما: یعنی چی؟
دکهدار: شما الان چند تا روزنامه پر صفحه بخری میشه یک کیلو! این، از یک کیلو روزنامه باطله برات ارزونتر در میاد و زودتر هم کارت راه میافته!
ما: نه متشکرم...
این گفتگوی کوتاه جز حسرت و آهی که بر جای گذاشت، حاوی چند نکته از چند منظرِ متفاوت است؛ از نکات محیطزیستی و فرآیند تولید #کاغذ از طبیعت و تبدیل آن به آشغال که البته در جای خود بسیار هم مهم و قابل تامل است میگذرم و به سایر جنبههای این اتفاق میپردازم.
چندی پیش تصویری از پکهای باز نشدهی یکی از روزنامههای صبح تهران در فضای مجازی منتشر شد؛ فردی که معلوم نبود چه کسی بود، پکهای این روزنامه را به عنوان کاغذ باطله در سایت #دیوار عرضه کرده بود و آن را به قیمت کاغذ باطلهی روز میفروخت. این اقدام را در کنارِ صحبتهای دکهدار محترم بگذارید، فکر میکنید علتالعلل این زخم ناسور چیست؟ آیا جز این است که علتالعلل آن، نظام توزیع رانتی و بیحساب و کتاب کاغذِ سهمیهای، بیحرمتی به «کلمه» و البته بیتعهدی به حرفه روزنامهنگاری است؟ وقتی عدهای به صرف اینکه مجوزی را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کردهاند، میتوانند هم از چارچوبهای قانونی و هم از چارچوبهای رانتی، کاغذ سهمیهای دریافت کرده، روزنامهشان را چاپ کنند و پکهای روزنامه خود را بدون عرضه در دکههای مطبوعاتی، مستقیم یا با واسطه به عنوان #کاغذ_باطله با قیمتی بالاتر از قیمت تمام شده برای خودشان در بازار آزاد بفروشند، چرا به خوشان زحمت دهند و روزنامهای خواندنی را منتشر کرده و به امیدِ جذب مخاطب، کالایی مرغوب را به دست مخاطب برسانند؟ اینها خیلی آسان کاغذ را به قیمت دولتی از وزارت ارشاد دریافت میکنند، روزنامه خود را با هر کیفیتی که هست منتشر میکنند و بیدغدغه از #مخاطب و فروش و هزار مسئله دیگر، به اسم روزنامه باطله و کاغذ، نسخههای خود را میفروشند. فکر هم نکنید که این مسئله احیانا محدود به یک یا دو روزنامه است، نه! آنها که این موضوع را دریافتهاند، پس از گران شدن سرسامآور قیمت کاغذ در بازار آزاد، این نوع فروش را به عنوان رویه اصلی خود درآورده و اساسا قید #روزنامهنگاری_حرفهای و متعهد را زدهاند. اقدامی علیه روزنامهنگاری، علیه مردم و علیه هر آنچه نام #حقیقتطلبی و #آزادیخواهی دارد. فقط هم روزنامهها نیستند، بعضی از مجلات هم اخیرا چنین رویهای را اتخاذ کردهاند؛ تازه این، آن بخش از کاری است که بعد از انتشار به عنوان کاغذ باطله در بازار آزاد فروخته میشود؛ بعضیها هم هستند که از همان ابتدا بندهای کاغذ خود را به عنوان کاغذ نو میفروشند و اساسا زحمت چاپ و کپی و سیاهکردن صفحات را هم به خود نمیدهند. آدمی را تصور کنید که پکهای روزنامه را باز نشده، خریداری میکند، واقعا فکر میکنید چه تصوری درباره روزنامهنگاری مکتوب و روزنامهنگاری ایران خواهد داشت؟ آیا برای او که البته دیگر کم هم نیستند، روزنامهنگاری و مفاهیمی چون تعهد قلم،دیگر اعتبار و آبرویی خواهد داشت؟ آیا وقت آن نرسیده که ما #روزنامهنگاران، بر ضد اقدامکنندگان علیه اعتبار و آبروی حرفهمان، اقدامی هماهنگ و یکپارچه انجام دهیم؟ تا کی باید اجازه دهیم سوءاستفاده کنندگان، تنها برای کسب سود بیشتر، با اعتبار حرفه ما بازی کنند؟ آیا وقت آن نرسیده که جملگیمان از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت مطبوعاتی آن بخواهیم شیوهنامههای تخصیص کاغذ را تغییر دهد؟ اصلا ما هم هیچ، خود وزارت ارشاد نباید علیه اینان دست به اقدامی فوری و عاجل بزند و سهمیه کاغذ آنها را حذف کند؟ آیا نباید نظارتها دقیقتر و تخصیصها موشکافانهتر باشد؟
این را باور کنیم تا وقتی که روزنهای برای سوءاستفاده باشد، همواره هستند عدهای که از همان روزنه استفاده کرده و شرایط را به نفع خود و به ضرر جامعه تغییر میدهند، مهم بستنِ این روزنههاست، البته اگر اساسا ارادهای برای بستن این روزنهها باشد...
▫️روزنامه شرق | ۱۰ خرداد ۹۹
▫️#پژمان_موسوی
انگیزهی این یادداشت، گفتگویی است که بین من و چند تن از دوستانم در موقعیتهای مشابه با چند دکهدار محترم در موقعیتهای مختلف زمانی و مکانی صورت گرفت؛ گفتگویی که هم برای ما در جایگاه #روزنامهنگار هم برای آنها در جایگاه #دکهدار، نتیجهای جز حسرت و آه نداشت.
این گفتگوی کوتاه از این قرار بود:
ما: سلام. روزنامه باطله خدمتتون هست؟
دکهدار: الان ندارم ولی چرا روزنامههای امروز را نمیبری؟
ما: چطور مگه؟
دکهدار: هر جوری حساب کنی قیمت کاغذ یا روزنامه باطله الان از قیمت روزنامههای روز بالاتره!
ما: یعنی چی؟
دکهدار: شما الان چند تا روزنامه پر صفحه بخری میشه یک کیلو! این، از یک کیلو روزنامه باطله برات ارزونتر در میاد و زودتر هم کارت راه میافته!
ما: نه متشکرم...
این گفتگوی کوتاه جز حسرت و آهی که بر جای گذاشت، حاوی چند نکته از چند منظرِ متفاوت است؛ از نکات محیطزیستی و فرآیند تولید #کاغذ از طبیعت و تبدیل آن به آشغال که البته در جای خود بسیار هم مهم و قابل تامل است میگذرم و به سایر جنبههای این اتفاق میپردازم.
چندی پیش تصویری از پکهای باز نشدهی یکی از روزنامههای صبح تهران در فضای مجازی منتشر شد؛ فردی که معلوم نبود چه کسی بود، پکهای این روزنامه را به عنوان کاغذ باطله در سایت #دیوار عرضه کرده بود و آن را به قیمت کاغذ باطلهی روز میفروخت. این اقدام را در کنارِ صحبتهای دکهدار محترم بگذارید، فکر میکنید علتالعلل این زخم ناسور چیست؟ آیا جز این است که علتالعلل آن، نظام توزیع رانتی و بیحساب و کتاب کاغذِ سهمیهای، بیحرمتی به «کلمه» و البته بیتعهدی به حرفه روزنامهنگاری است؟ وقتی عدهای به صرف اینکه مجوزی را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کردهاند، میتوانند هم از چارچوبهای قانونی و هم از چارچوبهای رانتی، کاغذ سهمیهای دریافت کرده، روزنامهشان را چاپ کنند و پکهای روزنامه خود را بدون عرضه در دکههای مطبوعاتی، مستقیم یا با واسطه به عنوان #کاغذ_باطله با قیمتی بالاتر از قیمت تمام شده برای خودشان در بازار آزاد بفروشند، چرا به خوشان زحمت دهند و روزنامهای خواندنی را منتشر کرده و به امیدِ جذب مخاطب، کالایی مرغوب را به دست مخاطب برسانند؟ اینها خیلی آسان کاغذ را به قیمت دولتی از وزارت ارشاد دریافت میکنند، روزنامه خود را با هر کیفیتی که هست منتشر میکنند و بیدغدغه از #مخاطب و فروش و هزار مسئله دیگر، به اسم روزنامه باطله و کاغذ، نسخههای خود را میفروشند. فکر هم نکنید که این مسئله احیانا محدود به یک یا دو روزنامه است، نه! آنها که این موضوع را دریافتهاند، پس از گران شدن سرسامآور قیمت کاغذ در بازار آزاد، این نوع فروش را به عنوان رویه اصلی خود درآورده و اساسا قید #روزنامهنگاری_حرفهای و متعهد را زدهاند. اقدامی علیه روزنامهنگاری، علیه مردم و علیه هر آنچه نام #حقیقتطلبی و #آزادیخواهی دارد. فقط هم روزنامهها نیستند، بعضی از مجلات هم اخیرا چنین رویهای را اتخاذ کردهاند؛ تازه این، آن بخش از کاری است که بعد از انتشار به عنوان کاغذ باطله در بازار آزاد فروخته میشود؛ بعضیها هم هستند که از همان ابتدا بندهای کاغذ خود را به عنوان کاغذ نو میفروشند و اساسا زحمت چاپ و کپی و سیاهکردن صفحات را هم به خود نمیدهند. آدمی را تصور کنید که پکهای روزنامه را باز نشده، خریداری میکند، واقعا فکر میکنید چه تصوری درباره روزنامهنگاری مکتوب و روزنامهنگاری ایران خواهد داشت؟ آیا برای او که البته دیگر کم هم نیستند، روزنامهنگاری و مفاهیمی چون تعهد قلم،دیگر اعتبار و آبرویی خواهد داشت؟ آیا وقت آن نرسیده که ما #روزنامهنگاران، بر ضد اقدامکنندگان علیه اعتبار و آبروی حرفهمان، اقدامی هماهنگ و یکپارچه انجام دهیم؟ تا کی باید اجازه دهیم سوءاستفاده کنندگان، تنها برای کسب سود بیشتر، با اعتبار حرفه ما بازی کنند؟ آیا وقت آن نرسیده که جملگیمان از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت مطبوعاتی آن بخواهیم شیوهنامههای تخصیص کاغذ را تغییر دهد؟ اصلا ما هم هیچ، خود وزارت ارشاد نباید علیه اینان دست به اقدامی فوری و عاجل بزند و سهمیه کاغذ آنها را حذف کند؟ آیا نباید نظارتها دقیقتر و تخصیصها موشکافانهتر باشد؟
این را باور کنیم تا وقتی که روزنهای برای سوءاستفاده باشد، همواره هستند عدهای که از همان روزنه استفاده کرده و شرایط را به نفع خود و به ضرر جامعه تغییر میدهند، مهم بستنِ این روزنههاست، البته اگر اساسا ارادهای برای بستن این روزنهها باشد...
▫️روزنامه شرق | ۱۰ خرداد ۹۹
Forwarded from درس رسانه (فردارسانه)
🔸 اجتناب کردن از روزنامهنگاری ساختگی
دیوید بروئر
نخستین سردبیر سایت بیبیسی (BBC News Online) و مدرس روزنامهنگاری
نقش ما به عنوان #روزنامهنگار کشف اطلاعات، آمادهسازی و سپس نمایش آن به نفع #مخاطب است. ما برای جعل، سوء استفاده یا تحمیل کردن اینجا نیستیم. ما اینجا هستیم تا حقایق را کشف کنیم، نه اینکه چیزی را در جایی قرار دهیم. بنابراین، نگرشهای ضروری مورد نیاز هنگام انتشار یک گزارش چه هستند؟
روزنامه نگار نباید دستور کار داشته باشد
من این ماژول آموزشی را پس از تجربهای در قفقاز نوشتم، زمانی که یک روزنامهنگار جوان خانم با من مصاحبه کرد. به من گفته شد که مصاحبه قرار است در مورد دورهای باشد که تدریس میکردم.
با این حال مشخص شد که خبرنگار فقط یک سوال در ذهن دارد. او میخواست بداند که من در مورد وضعیت سیاسی کشورش چه فکر میکنم، و مدام سوال را تکرار میکرد و آشکارا مشتاق شنیدن پاسخی بود که میخواست از یک مربی روزنامهنگاری میهمان از انگلیس بشنود.
او مدام به همان سوال برمیگشت و من فقط توانستم به او بگویم که من آنجا هستم تا آموزش روزنامهنگاری را ارائه دهم و در مورد وضعیت سیاسی کشور اظهار نظر نکنم. اما او تسلیم نمیشد و هر بار که این سوال را میپرسید بیشتر و بیشتر تحریک میشد و نظر و عصبانیت را به سوالات اصلی خود اضافه میکرد.
این رویکردی بود که من شخصاً قبلاً با آن مواجه نشده بودم و این باعث شد که فکر کنم چقدر مهم است که روزنامهنگاران نه تنها هنگام گزارش دادن درباره رویدادها، بلکه هنگام برنامهریزی مصاحبه، عینی و بیطرف بمانند. به علاوه موارد متعددی را به یادم آورد که گزارشی را با نتیجه نهایی آن در ذهنم، منتشر کردهام.
من هم مثل همه روزنامهنگاران، همیشه دوست داشتم که گزارشم چه به صورت چاپی زمانی که روزنامهنگار #روزنامه بودم و چه در بولتنها و برنامههای امور جاری زمانی که خبرنگار #رادیو و #تلویزیون بودم، کار شود. ضمن اینکه میخواستم تاثیرگذار، روشنفکر، خاطرهانگیز باشد. صادقانه بگویم تحسین مرا برانگیزد و مرا خوب جلوه دهد.
با نگاهی به گذشته و با در نظر گرفتن مصاحبهای که در قفقاز داشتم، این عقیده وجود دارد که چگونه میتوان مطمئن شد روزنامهنگاری با واقعیت مرتبط است و ربطی به ایده خودمان در مورد چگونگی انجام یک موقعیت ندارد.
۱- ذهن پرسشگر داشته باشید
خیلی خوب است که پس از انجام تحقیقاتتان و با یک سوال مهم در ذهن وارد مصاحبه شوید. در واقع، انجام ندادن این کار میتواند به عنوان شلختگی تلقی شود و شما را در معرض سوء استفاده قرار دهد.
با این حال، باید ذهنی پرسشگر داشته باشید و بپذیرید که ممکن است اتفاقات غیرمنتظرهای رخ دهد. ممکن است خط پرسشگری قویتر از آن چیزی باشد که هنگام شروع مصاحبه به آن فکر میکردید. اگر روی یک متن تنظیم شده کار میکنید و نتیجه نهایی را در ذهن دارید، احتمالاً این فرصت را نخواهید داشت.
ضروری است که هنگام ملاقات با مصاحبهشونده آماده باشید که متن خود را کنار بگذارید و با ذهنیتی باز به مصاحبه بپردازید.
۲- مسئله را تحمیل نکنید
برخی از روزنامهنگاران به اشتباه فکر میکنند که مقاومت مصاحبهشونده در برابر سؤال یعنی اینکه او گناه خود را پذیرفته است و اگر مصاحبهشونده از پاسخ دادن امتناع یا از سؤال اجتناب میکند، چیزی برای پنهان کردن دارد. اما ممکن است به این معنی نباشد. این می تواند به این معنی باشد که سوال بدی از سوی خبرنگار بود که به موضوع مربوط نمیشد. ضمنا میتواند به این معنی باشد که شخصی که با او مصاحبه میکنید واقعاً پاسخ یا نظری ندارد. این میتواند به این معنی باشد که شما پیچیدگی موضوعات مورد بحث را درک نمیکنید. در چنین مواقعی خیلی سخت فشار آورید. در چنین موقعیتهایی، سماجت بیش از حد میتواند منجر به احمق جلوه دادن شما شود و به اعتبار رسانهای که به آن وابسته هستید آسیب برساند. مقابله کردن لزوماً به معنای این نیست که روزنامهنگار خوبی هستید، فقط به این دلیل که واکنش مصاحبهشونده را دریافت میکنید و به این معنی نیست که نکته خوبی را بیان کردهاید.
۳- محکم اما منصف باشید
میتوان مصاحبههای کامل و قوی انجام داد در حالی که منصف بود. بعید است که درگیر شدن در یک مسابقه فریاد زدن و بن بست، به شما در رسیدن به این هدف کمک کند. نیاز به پرسشهای روشن و تفسیر معقول از پاسخها دارید.
نقش شما این نیست که باهوش ظاهر شوید و در مقابل مصاحبهشونده امتیاز بگیرید. نقش شما این است که مباحثه عمومی را اطلاع رسانی کنید تا مخاطب بتواند انتخابهای آگاهانهای داشته باشد.
اگر سوالی پرسیدهاید که به وضوح نامربوط و خارج از موضوع است، برای عقبنشینی از آن آمادگی داشته باشید. آماده اعتراف کردن به اشتباهات خود یا زمینههایی که هنوز در حال یادگیری هستید، باشید.
(ادامه 👇)
دیوید بروئر
نخستین سردبیر سایت بیبیسی (BBC News Online) و مدرس روزنامهنگاری
نقش ما به عنوان #روزنامهنگار کشف اطلاعات، آمادهسازی و سپس نمایش آن به نفع #مخاطب است. ما برای جعل، سوء استفاده یا تحمیل کردن اینجا نیستیم. ما اینجا هستیم تا حقایق را کشف کنیم، نه اینکه چیزی را در جایی قرار دهیم. بنابراین، نگرشهای ضروری مورد نیاز هنگام انتشار یک گزارش چه هستند؟
روزنامه نگار نباید دستور کار داشته باشد
من این ماژول آموزشی را پس از تجربهای در قفقاز نوشتم، زمانی که یک روزنامهنگار جوان خانم با من مصاحبه کرد. به من گفته شد که مصاحبه قرار است در مورد دورهای باشد که تدریس میکردم.
با این حال مشخص شد که خبرنگار فقط یک سوال در ذهن دارد. او میخواست بداند که من در مورد وضعیت سیاسی کشورش چه فکر میکنم، و مدام سوال را تکرار میکرد و آشکارا مشتاق شنیدن پاسخی بود که میخواست از یک مربی روزنامهنگاری میهمان از انگلیس بشنود.
او مدام به همان سوال برمیگشت و من فقط توانستم به او بگویم که من آنجا هستم تا آموزش روزنامهنگاری را ارائه دهم و در مورد وضعیت سیاسی کشور اظهار نظر نکنم. اما او تسلیم نمیشد و هر بار که این سوال را میپرسید بیشتر و بیشتر تحریک میشد و نظر و عصبانیت را به سوالات اصلی خود اضافه میکرد.
این رویکردی بود که من شخصاً قبلاً با آن مواجه نشده بودم و این باعث شد که فکر کنم چقدر مهم است که روزنامهنگاران نه تنها هنگام گزارش دادن درباره رویدادها، بلکه هنگام برنامهریزی مصاحبه، عینی و بیطرف بمانند. به علاوه موارد متعددی را به یادم آورد که گزارشی را با نتیجه نهایی آن در ذهنم، منتشر کردهام.
من هم مثل همه روزنامهنگاران، همیشه دوست داشتم که گزارشم چه به صورت چاپی زمانی که روزنامهنگار #روزنامه بودم و چه در بولتنها و برنامههای امور جاری زمانی که خبرنگار #رادیو و #تلویزیون بودم، کار شود. ضمن اینکه میخواستم تاثیرگذار، روشنفکر، خاطرهانگیز باشد. صادقانه بگویم تحسین مرا برانگیزد و مرا خوب جلوه دهد.
با نگاهی به گذشته و با در نظر گرفتن مصاحبهای که در قفقاز داشتم، این عقیده وجود دارد که چگونه میتوان مطمئن شد روزنامهنگاری با واقعیت مرتبط است و ربطی به ایده خودمان در مورد چگونگی انجام یک موقعیت ندارد.
۱- ذهن پرسشگر داشته باشید
خیلی خوب است که پس از انجام تحقیقاتتان و با یک سوال مهم در ذهن وارد مصاحبه شوید. در واقع، انجام ندادن این کار میتواند به عنوان شلختگی تلقی شود و شما را در معرض سوء استفاده قرار دهد.
با این حال، باید ذهنی پرسشگر داشته باشید و بپذیرید که ممکن است اتفاقات غیرمنتظرهای رخ دهد. ممکن است خط پرسشگری قویتر از آن چیزی باشد که هنگام شروع مصاحبه به آن فکر میکردید. اگر روی یک متن تنظیم شده کار میکنید و نتیجه نهایی را در ذهن دارید، احتمالاً این فرصت را نخواهید داشت.
ضروری است که هنگام ملاقات با مصاحبهشونده آماده باشید که متن خود را کنار بگذارید و با ذهنیتی باز به مصاحبه بپردازید.
۲- مسئله را تحمیل نکنید
برخی از روزنامهنگاران به اشتباه فکر میکنند که مقاومت مصاحبهشونده در برابر سؤال یعنی اینکه او گناه خود را پذیرفته است و اگر مصاحبهشونده از پاسخ دادن امتناع یا از سؤال اجتناب میکند، چیزی برای پنهان کردن دارد. اما ممکن است به این معنی نباشد. این می تواند به این معنی باشد که سوال بدی از سوی خبرنگار بود که به موضوع مربوط نمیشد. ضمنا میتواند به این معنی باشد که شخصی که با او مصاحبه میکنید واقعاً پاسخ یا نظری ندارد. این میتواند به این معنی باشد که شما پیچیدگی موضوعات مورد بحث را درک نمیکنید. در چنین مواقعی خیلی سخت فشار آورید. در چنین موقعیتهایی، سماجت بیش از حد میتواند منجر به احمق جلوه دادن شما شود و به اعتبار رسانهای که به آن وابسته هستید آسیب برساند. مقابله کردن لزوماً به معنای این نیست که روزنامهنگار خوبی هستید، فقط به این دلیل که واکنش مصاحبهشونده را دریافت میکنید و به این معنی نیست که نکته خوبی را بیان کردهاید.
۳- محکم اما منصف باشید
میتوان مصاحبههای کامل و قوی انجام داد در حالی که منصف بود. بعید است که درگیر شدن در یک مسابقه فریاد زدن و بن بست، به شما در رسیدن به این هدف کمک کند. نیاز به پرسشهای روشن و تفسیر معقول از پاسخها دارید.
نقش شما این نیست که باهوش ظاهر شوید و در مقابل مصاحبهشونده امتیاز بگیرید. نقش شما این است که مباحثه عمومی را اطلاع رسانی کنید تا مخاطب بتواند انتخابهای آگاهانهای داشته باشد.
اگر سوالی پرسیدهاید که به وضوح نامربوط و خارج از موضوع است، برای عقبنشینی از آن آمادگی داشته باشید. آماده اعتراف کردن به اشتباهات خود یا زمینههایی که هنوز در حال یادگیری هستید، باشید.
(ادامه 👇)