📕📒📗 دکتر اردستانی
275 subscribers
4.25K photos
539 videos
1.03K files
2.84K links
دکتر حسن سبیلان اردستانی #استاداردستانی
🔸Hasan sabilan ardestani

🔹 www.instagram.com/hasansabilanardestani

🔸 https://t.me/Hasanardestani

📚 hasanardestani@yahoo.com

🔹 http://sabilan.blog.ir/

🔸http://advertisers.blog.ir/

🔹 http://sabilan.blogfa.com/
Download Telegram
🔸درباره نقشه نقض آزادی مطبوعات در دوره اپیدمی کرونا
▫️#پژمان_موسوی
 کمیته حفاظت از #روزنامه‌نگاران، اخیرا نقشه‌ای از وضعیت نقض آزادی #مطبوعات در دوره اپیدمی کرونا را منتشر کرده است؛ چند کشور آسیایی، دو کشور اروپایی، چند کشور آفریقایی، چند کشور آمریکای لاتین و ایالات متحده از جمله کشورهایی هستند که از زمان همه‌گیری جهانی بیماری #کرونا، آزادی مطبوعات را هر کدام به درجاتی نقض کرده‌اند. بیشترین فراوانی این نقض #آزادی_بیان متعلق به آسیا و آفریقا و کمترینش متعلق به اروپا و آمریکاست. در ایران هم در این لیست جهانی، از ۹ مورد نقض آزادی مطبوعات، ۴ موردِ سانسور، آزار، اقدام قانونی و حبس در شهرهای تهران، رشت، کرمانشاه و سقز اتفاق افتاده است. اما این آمار به چه معنی است و چگونه در درک اهمیت کارِ آزاد خبری و رسانه‌ای در اطلاع‌رسانی برای جلوگیری از شیوع بیشتر این ویروس مرموز می‌تواند به ما کمک کند؟
مهم‌ترین موضوعی که این آمار برای ما روشن می‌کند، سیاست نسبتا یکسان بیشترِ کشورها در ایجاد محدودیت‌های رسانه‌ای برای روزنامه‌نگاران در نوشتن از کروناست. درست است که در برخی کشورها این محدودیت بیشتر و اشکال سختگیرانه‌تری دارد و در برخی کشورها محدودیت‌ها کمتر است، اما چیزی که واضح است، «اصل» وجود این محدودیت‌ها در بسیاری از کشورهای جهان است که هر یک به درجاتی تلاش کرده‌اند عرصه را برای روزنامه‌نگاران محدود و کنترل اوضاع را خود به دست بگیرند. اوج این وضعیت در ابتدای شیوع کرونا در کشور چین روی داد و به باورِ بسیاری، زمینه‌ای شد برای شیوع گسترده این بیماری در بسیاری از کشورهای جهان. پس از آن نیز هر کدام از کشورهای درگیر با این بیماری،هر کدام با سیاستی که برای خود تدوین کرده بودند، درجه‌ای از محدودیت را برای کارِ آزادِ خبری از سوی روزنامه‌نگاران و رسانه‌های مستقل بوجود آوردند، حال یکی کمتر و یکی بیشتر. عجیب هم بود چرا که به نظر می‌رسید تجربه چین و محدودیت‌هایی که این کشور برای فعالیتِ آزاد رسانه‌ها بوجود آورد، مقامات و تصمیم‌گیران سایر کشورها را به دوری از این سیاست متمایل کرده باشد اما گزارش کمیته حفاظت از روزنامه‌نگاران، خروجی متفاوت و متضادی با این تصورِ عمومی داشت. در واقع این گزارش و نتایج حاصل از آن نشان داد که حتی موضوعی چون کرونا هم که با جان و موجودیت شهروندان جهان مرتبط است، می‌تواند عرصه‌ای برای سانسور و محدودیت باشد: اینکه اخبار و اطلاعات،همچنان باید از کانالِ مقامات دولتی و رسانه‌های حاکمیتی منتشر شده و رسانه‌های مستقل فضای زیادی برای فعالیت نداشته باشند. علت هم البته روشن است، تقریبا تمامی دولت‌هایی که رسانه‌ها را در بحران کرونا محدود کردند، منفعتی ویژه در پنهان کردن بخشی از اطلاعات داشتند؛ غافل از اینکه هر محدودیتی در انتشار آمار و اطلاعات تاثیری معکوس در روندِ کنترل و پیشگیری از همه‌گیری بیشترِ ویروس کرونا دارد و این را وضعیتِ امروزِ کشورها به خوبی نشان می‌دهد. این کشورها در سیاستگزاری‌ای عجیب، به جای اینکه فعالیتِ رسانه‌های مستقل و روزنامه‌نگاران شاغل در این رسانه‌ها را آزاد گذاشته و از این رهگذر، اعتماد عمومی را افزایش دهند، با تنگ کردن عرصه برای رسانه‌های مستقل، عملا عکس این قضیه عمل کرده و اعتماد عمومی را به تمامی متزلزل کردند. این بی‌اعتمادی عمومی هم یک نتیجه مشخص داشت: بی‌توجهی به «توصیه‌ها» و «دستورالعمل‌ها»ی مقامات دولتی و مسئولان حوزه بهداشت و درمان از یک طرف و افزایش هر دم افزون و عجیبِ تعدادِ مبتلایان و کشته‌شده‌های کرونا در این کشورها از طرف دیگر. نمونه‌اش همین ایران خودمان و رکورد‌زنی تعداد مبتلایان در هفته‌ای که گذشت.
درک این موضوع خیلی سخت نیست که تا زمانی که سیاست‌های خبری و اطلاع‌رسانی، بر پایه رسانه‌های دولتی و آمارهای دولتی باشد، خیلی طبیعی است که بخش زیادی از مردم این آمارها و اطلاعات را جدی نگیرند و بر پایه‌ی همین جدی نگرفتن، آنها را باور هم نکنند و در غیابِ سرمایه اجتماعی، وضعیت هر روز بغرنج‌تر از روزِ قبل شود.
تکلیفِ روزنامه‌نگاران مستقل و رسانه‌های غیردولتی در این وضعیت اما چیست؟ آیا باید عرصه را در اعتراض یا انتقاد به حاکمیتِ تام و تمامِ رسانه‌های دولتی خالی کنند و صحنه را به تمامی به آنها واگذار نمایند؟ مسلم است که پاسخ این پرسش منفی است. روزنامه‌نگارانِ مستقل و رسانه‌هایشان باید در دفاع از منافع مردم، فضای خبری را دست بگیرند و اجازه‌ی بی‌اعتمادی افکار عمومی به رسانه‌ها را ندهند؛آنها باید خود را به سپهر اطلاع‌رسانیِ کشورهایی که دولت‌هایشان در آرزوی فضای بسته رسانه‌ای هستند تحمیل نمایند و از تمامی ابزارها و اشکال ارتباطی و رسانه‌ای در جهتِ منافعِ مردم بهره گیرند؛ هزینه‌ای هم اگر هست، در راه خدمتگزاری حقیقت است چرا که اساسا راهی جر حقیقت‌جویی و حقیقت‌گویی نیست...
▫️روزنامه شرق ۱۷ خرداد ۹۹
🔸روزنامه‌نگاری ایرانی یک مربع و یک کمیسیون
▫️#یونس_شکرخواه
‌می‌شود به فضای رسانه‌ای در هر جای جهان از چند زاویه نگریست:
۱) وضعیت مقررات و قوانین حاکم بر فضای رسانه‌ها؛
۲) وضعیت میثاق‌ها و مقررات درون رسانه‌ها؛
۳) وضعیت حرفه‌ای دست‌اندرکاران درون رسانه‌ها؛
۴) وضعیت نهاد‌های صنفی رسانه‌ها.
فضای رسانه‌ای چاپی ایران نیز از این چارچوب خارج نیست. می‌کوشم به اصلی‌ترین مسائل مطرح در این ۴ عرصه بزرگ به‌گونه‌ای فهرست‌وار اشاره کنم. من طرح این مسائل را صرفا یک پیش‌درآمد می‌دانم برای آنچه در پایان به‌عنوان پیشنهاد ارائه خواهم داد.
▫️قوانین متعددی درباره #مطبوعات به‌نگارش در آمده است. حقوقدانان می‌دانند که طی بیش از صد سال قانون‌گذاری چه مواردی در این زمینه تدوین شده است. راه دور نرویم؛ متن کامل قانون‌های مطبوعات، لایحه‌ها، طرح‌ها، آیین‌نامه‌ها، تصویب‌نامه‌ها و استفساریه‌های مهم از آغاز تا امروز و در کتاب ارزشمند #سیدفرید_قاسمی با عنوان «مجموعه قوانین مطبوعاتی ایران» وجود دارد. تکالیف #روزنامه‌نگاران و حقوق آنان از چه شرایطی برخوردار است؟ این مجموعه قوانین کافی و پاسخ‌گوست؟ به‌نظر می‌رسد در همان نگاه اول، تکلیف‌ها بر حق‌ها سنگینی می‌کند. در همین راستا باید پرسید چه کار‌هایی در این زمینه باید صورت گیرد؟
▫️میثاق هر رسانه‌ای می‌تواند میثاق بانیان و مؤسسان آن باشد و در فضایی دموکراتیک‌تر، بانیان رسانه و بدنه تحریریه می‌توانند بر پایه یک میثاق مشترک کار خود را آغاز کنند، اما رگه اصلی میثاق‌های اکثر سازمان‌های رسانه‌ای ایران را عمدتا سازمان‌های راه‌انداز آن‌ها تعیین کرده‌اند و خواهند کرد؛ همشهری (شهرداری)، جام‌جم (صداوسیما)، ایران (دولت)، کیهان و اطلاعات (نظام)، شهروند (هلال‌احمر) و... در بخش خصوصی نیز رگه اصلی هر میثاقی تابعی از میثاق‌های استقلال مدیران‌مسئول یا میزان دوری و نزدیکی آنان به کانون‌های قدرت و ثروت است. چه مواردی در این زمینه باید بررسی و دگرگون شود؟
▫️وضعیت حرفه‌ای درون رسانه‌ها از چه قرار است؟ در نگاه اولیه می‌توان گفت که سیاسی‌های ستون‌نویس به درون تحریریه‌ها آمده‌اند. نسل جوان هم علی‌رغم کم‌تجربگی بر فضای تحریریه‌ها غلبه یافته‌اند. تجربه دار‌های حرفه‌ای تقریبا دیگر نقشی در تحریریه‌ها ندارند و از تای اول صفحات اول نیز می‌توان به‌روشنی دریافت که شبه‌خبر‌ها و خبر‌های رسمی تا حد زیاد جای خبر‌های روندی را گرفته‌اند. دریغ از خبر و گزارش تولیدی و...! رقابت با رسانه‌های جدید هم به‌کنار. سانسور چقدر فرارسانه‌ای و چقدر درون‌رسانه‌ای است؟ آنچه هنوز به‌طرزی آشکار برقرار است، کماکان همان فرمان ایست روزنامه‌ها به جهان است که سالی دوسه هفته نوروز‌ها به‌گوش می‌رسد. چه کار‌هایی در این زمینه‌ها باید صورت گیرد؟
▫️چندین و چند نهاد صنفی از دیرباز در پهنه روزنامه‌نگاری ایران ظهور یافته‌اند که بعضی شبیه باشگاه دوستان قدیمی شده‌اند و حتی یک‌بار در یکی از فراگیرترین آن‌ها در کمال تعجب، مدیران‌مسئول روزنامه‌ها بانی مجلس روزنامه‌نگاران شد‌ند، بی‌توجه به بدیهی‌ترین اصل روزنامه‌نگاری که آنکه قدرت استخدام و اخراج دارد، روزنامه‌نگار نیست. همین حالا هم نهاد‌های صنفی با کمال تأسف حتی از سوی خود روزنامه‌نگاران هم تحت فشار قرار می‌گیرند. بافت و ساخت این نهاد‌ها هم مسئله مهمی برای روزنامه‌نگاری ایران است. کارکرد این نهاد‌ها چیست و از چه قراراست؛ لابیگر یا خلاق؟ مسئله‌گرا یا رویدادزده؟
▫️من صرفا برای نمونه به چند مسئله در ۴ سطح فوق در روزنامه‌نگاری ایران اشاره کردم. این مسائل در صورت پژوهش دقیق تبدیل به یک فهرست بلند خواهد شد. شاید هیچ‌گاه زمان برای تشکیل یک کمیسیون فراگیر برای آسیب شناسی عمیق و ارائه راه‌حل به روزنامه‌نگاری ایرانی، این همه ضرورت نداشته است. #روزنامه‌نگاری_ایرانی می‌تواند تصویر تمام‌قد خود را در آیینه یافته‌های چنین کمیسیونی که حتما باید مرکب از حرفه‌ای‌ها و متخصصان بین‌رشته‌ای باشد، به‌وضوح ببیند. وقت آن است که نهاد صنفی روزنامه‌نگاران آستین بالا زند و چنین کمیسیونی را تشکیل دهد. تشکیل چنین کمیسیونی، صرفا یک پیشنهاد نیست؛ ضرورتی تاریخی در برابر این حرفه است.