Forwarded from عرصههای ارتباطی
🔸اختلاط نقشِ روزنامهنگاری و روابطعمومی؛اقدام علیه افکارِعمومی
▫️#پژمان_موسوی
امروز ۲۷ اردیبهشت روز #ارتباطات و #روابط_عمومی است؛ درباره #روزنامهنگاری، روابط عمومی و نسبت متقابل این دو، تا کنون بسیار گفته و نوشته شده و صاحبنظران درباره اختلاط نقشِ فعالان روابط عمومی و #روزنامهنگاران هشدار دادهاند اما عجیب آن است که هر چه زمان میگذرد، مرزهای این دو کمرنگ و کمرنگتر میشود و عجیبتر آنکه عدد روزنامهنگارهایی که نقش فعالان حوزه روابط عمومی را بر عهده میگیرند، هر روز بیشتر از روزِ قبل از آن میشود. اما مگر چه تفاوتی در وظایفِ این دو شاخهی علوم ارتباطاتِ اجتماعی وجود دارد که اختلاط این دو نقش را خطرناک و آسیبزا میکند؟
روزنامهنگار نقش دیدهبانی را بر عهده دارد: دیدهبانی اقتصاد، جامعه، فرهنگ و سیاست؛دیدهبانیِ نهادها، سازمانها، ارگانها، آثار و تولیدات فرهنگی و هنری و... روابط عمومی اما در تمامی این حوزهها نقش گزارشگری و توجیهکنندگی را بر عهده دارد؛ نقشی که البته ممکن است مورد قبول و خواست فعالان روابط عمومی در ایران نباشد اما به هر حال این نقش به آنها تحمیل شده است و آنها در حال انجامِ وظیفه در این نقش بوده و هستند. همین تضادِ نقش هم هست که این اختلاطِ نقش را آسیبزا میکند. با دو مثال تلاش میکنم موضوع را ملموس کنم.
سازمانی را در نظر بگیرید که خطا، فساد، حادثه یا رویدادی در آن روی میدهد؛ روزنامهنگاران در چنین موقعیتی میکوشند با ایفای نقش دیدهبانی مردم، آن رویداد را بررسی بیطرفانه کرده و گزارشی جامع و کامل از ابعاد مختلف آن تهیه نمایند. در مسیر این بررسی، روزنامهنگاران بدون توجه به خوشآمدِ مدیران آن سازمان، تنها از واقعیت جانبداری میکنند و تلاش میکنند تنها خدمتگزارِ #حقیقت و خدمتگزار #آزادی باشند. اگر هم در مسیر این بررسی، کاستی، خطا یا سوء استفادهای را مشاهده کردند، وظیفه دارند آن را گزارش کرده و افکار عمومی را در جریانِ اصل ماجرا قرار دهند. روابط عمومی اما چه؟کارمندان، کارشناسان یا مدیران روابط عمومی در همین سازمان، بعد از انتشار زمزمههایی از خطا یا سوء استفاده در سطح رسانهها، ابتدا کل ماجرا را تکذیب کرده و به دنبالِ راهی برای سرپوش گذاشتن بر واقعیت میگردند. کمی که ماجرا جدیتر شد، تلاش میکنند اطلاعاتی ناقص، مبهم و چندلایه را از آن واقعه منتشر نمایند تا افکار عمومی را از اصل رویداد منحرف نمایند. در نهایت هم با بالا گرفتنِ موضوع، میکوشند با تهدید و تطمیع، روزنامهنگاران را از کشف حقیقت منحرف کرده و در نهایت بیانیهای کمخاصیت از ابعاد آن اتفاق را منتشر کرده و ماجرا را تمام کنند.
و مثالی دیگر؛ فیلمی را تصور کنید که مراحل پیش تولید آن آغاز شده است؛ از همان ابتدا روابط عمومی آن فیلم، با ارتباط برقرار کردن با خبرنگاران حوزه، تلاش میکنند آنطور که خود میخواهند افکار عمومی را در جریان آغازِ تولید اثر سینماییِ خود قرار دهند. در ادامهی مسیر، اخبار و اطلاعاتی قطرهچکانی منتشر شده و در نهایت با اکران فیلم، اوج تلاش تیم روابط عمومی آغاز میشود. نشست خبری فیلم برگزار، گفتگوهایی برای کارگردان، تهیه کننده و سایر عوامل هماهنگ و یادداشتهایی در همراهی با این اثر سینمایی از اهل فن منتشر میشود. یک روزنامهنگار مستقلِ حوزه #سینما اما از همان ابتدا با نگاهی حرفهای و انتقادی، به بررسی و تحلیل این اثر از جنبههای مختلف پرداخته و ضعف و قوتهای آن را برای مخاطب بازگو مینماید. اگر فیلم ضعیف یا غیرقابل قبول هم بود، روزنامهنگار میکوشد نقدی بیرحمانه بر آن نوشته و جنبههای مختلفِ آن اثرِ سینمایی را برای افکار عمومی مطرح نماید. یک روزنامهنگاری حرفهای هیچگاه یک فیلم ضعیف را تبلیغ نکرده و با آبروی حرفهایی خود بازی نمیکند.
حال تصور کنید، روزنامهنگاری، روابط عمومی شود و روزنامهنگار بهجای ایفای نقش دیدهبانی، توجیهکننده رویدادها و فرآیندها شود؛ واقعا چه خواهد شد؟ آنقدر این اتفاق و ابعادش برای جامعه و مردم فاجعهبار خواهد بود که قلم از بیانش ناتوان است. کمترین آسیب این تداخل نقش، دور شدن مردم از واقعیت و محروم کردن آنها از حق اطلاع و آگاهی است.
البته که روابط عمومی در جای خود و به شکلِ حرفهایاش، شغل و فنی است محترم و کارگزارانِ روابط عمومی هم اگر امکانش را داشته باشند، تلاش میکنند تا به ایفای نقش حرفهای خود بپردازند اما سخن اینجا، تداخل و تضادِ دو شغل و حرفهای است که به هیچ روی آبِشان با هم در یک جوی نمیرود و هیچگاه نخواهند توانست با هم آشتی کنند. از همین رو هم هست که کمرنگ شدن مرزِ این دو حرفه و ایفای نقش متضادِ روابط عمومی و روزنامهنگاری به ویژه از سوی روزنامهنگاران، خطایی استراتژیک و بیشک اقدامی علیهِ افکار عمومی است.
▫️روزنامه شرق | ۲۷ اردیبهشت ۹۹
▫️#پژمان_موسوی
امروز ۲۷ اردیبهشت روز #ارتباطات و #روابط_عمومی است؛ درباره #روزنامهنگاری، روابط عمومی و نسبت متقابل این دو، تا کنون بسیار گفته و نوشته شده و صاحبنظران درباره اختلاط نقشِ فعالان روابط عمومی و #روزنامهنگاران هشدار دادهاند اما عجیب آن است که هر چه زمان میگذرد، مرزهای این دو کمرنگ و کمرنگتر میشود و عجیبتر آنکه عدد روزنامهنگارهایی که نقش فعالان حوزه روابط عمومی را بر عهده میگیرند، هر روز بیشتر از روزِ قبل از آن میشود. اما مگر چه تفاوتی در وظایفِ این دو شاخهی علوم ارتباطاتِ اجتماعی وجود دارد که اختلاط این دو نقش را خطرناک و آسیبزا میکند؟
روزنامهنگار نقش دیدهبانی را بر عهده دارد: دیدهبانی اقتصاد، جامعه، فرهنگ و سیاست؛دیدهبانیِ نهادها، سازمانها، ارگانها، آثار و تولیدات فرهنگی و هنری و... روابط عمومی اما در تمامی این حوزهها نقش گزارشگری و توجیهکنندگی را بر عهده دارد؛ نقشی که البته ممکن است مورد قبول و خواست فعالان روابط عمومی در ایران نباشد اما به هر حال این نقش به آنها تحمیل شده است و آنها در حال انجامِ وظیفه در این نقش بوده و هستند. همین تضادِ نقش هم هست که این اختلاطِ نقش را آسیبزا میکند. با دو مثال تلاش میکنم موضوع را ملموس کنم.
سازمانی را در نظر بگیرید که خطا، فساد، حادثه یا رویدادی در آن روی میدهد؛ روزنامهنگاران در چنین موقعیتی میکوشند با ایفای نقش دیدهبانی مردم، آن رویداد را بررسی بیطرفانه کرده و گزارشی جامع و کامل از ابعاد مختلف آن تهیه نمایند. در مسیر این بررسی، روزنامهنگاران بدون توجه به خوشآمدِ مدیران آن سازمان، تنها از واقعیت جانبداری میکنند و تلاش میکنند تنها خدمتگزارِ #حقیقت و خدمتگزار #آزادی باشند. اگر هم در مسیر این بررسی، کاستی، خطا یا سوء استفادهای را مشاهده کردند، وظیفه دارند آن را گزارش کرده و افکار عمومی را در جریانِ اصل ماجرا قرار دهند. روابط عمومی اما چه؟کارمندان، کارشناسان یا مدیران روابط عمومی در همین سازمان، بعد از انتشار زمزمههایی از خطا یا سوء استفاده در سطح رسانهها، ابتدا کل ماجرا را تکذیب کرده و به دنبالِ راهی برای سرپوش گذاشتن بر واقعیت میگردند. کمی که ماجرا جدیتر شد، تلاش میکنند اطلاعاتی ناقص، مبهم و چندلایه را از آن واقعه منتشر نمایند تا افکار عمومی را از اصل رویداد منحرف نمایند. در نهایت هم با بالا گرفتنِ موضوع، میکوشند با تهدید و تطمیع، روزنامهنگاران را از کشف حقیقت منحرف کرده و در نهایت بیانیهای کمخاصیت از ابعاد آن اتفاق را منتشر کرده و ماجرا را تمام کنند.
و مثالی دیگر؛ فیلمی را تصور کنید که مراحل پیش تولید آن آغاز شده است؛ از همان ابتدا روابط عمومی آن فیلم، با ارتباط برقرار کردن با خبرنگاران حوزه، تلاش میکنند آنطور که خود میخواهند افکار عمومی را در جریان آغازِ تولید اثر سینماییِ خود قرار دهند. در ادامهی مسیر، اخبار و اطلاعاتی قطرهچکانی منتشر شده و در نهایت با اکران فیلم، اوج تلاش تیم روابط عمومی آغاز میشود. نشست خبری فیلم برگزار، گفتگوهایی برای کارگردان، تهیه کننده و سایر عوامل هماهنگ و یادداشتهایی در همراهی با این اثر سینمایی از اهل فن منتشر میشود. یک روزنامهنگار مستقلِ حوزه #سینما اما از همان ابتدا با نگاهی حرفهای و انتقادی، به بررسی و تحلیل این اثر از جنبههای مختلف پرداخته و ضعف و قوتهای آن را برای مخاطب بازگو مینماید. اگر فیلم ضعیف یا غیرقابل قبول هم بود، روزنامهنگار میکوشد نقدی بیرحمانه بر آن نوشته و جنبههای مختلفِ آن اثرِ سینمایی را برای افکار عمومی مطرح نماید. یک روزنامهنگاری حرفهای هیچگاه یک فیلم ضعیف را تبلیغ نکرده و با آبروی حرفهایی خود بازی نمیکند.
حال تصور کنید، روزنامهنگاری، روابط عمومی شود و روزنامهنگار بهجای ایفای نقش دیدهبانی، توجیهکننده رویدادها و فرآیندها شود؛ واقعا چه خواهد شد؟ آنقدر این اتفاق و ابعادش برای جامعه و مردم فاجعهبار خواهد بود که قلم از بیانش ناتوان است. کمترین آسیب این تداخل نقش، دور شدن مردم از واقعیت و محروم کردن آنها از حق اطلاع و آگاهی است.
البته که روابط عمومی در جای خود و به شکلِ حرفهایاش، شغل و فنی است محترم و کارگزارانِ روابط عمومی هم اگر امکانش را داشته باشند، تلاش میکنند تا به ایفای نقش حرفهای خود بپردازند اما سخن اینجا، تداخل و تضادِ دو شغل و حرفهای است که به هیچ روی آبِشان با هم در یک جوی نمیرود و هیچگاه نخواهند توانست با هم آشتی کنند. از همین رو هم هست که کمرنگ شدن مرزِ این دو حرفه و ایفای نقش متضادِ روابط عمومی و روزنامهنگاری به ویژه از سوی روزنامهنگاران، خطایی استراتژیک و بیشک اقدامی علیهِ افکار عمومی است.
▫️روزنامه شرق | ۲۷ اردیبهشت ۹۹
Forwarded from مجمع فعالان اقتصادی
۴۰ % ایرانی ها می گویند هیچ کتاب غیردرسی نخوانده اند
۳۲ % ایرانی ها می گویند در یکسال اخیر به موسیقی گوش نکرده اند
۹۰ % ایرانی ها حتی یکبار هم به تئاتر نرفته اند
و ۸۰ % ایرانی ها حتی یکبار هم به سینما نرفته اند
روز #سینما مبارک !
مجمع فعالان اقتصادی
📌@Iran_economy_online
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
۳۲ % ایرانی ها می گویند در یکسال اخیر به موسیقی گوش نکرده اند
۹۰ % ایرانی ها حتی یکبار هم به تئاتر نرفته اند
و ۸۰ % ایرانی ها حتی یکبار هم به سینما نرفته اند
روز #سینما مبارک !
مجمع فعالان اقتصادی
📌@Iran_economy_online
و اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
Forwarded from روزنامه دنیای اقتصاد
🎞 بعد از آمریکا، حالا عربستان هم برای تحقیر تاریخ باستانی ایران دست به ساخت فیلم سینمایی زده، با ۱۵۰میلیون دلار بودجه اولیه برای تولید فیلمی انگلیسیزبان درباره جنگ ایران و اعراب در دوران ساسانی.
🎞 این در حالی است که سینمای ایران همچنان فیلم درخوری از تاریخ باستانی خود تولید نکرده است.
🎞 ده سال پیش مسعود جعفری جوزانی از نوشتن فیلمنامهای با نام کوروش کبیر خبر داد اما هنوز هم خبری از ساخت و اکران این فیلم نیست.
🎞 این در حالی است که چهار سال پیش، هالیوود فیلمی به همین نام تولید و اکران کرد؛ حتی قزاقستان هم که علیالظاهر از بیارتباطترین کشورها با شخصیت تاریخی کوروش است، در سال ۲۰۱۸ فیلمی افسانهای از مرگ این پادشاه ایرانی ساخت.
🎞 آنوقت صداوسیما در بند ساخت سریالهای بیکیفیت است و سینما تمام تخممرغهایش را در سبد کمدیها گذاشته است.
🎞 حالا «جنگجوی صحرا»ی عربستانی به زبان انگلیسی به جنگ با تاریخ ایران برخاسته است.
🎞 «جنگجوی صحرا» درباره یک یاغی مرموز است که در فیلم به عنوان یک شخصیت شریف بازنمایی میشود و در برابر خسرو پرویز، پادشاه ساسانی ایرانی، به عنوان دشمنی سرسخت قد علم میکند و فرهنگ و تاریخ ایران را همچون فرهنگی خشن، غیرانسانی و خرافهپسند بازنمایی میکند.
🎞 داستان فیلم که بر اساس برداشتهای تاریخی غیرمستند است از جایی شروع میشود که خسرو پرویز، پادشاه ایرانی، از نعمان سوم، پادشاه لخمیها که زیردست او بودند، میخواهد دخترش به نام هند را در اختیار او بگذارد اما با خودداری نعمان، خسرو پرویز دستور قتل او را صادر میکند و در ادامه شخصیت هند به خونخواهی پدرش با متحد کردن قبایل عرب در جنگ ذوقار شکست سختی را به ساسانیان تحمیل میکند.
🎞 این فیلم پرهزینهترین فیلمی است که تاکنون در عربستان سعودی ساخته شده است.
#دنیای_اقتصاد #سینما #عربستان #تاریخ_ایران #جنگجوی_صحرا
@den_ir
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM