Forwarded from ماهنامه مديريت ارتباطات
🖋 #یادداشت
#خبر سازمانی، خبر مرده است
مرحوم #حسین_قندی
ارائه #اخبار و #اطلاعرسانی در هر حوزهای که #سازمان یا نهادی متولی پوشش آن است از سوی #روابط_عمومی آن سازمان، حاکی از نکتههایی است که توجه به آن در حوزه خبر مهم و کلیدی به نظر میرسد، چرا که اخبار منتشر شده از سوی نهادها چه از طریق روابطعمومی و چه سایتهای خبری كه در ظاهر به شكل یك خبرگزاری اداره میشوند، بدون تردید با نگاه و منافع و سیاستهای حاکم بر آن سازمانها نوشته شده است.
طبیعی است كه هر سازمانی در نظر دارد عملکردها و مسائل حوزه خود را پر رنگتر از سایر حوزهها نشان دهد؛ به گونهای که برای خود یک سابقه عملیاتی خبری ایجاد کند. در سالهای اخیر در مجموعه سازمانها و نهادهای مختلف كوششها و جریانی برای ایجاد #شبکههای_اطلاعرسانی وابسته به روابطعمومیها شکل گرفته که این مسأله میتواند از بعد غلبه نگاه و رویکرد سازمان و نهاد مورد نظر، دارای اهمیت باشد. ممكن است تولید خبرهای بیشتر در این سایتها و بازتاب آن در رسانهها در ظاهر قدمی برای #شفافیت در اطلاعرسانی و كار خبری تعبیر شود اما سؤال تعیینكننده و تأثیرگذار در ارتباط با چگونگی ارائه این اخبار است؛ اینكه مطالب و اخبار نقل شده كه گفته میشود، در راستای اطلاعرسانی بیشتر تهیه شده، تا چه اندازه موثق و به واقعیت نزدیک هستند؟ آیا زمانی كه اداره جریان خبر در دست سایتهای خبری وابسته به سازمانها قرار دارد و به عبارتی سر نخ خبر در دست آنهاست، نباید نگران صحت خبر بود؟ آیا غلبه نگاه سازمانی در جریان تهیه و نگارش و ویرایش این خبرها از صحت و درستی آنها نمیکاهد؟
پاسخ این سؤال را باید در این نكته جستوجو کرد که بهطور كلی یکی از کارکردهای خبر یا #گزارش در هر حوزهای از اطلاعرسانی، به تصویر کشیدن چالشهای پیش روست و هر خبر یا گزارشی زمانی مهم، تأثیرگذار و جریانساز میشود که این چالشها در آن به مخاطبان منتقل شود. تولید و انتشار خبرهایی از این دست نه در راستای منافع سازمانها كه در واقع در تقابل با سازمانهای دیگر خود را نمایان میسازند یا با نیازهای #جامعه در ارتباط هستند.
اگر این چالشها از بین بروند و تولید خبر در انحصار روابطعمومی سازمانها باشد، خبر ماهیت و پویایی خود را از دست میدهد و خبری كه بدون این چالشها تهیه و منتشر شود، یك «#خبر_مرده» است و این نه تنها آسیبی برای #روزنامهنگاری و فعالیت رسانهای است بلكه برای خود صاحبان خبر هم نتایج منفی به دنبال دارد، چرا كه اگر اطلاعات و خبرها در حوزه عملکردی سازمانها یكسویه و بدون نگاه واقعبینانه به عملكرد آنها ارائه شود، نه تنها ماهیت و کارکرد خبر از بین میرود كه از نظر تأثیرگذاری بر #افكار_عمومی نیز ممكن است نتایج معكوس به دنبال داشته باشد. از این رو آنچه در ماهیت اخبار مهم و ضروری به نظر میرسد، بازتاب ماهیت عملیاتی خبر در رسانههاست که در نهایت به درستی خبر در نزد مردم منجر خواهد شد. اگر در ارائه و نشر اخبار، عملیات و عملکرد مناسبی صورت نپذیرد و این مسأله تنها در حد و اندازه یک حرف و شعار باقی بماند، مردم دیگر به اخبار ارائه شده اعتمادی نمیکنند.
منبع: #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات : شماره ۲
عضویت در کانال
👇
@cm_magazine
#خبر سازمانی، خبر مرده است
مرحوم #حسین_قندی
ارائه #اخبار و #اطلاعرسانی در هر حوزهای که #سازمان یا نهادی متولی پوشش آن است از سوی #روابط_عمومی آن سازمان، حاکی از نکتههایی است که توجه به آن در حوزه خبر مهم و کلیدی به نظر میرسد، چرا که اخبار منتشر شده از سوی نهادها چه از طریق روابطعمومی و چه سایتهای خبری كه در ظاهر به شكل یك خبرگزاری اداره میشوند، بدون تردید با نگاه و منافع و سیاستهای حاکم بر آن سازمانها نوشته شده است.
طبیعی است كه هر سازمانی در نظر دارد عملکردها و مسائل حوزه خود را پر رنگتر از سایر حوزهها نشان دهد؛ به گونهای که برای خود یک سابقه عملیاتی خبری ایجاد کند. در سالهای اخیر در مجموعه سازمانها و نهادهای مختلف كوششها و جریانی برای ایجاد #شبکههای_اطلاعرسانی وابسته به روابطعمومیها شکل گرفته که این مسأله میتواند از بعد غلبه نگاه و رویکرد سازمان و نهاد مورد نظر، دارای اهمیت باشد. ممكن است تولید خبرهای بیشتر در این سایتها و بازتاب آن در رسانهها در ظاهر قدمی برای #شفافیت در اطلاعرسانی و كار خبری تعبیر شود اما سؤال تعیینكننده و تأثیرگذار در ارتباط با چگونگی ارائه این اخبار است؛ اینكه مطالب و اخبار نقل شده كه گفته میشود، در راستای اطلاعرسانی بیشتر تهیه شده، تا چه اندازه موثق و به واقعیت نزدیک هستند؟ آیا زمانی كه اداره جریان خبر در دست سایتهای خبری وابسته به سازمانها قرار دارد و به عبارتی سر نخ خبر در دست آنهاست، نباید نگران صحت خبر بود؟ آیا غلبه نگاه سازمانی در جریان تهیه و نگارش و ویرایش این خبرها از صحت و درستی آنها نمیکاهد؟
پاسخ این سؤال را باید در این نكته جستوجو کرد که بهطور كلی یکی از کارکردهای خبر یا #گزارش در هر حوزهای از اطلاعرسانی، به تصویر کشیدن چالشهای پیش روست و هر خبر یا گزارشی زمانی مهم، تأثیرگذار و جریانساز میشود که این چالشها در آن به مخاطبان منتقل شود. تولید و انتشار خبرهایی از این دست نه در راستای منافع سازمانها كه در واقع در تقابل با سازمانهای دیگر خود را نمایان میسازند یا با نیازهای #جامعه در ارتباط هستند.
اگر این چالشها از بین بروند و تولید خبر در انحصار روابطعمومی سازمانها باشد، خبر ماهیت و پویایی خود را از دست میدهد و خبری كه بدون این چالشها تهیه و منتشر شود، یك «#خبر_مرده» است و این نه تنها آسیبی برای #روزنامهنگاری و فعالیت رسانهای است بلكه برای خود صاحبان خبر هم نتایج منفی به دنبال دارد، چرا كه اگر اطلاعات و خبرها در حوزه عملکردی سازمانها یكسویه و بدون نگاه واقعبینانه به عملكرد آنها ارائه شود، نه تنها ماهیت و کارکرد خبر از بین میرود كه از نظر تأثیرگذاری بر #افكار_عمومی نیز ممكن است نتایج معكوس به دنبال داشته باشد. از این رو آنچه در ماهیت اخبار مهم و ضروری به نظر میرسد، بازتاب ماهیت عملیاتی خبر در رسانههاست که در نهایت به درستی خبر در نزد مردم منجر خواهد شد. اگر در ارائه و نشر اخبار، عملیات و عملکرد مناسبی صورت نپذیرد و این مسأله تنها در حد و اندازه یک حرف و شعار باقی بماند، مردم دیگر به اخبار ارائه شده اعتمادی نمیکنند.
منبع: #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات : شماره ۲
عضویت در کانال
👇
@cm_magazine
Forwarded from آکادمی ارتباطات
💢انتشارات ثانیه کتاب «جامعه اطلاعاتی» را منتشر کرد
🔹کتاب «جامعه اطلاعاتی» نوشته رابرت حسن، استاد دانشگاه ملبورن استرالیا با ترجمه داود آقارفیعی توسط انتشارات ثانیه وارد بازار نشر شد.
🔹کتاب پیش رو در واقع تلاشی است که مدعیات مختلف دربارة جامعه اطلاعاتی، چه آن دیدگاههایی که به دنبال تقویت این مفهوم هستند و دنیا را در آن قالب به صورت یک حالت رؤیاگونه مییابند.
🔹 ترجمه را غلامرضا آذری استاد علوم ارتباطات، ویراستاری کرده و پروفسور یحیی کمالیپور بر آن مقدمهای نوشتهاند.
🔹کتاب در ۲۸۴ صفحه در قطع رقعی به قیمت ۳۸ هزار تومان وارد بازار نشر شده است.
#انتشارات_ثانیه
#جامعه_اطلاعاتی
@irna_1313
🆔 @commac
🔹کتاب «جامعه اطلاعاتی» نوشته رابرت حسن، استاد دانشگاه ملبورن استرالیا با ترجمه داود آقارفیعی توسط انتشارات ثانیه وارد بازار نشر شد.
🔹کتاب پیش رو در واقع تلاشی است که مدعیات مختلف دربارة جامعه اطلاعاتی، چه آن دیدگاههایی که به دنبال تقویت این مفهوم هستند و دنیا را در آن قالب به صورت یک حالت رؤیاگونه مییابند.
🔹 ترجمه را غلامرضا آذری استاد علوم ارتباطات، ویراستاری کرده و پروفسور یحیی کمالیپور بر آن مقدمهای نوشتهاند.
🔹کتاب در ۲۸۴ صفحه در قطع رقعی به قیمت ۳۸ هزار تومان وارد بازار نشر شده است.
#انتشارات_ثانیه
#جامعه_اطلاعاتی
@irna_1313
🆔 @commac
Forwarded from راهیانه
♦️تو مهم هستی!♦️
(چرا جامعهها طغیان میکنند؟)
▪️وقتی کسی به تهران یا مشهد مهاجرت میکند، چه میشود؟ هیچ. سرمان را پایین میاندازیم و وسایلمان را بار میکنیم و در خانهای که بنگاهی برایمان پیدا کرده، مستقر میشویم. و دیگر؟ هیچ. کسی خوشآمدی به ما میگوید؟ کسی میداند که آمدیم، یا رفتیم؟ جز خانواده و دوستان، کسی نه مطلع میشود، نه میداند که آمدهایم یا رفتهایم. هیچ کس دیگر نمیپرسد که: خرت به چند؟ چرا آمدی؟ چرا رفتی؟ چه باید بکنی. چه نباید بکنی.
▪️من تازه سه روز است که به زوریخ (سوییس) آمدهام. اما فقط دو هفته وقت داشتم که خودم را اول به دفتر شهرداری منطقهمان معرفی کنم. فرمی پر کنم، بگویم چه کسی هستم و از کجا آمدهام و نشانیام چیست؟ پولی هم (62 فرانک = حدود 1میلیون و هشتصد هزار تومان) برای ثبت نام به شهرداری منطقهی سکونتم دادم. کارمند ثبت اطلاعات، بعد از درج اطلاعات، یک نامه با امضای شهردار (حتماً که با متنی مشابه برای همه) به من میدهد که ورودم را به شهر خوشامد میگوید و از اینکه در این شهر اقامت میکنم، ابراز خوشحالی میکند. بعد یک دعوتنامه که روز جلدش به بیش از ده زبان خوشامدگویی نوشتهشده است. این دعوتنامه برای شرکت در یک جشن/برنامهی خوشامدگویی جمعی به تمام «شهروندان» جدید مهاجر به زوریخ است. هر ماه یک بار، رایگان، در تالار مرکزی شهر. بعد از اینها، کارمند شهرداری، برایم در حدود 5 دقیقه توضیح میدهد که تفکیک زباله برایشان چقدر مهم است، چطور باید زبالهها را تفکیک کنم، باید یک قرص ضد انفجار مراکز هستهای که در نزدیکی زوریخ هست بخرم و در خانه داشته باشم و چند نکتهی دیگر: اینکه چه چیزی کاغذ است و چه چیزی نیست. با شیشهها و بطریها چه باید کرد؟ با باتریهای تمام شده یا زبالههای ساختمانی. اما چه کسی اینها را در تهران و باقی شهرها برای تازهواردها و قدیمیها توضیح داده که حالا توقع رعایتشان را داشتهباشیم؟
▪️تمام اینها چه معنی دارد؟ اینها یعنی تو برای ما اهمیت داری. تو رها شده نیستی. به حال خودت گذاشته نشدی. ما تو را دیدیم. آمدنت یک اتفاق جمعی است نه یک تصمیم صرفاً فردی. فرقی هم نمیکند که چه کسی هستی؟ استاد دانشگاه یا کارگر ساده. جوان یا پیر. از چین یا آفریقا. تو برای ما «یک شهروند» هستی و وجود داری و حقوقی داری و تکالیفی. رفتارت برای ما مهم است. و معنی تمام ِ تمام ِ اینها این است: «تو برای ما وجود داری» و «ما به هم ربط داریم.»
▪️آدمها، وقتی از همه چیز رها میشوند، خطرناک میشوند. آدمها وقتی حس کنند که برای کسی مهم نیستند، تخریبگر میشوند. حس تعلق داشتن به یک گروه، به یک جمع، آدم را زنده نگه میدارد. آدمی که حس میکند به هیچ جمعی تعلق ندارد، حس میکند رها شده است. سرنوشتش برای هیچ کس مهم نیست. هیچ کس او را آدم حساب نمیکند. هیچکس او را نمیبیند. بود و نبود و رفتن و آمدنش برای هیچ کس مهم نیست. این حس «سایه شدن»، این حس «بی اهمیت بودن»، خطرناک است. آن وقت او هم برای آن دیگرانی که از کنارش رد میشوند، ارزشی قائل نیست. سرنوشتشان برایش مهم نیست. هر جایی که بتواند میزند و میرود و فقط و فقط گلیم خودش را از آب بیرون میکشد و تمام. آدمهای رها شده، خیلی خطرناکاند.
▪️میگفتند برای اینکه طوفان شن نیاید، باید ذرات خاک را در همان جا سفت کرد. یا برای اینکه سیل نیاید، باید کاری کرد که قطرههای باران، فرصت فرو رفتن در خاک داشته باشند. آدمها، مثل آن دانههای باران، مثل آن ذرههای خاک، باید در جایشان محکم شوند. فرصت کنند که در کنار دیگران مستقر شوند. قرار بگیرند. ربط پیدا کنند. وصل شوند. عضو جمعی شوند. دستهایشان در هم گره بخورد. اگر اینطور نشود، دانههای خاک معلق، دانههای باران بیجا و سرگردان، سیل و طوفانهای مهیب و تودهوار میسازند.
▪️وقتی که طوفان آغاز شود یا صدای غرش سیل بیاید، هیچکس یادش نمیآید که طوفان و سیل را خود ما ساختهایم؛ ما که آدمها را رها کردیم. ما که «سایه»های ندیدنی ساختیم. ما که نادیدهشان گرفتیم.
راهیانه|ایدهنوشتهای مهدی سلیمانیه|@raahiane
#فرنگ_نوشت|#جامعهشناسی_سفری|#سفر|#جامعه
https://telegra.ph/file/b547da4db9e484dd7548c.jpg
(چرا جامعهها طغیان میکنند؟)
▪️وقتی کسی به تهران یا مشهد مهاجرت میکند، چه میشود؟ هیچ. سرمان را پایین میاندازیم و وسایلمان را بار میکنیم و در خانهای که بنگاهی برایمان پیدا کرده، مستقر میشویم. و دیگر؟ هیچ. کسی خوشآمدی به ما میگوید؟ کسی میداند که آمدیم، یا رفتیم؟ جز خانواده و دوستان، کسی نه مطلع میشود، نه میداند که آمدهایم یا رفتهایم. هیچ کس دیگر نمیپرسد که: خرت به چند؟ چرا آمدی؟ چرا رفتی؟ چه باید بکنی. چه نباید بکنی.
▪️من تازه سه روز است که به زوریخ (سوییس) آمدهام. اما فقط دو هفته وقت داشتم که خودم را اول به دفتر شهرداری منطقهمان معرفی کنم. فرمی پر کنم، بگویم چه کسی هستم و از کجا آمدهام و نشانیام چیست؟ پولی هم (62 فرانک = حدود 1میلیون و هشتصد هزار تومان) برای ثبت نام به شهرداری منطقهی سکونتم دادم. کارمند ثبت اطلاعات، بعد از درج اطلاعات، یک نامه با امضای شهردار (حتماً که با متنی مشابه برای همه) به من میدهد که ورودم را به شهر خوشامد میگوید و از اینکه در این شهر اقامت میکنم، ابراز خوشحالی میکند. بعد یک دعوتنامه که روز جلدش به بیش از ده زبان خوشامدگویی نوشتهشده است. این دعوتنامه برای شرکت در یک جشن/برنامهی خوشامدگویی جمعی به تمام «شهروندان» جدید مهاجر به زوریخ است. هر ماه یک بار، رایگان، در تالار مرکزی شهر. بعد از اینها، کارمند شهرداری، برایم در حدود 5 دقیقه توضیح میدهد که تفکیک زباله برایشان چقدر مهم است، چطور باید زبالهها را تفکیک کنم، باید یک قرص ضد انفجار مراکز هستهای که در نزدیکی زوریخ هست بخرم و در خانه داشته باشم و چند نکتهی دیگر: اینکه چه چیزی کاغذ است و چه چیزی نیست. با شیشهها و بطریها چه باید کرد؟ با باتریهای تمام شده یا زبالههای ساختمانی. اما چه کسی اینها را در تهران و باقی شهرها برای تازهواردها و قدیمیها توضیح داده که حالا توقع رعایتشان را داشتهباشیم؟
▪️تمام اینها چه معنی دارد؟ اینها یعنی تو برای ما اهمیت داری. تو رها شده نیستی. به حال خودت گذاشته نشدی. ما تو را دیدیم. آمدنت یک اتفاق جمعی است نه یک تصمیم صرفاً فردی. فرقی هم نمیکند که چه کسی هستی؟ استاد دانشگاه یا کارگر ساده. جوان یا پیر. از چین یا آفریقا. تو برای ما «یک شهروند» هستی و وجود داری و حقوقی داری و تکالیفی. رفتارت برای ما مهم است. و معنی تمام ِ تمام ِ اینها این است: «تو برای ما وجود داری» و «ما به هم ربط داریم.»
▪️آدمها، وقتی از همه چیز رها میشوند، خطرناک میشوند. آدمها وقتی حس کنند که برای کسی مهم نیستند، تخریبگر میشوند. حس تعلق داشتن به یک گروه، به یک جمع، آدم را زنده نگه میدارد. آدمی که حس میکند به هیچ جمعی تعلق ندارد، حس میکند رها شده است. سرنوشتش برای هیچ کس مهم نیست. هیچ کس او را آدم حساب نمیکند. هیچکس او را نمیبیند. بود و نبود و رفتن و آمدنش برای هیچ کس مهم نیست. این حس «سایه شدن»، این حس «بی اهمیت بودن»، خطرناک است. آن وقت او هم برای آن دیگرانی که از کنارش رد میشوند، ارزشی قائل نیست. سرنوشتشان برایش مهم نیست. هر جایی که بتواند میزند و میرود و فقط و فقط گلیم خودش را از آب بیرون میکشد و تمام. آدمهای رها شده، خیلی خطرناکاند.
▪️میگفتند برای اینکه طوفان شن نیاید، باید ذرات خاک را در همان جا سفت کرد. یا برای اینکه سیل نیاید، باید کاری کرد که قطرههای باران، فرصت فرو رفتن در خاک داشته باشند. آدمها، مثل آن دانههای باران، مثل آن ذرههای خاک، باید در جایشان محکم شوند. فرصت کنند که در کنار دیگران مستقر شوند. قرار بگیرند. ربط پیدا کنند. وصل شوند. عضو جمعی شوند. دستهایشان در هم گره بخورد. اگر اینطور نشود، دانههای خاک معلق، دانههای باران بیجا و سرگردان، سیل و طوفانهای مهیب و تودهوار میسازند.
▪️وقتی که طوفان آغاز شود یا صدای غرش سیل بیاید، هیچکس یادش نمیآید که طوفان و سیل را خود ما ساختهایم؛ ما که آدمها را رها کردیم. ما که «سایه»های ندیدنی ساختیم. ما که نادیدهشان گرفتیم.
راهیانه|ایدهنوشتهای مهدی سلیمانیه|@raahiane
#فرنگ_نوشت|#جامعهشناسی_سفری|#سفر|#جامعه
https://telegra.ph/file/b547da4db9e484dd7548c.jpg
Forwarded from انتشارات اندیشه احسان
#انتشارات_اندیشه_احسان
✅منتشر شد...
📕 تحلیل موقعیت
(نظریه زمینه ای پس از چرخش پست مدرن)
🖋 مولف: ادل ای. کلارک
✍ ترجمه: علی خسروی/ثریا معمار
🟡 ناشر: انتشارات اندیشه احسان
📜 برشی از کتاب
تحلیل موقعیت با ارائه رویکردهای جایگزین، هم برای جمع آوری داده ها و هم برای تحلیل یا تفسیر، نظریه ی زمینه ای سنتی یا پایه ای را تکمیل می کند.
تحلیل موقعیت علاوه بر تولید و تحلیل مصاحبه و داده های مردم نگاری، تحلیل مواد گفتمان روایی، دیداری و تاریخی موجود را گسترش
می دهد.
تعداد صفحات: ۴۳۲ صفحه
قیمت : ۲۱۶/۰۰۰ هزار تومان
راه های ثبت سفارش
📞۰۲۱۶۶۴۶۶۰۰۱_۲
اینستاگرام
@andishehehsan
وب سایت
www.instagram.com/andishehehsan
www.andishehehsan.com
📦 ارسال به سراسر ایران ( پست، تیباکس، ایتوک،...)
°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°
#اندیشه_احسان#روش_شناسی#کتاب#علی_خسروی#تحقیق#کتابخوانی#علوم_اجتماعی#تحلیل#ثریا_معمار#جامعه_شناسی#research#social_science
✅منتشر شد...
📕 تحلیل موقعیت
(نظریه زمینه ای پس از چرخش پست مدرن)
🖋 مولف: ادل ای. کلارک
✍ ترجمه: علی خسروی/ثریا معمار
🟡 ناشر: انتشارات اندیشه احسان
📜 برشی از کتاب
تحلیل موقعیت با ارائه رویکردهای جایگزین، هم برای جمع آوری داده ها و هم برای تحلیل یا تفسیر، نظریه ی زمینه ای سنتی یا پایه ای را تکمیل می کند.
تحلیل موقعیت علاوه بر تولید و تحلیل مصاحبه و داده های مردم نگاری، تحلیل مواد گفتمان روایی، دیداری و تاریخی موجود را گسترش
می دهد.
تعداد صفحات: ۴۳۲ صفحه
قیمت : ۲۱۶/۰۰۰ هزار تومان
راه های ثبت سفارش
📞۰۲۱۶۶۴۶۶۰۰۱_۲
اینستاگرام
@andishehehsan
وب سایت
www.instagram.com/andishehehsan
www.andishehehsan.com
📦 ارسال به سراسر ایران ( پست، تیباکس، ایتوک،...)
°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°
#اندیشه_احسان#روش_شناسی#کتاب#علی_خسروی#تحقیق#کتابخوانی#علوم_اجتماعی#تحلیل#ثریا_معمار#جامعه_شناسی#research#social_science
Forwarded from جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
⟩ رسانه ضد رسانه!
| یکشنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۳
| #احمد_بخارایی: کیانوش سنجری به پایان رسید اما آغازی دوباره است. او از اصحاب #رسانه با بیش از ۲۵ سال فعالیت مدنی و رسانهای بود. #خودکشی «دیگرخواهانه» را برگزید تا پیامش را در جامعه منتشر کند.
پرسش: کدام حوزه و چه عناصری، بیش از همه مسئولیت این انتشار را به عهده داشت؟ مگر جز این است که انتظار میرفت اهالی رسانههای مدعی #اصلاحطلبی از حرکت نمادین کیانوش در جهت «برساخت» مفهوم «#تعهد_اجتماعی» بهره جویند؟ مگر #کیانوش_سنجری از اصحاب رسانه نبود؟
متأسفانه کمترین #کنشگری در راستای پیامرسانی به #جامعه را همین رسانهچیها انجام دادند. برخی از آنها نه فقط فضای تحلیلی کنش کیانوش سنجری را نگستراندند بلکه با ارسال توییت به مقابله با کسانی پرداختند که پیامرسان سنجری بودند.
مدیر پایگاه خبری «#انصافنیوز» از این دسته بود که انصاف را رعایت نکرد. اینگونه اشخاص نه فقط حقیقت کیانوش را بازتعریف نکردند بلکه به مقابله با کسانی پرداختند که سعی داشتند پیامرسان کیانوش به جامعه باشند.
ای اصحاب رسانههای #اصلاحطلب_حکومتی، شما هم مسئولیت دارید … اندکی اندیشه …! مگر جز این است که یکی از اهداف رسانههای اثرگذار، دامن زدن به «چندصدایی» است؟ شما به چه میزان چنین میکنید؟!
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها: 👇
| dr-bokharaei.com
| https://www.youtube.com/@AhmadBokharaei?hl=fa
| t.me/dr_bokharaei
| یکشنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۳
| #احمد_بخارایی: کیانوش سنجری به پایان رسید اما آغازی دوباره است. او از اصحاب #رسانه با بیش از ۲۵ سال فعالیت مدنی و رسانهای بود. #خودکشی «دیگرخواهانه» را برگزید تا پیامش را در جامعه منتشر کند.
پرسش: کدام حوزه و چه عناصری، بیش از همه مسئولیت این انتشار را به عهده داشت؟ مگر جز این است که انتظار میرفت اهالی رسانههای مدعی #اصلاحطلبی از حرکت نمادین کیانوش در جهت «برساخت» مفهوم «#تعهد_اجتماعی» بهره جویند؟ مگر #کیانوش_سنجری از اصحاب رسانه نبود؟
متأسفانه کمترین #کنشگری در راستای پیامرسانی به #جامعه را همین رسانهچیها انجام دادند. برخی از آنها نه فقط فضای تحلیلی کنش کیانوش سنجری را نگستراندند بلکه با ارسال توییت به مقابله با کسانی پرداختند که پیامرسان سنجری بودند.
مدیر پایگاه خبری «#انصافنیوز» از این دسته بود که انصاف را رعایت نکرد. اینگونه اشخاص نه فقط حقیقت کیانوش را بازتعریف نکردند بلکه به مقابله با کسانی پرداختند که سعی داشتند پیامرسان کیانوش به جامعه باشند.
ای اصحاب رسانههای #اصلاحطلب_حکومتی، شما هم مسئولیت دارید … اندکی اندیشه …! مگر جز این است که یکی از اهداف رسانههای اثرگذار، دامن زدن به «چندصدایی» است؟ شما به چه میزان چنین میکنید؟!
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها: 👇
| dr-bokharaei.com
| https://www.youtube.com/@AhmadBokharaei?hl=fa
| t.me/dr_bokharaei
YouTube
Ahmad Bokharaei
Ahmed Bokharai - sociologist, writer and researcher
Director of Political Sociology Department In the Iran Sociology Association
Director of Political Sociology Department In the Iran Sociology Association