هانیه حیدری
195 subscribers
9 photos
95 videos
13 links
من شاعر نیستم،
صرفا شعرهایی را که دوست داشته باشم،
می خوانم
ایدی من :
@Heydarihanieh

پیج اینستاگرام :

https://www.instagram.com/invites/contact/?i=hpji1bq655np&utm_content=60lafxk
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
از زمزمه دلتنگیم ، از همهمه بیزاریم
نه طاقت خاموشی ، نه میل سخن داریم
آوار پریشانی‌ست ، رو سوی چه بگریزیم ؟
هنگامۀ حیرانی‌ست ، خود را به که بسپاریم ؟
تشویش هزار «آیا» ، وسواس هزار «اما» ،
کوریم و نمی‌بینیم ، ورنه همه بیماریم
دوران شکوه باغ از خاطرمان رفته‌ست
امروز که صف در صف خشکیده و بی‌باریم
دردا که هدر دادیم آن ذات گرامی را
تیغیم و نمی‌بریم ، ابریم و نمی‌باریم
ما خویش ندانستیم بیداریمان از خواب
گفتند که بیدارید ؟ گفتیم که بیداریم.
من راه تو را بسته ، تو راه مرا بسته
امید رهایی نیست وقتی همه دیواریم
#حسين_منزوي
#هانيه_حيدري
@haniehheydarii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مرا می شناسی تو ای عشق
که در من گره خورده احساس رویش
گره خورده ام من به پرهای پرواز
گره خورده ام من به معنای فردا
گره خورده ام من به آن راز روشن
که می آید از سمت سبز عدالت 🌱#محمدرضا_عبدالملکیان #هانيه_حيدري
@haniehheydarii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
الهي هر كه تو را شناخت وَ علم مهر تو افراخت
هر چه غير تو بود بينداخت
آن کس که تو را شناخت جان را چه کند
فرزند و عیال و خانمان را ، چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانهٔ تو هر دو جهان را چه کند

#خواجه_عبدالله_انصاري
#هانيه_حيدري
@haniehheydarii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
می توان عاشق بود
به همین آسانی
من خودم
چندسالی ست که عاشق هستم
عاشق برگ درخت
عاشق بوی طربناک چمن
عاشق رقص شقایق درباد
عاشق گندم شاد

آری
می توان عاشق بود
مردم شهر ولی می گویند
عشق یعنی رخ زیبای نگار
عشق یعنی خلوتی با یک یار
یابقول خواجه
عشق یعنی لحظه ی بوس و کنار
من نمی دانم چیست
اینکه این مردم گویند
من نه یاری نه نگاری نه کناری دارم
عشق را اما من
باتمام دل خود می فهمم
عشق یعنی رنگ زیبای انار

#فروغ_فرخزاد
#هانيه_حيدري
@haniehheydarii
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
به هر دل بسـتنم عمری پشیمانی بدهکارم
نباید دل به هرکس بسـت، اما دوستت دارم
پر از شور و شعف با سر به سـویت می‌دوم چون رود
تو دریا باش تا خـود را به آغوش تو بسپارم
دل‌آزار اسـت یا دلخواه مایـیم و همـین یک دل
ببر یا بازگردان من به هر صـورت زیان‌کارم
ملامت می‌کـنندم دوسـتان در عشـق و حق دارند
تو بیزار از منی اما مگـر من دسـت بردارم!
تو خواب روزهای روشـن خود را ببـین ای دوست
شبـت خوش گرچه امشـب نیز من تا صبح بـیدارم
#فاضل_نظری
#هانيه_حيدري
@haniehheydarii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هـرگز تـو هـم مــانـنــد مـــن آزار دیــدی؟
یــار خــودت را از خــودت بــیــزار دیـــدی؟

آیــا تـو هـم هــر پــرده ای را تا گشودی
از چــار چــوب پـنـجـــره دیـــــوار دیــدی؟

اصـلا بـبـیـنـم تـا بـه حـالا صـخــره بودی؟
از زیـــر امــــواج آســـمـان را تـــار دیدی؟

نـام کـسی را در قـنـوتت گـــریـه کـردی؟
از «آتـنــا» گـفـتن «عــذابَ النـّار» دیدی؟

در پـشـت دیـوار ِحیاطـی شعـر خوانـدی؟
دل کـنـدن از یــک خــانه را دشـوار دیدی؟

آیا تو هم با چشم ِ بـاز و خیس ِ از اشک
خواب کسی را روز و شب بـیـدار دیدی؟

رفتی مطب بی نسخه برگردی به خانه؟
بیـمـار بـودی مثل ِمن ؟ بیمار دیــدی؟؟

حقــــا که بـا مـن فــرق داری ؛لا اقـل تـو
او را که می خواهی خودت یک بـار دیدی؟؟

#کاظم_بهمنی
#هانيه_حيدري
@haniehheydarii
براى "اتفاقِ خوب" زندگى ات منتظر باش

هر قدر كه لازم است!

اصلاً هر روز خودت را براى اتفاق افتادنش آماده كن و هر لحظه دنبالش بگرد!

روزى نرسد كه اتفاق خوبت، لابه لاى مشكلات و مسائل روزمره گم شود و ديگر هرچه بگردى پيدايش نكنى...

يا اين كه

هى بيايد پشت پنجره ى اتاقت

هى بنشيند روى يقه ى پيراهنت

هى خودش را روى ميز كارَت برقصاند

و تو ناديده اش بگيرى!

و بعد ها در آلبوم هاى جوانى ات به دنبال يافتن اثرى از "اتفاق خوب" به چشم هايت توى عكس ها خيره شوى و...!

نكند كه دير شود

نكند كه فكر كنى اتفاق نمى افتد..!

زندگى پُر از اتفاق هاى خوب ريز ريز است

فقط بايد نگاهشان كنى...!
#هانيه_حيدري
@haniehheidarii
پاییز استمرار لحظه های ناب
در خاطره های پر تب و تاب
از شبگردی های کوچه های خلوت
تا دلتنگی در افول باریدن
در هجوم قدم های توست

تو که نباشی
باران هم می‌خواهم که نبارد
ببارد که بجای صدای باران
همهمه یاد تو بزم اشک هایم شود؟
ببارد که یاد شانه های تو
آوردگاه بی کسی هایم شود؟
ببارد که باز نفس هایم
در التماس لمس دستانت به شماره افتند؟
ببارد که باز چتر خاطره هایمان
بجای باران بر سرم فرو ریزد؟
میخواهم که نبارد...
نه باران ببارد نه ابر دلتنگی
نه آسمان مهتاب ببیند نه رنگین کمان رنگی
بگذار تنها چیزی که بریزد
همین اشکهای بی تو بودن باشد
بگذار تنها کلامم از عشق
همین شعرهای از تو سرودن باشد
باران را میخواهم چکار؟

باران!! نبار!
که خبری نیست از یار
باران!! نبار!
که حتی شاهدی نیست
از آمدن بی بازگشت دلدار
باران!
اگر باریدی به اشک های من طعنه نزن
بیا و آبروداری کن و آب به این صحنه نزن
بگذار جای تو، همین اشکها
روایتگر پاییزم باشند
بگذار در انزوای بی برگی
تنها خاطره هایش راه نجاتم باشند
باران!! نبار!
باران!! نبار!
اگر به باریدن آغشته شدی
بودن های آغشته به عشق به یادم نیار!
اگر به هجوم قطراتت
بر شاخه های بی برگ فکر کردی
دغدغه با عشق بودنم بجانم نکار!

باران!
باران!
اصلا بیا و ببار!
شاید با بارش گاه و بیگاه تو
بیاید آن معشوق از عشق بی عار
اصلا بیا و ببار بر این تن خسته
شاید که بسازی باز
این قلب شکسته...
باران!
بیا و ببار! ببار!

#سیدمجتبی_موسوی
#هانيه_حيدري
@haniehheydarii
از عاشق شدن نهراسید.
زمانی که نغمه‌ی عشق را می‌شنوید که شما را می‌خواند، به دنبالش روان شوید و به هر سو که شما را هدایت می‌کند با اعتماد کامل به پیش بروید.

کاملاً خود را در عشق رها کنید.
خود را از عشق، پنهان و محافظت نکنید؛
زیرا عشق دشمن شما نیست، بلکه تنها دوست شماست.

بله در عشق لحظه‌های غم‌انگیزی نیز وجود دارند؛
غم و شادی همراه یکدیگرند.
درست مانند شب و روز به دنبال هم می‌آیند.
اما زمانی که انسان از شادی و شور عشق سرشار است، آمادگی قبول هرگونه غم و اندوهی را دارد و از اینکه بهای آن همه وجد و شادی را بپردازد، خوشحال می‌شود.

عشق رفیع‌ترین قله‌ی آگاهی است و برای صعود به آن قله باید خطر سقوط به دره را به جان بخرید. کسانی که نمی‌توانند خطر سقوط در دره‌های عمیق را بپذیرند، هرگز لذت صعود به قله‌های رفیع را تجربه نمی‌کنند.

وقتی عشق به سراغتان می‌آید،
تا جایی که خود کاملاً محو شوید به دنبالش بروید.
عشق مانند شعله‌های آتش و عاشق همچون پروانه است.
عشق را از پروانه بیاموزید.
او از سرّ عشق آگاه است
و می‌داند چگونه از فرط عشق، شادی و رقص بمیرد.
مردن به خاطر عشق، آغاز یک زندگی حقیقی است‌.


#Osho
#هانيه_حيدري
@haniehheydarii
Audio
مراقب حرفهایمان باشیم ‍
حرف هایی که میزنیم،دست دارند!دست های بلندی که گاهی،
گلویی را می فشارند
و نفس فرد را می گیرند…

حرف هایی که میزنیم،پا دارند !پاهای بزرگی که گاهی جایشان را روی دلی می گذارند
و برای همیشه می مانند…
حرف هایی که میزنیم ،چشم دارند !
چشم های سیاهی که،
گاهی به چشم های دیگران نگاه میکنند،
و آنها را در شرمی بیکران فرو میبرند…

پس . . .

مراقب حرفهایی که میزنیم باشیم زیرا سنجیده سخن گفتن از سکوت هم دشوار تر است .
متن : ناشناس
#هانيه_حيدري
@haniehheydarii
خوب یا بد به مصلحت یا سرنوشت ، مدتیست که فراموشم کرده ای
و من خوب می دانم ما در فرامشی مطلق خواهیم مرد
آدم تنها هرچه که پیرتر می شود تنهاتر می شود
هرکسی می گوید فراموشی عشق کار ساده ایست دروغ می گوید هیچ کس فراموش نمی کند
بلکه مجبورست خو کند
و به نبودنش زنده ماند
کاش مجال لحظه ای به دیدنت در اغوش کشیدنت قسمت بود
می دانم می دانم بعد از لحظه دیدنت بازجدایی از پس پرده ی سرد زمان می رسد و ما را در اندوه فرو می برد
اما این دلیل نمی شود قدر و کیفیت ان لحظه ی وصل را نبینیم
چون ادمی می میرد دلیل نمی شود که زندگی نکند
تو یک آن دیدنت به تمام خستگی ها می ارزد
تو یک لحظه بودنت به تمام زندگی ها می ارزد
دیدار تو شایسته تر از هر زمانست
همه چیز گذراست
عشق یک اتفاق است
و پیدا کردنش محال است
مثل همه صیادانی که به هدف صید مروارید به دریا می روند و اغلب دست خالی می گردند
عشق هم مروارید نایاب است که در اقبال هرکسی رخ نمی نماید
زندگی عبور لحظاتست
و هر روز با سرعت ثابتی می گذرد
نه شب از روز جلو می زند و نه روز به شب می رسد
در میان این حرکت شبانه ی دوار من مجذوب تو شدم
و پیوسته در من با من به جلو می آیی
در این سفر همراه منی
هرجا که می روم در جان منی
آشنایی ها یک اتفاق است و آدمها قدر ان را نمی فهمند مگر وقتی که دیگر نباشد
تو همیشه برای من بوده ای هستی وخواهی بود
ایا هرگز دیده ای یک لحظه از تو بگذرم؟
تو وجودت همه مهرست
می شناسم تو را
مهر درون تو را لمس کرده ام
به امید دیدار توام....
(نوشته از ، جناب سلیمان کلبه سنگی)
@haniehheydarii
#هانيه_حيدري