This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭐پروردگارا مهربانم
⭐دستانم بــه سوی تـــوست
⭐نگاهم به مهربانی و کرم توست
⭐با تــو غیر ممکنها ممکن میشود
⭐نا ممکنهای زندگیام را ممکن بفرما
⭐که باخدای بیهمتایی چون تــــو
⭐معجزه زندگی جــان میگیرد.آمین🙏🏻
⭐شب زیبایت بخیر و سرشار از
🌙آرامش و عشق الهی
⭐دستانم بــه سوی تـــوست
⭐نگاهم به مهربانی و کرم توست
⭐با تــو غیر ممکنها ممکن میشود
⭐نا ممکنهای زندگیام را ممکن بفرما
⭐که باخدای بیهمتایی چون تــــو
⭐معجزه زندگی جــان میگیرد.آمین🙏🏻
⭐شب زیبایت بخیر و سرشار از
🌙آرامش و عشق الهی
#تغذیه
#رعایت مواردذیل دررژیم غذایی:
کم کردن مصرف چربی های ذیل:
کره-سوسیس-کالباس-گوشتهای چرب-زرده تخم مرغ
مصرف متناوب ماهی ومرغ(تازه ومحلی)
مصرف فرآورده های شیرکم چربی(ماست وپنیر)
خوردن یک قاشق غذای چرب ضررش ازیک کله قندبیشتراست،روی غذاهای چرب کمی دارچین بپاشید،زیرادارچین چربی ها راتجزیه می نماید.
مصرف آبمیوه هایی که به آنها قنداضافه شده است بایستی حذف گردد.
حذف نوشیدنی هایی مانندلیموناد،کوکا کولا،شربت و
بررسی موادمختلف ازنظر میزان چربی:
گوشت:
باچندین روش قادرخواهیدبود،چربی گوشت راکاهش دهید.
#کباب_کردن
#بخارپزکردن
#آب پزکردن به جای سرخ کردن درروغن.
تمام چربی های قابل رویت را،قبل یا بعدازپخت ،جداکنید وپوست مرغ وجوجه راازآن جدانمائید.
آب گوشت راسردکنید،تاقطرات چربی روی سطح آن قرارگیرند،سپس قبل ازمصرف،می توانید چربی های سطح آب گوشت راجداکنید.
گوشت کم چرب خریداری نمائید.
سعی کنید ازروش های پخت سریع استفاده نمائید،مانندچرخاندن گوشت روی شعله که ازیک لایه نازک روغن که مقدارزیادی ادویه جات جهت افزایش طعم ومزه آن راپوشانده است.
#تخم_مرغ:
مصرف زیادتخم مرغ خطرحمله قلبی رابالا می برد،چون باعث بلوک شریان ها ازطریق افزایش کلسترول خواهدشد.
بیماران دیابتی وقندخون بالا حداکثر۳عددتخم مرغ رامی تواننددرطول هفته مصرف نمایند.
#مصرف_نمک
دربعضی افراد،مصرف زیادنمک صنعتی(به جهت افزایش بعضی موادافزاینده فشارخون)موجب افزایش فشارخون شده،افراددیابتی بایستی مراقب این وضعیت باشند،ازآوردن نمکدان سرسفره غذا می توان جلوگیری کرد وجهت طعم دهی به غذا ازموادی مثل ادویه جات یاچاشنی استفاده کنند.
💫🌸🌸💫🌸🌸💫
💟 @hamssaranee
❅ঊঈ✿❀✿ঈঊ❅
#رعایت مواردذیل دررژیم غذایی:
کم کردن مصرف چربی های ذیل:
کره-سوسیس-کالباس-گوشتهای چرب-زرده تخم مرغ
مصرف متناوب ماهی ومرغ(تازه ومحلی)
مصرف فرآورده های شیرکم چربی(ماست وپنیر)
خوردن یک قاشق غذای چرب ضررش ازیک کله قندبیشتراست،روی غذاهای چرب کمی دارچین بپاشید،زیرادارچین چربی ها راتجزیه می نماید.
مصرف آبمیوه هایی که به آنها قنداضافه شده است بایستی حذف گردد.
حذف نوشیدنی هایی مانندلیموناد،کوکا کولا،شربت و
بررسی موادمختلف ازنظر میزان چربی:
گوشت:
باچندین روش قادرخواهیدبود،چربی گوشت راکاهش دهید.
#کباب_کردن
#بخارپزکردن
#آب پزکردن به جای سرخ کردن درروغن.
تمام چربی های قابل رویت را،قبل یا بعدازپخت ،جداکنید وپوست مرغ وجوجه راازآن جدانمائید.
آب گوشت راسردکنید،تاقطرات چربی روی سطح آن قرارگیرند،سپس قبل ازمصرف،می توانید چربی های سطح آب گوشت راجداکنید.
گوشت کم چرب خریداری نمائید.
سعی کنید ازروش های پخت سریع استفاده نمائید،مانندچرخاندن گوشت روی شعله که ازیک لایه نازک روغن که مقدارزیادی ادویه جات جهت افزایش طعم ومزه آن راپوشانده است.
#تخم_مرغ:
مصرف زیادتخم مرغ خطرحمله قلبی رابالا می برد،چون باعث بلوک شریان ها ازطریق افزایش کلسترول خواهدشد.
بیماران دیابتی وقندخون بالا حداکثر۳عددتخم مرغ رامی تواننددرطول هفته مصرف نمایند.
#مصرف_نمک
دربعضی افراد،مصرف زیادنمک صنعتی(به جهت افزایش بعضی موادافزاینده فشارخون)موجب افزایش فشارخون شده،افراددیابتی بایستی مراقب این وضعیت باشند،ازآوردن نمکدان سرسفره غذا می توان جلوگیری کرد وجهت طعم دهی به غذا ازموادی مثل ادویه جات یاچاشنی استفاده کنند.
💫🌸🌸💫🌸🌸💫
💟 @hamssaranee
❅ঊঈ✿❀✿ঈঊ❅
#همسرانه
مردها به هزاران دلیل شخصی زنها را دوست دارند و به آنها احترام میگذارند اما این تحسین جهانی به واسطه بعضی از محبتآمیزترین خصوصیات آنها برمیگردد. نیازی نیست که مردها برای احترام گذاشتن به زنها به دنبال دلیل باشند.
💟 @hamssaranee
❅ঊঈ✿❀✿ঈঊ❅
مردها به هزاران دلیل شخصی زنها را دوست دارند و به آنها احترام میگذارند اما این تحسین جهانی به واسطه بعضی از محبتآمیزترین خصوصیات آنها برمیگردد. نیازی نیست که مردها برای احترام گذاشتن به زنها به دنبال دلیل باشند.
💟 @hamssaranee
❅ঊঈ✿❀✿ঈঊ❅
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
همیشه برای افرادی که در زندگیتان مهم هستند وقت پیدا کنید، شاید امروز همان روزی باشد که باید عزیزانتان را در آغوش بگیرید.
💟 @hamssaranee
❅ঊঈ✿❀✿ঈঊ❅
💟 @hamssaranee
❅ঊঈ✿❀✿ঈঊ❅
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
#رهایی_از_شب
#قسمت_صد_و_پنجاه_و_یکم
حاج کمیل داشت اذان واقامه ومیگفت که نسیم نگام کرد و با لحنی خاص گفت:
_چه صدای قشنگی داره شوهرت..!! یه چیزی بگم؟!
نگاش کردم.
گفت:دیشب بهت حق دادم عاشقش شی! خیلی خشگله شوهرت! ! چه چشمای نازی..چه هیکلی!! شانس آورد آخوند..ببخشید روحانی شد..وگرنه دخترا قورتش میدادن..
ازتعریفش حس بدی بهم دست داد.دل و روده م به هم پیچید.
مکبر دستور تکبیره الاحرام داد..
نفس عمیق کشیدم و قامت بستم!
بعد از نماز پرسیدم:مادرت چه بیماری ای داره؟
او چشمش پراز اشک شد:سرطان خون!! دکتر گفته این نوع سرطان فقط واسه اعصاب وحرص وجوشه.بمیرم برا مامانم..خیلی حرص منو خورد.کاش قدرش و میدونستم!!
اه کشیدم!!
_هنوز هست..تا وقتی هست برای جبران دیر نیست!اونی باید حسرت بخوره که دیگه فرصت جبران نداره.
_او اشکش رو پاک کرد:میخوام بیارمش خونه خودم..خودم ازش مراقبت میکنم.نوکرشم هستم.یه پرستار خوب واسش میگیرم.دلم نمیخواد وقت رفتن ازم ناراضی باشه.
لبخندی به صورتش زدم:آفرین ..این خیلی خوبه.ان شالله همین اتفاق برات زمینه ی خیر بشه.
دوباره من من کرد.
_میشه شماره تو بهم بدی؟؟!
جا خوردم!! نمیتونستم به همین راحتی بهش اعتماد کنم.
بهانه آوردم: من فعلن گوشی ندارم.بخاطر امواجش نمیتونم ازش استفاده کنم.
پوزخند تلخی زد.
_امواجش؟؟؟
لبخندی زورکی زدم:آره دیگه امواجش! ! آخه من باردارم.
او با تعجب نگاهی به من وشکمم انداخت و با دهانی باز گفت:عه عه عه..!!! واقعا؟؟؟ چقدر هولی بابا!!!
خندیدم.
_برای سن من خیلی هم دیره..
او آه کشید و باز با حسرت نگاهم کرد.
_خوش بحالت.!! سرو سامون گرفتی! حالا باهاش خوشبختی؟
لبخندی عمیق زدم: آره! اون یک مرد واقعیه..
او با تعجب گفت:ناراحت نشیا..ولی آخه چطور بهت اعتماد کرد؟؟
آخه کدوم آدم مذهبی و طلبه ای میاد یه دختری مثل تو رو بگیره؟!
قبل اینکه جوابش رو بدم صدای فاطمه شوک زدمون کرد.
_وا؟؟!! مگه رقیه سادات چشه؟! کی از اون بهتر؟! خدای ناکرده بی عفتی نکرده که..یک کم جوونی ونادونی داشت که اونم جدش بهش نظر کرد خوب شد.
نسیم بهش سلام کرد.
_ببخشید ندیدمتون تو مسجد باشید.
فاطمه جواب سلامش رو داد و به من لبخند زد.
منم فکر میکردم امشب مسجد نمیاد.
فاطمه خطاب به نسیم با صدای آهسته گفت:من اهل گوش واستادن نیستم ولی نسیم جون شما یک کم بلند حرف میزدی ومنم پشت سرتون بودم شنیدم.بهتره اینجا در مورد گذشته حرف نزنید.درست نیست.
نسیم لب برچید و با صدای آروم تری گفت:
_آخخخخ ببخشید حواسم نبود..تن صدام بلنده..
دوباره بین من وفاطمه نگاهی رد وبدل شد.
من اصلا به نسیم خوش بین نبودم.مطمئن بودم فاطمه هم همین حس و داره ..
شام خونه ی پدرشوهرم دعوت بودیم.من و مرضیه خانوم مشغول شستن ظرفها بودیم که آقا رضا به آشپزخونه اومد و گفت:سادات خانوم بی زحمت یه سر برید اتاق حاج آقا..کارتون دارن.
من دستم رو شستم و بی فوت وقت به اتاق ایشون رفتم.
پدرشوهرم بالای اتاق نشسته بود .حاج کمیل تکیه زده بود به پشتی و با حالتی پکر به گل قالی نگاه میکرد.
گفتم:جانم حاج آقا؟ با من امری داشتید؟!
گفت:درو پشت سرت ببند بابا، بشین اینجا دوکلوم صحبت کنیم.
در و بستم و با دلواپسی کنار حاج کمیل نشستم.
حاج کمیل عمامه اش رو کنارش گذاشته بود و انگشتش رو روی اون می رقصوند.
حاج مهدوی بی مقدمه گفت: ببین بابا من دلم نمیخواد برات بزرگتری کنم.میدونم اونقدر بزرگ شدی که فرق بین سره رو از ناسره ، و بد و از خوب تشخیص بدی .ولی از اونجا که دلم شور زندگیتونو میزنه لازمه یه چیزهایی رو گوشزد کنم.
حاج کمیل نفسش رو بیرون داد.حس کردم معذبه.
با تعجب چشم دوختم به صورت حاج مهدوی(پدر)
_اختیار دارید حاج آقا! شما بزرگتر ما هستید.من کاری کردم که شما رو آزرده ونگران کرده؟!
او تسبیحش رو در مشت بزرگش انداخت و در حالیکه دستش رو روی زانوش گذاشته بود گفت:والا ما که در این مدت ازت جز خوبی و ادب چیزی ندیدیم.از نظر شخصیتی واخلاقی ازت راضی هستیم.فقط دلم میخواد الان که خودمون سه تا تنهاییم یه سری چیزها رو برات یادآوری کنم.
حاج کمیل با التماس رو کرد به پدرش:
_حاج آقا. ...
حاج مهدوی با دستش به او دستور سکوت داد.
اینطور که پیدا بود من قرار بود حرفهای ناراحت کننده ای بشنوم.
دوباره قلب لعنتیم درد گرفت.
حاج مهدوی گفت: حرفهایی که میخوام بزنم شاید ناراحتت کنه..شایدم بهت بربخوره ولی من فک میکنم بد نیست گاهی به آدمها بر بخوره تا حواسشونو جمع کنن.
حاج کمیل دوباره وسط حرف پدرش پرید.
_حاج آقا اجازه بدید یک وقت دیگه..
حاج مهدوی چشم غره ی بدی به پسرش رفت و با همون ابهت همیشگی گفت: اگه بناست وسط حرفم بیای برو بیرون ..
ادامه دارد...
#رهایی_از_شب
#قسمت_صد_و_پنجاه_و_یکم
حاج کمیل داشت اذان واقامه ومیگفت که نسیم نگام کرد و با لحنی خاص گفت:
_چه صدای قشنگی داره شوهرت..!! یه چیزی بگم؟!
نگاش کردم.
گفت:دیشب بهت حق دادم عاشقش شی! خیلی خشگله شوهرت! ! چه چشمای نازی..چه هیکلی!! شانس آورد آخوند..ببخشید روحانی شد..وگرنه دخترا قورتش میدادن..
ازتعریفش حس بدی بهم دست داد.دل و روده م به هم پیچید.
مکبر دستور تکبیره الاحرام داد..
نفس عمیق کشیدم و قامت بستم!
بعد از نماز پرسیدم:مادرت چه بیماری ای داره؟
او چشمش پراز اشک شد:سرطان خون!! دکتر گفته این نوع سرطان فقط واسه اعصاب وحرص وجوشه.بمیرم برا مامانم..خیلی حرص منو خورد.کاش قدرش و میدونستم!!
اه کشیدم!!
_هنوز هست..تا وقتی هست برای جبران دیر نیست!اونی باید حسرت بخوره که دیگه فرصت جبران نداره.
_او اشکش رو پاک کرد:میخوام بیارمش خونه خودم..خودم ازش مراقبت میکنم.نوکرشم هستم.یه پرستار خوب واسش میگیرم.دلم نمیخواد وقت رفتن ازم ناراضی باشه.
لبخندی به صورتش زدم:آفرین ..این خیلی خوبه.ان شالله همین اتفاق برات زمینه ی خیر بشه.
دوباره من من کرد.
_میشه شماره تو بهم بدی؟؟!
جا خوردم!! نمیتونستم به همین راحتی بهش اعتماد کنم.
بهانه آوردم: من فعلن گوشی ندارم.بخاطر امواجش نمیتونم ازش استفاده کنم.
پوزخند تلخی زد.
_امواجش؟؟؟
لبخندی زورکی زدم:آره دیگه امواجش! ! آخه من باردارم.
او با تعجب نگاهی به من وشکمم انداخت و با دهانی باز گفت:عه عه عه..!!! واقعا؟؟؟ چقدر هولی بابا!!!
خندیدم.
_برای سن من خیلی هم دیره..
او آه کشید و باز با حسرت نگاهم کرد.
_خوش بحالت.!! سرو سامون گرفتی! حالا باهاش خوشبختی؟
لبخندی عمیق زدم: آره! اون یک مرد واقعیه..
او با تعجب گفت:ناراحت نشیا..ولی آخه چطور بهت اعتماد کرد؟؟
آخه کدوم آدم مذهبی و طلبه ای میاد یه دختری مثل تو رو بگیره؟!
قبل اینکه جوابش رو بدم صدای فاطمه شوک زدمون کرد.
_وا؟؟!! مگه رقیه سادات چشه؟! کی از اون بهتر؟! خدای ناکرده بی عفتی نکرده که..یک کم جوونی ونادونی داشت که اونم جدش بهش نظر کرد خوب شد.
نسیم بهش سلام کرد.
_ببخشید ندیدمتون تو مسجد باشید.
فاطمه جواب سلامش رو داد و به من لبخند زد.
منم فکر میکردم امشب مسجد نمیاد.
فاطمه خطاب به نسیم با صدای آهسته گفت:من اهل گوش واستادن نیستم ولی نسیم جون شما یک کم بلند حرف میزدی ومنم پشت سرتون بودم شنیدم.بهتره اینجا در مورد گذشته حرف نزنید.درست نیست.
نسیم لب برچید و با صدای آروم تری گفت:
_آخخخخ ببخشید حواسم نبود..تن صدام بلنده..
دوباره بین من وفاطمه نگاهی رد وبدل شد.
من اصلا به نسیم خوش بین نبودم.مطمئن بودم فاطمه هم همین حس و داره ..
شام خونه ی پدرشوهرم دعوت بودیم.من و مرضیه خانوم مشغول شستن ظرفها بودیم که آقا رضا به آشپزخونه اومد و گفت:سادات خانوم بی زحمت یه سر برید اتاق حاج آقا..کارتون دارن.
من دستم رو شستم و بی فوت وقت به اتاق ایشون رفتم.
پدرشوهرم بالای اتاق نشسته بود .حاج کمیل تکیه زده بود به پشتی و با حالتی پکر به گل قالی نگاه میکرد.
گفتم:جانم حاج آقا؟ با من امری داشتید؟!
گفت:درو پشت سرت ببند بابا، بشین اینجا دوکلوم صحبت کنیم.
در و بستم و با دلواپسی کنار حاج کمیل نشستم.
حاج کمیل عمامه اش رو کنارش گذاشته بود و انگشتش رو روی اون می رقصوند.
حاج مهدوی بی مقدمه گفت: ببین بابا من دلم نمیخواد برات بزرگتری کنم.میدونم اونقدر بزرگ شدی که فرق بین سره رو از ناسره ، و بد و از خوب تشخیص بدی .ولی از اونجا که دلم شور زندگیتونو میزنه لازمه یه چیزهایی رو گوشزد کنم.
حاج کمیل نفسش رو بیرون داد.حس کردم معذبه.
با تعجب چشم دوختم به صورت حاج مهدوی(پدر)
_اختیار دارید حاج آقا! شما بزرگتر ما هستید.من کاری کردم که شما رو آزرده ونگران کرده؟!
او تسبیحش رو در مشت بزرگش انداخت و در حالیکه دستش رو روی زانوش گذاشته بود گفت:والا ما که در این مدت ازت جز خوبی و ادب چیزی ندیدیم.از نظر شخصیتی واخلاقی ازت راضی هستیم.فقط دلم میخواد الان که خودمون سه تا تنهاییم یه سری چیزها رو برات یادآوری کنم.
حاج کمیل با التماس رو کرد به پدرش:
_حاج آقا. ...
حاج مهدوی با دستش به او دستور سکوت داد.
اینطور که پیدا بود من قرار بود حرفهای ناراحت کننده ای بشنوم.
دوباره قلب لعنتیم درد گرفت.
حاج مهدوی گفت: حرفهایی که میخوام بزنم شاید ناراحتت کنه..شایدم بهت بربخوره ولی من فک میکنم بد نیست گاهی به آدمها بر بخوره تا حواسشونو جمع کنن.
حاج کمیل دوباره وسط حرف پدرش پرید.
_حاج آقا اجازه بدید یک وقت دیگه..
حاج مهدوی چشم غره ی بدی به پسرش رفت و با همون ابهت همیشگی گفت: اگه بناست وسط حرفم بیای برو بیرون ..
ادامه دارد...
#دانستنیهای_بانوان
#تغذیه_نوزاد_باشیرمادر_بهترین
#روش_برای_پیشگیری_ازبارداری
آیا می دانستید تغذیه نوزاد با شیرمادر بهترین روش برای پیشگیری از بارداری و کنترل باروری است!
بارداری:
👈 یکی از بهترین روش های پیشگیری از بارداری شیر دادن به کودک است که نقش مهمی در تنظیم باروری مادر دارد ولی با عدم تغذیه کودک با شیرمادر و شروع زودتر از زمان مشخص غذای کمکی، احتمال بروز بارداری افزایش پیدا می کند و حتی امکان دارد مادر به طور ناخواسته باردار شود.👇
بسیاری مادران فاصله بین تولد فرزندانشان حدود ۴ سال است بدون این که یکی از روش های پیشگیری از بارداری را تجربه کرده باشند؛ تنها دلیلش در واقع همان مکیدن پستان نوزاد در روز و شب و فواصل کوتاه بوده و عامل اصلی قاعده نشدن مادر در این دوران تلقی می شود.
نقش مکیدن پستان:👇
مکیدن نوزاد از پستان مادر به تنهایی می تواند موجب جلوگیری از تخمک گذاری شود.
برگشت عادت ماهیانه:
👈 تخمک گذاری در مادرانی که به کودک خود شیر نمی دهند اغلب بین ۵ تا ۶ هفته پس از زایمان رخ می دهد ولی به عکس در مادرانی که شیرده هستند، احتمال وقوع آن قبل از هفته ۱۲ بسیار کم به چشم می خورد.👇
عدم وجود عدم تخمک گذاری در واقع عامل مهمی در پیشگیری از بارداری به شمار می رود و اکثر مادران قبل از این که قاعده شوند، تخمک گذاری در آن ها صورت نمی گیرد.
تعداد دفعات شیردهی و آغاز غذای کمکی:
👈 تعداد دفعات شیردهی و کاهش شیردادن به کودک در شب و استفاده از پستانک، نقش مهمی در مهار تخمک گذاری دارد؛ همچنین شروع زود غذاهای کمکی چون دفعات مکیدن پستان را کم می کند، بازگشت حاملگی را افزایش می دهد.
👈 نوزادانی که سالم بوده و هیچگونه علائم نارس بودن در آن ها مشاهده نمی شود، شروع غذای کمکی تا ۶ ماهگی توصیه نمی شود و اگر مادری در ۴ ماهگی غذای کمکی به کودک خود دهد، از همان زمان تخمک گذاری آغاز می شود.
🌸✨🌸✨🌸✨🌸
💟 @hamssaranee
❅ঊঈ✿❀✿ঈঊ❅
#تغذیه_نوزاد_باشیرمادر_بهترین
#روش_برای_پیشگیری_ازبارداری
آیا می دانستید تغذیه نوزاد با شیرمادر بهترین روش برای پیشگیری از بارداری و کنترل باروری است!
بارداری:
👈 یکی از بهترین روش های پیشگیری از بارداری شیر دادن به کودک است که نقش مهمی در تنظیم باروری مادر دارد ولی با عدم تغذیه کودک با شیرمادر و شروع زودتر از زمان مشخص غذای کمکی، احتمال بروز بارداری افزایش پیدا می کند و حتی امکان دارد مادر به طور ناخواسته باردار شود.👇
بسیاری مادران فاصله بین تولد فرزندانشان حدود ۴ سال است بدون این که یکی از روش های پیشگیری از بارداری را تجربه کرده باشند؛ تنها دلیلش در واقع همان مکیدن پستان نوزاد در روز و شب و فواصل کوتاه بوده و عامل اصلی قاعده نشدن مادر در این دوران تلقی می شود.
نقش مکیدن پستان:👇
مکیدن نوزاد از پستان مادر به تنهایی می تواند موجب جلوگیری از تخمک گذاری شود.
برگشت عادت ماهیانه:
👈 تخمک گذاری در مادرانی که به کودک خود شیر نمی دهند اغلب بین ۵ تا ۶ هفته پس از زایمان رخ می دهد ولی به عکس در مادرانی که شیرده هستند، احتمال وقوع آن قبل از هفته ۱۲ بسیار کم به چشم می خورد.👇
عدم وجود عدم تخمک گذاری در واقع عامل مهمی در پیشگیری از بارداری به شمار می رود و اکثر مادران قبل از این که قاعده شوند، تخمک گذاری در آن ها صورت نمی گیرد.
تعداد دفعات شیردهی و آغاز غذای کمکی:
👈 تعداد دفعات شیردهی و کاهش شیردادن به کودک در شب و استفاده از پستانک، نقش مهمی در مهار تخمک گذاری دارد؛ همچنین شروع زود غذاهای کمکی چون دفعات مکیدن پستان را کم می کند، بازگشت حاملگی را افزایش می دهد.
👈 نوزادانی که سالم بوده و هیچگونه علائم نارس بودن در آن ها مشاهده نمی شود، شروع غذای کمکی تا ۶ ماهگی توصیه نمی شود و اگر مادری در ۴ ماهگی غذای کمکی به کودک خود دهد، از همان زمان تخمک گذاری آغاز می شود.
🌸✨🌸✨🌸✨🌸
💟 @hamssaranee
❅ঊঈ✿❀✿ঈঊ❅
#همسرانه
مردها به هزاران دلیل شخصی زنها را دوست دارند و به آنها احترام میگذارند اما این تحسین جهانی به واسطه بعضی از محبتآمیزترین خصوصیات آنها برمیگردد. نیازی نیست که مردها برای احترام گذاشتن به زنها به دنبال دلیل باشند.
💟 @hamssaranee
❅ঊঈ✿❀✿ঈঊ❅
مردها به هزاران دلیل شخصی زنها را دوست دارند و به آنها احترام میگذارند اما این تحسین جهانی به واسطه بعضی از محبتآمیزترین خصوصیات آنها برمیگردد. نیازی نیست که مردها برای احترام گذاشتن به زنها به دنبال دلیل باشند.
💟 @hamssaranee
❅ঊঈ✿❀✿ঈঊ❅
#دانستنیها
#کوچک_کردن_شکم_با_سیر
سیر را همراه با آبلیمو و آب گرم مخلوط کنید.سیر یکی از بهترین راه ها برای کاهش چربی ها و کلسترول بد و افزایش کلسترول خوب بدن است.
#کوچک_کردن_شکم_با_آبلیمو
آبلیمو را با آب ولرم مخلوط کرده و نوش جان کنید. این کار به هضم غذا کمک می کند و حرکات روده را بهبود می بخشد. آبلیمو متابولیسم بدن را افزایش می دهد، بنابراین گزینه مناسبی برای رفع چربی های دور شکم است. به این ترکیب می توانید عسل نیز اضافه کنید.
#کوچک_کردن_شکم_با_کلم
کلم یک سم زدای قوی است. سم زدایی اولین راه برای از بین بردن چربی های دور شکم است که کلم این هدف را به خوبی نشانه گیری می کند و با افزودن کلم به رژیم غذایی تان می توانید از تشکیل چربی های شکم جلوگیری کنید.
💟 @hamssaranee
❅ঊঈ✿❀✿ঈঊ❅
#کوچک_کردن_شکم_با_سیر
سیر را همراه با آبلیمو و آب گرم مخلوط کنید.سیر یکی از بهترین راه ها برای کاهش چربی ها و کلسترول بد و افزایش کلسترول خوب بدن است.
#کوچک_کردن_شکم_با_آبلیمو
آبلیمو را با آب ولرم مخلوط کرده و نوش جان کنید. این کار به هضم غذا کمک می کند و حرکات روده را بهبود می بخشد. آبلیمو متابولیسم بدن را افزایش می دهد، بنابراین گزینه مناسبی برای رفع چربی های دور شکم است. به این ترکیب می توانید عسل نیز اضافه کنید.
#کوچک_کردن_شکم_با_کلم
کلم یک سم زدای قوی است. سم زدایی اولین راه برای از بین بردن چربی های دور شکم است که کلم این هدف را به خوبی نشانه گیری می کند و با افزودن کلم به رژیم غذایی تان می توانید از تشکیل چربی های شکم جلوگیری کنید.
💟 @hamssaranee
❅ঊঈ✿❀✿ঈঊ❅
#تربیت_فرزند
بچه هايي که هرگز نه نشنيده باشند، لوس مي شوند و بيشترشان در بزرگسالي دچار مشکل خواهند شد چون فکر مي کنند همه دنيا بايد مطابق ميل آن ها باشد و وقتي خلاف آن را مي بينند، دلخور و گاهي افسرده و گوشه گير مي شوند؛ بنابراين والدين بايد به کودکان بياموزند که همه جا قوانيني دارد که لازم است به آن ها احترام بگذارند. هرچند هميشه هم نبايد با خواسته هاي فرزندان مخالفت شود؛ زيرا در اين صورت ممکن است دچار سرخوردگي و نااميدي شوند.
💟 @hamssaranee
❅ঊঈ✿❀✿ঈঊ❅
بچه هايي که هرگز نه نشنيده باشند، لوس مي شوند و بيشترشان در بزرگسالي دچار مشکل خواهند شد چون فکر مي کنند همه دنيا بايد مطابق ميل آن ها باشد و وقتي خلاف آن را مي بينند، دلخور و گاهي افسرده و گوشه گير مي شوند؛ بنابراين والدين بايد به کودکان بياموزند که همه جا قوانيني دارد که لازم است به آن ها احترام بگذارند. هرچند هميشه هم نبايد با خواسته هاي فرزندان مخالفت شود؛ زيرا در اين صورت ممکن است دچار سرخوردگي و نااميدي شوند.
💟 @hamssaranee
❅ঊঈ✿❀✿ঈঊ❅
🛑 انرژی زنانه ملکه ☝️
#فایل_اموزشی_مهم
#مینا_جهانبخش
مدرس و نویسنده
مدیر موسسه تحول درون
🔰🔰 پکیج رایگان👇
@Admiin_moj
🛑فقط ۵ دقیقه وقت بزار و ببین
حالت خوب میشه 👇
https://t.me/+PXOLNomyw87uC-zO
#مینا_جهانبخش
#فایل_اموزشی_مهم
#مینا_جهانبخش
مدرس و نویسنده
مدیر موسسه تحول درون
🔰🔰 پکیج رایگان👇
@Admiin_moj
🛑فقط ۵ دقیقه وقت بزار و ببین
حالت خوب میشه 👇
https://t.me/+PXOLNomyw87uC-zO
#مینا_جهانبخش
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هر صبح به خودت بگو امروز
منتظر یک اتفاق عالی غیرمنتظره هستم
پیشاپیش از خدا تشکر کن🙏
امروز همه چیز جهت
خیر و صلاح من است
و گنجینه تجربه هایم مرا به سوی
موفقیت های بزرگ هدایت می کند ...
صبحتون پر از موفقیت🌹
منتظر یک اتفاق عالی غیرمنتظره هستم
پیشاپیش از خدا تشکر کن🙏
امروز همه چیز جهت
خیر و صلاح من است
و گنجینه تجربه هایم مرا به سوی
موفقیت های بزرگ هدایت می کند ...
صبحتون پر از موفقیت🌹
#همسرانه
#اصولی_که_مردان_باید_در #همسرداری_رعایت_کنند:👇
1_در مقابل همسر خود از گرفتاری های روزانه و حوادث تلخ زندگی با قیافه عبوس و ناراحت صحبت نکنید.
👈 2_هدیه و مهر و محبت نسبت به همسر خود را بیشتر کنید و از خریدن هدایای هرچند کوچک هرازگاهی امتناع نکنید. خانم ها هدیه دادن و گرفتن را بسیار دوست دارند.
👈 3_توجه داشته باشید که اگر کم و کسری در نوع رفتار و شرایط منزل وجود دارد با کمال محبت و خونسردی تذکر دهید، چون واقعا اخم و خشونت زندگی را به تباهی می کشاند.👇
4_به بستگان و همسر خود احترام بگذارید و هرگز جلوی معاشرت همسر خود با بستگان و خویشانش را نگیرید.
👈 5_هیچوقت همسر خود را پیش دیگران تحقیر و سرزنش نکنید. توهین و بی احترامی به همسر از صفا و صمیمیت در زندگی زناشویی می کاهد.
👈 6_یک مورد قال توجه اینکه با تعریف کردن از خود و ایجاد برتری خود نسبت به همسرتان اعتماد به نفس او را پایین نیاورید.
7_در انجام امور حتما با او مشورت کنید و تک رای نباشید تا او حضورش را در زندگی بیشتر لمس کند و به پوچی نرسد که همیشه در نهایت تصمیم گیرنده فقط همسرم هست و من هیچ نقشی در زندگی خود ندارم.
👈 8_وقتی همسر شما از چیزی ناراحت و عصبانی هست او را با مهر و محبت آرام کنید و برای او تکیه گاه مناسبی باشید، بگویید که شرایط او را به خوبی درک می کنید و آنچه در توان دارید بکار می برید و او را حمایت می کنید. به این صورت او احساس غرور می کند از پشتوانه عاطفی محکمی که دارد.👇
9_با همسر خود هیچگاه لجاجت و مشاجره نکنید و در ضمن برای به گردش و مهمانی رفتن به همراه زن و فرزندان خود وقت بگذارید و پیشنهاد همسرتان را در این مورد به علت کار و خستگی رد نکنید.👇
توجه: امتیازات اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی فامیل خود را در صورتی که با همسر شما فاصله دارد مطرح نکنید.👇
10_در مقابل همسر خود در امور مختلف قدرت نمایی نکنید. زحمت ها و هزینه هایی که برای پذیرایی خویشان همسر خود می کنید هیچگاه بر زبان نیاورید.👇
نکته مهم: همسر خود را در خانه محصور و محدود نکنید. به او اعتماد کنید و از شک و تردید و دودلی در مورد وی بپرهیزید که بزرگترین عامل اختلاف زوجین و عدم آرامش می باشد.
💟 @hamssaranee
❅ঊঈ✿❀✿ঈঊ❅
#اصولی_که_مردان_باید_در #همسرداری_رعایت_کنند:👇
1_در مقابل همسر خود از گرفتاری های روزانه و حوادث تلخ زندگی با قیافه عبوس و ناراحت صحبت نکنید.
👈 2_هدیه و مهر و محبت نسبت به همسر خود را بیشتر کنید و از خریدن هدایای هرچند کوچک هرازگاهی امتناع نکنید. خانم ها هدیه دادن و گرفتن را بسیار دوست دارند.
👈 3_توجه داشته باشید که اگر کم و کسری در نوع رفتار و شرایط منزل وجود دارد با کمال محبت و خونسردی تذکر دهید، چون واقعا اخم و خشونت زندگی را به تباهی می کشاند.👇
4_به بستگان و همسر خود احترام بگذارید و هرگز جلوی معاشرت همسر خود با بستگان و خویشانش را نگیرید.
👈 5_هیچوقت همسر خود را پیش دیگران تحقیر و سرزنش نکنید. توهین و بی احترامی به همسر از صفا و صمیمیت در زندگی زناشویی می کاهد.
👈 6_یک مورد قال توجه اینکه با تعریف کردن از خود و ایجاد برتری خود نسبت به همسرتان اعتماد به نفس او را پایین نیاورید.
7_در انجام امور حتما با او مشورت کنید و تک رای نباشید تا او حضورش را در زندگی بیشتر لمس کند و به پوچی نرسد که همیشه در نهایت تصمیم گیرنده فقط همسرم هست و من هیچ نقشی در زندگی خود ندارم.
👈 8_وقتی همسر شما از چیزی ناراحت و عصبانی هست او را با مهر و محبت آرام کنید و برای او تکیه گاه مناسبی باشید، بگویید که شرایط او را به خوبی درک می کنید و آنچه در توان دارید بکار می برید و او را حمایت می کنید. به این صورت او احساس غرور می کند از پشتوانه عاطفی محکمی که دارد.👇
9_با همسر خود هیچگاه لجاجت و مشاجره نکنید و در ضمن برای به گردش و مهمانی رفتن به همراه زن و فرزندان خود وقت بگذارید و پیشنهاد همسرتان را در این مورد به علت کار و خستگی رد نکنید.👇
توجه: امتیازات اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی فامیل خود را در صورتی که با همسر شما فاصله دارد مطرح نکنید.👇
10_در مقابل همسر خود در امور مختلف قدرت نمایی نکنید. زحمت ها و هزینه هایی که برای پذیرایی خویشان همسر خود می کنید هیچگاه بر زبان نیاورید.👇
نکته مهم: همسر خود را در خانه محصور و محدود نکنید. به او اعتماد کنید و از شک و تردید و دودلی در مورد وی بپرهیزید که بزرگترین عامل اختلاف زوجین و عدم آرامش می باشد.
💟 @hamssaranee
❅ঊঈ✿❀✿ঈঊ❅
#تربیت_فرزند #والدین_نمونه
به کودکان اجازه دهید که مهارت در فعالیت های خلاقانه که به طور طبیعی به آنها تمایل دارند را توسعه ببخشند نه اینکه سعی کنید که با جایزه دادن آنها را تحریک کنید.
💟 @hamssaranee
❅ঊঈ✿❀✿ঈঊ❅
به کودکان اجازه دهید که مهارت در فعالیت های خلاقانه که به طور طبیعی به آنها تمایل دارند را توسعه ببخشند نه اینکه سعی کنید که با جایزه دادن آنها را تحریک کنید.
💟 @hamssaranee
❅ঊঈ✿❀✿ঈঊ❅
#همسرانه
#برای_رابطه_خود_اولویت_قائل_ شوید!
وقتی زن و مرد، به ایام خوش گذشته فکر می کنند، از خود می پرسند که اوایل رابطه مان، چگونه بود؟ پاسخ این است که با بلوغ زندگی، مسائلی که در آن دوران، مکاشفات عاشقانه ای داشته است با ادامه زندگی و تحمیل مسائل روزمره به زندگی، کم کم رابطه دو نفره، در اولویت های پایین تری قرار می گیرد. تعجبی ندارد که این مسئله، شروع اختلاف هاست و زوجین با هم غریبه می شوند.
در فرهنگ اسلامی، اولویت و تقدم خانواده یه اصل به حساب می آید.چنانچه رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «هرگاه خدا به یکی از شما خیری عطا کرد، ابتدا خود و خانواده اش را از آن بهره مند سازد.
و نیز امام سجاد علیه السلام فرمودند: «اینکه وارد بازار شوم و پولی داشته باشم که برای خانواده ام گوشتی بخرم که بدان نیاز دارند، نزد من از آزادسازی برده ای محبوب تر است.
با شناخت زندگی و باورهای همسرتان می توانید درک و همدلی را جایگزین دلخوری و عصبانیت کنید.
💟 @hamssaranee
❅ঊঈ✿❀✿ঈঊ❅
#برای_رابطه_خود_اولویت_قائل_ شوید!
وقتی زن و مرد، به ایام خوش گذشته فکر می کنند، از خود می پرسند که اوایل رابطه مان، چگونه بود؟ پاسخ این است که با بلوغ زندگی، مسائلی که در آن دوران، مکاشفات عاشقانه ای داشته است با ادامه زندگی و تحمیل مسائل روزمره به زندگی، کم کم رابطه دو نفره، در اولویت های پایین تری قرار می گیرد. تعجبی ندارد که این مسئله، شروع اختلاف هاست و زوجین با هم غریبه می شوند.
در فرهنگ اسلامی، اولویت و تقدم خانواده یه اصل به حساب می آید.چنانچه رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «هرگاه خدا به یکی از شما خیری عطا کرد، ابتدا خود و خانواده اش را از آن بهره مند سازد.
و نیز امام سجاد علیه السلام فرمودند: «اینکه وارد بازار شوم و پولی داشته باشم که برای خانواده ام گوشتی بخرم که بدان نیاز دارند، نزد من از آزادسازی برده ای محبوب تر است.
با شناخت زندگی و باورهای همسرتان می توانید درک و همدلی را جایگزین دلخوری و عصبانیت کنید.
💟 @hamssaranee
❅ঊঈ✿❀✿ঈঊ❅
#همسرداری
در بیان اختلافات و انتقادها از جملات کلی استفاده نکنید، مثال واضح و روشن از یک موقعیت بزنید و بحث اختلافات گذشته را به میان نکشید.
💟 @hamssaranee
❅ঊঈ✿❀✿ঈঊ❅
در بیان اختلافات و انتقادها از جملات کلی استفاده نکنید، مثال واضح و روشن از یک موقعیت بزنید و بحث اختلافات گذشته را به میان نکشید.
💟 @hamssaranee
❅ঊঈ✿❀✿ঈঊ❅
#همسرداری
بدگویی نکنید🔻
اگر چیزی شما را ناراحت میکند، باید آن را مطرح کنید. اما به شیوه ای سالم، بدون تحقیر و تمسخر. یعنی برای مثال اگر از حرفی که مادرشوهرتان در جمع به شما زده است ناراحت شده اید، به همسرتان نگویید؛ مادرت همیشه چرت و پرت میگوید. میتوانید از عبارت بهتری استفاده کنید؛ وقتی مادرت فلان حرف را زد، من ناراحت شدم. توقع نداشتم چنین عبارتی را بگوید.
💟 @hamssaranee
❅ঊঈ✿❀✿ঈঊ❅
بدگویی نکنید🔻
اگر چیزی شما را ناراحت میکند، باید آن را مطرح کنید. اما به شیوه ای سالم، بدون تحقیر و تمسخر. یعنی برای مثال اگر از حرفی که مادرشوهرتان در جمع به شما زده است ناراحت شده اید، به همسرتان نگویید؛ مادرت همیشه چرت و پرت میگوید. میتوانید از عبارت بهتری استفاده کنید؛ وقتی مادرت فلان حرف را زد، من ناراحت شدم. توقع نداشتم چنین عبارتی را بگوید.
💟 @hamssaranee
❅ঊঈ✿❀✿ঈঊ❅
#همسرداری
❤️ اولین چیزی که محبت رو از خونه میبره و شیشه محبت را بین زن و شوهر میشکونه، تند خویی هست.
👈 اگر زن در مقابل شوهرش، پرخاشگری کنه، همون جملهی اولی که میگه به احساس شوهرش لطمه میزنه.
👈 اگر مردی تندخو شد، فریاد و زخم زبان زد و به همسرش گفت ببین زن فلانی چه زن خوبیه، تو هم هستی؟ این یعنی مردی زنی را به رخ خودش می کشه؛ اینجاست که بدترین ضربه را به روح لطیف خانومش میزنه. چون این جمله به اندازه ای کوبندگی داره که همون لحظه اول عشق را به نفرت تبدیل میکنه.
✅ باید مواظب رفتارها بود که خدای نکرده شیشه محبت بین زن و شوهر شکسته نشه و عشق و علاقه رشد پیدا کنه
💟 @hamssaranee
❅ঊঈ✿❀✿ঈঊ❅
❤️ اولین چیزی که محبت رو از خونه میبره و شیشه محبت را بین زن و شوهر میشکونه، تند خویی هست.
👈 اگر زن در مقابل شوهرش، پرخاشگری کنه، همون جملهی اولی که میگه به احساس شوهرش لطمه میزنه.
👈 اگر مردی تندخو شد، فریاد و زخم زبان زد و به همسرش گفت ببین زن فلانی چه زن خوبیه، تو هم هستی؟ این یعنی مردی زنی را به رخ خودش می کشه؛ اینجاست که بدترین ضربه را به روح لطیف خانومش میزنه. چون این جمله به اندازه ای کوبندگی داره که همون لحظه اول عشق را به نفرت تبدیل میکنه.
✅ باید مواظب رفتارها بود که خدای نکرده شیشه محبت بین زن و شوهر شکسته نشه و عشق و علاقه رشد پیدا کنه
💟 @hamssaranee
❅ঊঈ✿❀✿ঈঊ❅
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
#رهایی_از_شب
#قسمت_صد_و_پنجاه_و_دوم
حاج مهدوی چشم غره ی بدی به پسرش رفت و با همون ابهت همیشگی گفت: اگه بناست وسط حرفم بیای برو بیرون ..
صورتم رو سمت حاج کمیل چرخوندم .
او پوست سفیدش از ناراحتی سرخ شده و گوشهاش قرمز بود حالا انگشتش رو تا ته توی پارچه ی عمامه ش فرو برده بود و با عضلاتی منقبض به گلهای فرش نگاه میکرد.
حاج مهدوی شروع کرد به گفتن اون حرفها. .حرفهایی که بهم نشون داد چقدر گذشته ی هر کسی میتونه براش ننگ آفرین باشه!
_ببین بابا جان..شما قبلا یه اشتباهاتی کردی که همچین ساده نبوده..البته این جای شکر داره که پشیمون هستی وتوبه کردی.این فرصتیه که خدا به هرکسی نمیده!
البته ما هم امانتدار خوبی واسه گذشته ت بودیم. کلی حرف از این ورو اونور بع گوشمون رسوندن که ما همه رو با یک تودهنی به صاحاب حرف انکار کردیم..البته منتی هم نیست.شما خواستی خوب شی ما هم گفتیم یا علی..پشتتیم.هر چی باشه آبروی تو آبروی ماست.
خودت باید بدونی که کاری که کمیل کرد هرکسی نمیکرد. منی که خودم پدرشم اعتراف میکنم اگه من جاش بودم چنین ریسکی نمیکردم.حالا چه دلایلی پیش خودش داشته خدا میدونه و خودش..وگرنه من یکی نظرمو از قبل بهش گفته بودم.
از خجالت در حال آب شدن بودم.پس حاج آقا مخالف وصلت ما بوده.
درسته او بیراه نمیگفت ولی حرفهاش قلبم رو به درد میاورد.
منتظربودم تا ببینم چی موجب شده که بعد از چندماه این حرفها رو بهم بزنه..
گفت:دیشب که دم مسجد با اون خانوم که خودشو دوستت معرفی کرد دیدمت حقیقتش نگران شدم.قرار نبود شما بعد ازدواج دنبال اون دوست و رفیقای اراذلت باشی کمیل میگفت باهاشون قطع رابطه کردی.
خواستم از خودم دفاع کنم که مانع شد و گفت:
هنوز حرفم تموم نشده..
از شدت ناراحتی نفسم بالا نمی اومد
گفت:ببین من به خودت کاری ندارم.خدا بهت عقل داده شعور داده خودت صلاح کارت رو بهتر میدونی ولی بزار یک اتمام حجت باهات کنم کوچکترین خطری ابروی ما یا حاج کمیل و تهدید کنه من سکوت نمیکنم و خودم اقدام میکنم.
قلبم ایستاد..چقدر صریح..چقدر مستقیم!
سکوت مرگباری بینمون حکم فرما شد.فقط صدای نفس نفس زدن حاج کمیل می اومد..
حاج مهدوی از جا بلند شد و حرف آخرش رو زد:
یه چیز دیگه میگم و حجت تمام!!! ما شما رو از خودمون میدونیم.اگه از خودم نبودی بهت هرگز اینها رو نمیگفتم. ما در این مدت خیلی حرفها شنیدیم.اونم بخاطر اینکه میخواستیم دست یک دختر توبه کار یتیم رو بگیریم و کمکش کنیم خودشو پیدا کنه ..اگه نمک شناس و با انصاف باشی که قطعا هستی باید خیلی حواست رو جمع کنی..همین بابا..
از اتاق بیرون رفت ودر رو بست!
حاج کمیل صدای نفسهاش بلند ترشده بود از وقتی پدرش شروع به صحبت کرد سرش بالا نیومده بود.
بیشتر از خودم دلم برای او سوخت که با انتخاب من چقدر پیش خونواده ش سرشکسته شده بود.
شاید اینها حرف دل خودش هم بود و روش نمیشد بهم بگه.
حق با پدرشوهرم بود..هیچ انسان شریف و با اعتباری چنین ریسکی نمیکرد.
دلم میخواست کاری کنم.حرفی بزنم تا شاید نفس کشیدنهای حاج کمیل طبیعی تر بشه.ولی من خودم هم حال خوبی نداشتم.بلند شدم ..قبل از اینکه اشکم در بیاد باید از اتاق بیرون میرفتم و به جمع ملحق میشدم.شاید در سکوت وتنهایی حاج کمیل راحت تر نفس بکشه...
به خونه برگشتیم. حاج کمیل تنها کلمه ای که از دهانش خارج شده بود خداحافظی از خونوادش بود.
میدونستم که از من شرمنده ست.
در حالیکه این من بودم که باید احساس شرمندگی میکردم.
به محض رسیدن ، قبا و عمامه اش رو درآورد و روی چوب لباسی آویزون کرد و بدون کلامی روی تخت دراز کشید.
داخل اتاق نرفتم چادر وروسریم رو در آوردم و روی مبل نشستم.
دلم گریه میخواست ولی حال گریه نبود.
دیگه از یه جایی به بعد گریه آرومت نمیکنه!
روی مبل نشستم و فکر کردم.به همه چیز! به خودم.به حاج کمیل.به گذشته و آدمهای دورو برم.
به حرفهای پدرشوهرم که چقدر تیز و برا بود و روحم رو جریحه دار کرده بود.
کاش آقام بود..کاش مادر داشتم! اگر اونها بودند شاید با من اینطوری رفتار نمیشد!!
تنهایی موجب شد خیلی از حرفهای پدرشوهرم رو بهتر درک کنم.یک جمله ش مدام در ذهنم تکرار میشد! دختر توبه کار یتیم...
تسبیح رو از مچم باز کردم و روی سینه م فشردم.
انگار الهام کنارم بود.تصورش میکردم که مقابلم روی اون مبل تک نفره نشسته و بهم لبخند میزنه.
ومن معنی اون لبخند رو نمیفهمیدم.
اینقدر در خیالات خودم محو بودم که نفهمیدم کی تصویر الهام جای خودش رو به تصویر زیبای حاج کمیل داد.
او روی همان مبل نشسته بود و دستش رو زیر چانه اش گذاشته بود.
اندوه از نگاهش می بارید.این رو در نور کم اتاق هم میشد فهمید.
خیلی طول کشید تا سکوت رو شکست.
_معذرت میخوام!
نویسنده:
#رهایی_از_شب
#قسمت_صد_و_پنجاه_و_دوم
حاج مهدوی چشم غره ی بدی به پسرش رفت و با همون ابهت همیشگی گفت: اگه بناست وسط حرفم بیای برو بیرون ..
صورتم رو سمت حاج کمیل چرخوندم .
او پوست سفیدش از ناراحتی سرخ شده و گوشهاش قرمز بود حالا انگشتش رو تا ته توی پارچه ی عمامه ش فرو برده بود و با عضلاتی منقبض به گلهای فرش نگاه میکرد.
حاج مهدوی شروع کرد به گفتن اون حرفها. .حرفهایی که بهم نشون داد چقدر گذشته ی هر کسی میتونه براش ننگ آفرین باشه!
_ببین بابا جان..شما قبلا یه اشتباهاتی کردی که همچین ساده نبوده..البته این جای شکر داره که پشیمون هستی وتوبه کردی.این فرصتیه که خدا به هرکسی نمیده!
البته ما هم امانتدار خوبی واسه گذشته ت بودیم. کلی حرف از این ورو اونور بع گوشمون رسوندن که ما همه رو با یک تودهنی به صاحاب حرف انکار کردیم..البته منتی هم نیست.شما خواستی خوب شی ما هم گفتیم یا علی..پشتتیم.هر چی باشه آبروی تو آبروی ماست.
خودت باید بدونی که کاری که کمیل کرد هرکسی نمیکرد. منی که خودم پدرشم اعتراف میکنم اگه من جاش بودم چنین ریسکی نمیکردم.حالا چه دلایلی پیش خودش داشته خدا میدونه و خودش..وگرنه من یکی نظرمو از قبل بهش گفته بودم.
از خجالت در حال آب شدن بودم.پس حاج آقا مخالف وصلت ما بوده.
درسته او بیراه نمیگفت ولی حرفهاش قلبم رو به درد میاورد.
منتظربودم تا ببینم چی موجب شده که بعد از چندماه این حرفها رو بهم بزنه..
گفت:دیشب که دم مسجد با اون خانوم که خودشو دوستت معرفی کرد دیدمت حقیقتش نگران شدم.قرار نبود شما بعد ازدواج دنبال اون دوست و رفیقای اراذلت باشی کمیل میگفت باهاشون قطع رابطه کردی.
خواستم از خودم دفاع کنم که مانع شد و گفت:
هنوز حرفم تموم نشده..
از شدت ناراحتی نفسم بالا نمی اومد
گفت:ببین من به خودت کاری ندارم.خدا بهت عقل داده شعور داده خودت صلاح کارت رو بهتر میدونی ولی بزار یک اتمام حجت باهات کنم کوچکترین خطری ابروی ما یا حاج کمیل و تهدید کنه من سکوت نمیکنم و خودم اقدام میکنم.
قلبم ایستاد..چقدر صریح..چقدر مستقیم!
سکوت مرگباری بینمون حکم فرما شد.فقط صدای نفس نفس زدن حاج کمیل می اومد..
حاج مهدوی از جا بلند شد و حرف آخرش رو زد:
یه چیز دیگه میگم و حجت تمام!!! ما شما رو از خودمون میدونیم.اگه از خودم نبودی بهت هرگز اینها رو نمیگفتم. ما در این مدت خیلی حرفها شنیدیم.اونم بخاطر اینکه میخواستیم دست یک دختر توبه کار یتیم رو بگیریم و کمکش کنیم خودشو پیدا کنه ..اگه نمک شناس و با انصاف باشی که قطعا هستی باید خیلی حواست رو جمع کنی..همین بابا..
از اتاق بیرون رفت ودر رو بست!
حاج کمیل صدای نفسهاش بلند ترشده بود از وقتی پدرش شروع به صحبت کرد سرش بالا نیومده بود.
بیشتر از خودم دلم برای او سوخت که با انتخاب من چقدر پیش خونواده ش سرشکسته شده بود.
شاید اینها حرف دل خودش هم بود و روش نمیشد بهم بگه.
حق با پدرشوهرم بود..هیچ انسان شریف و با اعتباری چنین ریسکی نمیکرد.
دلم میخواست کاری کنم.حرفی بزنم تا شاید نفس کشیدنهای حاج کمیل طبیعی تر بشه.ولی من خودم هم حال خوبی نداشتم.بلند شدم ..قبل از اینکه اشکم در بیاد باید از اتاق بیرون میرفتم و به جمع ملحق میشدم.شاید در سکوت وتنهایی حاج کمیل راحت تر نفس بکشه...
به خونه برگشتیم. حاج کمیل تنها کلمه ای که از دهانش خارج شده بود خداحافظی از خونوادش بود.
میدونستم که از من شرمنده ست.
در حالیکه این من بودم که باید احساس شرمندگی میکردم.
به محض رسیدن ، قبا و عمامه اش رو درآورد و روی چوب لباسی آویزون کرد و بدون کلامی روی تخت دراز کشید.
داخل اتاق نرفتم چادر وروسریم رو در آوردم و روی مبل نشستم.
دلم گریه میخواست ولی حال گریه نبود.
دیگه از یه جایی به بعد گریه آرومت نمیکنه!
روی مبل نشستم و فکر کردم.به همه چیز! به خودم.به حاج کمیل.به گذشته و آدمهای دورو برم.
به حرفهای پدرشوهرم که چقدر تیز و برا بود و روحم رو جریحه دار کرده بود.
کاش آقام بود..کاش مادر داشتم! اگر اونها بودند شاید با من اینطوری رفتار نمیشد!!
تنهایی موجب شد خیلی از حرفهای پدرشوهرم رو بهتر درک کنم.یک جمله ش مدام در ذهنم تکرار میشد! دختر توبه کار یتیم...
تسبیح رو از مچم باز کردم و روی سینه م فشردم.
انگار الهام کنارم بود.تصورش میکردم که مقابلم روی اون مبل تک نفره نشسته و بهم لبخند میزنه.
ومن معنی اون لبخند رو نمیفهمیدم.
اینقدر در خیالات خودم محو بودم که نفهمیدم کی تصویر الهام جای خودش رو به تصویر زیبای حاج کمیل داد.
او روی همان مبل نشسته بود و دستش رو زیر چانه اش گذاشته بود.
اندوه از نگاهش می بارید.این رو در نور کم اتاق هم میشد فهمید.
خیلی طول کشید تا سکوت رو شکست.
_معذرت میخوام!
نویسنده:
#دانستنیها
پیشگیری از جوش زدن بعد از اصلاح
(هم آقایون،هم خانم ها)
بعداز اصلاح روی صورتتون کمپرس یخ بذارید تا بعد از اصلاح هیچ جوشی روی صورتتون زده نشه.
💟 @hamssaranee
❅ঊঈ✿❀✿ঈঊ❅
پیشگیری از جوش زدن بعد از اصلاح
(هم آقایون،هم خانم ها)
بعداز اصلاح روی صورتتون کمپرس یخ بذارید تا بعد از اصلاح هیچ جوشی روی صورتتون زده نشه.
💟 @hamssaranee
❅ঊঈ✿❀✿ঈঊ❅
✨💖💖💖💖💖💖💖✨
#بانوی_نمونه
💖🌿یکی از مواردی که باعث میشه شوهرتون نسبت بهتون سرد بشه و کمتر بهتون توجه کنه،شخصیت وابسته شماست.
👈زن هایی که بیش از حد به شوهرشون متکی هستند ،و هیچوقت نمیتونن بدون شوهرشون تصمیم بگیرین ،زن های که با کوچکترین نگاه شوهرشون به یه خانم دیگه به هم میریزن و همه جا حواسشون به همسرشون هست و با نگاهش و رفتارش دائم همسرش را چک میکنه .اینجاست که شوهر احساس خفگی میکنه.
این خانم هر چقدر هم خوشگل باشه،هر چقدر خاص باشه،هر چقدر شیک باشه به مرور زمان جذابیت خودش را برای شوهرش از دست میده.
💖🌿به این خانومها، زن های با روحیه قربانی میگن ،یکی از غیر جذاب ترین زن ها زنهای ضعیف و نق نقو جذاب نیستند هر چقدر خانمی مستأصل باشه،نامزد و یا همسرش بیشتر احساس مسئولیت میکنه که باید نجاتش بده، این حالت شوهرتون را در نقش والد و شما را در نقش کودک قرار میده .بنابراین جاذبه جنسی میانتون از بین میره.
✨💖💖💖💖💖💖💖✨
💟 @hamssaranee
❅ঊঈ✿❀✿ঈঊ❅
#بانوی_نمونه
💖🌿یکی از مواردی که باعث میشه شوهرتون نسبت بهتون سرد بشه و کمتر بهتون توجه کنه،شخصیت وابسته شماست.
👈زن هایی که بیش از حد به شوهرشون متکی هستند ،و هیچوقت نمیتونن بدون شوهرشون تصمیم بگیرین ،زن های که با کوچکترین نگاه شوهرشون به یه خانم دیگه به هم میریزن و همه جا حواسشون به همسرشون هست و با نگاهش و رفتارش دائم همسرش را چک میکنه .اینجاست که شوهر احساس خفگی میکنه.
این خانم هر چقدر هم خوشگل باشه،هر چقدر خاص باشه،هر چقدر شیک باشه به مرور زمان جذابیت خودش را برای شوهرش از دست میده.
💖🌿به این خانومها، زن های با روحیه قربانی میگن ،یکی از غیر جذاب ترین زن ها زنهای ضعیف و نق نقو جذاب نیستند هر چقدر خانمی مستأصل باشه،نامزد و یا همسرش بیشتر احساس مسئولیت میکنه که باید نجاتش بده، این حالت شوهرتون را در نقش والد و شما را در نقش کودک قرار میده .بنابراین جاذبه جنسی میانتون از بین میره.
✨💖💖💖💖💖💖💖✨
💟 @hamssaranee
❅ঊঈ✿❀✿ঈঊ❅