همراه با خیام
399 subscribers
147 photos
40 videos
2 files
28 links
کانالی برای زندگی با رباعیات حکیم خیام نیشابوری
Download Telegram
🔰 شرح رباعی

عمرت تا کی به خودپرستی گذرد
یا در پی نیستی و هستی گذرد
می نوش که عمری که اجل در پی اوست
آن به که به خواب یا به مستی گذرد
#منسوب_به_خیام

به چند دلیل باید در انتساب این رباعی به خیام تردید کرد. اول این که از یک حکیم دور از انتظار است که ما را به خوابیدن یا مستی دائم دعوت کند. دوم این که دعوت به چنین کارهایی با مطلع رباعی که در آن ما را از خودپرست بودن برحذر داشته در تناقض است، چرا که انسان خودپرست کسی است که تمام توجه او معطوف به نیازها و لذتهای شخصی (از قبیل خوابیدن یا مستی دائم) است. سوم این که کلمه خودپرستی از کلماتی است که بیشتر در اشعار عرفا و صوفیه به کار رفته و در رباعیات خیام که دارای مضامین فلسفی است کلماتی از این دست دیده نمی‌شود. چهارم این که دو کلمه نیستی و هستی (در مصرع چهارم) به معنی نداشته و داشته گرفته شده و معنی مصرع این است که عمر خود را تا کی صرف داشته و نداشته می‌کنی، این در حالی است که در رباعیات خیام این گونه کلمات همواره در معنای فلسفی خود به کار رفته و در هیچ جا به احتیاجات روزمره زندگی تقلیل پیدا نکرده است.
🔰 شرح رباعی

تا راه قلندری نپویی نشود
رخساره به خون دل نشویی نشود
سودا چه پزی تا که چو دلسوختگان
آزاد به ترک خود نگویی نشود
#منسوب_به_خیام

ویژگی غالب رباعیات اصیل خیام اظهار حیرت و تردید و ابراز عجز و ناتوانی از درک آغاز و انجام جهان و همچنین چرایی آفرینش آن است، بنابراین آنچه سبب تردید ما در انتساب رباعی بالا به خیام می‌شود این است که این ویژگی در آن دیده نمی‌شود، بلکه مدعی رسیدن به حقیقت از طریق سیر و سلوک و مبارزه با نفس (پیمودن راه قلندری و رخساره به خون دل شستن) است. بنابراین تصویری که از سراینده‌ی این رباعی در ذهن نقش می‌بندد، بیش از آن که تصویر یک شاعر متحیر و مردّد باشد، تصویر یک صوفی شیدا و شوریده است که رسیدن به حقیقت را ممکن می‌داند.
🔰 شرح رباعی

این یک دو سه روز نوبت عمر گذشت
چون آب به جویبار و چون باد به دشت
هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت
روزی که نیامده ا‌ست و روزی که گذشت
#منسوب_به_خیام

در این رباعی، علی رغم شباهتِ مضمون آن به دیگر رباعیات خیام، دو اشکال وجود دارد که سبب می‌شود در انتساب این رباعی به خیام تردید کرده، آن را متعلق به یک شاعر کم‌تجربه بدانیم. اولین اشکال مربوط به وزنِ مصرع سوم (هرگز غم دو، روز مرا یاد نگشت) می‌باشد که خواننده را ناگزیر می‌کند در هنگام خواندن شعر، بین کلمات دو و روز مکث و توقف کند، مکث زایدی که به روان بودن شعر آسیب زده و باید آن را از نوع سکته‌ی قبیح در شعر به شمار آورد. اشکال دوم و مهم‌تر، اشکال تکرار قافیه است که در مصرع اول و چهارم اتفاق افتاده و در هر دو مصرع کلمه‌ی گذشت تکرار شده و دارای یک معنی می‌باشد.
هنگام سپیده‌دم خروس سحری
دانی که چرا همی کند نوحه‌گری
یعنی که نمودند در آیینه‌ی صبح
کز عمر شبی گذشت و تو بی‌خبری
#شیخ_روزبهان_بقلی
#منسوب_به_خیام

🎨 سهراب سپهری
▫️