❇️ جلسهٔ گفتگوی آزاد اعتقادی این دوشنبه نیز ساعت ۲۰ در کلاب هاوس برقرار خواهد بود.
🔸در این برنامه دربارهٔ موضوع «عقل و منطق یا عشق و ایمان؟» همفکری و گفتگو خواهیم کرد.
⭕️ @hamidhossaini
🔸در این برنامه دربارهٔ موضوع «عقل و منطق یا عشق و ایمان؟» همفکری و گفتگو خواهیم کرد.
⭕️ @hamidhossaini
Clubhouse
گفتگوی آزاد اعتقادی
فضایی برای بیان آزادانه باورها و پرسشها که هیچ خط قرمزی جز رعایت اخلاق انسانی و پرهیز از بحثهای .سیاسی ندارد
دوشنبهها ساعت ۲۰ به وقت ایران
دوشنبهها ساعت ۲۰ به وقت ایران
✅ برنامهٔ کلاب هاوس را برای استفاده در گوشی تلفن همراه از اینجا دانلود کنید:
➡️ https://www.joinclubhouse.com/
✅نسخهٔ دسکتاپ این برنامه را برای استفاده در کامپیوتر از اینجا دریافت کنید:
➡️ https://www.clubdeck.app/
⭕️ @hamidhossaini
➡️ https://www.joinclubhouse.com/
✅نسخهٔ دسکتاپ این برنامه را برای استفاده در کامپیوتر از اینجا دریافت کنید:
➡️ https://www.clubdeck.app/
⭕️ @hamidhossaini
Clubhouse
Huuuge group voice notes with all of your friends
💢 ترجمهٔ پیشنهادی آیات ۱۱ تا ۱۵ سورهٔ بقره 💢
✳️ وإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ (۱۱)
⬅️ و هنگامی که به آنها گفته شود در زمین فساد نکنید میگویند ما کاری جز اصلاح انجام نمیدهیم.
🔺تعبیر «کاری جز» برای نشان دادن معنای انحصاربخش «انّما» است.
🔺تغییر تعبیر «اصلاحگر» یا «مُصلح» به «انجام دادن اصلاح» بر اساس کاربرد رایجتر و گویاتر آن در فارسی است.
✳️ ألَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَكِنْ لَا يَشْعُرُونَ (۱۲)
⬅️ آگاه باشید که قطعاً خود آنها مُفسدند ولی درک نمیکنند.
🔺تعبیر «خود آنها» برای نشان تأثیر «هُم» است.
🔺«درک کردن» تعبیر رایجی است که در فارسی بهعنوان معادل فهم و شعور بهکار میرود.
✳️ وإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَكِنْ لَا يَعْلَمُونَ (۱۳)
⬅️ و چون به آنها گفته شود همانگونه که مردم ایمان آوردند شما هم ایمان بیاورید، میگویند آیا ما هم مثل بیخردان ایمان بیاوریم؟ آگاه باشید که بیخرد خود آنهایند ولی نمیدانند.
🔺«سفیه» را میتوان با تعابیری چون «سبکمغز» یا «احمق» نیز ترجمه کرد، ولی تعبیر «بیخرد» مناسبتر است.
🔺با توجه به سیاق برای نشان دادن تأثیر «هُم» از «خود» استفاده شد.
✳️ وإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ (۱۴)
⬅️ و هر گاه با کسانی که ایمان آوردهاند روبرو شوند میگویند ایمان آوردهایم ولی وقتی با شیطانهای خود خلوت کنند میگویند ما با شماییم؛ ما فقط (مؤمنان را) مسخره میکنیم.
🔺«لقوا» را میتوان «دیدار کنند» ترجمه کرد، ولی اینجا فقط مواجه شدن مطرح است؛ لذا به «روبرو شدن» ترجمه شد.
✳️ اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ (۱۵)
⬅️ این خداست که استهزایشان میکند و مهلتشان میدهد در طغیانشان سرگشته بمانند.
🔺از تعبیر «این خداست که» برای نشان دادن ربط جمله با قبل استفاده شد.
🔺با توجه به نسبت داده شدن استهزا به خدا از همان تعبیر استفاده شد تا توضیح آن بهجای ترجمه به مباحث تفسیری موکول شود.
🔺«مدّ» همخانوادهٔ «امداد» است اما به نوع منفی آن اشاره دارد؛ لذا آن را معادل مهلت دادن دانستهاند.
🔸این ترجمه با نقد و نظر شما اصلاح و ویرایش خواهد شد.
#ترجمه_گروهی_قرآن
⭕️ @hamidhossaini
📅 #سهشنبه #روز۶ #مهر #سال۱۴۰۰
✳️ وإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ (۱۱)
⬅️ و هنگامی که به آنها گفته شود در زمین فساد نکنید میگویند ما کاری جز اصلاح انجام نمیدهیم.
🔺تعبیر «کاری جز» برای نشان دادن معنای انحصاربخش «انّما» است.
🔺تغییر تعبیر «اصلاحگر» یا «مُصلح» به «انجام دادن اصلاح» بر اساس کاربرد رایجتر و گویاتر آن در فارسی است.
✳️ ألَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَكِنْ لَا يَشْعُرُونَ (۱۲)
⬅️ آگاه باشید که قطعاً خود آنها مُفسدند ولی درک نمیکنند.
🔺تعبیر «خود آنها» برای نشان تأثیر «هُم» است.
🔺«درک کردن» تعبیر رایجی است که در فارسی بهعنوان معادل فهم و شعور بهکار میرود.
✳️ وإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَكِنْ لَا يَعْلَمُونَ (۱۳)
⬅️ و چون به آنها گفته شود همانگونه که مردم ایمان آوردند شما هم ایمان بیاورید، میگویند آیا ما هم مثل بیخردان ایمان بیاوریم؟ آگاه باشید که بیخرد خود آنهایند ولی نمیدانند.
🔺«سفیه» را میتوان با تعابیری چون «سبکمغز» یا «احمق» نیز ترجمه کرد، ولی تعبیر «بیخرد» مناسبتر است.
🔺با توجه به سیاق برای نشان دادن تأثیر «هُم» از «خود» استفاده شد.
✳️ وإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ (۱۴)
⬅️ و هر گاه با کسانی که ایمان آوردهاند روبرو شوند میگویند ایمان آوردهایم ولی وقتی با شیطانهای خود خلوت کنند میگویند ما با شماییم؛ ما فقط (مؤمنان را) مسخره میکنیم.
🔺«لقوا» را میتوان «دیدار کنند» ترجمه کرد، ولی اینجا فقط مواجه شدن مطرح است؛ لذا به «روبرو شدن» ترجمه شد.
✳️ اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ (۱۵)
⬅️ این خداست که استهزایشان میکند و مهلتشان میدهد در طغیانشان سرگشته بمانند.
🔺از تعبیر «این خداست که» برای نشان دادن ربط جمله با قبل استفاده شد.
🔺با توجه به نسبت داده شدن استهزا به خدا از همان تعبیر استفاده شد تا توضیح آن بهجای ترجمه به مباحث تفسیری موکول شود.
🔺«مدّ» همخانوادهٔ «امداد» است اما به نوع منفی آن اشاره دارد؛ لذا آن را معادل مهلت دادن دانستهاند.
🔸این ترجمه با نقد و نظر شما اصلاح و ویرایش خواهد شد.
#ترجمه_گروهی_قرآن
⭕️ @hamidhossaini
📅 #سهشنبه #روز۶ #مهر #سال۱۴۰۰
Audio
💢 کدام عقل؟ 💢
✅ پنجمین جلسه «گفتگوی آزاد اعتقادی» در کلاب هاوس
🔸۵ مهر ۱۴۰۰
🔺در این جلسه توضیح داده شد که حتی قیدهایی چون عشق، ایمان و معنای دروندینی فطرت نیز عملاً بهمنزلهٔ انکار عقل است و برای تشخیص دین حق، چارهای نداریم جز تکیه بر دلیل و گفتگویی منطقی که معیارش وجدان مشترک انسانی باشد.
#باورها #گفتگو
⭕️ @hamidhossaini
✅ پنجمین جلسه «گفتگوی آزاد اعتقادی» در کلاب هاوس
🔸۵ مهر ۱۴۰۰
🔺در این جلسه توضیح داده شد که حتی قیدهایی چون عشق، ایمان و معنای دروندینی فطرت نیز عملاً بهمنزلهٔ انکار عقل است و برای تشخیص دین حق، چارهای نداریم جز تکیه بر دلیل و گفتگویی منطقی که معیارش وجدان مشترک انسانی باشد.
#باورها #گفتگو
⭕️ @hamidhossaini
کلام | سید حمید حسینی
💢 نشانههایی تازه از عذاب قوم لوط 💢 ❇️ مدتی پیش، یورو نیوز از انتشار نتایج یک پژوهش در نشریهٔ مطالعات علمی نیچر خبر داد که حادثهای کیهانی را عامل نابودی یکبارهٔ بزرگترین شهر جنوب شام در عصر برنز میانی معرفی میکند؛ شهری که بهعنوان محل زندگی قوم لوط شناخته…
❇️ مطلب جالب «یک پزشک» دربارهٔ حادثهٔ کیهانی در شهری که بهعنوان محل زندگی قوم لوط شناخته میشود:
➡️ https://bit.ly/3ogOnaJ
⭕️ @hamidhossaini
📅 #چهارشنبه #روز۷ #مهر #سال۱۴۰۰
➡️ https://bit.ly/3ogOnaJ
⭕️ @hamidhossaini
📅 #چهارشنبه #روز۷ #مهر #سال۱۴۰۰
یک پزشک
آیا نابودی یک شهر باستانی خاورمیانه توسط صخره فضایی، همان داستان شهر سدوم است؟
ساکنان یکی از شهرهای باستانی خاورمیانه که امروزه به آن «تل الحمام» میگویند، یک روز در حدود 3600 سال پیش مشغول کارهای روزانه خود بودند، آنها هیچ تصوری ن
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺آیا همین سخنان، مصداق افراط و تفریط نیست؟
✅ امام حسین (علیهالسلام) جان خود را (و نه ولایت را) فدای احیای فرمان خدا در زمینهٔ امر به معروف و مبارزه با بیعدالتی کرد.
🔻همان احادیثی که ولایت را از اصول دین میداند، نماز، زکات، روزه و حج را هم از اصول دین برمیشمرد.
⬅️ یادداشت «اصول دین چند تاست؟» در همین رابطه:
➡️ https://t.me/hamidhossaini/1566
⭕️ @hamidhossaini
✅ امام حسین (علیهالسلام) جان خود را (و نه ولایت را) فدای احیای فرمان خدا در زمینهٔ امر به معروف و مبارزه با بیعدالتی کرد.
🔻همان احادیثی که ولایت را از اصول دین میداند، نماز، زکات، روزه و حج را هم از اصول دین برمیشمرد.
⬅️ یادداشت «اصول دین چند تاست؟» در همین رابطه:
➡️ https://t.me/hamidhossaini/1566
⭕️ @hamidhossaini
با توجه به گفتگوهای انجامشده در بخش نظرات، کدام ترجمه را برای «ألا انّهم هم المفسدون» مناسبتر میدانید؟
Anonymous Poll
24%
آگاه باشید که قطعاً همایشان مفسدند
59%
آگاه باشید که قطعاً خود آنها مفسدند
17%
نظری ندارم
با توجه به گفتگوهای انجامشده در بخش نظرات، کدام ترجمه را برای «قالوا أنؤمن کما آمن السفهاء» مناسبتر میدانید؟
Anonymous Poll
22%
میگویند آیا ما هم مثل افراد احمق ایمان بیاوریم؟
19%
میگویند آیا ما هم مثل احمقها ایمان بیاوریم؟
41%
میگویند آیا ما هم مثل کمخردان ایمان بیاوریم؟
17%
نظری ندارم
با توجه به گفتگوهای انجامشده در بخش نظرات، کدام ترجمه را برای «اذا قیل لهم لاتفسدوا فی الأرض» مناسبتر میدانید؟
Anonymous Poll
63%
هنگامی که به آنها گفته شود در زمین فساد نکنید
10%
هنگامی که به آنها گفته شود در زمین تبهکاری نکنید
13%
هنگامی که به آنها گفته شود در زمین تباهکاری نکنید
14%
نظری ندارم
❇️ ترجمهٔ آیات ۱۱ تا ۱۵ سورهٔ بقره با همفکری دوستان، ویرایش شد.
🔸بر این اساس، ترجمهٔ آیهٔ ۱۲ و ۱۳ اینگونه اصلاح گردید:
⬅️ آگاه باشید که قطعاً خود آنها مُفسدند ولی درک نمیکنند.
⬅️ و چون به آنها گفته شود همانگونه که مردم ایمان آوردند شما هم ایمان بیاورید، میگویند آیا ما هم مثل بیخردان ایمان بیاوریم؟ آگاه باشید که بیخرد خود آنهایند ولی نمیدانند.
#ترجمه_گروهی_قرآن
⭕️ @hamidhossaini
📅 #یکشنبه #روز۱۱ #مهر #سال۱۴۰۰
🔸بر این اساس، ترجمهٔ آیهٔ ۱۲ و ۱۳ اینگونه اصلاح گردید:
⬅️ آگاه باشید که قطعاً خود آنها مُفسدند ولی درک نمیکنند.
⬅️ و چون به آنها گفته شود همانگونه که مردم ایمان آوردند شما هم ایمان بیاورید، میگویند آیا ما هم مثل بیخردان ایمان بیاوریم؟ آگاه باشید که بیخرد خود آنهایند ولی نمیدانند.
#ترجمه_گروهی_قرآن
⭕️ @hamidhossaini
📅 #یکشنبه #روز۱۱ #مهر #سال۱۴۰۰
Telegram
کلام | سید حمید حسینی
💢 ترجمهٔ پیشنهادی آیات ۱۱ تا ۱۵ سورهٔ بقره 💢
✳️ وإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ (۱۱)
⬅️ و هنگامی که به آنها گفته شود در زمین فساد نکنید میگویند ما کاری جز اصلاح انجام نمیدهیم.
🔺تعبیر «کاری جز» برای…
✳️ وإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ (۱۱)
⬅️ و هنگامی که به آنها گفته شود در زمین فساد نکنید میگویند ما کاری جز اصلاح انجام نمیدهیم.
🔺تعبیر «کاری جز» برای…
💢 ترجمهٔ پیشنهادی آیات ۱۶ تا ۲۰ سورهٔ بقره 💢
✳️ أولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ (۱۶)
⬅️ آنها کسانیاند که گمراهی را بهبهای هدایت ستاندند؛ از همینرو تجارتشان سودی نداشت و از راهیافتگان نبودند.
🔺تعبیر «بهبهای هدایت ستاندند» یعنی هدایت را از دست دادند و بهجایش گمراهی بهدست آوردند.
🔺با توجه به اینکه هدایت در قرآن بهمعنی راهبری است، هدایتشده بودن به «راه یافتن» ترجمه شد.
✳️ مثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَا يُبْصِرُونَ (۱۷)
⬅️ داستان آنها همچون جریان کسی است که در پی برافروختن آتشی بود، اما همین که اطرافش را روشن کرد، خدا نورشان را از بین برد و در تاریکی شدیدی که چیزی نمیبینند، رهایشان ساخت.
🔺تعبیر رایجی که در فارسی برای «مَثَل» بهکار میرود «داستان» و «جریان» است.
🔺«الذی» و «استوقد» و «حوله» مفرد است، اما برخورد خدا با این نوع افراد با تعابیر «نورهم» و «ترکهم» و «لایبصرون» بهصورت جمع آمده است.
🔺ترجمهٔ تحتاللفظی «ظلمات» میشود «تاریکیها»، ولی جمع بستن تاریکی بر تعداد آن نمیافزاید بلکه شدت آن را بیشتر میکند.
✳️ صمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ (۱۸)
⬅️ کرند، لالند، کورند؛ از اینرو آنها باز نمیگردند.
🔺اگرچه «صم بکم عمی» صیغههای جمع است اما در فارسی نیازی نیست علاوه بر فعل، آنچه با افعال معین به نهاد نسبت داده میشود نیز جمع باشد.
🔺از آنجا که «ف» برای تفریع است و نفی بازگشت را به کر و لال و کور بودن آنها ربط داده، از تعبیر «از اینرو» استفاده شد.
✳️ أوْ كَصَيِّبٍ مِنَ السَّمَاءِ فِيهِ ظُلُمَاتٌ وَرَعْدٌ وَبَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ مِنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ وَاللَّهُ مُحِيطٌ بِالْكَافِرِينَ (۱۹)
⬅️ یا همچون مثال رگباری از آسمان است که با تاریکی شدید و رعد و برق همراه باشد، بهگونهای که انگشتانشان را بهخاطر صاعقهها از ترس مرگ در گوشهایشان میگذارند. و خدا به حقپوشان احاطه دارد.
🔺«صیّب» در لغت بهمعنی ابر پرباران یا باران پیاپی است که در اینجا «رگبار» میتواند معادل مناسبی برای آن باشد.
🔺واژهٔ «مثال» بر اساس ارتباط جمله با آیهٔ قبل آمده است.
🔺تعبیر «فیه ظلمات» بهصورت تحتاللفظی باید «در آن تاریکی شدیدی است» ترجمه شود، ولی این مفهوم در فارسی با استفاده از تعبیر «همراهی» بهکار میرود.
🔺دربارهٔ معنی «کفر» در ترجمهٔ آیهٔ ۶ همین سوره توضیح داده شد.
✳️ يكَادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ كُلَّمَا أَضَاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِيهِ وَإِذَا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قَامُوا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (۲۰)
⬅️ نزدیک است که برق، چشمانشان را برباید؛ هر بار که برایشان پرتو میاندازد در آن راه میروند و چون بر آنها تاریکی میافکند میایستند. و اگر خدا میخواست گوش و چشمهایشان را از بین میبرد، که بهراستی خدا بر هر کاری تواناست.
🔺«خطف» بهمعنی گرفتن سریع است که در فارسی به آن «ربودن» میگویند و منظور از آن در اینجا از بین بردن است.
🔺«شيء» بهمعنی «چیز» است، ولی با توجه به سیاق و کاربردش در فارسی اینجا باید «کار» ترجمه شود.
🔸این ترجمه با نقد و نظر شما اصلاح و ویرایش خواهد شد.
#ترجمه_گروهی_قرآن
⭕️ @hamidhossaini
✳️ أولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ (۱۶)
⬅️ آنها کسانیاند که گمراهی را بهبهای هدایت ستاندند؛ از همینرو تجارتشان سودی نداشت و از راهیافتگان نبودند.
🔺تعبیر «بهبهای هدایت ستاندند» یعنی هدایت را از دست دادند و بهجایش گمراهی بهدست آوردند.
🔺با توجه به اینکه هدایت در قرآن بهمعنی راهبری است، هدایتشده بودن به «راه یافتن» ترجمه شد.
✳️ مثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَا يُبْصِرُونَ (۱۷)
⬅️ داستان آنها همچون جریان کسی است که در پی برافروختن آتشی بود، اما همین که اطرافش را روشن کرد، خدا نورشان را از بین برد و در تاریکی شدیدی که چیزی نمیبینند، رهایشان ساخت.
🔺تعبیر رایجی که در فارسی برای «مَثَل» بهکار میرود «داستان» و «جریان» است.
🔺«الذی» و «استوقد» و «حوله» مفرد است، اما برخورد خدا با این نوع افراد با تعابیر «نورهم» و «ترکهم» و «لایبصرون» بهصورت جمع آمده است.
🔺ترجمهٔ تحتاللفظی «ظلمات» میشود «تاریکیها»، ولی جمع بستن تاریکی بر تعداد آن نمیافزاید بلکه شدت آن را بیشتر میکند.
✳️ صمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ (۱۸)
⬅️ کرند، لالند، کورند؛ از اینرو آنها باز نمیگردند.
🔺اگرچه «صم بکم عمی» صیغههای جمع است اما در فارسی نیازی نیست علاوه بر فعل، آنچه با افعال معین به نهاد نسبت داده میشود نیز جمع باشد.
🔺از آنجا که «ف» برای تفریع است و نفی بازگشت را به کر و لال و کور بودن آنها ربط داده، از تعبیر «از اینرو» استفاده شد.
✳️ أوْ كَصَيِّبٍ مِنَ السَّمَاءِ فِيهِ ظُلُمَاتٌ وَرَعْدٌ وَبَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ مِنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ وَاللَّهُ مُحِيطٌ بِالْكَافِرِينَ (۱۹)
⬅️ یا همچون مثال رگباری از آسمان است که با تاریکی شدید و رعد و برق همراه باشد، بهگونهای که انگشتانشان را بهخاطر صاعقهها از ترس مرگ در گوشهایشان میگذارند. و خدا به حقپوشان احاطه دارد.
🔺«صیّب» در لغت بهمعنی ابر پرباران یا باران پیاپی است که در اینجا «رگبار» میتواند معادل مناسبی برای آن باشد.
🔺واژهٔ «مثال» بر اساس ارتباط جمله با آیهٔ قبل آمده است.
🔺تعبیر «فیه ظلمات» بهصورت تحتاللفظی باید «در آن تاریکی شدیدی است» ترجمه شود، ولی این مفهوم در فارسی با استفاده از تعبیر «همراهی» بهکار میرود.
🔺دربارهٔ معنی «کفر» در ترجمهٔ آیهٔ ۶ همین سوره توضیح داده شد.
✳️ يكَادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ كُلَّمَا أَضَاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِيهِ وَإِذَا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قَامُوا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (۲۰)
⬅️ نزدیک است که برق، چشمانشان را برباید؛ هر بار که برایشان پرتو میاندازد در آن راه میروند و چون بر آنها تاریکی میافکند میایستند. و اگر خدا میخواست گوش و چشمهایشان را از بین میبرد، که بهراستی خدا بر هر کاری تواناست.
🔺«خطف» بهمعنی گرفتن سریع است که در فارسی به آن «ربودن» میگویند و منظور از آن در اینجا از بین بردن است.
🔺«شيء» بهمعنی «چیز» است، ولی با توجه به سیاق و کاربردش در فارسی اینجا باید «کار» ترجمه شود.
🔸این ترجمه با نقد و نظر شما اصلاح و ویرایش خواهد شد.
#ترجمه_گروهی_قرآن
⭕️ @hamidhossaini
🔹هیچوقت برای نماز جماعت دیر نمیآمد. نگرانش شدند و رفتند دنبالش. دیدند بچهای را سوار کولش کرده و برایش نقشِ شتر را بازی میکند.
گفتند: «از شما بعید است، نماز دیر شد.»
رو به بچّه کرد و گفت: «شترت را با چند گردو عوض میکنی؟» بچّه چیزی گفت.
گفت: «بروید گردو بیاورید و مرا بخرید.» کودک میخندید، پیامبر هم.
📚 آخرین آفتاب، ص ۷۳.
⭕️ @hamidhossaini
📅 #سهشنبه #روز۱۳ #مهر #سال۱۴۰۰
گفتند: «از شما بعید است، نماز دیر شد.»
رو به بچّه کرد و گفت: «شترت را با چند گردو عوض میکنی؟» بچّه چیزی گفت.
گفت: «بروید گردو بیاورید و مرا بخرید.» کودک میخندید، پیامبر هم.
📚 آخرین آفتاب، ص ۷۳.
⭕️ @hamidhossaini
📅 #سهشنبه #روز۱۳ #مهر #سال۱۴۰۰
💢 اخلاق محمدی 💢
🔸یکی از ویژگیهای برجستهٔ پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) که دوست و دشمن دربارهٔ آن سخن گفتهاند، خوشرویی فراوان ایشان بوده است. در حالات آن حضرت نقل شده که وی گشادهرو بود و چهرهاى شاد داشت بى آنكه بخندد، و اندوهگين بود بى آنكه ترشرو و اخمو باشد.
🔹امام حسن مجتبی (علیهالسلام) فرمود: از دايىام دربارهٔ پيامبر خدا پرسيدم. ... پس گفت: هميشه خوشرو، نرمخو، فروتن و مهربان بود.
🔸عبدالله بن حارث نیز میگوید: هيچ كس را نديدم كه به اندازهٔ پيامبر خدا تبسّم بر لب داشته باشد. این تبسم و خوشرویی تا جایی بود که تنها به مواجهه و نگاه ایشان، اختصاص نداشت؛ بلکه به گفتهٔ ابوالدرداء آن حضرت حتی در حالی که سخن میگفت نیز تبسم بر لب داشت.
🔹ابوأمامه نیز در توصیف آن بزرگوار میگوید: پيامبر خدا از خندانترين و پاکنهادترينِ مردمان بود. این خوشاخلاقی و شوخطبعی در مواجهه با کودکان، شدت بیشتری داشت. چنانکه انس میگوید: پيامبر خدا از شوخترينِ مردمان با كودكان بود.
🔸امام علی علیه السلام نقل میکنند که رسول خدا میفرمود: خداوند كسى را كه به برادرانش رو تُرش كند، دشمن مىدارد. آن حضرت شوخطبعی و بذلهگویی را از ویژگیهای مؤمن و اخم و خشم را از صفات منافقان برمیشمرد. ایشان مىفرمود: شما هرگز نمىتوانيد همهٔ مردم را با اموال خود تحت پوشش قرار دهيد؛ پس با اخلاقتان آنها را در بر بگیرید.
🔹در حدیثی از پیامبر اکرم آمده: هر كار نيكى، صدقه است و یکی از نيكىها این است كه در برخورد با دیگران گشادهرو باشى. یا در جای دیگر فرمودهاند: یکی از کارهایی که صدقه به حساب مىآيد این است كه با خوشرويى به مردم سلام كنى.
📚 منبع احادیث در بخش نظرات.
⭕️ @hamidhossaini
🔸یکی از ویژگیهای برجستهٔ پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) که دوست و دشمن دربارهٔ آن سخن گفتهاند، خوشرویی فراوان ایشان بوده است. در حالات آن حضرت نقل شده که وی گشادهرو بود و چهرهاى شاد داشت بى آنكه بخندد، و اندوهگين بود بى آنكه ترشرو و اخمو باشد.
🔹امام حسن مجتبی (علیهالسلام) فرمود: از دايىام دربارهٔ پيامبر خدا پرسيدم. ... پس گفت: هميشه خوشرو، نرمخو، فروتن و مهربان بود.
🔸عبدالله بن حارث نیز میگوید: هيچ كس را نديدم كه به اندازهٔ پيامبر خدا تبسّم بر لب داشته باشد. این تبسم و خوشرویی تا جایی بود که تنها به مواجهه و نگاه ایشان، اختصاص نداشت؛ بلکه به گفتهٔ ابوالدرداء آن حضرت حتی در حالی که سخن میگفت نیز تبسم بر لب داشت.
🔹ابوأمامه نیز در توصیف آن بزرگوار میگوید: پيامبر خدا از خندانترين و پاکنهادترينِ مردمان بود. این خوشاخلاقی و شوخطبعی در مواجهه با کودکان، شدت بیشتری داشت. چنانکه انس میگوید: پيامبر خدا از شوخترينِ مردمان با كودكان بود.
🔸امام علی علیه السلام نقل میکنند که رسول خدا میفرمود: خداوند كسى را كه به برادرانش رو تُرش كند، دشمن مىدارد. آن حضرت شوخطبعی و بذلهگویی را از ویژگیهای مؤمن و اخم و خشم را از صفات منافقان برمیشمرد. ایشان مىفرمود: شما هرگز نمىتوانيد همهٔ مردم را با اموال خود تحت پوشش قرار دهيد؛ پس با اخلاقتان آنها را در بر بگیرید.
🔹در حدیثی از پیامبر اکرم آمده: هر كار نيكى، صدقه است و یکی از نيكىها این است كه در برخورد با دیگران گشادهرو باشى. یا در جای دیگر فرمودهاند: یکی از کارهایی که صدقه به حساب مىآيد این است كه با خوشرويى به مردم سلام كنى.
📚 منبع احادیث در بخش نظرات.
⭕️ @hamidhossaini
💢 راز رضایت از زندگی 💢
❇️ امام رضا (علیهالسلام)
🔻أحْسِنِ اَلظَّنَّ بِاللَّهِ فَإِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ أَنَا عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِيَ اَلْمُؤْمِنِ بِي إِنْ خَيْراً فَخَيْراً وَ إِنْ شَرّاً فَشَرّاً .
📚 کافی، ج ۲، ص ۷۲.
🔺به خدا گمان نیک داشته باش چرا که خدای عزیز و بزرگ میگوید من نزد گمان بندهام هستم. اگر به من گمان خوب داشته باشد برایش خوبی و اگر گمان بد داشته باشد برایش بدی را رقم میزنم.
⭕️ @hamidhossaini
📅 #پنجشنبه #روز۱۵ #مهر #سال۱۴۰۰
❇️ امام رضا (علیهالسلام)
🔻أحْسِنِ اَلظَّنَّ بِاللَّهِ فَإِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ أَنَا عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِيَ اَلْمُؤْمِنِ بِي إِنْ خَيْراً فَخَيْراً وَ إِنْ شَرّاً فَشَرّاً .
📚 کافی، ج ۲، ص ۷۲.
🔺به خدا گمان نیک داشته باش چرا که خدای عزیز و بزرگ میگوید من نزد گمان بندهام هستم. اگر به من گمان خوب داشته باشد برایش خوبی و اگر گمان بد داشته باشد برایش بدی را رقم میزنم.
⭕️ @hamidhossaini
📅 #پنجشنبه #روز۱۵ #مهر #سال۱۴۰۰
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺وقتی معلمان حقیقی حکمت و معرفت را صرفاً وسیلههایی برای حاجت گرفتن معرفی میکنیم و منبر و مداحی را به میدان مسابقهای برای نقل خواب و کرامت مبدل میسازیم، انتظار داریم پلیس و دادستانی مانع از گسترش جهل و خرافه شود؟
⭕️ @hamidhossaini
📅 #جمعه #روز۱۶ #مهر #سال۱۴۰۰
⭕️ @hamidhossaini
📅 #جمعه #روز۱۶ #مهر #سال۱۴۰۰
💢 ترجمهٔ پیشنهادی آیهٔ ۲۱ تا ۲۵ سورهٔ بقره 💢
✳️ يا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (۲۱)
⬅️ ای مردم، همان خداوندگارتان را که شما و کسانی که پیش از شما بودند را آفرید بندگی کنید تا شاید پروا کنید.
🔺توضیح معنای عبادت در ترجمهٔ آیهٔ ۵ سورهٔ حمد گذشت.
🔺توضیح معنای تقوا در ترجمهٔ آیهٔ ۲ همین سوره گذشت.
🔺اگرچه منظور آیه این است که بر اثر بندگی به مقام پرواپیشگی میرسید، اما در الفاظ آن مستقیماً «مقام» و «رسیدن» مطرح نشده است.
✳️ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَكُمْ فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (۲۲)
⬅️ همان که زمین را برایتان بستر و آسمان را سازه قرار داد و از آسمان آبی فرو فرستاد و با آن از میوهها رزقی برایتان بر آورد؛ پس وقتی میدانید برای خدا همتایانی قرار ندهید.
🔺استفاده از تعبیر «همان که» بهجای «کسی که» برای نشان دادن ارتباط با آیهٔ قبل است.
🔺«بناء» بهمعنای ساختمان و چیز ساخته شده است که برای آن از تعبیر «سازه» استفاده شد.
🔺از آنجا که تعبیر «روزیای» زیبا نبود از تعبیر «رزقی» استفاده شد.
🔺«و أنتم تعلمون» جملهٔ حالیه و بهمعنی «در حالی که میدانید» است که در تعابیر متداول فارسی با «وقتی» بیان میشود.
✳️ وإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ (۲۳)
⬅️ و اگر دربارهٔ آنچه بر بندهٔ خود فرو فرستادیم شک دارید، خب اگر راست میگویید یک سوره از همانند او بیاورید و گواهانتان ـ بهجز خدا ـ را فرا خوانید.
🔺«ف» در «فأتوا» برای پاسخ شرط و بیان ادعایی در برابر آن است که در تعابیر رایج فارسی برای بیان آن از «خب» استفاده میشود و در متون جدید، برای جدا شدنش از «خوب» همین نگارشش را صحیح میدانند.
🔺«من مثله» به «از مثل او» ترجمه شد تا هم معنای «شبیه آن» را داشته باشد و هم احتمال معنای «از شخصی همچون بندهٔ ما» را در بر داشته باشد.
✳️ فإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَلَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ (۲۴)
⬅️ اما اگر چنین نکردید و هرگز نخواهید کرد پس از آتشی پروا کنید که سوختش مردمان و سنگ است و برای حقپوشان فراهم آمده است.
🔺اگرچه «ف» در ابتدای آیه بهمعنای «پس» است، اما در این سیاق بهمعنای «اما» بهکار رفته است.
🔺«وقود» معنایی گستردهتر از «هیزم» دارد و هر نوع سوختی را شامل میشود.
🔺«اعداد» بهمعنی «جمع و جور کردن» است و ترجمهٔ آن به «فراهم آمدن» بهتر از تعابیری چون «آماده شدن» یا «مهیا کردن» معنای لغوی را میرساند و واقعاً آتش جهنم چیزی نیست که از قبل آماده شده باشد، بلکه مطابق استحقاق و بر اثر اعمال هر فرد فراهم میآید.
✳️ وبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ كُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقًا قَالُوا هَذَا الَّذِي رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا وَلَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِيهَا خَالِدُونَ (۲۵)
⬅️ و به آنان که ایمان آورده و اعمال شایسته انجام دادهاند مژده بده که باغهایی خواهند داشت که از زیرشان جویها روان است و هر بار از رزق میوهٔ آن روزیشان گردد میگویند این همان است که پیش از این روزی ما شده بود، در حالی که مشابهش به آنها داده شود و در آنجا همسرانی پاکیزه خواهند داشت و آنها در آنجا جاودانه خواهند بود.
🔺بهخاطر تکرار مادهٔ «رزق» گاهی در ترجمهٔ آن از «روزی» و گاهی از همان تعبیر «رزق» استفاده شد.
🔺جملهٔ «و أتوا به متشابهاً» حالیه است.
🔸این ترجمه با نقد و نظر شما اصلاح و ویرایش خواهد شد.
#ترجمه_گروهی_قرآن
⭕️ @hamidhossaini
📅 #یکشنبه #روز۱۸ #مهر #سال۱۴۰۰
✳️ يا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (۲۱)
⬅️ ای مردم، همان خداوندگارتان را که شما و کسانی که پیش از شما بودند را آفرید بندگی کنید تا شاید پروا کنید.
🔺توضیح معنای عبادت در ترجمهٔ آیهٔ ۵ سورهٔ حمد گذشت.
🔺توضیح معنای تقوا در ترجمهٔ آیهٔ ۲ همین سوره گذشت.
🔺اگرچه منظور آیه این است که بر اثر بندگی به مقام پرواپیشگی میرسید، اما در الفاظ آن مستقیماً «مقام» و «رسیدن» مطرح نشده است.
✳️ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَكُمْ فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (۲۲)
⬅️ همان که زمین را برایتان بستر و آسمان را سازه قرار داد و از آسمان آبی فرو فرستاد و با آن از میوهها رزقی برایتان بر آورد؛ پس وقتی میدانید برای خدا همتایانی قرار ندهید.
🔺استفاده از تعبیر «همان که» بهجای «کسی که» برای نشان دادن ارتباط با آیهٔ قبل است.
🔺«بناء» بهمعنای ساختمان و چیز ساخته شده است که برای آن از تعبیر «سازه» استفاده شد.
🔺از آنجا که تعبیر «روزیای» زیبا نبود از تعبیر «رزقی» استفاده شد.
🔺«و أنتم تعلمون» جملهٔ حالیه و بهمعنی «در حالی که میدانید» است که در تعابیر متداول فارسی با «وقتی» بیان میشود.
✳️ وإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ (۲۳)
⬅️ و اگر دربارهٔ آنچه بر بندهٔ خود فرو فرستادیم شک دارید، خب اگر راست میگویید یک سوره از همانند او بیاورید و گواهانتان ـ بهجز خدا ـ را فرا خوانید.
🔺«ف» در «فأتوا» برای پاسخ شرط و بیان ادعایی در برابر آن است که در تعابیر رایج فارسی برای بیان آن از «خب» استفاده میشود و در متون جدید، برای جدا شدنش از «خوب» همین نگارشش را صحیح میدانند.
🔺«من مثله» به «از مثل او» ترجمه شد تا هم معنای «شبیه آن» را داشته باشد و هم احتمال معنای «از شخصی همچون بندهٔ ما» را در بر داشته باشد.
✳️ فإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَلَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ (۲۴)
⬅️ اما اگر چنین نکردید و هرگز نخواهید کرد پس از آتشی پروا کنید که سوختش مردمان و سنگ است و برای حقپوشان فراهم آمده است.
🔺اگرچه «ف» در ابتدای آیه بهمعنای «پس» است، اما در این سیاق بهمعنای «اما» بهکار رفته است.
🔺«وقود» معنایی گستردهتر از «هیزم» دارد و هر نوع سوختی را شامل میشود.
🔺«اعداد» بهمعنی «جمع و جور کردن» است و ترجمهٔ آن به «فراهم آمدن» بهتر از تعابیری چون «آماده شدن» یا «مهیا کردن» معنای لغوی را میرساند و واقعاً آتش جهنم چیزی نیست که از قبل آماده شده باشد، بلکه مطابق استحقاق و بر اثر اعمال هر فرد فراهم میآید.
✳️ وبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ كُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقًا قَالُوا هَذَا الَّذِي رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا وَلَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِيهَا خَالِدُونَ (۲۵)
⬅️ و به آنان که ایمان آورده و اعمال شایسته انجام دادهاند مژده بده که باغهایی خواهند داشت که از زیرشان جویها روان است و هر بار از رزق میوهٔ آن روزیشان گردد میگویند این همان است که پیش از این روزی ما شده بود، در حالی که مشابهش به آنها داده شود و در آنجا همسرانی پاکیزه خواهند داشت و آنها در آنجا جاودانه خواهند بود.
🔺بهخاطر تکرار مادهٔ «رزق» گاهی در ترجمهٔ آن از «روزی» و گاهی از همان تعبیر «رزق» استفاده شد.
🔺جملهٔ «و أتوا به متشابهاً» حالیه است.
🔸این ترجمه با نقد و نظر شما اصلاح و ویرایش خواهد شد.
#ترجمه_گروهی_قرآن
⭕️ @hamidhossaini
📅 #یکشنبه #روز۱۸ #مهر #سال۱۴۰۰
Forwarded from Inekas | انعکاس
💠 گزارشی از مقاله تازه انتشار یافته «تاریخ یا قصههای آبا و اجدادی؟ رویکردی ادبی به نقلهای ترورهای سیاسی در سیره» در مجله Der Islam
✍️ نویسنده: احسان روحی
🔸 ترجمه چکیده مقاله 🔸
🔻 دانلود فایل مقاله 🔻
[بخش 1 از 2]
در دهههای اخیر بررسی تاریخ صدر اسلام در غرب با ارائه نظریات گوناگون و با تحولات قابل توجه روششناختی همراه بوده است. تأخر منابع اسلامی که در فاصله زمانی دست کم صد ساله از وقائع دوران پیامبر (ص) و صحابه تألیف شدهاند و نیز اغراض گوناگونی که در پس گزارشهای تاریخی نهفته است طیف وسیعی از محققان را بر آن داشته تا از ابزارهای گوناگونی برای صحت سنجی تواریخ صدر اسلام بهره برند. در این میان رجوع به منابع غیراسلامی و استفاده از روشهای نقادانه از جمله نقد ادبی (literary critical methods) از رویکردهایی بوده که در جهت برون رفت از چالش هایی که منابع اسلامی پیش روی یک پژوهشگر میگذارند مورد توجه قرار گرفته است.
تحقیق حاضر که به مطالعه ترورهای سیاسی صدر اسلام میپردازد نیز از این دو ابزار، خاصه نقد ادبی سیره، بهره گرفته است. از یک سوی، جزئیات اتفاقهایی که در هریک از ترورهای منقول در سیره روی داده، به طرز تردیدبرانگیزی به یکدیگر شبیه است و از سوی دیگر، همین جزئیات مشابه و گاه کاملا یکسان نیز با عباراتی (wording) بسیار نزدیک به هم روایت شده است. بررسی عمیقتر، اما، مشکلات بیشتری را نمایان میکند.
در خصوص اکثریت قریب به اتفاق داستانهای ترور، پژوهشگر دو دسته از نقلهای کاملا معارض را فرا روی خود میبیند؛ در خود داستانهای ترور، ترورکنندگان دشمنی ریشهداری را با قربانیان خود (که عمدتا یهودی هستند) ادعا کرده و درصددند تا به هر نحوی آنان را به قتل برسانند. این در حالی است که اسناد مستقلی که در گوشه و کنار تراث اسلامی پراکنده است حکایت دارد که ترورکنندگان ادعایی، نه تنها دشمن یهود نبودهاند، بلکه ارتباط تناتنگی با ایشان داشتهاند و دامنه این روابط از شراکت تجاری تا نسبتهای سببی و نسبی و رضاعی گسترده بوده است. این امر حاکی از آن است که افرادی که خود از همپیمانان یهود بودهاند در زمان تدوین سیره به عنوان دشمنان سرسخت یهود معرفی شدهاند تا پیشینه و علائق یهودی آنان محو گردد.
آنچه سبب شده است که داستانهای مختلف ترور بسیار از لحاظ جزئیات و عبارات به یکدیگر شبیه باشند نیز رقابتهای قبیلهای است. بنا بر بررسی به عمل آمده، ترور ابنابیالحقیق، سفیان بن خالد و اسیر بن رزام از حیث واژگان و روند سیر داستان بسیار شبیه داستان ترور کعب بن اشرف است و این شباهت در ترور ابنابیالحقیق به اوج خود میرسد. مقایسه روند ترور کعب بن أشرف و ابیابیالحقیق که در جدول صفحه 454 مقاله (تصاویر پیوست) بیان شده حاکی از آن است که تک تک وقائعی که در داستان کعب روی میدهد، در ماجرای ترور ابنابیالحقیق هم واقع میشود. لذا این جزئیات نه شرح وقائع تاریخی بلکه topos است (المانهای تکرارشونده داستانی) و حاصل اقتباس ادبی.
اما سوال این جا است که چرا این وام گیری ادبی انجام شده؟ مقدمه داستان ترور ابنابیالحقیق به روشنی بازگو میکند که پس از آنکه اوسیان کعب بن اشرف را ترور کردند، خزرجیان برای آنکه در میدان رقابت قبیلهای با اوس عقب نمانند، به پیامبر (ص) پیشنهاد کردند تا آنان نیز یکی از دشمنان ایشان یعنی ابنابیالحقیق را به قتل برسانند و پیامبر (ص) نیز پذیرفتند. لیکن چنانکه بررسیهای اخیر نشان داده ترور کعب بن اشرف خود یک جعل تاریخی بوده و امری است که هرگز به وقوع نپیوسته است (ر.ک. مقاله کعب بن اشرف از نگارنده تحقیق حاضر).
لذا روشن میشود که رقابت بین (بنی سلمه از) خزرج با (عبدالاشهل از) اوس در عالم واقع و در به قتل رساندن کعب و ابنابیالحقیق نبوده، بلکه این رقابت مربوط به دنیای ادبیات و داستان سرایی است و همین امر این اقتباس ادبی و شکلگیری داستانهایی با جزئیات یکسان را سبب شده است. (پیش از این هارالد موتزکی، در مقالهای مفصل، تلاش کرده بود تا نشان دهد ماجرای قتل ابنابیالحقیق، ریشه در روایات اصیل قرن اول دارد؛ اما تحقیق حاضر نشان داد که روایت این ماجرا هر چند کهن و متقدم است، اما این به معنای اصیل بودن این روایت نیست.)
[مطالعه ادامه در بخش ۲]
@Inekas
✍️ نویسنده: احسان روحی
🔸 ترجمه چکیده مقاله 🔸
🔻 دانلود فایل مقاله 🔻
[بخش 1 از 2]
در دهههای اخیر بررسی تاریخ صدر اسلام در غرب با ارائه نظریات گوناگون و با تحولات قابل توجه روششناختی همراه بوده است. تأخر منابع اسلامی که در فاصله زمانی دست کم صد ساله از وقائع دوران پیامبر (ص) و صحابه تألیف شدهاند و نیز اغراض گوناگونی که در پس گزارشهای تاریخی نهفته است طیف وسیعی از محققان را بر آن داشته تا از ابزارهای گوناگونی برای صحت سنجی تواریخ صدر اسلام بهره برند. در این میان رجوع به منابع غیراسلامی و استفاده از روشهای نقادانه از جمله نقد ادبی (literary critical methods) از رویکردهایی بوده که در جهت برون رفت از چالش هایی که منابع اسلامی پیش روی یک پژوهشگر میگذارند مورد توجه قرار گرفته است.
تحقیق حاضر که به مطالعه ترورهای سیاسی صدر اسلام میپردازد نیز از این دو ابزار، خاصه نقد ادبی سیره، بهره گرفته است. از یک سوی، جزئیات اتفاقهایی که در هریک از ترورهای منقول در سیره روی داده، به طرز تردیدبرانگیزی به یکدیگر شبیه است و از سوی دیگر، همین جزئیات مشابه و گاه کاملا یکسان نیز با عباراتی (wording) بسیار نزدیک به هم روایت شده است. بررسی عمیقتر، اما، مشکلات بیشتری را نمایان میکند.
در خصوص اکثریت قریب به اتفاق داستانهای ترور، پژوهشگر دو دسته از نقلهای کاملا معارض را فرا روی خود میبیند؛ در خود داستانهای ترور، ترورکنندگان دشمنی ریشهداری را با قربانیان خود (که عمدتا یهودی هستند) ادعا کرده و درصددند تا به هر نحوی آنان را به قتل برسانند. این در حالی است که اسناد مستقلی که در گوشه و کنار تراث اسلامی پراکنده است حکایت دارد که ترورکنندگان ادعایی، نه تنها دشمن یهود نبودهاند، بلکه ارتباط تناتنگی با ایشان داشتهاند و دامنه این روابط از شراکت تجاری تا نسبتهای سببی و نسبی و رضاعی گسترده بوده است. این امر حاکی از آن است که افرادی که خود از همپیمانان یهود بودهاند در زمان تدوین سیره به عنوان دشمنان سرسخت یهود معرفی شدهاند تا پیشینه و علائق یهودی آنان محو گردد.
آنچه سبب شده است که داستانهای مختلف ترور بسیار از لحاظ جزئیات و عبارات به یکدیگر شبیه باشند نیز رقابتهای قبیلهای است. بنا بر بررسی به عمل آمده، ترور ابنابیالحقیق، سفیان بن خالد و اسیر بن رزام از حیث واژگان و روند سیر داستان بسیار شبیه داستان ترور کعب بن اشرف است و این شباهت در ترور ابنابیالحقیق به اوج خود میرسد. مقایسه روند ترور کعب بن أشرف و ابیابیالحقیق که در جدول صفحه 454 مقاله (تصاویر پیوست) بیان شده حاکی از آن است که تک تک وقائعی که در داستان کعب روی میدهد، در ماجرای ترور ابنابیالحقیق هم واقع میشود. لذا این جزئیات نه شرح وقائع تاریخی بلکه topos است (المانهای تکرارشونده داستانی) و حاصل اقتباس ادبی.
اما سوال این جا است که چرا این وام گیری ادبی انجام شده؟ مقدمه داستان ترور ابنابیالحقیق به روشنی بازگو میکند که پس از آنکه اوسیان کعب بن اشرف را ترور کردند، خزرجیان برای آنکه در میدان رقابت قبیلهای با اوس عقب نمانند، به پیامبر (ص) پیشنهاد کردند تا آنان نیز یکی از دشمنان ایشان یعنی ابنابیالحقیق را به قتل برسانند و پیامبر (ص) نیز پذیرفتند. لیکن چنانکه بررسیهای اخیر نشان داده ترور کعب بن اشرف خود یک جعل تاریخی بوده و امری است که هرگز به وقوع نپیوسته است (ر.ک. مقاله کعب بن اشرف از نگارنده تحقیق حاضر).
لذا روشن میشود که رقابت بین (بنی سلمه از) خزرج با (عبدالاشهل از) اوس در عالم واقع و در به قتل رساندن کعب و ابنابیالحقیق نبوده، بلکه این رقابت مربوط به دنیای ادبیات و داستان سرایی است و همین امر این اقتباس ادبی و شکلگیری داستانهایی با جزئیات یکسان را سبب شده است. (پیش از این هارالد موتزکی، در مقالهای مفصل، تلاش کرده بود تا نشان دهد ماجرای قتل ابنابیالحقیق، ریشه در روایات اصیل قرن اول دارد؛ اما تحقیق حاضر نشان داد که روایت این ماجرا هر چند کهن و متقدم است، اما این به معنای اصیل بودن این روایت نیست.)
[مطالعه ادامه در بخش ۲]
@Inekas
De Gruyter
Between History and Ancestral Lore: A Literary Approach to the Sīra’s Narratives of Political Assassinations
The assassinations of the Prophet Muḥammad’s antagonists were, according to the sīra , the harsh measures he took toward the consolidation of Islam in the Arabian Peninsula. These incidents’ narratives are often labeled in modern scholarship as “completely…
Forwarded from Inekas | انعکاس
💠 گزارشی از مقاله تازه انتشار یافته «تاریخ یا قصههای آبا و اجدادی؟ رویکردی ادبی به نقلهای ترورهای سیاسی در سیره» در مجله Der Islam
✍️ نویسنده: احسان روحی
[بخش 2 از 2 - ادامه از بخش اول]
مضاف بر این، برخورد خشن پیامبر(ص) با مخالفان یهودی خود که در سیره، حدیث و دیگر منابع اسلامی متاخر مورد ادعا قرار گرفته، کاملا در تعارض با منابع متقدم غیر اسلامی اعم از مستندات مسیحی و حتی یهودی است. تاریخ سبئوس ارمنی، تواریخ سریانی و نیز متون مکاشفات یهودی همگی یکصدا از برخورد با رفق و مدارای پیامبر با یهود سخن میگویند. این در حالی است که بر خلاف سیره، متون غیراسلامی مذکور محصول دوران پیامبر (ص) و یا بسیار نزدیک به ایشان بوده و مانند سیره در دوران عباسیان به نگارش درنیامدهاند.
لذا به طور بسیار خلاصه میتوان گفت داستانهای ترور منقول در سیره که سالها بعد از پیامبر (ص) و توسط اعقاب ترورکنندگان ادعایی جعل شدهاند، یا برای پنهان کردن پیشینه یهودی این افراد بوده و یا در فضای رقابتهای شدید قبیلهای شکل گرفتهاند. طبعا از آنجا که حذف فیزیکی دشمنان پیامبر (ص) و رها کردن مسلمین از شرّ خصم سازشناپذیر اسلام در دوران تدوین سیره، یک فضیلت بزرگ محسوب میشده، قبائل مختلف بر سر انتساب این فضائل به پیشنیان صحابی خود رقابت و تنافُس داشتند.
اساسا ویژگی اصلی ژانر فضائل، تکرار یک محتوا با عبارات و الفاظ یکسان بین طرفهای مختلف درگیر در رقابتهای قومی، سیاسی و مذهبی است. از میان بیشمار مثالی که در این خصوص میتوان بیان نمود، به ذکر یک مورد بسنده میشود و آن حدیث «سد الابواب الا باب علی» و «سد کل خوخه الا خوخه ابی بکر» است؛ دو فضیلتی که یکی در شأن حضرت امیر (ع) و دیگری درباره ابوبکر با محتوا و ساختار بسیار نزدیک به هم بیان شده و چنان که تحقیقات پیشین به روشنی نشان داده، روایت دوم در فضای رقابت سیاسی/ اعتقادی پیرامون مسئله جانشینی پیامبر (ص) و با الگوگیری از فضیلت اول ساخته شده است. این فرآیند دقیقا در داستانهای ترور نیز تکرار شده و حاصل آن شکلگیری داستانهایی با محتوا و الفاظ مشابه یکدیگر اما با خاستگاه تاریخی بسیار تردیدبرانگیز است.
در پایان یادآور میشود مطالب فوق مروری بسیار اجمالی بر محتوای مقاله بود و علاقهمندان میتوانند شواهد و استدلالهای تکمیلی (چه در خصوص نقد ادبی و چه در رابطه با منابع یهودی-مسیحی) را در متن مقاله دنبال نمایند.
@Inekas
✍️ نویسنده: احسان روحی
[بخش 2 از 2 - ادامه از بخش اول]
مضاف بر این، برخورد خشن پیامبر(ص) با مخالفان یهودی خود که در سیره، حدیث و دیگر منابع اسلامی متاخر مورد ادعا قرار گرفته، کاملا در تعارض با منابع متقدم غیر اسلامی اعم از مستندات مسیحی و حتی یهودی است. تاریخ سبئوس ارمنی، تواریخ سریانی و نیز متون مکاشفات یهودی همگی یکصدا از برخورد با رفق و مدارای پیامبر با یهود سخن میگویند. این در حالی است که بر خلاف سیره، متون غیراسلامی مذکور محصول دوران پیامبر (ص) و یا بسیار نزدیک به ایشان بوده و مانند سیره در دوران عباسیان به نگارش درنیامدهاند.
لذا به طور بسیار خلاصه میتوان گفت داستانهای ترور منقول در سیره که سالها بعد از پیامبر (ص) و توسط اعقاب ترورکنندگان ادعایی جعل شدهاند، یا برای پنهان کردن پیشینه یهودی این افراد بوده و یا در فضای رقابتهای شدید قبیلهای شکل گرفتهاند. طبعا از آنجا که حذف فیزیکی دشمنان پیامبر (ص) و رها کردن مسلمین از شرّ خصم سازشناپذیر اسلام در دوران تدوین سیره، یک فضیلت بزرگ محسوب میشده، قبائل مختلف بر سر انتساب این فضائل به پیشنیان صحابی خود رقابت و تنافُس داشتند.
اساسا ویژگی اصلی ژانر فضائل، تکرار یک محتوا با عبارات و الفاظ یکسان بین طرفهای مختلف درگیر در رقابتهای قومی، سیاسی و مذهبی است. از میان بیشمار مثالی که در این خصوص میتوان بیان نمود، به ذکر یک مورد بسنده میشود و آن حدیث «سد الابواب الا باب علی» و «سد کل خوخه الا خوخه ابی بکر» است؛ دو فضیلتی که یکی در شأن حضرت امیر (ع) و دیگری درباره ابوبکر با محتوا و ساختار بسیار نزدیک به هم بیان شده و چنان که تحقیقات پیشین به روشنی نشان داده، روایت دوم در فضای رقابت سیاسی/ اعتقادی پیرامون مسئله جانشینی پیامبر (ص) و با الگوگیری از فضیلت اول ساخته شده است. این فرآیند دقیقا در داستانهای ترور نیز تکرار شده و حاصل آن شکلگیری داستانهایی با محتوا و الفاظ مشابه یکدیگر اما با خاستگاه تاریخی بسیار تردیدبرانگیز است.
در پایان یادآور میشود مطالب فوق مروری بسیار اجمالی بر محتوای مقاله بود و علاقهمندان میتوانند شواهد و استدلالهای تکمیلی (چه در خصوص نقد ادبی و چه در رابطه با منابع یهودی-مسیحی) را در متن مقاله دنبال نمایند.
@Inekas
De Gruyter
Between History and Ancestral Lore: A Literary Approach to the Sīra’s Narratives of Political Assassinations
The assassinations of the Prophet Muḥammad’s antagonists were, according to the sīra , the harsh measures he took toward the consolidation of Islam in the Arabian Peninsula. These incidents’ narratives are often labeled in modern scholarship as “completely…
Audio
💢 امکان بررسی موضوع خدا 💢
✅ ششمین جلسه «گفتگوی آزاد اعتقادی» در کلاب هاوس
🔸۱۹ مهر ۱۴۰۰
🔺با توجه به اینکه امور ماوراء طبیعت و از جمله موضوع خدا در دسترس علوم مادی و تجربی نیست، در این جلسه ضمن گفتگو دربارهٔ معقول یا نامعقول بودن بررسی آن، دیدگاه کسانی که عقل را در این زمینه ناتوان و تلاش در این مسیر را بینتیجه میدانند نقد شد.
#باورها #گفتگو
⭕️ @hamidhossaini
✅ ششمین جلسه «گفتگوی آزاد اعتقادی» در کلاب هاوس
🔸۱۹ مهر ۱۴۰۰
🔺با توجه به اینکه امور ماوراء طبیعت و از جمله موضوع خدا در دسترس علوم مادی و تجربی نیست، در این جلسه ضمن گفتگو دربارهٔ معقول یا نامعقول بودن بررسی آن، دیدگاه کسانی که عقل را در این زمینه ناتوان و تلاش در این مسیر را بینتیجه میدانند نقد شد.
#باورها #گفتگو
⭕️ @hamidhossaini
❇️ چند سال پیش پس از تحقیقات گستردهٔ قضایی مشخص شد کریستین ولف، رییس جمهور اسبق آلمان در گذشتهٔ دور، وقتی منزل مسکونی خود را خریده، مثل دیگران از بانک وام گرفته، اما سود بازپرداخت این وام در مقایسه با دیگر شهروندان عادی آلمان در حد چند صد یورو کمتر بوده است.
او مدعی شد از این موضوع اطلاع و به آن توجهی نداشته و هیچ توافق و تبانی خاصی صورت نگرفته است؛ اما این تفاوت یا رانت ناچیز، قانوناً اثبات شد. او اشتباه خود را پذیرفت، عذرخواهی کرد، از ریاست جمهوری استعفا داد و رفت که رفت!
🔺کشوری که نه یک لیتر نفت دارد و نه یک متر مکعب گاز، بهجای طرح صیانت از اینترنت به صیانت از اموال و حقوق مردم پرداخت و بهجای سختگیری بر مردم با ریشههای فساد مبارزه کرد و با این روش به قدرتمندترین کشور اروپا تبدیل شد.
⭕️ @hamidhossaini
📅 #پنجشنبه #روز۲۲ #مهر #سال۱۴۰۰
او مدعی شد از این موضوع اطلاع و به آن توجهی نداشته و هیچ توافق و تبانی خاصی صورت نگرفته است؛ اما این تفاوت یا رانت ناچیز، قانوناً اثبات شد. او اشتباه خود را پذیرفت، عذرخواهی کرد، از ریاست جمهوری استعفا داد و رفت که رفت!
🔺کشوری که نه یک لیتر نفت دارد و نه یک متر مکعب گاز، بهجای طرح صیانت از اینترنت به صیانت از اموال و حقوق مردم پرداخت و بهجای سختگیری بر مردم با ریشههای فساد مبارزه کرد و با این روش به قدرتمندترین کشور اروپا تبدیل شد.
⭕️ @hamidhossaini
📅 #پنجشنبه #روز۲۲ #مهر #سال۱۴۰۰