هفت‌برکه گراش -گریشنا
2.7K subscribers
15.7K photos
1.33K videos
167 files
18.6K links
🔻هفت‌برکه : خبر و فرهنگ در گراش
‌‌‌
محصولی از موسسه فرهنگی هنری هفت برکه گراش

🔖 سایت: 7Berkeh.ir
🔖 نظرات شما: T.me/Gerash7
🔖 سردبیر: @MasoudGhafoori
🔖 سفارش آگهی: @Gerash
🔖 ارسال عکس: @Gerishna
Download Telegram
🌶 #لغز ۱: اندر حکایات مندوب الخیّرین و مویّد الحاکمین گراش – بخش اول

☑️ هفت‌برکه: «لُغُز» به معنای «چیستان و سخن کنایه‌آمیز همراه با متلک» هشتگ جدیدی در هفت‌برکه است که جناب لغزیان در آن با طنز مخصوص خودش، افراد و نهادها و موضوعات مختلف را می‌نوازد.

🔻 بخش‌هایی از مقاله‌ی لغزیان:

▪️ به عنوان مقدمه
✍️ این یک نوشته نیمه‌لغزیانی، تمام اشاراتی و نیمه‌فابریک خواهد بود و در فرصت‌های پیداشده گاه و بیگاه در کِدَک (مکان استتار یا کمین شکارچیان قدیم گراش)نشینی‌های جنابش در گرما و رطوبت جزیره محل کارش در ایام سردیِ بازار کسب‌وکار قلمی شده است.
🎯 هدف نوشته فقط قصد تحریک شامّه و انگیزه ایجاد پرسش و تحقیق در خوانندگان گراشی و طرف‌های مورد اشاره در نوشته است که شاید فکر و کار بهتری از آنچه انجام می‌دهند به دست آورند و این حقیقت این نوشته است و لاغیر.

📌 مندوب مترادف عامل، کارگزار و نماینده
در کار خیر حاجت این همه مجوز و مندوب هست؟

🔻 ظهور و صعود مندوب‌ الخیرین
▫️ خیرین فراوانی در گراش هستند که بی‌سروصدا شخصاً و یا توسط دوست و یا فامیل نزدیک خود کار خیری که بلد هستند و یا اعتقاد دارند انجام می‌دهند و به جامعه خود خدمت می‌کنند.
▫️ عده‌ای هم چون خود باید همواره وقتشان در خدمت کسب و کارشان باشد و در گراش هم حضور فیزیکی روزانه و بلندمدت ندارند، کمتر می‌توانند به انجام کارهای بزرگتر نیکوکاری خود به صورت مستقیم و بی‌واسطه برسند و کارفرمایی کنند. بنابراین در به سرانجام رساندن نیت نیک‌اندیشانه آنان، پای دیگر کسانی به میان می‌آید که به عنوان نماینده خیّر یا نمایندگان خیّرین گراش معروف شده‌اند. جناب لغزیان اینان را مندوب الخیّرین و مویّد الحاکمین‌های گراش می‌خواند.

❗️ خوش‌رویی با دولتیان و ترش‌رویی به جوانان؟
▫️ از حق و انصاف دور نشویم که این گروه اندک مندوب الخیّرین و موید الحاکمین در گراش جمعی اندک از متشرعین و خدمتگزاران شناخته شده به اسلام و انقلاب هستند. همواره بیدار و هوشیارند که کسی فکر دگر و طرحی نو و متفاوت از اندیشه اینان و خواست حکومتیان به گراش نیاورد که خدای نکرده تغییری در فرهنگ و سنت جاری شهرستان پیدا شود بخصوص از طرف جوانانی که به گونه دیگری به مسائل اجتماعی می‌نگرند. رابطه‌ی آنها با اینگونه جوانان بیشتر به ترش‌رویی و دوری جستن است. به بهینه‌کاری و مشورت و آینده‌نگری و ته‌خوانی کمتر روی خوش نشان دهند.

خیرین گراش برای رضای چه کسی کار خیر می‌کنند؟

از این کار خیر، به چه کسانی سود می‌رسد؟
▫️ آنچه مورد توجه و بررسی در این نوشته خواهد بود، بررسی نتیجه و اثرات اجتماعی، فرهنگی، روانی و بهره‌وری کارها و نتایج به دست آمده و برآیند کارکردهای مختلف آنان است. آیا می‌شده و می‌توان به گونه‌ی دیگری عمل کرد که نتایج بهتری برای گراش و مردم در بر داشته باشد و یا به قول معروف دست‌آورد بهتری می‌داشت؟
▪️ بررسی و کنکاش و نوشتن درباره عملکرد این مندوب الخیرین‌ها چندان هم آسان نیست زیرا همه چیز زیر استتار باورهای سنتی و دینی و نگاه‌های منفعت‌طلبانه و عملکرد فردگرایانه محله‌ای، طایفه‌ای و دوستانه پنهان است...

🔻 در این نوشته فقط به گونه مختصر و مفید، به بررسی سه بخش مختلف و مهم خیریه و نیک‌اندیشی در گراش اکتفا می‌شود:

1️⃣ انجمن‌ها، گروه‌ها و موسسه‌های خیریه
به طور خلاصه، پرسش را می‌توان اینگونه مطرح کرد: آیا با این همه فعالیت خیرخواهانه شما در تمامی اشکال آن، قشر فقیر و نیازمند هر ساله کمتر شده و یا برعکس به جمعیت این نیازمندان و مددجویان اضافه شده است؟ هدف از امر و کار خیر بایستی توانمند کردن مردمان و افراد جامعه باشد که انسان‌ها بتوانند با کار و فعالیت‌های شخصی خود به زندگی آبرومندانه و معیشت قابل قبولی برسند. والا مردم را به سمت و سوی سائلی و مددجویی سوق دادن، کار درستی نیست.

☕️ مثال می‌خواهید؟ بفرمایید: چای!
🖌 من فکر می کنم افراد شاغل در این گروه‌ها و موسسه‌های خیریه گراش باید فکر دیگری و برنامه‌های بهتری در کارشان داشته باشند. برای نمونه اگر حداقل به سه موضوع اجتماعی، معیشتی و اقتصادی که اخیرا در گریشنا منتشر شده عنایتی کنند، یعنی «رانندگی کسب و کار خانوادگی ماست»، «الو، پیک موتوری» و چند گزارش و مقاله درباره شوتی‌ها، در هر سه می‌توان طرح‌های بکر و نوینی در گراش پیاده کرد که افتخاری برای موسسات و انجمن‌های خیریه گراش باشد، زیرا خیّر به درآمدهای آن نظر ندارد و مدیریتِ کار هم از اختیارِ خود افراد و مدیران این موسسات خارج نمی‌شود.

🔻 #مقاله کامل در هفت‌برکه:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/141294

▪️🌶▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
🌶 #لغز ۳: دور از شتر بخواب و کباب بخور
✍️ جناب لغزیان

🔻 بخشی از یادداشت:

👌 امروزه با تاسی و اقتدا به بزرگان و اداره‌کنندگان دولت و دین در این کشور و یا بهتر بگویم اقتدا کردن و تقلید از آنهایی که دنیا و آخرتمان دستشان است، جز راستی و راست گفتن، بایسته و شایسته‌ی ما نیست؛ و سخنی غیر از این هم نتوان گفت و نباید هم نوشت. البته منظورم همین نوشتنِ گاه‌ و بی‌گاه لغزهای راستکی جناب لغزیان است و الا سخن راستی در کشور باقی نمانده که مسئولین و حکومتیان تاکنون نگفته باشند!
📌 راستکی نوشتن جناب لغزیان یک نوع اجبار است زیرا به غیر از نوشتن چاره‌ای برایم در وقت بیکاری و نبودن مشتری در مغازه نمانده تا بتوانم دقایقی از قیل و قال بازار جزیره (بخشیدن از همکاران خودم، منظور همان مال جزیره است) جدا شوم. امکان دارد بعضی‌ها بگویند «لازم نکرده که از دور این چیزهای صنار یک غاز بنویسی! صبر کن هر چند وقتی که دو سه روزی برای دیدنی به گراش می آیی فرصت کافی خواهید داشت...»

مگر سیدالطعام گراشی وقتی برای ما می‌گذارد؟
▫️ خوب، این هم دیدگاه و پیشنهاد عده‌ای از همشهریان ناآشنا و یا همان دستمال به دست‌های فوق الذکر است، ولی این ناآشنایان همشهری باید بدانند در سفرهای کوتاه من به گراش و حاضر شدن در خانه مادربزرگ، هرگز امکان انجام چنین کاری برایم پیدا نمی‌شود، زیرا وقت کوتاه و کم است و طایفه سنگین و بساط صحرا و مهمانی و یا همان طبخ خودمان برقرار. خصوصاً از روزی که مدرس حوزه علمیه باقرالعلوم گراش، مهدی جعفری، با مقاله تحقیقی‌اش با تیتر «سیدالطعام» ما را در خوردن کباب حسابی قلقلک داده است!

📌 و اما اصل موضوع!
⚠️ چون در این مقدمه نامی از سیدالطعام آورده شده و همچنین اشاراتی به مقاله مفید آقای مهدی جعفری هم شده، لازم است که بیان کنم که قطعا و مطلقا مقاله ایشان مورد بحث این نوشته نیست و نقد و بررسی آن نیز موضوعیت این نوشته نیست! موضوع این نوشته مسائل اجتماعی دیگری است که در زیر پوست شهر گراش در جریان است و فقط در قالب طنز و لغز مطرح شده که خوانندگان آگاه به خوبی متوجه آن موضوع‌ها می‌شوند.

نکند شان ما در حد همان شتر است؟
▫️ برای یادآوری خوانندگان، چهار ماه پیش یادداشت طنزی نوشته بودم به نام «شهزادگان شترزاد» که به گونه‌ای طنز گفته بودم که مقام و جایگاه معاونت استان بزرگی مثل استان فارس خیلی بالاتر و مهمتر است که بخواهد برای افتتاح دفتر شرکتی که قرار است برای تعدادی از شترهای شیوخ قطر خدماتی انجام دهد، وقت بگذارد و بیاید شهرستان دو دهنه مغازه دفتری را که نه هنوز به دار است و نه معلوم که کی به بار می‌شود افتتاح کند. این کسر شأن این استان است.
▫️ در ادامه هم کلی تعریف کرده بودم از نماینده گراشی مجلس که مهندس گاز است و برای یادآوری به این مهندس گاز اطلاعات و اعداد و ارقامی را که مدیران و مسئولین شرکت ملی نفت و شرکت گاز در رسانه‌های کشور درباره میدان مشترک گازی پارس جنوبی با قطر گفته بودند، بدون کلمه‌ای کم و زیاد نوشته بودم.
❗️باور نمی‌کنید که با چه شتاب و فرمانی از چند جا به مدیران هفت‌برکه فرمان داده بودند و تهدید کرده بودند که بدون ثانیه‌ای درنگ، مقاله فلانی را بردارید تا کسی نخواند!

💤 شتر دیدی... به من چه!
▫️ از آنجایی که النجاه فی صدق است و برای جلوگیری از نرسیدن زحمت و دردسر بیشتری به هفت‌برکه و امکان تماس مجدد جناب لغزیان با آنها، ایشان از ادامه نوشتن «اندر حکایات مندوب الخیّرین و موید الحاکمین» خودش (بدون هیچ فشار و درخواستی) پشیمان شده و نوشتن آن را ادامه نمی‌دهد. همچنین از نوشتن موضوعاتی مثل سرمایه‌گذاری شتری و یا قطع شدن مکرر برق خودداری می‌کند زیرا نوشتن و یا اشاره کردن به این موضوعات برای بعضی‌ها در گراش خوشایند نیست و برای هفت‌برکه هم دردسر دارد.

🔻 #یادداشت کامل در هفت‌برکه:
☑️ 7berkeh.ir/archives/151174

#بچخنه
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh