هفت‌برکه گراش -گریشنا
2.7K subscribers
15.9K photos
1.35K videos
167 files
18.8K links
🔻هفت‌برکه : خبر و فرهنگ در گراش
‌‌‌
محصولی از موسسه فرهنگی هنری هفت برکه گراش

🔖 سایت: 7Berkeh.ir
🔖 نظرات شما: T.me/Gerash7
🔖 سردبیر: @MasoudGhafoori
🔖 سفارش آگهی: @Gerash
🔖 ارسال عکس: @Gerishna
Download Telegram
🔍 ذرهبین تاریخ ۳۸: گسترش قلمرو سید لاری تا بنادر
✍️ غلامحسین محسنی

🔻 بخش‌هایی از مقاله:
📌 در بخش پیشین (ذرّه‌بین تاریخ ۳۷) از پیروزی انقلاب مشروطه و برپایی مجلس شورای ملّی، انتخاب نمایندگان و تشکیل انجمن‌های ایالتی و ولایتی نوشتیم. آوردیم که نماینده‌ی لار به دلیل اینکه از سوی «سید لاری» انتساب شده بود، در مجلس پذیرفته نگردید. نیز با ترور «محمدرضاخان قوام» در شیراز و بازگشت «سید» به لار، اقدامات عملی ایشان برای در دست گرفتن قدرت آغاز شد. نخستین اقدام طرفداران وی، درگیری با نایب‌الحکومه لار (حاجی علی‌قلی‌خان) در نزدیکی «بریز» بود که به زخمی شدن او انجامید. سپس کشتار خوانین و پیوستگان آنها (فاجعه‌ی ذیقعده ۱۳۲۶ ھ.ق.) در لار صورت گرفت.

▪️ به‌دست‌گیری حکومت لار توسط سید لاری
▫️ در «تاریخ دلگشای اوز» چاپ سال۱۳۳۳ (ه. خ) نامه‌ی مرحوم سیّدعبدالحسین پس از فاجعه ذیقعده‌ی ۱۳۲۶ ھ.ق. به نام «سواد مکتوب سیّدعبدالحسین» آمده است. ایشان در نامه به مردم به خاطر آن واقعه بشارت (مژده) می‌دهد.
▫️ از این تاریخ است که «کتاب آبی» گزارش می‌کند: «در جنوب مجتهد عمده سیّدحسین لاری با متابعین کثیرة خود خروج نموده و در ولایت لار علناً کوس یاغیگری می‌زند» (کتاب آبی، ج ۲) .
▫️در ماه‌های آخر سال ۱۳۲۶ ھ.ق. ، «سیّد عبدالحسین لاری» ، «پرداخت مالیات به شاه عالیه [محمدعلی‌شاه قاجار] را مخالف اسلام دانسته، اکیداً غدغن (قدغن) نموده است» (کتاب آبی، ج ۲) .

▪️ تلاش سید لاری برای سلطه بر بنادر خلیج فارس
▫️ از آغاز سال۱۳۲۷ ھ.ق. بنادر خلیج فارس سر از اطاعت محمدعلی‌شاه قاجار پیچیده و بدون خونریزی بندر بوشهر، بندرعباس و بندرلنگه در تحت سلطه‌ی انقلابیون مشروطه‌خواه در آمد. در بندرعباس با حضور کشتی جنگی «پرسپولیس» در ماه محرم این سال آرامش برقرار ماند. در ماه صفر با خروج آن، ملیّون با تأکید و فشار علمای نجف و سیّد لاری حکومت بندر را به دست گرفته و گمرک را تصرف نموده، کارگزار بندر را به سمت حکومت تعیین کردند.

▪️ کوشش سید لاری برای به زیر فرمان درآوردن حکام منطقه
▫️ «سیّد لاری» با نامه‌نگاری به بوشهر، لنگه، بندرعباس، بستک و…آنها را به جنبش خود فراخواند.
▫️ در این‌باره «تاریخ جهانگیریه» می‌نویسد: «سیّد عبدالحسین» در آن نامه‌ها وظایفی را برای هر یک از سران قوم صادر کرد. و در زیر نامه با امضاء سردار مختار ملت و مهر (عبده عبدالحسین الموسوی) خود را معرفی می‌کرد. و دستور داد که فقط خراج و زکوت از مسلمانان بگیرید. و به رئیس سردار ملت برسانند. تا به مصرف عامه برساند. به استثناء حاکم جهانگیریه و مشایخ شیبکوه و بندرلنگه و بندرعباس که زیر بار نرفتند، ولی تمام اهالی حومه‌جات لار و اشرار ایلات و بیخه‌جات…به شهر لار هجوم آورده، خانه‌ها و برج و بارو و سنگرها را اشغال کرده؛ راه ایاب و ذهاب و قوافل را مسدود و مردم لار از کار و کاسبی باز مانده و در مضیقه و پریشان افتادند…

🔻 مقاله کامل در هفت‌برکه:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/121089

#ذره‌بین_تاریخ #تاریخ
▫️▪️▫️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ Whatsapp: yun.ir/Wa09
🔍 ذرهبین تاریخ ۳۹: تلاش سید برای برپایی حکومت اسلامی در لار
✍️ مقاله‌ای از غلامحسین محسنی

🔻 بخش‌هایی از مقاله:
📌 در بخش پیش (ذرهبین ۳۸) از تلاش «سید لاری» برای به زیر فرمان در آوردن حکام مناطق جنوب فارس نوشتیم. او نخست با نامه‌نگاری آغاز کرد اما از ضابطان و کلانتران منطقه پاسخ مثبت دریافت نکرد. سران مشروطه‌خواه بندر بوشهر هر چند خود اقدام به در دست گرفتن حکومت نمودند، پیداست فراخوان سید لاری هم تأثیری بر آن داشته است. با گرد آمدن نیروهایی از کوهستان داراب، بیخه‌جات و برخی روستاهای اطراف شهر، لار حالت جنگی به خود گرفته؛ رفت‌وآمد مردم و قوافل به لار بسته شد. در نتیجه «مردم لار از کار و کاسبی باز مانده و در مضیقه و پریشانی افتادند» . آنگاه نیروهای سید به بندرلنگه یورش آوردند، که با شکست همراه گردید.

اکنون دنباله آن.

▪️ تلاش برای برپایی حکومت اسلامی در لار به دست سیّد عبدالحسین
▫️ در ربیع الاول ۱۳۲۷ ھ.ق. «شیخ زکریا نوایگانی» یکی از شاگردان برجسته «سید لاری» با بیرون راندن یهودیان از داراب در شرق فارس بر آن شهر دست یافت.

▪️ کوشش «سید لاری» برای گسترش قلمرو حکومتی خود
▫️ پس از آن «سیّد عبدالحسین لاری» نامه‌ای به «حاجی میرزا محمدرضا مجتهد» در کرمان نوشته، به این مضمون: «که اگر مشروطیت را در کرمان دائر می‌کنی که اقدام و حرکت کنید و الا خودم مأمور روانه کرمان دارم»
▫️ «استاد فقید باستانی پاریزی» نیز از این رویداد یاد کرده است.

▪️ اقدامات سازمانی «سیّد لاری» برای حکومت
▫️ درست در همین تاریخ (سال۱۳۲۷ ھ.ق.) تمبرپست به نام «پست ملت اسلام» و سپس «پست ملت لار» ، «که بجای تمر [تمبر] دولتی به پاکات پستی می‌زدند» چاپ کردند…
▫️ و نیز نقش کلاه که از نقره ساخته بودند چاپ کردند، که روی آن عبارت «الاسلام یعلوا ولا یعلی علیه» نقش کرده بودند و مانند سربازهای قدیم، مجاهدین لار به کلاه خود نصب کرده بودند.
▫️ حاجی سیّد عبدالحسین نیز قانون اساسی و قانون بلدی نوشته بود و در شیراز [در صفر سال۱۳۲۶ ھ.ق. در مطبع اسلامیه] (وثوقی، ۲۹، ۱۳۷۵) چاپ شده و در لار انتشار داده بودند.
▫️ و نیز به بمبئی نوشتند که منگنه [دستگاه ضرب سکه] بخرند و برای لار بفرستند تا مسکوکات طلا و نقره هم بنام لار بزنند…(مورخ‌لاری).

📌 با این حال «در روند حوادث پس از استبدادصغیر و روی کار آمدن جناح قدرتمند بختیاری‌ها در مرکز…آرزوهای ایشان را بر باد داده و چرخش سیاسی جدید [عدم همکاری با انقلابیون مشروطه‌خواه که در پایتخت و مرکز ایالت حکومت را بدست داشتند. مجلس شورای ملّی و حتی عدم توجه به] «علمای نجف» که طی نامه‌های جداگانه، خواهان ایجاد آرامش و عدم تحرک سیاسی سیّد گرد» [یدند،] دوره‌ای طولانی از آشوب و ناامنی را برای فارس به ارمغان آورد» (وثوقی) .

🔻 مقاله‌ی کامل در هفت‌برکه:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/121467

#ذره‌بین_تاریخ #تاریخ
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Instagram.com/HaftBerkeh |صفحه موقت |
✔️ Whatsapp: yun.ir/Wa10
🔍 ذرهبین تاریخ ۴۰: تصرف و غارت لار در دوران استبداد صغیر
✍️ غلامحسین محسنی

🔺 در بخش پیش (ذرهبین ۳۹) از افتادن شهر لار به دست «سید لاری» و تلاش او برای سلطه بر نواحی اطراف نوشتیم. همچنین نگاشتیم که با تشکیل نیروی نظامی که بیشتر از مردم کوهستان داراب تشکیل شده بود، منطقه را ناامن و به آشوب کشید. اکنون دنباله‌ی آن.

🔻 بخش‌هایی از مقاله:
▫️ «مورخ لاری» در «تاریخ لارستان» نوشته است: محمدعلی‌شاه پس از به توپ بستن مجلس درصدد از میان برداشتن آزادی‌خواهان و مشروطه‌طلبان لار برآمده، در این باره تلگرافی به نصرالدوله فرزند محمدرضاخان قوام الملک فارس نموده که لار را خراب و قتل عام کند. (نسخه «ب» ، ص۳۰۹) .

▪️ غارت شهر لار در پی اقدامات #سید_لاری
▫️ در جمادی‌الاول ۱۳۲۷ ھ.ق. اردوی بزرگی به سرداری «میرزا محمدعلی‌خان نصرالدوله قوام» با شش هزار سواره و پیاده از ایل خمسه و نظامیان با دو ارابه توپ و گروهی تفنگچیان لارستانی، به همراه «حاجی علی‌قلی‌خان» حاکم مجروح لار «بجهت تسخیر و کوبیدن لار و دفع شرّ سیّد عبدالحسین حرکت کردند و در اطراف لار فرود آمدند…کراراً از طرف نصرالدوله اعلام و اتمام حجت به اهالی لار فرستاده شد. که از برای نجات اهالی لار جز تسلیم و اطاعت از دولت راهی دیگر نیست…» (کرامتی، ۱۳۷۰، ص۱۸۰) .

▫️ «دلگشای اوز» نوشته: «اتباع سیّد…ثابت قدم ایستاده حاضر به مدافعه شدند و شروع بجنگ نمودند. توپچیان به آتش‌فشانی پرداخته و از چهار جانب شهر جمعیت اردو متفرق گردیده هجوم به شهر آوردند و تفنگچیان لارستانی زود برج و «باستیان» [استحکامات] اطراف شهر را شکسته و داخل شهر گردیدند. از داخل و خارج امثال تگرگ گلوله می‌ریخت و از ضرب «شرپنل» عمارات متعدد از جا برداشته می‌شد و برج و قیصری لار را تفنگچیان اوزی متصرف شدند…. در اندک مدتی شهر عظیم لار به تصرف اردو در آمد و در مدت سه روز به غارت و تاراج رفت اموال کثیر مردم که حد و حساب نداشت نیز نصیب اردو شد…

▫️ «کتاب آبی» نیز نگاشته: «سیّد عبدالحسین لاری نام برده با بستگان و مریدان خود شب هنگام از لار فرار کرد و به کوهستان (شرق داراب) نزد شیخ زکریا کوهستانی که از مریدان او بود رفت…» .

▪️ حکومت لار پس از فرار سیّد لاری به کوهستان داراب
▫️ «نصرالدوله» پیش از بازگشت به شیراز، حکومت لار را به «محمدجعفرخان مقتدرالممالک (شیدای گراشی) » پسر «حاجی رستم‌خان» ، «که عداوتی با لار نداشتند» سپرده. «ستّاری» ، حاجی رستم‌خان را شش ماه حاکم می‌داند. برادر قوام به همراه حاجی علی‌قلی‌خان حاکم پیشین لار و برادرش «فضل‌الله‌خان شکوه‌نظام» به شیراز بازگشت.

▪️ بازگشت سیّد به لار
▫️ در نتیجه شعبان ۱۳۲۷ ھ.ق. «سیّد عبدالحسین لاری» از داراب به لار بازگشت و لار را دوباره متصرف شد.

🔻 مقاله‌ی کامل در هفت‌برکه:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/121738

#ذره‌بین_تاریخ #تاریخ #شیدای_گراشی
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Instagram.com/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp: yun.ir/Wa10
🔍 ذرهبین تاریخ ۴۱: آغاز سلطنت مشروطه و بازگشت سید به لار
✍️ غلامحسین محسنی

🔻 بخش‌هایی از مقاله:
▪️ در ذرّه‌بین تاریخ ۴۰ نوشتیم که در میانه‌ی سال۱۲۸۸ ه. خ. / ۱۹۰۹‌م. نزدیک به پایان استبداد صغیرِ محمدعلی‌شاهی، شهر لار به دست نصرالدوله پسر قوام غارت گردید و سید لاری از لار به کوهستان داراب پناه برد. ماه دیگر بساط استبداد برچیده شد و «احمدشاه» را به پادشاهی نشاندند. سید لاری نیز از کوهستان داراب به لار بازگشت و حکومت را به دست خود گرفت.

🔻اکنون دنباله آن.

▪️ آغاز سرکشی «سیّد لاری» از دولت مشروطه
▫️ پس از استبداد صغیر، پادشاهیِ مشروطه‌ی سلطنتی «احمدشاه» قاجار می‌باشد. «مورخ لاری» از این اغتشاش می‌نویسد: با بازگشت سیّد از کوهستان به لار «مردم نواحی لار که در غارت کردن لار با استبداد شرکت کرده بودند همه را غارت کردند از آن جمله قریه خور و صحرای باغ و ناحیه بستک لار بود…» .

▪️ یورش نیروهای سید لاری به بستک و بنادر جنوب
▫️ در مطالب پیش، خبر گرفتن «بستک» را از «کتاب آبی» آوردیم. در گزارش آمده: «راپورتِ گرفتن قصبه بستک صحیح بود و لیکن تصرف آنجا در تاریخ ۲۹ سپتامبر (۱۹۰۹‌م. / ۱۳ رمضان ۱۳۲۷ ھ.ق.) به هیچ جهت مربوط به سیّدعبدالحسین لاری نبود. ظاهراً صولت‌الملک (محمدتقی‌خان بستکی) نایب‌الحکومة بستک به قدری طرف نفرت و ضدّیت اهالی شده بود که خودِ مردم غلامحسین‌خان وراوی را که دشمن او بود دعوت کرده که صولت‌الملک را از بستک بیرون نمایند…وصول خبر وقایع بستک وحشت فوق‌العاده‌ای در لنگه حادث نموده…

▫️ نمونه‌ی دیگری از این دست گزارش «انجمن ولایتی» (محلی) بوشهر به تهران فرستاده، که «کتاب آبی» آن را آورده است: «به تحریک عامل سیّد عبدالحسین لاری انجمن به طهران تلگراف نموده و سیّد را مشروطه‌خواه و بی‌تقصیر از یغما و سایر کارهایی که دربارة او گفته شده معرفی کرده است. از مرکز جواب داده‌اند که انجمن در این خصوص مداخله نکند».

▪️ چشم‌داشت مشروطه‌خواهان از سیّد لاری
▫️ هر چند بنا به «گزارش‌های محرمانه وزارت امور خارجه انگلیس» احضار «سیّد عبدالحسین لاری» به تهران و آمدنش به شیراز ممکن است اسباب اغتشاش بشود، سرانجام در ذیقعده ۱۳۲۷ ھ.ق. «سیّد لاری» به شیراز فرا خوانده شد (سفر دوم) تا «بنا به دعوت انجمن ایالتی در جلسه مشترکی با «نصرالدوله قوام» اختلافات فیمابین را به بررسی نشیند» (وثوقی ۱۳۷۵ ص۱۶۱) .

▪️ گزارش نابسامانی جنوب فارس به پایتخت
▫️ کَسی به نام «محمد بن احمد هودی» گزارشی در تاریخ ۱۱ ربیع اول ۱۳۲۸ ھ.ق. از بندرلنگه [هود، آبادی در بلوک بیدشهر] به تهران فرستاده است. باید گفت: «محمد احمد اسحاق هودی» از رجال سیاسی دوره قاجار و اوایل پهلوی در لنگه بوده است. اشتهارش به مخالفت علنی با سیاست استعماری انگلیس و سپس احکام آمرانه رضاشاه است. مدتی نیز در اوایل دوره پهلوی شهردار لنگه بوده است [یادداشت آقای عبدالعلی صلاحی] .

▫️ این گزارش مفصّل و طولانی برای «رئیس‌الوزراء، وزیر جنگ و وزارت داخله» نوشته شده است. در این گزارش بسیاری از پیش‌آمدها و گرفتاری‌های مردم نواحی جنوب فارس در درازای دو سال پس از استبداد صغیر با زبانی ساده بازگو شده است.

🔻 مقاله کامل در هفت‌برکه:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/122020

#ذره‌بین_تاریخ #تاریخ
▪️🔍▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ Whatsapp: yun.ir/Wa09
🔍 ذرهبین تاریخ ۴۲: هجوم دوباره‌ی فرماندهان سید به بنادر
✍️ غلامحسین محسنی

🔻 بخش‌هایی از مقاله:

▫️ هفته پیش در ذرّه‌بین تاریخ ۴۱ آوردیم که پیروزی مشروطه‌خواهان، برکناری محمدعلی‌شاه از سلطنت را به همراه داشت. «سید لاری» در برابر خواستة علمای نجف و دولت مشروطه با حکومت مرکزی همراه نگردید و برنامة برپایی حکومتی برابر با پنداشتِ خود را در لار به اجرا گذاشت. او از مشروطه‌خواهان جنوب فارس هم خواستار همکاری شد. در نتیجه، منطقه دچار هرج و مرج گردید.

🔻 اینک دنباله آن:
▪️ دستور تهاجم به بندرعباس و ضربه به منافع انگلیس
▫️ از سوی دیگر، «سیّد عبدالحسین لاری» زمانی که انقلابیون در مجلس شورای ملی دوم و انجمن‌های ایالتی و ولایتی درگیر و سرگرم بازسازی و ایمن کردن کشور شده بودند، «دستور تجهیز اُردو جهت تهاجم به بندرعباس و ضربه زدن به منافع انگلیس را صادر نمود» . ابتدا شیخ زکریای دارابی به نواحی اطراف بندرعباس حمله آورد. سپس نیروهایی «به فرماندهی حسین سپهسالار (حسین کله‌کن) بلافاصله با استعداد دو هزار نفری به سمت جنوب حرکت نمود. در همان حال به فرما سیّد نیروهای «بیخه‌ای» به فرماندهی «غلامحسین‌خان وراوی» با استعداد سه هزار نفری خویش به سمت بندرلنگه حرکت نمودند» (وثوقی ۱۳۷۵، ص۱۶۴) .

▪️ اغتشاش و درگیری در منطقه
▫️ «اردوی مهاجم [سیّد عبدالحسین لاری] به بندرلنگه و بندرعباس ضمن ضربه زدن به قرارگاه‌های اقتصادی انگلیس، با خشونت خویش که گاه افراطی و بیش از حد می‌نمود…» (وثوقی ۱۳۷۵، ص۱۶۵) منطقه را دچار اغتشاش و درگیری کرد. چون «سیّد جهت جلوگیری از تدارک نیرو [دولتی‌ها] و بر هم زدن آرامش در منطقه» وارد عمل گردید، منطقه لارستان ملوک‌الطوایف شد.

▫️ بدین صورت که «محمدجعفرخان» در گراش، اَرد و صحرای باغ، «محمدحسین‌خان بهارلو» ، «قلعه آسمان‌لو» در علی‌آباد و کهنه را تعمیرکرده، در آن ساکن شده و دست به غارت و چپاول مردم آن سامان دراز کرده بود. حسین کله‌کن که موسوم به سپه‌سالار ملی لار شده بود، «قلعه مشتکویه» سبعه‌جات را که در کوهستان محال فین واقع شده بود، نیز تعمیرکرده و مأمن خود قرار داده، حمله به بندرعباس و دست‌برد به گمرک آن بندر می‌زد. «عسکرخان بهارلو» از طرف «امیر آقاخان بهارلو» بلوک جویم را متصرف شده و قصد تصرف بیدشهر و دستگیری «رضاقلی‌خان بیدشهری» را داشت. و اگر بتوانند اَوز و پیشور را هم غارت نماید (وثوقی ۱۳۷۵، ص۱۶۵) . همچنین خورشیدخان بهارلو «بنارویه و جویم را تصرف و در کمال استقلال نشست. «شیخ‌زکریا دارابی (نصیرالاسلام) » در طارم و سبعه، استقلال حکومت را اعلام کرد (وثوقی ۱۳۸۳ ص۱۸۷) .

▫️ همچنین «نیروهای اعزامی به جانب بندرلنگه ضمن وارد آوردن خسارات زیاد، طی یک درگیری دریایی با کشتی «فوکس» مجبور به عقب‌نشینی گشتند» (همان، ص۱۶۴) . آنگاه «دکتر وثوقی» این پرسش را مطرح می‌کند: «به راستی دلیل این تهاجم که در واقع دومین حمله سیّد و یارانش محسوب می‌شد، چه بوده است؟» لیکن فراموش کرده که خود چند سطر بالاتر پاسخ آن را اینچنین داده است: «سیّد جهت جلوگیری از تدارک نیرو و بر هم زدن آرامش در منطقه، دستور حمله به بندرلنگه را صادر نموده…» (همان، ص۱۶۴)!

🔻 مقاله‌ی کامل در هفت‌برکه:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/122313

#ذره‌بین_تاریخ #تاریخ
▪️🔍▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ Whatsapp: yun.ir/Wa7
🔍 ذرهبین تاریخ ۴۳: اعلام جهاد سیّد لاری علیه والی فارس
✍️ غلامحسین محسنی

📌 هفته‌ی گذشته در ذرّه‌بین تاریخ ۴۲، از سرکشی «سید لاری» از مشروطه‌خواهان و برپایی آشوب و ناامنی در جنوب نوشتیم. آوردیم که با این اقدامات سید لاری، مردم منطقه دچار پراکندگی و حکومت‌های ملوک‌الطوایفی گردید. حکّام خودساخته‌ی منطقه هم با یورش به بنادر و همسایگان خود، بر آشفتگی‌ها افزودند. در نتیجه دولت مشروطه‌ی مرکزی با التیماتوم انگلیس، ناچار به گسیل حکمران جدید (رضاقلی‌خان نظام‌السلطنه مافی) به فارس شد.

🔻 بخش‌هایی از مقاله:

▪️ بازگشت سیّد به لار، همراه با یورش محمدعلی‌شاه و نابسامانی کشور
▫️ سید چون به لار باز می‌گردند، حسین سپهسالار و شیخ زکریا دارابی هم در پی ایشان به لار می‌آیند. «تاریخ دلگشای اوز» گزارش می‌دهد: «آقا سیّد عبدالحسین نیز موقع را غنیمت شمرده مجدداً لار را در قبضه خویش در آورد و «گراشی‌ها» را اخراج نمود. محمدجعفرخان در قلعه گراش متحصن گردید.»

▫️ سیّد، حاجی‌بابا بیرمی را به حکومت لار برمی‌گزیند. از آنجایی که حکمران فارس آهنگ آرامش و برپایی امنیت دارد، حاکم انتخابی سیّد بر لار را می‌پذیرد.

▪️ یورش نیروهای سیّد لاری به نواحی همجوار لار
▫️ در این گیر و دار (۱۷ ربیع‌الثانی ۱۳۲۹ ھ.ق.) ، سیّد هم نیروهای گرد آمده در شهر لار را «به منظور جلوگیری از حرکات احتمالی مستبدین به نواحی مختلف گسیل داشت.
ادامه‌ی گسیل این نیروها سبب «سرپیچی نیروهایی غربی سیّد از فرمان حمله به مستبدین آن ناحیه…که بر اثر غفلت نیروها، درگیری به نفع مستبدین و با کشته شدن بسیاری از نیروهای سیّد پایان یافت» (وثوقی، ۱۳۸۳ ص۱۸۸).

▪️ والی‌گری قوام‌الملک، اعلام جهاد سیّد لاری علیه قوام
▫️ به دنبال آن قوام‌الملک پس از پنج ماه کنسول‌گری انگلیس را ترک کرده، بیرون آمده، والی فارس گردید. واکنش سیّد لاری در برابر این تحولات، «اعلام جهاد علیه قوامی‌ها» بود.

💬 قوام‌الملک هم اینگونه به دولت گزارش داد: «از قراری که از لار و جهرم نوشته، سیّد عبدالحسین به همه جا اعلان داده که باید جمعیت خود را حاضر کنید و با من جهاد کند، و خیلی هم مضامین بد به هیئت وزراء عظام در آن اعلام نوشته است» (وثوقی ۱۳۸۳ ص ۱۹۵، سند شماره ۱۵).
▫️ «ایلات فارس و اهالی گرمسیرات، به کلی خود را مطلق‌العنان [می‌دانند] ، و عقیده‌ی همگانی بر این شده است که سلطنت و دولتی در میان نیست، که به هوای نفس هر چه می‌خواهند می‌کنند، قوه‌ی نظامی هم در این مملکت مفقود است» (وثوقی ۱۳۸۳ ص۱۹۸).

🔻 مقاله کامل در هفت‌برکه:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/122543

#ذره‌بین_تاریخ #تاریخ
▪️🔍▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ Whatsapp: yun.ir/Wa7
🔍 ذرهبین تاریخ ۴۴: برگ‌های پایانی خیزش سید لاری
✍️ غلامحسین محسنی

🔻 بخش‌هایی از مقاله:

▪️ نتیجه‌ی اقدامات سیّد لاری از زبان دو تاریخ‌نگار ‌لاری
🖌 «مورخ لاری» در دست‌نوشته‌ی خود با «صراحت» از این برهه‌ی تاریخی نکات خواندنی آورده است. وی می‌نویسد:
▫️ بالاخره حاجی سیّد عبدالحسین لاری با آن که در بدو مشروطه‌خواه شده بود و قیام بر علیه استبداد کرد و در استقرار مشروطیت فارس و کرمان بگونه‌ای که قبلاً ذکر شد بر محمدعلی‌شاه قاجار بشورانید. ولی پس از استقرار مشروطیت [پس از استبداد صغیر] وی از مشروطه برگشت و تا شش سال که از مشروطیت ایران می‌گذشت از لار وکیل به مجلس شورای ملّی نفرستاد. بعلاوه بعداً کارهایی کرد که موجب خرابی لار و هرج و مرج فارس و لارستان شده بود. و در اواخر هم عقیده مردم لار از او برگشته بود. و دولت هم از او رنجیده بود…» (مورخ لاری، ۱۳۴۴).

▪️ بر باد رفتن رویای تجّار لاری
▫️ می‌توان گفت امنیت و آرامش دوره‌ی «فتحعلی‌خانی» برای تجّار لاری دیگر یک رؤیای دست نیافتنی شده بود. تجّاری که تا چندی پیش سرمست از بیرون راندن رقیبان یهودی خود بودند، اکنون با افزایش نارضایتی‌ها، بسیاری از آنها منطقه را ترک گفتند.

▪️ آغاز درگیری و کشتار میان نیروهای سید لاری
▫️ فرماندهان نظامی و تعلیم‌دیدگان مکتب سیّد لاری یک به یک در «درگیری‌های درونی جمعیتش» از میان رفتند.

▪️ رودررویی دولت مشروطه با سید لاری
▫️ «هدایت» در «خاطرات و خطرات» درباره مشکلات فارس می‌نویسد: «یکی از اشکالات فارس دعوی سیّد عبدالحسین لاری است که در لار علم استقلال برقرار کرده، تمبر پست وضع کرده است. سال اول (۱۳۳۰ ھ.ق.) قوام‌الملک از سروستان تجاوز نتوانست، سال دوم (۱۳۳۱ ھ.ق.) او را به لارستان فرستادم. در فسا موفق شد عسکرخان (بهارلو) را گرفته به شهر [شیراز] فرستاد. سال سوم (۱۳۳۲ ھ.ق.) از فسا به لار رفت و شرّ سیّد عبدالحسین را کوتاه کرد. جماعتی از تجّار لار و اعیان پول و قورخانه به سیّد عبدالحسین می‌رساندند، مردمان غریبی هستیم. عبدالحسین به حدود قشقائی فرار کرد و دیگر از او فسادی به ظهور نرسید» (هدایت ۱۳۶۴ ص۲۵۵).

▫️ مورخ لاری می‌نویسد:
▫️ حبیب‌الله‌خان قوام با توپ و سرباز و چند هزار قشون چریک ایل عرب خمسه و بهارلو و غیره از شیراز به لار آمد. ولی حاجی سیّد عبدالحسین لاری با پانصد نفری تفنگچیانی که از ترک و تاجیک در اطراف او جمع شده بودند، برای جلوگیری از ورود قوام به لار، به استقبال او رفت....

▫️ حاجی سیّد عبدالحسین شب هنگام به تَرک یکی از سواران و مریدانش سوار شده، به سلامت از آن جنگ جان بدَر برد. و مجدداً وی به کوهستان داراب نزد «شیخ ابوالحسن کوهستانی» برادر شیخ زکریا رفت. پس از آن سیّد عبدالحسین لاری به فیروزآباد که محل ایل قشقایی بود، نزد صولت‌الدوله رفت. بالاخره در جنگ بین‌الملل اول (۱۳۳۲ ھ.ق. / ۱۹۱۴‌م.) که انگلیسی‌ها به فارس آمدند؛ و تعقیب صولت‌الدوله کردند، حاجی سیّد عبدالحسین لاری از فیروزآباد به جهرم رفت و چند سال وی در جهرم زندگی می‌کرد تا آن که در جهرم سیّد به مرض سکته قلبی فوت کرد.

🔻 مقاله‌ی کامل در هفت‌برکه:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/122719

#ذره‌بین_تاریخ #تاریخ
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ Whatsapp: yun.ir/Wa7
🔍 ذرهبین تاریخ ۴۵: پایان کار و حیات سید عبدالحسین لاری
✍️ غلامحسین محسنی

🔻 بخش‌هایی از نوشتار:
▪️ گزارش قوم‌الملک از درگیری با سیّد لاری

▪️ ورود نیروهای دولتی به شهر لار
▫️ آمدن قوام‌الملک به لار یادآور چپاول شهر در سال۱۳۲۷ ھ.ق. به وسیله برادرش نصرالدوله گردیده، مردم شهر هراسان شدند. «ولی این‌بار لار غارت نشد». قوام، «میرزا علی‌محمدخان اقتدارالسلطان گراشی» پسر حاجی علیرضاخان (نوه فتحعلی‌خان) را نایب‌الحکومه قرار داد.

▫️ لیکن «مورخ لاری» می‌نویسد: قوام پس از تصرف لار «فقط لار و گراش به محمدجعفرخان سپرد -محمدجعفرخان مقتدرالملک آدمی بود با کله و سیاسی و با کمال عارف شاعر و ازعرفا و شعرا محسوب و داخل فرقه دمکرات نیز بود…» (تاریخ لارستان، نسخه الف، ص۵۵).

▪️ پایان خیزش سیّد لاری
▫️ «سیّد عبدالحسین لاری» آن شب پس از شکست در «کورده» بر ترک یکی از سوارانش به نام «رئیس‌علی‌مراد بنارویی» (آدمیت ۱۳۳۹، ج۳ ص۵۸۱) سوار شده از میدان جنگ بیرون رفت. گویا به سوی «فیروزآباد» نزد صولت‌الدوله قشقایی رهسپار می‌گردد.
▫️ سیّد سپس فیروزآباد را ترک گفته «پس از توقف در قیروکارزین و حدود ولایات قشقائی به جهرم آمده» است (اشراقی ۱۳۵۱ ص۱۴۱).
▫️ «جلال طوفان» می‌نویسد: «مرحوم سیّد مدت شش سال در جهرم توقف نمود در سال۱۳۴۲ قمری به رحمت ایزدی شتافت» (طوفان ۱۳۸۱ ص۱۷۷).

▫️ با پایان خیزش سیّد لاری در ربیع اول ۱۳۳۲ ھ.ق. / فوریه ۱۹۱۴‌م. و فرارش از کورده نزدیک شهر لار، تا آخرین روزهای عمرش (شوال ۱۳۴۲ ھ.ق / اردیبهشت ۱۳۰۳ ه. خ. / مه ۱۹۲۴‌م.) «از هرگونه دخالت در امور نظامی و سیاسی فارس برکنار ماند». تنها اقدام ایشان با آغاز جنگ جهانی اول که چند ماهی پس از این شکست بود، فرستادن «اعلامیه جهاد او علیه انگلیس» برای صولت‌الدوله می‌باشد.

🔻 مقاله‌ی کامل در هفت‌برکه:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/123122

#تاریخ #ذره‌بین_تاریخ
▪️🎓▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ Whatsapp: yun.ir/Wa7
🔍 ذرهبین تاریخ ۴۶ – دوره‌ی جدید:
🗺 جغرافیای سیاسی پارس با چاشنی تاریخ
✍️ مقاله‌ای از غلامحسین محسنی

📌 همراهان گرامی، از این پس در «ذرّه‌بین تاریخ» کوشش داریم تا جغرافیای سیاسی پارس را با چاشنی تاریخ به شما بزرگواران پیشکش نماییم. امید که بپسندید. بهره‌مندی و توانمندی مردمان هر سرزمینی ریشه در شناخت درست و چگونگی زیست نیاکانشان دارد تا راه و روشی را که پیشینیانمان را به پیروزی و بهره‌وری بهتر رسانیده، دنبال کنیم و از اشتباه و ندانم‌کاری آنها دوری نماییم.

▪️ چگونگی مرزبندی میان اقوام
▫️ بزرگان قوم، شاهان و فرمانروایان برای آسانی ادارة قلمرو، فضای جغرافیایی سرزمین خود را چگونه مرزبندی نموده‌اند؟ در گذشته‌های دور، این مرزبندی‌ها بر پایة جایگاه نشیمن، چراگاه و مزرعة مورد بهره‌برداری تیره‌ها و طوایف شناسایی می‌گردیده است. برای نمونه، فلان تیره یا طایفه در فلان بخش از سرزمین پارس زندگی و گذران می‌نمودند.

▫️ شکل‌گیری فرمانروایی‌ها، قلمروهای سیاسی را نیز در پی آورد. گستره این قلمروها بستگی به توان فرمانروایان آن داشت؛ هر چه توانمندتر، گسترگی سرزمین‌های زیر فرمان فراخ‌تر. در درازای تاریخ با یک‌پارچگی اقوام ساکن در یک سرزمین زیر فرمان بزرگان قوم، وحدت سیاسی شکل گرفته؛ پایه‌های کشور و ملت ریخته شد. همراه با آن بخش‌های درونی نیز شکل روشن‌تری به خود گرفت؛ یعنی قلمرو سرداران، فرماندهان و بزرگان طوایف زیر فرمان شاهان آشکارتر گردید. در نتیجه، حاکمان محلی زیر فرمان حکومت مرکزی نمایان شدند.

▫️ با برپایی شاهنشاهی‌ها، برای ادارة آسان‌تر و بهترکشور، این حکمرانی‌ها در قالب تقسیمات سیاسی قرار گرفتند. در نتیجه، یک کشور به چند بخش بزرگ، و هر بخش به پاره‌های کوچکتری تقسیم شدند. یکی از این بخش‌های بزرگ و پر اهمیت، کشوری که آن را «ایران» نامیده‌اند، «پارس» است.

▪️ سرزمین پارس
▫️ بخشی از جنوب باختر گستره‌ی پهناور فلات ایران را «پارس (فارس) » نامیده شده است. سرزمینی که یکی از اقوام «آریایی» به نام «پارس» در آن سکنا گزیده‌اند. در کتیبه‌های «هخامنشی» به صورت «پارسا» و یونانیان «پرسیا» نوشته‌اند. این بخشِ «ایران» از دیدگاه جهانیان نیز از اهمیت بالایی برخوردار بوده است، تا جایی که همة خاک «ایران‌زمین (سرزمین ایرانیان) » بدین نام خوانده‌اند. شاهنامه «فردوسی» نخستین بار در روزگار «نوذر» هشتمین پادشاه «پیشدادیان»، پارس را به عنوان بخشی از ایران آورده:
شما را سوی پارس باید شدن
شبستان بیاوردن و آمدن

🔻 مقاله‌ی کامل در هفت‌برکه:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/123369

#تاریخ #ذره‌بین_تاریخ
▪️🔍▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ Whatsapp: yun.ir/Wa7
🔍 ذرهبین تاریخ ۴۷: پارس در روزگار باستان
✍️ غلامحسین محسنی

📌 در بخش پیش، از جایگاه جغرافیایی پارس در فلات ایران و چگونگی تقسیمات جغرافیایی آن از نگاه جغرافی‌نگاران باستان آوردیم.

🔻 بخش‌هایی از مقاله:
▪️ پارس در روزگار شاهنشاهی ماد
▫️ «هرودُت» مورخ نام‌آشنای یونانی در سده پنجم پیش از میلاد، «پارس» را یکی از ایالت‌های پادشاهی ماد معرفی می‌نماید و می‌افزاید، حاکم ایالت پارس از سوی پادشاه ماد منصوب می‌شود.

▪️ هخامنشیان پارسی
▫️ با تشکیل شاهنشاهی هخامنشیان به دست «کورش بزرگ (دوم) » در ۵۵۰ پیش از میلاد، برای اداره این امپراتوری پهناور روش دیگری جایگزین سازمان پادشاهی ماد گردید. قلمرو شاهنشاهی به بیست ایالت تقسیم شد. در رأس هر یک از ایالات شهربان (والی) که از صاحب‌منصبان عالی‌رتبه‌ی افراد خانواده‌های بزرگ پارسی بودند، انتخاب می‌شدند.
▫️ شاهان هخامنشی و به ویژه داریوش، پارس را یک قلمرو سلطنتی دانسته، و از مردم آن مالیات نمی‌گرفته‌اند. تنها هر زمان که شاهنشاه به پارس سفر می‌کرد، پیشکش‌هایی از سوی مردم فرستاده می‌شده است. این نشان از اهمیت پارسیان برای خاندان‌های حکومت‌گر دارد و افتخاری هم برای مردمی که پادشاه از میانشان برخاسته است.

▪️ بیگانگان در کشور
▫️ با فروپاشی سلسله‌ی هخامنشی به دست «اسکندر مقدونی» در سال۳۳۰ پ. م. و استقرار «سلوکیان»، در وضعیت ایالات یا ساتراپ‌ها تغییر چندانی شاهد نیستیم. لیکن امتیازاتی که پارس داشت، از میان رفت.

▪️ بازگشت ایرانیان (پارت‌ها) به قدرت
▫️ با برقراری امپراتوری اشکانیان در سال ۲۴۸ پ. م. و تداوم آن به مدت ۴۷۵ سال، تقسیمات کشوری نیز متفاوت گردید. امپراتوری به ایالات والی‌نشین و ایالات یا ممالک پادشاه‌نشین تقسیم شد.
▫️ «فرمانروایی پارس» حتی در عهد اشکانیان قسمتی از نواحی جنوبی «کرمان» را هم ضمیمه خود کرده بود.

▪️ شاهنشاهی ساسانیان پارسی
▫️ با برپایی شاهنشاهی «ساسانی» در سال۲۲۴‌م. به دست «اردشیر پاپکان» که خود از «کوره دارابگرد» پارس برخاسته بود، باز پارس و پارسیان در رأس قدرت امپراتوری قرار گرفتند. پایتخت ابتدا شهری در پارس به نام «گور (فیروزآباد) » در «اردشیرخوره» انتخاب شد. سپس «استخر» به پایتختی برگزید شد، و بعدها به «تیسفون» در ساحل خاوری «رود دجله» منتقل گردید.

🔻 مقاله‌ی کامل در هفت‌برکه:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/123682

#ذره‌بین_تاریخ #تاریخ
▪️🔍▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ Whatsapp: yun.ir/Wa
🔍 ذرهبین تاریخ ۴۸: مهم‌ترین شهرهای پارس تا پایان ساسانیان
✍️ غلامحسین محسنی

🔻 بخش‌هایی از نوشته:
▪️ «پارس» سرزمین بنیادی «کوست نیمروز» #ایرانشهر
▫️ در روزگار ساسانی «پارس» با نشان بنیادی «ایرانشهر» بخش جنوبی کشور را تشکیل می‌داده است. در رساله‌ی شهرهای ایران قابل توجه‌ترین متن مدوّن پهلوی در جغرافیای ایران ساسانی این ایالت به پنج شهرستان (استان) تقسیم می‌شده است. ۱- استخر، ۲- دارابگرد، ۳- شاپور، ۴- گور (اردشیرخوره)، و ۵- توزک (توز= توّج).
▫️ پیداست این پنج استان (شهرستان) نامبرده شده، مهمترین مراکز بزرگ شناخته شده در ایالت پارس عصر ساسانی بوده است. به هر یک از این پنج شهرستان «کوره یا خوره» هم گفته می‌شده است.

▪️ تقسیمات درونی کوره‌ها بر پایه‌ی اهمیت آنها در روزگار ساسانیان
1️⃣ اردشیرخوره: مرکز آن شهر جور یا گور بوده است و در زمان امیر عضدالدوله دیلمی به فیروزآباد معروف گردید. شیراز، کوار، میمند، خفر، قیروکارزین، سروستان، سیمکان یا سمنکا، جزایر لار [جزایری در خلیج فارس، احتمالاً لاوان تا قشم]، و بندر سیراف از شهرهای معروف و جزو این کوره بوده‌اند.
2️⃣ کوره‌ی استخر: مرکز آن شهر قدیمی و معروف استخر و وسعت آن از سایر کوره‌ها بیشتر بوده است. یزد، آباده، یزدخواست، اقلید، سورمق، قیستان، خفرک، رامجرد، مرودشت، ابرج، کامفیروز، کربال، بیضاء، خرامه، نی‌ریز، خیر و ارسنجان همه از توابع این کوره بوده‌اند.
3️⃣ کوره دارابگرد (دارابجرد) : مرکز آن شهر داراب بوده و فسا و رونیز، پرگ و تارم، اصطهبانات، ایج و جهرم و جویم نیز ضمیمة آن بوده‌اند.
4️⃣ شاپورخوره: مرکز آن شاپور و شامل کازرون و خشت، جَره و فامور، فهلیان و ممسنی و نورآباد بوده است.
5️⃣ کوره قباد یا ارگان (ارجان): رام‌قباد و رم‌قباد نیز گفته‌اند. این کوره و کورة شاپور به نام سازندگان آن معروف گردیده است و از حدود سمیرم تا ریشهر (نزدیک بوشهر امروزی) و بهبهان وسعت داشته است. مرکز آن قبادخسرو در نزدیکی بهبهان بوده است که اکنون خراب و متروک است.

⚓️ بنادر معروف و معمور پارس در آن روزگار سیراف، توّج، مهروبان، سینیز و جنابی (گناوه) بوده است.

▪️ شیوه و روش اداره کوره‌ها در ایران ساسانی
▫️ شیوه اداره‌ی ایران ساسانی به صورت نظام متمرکز بوده، و قدرت به دست طبقات خاص قرار داشته است که از هفت خاندان بزرگ، قدیمی و قدرتمند تشکیل می‌گردید. این خاندان‌ها که بیشتر مناصب لشکری و کشوری را در اختیار داشتند، به نام «وسپوهران» خوانده می‌شدند.

▪️ تقسیمات کشوری پارس پس از ساسانیان
▫️با فروپاشی شاهنشاهی ساسانی و چیرگی اعراب مسلمان در سال۶۵۰‌م. /۳۰-۲۹ ھ.ق. بر سرزمین ایران، نظام اداری کشور فرو ریخت. مهاجمان به جامعه‌ای وارد شده بودند که هیچ شناختی از نظام سیاسی آن نداشتند. خود نیز الگویی برای فرمانروایی بر سرزمین‌های تازه تسخیر شده نداشتند که به همراه آورند. اداره‌ی قلمرو گسترده‌ای همچون امپراتوری ساسانی برای اعراب بسیار دشوار بود. در نتیجه، نظام اداری و تقسیمات کشوری ایران ساسانی را پذیرفته، از دولت‌مردان و وزرای کاردان ایرانی بهره بردند.

🔻مقاله‌ی کامل در هفت‌برکه:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/124112

#ذره‌بین_تاریخ #تاریخ #پارس
▪️🔍▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ Whatsapp: yun.ir/Wa7
🔍 ذرهبین تاریخ ۴۹: کوره‌های پارس از روزگار عباسیان تا مغول
✍️ غلامحسین محسنی

📌 پیش از پرداختن به دنباله‌ی جغرافیای سیاسی پارس، پاسخ به عزیزی گرامی در یکی از شبکه‌های اجتماعی را لازم می‌بینم. ایشان دو نکته را یادآور شده‌اند:
1️⃣ نخست، من را به خواندن کتابی با نام «شهرستان‌های ایرانشهر زمان پیروز ساسانی» فراخوانده‌اند. باید اعتراف کنم چنین کتابی را تاکنون ندیده‌ام، چه برسد که بخوانم! چه خوب بود شما که دیده و شاید خوانده‌اید، بیشتر آن را معرفی می‌فرمودید! آنچه درباره‌ی جغرافیای ایران روزگار باستان خوانده و بهره برده‌ام، کتاب «جغرافیای بطلمیوس، استرابو (استرابون)، ایرانشهر موسی‌خورنی» و «شهرستان‌های ایران» یا «شهرهای ایران» در چند ترجمه است.
2️⃣ دیگر اینکه یادآوری کرده‌اند که «جویم بعد اسلام بنا شده»! پیداست مقاله را کامل نخوانده، به داوری و تذکر پرداخته‌اند. عزیز گرامی! هر کسی ممکن است دچار اشتباه شود! لیکن اگر آگاهی‌ام در همین اندازه بود، دست به نشر مقاله در گستره‌ی اینترنت نمی‌زدم!

⁉️ در درازای دو سال، ۵۰ بخش از تاریخ لار فارس را به شما بزرگواران پیشکش نموده‌ام. تاریخ‌نگاران لاری را که پایه‌های تاریخ خود را بر افسانه و خیال‌پردازی بنا نهاده‌اند، به چالش خواسته‌ام و دعوتم تاکنون بی‌پاسخ مانده است. می‌دانید چرا؟ من برآنم که چون نوشته‌هایم بر پایه‌ی مستندات (اسناد، مدارک و کتب معتبر) استوار است، ایرادی نیافته‌اند! اگر چنین نیست، در خدمتشان هستم!

🔻 اینک دنباله‌ی بخش پیش:
▫️ نوشتیم که تقسیمات پنج‌گانه‌ی ایالت پارسِ روزگار ساسانیان پس از فروپاشی و در دوره‌ی خلفا همچنان پابرجا بود. تنها بر تعداد شهرها و آبادی‌های هر کوره (خوره) افزوده شده است.
1️⃣ کوره‌ی استخر: به مرکزیت شهر استخر که روزگاری پایتخت همه‌ی سرزمین ایران بود.
2️⃣ کوره اردشیرخُرّه: به مرکزیت شهر گور (جور) که در پادشاهی عضدالدوله دیلمی به «فیروزآباد» تغییر نام داد.
3️⃣ کوره دارابگرد: مرکز این کوره شهر دارابگرد (داراب)، و بزرگترین شهر آن «فسا» بود.

⭕️ دو کوره (شهرستان) «دارابگرد و اردشیرخوره» بر پایه‌ی موقعیت جغرافیایی همسایه‌ی دیوار به دیوار هم بوده‌اند. نیز هر دو شهرستان از جنوب به خلیج فارس متصل هستند. آشکار است فضای خالی میان این دو که ولایت خیالی «لار» باشد وجود ندارد! تا این تاریخ (سده ۷ ھ. ق. / ۱۳ م.) هم هیچ جغرافی‌نویسی و یا تاریخ‌نگاری از شهر یا آبادی‌ای به نام «لار» گزارش نکرده‌اند! چه اگر آبادی «لار» در فضای جغرافیایی کنونی بنا شده بود، همچون دیگر آبادی‌ها معرفی می‌گردید. دلیلی سراغ نداریم که از کوچک‌ترین آبادی در فارس نام برده شود، لیکن «لار» در میان آنها نباشد! برخی از عزیزان ‌لاری، «ایراهستان» را نام پیشین «لارستان» پنداشته‌اند. لیکن نخواسته‌اند توجّه کنند که «ایراه» به معنی کنار دریا می‌باشد و «لار» در کنار دریا نبوده و نیست، که آن را «ایراه» نامند! آنچه تاریخ‌نگاران لاری قلمرو «سلسله‌ی ‌پادشاهی میلادیان ‌لارستان» انگاشته‌اند، چیزی جز خیال‌پردازی و آرزوی دست‌نیافته بیش نیست!

4️⃣ کوره شاپور: این کوره از نظر وسعت، کوچک‌ترین، لیکن یکی از آبادترین و سبز و خرّم‌ترین ولایات پارس شمرده می‌شود.
5️⃣ کوره ارگان (ارّجان): این کوره در باختر پارس قرار داشته است.

🔻 مقاله‌ی کامل در هفت‌برکه:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/124339

#ذره‌بین_تاریخ #تاریخ
▪️🔍▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ Whatsapp: yun.ir/Wa7