⭕️ ۱۵ گوسفند، قربانی دوری بلا از گراش
🐐 ۱۵ گوسفند دورتادور شهر قربانی شدند تا بلا از شهر دور بماند.
⚫️ مرگ چند جوان طی دو هفته به دلایل مختلف، انگیزهی این حرکت مردمی بود.
🔺قرار است گوشتهای #قربانی بین فقرا در سطح شهر تقسیم شود.
▫️علیاکبر امانتی، عضو هیات امنای مسجد باب الحوائج(ع)، مسئولیت جمعآوری صدقه برای خریداری گوسفندان قربانی را بر عهده داشت.
💬 امانتی در گفتگو با هفتبرکه:
▫️بعد از یک فراخوان به صورت عمومی و تبلیغات خیرخواهانه مردمی برای انجام قربانی و دفع بلا، مبلغ ۴۵ میلیون تومان جمعآوری شد.
▫️در تاریخ دوم خرداد ماه در ده نقطه از شهر گوسفندان ذبح شدند.
▫️تصمیم داریم که این حرکت را هر ماه در سطح شهر تکرار کنیم.
🔺همشهریانی که میخواهند در این حرکت مشارکت داشته باشند، میتوانند با شمارهی ۰۹۱۷۵۶۰۲۲۱۲ مربوط به علیاکبر امانتی هماهنگی را انجام دهند.
🔻خبر کامل و نظر شما در هفتبرکه:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/122162
#جامعه #فرهنگ_مردم
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ Whatsapp: yun.ir/Wa7
🐐 ۱۵ گوسفند دورتادور شهر قربانی شدند تا بلا از شهر دور بماند.
⚫️ مرگ چند جوان طی دو هفته به دلایل مختلف، انگیزهی این حرکت مردمی بود.
🔺قرار است گوشتهای #قربانی بین فقرا در سطح شهر تقسیم شود.
▫️علیاکبر امانتی، عضو هیات امنای مسجد باب الحوائج(ع)، مسئولیت جمعآوری صدقه برای خریداری گوسفندان قربانی را بر عهده داشت.
💬 امانتی در گفتگو با هفتبرکه:
▫️بعد از یک فراخوان به صورت عمومی و تبلیغات خیرخواهانه مردمی برای انجام قربانی و دفع بلا، مبلغ ۴۵ میلیون تومان جمعآوری شد.
▫️در تاریخ دوم خرداد ماه در ده نقطه از شهر گوسفندان ذبح شدند.
▫️تصمیم داریم که این حرکت را هر ماه در سطح شهر تکرار کنیم.
🔺همشهریانی که میخواهند در این حرکت مشارکت داشته باشند، میتوانند با شمارهی ۰۹۱۷۵۶۰۲۲۱۲ مربوط به علیاکبر امانتی هماهنگی را انجام دهند.
🔻خبر کامل و نظر شما در هفتبرکه:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/122162
#جامعه #فرهنگ_مردم
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ Whatsapp: yun.ir/Wa7
🐑 چهار گوسفند قربانی دفع بلا در گراش
🔺 چهار گوسفند برای رفع بلا در چهار گوشهی شهر قربانی شد. قرار است این حرکت مردمی که از ماه قبل آغاز شد اوایل هر ماه برای دفع بلا انجام شود.
💬 علیاکبر امانتی، عضو هیات امنای مسجد باب الحوائج(ع):
▫️ دهم تیرماه چهار گوسفند در چهار نقطهی شهر شامل دو فلکهی اصلی شهر، کنار مسجد حوض و جلو مرکز خیریه امیرالمومنین(ع) قربانی شد.
▫️قربانی ۱۵ گوسفند برای دوری بلا از گراش (+)، ماه قبل نیز انجام شد و با استقبالی که مردم داشتند، قرار بر این شد که هر ماه انجام شود.
▫️ هزینهی خرید این گوسفندان به صورت خیریه و مردمی گردآوری شده است و گوشتهای قربانی بین خانوادههای عضو کمیتهی امداد امام خمینی(ره)، سازمان بهزیستی و خانوادههای بیبضاعت توزیع شد.
🔻 عکسهای مجید افشار از این مراسم را در هفتبرکه ببینید:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/123870
#فرهنگ_مردم
▪️🐑▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ Whatsapp: yun.ir/Wa7
🔺 چهار گوسفند برای رفع بلا در چهار گوشهی شهر قربانی شد. قرار است این حرکت مردمی که از ماه قبل آغاز شد اوایل هر ماه برای دفع بلا انجام شود.
💬 علیاکبر امانتی، عضو هیات امنای مسجد باب الحوائج(ع):
▫️ دهم تیرماه چهار گوسفند در چهار نقطهی شهر شامل دو فلکهی اصلی شهر، کنار مسجد حوض و جلو مرکز خیریه امیرالمومنین(ع) قربانی شد.
▫️قربانی ۱۵ گوسفند برای دوری بلا از گراش (+)، ماه قبل نیز انجام شد و با استقبالی که مردم داشتند، قرار بر این شد که هر ماه انجام شود.
▫️ هزینهی خرید این گوسفندان به صورت خیریه و مردمی گردآوری شده است و گوشتهای قربانی بین خانوادههای عضو کمیتهی امداد امام خمینی(ره)، سازمان بهزیستی و خانوادههای بیبضاعت توزیع شد.
🔻 عکسهای مجید افشار از این مراسم را در هفتبرکه ببینید:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/123870
#فرهنگ_مردم
▪️🐑▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ Whatsapp: yun.ir/Wa7
🔴 قربانی کردن در خیابان اسلامی نیست
✍️ یادداشتی از حمیدرضا غلامیزاده، کارشناس ارشد الهیات
🔻 بخشهایی از یادداشت:
▫️ قربانی کردن عملی خداپسندانه است که در روز حج، واجب و در اموراتی مانند عقیقه و روز عید قربان، مستحب است. برای دفع بلا نیز قربانی کردن همانند صدقه دادن تاثیر بسزایی دارد...
🐑 آیا با قربانی کردن گوسفند، حقوق حیوانات را زیر پا نگذاشتهایم؟ توجه داشته باشیم که همهی امکانات عالم برای وجود انسان خلق شده است، «وَ سَخَّرَ لَکُمْ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْضِ» (آیه ۱۳ سوره جاثیه) و عاقلانه است که یک حیوان فدای انسان گردد چرا که جان انسانها نسبت به حیوانات ارجحیت دارد. لذا اگر از منظر پرسش مذکور پیش رویم، نباید حتی گیاهان نیز مصرف شود چه اینکه آنها نیز جاندارند و محترم.
▫️ در دین اسلام برای حفظ حقوق حیوانات قوانینی وضع شده است...
📌 از طرفی با توجه به ارزشی که حیوانات قابل ذبح (گاو، گوسفند، شتر و…) در همهی زمانها داشتهاند، ذبح و قربانی، نوعی ایثار و گذشت از مال مورد علاقه است که اصل و اساس فلسفهی قربانی همین است که از باارزشترین دارایی خود در راه خدا بگذریم. ضمن اینکه از این مجرا، فقرا از خوردن گوشت قربانی سیر شده و کمک شایانی به اقتصاد جامعه، به خصوص طبقهی ضعیف میگردد.
⚠️ اما برخی افراد، این کار حسنه را با اعمال خرافی خود به عملی ناپسند تبدیل میکنند از جمله: ریختن خون قربانی در خیابان و معابر، ریختن خون گوسفند جلوی عروس و داماد، مالیدن خون ذبیحه به ماشین نو، پاشیدن خون مذبوح به دیوار خانه، جاری کردن خون حیوان جلوی هیئت عزاداری، کشیدن خون ذبیح به سر بچه، و….
❌ این موارد نه تنها از حیث روانی و بهداشتی برای محیط جامعه مشکل دارد، که خون ریختن در خیابان اشکال شرعی داشته و کاری حرام است! زیرا مسیر عبور مردم را آلوده و نجس میکند و مصداق آزار و اذیت است.
▫️ برخی از افراد گمان میکنند که خون قربانی دارای اثر است و حتما باید در محل مورد نظرشان ریخته شود، حال اینکه نه تنها محل قربانی کردن موضوعیت ندارد که بنا بر دلایل مذکور، اگر در محل عبور و مرور مردم باشد، اشکال دارد.
📌 این عادات خرافی نشأتگرفته از سیرهی بتپرستان صدر اسلام است که خون قربانی را بر بتهای خود میکشیدند و یا گاه بر در و دیوار کعبه میپاشیدند که قرآن نیز در جواب اینگونه رسومات جاهلی به آنها متذکر شد: «لَن یَنَالَ اللّهَ لحُومُهَا وَ لا دِمَاؤُهَا وَ لکِن یَنَالُهُ التَّقْوَی مِنکُمْ…» (سوره حج، آیه ۳۷) (هرگز گوشتها و خونهای آنها به خداوند نمیرسد، بلکه تقوای شما به او میرسد).
✅ حال با توجه به اینکه لزوما نیاز نیست در محل خاصی قربانی صورت بگیرد، چه بهتر که این عمل در کشتارگاه انجام شود تا ضمن قبول شدن اعمال حسنهی خود، موجب اذیت و آزار جامعه مسلمین نشویم.
🔻 متن کامل یادداشت در هفتبرکه:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/123938
#فرهنگ_مردم
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ Whatsapp: yun.ir/Wa7
✍️ یادداشتی از حمیدرضا غلامیزاده، کارشناس ارشد الهیات
🔻 بخشهایی از یادداشت:
▫️ قربانی کردن عملی خداپسندانه است که در روز حج، واجب و در اموراتی مانند عقیقه و روز عید قربان، مستحب است. برای دفع بلا نیز قربانی کردن همانند صدقه دادن تاثیر بسزایی دارد...
🐑 آیا با قربانی کردن گوسفند، حقوق حیوانات را زیر پا نگذاشتهایم؟ توجه داشته باشیم که همهی امکانات عالم برای وجود انسان خلق شده است، «وَ سَخَّرَ لَکُمْ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْضِ» (آیه ۱۳ سوره جاثیه) و عاقلانه است که یک حیوان فدای انسان گردد چرا که جان انسانها نسبت به حیوانات ارجحیت دارد. لذا اگر از منظر پرسش مذکور پیش رویم، نباید حتی گیاهان نیز مصرف شود چه اینکه آنها نیز جاندارند و محترم.
▫️ در دین اسلام برای حفظ حقوق حیوانات قوانینی وضع شده است...
📌 از طرفی با توجه به ارزشی که حیوانات قابل ذبح (گاو، گوسفند، شتر و…) در همهی زمانها داشتهاند، ذبح و قربانی، نوعی ایثار و گذشت از مال مورد علاقه است که اصل و اساس فلسفهی قربانی همین است که از باارزشترین دارایی خود در راه خدا بگذریم. ضمن اینکه از این مجرا، فقرا از خوردن گوشت قربانی سیر شده و کمک شایانی به اقتصاد جامعه، به خصوص طبقهی ضعیف میگردد.
⚠️ اما برخی افراد، این کار حسنه را با اعمال خرافی خود به عملی ناپسند تبدیل میکنند از جمله: ریختن خون قربانی در خیابان و معابر، ریختن خون گوسفند جلوی عروس و داماد، مالیدن خون ذبیحه به ماشین نو، پاشیدن خون مذبوح به دیوار خانه، جاری کردن خون حیوان جلوی هیئت عزاداری، کشیدن خون ذبیح به سر بچه، و….
❌ این موارد نه تنها از حیث روانی و بهداشتی برای محیط جامعه مشکل دارد، که خون ریختن در خیابان اشکال شرعی داشته و کاری حرام است! زیرا مسیر عبور مردم را آلوده و نجس میکند و مصداق آزار و اذیت است.
▫️ برخی از افراد گمان میکنند که خون قربانی دارای اثر است و حتما باید در محل مورد نظرشان ریخته شود، حال اینکه نه تنها محل قربانی کردن موضوعیت ندارد که بنا بر دلایل مذکور، اگر در محل عبور و مرور مردم باشد، اشکال دارد.
📌 این عادات خرافی نشأتگرفته از سیرهی بتپرستان صدر اسلام است که خون قربانی را بر بتهای خود میکشیدند و یا گاه بر در و دیوار کعبه میپاشیدند که قرآن نیز در جواب اینگونه رسومات جاهلی به آنها متذکر شد: «لَن یَنَالَ اللّهَ لحُومُهَا وَ لا دِمَاؤُهَا وَ لکِن یَنَالُهُ التَّقْوَی مِنکُمْ…» (سوره حج، آیه ۳۷) (هرگز گوشتها و خونهای آنها به خداوند نمیرسد، بلکه تقوای شما به او میرسد).
✅ حال با توجه به اینکه لزوما نیاز نیست در محل خاصی قربانی صورت بگیرد، چه بهتر که این عمل در کشتارگاه انجام شود تا ضمن قبول شدن اعمال حسنهی خود، موجب اذیت و آزار جامعه مسلمین نشویم.
🔻 متن کامل یادداشت در هفتبرکه:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/123938
#فرهنگ_مردم
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ Whatsapp: yun.ir/Wa7
🌃 همنوایی ارکستر شبزیستها
✍️ گزارش از راحله بهادر
🌛 پاسی از شب گذشته و اینجا در دامنهی کلات، ساعت حدود دو نیمهشب را نشان میدهد. چراغهای شهر هنوز روشن است. شهر هنوز بیدار است و از خیابان که میگذری در گوشه و کنار پاتوق آدمهایی را میبینی که به صحبت نشستهاند. سوپریها اغلب بازند و مشتریهایی که با فاصلهی زمانی کمی از هم، مشغول خرید هستند. همشهریهایی که گشتهای آرام شبانه با ماشین را دوست دارند و جوانهای گراشی و غیر بومی که در فضاهای سبز، پیادهروها، در جادههای منتهی به صحراهای گراش و در کوچههای محلهها، دورهمی شبانه دارند، مثل بسیاری شبهای دیگر. حتی دید و بازدیدهای فامیلی به بعد از ده شب موکول شده اما مهمان همچنان حبیب خداست و نمیشود چون یک نیمه شب شده، به رختخواب رفت! حالا چه صاحبخانه خود اهل شبنشینی باشد، چه غرق در خواب مشغول پذیرایی از مهمانها!
🌃 در این گزارش مردم از «زیست شبانه» میگویند. در نگاه اول، آدم را یاد راز بقا میاندازد البته! اما فرهنگ زیست شبانه اکنون بخشی از زندگی معمول مردم گراش است به ویژه در تابستانهای بلند.
📊 بر اساس یک نظرسنجی اینترنتی که هفتبرکه انجام داده است، از هر ۱۰ نفر به طور متوسط فقط یک نفر قبل از ساعت ۱۲ به رختخواب میرود. ساعت خواب بیشتر افراد ساعت ۱۲ تا ۳ بامداد است و ۶۰ درصد گراشیها تا این ساعت بیدار هستند. از هر ۱۰ نفر، سه نفر نیز بعد از ساعت سه هم بیدار هستند و دیرتر به خواب میروند.
📌 زیست شبانه، نشانهی قدرت گرفتن نسل جوان
▫️ نرگس که خودش را نئاندرتالِ زیستِ شبانه مینامد، با واشکافیِ سیر زمانی این جریان، تصویر روشنی از تثبیت شدن این عادت در بین گراشیها به ما میدهد.
📌 گرمی هوا هم بیتاثیر نیست؛ و سرگرمیهای جدید
▫️ مرضیه محمدی گرمی هوا، تغییر نسل و میزان درآمد را در زیست شبانه بیتاثیر نمیداند.
▫️ فاطمه قایدی مادری است که بچههایش همراه او حدود ساعت دو خواب هستند. او شاغل است و علت بیدار ماندن را شاغل بودن همسرش در امارات میداند که برای ویدیویی صحبت کردن، باید تا زمان برگشتن او به منزل صبر کنند.
📌 دیگر قبح مساله ریخته شده
▫️ حتی کسانی که این مساله را قبح میدانستند، مجبور به قبول این مساله شدهاند؛ یعنی سبک اجتماعی که کمکم ریشهدار شد و حالا بخشی جداییناپذیر از زندگی عادی گراشیها است و باعث تاثیر مستقیم بر عادات فردی هم شده است.
📌 مغازهدارها در خط مقدم شبزیستی
💬 ناصر صادقی در سوپری سیمرغ مشغول به کار است. خودش جوان است و نوع شغلش و مراجعهی مشتریها تا نیمهشب را علت بیدار ماندنش میداند.
💬 سعید درستکار هم در سوپری گلستان کار میکند و میگوید به نحوی به خاطر مشتریها مجبور است بیدار بماند.
💬 محمدجواد مهرابی در مغازهی غدیر و قادر میگوید: «یکی از مشکلات ما کسبه همین است که تعداد زیادی از مشتریها یازده شب به بعد میآیند.
📌 دغدغهی کار و زندگی؛ بدون شبنشینی
💬 مهدی هاشمی ادعا میکند فقط آخر هفتهها با دوستانش در باغ یکی از آنها شببیداری و دورهمی دارند.
💬 رضا ابراهیمی هم مهندس راه و ساختمان است. او هم اهل شببیداری نیست.
❓ فرهنگ زندگی شبانه یا فرهنگ شبنشینی؟
▫️ نرگس میگوید: «ما با یک فرهنگ شبنشینی طرف هستیم تا یک زندگی شبانه. چون در مورد دوم، خود آن شهر یا کشور آن را برای مردم فراهم میکند و آدمها فرصتهای زندگی شبانه دارند. اما در گراش، خود مردم این را سبک زندگی خودشان کردند.»
😈 قدیم میگفتند خواب زیاد و بیوقت کار شیطان است
💬 زن حاجی امیر از نسل مردمان قدیم است و ده شب میخوابد. میگوید: «خواب زیاد و بیوقت کار شیطان است و خیر و برکت از زندگیها رفته.»
💬 زهرا کشوری که سی سال بیشتر ندارد، با زن حاجی امیر همنظر است.
💬 آقای محسنی معتقد است انتخاب خود مردم عامل اصلی زیست شبانه در گراش است: «گراش جمعیت کارمند بسیار کمی در مقایسه با شهرهای دیگر دارد.»
📌 بچهها و زیست شبانه
▫️ زیست شبانه معمولا در ایام خاصی مثل ماه رمضان و فصل تابستان تشدید و همزمان با بازگشایی مدارس و فصل زمستان کمتر میشود. شببیداری بزرگترها، کودکان را هم تحت تاثیر قرار داده است.
⁉️ «مرغ کُرُک یا مُرغیزه شاو؟» شما هم نظرتان را بگویید!
🔻 گزارش کامل و نظر شما در هفتبرکه:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/126628
#فرهنگ_مردم #زیست_شبانه
▪️🌃▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ Whatsapp: yun.ir/Wa7
✍️ گزارش از راحله بهادر
🌛 پاسی از شب گذشته و اینجا در دامنهی کلات، ساعت حدود دو نیمهشب را نشان میدهد. چراغهای شهر هنوز روشن است. شهر هنوز بیدار است و از خیابان که میگذری در گوشه و کنار پاتوق آدمهایی را میبینی که به صحبت نشستهاند. سوپریها اغلب بازند و مشتریهایی که با فاصلهی زمانی کمی از هم، مشغول خرید هستند. همشهریهایی که گشتهای آرام شبانه با ماشین را دوست دارند و جوانهای گراشی و غیر بومی که در فضاهای سبز، پیادهروها، در جادههای منتهی به صحراهای گراش و در کوچههای محلهها، دورهمی شبانه دارند، مثل بسیاری شبهای دیگر. حتی دید و بازدیدهای فامیلی به بعد از ده شب موکول شده اما مهمان همچنان حبیب خداست و نمیشود چون یک نیمه شب شده، به رختخواب رفت! حالا چه صاحبخانه خود اهل شبنشینی باشد، چه غرق در خواب مشغول پذیرایی از مهمانها!
🌃 در این گزارش مردم از «زیست شبانه» میگویند. در نگاه اول، آدم را یاد راز بقا میاندازد البته! اما فرهنگ زیست شبانه اکنون بخشی از زندگی معمول مردم گراش است به ویژه در تابستانهای بلند.
📊 بر اساس یک نظرسنجی اینترنتی که هفتبرکه انجام داده است، از هر ۱۰ نفر به طور متوسط فقط یک نفر قبل از ساعت ۱۲ به رختخواب میرود. ساعت خواب بیشتر افراد ساعت ۱۲ تا ۳ بامداد است و ۶۰ درصد گراشیها تا این ساعت بیدار هستند. از هر ۱۰ نفر، سه نفر نیز بعد از ساعت سه هم بیدار هستند و دیرتر به خواب میروند.
📌 زیست شبانه، نشانهی قدرت گرفتن نسل جوان
▫️ نرگس که خودش را نئاندرتالِ زیستِ شبانه مینامد، با واشکافیِ سیر زمانی این جریان، تصویر روشنی از تثبیت شدن این عادت در بین گراشیها به ما میدهد.
📌 گرمی هوا هم بیتاثیر نیست؛ و سرگرمیهای جدید
▫️ مرضیه محمدی گرمی هوا، تغییر نسل و میزان درآمد را در زیست شبانه بیتاثیر نمیداند.
▫️ فاطمه قایدی مادری است که بچههایش همراه او حدود ساعت دو خواب هستند. او شاغل است و علت بیدار ماندن را شاغل بودن همسرش در امارات میداند که برای ویدیویی صحبت کردن، باید تا زمان برگشتن او به منزل صبر کنند.
📌 دیگر قبح مساله ریخته شده
▫️ حتی کسانی که این مساله را قبح میدانستند، مجبور به قبول این مساله شدهاند؛ یعنی سبک اجتماعی که کمکم ریشهدار شد و حالا بخشی جداییناپذیر از زندگی عادی گراشیها است و باعث تاثیر مستقیم بر عادات فردی هم شده است.
📌 مغازهدارها در خط مقدم شبزیستی
💬 ناصر صادقی در سوپری سیمرغ مشغول به کار است. خودش جوان است و نوع شغلش و مراجعهی مشتریها تا نیمهشب را علت بیدار ماندنش میداند.
💬 سعید درستکار هم در سوپری گلستان کار میکند و میگوید به نحوی به خاطر مشتریها مجبور است بیدار بماند.
💬 محمدجواد مهرابی در مغازهی غدیر و قادر میگوید: «یکی از مشکلات ما کسبه همین است که تعداد زیادی از مشتریها یازده شب به بعد میآیند.
📌 دغدغهی کار و زندگی؛ بدون شبنشینی
💬 مهدی هاشمی ادعا میکند فقط آخر هفتهها با دوستانش در باغ یکی از آنها شببیداری و دورهمی دارند.
💬 رضا ابراهیمی هم مهندس راه و ساختمان است. او هم اهل شببیداری نیست.
❓ فرهنگ زندگی شبانه یا فرهنگ شبنشینی؟
▫️ نرگس میگوید: «ما با یک فرهنگ شبنشینی طرف هستیم تا یک زندگی شبانه. چون در مورد دوم، خود آن شهر یا کشور آن را برای مردم فراهم میکند و آدمها فرصتهای زندگی شبانه دارند. اما در گراش، خود مردم این را سبک زندگی خودشان کردند.»
😈 قدیم میگفتند خواب زیاد و بیوقت کار شیطان است
💬 زن حاجی امیر از نسل مردمان قدیم است و ده شب میخوابد. میگوید: «خواب زیاد و بیوقت کار شیطان است و خیر و برکت از زندگیها رفته.»
💬 زهرا کشوری که سی سال بیشتر ندارد، با زن حاجی امیر همنظر است.
💬 آقای محسنی معتقد است انتخاب خود مردم عامل اصلی زیست شبانه در گراش است: «گراش جمعیت کارمند بسیار کمی در مقایسه با شهرهای دیگر دارد.»
📌 بچهها و زیست شبانه
▫️ زیست شبانه معمولا در ایام خاصی مثل ماه رمضان و فصل تابستان تشدید و همزمان با بازگشایی مدارس و فصل زمستان کمتر میشود. شببیداری بزرگترها، کودکان را هم تحت تاثیر قرار داده است.
⁉️ «مرغ کُرُک یا مُرغیزه شاو؟» شما هم نظرتان را بگویید!
🔻 گزارش کامل و نظر شما در هفتبرکه:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/126628
#فرهنگ_مردم #زیست_شبانه
▪️🌃▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ Whatsapp: yun.ir/Wa7
🌃 همنوایی ارکستر زندگی شبانه
📸 گزارش تصویری از مجید افشار
🌛 گراش خیلی وقت است که دیر میخوابد و برای اکثر مردم تا نیمهشب زندگی و بیداری در جریان است. گراش چندین سال است که سحرخیز هم نیست و بسیاری از مردم تا ساعتی قبل از ظهر در خواب هستند و این را از مغازههایی که تازه بعد از ده صبح باز میشوند و خلوتی خیابانها میتوان حس کرد.
📸 مجید افشار، عکاس هفتبرکه، صحنههایی را از زیست شبانهی مردم گراش در تابستان ۱۴۰۱ ثبت کرده است.
🔻 گزارش کامل و نظر شما در هفتبرکه:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/126628
#فرهنگ_مردم #زیست_شبانه
▪️🌃▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ Whatsapp: yun.ir/Wa7
📸 گزارش تصویری از مجید افشار
🌛 گراش خیلی وقت است که دیر میخوابد و برای اکثر مردم تا نیمهشب زندگی و بیداری در جریان است. گراش چندین سال است که سحرخیز هم نیست و بسیاری از مردم تا ساعتی قبل از ظهر در خواب هستند و این را از مغازههایی که تازه بعد از ده صبح باز میشوند و خلوتی خیابانها میتوان حس کرد.
📸 مجید افشار، عکاس هفتبرکه، صحنههایی را از زیست شبانهی مردم گراش در تابستان ۱۴۰۱ ثبت کرده است.
🔻 گزارش کامل و نظر شما در هفتبرکه:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/126628
#فرهنگ_مردم #زیست_شبانه
▪️🌃▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ Whatsapp: yun.ir/Wa7
🌴 دیشاب: یک شیره و هزار شیوه
✍️ گزارشی از فاطمه فدایی
📸 همراه با گزارش تصویری از عکاسان هفتبرکه
😋 پاییز از راه رسیده است و بادهای پاییزی، مشام شهر را پر از عطر شیرین شیرهی خرما کرده است. خنکای پاییز و گرمای کورههای #شیرهپزی، یخ خاطرات منجمد ذهنمان را باز میکند و ذهنمان پر از بو، مزه، صدا و تصویرهایی میشود که از ما دور شدهاند.
📌 در این گزارش قرار است از کاربردها و استفادههای متفاوت شیرهی خرما حرف بزنیم. شیرهی خرما یا همان «#دیشاب»، فرآوردهای است که با حرارت دادن خرمای خشک در کورههای شیرهپزی به دست میآید.
🔻 شیره، شیوهای برای کنسرو کردن خرما
▫️ کاربرد اصلی شیرهی #خرما، استفاده از آن برای نگهداری و خوش طعم شدن خرماهای خشک است که معمولا آن را در خمرههای سفالی نگهداری میکنند و آن را با شیرهی خرما میپوشانند.
🌏 اوایل مهر تا اواسط آبانماه فصل شیرهی خرما است. گراش سیزده کارگاه شیرهپزی دارد که در طول یک سال، بیشتر آنها فقط در دو ماه اول فصل پاییز برای تهیهی شیرهی خرما، کورههای شیرهپزیشان روشن میشود و شروع به کار میکند.
🔻 شیره شاهانی و شیره خاسایی
💬 آقای برازش، مسئول کارگاه شیرهپزی:
✔️ برای تهیهی شیره خرما بیشتر از خرمای شاهانی استفاده میشود و دلیل استفادهی بیشتر از این نوع خرما این است که خرمای شاهانی مرغوبیت و کیفیت خوبی برای تبدیل شدن به شیرهی خرما دارد. رنگ شیرهی آن رنگ زعفرانی میگیرد و مشتریها آن را بیشتر پسند میکنند.
✔️ شاید برای شما هم جالب باشد که بدانید گراش تولیدکنندهی شیرهی خرما در منطقه است و اکثر مردم در جنوب استان فارس برای تهیه و خرید شیرهی خرما به گراش سفر میکنند. مثلا شهرستان بستک هر سال تقاضای ۵۰۰ تا ۶۰۰ کیلو شیره خرما از ما دارند.
از این حرفها که بگذریم، نوبت به استفادههای متفاوت از شیرهی خرما میرسد.
🔻 کاربردها: از درمان تا حلواپزی
💬 یکی از خانمهای گراشی:
▫️ دلیل این که ما از شیرهی خرما استفاده میکنیم این است که برای کمخونی، دستگاه گوارش و درمان بیماری یبوست خوب است.
🍏 این سالها که استفاده از ماسک برای مراقبت از پوست مد شده است، بعضی از علاقهمندان به مراقبت از پوست میگویند شیرهی خرما ماسک مناسبی برای تقویت پوستشان است.
🍮 اما استفاده دیگری که در گراش از شیرهی خرما میشود در حلواپزی است؛ که معروفترین و قدیمیترین آنها حلوا تَرَک و کویته است.
🔻 دیشاب برای غذا
▫️ یکی از خوردنیهای خاص دیشابی، سنگره است.
▫️ حلوای «بیبی درمونده» یک نوع دیگر از شیرینی است که با شیرهی خرما درست میشود.
▫️ حلوا ارده و کیک شیره خرما، پشمک و شربت شیرهی خرما، محصولات خوشمزهی دیگری است که مواد اولیهی اصلی پخت آن دیشاب است.
▫️ معجون کاخی برای آنهایی که قصد دارند کسی را به یک عصرانهی پرطمطراق و اعیانی و پرخاصیت دعوت کنند، در لیست اولویتهای پذیرایی در این فصل است.
▫️ و اگر خواستید مزهی متفاوت یک نوشیدنی را بچشید میتوانید از «کاف خرما» استفاده کنید.
▫️ از شیرهی خرما میتوان صبحانههای متنوع و خوشطعمی آماده کرد. مثلا میتوان شیرهی خرما را جایگزین عسل و شکر کرد.
▫️ خبر خوب برای طرفداران ترشیجات این است که از شیرهی خرما برای پخت ترشی نیز استفاده میشود: حتما طرفداران ترشی سیر و موسیر میدانند که برای خوش طعم شدن مزهی ترشی، از شیره خرما استفاده میشود.
▫️ یکی از کاربردهای قدیمی شیره خرما، اضافه کردن آن به رب است.
▫️ با شیرهی خرما میتوان لیمو عمانی نیز تولید کرد.
📝 شیوهی تهیهی همهی این غذاها را همراه با دستور پخت کیک شیره خرما در گزارش بخوانید.
🔻 گزارش کامل و عکسها را در هفتبرکه ببینید:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/115233
#فرهنگ_مردم
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ Whatsapp: bit.ly/7B-Wa
✔️ Ble.ir/7Berkeh
✍️ گزارشی از فاطمه فدایی
📸 همراه با گزارش تصویری از عکاسان هفتبرکه
😋 پاییز از راه رسیده است و بادهای پاییزی، مشام شهر را پر از عطر شیرین شیرهی خرما کرده است. خنکای پاییز و گرمای کورههای #شیرهپزی، یخ خاطرات منجمد ذهنمان را باز میکند و ذهنمان پر از بو، مزه، صدا و تصویرهایی میشود که از ما دور شدهاند.
📌 در این گزارش قرار است از کاربردها و استفادههای متفاوت شیرهی خرما حرف بزنیم. شیرهی خرما یا همان «#دیشاب»، فرآوردهای است که با حرارت دادن خرمای خشک در کورههای شیرهپزی به دست میآید.
🔻 شیره، شیوهای برای کنسرو کردن خرما
▫️ کاربرد اصلی شیرهی #خرما، استفاده از آن برای نگهداری و خوش طعم شدن خرماهای خشک است که معمولا آن را در خمرههای سفالی نگهداری میکنند و آن را با شیرهی خرما میپوشانند.
🌏 اوایل مهر تا اواسط آبانماه فصل شیرهی خرما است. گراش سیزده کارگاه شیرهپزی دارد که در طول یک سال، بیشتر آنها فقط در دو ماه اول فصل پاییز برای تهیهی شیرهی خرما، کورههای شیرهپزیشان روشن میشود و شروع به کار میکند.
🔻 شیره شاهانی و شیره خاسایی
💬 آقای برازش، مسئول کارگاه شیرهپزی:
✔️ برای تهیهی شیره خرما بیشتر از خرمای شاهانی استفاده میشود و دلیل استفادهی بیشتر از این نوع خرما این است که خرمای شاهانی مرغوبیت و کیفیت خوبی برای تبدیل شدن به شیرهی خرما دارد. رنگ شیرهی آن رنگ زعفرانی میگیرد و مشتریها آن را بیشتر پسند میکنند.
✔️ شاید برای شما هم جالب باشد که بدانید گراش تولیدکنندهی شیرهی خرما در منطقه است و اکثر مردم در جنوب استان فارس برای تهیه و خرید شیرهی خرما به گراش سفر میکنند. مثلا شهرستان بستک هر سال تقاضای ۵۰۰ تا ۶۰۰ کیلو شیره خرما از ما دارند.
از این حرفها که بگذریم، نوبت به استفادههای متفاوت از شیرهی خرما میرسد.
🔻 کاربردها: از درمان تا حلواپزی
💬 یکی از خانمهای گراشی:
▫️ دلیل این که ما از شیرهی خرما استفاده میکنیم این است که برای کمخونی، دستگاه گوارش و درمان بیماری یبوست خوب است.
🍏 این سالها که استفاده از ماسک برای مراقبت از پوست مد شده است، بعضی از علاقهمندان به مراقبت از پوست میگویند شیرهی خرما ماسک مناسبی برای تقویت پوستشان است.
🍮 اما استفاده دیگری که در گراش از شیرهی خرما میشود در حلواپزی است؛ که معروفترین و قدیمیترین آنها حلوا تَرَک و کویته است.
🔻 دیشاب برای غذا
▫️ یکی از خوردنیهای خاص دیشابی، سنگره است.
▫️ حلوای «بیبی درمونده» یک نوع دیگر از شیرینی است که با شیرهی خرما درست میشود.
▫️ حلوا ارده و کیک شیره خرما، پشمک و شربت شیرهی خرما، محصولات خوشمزهی دیگری است که مواد اولیهی اصلی پخت آن دیشاب است.
▫️ معجون کاخی برای آنهایی که قصد دارند کسی را به یک عصرانهی پرطمطراق و اعیانی و پرخاصیت دعوت کنند، در لیست اولویتهای پذیرایی در این فصل است.
▫️ و اگر خواستید مزهی متفاوت یک نوشیدنی را بچشید میتوانید از «کاف خرما» استفاده کنید.
▫️ از شیرهی خرما میتوان صبحانههای متنوع و خوشطعمی آماده کرد. مثلا میتوان شیرهی خرما را جایگزین عسل و شکر کرد.
▫️ خبر خوب برای طرفداران ترشیجات این است که از شیرهی خرما برای پخت ترشی نیز استفاده میشود: حتما طرفداران ترشی سیر و موسیر میدانند که برای خوش طعم شدن مزهی ترشی، از شیره خرما استفاده میشود.
▫️ یکی از کاربردهای قدیمی شیره خرما، اضافه کردن آن به رب است.
▫️ با شیرهی خرما میتوان لیمو عمانی نیز تولید کرد.
📝 شیوهی تهیهی همهی این غذاها را همراه با دستور پخت کیک شیره خرما در گزارش بخوانید.
🔻 گزارش کامل و عکسها را در هفتبرکه ببینید:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/115233
#فرهنگ_مردم
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ Whatsapp: bit.ly/7B-Wa
✔️ Ble.ir/7Berkeh
📜 واکاوی ریشههای دال و ذال گراشی تا زبان پهلوی ساسانی
✔️ این که زبان منطقهی ما یکی از بازماندگان زبان فارسی میانه (یا پهلوی ساسانی) است، امروزه امری پذیرفتهشده است. از طرفی دیگر، واضح است که این زبان با گویشها و لهجههای مختلفش در شهرهای مختلف، دستخوش تغییرات زیادی شده است. در برخی گویشها، آمیختگی این زبان با زبان فارسی معیار بسیار زیاد است، و در برخی گویشها، کمتر.
📌 گویش گراشی، بخصوص لهجهی محلهی ناساگ، یکی از این گویشهاست که نزدیکیاش به زبان پهلوی ساسانی را حفظ کرده است. یکی از نشانههای این دستنخوردگی و قدمت، استفاده از صدای «ذال» به جای «دال» است.
🔍 این نکتهای است که مصطفی سعادت، استاد رشته ژنتیک دانشگاه شیراز، و کتایون نمیرانیان، استادیار زبانشناسی دانشگاه شیراز، در مقالهی علمیشان با عنوان «ذال معجمه در گویش محله ناساگ شهر گراش» موشکافی کردهاند. این مقاله سه سال پیش در «فصلنامه ادبیات و زبانهای محلی ایران» (نشریه علمی پژوهشی)، دورۀ جدید، سال ششم، شمارۀ سوم، پاییز 1399، صفحات ۷۳ تا ۸۵ چاپ شده است.
📌 در بخش نتیجهگیری این مقاله میخوانیم: تبدیل حرف «ت» به «ذ» و آنگاه به «د» در طول عمر زبان فارسی، از «فارسی باستان» گرفته تا «فارسی دری» بارها در گویشها و زبانهای مختلف رخ داده است. در این پژوهش نشان داده شد که امروزه ذال معجمه در واژههای فراوانی از گویش محله ناساگ گراش (و همچنین در گویش لِمَزانی) وجود دارد.»
📎 در ۲۸ اردیبهشتماه، روز جهانی موزه و میراث فرهنگی، مروری کوتاه بر این مقاله خواهیم کرد. اصل مقاله را به فرمت پیدیاف میتوانید از سامانه مدیریت نشریات علمی دانشگاه آزاد اسلامی و یا مستقیما از سایت هفتبرکه دریافت کنید.
🔻 گزارش مطالعهی مقاله:
▫️ مقدمه: ذال معجمه چیست؟
▫️ معرفی گراش و منابع گویش ناساگی
▫️ نتیجهگیری: حفظ زبان، حفظ هویت
🔻 #مقاله کامل در هفتبرکه:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/135035
#فرهنگ_مردم
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
✔️ این که زبان منطقهی ما یکی از بازماندگان زبان فارسی میانه (یا پهلوی ساسانی) است، امروزه امری پذیرفتهشده است. از طرفی دیگر، واضح است که این زبان با گویشها و لهجههای مختلفش در شهرهای مختلف، دستخوش تغییرات زیادی شده است. در برخی گویشها، آمیختگی این زبان با زبان فارسی معیار بسیار زیاد است، و در برخی گویشها، کمتر.
📌 گویش گراشی، بخصوص لهجهی محلهی ناساگ، یکی از این گویشهاست که نزدیکیاش به زبان پهلوی ساسانی را حفظ کرده است. یکی از نشانههای این دستنخوردگی و قدمت، استفاده از صدای «ذال» به جای «دال» است.
🔍 این نکتهای است که مصطفی سعادت، استاد رشته ژنتیک دانشگاه شیراز، و کتایون نمیرانیان، استادیار زبانشناسی دانشگاه شیراز، در مقالهی علمیشان با عنوان «ذال معجمه در گویش محله ناساگ شهر گراش» موشکافی کردهاند. این مقاله سه سال پیش در «فصلنامه ادبیات و زبانهای محلی ایران» (نشریه علمی پژوهشی)، دورۀ جدید، سال ششم، شمارۀ سوم، پاییز 1399، صفحات ۷۳ تا ۸۵ چاپ شده است.
📌 در بخش نتیجهگیری این مقاله میخوانیم: تبدیل حرف «ت» به «ذ» و آنگاه به «د» در طول عمر زبان فارسی، از «فارسی باستان» گرفته تا «فارسی دری» بارها در گویشها و زبانهای مختلف رخ داده است. در این پژوهش نشان داده شد که امروزه ذال معجمه در واژههای فراوانی از گویش محله ناساگ گراش (و همچنین در گویش لِمَزانی) وجود دارد.»
📎 در ۲۸ اردیبهشتماه، روز جهانی موزه و میراث فرهنگی، مروری کوتاه بر این مقاله خواهیم کرد. اصل مقاله را به فرمت پیدیاف میتوانید از سامانه مدیریت نشریات علمی دانشگاه آزاد اسلامی و یا مستقیما از سایت هفتبرکه دریافت کنید.
🔻 گزارش مطالعهی مقاله:
▫️ مقدمه: ذال معجمه چیست؟
▫️ معرفی گراش و منابع گویش ناساگی
▫️ نتیجهگیری: حفظ زبان، حفظ هویت
🔻 #مقاله کامل در هفتبرکه:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/135035
#فرهنگ_مردم
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
👻 #یخدو ۱۲: هیولای کودکی ما: «اشکمپرهکو» هنوز در کمین است
✍️ مریم مالدار
☀️ ساعت دوازده ظهر است و محسن که تازه از خواب بیدار شده و هنوز صورتش را نشسته، نمیداند سفرهای که روی میز پهن است وعدهی صبحانه است یا ناهار. هنوز به شکل رسمی نیمکرههای مغزش فعال نشده اما میداند که چطور راهش را به جای آشپزخانه به سمت اتاقی که به قول خودش بند و بساط پیاس پهن است کج کند و درازکش مشغول گیم شود. این اتاق و پیاس برایش قلمرویی است که میتواند ساعتها در آن بماند و بازی عوض کند، بدون آنکه بداند هوای مرداد امسال و امروز آفتابی است یا ابری. چه برسد به این که بخواهد بیرون برود و این جملهی معروف برای نسل ما را بشنود: « ظهر گرم نرو بیرون. اشکمپرهکو میگیردت.»
😈 بله! جدای از «داداملاکه» که در برکهها ماوایش بود، اشکمپرهکو هم هیولایی بود که ظهر گرم تابستان ماموریتش شروع میشد: او در کوچه پسکوچههای شهر قدم میزد تا هر بچهای را که سر راهش قرار میگیرد، بگیرد و شکمش را پاره کند و دل و رودهاش را بیرون بریزد.
همین هیولاها بودند که به یمن وجودشان، همنسلان بازیگوش و بیقرارِ ما در برکه و استخر غرق نشدند و از گرمازدگی و تلف شدن در گرمای ظهر تابستان نیز در امان ماندند.
👀 قصد داشتم چاشنی طنز داستان اشکمپرهکو را بیشتر کنم [...] که مادر میگوید: «داستان اشکم پرهکو راست بوده ها!» انگار که یک نفر مرا از خواب شیرین و خُنک بچگیهایم به زور بیدار کرده باشد، بیقرار میشود و دوباره چهارستون بدنم ریتم بندری میگیرد!
😵 مادر ادامه میدهد: «بله، اشکمپرهکو زمان مادر و مادربزرگ ما بوده. رسالتش دقیقا همین بوده که برود و در شهرها بگردد تا دل و جگر بچهها را دور از چشمان خانوادهشان از شکمشان بیرون بیاورد و برای درمان درد و شفا برای خانها، بزرگها و ثروتمندان ببرد و در ازای آن پاداش دریافت کند.»
😵💫 مادر وقتی چشمان گشادشده و هراسان من را میبیند، چارهای جز این نمیبیند که ادعایش را با یک داستان واقعی مستند کند. او از زبان مادربزرگش نقل میکند:
▫️ چلهی گرما بود و همه رفته بودند صحرا برای تمیز و وجین کردن خرماهای چیده شده. ناگهان مادربزرگش همانطور که خرکها را جدا میکرده، سرش را بالا میآورد و محوطه را دید میزند و میگوید: عبدالله نیست؟
▫️ بعد هراسان بلند میشود و از باقی بچهها سراغ پسرش را میگیرد. باقی بچهها اعلام بیخبری میکنند و ناگهان همه سراسیمه از دستچین کردن دمبزک و رطبهای زرد و قهوهای دست میکشند تا عبدالله را پیدا کنند. بعد از یک ساعت گشتن و نیافتن، میبینند از پشت نخلها، عبدالله آرامآرام به سمت مادرش قدم برمیدارد. عبدالله سلامت است و نگرانیها کمکم از بین میرود.
▫️مادرش دست عبدالله را میگیرد و میپرسد: کجا بودی این همه وقت؟ عبدالله که تازه بلد شده کلمات را ادا کند و هنوز جای سین و شین را جابجا و گاه حتی اشتباه تلفظ میکرده، با آن لحن بچگانه میگوید: «مردی مرا گرفت و اسم پدرم را پرسید و با شنیدن نام پدرم رهایم کرد.»
▫️دلشوره و نگرانی از قلب مادر آنقدر دور نشده ولی به رو نمیآورد و دوباره میرود کنار بقیه و زیر سایهی نخلهایی که بارشان را چیدهاند، گرم گفتوگو میشود.
▫️اما بعد از چند روز، مردی در خانهی مادربزرگم را میزند و ماجرا را تعریف میکند. میگوید: «من قبول کرده بودم که برای درمان بیماری یکی از خانها، قلب یک بچه را برایشان ببرم. پسر شما را تنها یافتم و او را گرفتم. لبخند شیرینی زد. نام پدرش را پرسیدم. با لحن بچگانه گفت «نکی چیک». منظورش را فهمیدم و چون شما را میشناختم، منصرف شدم. آمدم که ماجرا را تعریف کنم و از شما عذرخواهی کنم و یادآوری کنم بچهها را تنها جایی رها نکنید.»
▫️ این بود ماجرای شیخ عبدالله که به خیر گذشت، اما از آن روز به بعد، نام اشکمپرهکو در زندگی ما واقعی و پررنگتر شد.
👹 داستان مادرم تمام شد اما دهان من همچنان از تعجب و ترس باز مانده بود! اما خب، همین چندی پیش در کتاب «امیر ارسلان» خوانده بودم که یک نوع مرهم از مخلوط مغز سر فولادزره با کوبیدن چند نوع گیاه دارویی به دست میآید. و گاهی هم خبرهایی از قاچاق اعضای انسان بین خبرها توی چشم میزند.
▫️ نمیخواهم شما یا بچههایتان را بترسانم، اما هر وهم و افسانهای ریشه در واقعیتی دور یا نزدیک دارد. شاید اشکمپرهکو دیگر آن ابهت پیشین را ندارد و جای خود را به زامبی و دراکولا داده است اما این هیولای هشداردهنده میتواند با قدرت هنر، یک بار دیگر زنده شود. به قول پیرزن و پیرمردهای قدیمی، «هر چی از قدیم گفتن، راسته». و من هم به حرف آنها باور دارم.
🔻 یادداشت کامل در هفتبرکه:
☑️ 7berkeh.ir/archives/149404
#فرهنگ_مردم
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✍️ مریم مالدار
☀️ ساعت دوازده ظهر است و محسن که تازه از خواب بیدار شده و هنوز صورتش را نشسته، نمیداند سفرهای که روی میز پهن است وعدهی صبحانه است یا ناهار. هنوز به شکل رسمی نیمکرههای مغزش فعال نشده اما میداند که چطور راهش را به جای آشپزخانه به سمت اتاقی که به قول خودش بند و بساط پیاس پهن است کج کند و درازکش مشغول گیم شود. این اتاق و پیاس برایش قلمرویی است که میتواند ساعتها در آن بماند و بازی عوض کند، بدون آنکه بداند هوای مرداد امسال و امروز آفتابی است یا ابری. چه برسد به این که بخواهد بیرون برود و این جملهی معروف برای نسل ما را بشنود: « ظهر گرم نرو بیرون. اشکمپرهکو میگیردت.»
😈 بله! جدای از «داداملاکه» که در برکهها ماوایش بود، اشکمپرهکو هم هیولایی بود که ظهر گرم تابستان ماموریتش شروع میشد: او در کوچه پسکوچههای شهر قدم میزد تا هر بچهای را که سر راهش قرار میگیرد، بگیرد و شکمش را پاره کند و دل و رودهاش را بیرون بریزد.
همین هیولاها بودند که به یمن وجودشان، همنسلان بازیگوش و بیقرارِ ما در برکه و استخر غرق نشدند و از گرمازدگی و تلف شدن در گرمای ظهر تابستان نیز در امان ماندند.
👀 قصد داشتم چاشنی طنز داستان اشکمپرهکو را بیشتر کنم [...] که مادر میگوید: «داستان اشکم پرهکو راست بوده ها!» انگار که یک نفر مرا از خواب شیرین و خُنک بچگیهایم به زور بیدار کرده باشد، بیقرار میشود و دوباره چهارستون بدنم ریتم بندری میگیرد!
😵 مادر ادامه میدهد: «بله، اشکمپرهکو زمان مادر و مادربزرگ ما بوده. رسالتش دقیقا همین بوده که برود و در شهرها بگردد تا دل و جگر بچهها را دور از چشمان خانوادهشان از شکمشان بیرون بیاورد و برای درمان درد و شفا برای خانها، بزرگها و ثروتمندان ببرد و در ازای آن پاداش دریافت کند.»
😵💫 مادر وقتی چشمان گشادشده و هراسان من را میبیند، چارهای جز این نمیبیند که ادعایش را با یک داستان واقعی مستند کند. او از زبان مادربزرگش نقل میکند:
▫️ چلهی گرما بود و همه رفته بودند صحرا برای تمیز و وجین کردن خرماهای چیده شده. ناگهان مادربزرگش همانطور که خرکها را جدا میکرده، سرش را بالا میآورد و محوطه را دید میزند و میگوید: عبدالله نیست؟
▫️ بعد هراسان بلند میشود و از باقی بچهها سراغ پسرش را میگیرد. باقی بچهها اعلام بیخبری میکنند و ناگهان همه سراسیمه از دستچین کردن دمبزک و رطبهای زرد و قهوهای دست میکشند تا عبدالله را پیدا کنند. بعد از یک ساعت گشتن و نیافتن، میبینند از پشت نخلها، عبدالله آرامآرام به سمت مادرش قدم برمیدارد. عبدالله سلامت است و نگرانیها کمکم از بین میرود.
▫️مادرش دست عبدالله را میگیرد و میپرسد: کجا بودی این همه وقت؟ عبدالله که تازه بلد شده کلمات را ادا کند و هنوز جای سین و شین را جابجا و گاه حتی اشتباه تلفظ میکرده، با آن لحن بچگانه میگوید: «مردی مرا گرفت و اسم پدرم را پرسید و با شنیدن نام پدرم رهایم کرد.»
▫️دلشوره و نگرانی از قلب مادر آنقدر دور نشده ولی به رو نمیآورد و دوباره میرود کنار بقیه و زیر سایهی نخلهایی که بارشان را چیدهاند، گرم گفتوگو میشود.
▫️اما بعد از چند روز، مردی در خانهی مادربزرگم را میزند و ماجرا را تعریف میکند. میگوید: «من قبول کرده بودم که برای درمان بیماری یکی از خانها، قلب یک بچه را برایشان ببرم. پسر شما را تنها یافتم و او را گرفتم. لبخند شیرینی زد. نام پدرش را پرسیدم. با لحن بچگانه گفت «نکی چیک». منظورش را فهمیدم و چون شما را میشناختم، منصرف شدم. آمدم که ماجرا را تعریف کنم و از شما عذرخواهی کنم و یادآوری کنم بچهها را تنها جایی رها نکنید.»
▫️ این بود ماجرای شیخ عبدالله که به خیر گذشت، اما از آن روز به بعد، نام اشکمپرهکو در زندگی ما واقعی و پررنگتر شد.
👹 داستان مادرم تمام شد اما دهان من همچنان از تعجب و ترس باز مانده بود! اما خب، همین چندی پیش در کتاب «امیر ارسلان» خوانده بودم که یک نوع مرهم از مخلوط مغز سر فولادزره با کوبیدن چند نوع گیاه دارویی به دست میآید. و گاهی هم خبرهایی از قاچاق اعضای انسان بین خبرها توی چشم میزند.
▫️ نمیخواهم شما یا بچههایتان را بترسانم، اما هر وهم و افسانهای ریشه در واقعیتی دور یا نزدیک دارد. شاید اشکمپرهکو دیگر آن ابهت پیشین را ندارد و جای خود را به زامبی و دراکولا داده است اما این هیولای هشداردهنده میتواند با قدرت هنر، یک بار دیگر زنده شود. به قول پیرزن و پیرمردهای قدیمی، «هر چی از قدیم گفتن، راسته». و من هم به حرف آنها باور دارم.
🔻 یادداشت کامل در هفتبرکه:
☑️ 7berkeh.ir/archives/149404
#فرهنگ_مردم
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
🥚 تخم مرغ در فرهنگ عامه گراش
✍️ مریم مالدار
🐣 روز جهانی تخم مرغ برای توجه دادن مردم به ارزش غذایی آن است، اما این مطلب روی ارزش فرهنگی تخم مرغ تمرکز میکند. به مناسب این روز مهم، مروری میکنیم بر حضور پررنگ این ماده غذایی پرارزش در #فرهنگ_عامه گراش، یعنی در سینی حنا، برای رفع چشم زخم، در شب چله و در شعرهای محلی.
🎊 ای حنابند ای حنابند / حنای خوبُش ببند
🎈 چیزی که در شب حنابندان حیاتی و مهم است، سینی حنای تزیین شده است؛ هرچند خیلیها آمدهاند به طواف سینیهای دیگر و نامحسوس مشغول شمارش وسایلی هستند که در سینیها قرار دارد و تکتک جزییات کار را برانداز میکنند که ملکهی ذهنشان شود.
باقی سینیها با تمام مخلفاتش چند دقیقه بعد تار و مار میشود، گویی که هرگز نبوده است. اما مجمیه حناو مقابل بئی (عروس) میخکوب شده و ناچار باید همهی خوراکیهایش را بین بچهها تقسیم کرد. همهی بچهها جمعاند تا پاستیل، بلبله (آبنبات چوبی)، کاکائو و تخممرغهای پختهشده رنگرنگی و یا کادوپیچ بگیرند. عروسی و عزای بچهها دقیقا همینجا کنار مجمیه حناو است. چرا پاستیل من قرمز نیست؟ چرا تخم فلانی خوشگلتر است؟
🎏 هنوز آنقدر عروسیها لاکچری نشده که به جای تخممرغ آبپزِ رنگشده، کیندر تخمی (کیندر جوی) بگذارند، اما خانم محمدی که کارش تزیین است و عکسها را فرستاده میگوید: «عکسها برای چهار پنج سال پیش است و حالا دیگر کمتر کسی تخممرغ کنار حنا میگذارد.»
انگار که همهچیز در عروسیهای گراش رنگ میبازد، مثل حناو سَرپِلنگه، بادی و… حالا هم تخممرغ واقعی!
👁 تخم مرغ برای چشم زخم!
👀 احتمالا در جریان نوشتن اسامی افراد روی تخم مرغ برای باطلکردن زخم چشم هستید. حالا اینکه تخم مرغ روی اسم چه فرد نگونبختی بشکند قطعا از روی بدشانسی است!
👀 اما شکستن تخممرغ در خیلی جاها همان کار تخته نمک، پاکت نمک، خرزهره و امثالهم را میکند. انگار که صاحبان مراسم تا مهمانان را فیتیلهپیچ نکنند دستبردار نیستند!
🕺 اما شکستن تخممرغ جلوی پای داماد هم رسمی است که در کنار یا به جایِ ذبح گوسفند راه افتاده، آن هم در شب جاراو (شب زفاف) تا عروس و داماد از چشم زخم دور بمانند.
🌗 تخممرغِ شبچله!
▫️ این یک روایت و رسم قدیمی است با روایتهای مختلف از گپتریا. قدیمترها شبچله که ما آن را یلدا مینامیم به جای خوردن انار، چغندر، هندوانه و… موظف بودهاند تخم مرغ بخورند و در صورت امتناع، کرشک (هسته کُنار)!
🥚 بگذارید زیاد معطلتان نکنم. روایت اول این است که دختر خانواده و زن پسر خانواده باید به تعداد فرزندانش تخم مرغ آبپز کند و برای مادر و مادرشوهر خود ببرد. به عنوان مثال، اگر چهار فرزند داشت، باید هشت عدد تخم مرغ آبپز میکرد و چهار تایش را برای مادرش میبرد و چهار تای دیگر را برای مادرشوهرش. حالا همین نخ را بگیرید ببرید سالیان پیش که معمولا تعداد فرزندان بالا بوده است! مادر و مادرشوهر باید این تخم مرغها را به نیت سلامتی فرزند و نوههایش بخورد. اما دستور سروش این بوده که باید به شکل درسته هم بخورد! یعنی بعد از آنکه پوست تخم مرغ گرفته شد، آن را برش ندهد و درسته در دهان بگذارد و با فشار فک و دندان آن را بخورد! اما اگر مادر و یا مادر شوهری از خوردن تخم مرغ امتناع کرد، باید هسته کنار بخورد! هر چند این پارادوکس طبع گرم و سرد تخم مرغ و هسته کنار هم بسیار جالب است.
📌 روایت دوم تا چهارمی هم هست.
❓ حالا بین این همه خوراکی و نعمت خدا، چرا هستهی کنار؟ جوابش را افراد خیلی خیلی قدیمی میدانند که یا در خاک خفتهاند و یا آلزایمر وبالِ حافظهشان شده است و من در تکمیل دقیق گزارش عاجز ماندهام! اما اگر بین افراد خانواده کسی را داشتید، درست و خطا بودن روایتهای بالا را به ما هم بگویید.
🎼 تخم مرغ در بالاخانه!
🔻 حالا که تا اینجای یادداشت بودهاید، حسن ختام روز جهانی تخممرغ را گراشیزه کنم با این شعر:
مرغِ تخم اشنزن تک بالاخونه
اگه یار ما شوه بده و خونه
دو تا مرغ سفید تکه تکه
دو تا تخم اشنزن تک طاخ برکه
دو تا مرغ سفید دونه ناری
دو تا تخم اشنزن کف نیالی
و کربون جمه بُتّه و بتهات
مرغِ تخم اوشنزن بر وخت اونتت
🙏 اگر فکر میکنید این شعر طولانیتر است ادامهی آن را در کامنت برای ما بنویسید.
🔻 گزارش کامل در هفتبرکه:
☑️ 7berkeh.ir/archives/151905
#فرهنگ_مردم
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
✍️ مریم مالدار
🐣 روز جهانی تخم مرغ برای توجه دادن مردم به ارزش غذایی آن است، اما این مطلب روی ارزش فرهنگی تخم مرغ تمرکز میکند. به مناسب این روز مهم، مروری میکنیم بر حضور پررنگ این ماده غذایی پرارزش در #فرهنگ_عامه گراش، یعنی در سینی حنا، برای رفع چشم زخم، در شب چله و در شعرهای محلی.
🎊 ای حنابند ای حنابند / حنای خوبُش ببند
🎈 چیزی که در شب حنابندان حیاتی و مهم است، سینی حنای تزیین شده است؛ هرچند خیلیها آمدهاند به طواف سینیهای دیگر و نامحسوس مشغول شمارش وسایلی هستند که در سینیها قرار دارد و تکتک جزییات کار را برانداز میکنند که ملکهی ذهنشان شود.
باقی سینیها با تمام مخلفاتش چند دقیقه بعد تار و مار میشود، گویی که هرگز نبوده است. اما مجمیه حناو مقابل بئی (عروس) میخکوب شده و ناچار باید همهی خوراکیهایش را بین بچهها تقسیم کرد. همهی بچهها جمعاند تا پاستیل، بلبله (آبنبات چوبی)، کاکائو و تخممرغهای پختهشده رنگرنگی و یا کادوپیچ بگیرند. عروسی و عزای بچهها دقیقا همینجا کنار مجمیه حناو است. چرا پاستیل من قرمز نیست؟ چرا تخم فلانی خوشگلتر است؟
🎏 هنوز آنقدر عروسیها لاکچری نشده که به جای تخممرغ آبپزِ رنگشده، کیندر تخمی (کیندر جوی) بگذارند، اما خانم محمدی که کارش تزیین است و عکسها را فرستاده میگوید: «عکسها برای چهار پنج سال پیش است و حالا دیگر کمتر کسی تخممرغ کنار حنا میگذارد.»
انگار که همهچیز در عروسیهای گراش رنگ میبازد، مثل حناو سَرپِلنگه، بادی و… حالا هم تخممرغ واقعی!
👁 تخم مرغ برای چشم زخم!
👀 احتمالا در جریان نوشتن اسامی افراد روی تخم مرغ برای باطلکردن زخم چشم هستید. حالا اینکه تخم مرغ روی اسم چه فرد نگونبختی بشکند قطعا از روی بدشانسی است!
👀 اما شکستن تخممرغ در خیلی جاها همان کار تخته نمک، پاکت نمک، خرزهره و امثالهم را میکند. انگار که صاحبان مراسم تا مهمانان را فیتیلهپیچ نکنند دستبردار نیستند!
🕺 اما شکستن تخممرغ جلوی پای داماد هم رسمی است که در کنار یا به جایِ ذبح گوسفند راه افتاده، آن هم در شب جاراو (شب زفاف) تا عروس و داماد از چشم زخم دور بمانند.
🌗 تخممرغِ شبچله!
▫️ این یک روایت و رسم قدیمی است با روایتهای مختلف از گپتریا. قدیمترها شبچله که ما آن را یلدا مینامیم به جای خوردن انار، چغندر، هندوانه و… موظف بودهاند تخم مرغ بخورند و در صورت امتناع، کرشک (هسته کُنار)!
🥚 بگذارید زیاد معطلتان نکنم. روایت اول این است که دختر خانواده و زن پسر خانواده باید به تعداد فرزندانش تخم مرغ آبپز کند و برای مادر و مادرشوهر خود ببرد. به عنوان مثال، اگر چهار فرزند داشت، باید هشت عدد تخم مرغ آبپز میکرد و چهار تایش را برای مادرش میبرد و چهار تای دیگر را برای مادرشوهرش. حالا همین نخ را بگیرید ببرید سالیان پیش که معمولا تعداد فرزندان بالا بوده است! مادر و مادرشوهر باید این تخم مرغها را به نیت سلامتی فرزند و نوههایش بخورد. اما دستور سروش این بوده که باید به شکل درسته هم بخورد! یعنی بعد از آنکه پوست تخم مرغ گرفته شد، آن را برش ندهد و درسته در دهان بگذارد و با فشار فک و دندان آن را بخورد! اما اگر مادر و یا مادر شوهری از خوردن تخم مرغ امتناع کرد، باید هسته کنار بخورد! هر چند این پارادوکس طبع گرم و سرد تخم مرغ و هسته کنار هم بسیار جالب است.
📌 روایت دوم تا چهارمی هم هست.
❓ حالا بین این همه خوراکی و نعمت خدا، چرا هستهی کنار؟ جوابش را افراد خیلی خیلی قدیمی میدانند که یا در خاک خفتهاند و یا آلزایمر وبالِ حافظهشان شده است و من در تکمیل دقیق گزارش عاجز ماندهام! اما اگر بین افراد خانواده کسی را داشتید، درست و خطا بودن روایتهای بالا را به ما هم بگویید.
🎼 تخم مرغ در بالاخانه!
🔻 حالا که تا اینجای یادداشت بودهاید، حسن ختام روز جهانی تخممرغ را گراشیزه کنم با این شعر:
مرغِ تخم اشنزن تک بالاخونه
اگه یار ما شوه بده و خونه
دو تا مرغ سفید تکه تکه
دو تا تخم اشنزن تک طاخ برکه
دو تا مرغ سفید دونه ناری
دو تا تخم اشنزن کف نیالی
و کربون جمه بُتّه و بتهات
مرغِ تخم اوشنزن بر وخت اونتت
🙏 اگر فکر میکنید این شعر طولانیتر است ادامهی آن را در کامنت برای ما بنویسید.
🔻 گزارش کامل در هفتبرکه:
☑️ 7berkeh.ir/archives/151905
#فرهنگ_مردم
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
Telegram
Gerishna Box! گریشنا باکس