هفت‌برکه گراش -گریشنا
2.69K subscribers
15.9K photos
1.35K videos
167 files
18.8K links
🔻هفت‌برکه : خبر و فرهنگ در گراش
‌‌‌
محصولی از موسسه فرهنگی هنری هفت برکه گراش

🔖 سایت: 7Berkeh.ir
🔖 نظرات شما: T.me/Gerash7
🔖 سردبیر: @MasoudGhafoori
🔖 سفارش آگهی: @Gerash
🔖 ارسال عکس: @Gerishna
Download Telegram
🔴 استاد محمدرضا درویشی نام‌آور در ایران، ناشناخته در گراش

🎼 امروز ۲۵ مهرماه زادروز یکی از شناخته‌شده‌ترین آهنگسازان ایران و مهمترین پژوهشگر موسیقی نواحی ایران است. استادی که گراشی‌ها کمتر او را می‌شناسند.

▫️به گزارش هفت‌برکه استاد محمدرضا درویشی متولد ۲۵ مهر ۱۳۳۴ از مادری شیرازی و پدری گراشی در شیراز است. پدر او عبدالله معروف به مشت عبدالله از خانواده ملادرویش‌های گراش است و به شغل فروش مصالح ساختمانی و چوب و لوله مشغول بود. مشتی عبدالله متولد ۱۲۸۶ بود و سال ۱۳۶۳ در گراش فوت کرد.

▫️محمدرضا ۴ برادر و ۱۰ خواهر دارد که در شهرهای مختلف سکونت دارند. ناصر درویشی برادر او در مورد خانواده خود می‌گوید: «ما ۵ برادر و ۱۰ خواهر هستیم. من و برادرم محمود ساکن دبی هستیم. غلامرضا در گراش و احمد در قشم ساکن است محمدرضا را هم که همه می‌شناسند در حال حاضر ساکن تهران است. ۱۰ خواهرم نیز در شهرهای مختلف گراش، لار، جهرم، شیراز و .. سکونت دارند و یک نفر از آن‌ها فوت کرده است.»

▫️محمدرضا درویشی سال‌ها برای تحقیق در مورد موسیقی نواحی و محلی نقاط مختلف ایران را زیر پا گذاشت. او در طی این سال‌ها تنها دو سفر خانوادگی به گراش داشته و در برنامه‌های هنری گراش حضور نداشته است. در ده سال اخیر چندین بار از این استاد موسیقی برای حضور در گراش دعوت شده است که به دلایل مختلف این برنامه‌ها به سرانجام نرسید.

▫️محمدرضا درویشی هر چند آهنگسازی شناخته شده است اما بیش از هر چیزی پژوهش‌های او در معرفی موسیقی نواحی ایران موثر بود است. دایره‌المعارف سازهای ایرانی مهمترین کتاب پژوهشی در موسیقی ایرانی است.

▫️او در سن ۱۸ سالگی و پس از پذیرش در کنکور سال ۱۳۵۳ وارد دانشگاه تهران شد و از همان سال اول، شروع به آهنگسازی کرد. درویشی در دانشگاه، شاگرد استادانی چون: داریوش صفوت، مهدی برکشلی، احمد پژمان، مصطفی کمال پورتراب، پرویز منصوری، پری برکشلی، لوست مارتیروسان و شاهین فرهت بود و نهایتاً در سال ۱۳۵۷ مدرک کارشناسی‌اش را دریافت کرد و بعد از آن به جای تحصیل دانشگاهی به پژوهش میدانی مشغول شد.

▫️درویشی بیش از ۲۰ موسیقی فیلم تولید کرده است و در سال ۱۳۸۴ برای فیلم شهرآشوب برنده سیمرغ بلورین موسیقی فیلم شد.

▫️آلبوم شوق‌نامه شامل بازخوانی ۲۲ تصنیف‌ منسوب به عبدالقادر مراغی، نظریه‌پرداز و آهنگساز دورهٔ تیموری است که توسط «گروه عبدالقادر مراغی» به سرپرستی محمدرضا درویشی و خوانندگی همایون شجریان ضبط و در قالب ۳ سی‌دی، در سال ۱۳۹۰ با حضور استاد محمدرضا شجریان رونمایی شد.

▫️پژوهش‌های موسیقایی محمدرضا درویشی در قالب کتاب و نوار منتشر شده است و بسیاری از آثار او در انتظار انتشار است. در ویکی‌پدیا با برخی از این آثار و همکاری او با کسانی مانند پرویز مشکاتیان، حسین علیزداه، بهرام بیضایی، همایون شجریان و ... آشنا شوید.

#آیین_چراغ

💠 عکس‌ها و معرفی بیشتر در هفت‌برکه
💠 https://bit.ly/35kLsD1

▪️▫️▪️
🔴
7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ Wa.Me/989374909600
🎂 یک آقای تمام‌عیار: معلم، هنرمند و ورزشکار

🕯 سالروز تولد جواد اکبری، معلم کم‌نظیر، فوتبالیست خوش‌اخلاق و خوشنویس ممتاز، بهترین بهانه برای شروع دوباره‌ی «آیین چراغ» بود. این مراسم صمیمی به مناسبت تولد او، با حضور هنرمندان و دوستانش، پنجشنبه‌شب ۳۱ فروردین ۱۴۰۲ در انجمن خوشنویسان گراش برگزار شد.

💎 آیین چراغ ابتکاری از موسسه فرهنگی هنری هفت‌برکه گراش برای تقدیر از پیشکسوتان و افراد تاثیرگذار در گراش است. همچنین اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در برنامه‌هایی با عنوان «صحبت یار» و «بهارانه» به دیدار هنرمندان پیشکسوت می‌رود. جشن تولد جواد اکبری به میزبانی انجمن خوشنویسان گراش برگزار شد تا تعدادی از فرهنگ‌دوستان گراش به خاطر مردی که برای همه آنان محترم است دور هم جمع شوند و شمع‌های دوازدهمین آیین چراغ روشن شود.

🔻 جواد اکبری از زبان دیگران
💬 مهدی آینه‌افروز، رییس سابق اداره فرهنگ و ارشاد گراش: آقای سجاد فتحی، رییس اداره، که هماهنگی‌ها را برای اجرای این مراسم انجام داد، متاسفانه از حضور در مراسم بازماند. تقدیر از اساتید و بزرگان و روسای انجمن‌ها و هنرمندان کار شایسته‌ای است.
💬 مسعود غفوری از طرف موسسه هفت‌برکه: خوشحالیم که آیین چراغ با بزرگداشت یکی از بزرگ‌ترین هنرمندان، محبوب‌ترین معلم‌ها، و خوش‌اخلاق‌ترین ورزشکارهای گراش شروع دوباره‌ای پیدا کرده است.
💬 احمد نوروزی، فرهنگی پیشکسوت، به مرور تاریخچه‌ی مختصری از هنر خوشنویسی از خلال تجربیات خودش پرداخت.
💬 اسماعیل حسن‌نژاد، از فوتبالیست‌های باتجربه گراش و از دوستان نزدیک اکبری، سختی‌های برگزاری چنین مراسمی را برای فردی متواضع همچون اکبری توضیح داد.
💬 علی بیضایی، عضو شورای شهر: جایگاهی که امروز در آن قرار داریم، مدیون معلم‌هایمان هستیم. آقای اکبری سه سال دبیر ما بوده است و تنها دبیری است به من کتک نزده است!
💬 زهرا خوشابی‌زاده، از خوشنویسان گراش و همکاران اکبری: یکی از اساتید ما همیشه می‌گوید که قدر استاد اکبری را بدانید، چون از جمله کسانی است که نسلشان منقرض شده است.

🔻 یک زندگی پربار چندوجهی
▫️ جواد اکبری، فرزند رضا، متولد ۱ اردیبهشت ۱۳۴۵ در محله برق روز است و در همین محله هم زندگی می‌کند. او سه فرزند دارد، یک دختر و دو پسر؛ و از فرزند دخترش صاحب نوه است.

👨‍🏫 تدریس شیرین درس سخت عربی
▫️ اکبری شش سال پیش، بعد از ۳۰ سال سابقه در آموزش و پرورش، بازنشسته شد. او سابقه‌ی تدریس دروس زبان عربی در دانشگاه پیام نور اوز و دانشکده علوم قرآنی و حوزه را نیز در کارنامه دارد.
▫️ در تمام این سال‌ها، او خاطره‌ی خوشی را از کلاس‌های درس عربی، این درس سخت و نه‌چندان محبوب، در ذهن دانش‌آموزان و دانشجویانش به یادگار گذاشته است.
📌 اکبری ۱۲ ماه سابقه جبهه نیز دارد.

⚽️ یک فوتبالیست مادام‌العمر
▫️ جواد اکبری را به فوتبالیست بودن می‌شناسند، حتی در این سن و سال. او به همراه حاج محمد ملایی، تیم شاهین را در سال ۵۸ تاسیس کرد. اکبری در این تیم هم مدیر بوده، هم مربی و هم بازیکن.

🖋 یک خوشنویس ممتاز خوش‌اخلاق
▫️ جواد اکبری با پشتکار و تداوم، مدارج ترقی را در رشته خوشنویسی طی کرده است و الآن در سطح ممتاز است. او از سال ۱۳۸۶ که انجمن خوشنویسان گراش به صورت رسمی تاسیس شد، ریاست این انجمن را نیز به عهده دارد.

🔻 #گزارش و زندگی‌نامه‌ی کامل جواد اکبری در هفت‌برکه:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/134295

#آیین_چراغ #شخصیت
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
🎂 آیین چراغی برای دکتر محقق: یک پزشک در قامت یک مدیر

💎 ۲۲ سال پیش، شیخ احمد چند نفر را به منزل پدرش فرستاد و درخواست کرد که رییس بیمارستان شود و او پذیرفت. از آن زمان تا حالا که بیمارستان گراش مجهزترین مرکز درمانی جنوب استان فارس است، او دست از خدمت به مردم برنداشت.

🎂 یک روز بعد از سالروز تولدش، دوستان، همکاران و هم‌کلاسی‌های دوران مدرسه‌اش در مطبش در ساختمان سیمرغ دور هم جمع شدند تا سید جواد در یک جمع صمیمی در سیزدهمین آیین چراغی که برای اوست، شمع کیک تولدش را فوت کند.

🔻 چراغ خدمت را خاموشی نیست
💬 محمد خواجه‌پور، مدیر رسانه‌های هفت‌برکه: برنامه آیین چراغ با استناد به شعر «آیین چراغ خاموشی نیست» با این هدف برگزار شد تا بتوانیم از کسانی که خدمتی به این شهر کرده‌اند، تقدیر کنیم؛ با این رویکرد که بگوییم هنوز به یادشان هستیم و این پاسداشت در کنار دوستان، مشوقی باشد برای آن‌ها تا این مسیر را ادامه دهند و همچنان به شهر گراش خدمت کنند.
✔️ دکتر سید جواد محقق یکی از کسانی هستند که در گسترش علوم پزشکی و خدمات درمانی در گراش موثر بودند و می‌شود گفت که عمرشان را در این راه گذاشتند.

📌 پدرم می‌گوید تا می‌توانی به مردم خدمت کن
▫️ سید جواد محقق یکم خرداد ۱۳۴۷ در گراش به دنیا آمد. او سال ۱۳۷۵ مدرک دکترای پزشکی عمومی را از دانشگاه علوم پزشکی شیراز گرفت. دکتر محقق فرزند سید جعفر است، کسی که برادرش سید خلیل و فرزندش سید محمد را در جنگ با عراق از دست داده و از چهره‌های مورد اعتماد مردم گراش و منطقه است.

💬 سید جواد محقق:
▫️ پدرم همیشه می‌گوید تا می‌توانی به مردم خدمت کن. گراشی‌ها پدرم را می‌شناسند. خود او هم شخصیتی حامی دارد و به همه کمک می‌کند. من هم روی همین وصیت تاکیدم را گذاشتم روی خدمت به مردم. لذت می‌برم از خدمت به مردم و هدفم بسط و گسترش خدمات بهداشتی و درمانی در منطقه خودمان است.

▫️ به محض این که طرح دوساله‌ی پزشکی را در شبکه بهداشت لارستان (بیمارستان خنج و بیمارستان و مرکز بهداشت اوز) به اتمام رساندم، مرحوم شیخ احمد چند نفر را فرستاد منزل پدرم و درخواست کرد که رییس بیمارستان بشوم. بلافاصله پذیرفتم.

▫️ شوق خدمت به زادگاهم مانع از پرداختن به کار انتقاعی شد و به مدت هفت سال رییس بیمارستان ماندم و در این مدت با حمایت‌های مرحوم شیخ احمد، هیات امنا و به‌ویژه نماینده ایشان، آقای حاج قنبر سلطانی، نسبت به توسعه بیمارستان اهتمام ویژه داشتم به طوری که به یکی از بهترین و مجهزترین بیمارستان‌های استان فارس تبدیل شد و مرکز ارجاع بیمارن منطقه جنوب فارس و بخش‌های از استان های هرمزگان و بوشهر است.

همکاری دکتر محقق با خیرین تنها محدود به حوزه درمان و بهداشت نیست. او در موسسه خیریه امام علی(ع) که خدمات گسترده‌ای دارد، موسسه خیریه مسکن‌ساز گلستان (خال زینل) و موسسه خیریه بیمارستان امیرالمومنین(ع)، عضو هیات مدیره است و مشغول به فعالیت عام‌المنغعه و اجتماعی است.

📌 سید جواد در سخن دوستان
🔻 در بخش دیگر برنامه آیین چراغ، دوستان و همکاران دکتر محقق که در این برنامه حاضر بودند، از او گفتند و شنیدند.
💬 مهندس هادی‌پور، مدیر بیمارستان گراش: اغراق نیست اگر بگویم تمام تجهیزاتی که الان در بیمارستان گراش است و مردم دارند از آن استفاده می‌کنند، همه با پیگیری دکتر محقق فراهم شده است.
💬 دکتر سمیعی، رییس بیمارستان: من دکتر را از ده دوازده سال پیش می‌شناختم. از همان موقع تا الان، همیشه تلاش‌های دکتر برای پیشرفت بیمارستان گراش بوده.
💬 دکتر منوچهر حیدری: چند سفر مدیریتی داخلی و خارجی هم با هم داشتیم. مختصر و مفید بگویم که وقتی در سفر بود هم با ما نبود چون در طول سفر هم تمام‌وقت مشغول صحبت با خیرین و انجام کارهای مدیریتی بود!
💬 پسرش، سید امیر: من هر چه به یاد دارم بابا همیشه در رفت‌وآمد و سفر بودند و در شیراز و تهران مسائل مربوط به بیمارستان را پیگیری می‌کردند. این تلاش او برای من مقدس بود، علی‌رغم این که ما خیلی از فرصت‌های با هم بودن را از دست می‌دادیم، ولی همیشه به او افتخار می‌کنم.
💬 با دو خاطره از مهدی آینه‌افروز و احمد حقیقی در مورد وظیفه‌شناسی و دور زدن تحریم‌ها!

🔻 #گزارش کامل در هفت‌برکه:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/135248

#آیین_چراغ #شخصیت
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
🕯 رحمت مهیایی: مرد پشت همه صحنه‌ها

✔️ جعبه‌سیاه سیاست گراش، مرد پشت‌ صحنه‌ها، حاضر در همه‌ی عرصه‌ها و غایب از نظرها. اینها کلیدواژه‌هایی بودند که برای توصیف رحمت مهیایی، یکی از فعالان سیاسی، اجتماعی و ورزشی گراش به کار می‌رود.
📌 اگر مهم‌ترین فعالیت‌های او را ردیف کنیم، گستره‌ی فعالیت‌های او معلوم می‌شود: دبیر بازنشسته زبان انگلیسی، داور فوتبال و رییس اسبق اداره تربیت بدنی، عضو شورای حل اختلاف، عضو ستاد نماز جمعه، مدیر عامل موسسه خیریه امام علی(ع) و صندوق قرض‌الحسنه خاتم‌الانبیا(ص)، عضو مستعفی شورای اسلامی شهر در دوره چهارم، عضو ستاد حسنی و حسین‌زاده برای انتخابات مجلس، عضو کمیته‌ی ارتقای شهرستان گراش، عضو هیات امنای چندین و چند جای مختلف.

🕯 چراغ‌های شانزدهمین #آیین_چراغ به مناسبت تولد این مرد خستگی‌ناپذیر روشن شد. رحمت مهیایی متولد سوم مهرماه است، و این بهانه‌ای بود که در شب ۲۴ مهرماه ۱۴۰۲، موسسه هفت‌برکه میزبان او و خانواده و دوستان و همکارانش باشد تا یادآوری کند چراغ فروزنده‌ی فعالیت‌ها و خدمات او را خاموشی نیست و نخواهد بود.

▫️ محمد چترآذر: روحیه‌ی تعامل و خدمت دارد
▫️ قاسم فرسوده: مرد پشت صحنه است. او فعالیت‌های مهیایی را به به دو دسته تقسیم می‌کند: قبل از این که گراش شهرستان شود و بعد از راه‌اندازی گروه ارتقا. این نشان می‌دهد که فعالیت مهیایی در گروه ارتقا چقدر چشمگیر بوده است.
▫️ محمد کریمیان: الگوی ما بود
▫️ حاج حسن حسینی: همه‌جا پای کار است
▫️ محمد نام‌آور: خصیصه‌ای که همه به آن معترفند این است که ۴۰ سال خدمت بی‌منت کرده است. این یک ارزش و یک توفیق الهی است.
▫️ پابرجا، کارمند صندوق قرض‌الحسنه خاتم‌الانبیا(ص): او وقت‌شناس و رک‌گو و همیشه متواضع و کوچکتری و بزرگتری ندارد.
▫️ عبدالرضا افشار: رک‌گویی‌اش اینطور است که هر جایی حرفش را می‌زند. آخرینش جلوی وزیر کشور بود چند روز پیش.
▫️ فرهاد، پسر رحمت مهیایی: کمتر کسی در شهر در این همه زمینه فعال بوده است، از ورزش تا قضاوت و مسائل سیاسی و نماز جمعه. یک فرد باید خیلی مورد تایید طیف‌های جامعه باشد که در همه‌ی این حوزه‌ها فعال باشد.
▫️ خانم سعادت، همسر رحمت مهیایی: همسری مهربان و خوب و باوفاست. خیلی قانع و زحمت‌کش است و باعث افتخار من است که چنین همسری نصیب من شده است.

📌 مهیایی در مقام معلم
🔻زندگی‌ رحمت مهیایی از زبان خودش:
▫️ من تا سوم راهنمایی در گراش درس خواندم. بعد از این، یک سال در شیراز کلاس خصوصی زبان رفتم. از اول دبیرستان نیز در شیراز در رشته تجربی درس خواندم.
▫️ بعد از فارغ‌التحصیلی، به خدمت سربازی رفتم. در سربازی در جبهه‌ی آبدانان ایلام و منطقه جنوب بوده‌ام.
▫️ بعد به گراش برگشتم و اولین مسئول بومی تربیت بدنی گراش شدم.
▫️ از سال ۱۳۶۴ جذب تربیت معلم شدیم و از سال ۶۶ تدریس را شروع کردم.
▫️ نیروی آموزش و پرورش اوز بودم.
▫️ بهترین دوره زندگی‌ام بعد از زندگی در شیراز، دوران داوری بوده است..

🔻مهیایی در مقام جعبه‌سیاه سیاست گراش
▫️ در فعالیت سیاسی رحمت مهیایی، دو مورد استعفا پررنگ است: زمانی که از شورا استعفا داد، و زمانی که از ستاد نماز جمعه استعفا نداد. از زبان خودش:
▫️ حس کردم افرادی در میان اسپانسرهای من در انتخابات بودند که انتظار داشتند بعد از ورودم به شورا، هوایشان را داشته باشم. تصمیم گرفتم عاقبت خودم را خراب نکنم.
▫️ من از زمان آقا عباس معصومی در ستاد نماز جمعه عضو فرهنگی بوده‌ام. به زعم خودم نیروی مذهبی و معتقدی هستم به برگزاری و استمرار نماز جمعه. کاری به شخص ائمه جمعه ندارم. مجموعه باید سر جایش بماند.
▫️ تمام صورتجلسات کمیته ارتقا و فاکتورها را دارم و به قبل و بعد از شهرستان شدن تقسیم کرده‌ام.
▫️ من معتقدم باید همه سلایق، از همه افراد، چه جوان و په پیشکسوت، دور هم جمع شوند و نقدهای منصفانه بشود. حذف هر عقیده‌ای نشانه‌ی به بن‌بست رسیدن است.

🔻 گزارش کامل در هفت‌برکه:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/139651

#شخصیت
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
🎂 یوسف منوچهری: مرد بی‌ادعای پشت دوربین
#آیین_چراغ ۱۷

🕯 اول آبان‌ماه ۱۴۰۲ در روزی که یوسف منوچهری ۶۱ ساله شد، خانواده و تعدادی از دوستان‌اش در هفدهمین آیین چراغ گرد هم آمدند تا از مرد قدرنادیده‌ای تقدیر کنند که همیشه کار خودش را بی‌مزد و منت و تقدیر انجام داده است.

🔻از زبان آشنایان 
💬 حاج غلامرضا یحیی‌پور: «حاج یوسف یک چهره زحمتکش و بدون ادعاست که برای مردم شناخته شده است. من از بدو تشکیل بسیج و قبل از تشکیل سپاه، خودشان و برادرشان حاج احمد را می‌شناختم.»

💬 محمدرضا وفایی‌فرد که خود یکی از خبرنگاران باسابقه گراش است می‌گوید: «یوسف از قدیم همیشه دوربین‌به‌دست بود.»

▫️ منوچهری مردِ همیشه‌حاضر در نمازجمعه‌هاست. او از دوره امامت جمعه‌ی حسینی به طور منظم از نماز جمعه فیلم دارد.

💬حسین مهروری، رییس ستاد نماز جمعه گراش، می‌گوید: «دو صفت خیلی عالی در ایشان دیده‌ام، یک صفت ایشان نظم در برنامه‌ها و دیگر هم عدم چشم‌داشت است و این که انتظاری از کسی ندارد.»

💬 محمدعلی شامحمدی، مدیر عامل موسسه هفت‌برکه : «من آقای منوچهری را از ۲۲ سال قبل دورادور می‌شناختم. روحیه‌ای که دارد این است که عصبانی نمی‌شود.»

🔻احمد و یوسف

▫️ حاج احمد منوچهری، برادر، همکار و نزدیک‌ترین دوست یوسف است. آن‌ها از چهل سال پیش در کارگاه کابینت‌سازی همکار هستند.

💬 این روزها که تقریبا حوصله‌ی کار را ندارد و من می‌گویم مشکلی نیست، هرجا می‌خواهی برو.

همسر یوسف می‌گوید: «هر چه از محبت این دو تا کاکا و براسه‌ گفته‌ام کم گفته‌ام. چه برای خانواده، چه برای مردم شهر. هر وقت هم موردی بوده، یوسف گفته که اول از حاج احمد اجازه بگیر. حتی برای ازدواج دخترها.»

💬 همسر یوسف می‌گوید: «صحرا هم هر روز باید برویم.» و یوسف تاکید می‌کند: «اگر نروم مریض می‌شوم.»

🔻خبرنگار بی‌سواد به درد شما نمی‌خورد

📌 با وجود بیش از ۲۰ سال سابقه، یوسف منوچهری هنوز خودش را بی‌سواد می‌داند: «هیچ آموزشی ندیده‌ام. یک سری فرماندار گراش کلاس گذاشتند و حتی در دوران خواست‌خدایی به من نامه دادند برای شیراز که خبرنگار شوم. من گفتم خبرنگار بی‌سواد به چه درد شما می‌خورد؟ کار من راسته برو راسته بیا است.»

📷 از زمان جنگ عکس می‌گرفتم تقریبا ۳ تا ۴ هزار عکس بیشتر داشتم که خیلی از عکس‌ها را بردند و پس نیاوردند. از سال ۱۳۸۵ تعدادی از عکس‌ها را روی CD زدم که بماند و شروع به جمع‌آوری آرشیوها کردم.

💿 عکس خیلی ندارم، ولی فیلم خیلی دارم. هر سالی ۵۰۰ سی‌دی ذخیره می‌کنم و ۳ برابر آن را به مردم می‌دهم.

▫️این‌ها همه از هزینه شخصی است و یک جور کار خیر برای خودم و پدرم حساب می‌کنم.

🔻آن تانک معروف

🔗 از زمان بسیج با محمدرضا خواجه‌زاده، حسن افشار و عوض پورشمسی رفاقت داشتم. قبلا اصغر حسنی را هم داشتیم که از وقتی که رفت شورا، هوا برش داشت و دیگر از هم دور شدیم. از جمع ما محمد خوشبخت و بهادری شهید شدند.

▫️چون محمد خوشبخت و قاسم بهادر در تانک شهید شدند، به یاد آن‌ها تانک را ساختم.

🌦سال ۶۴ یا ۶۵ بود. یک مانور در کنار گلزار بود و به آنجا رفتیم. لودر آمده بود آنجا و گِل‌ها و خاکریزها را صاف کرده بود و رفتیم روی آن و تانکمان بکسواد کرد و در گل گیر کرد. مردم آمدند و تانک را هل دادند تا نجات پیدا کردیم.

🔻دلگیرهای حاج یوسف

▫️کسانی که در مراسم حرف می‌زنند، گاهی حرف و عمل‌شان دو تا است و این دروغ‌ها به قلبم فشار می‌آورد.

⚙️ ما ۴۵ سال است کار صنعتی می‌کنیم و چهار کارگاه داریم. ولی در شهرک صنعتی ما را جریمه کردند چون سوله‌مان به اتمام نرسیده است.

▫️من برای رضای خدا و شهدا کار می‌کنم. وقتی برای مردم کار می‌کنم تشکر می‌کنند، ولی بعضی مسئولین قدردانی ندارند.

این سال‌ها مسئولین دور کسانی را می‌گیرند که چهار قران برای ادارات داده‌اند. ما این همه زحمت کشیده‌ایم ولی کسی کار ما را نمی‌بیند.

🔻 گزارش کامل در هفت‌برکه:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/139824

#آدمها
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
🎂 محمودرضا رادمرد در #آیین_چراغ ۷۱سالگی‌اش روایت می‌کند:
🧩 تشکیل هیات‌امناها پایه‌ی بخش شدن گراش بود

🎂 اول دی‌ ۱۳۳۱ روز تولد محمودرضا رادمرد، یکی از کارگزاران سیاسی و اجتماعی گراش در طول چند دهه است. به همین مناسبت، هجدهمین آیین چراغ در روز ۲۸ دی‌ماه ۱۴۰۲ در موسسه هفت‌برکه به افتخار او روشن شد.

✔️ محمودرضا رادمرد را خیلی‌ها به عنوان مدیر دفتر اسناد رسمی می‌شناسند. اما نام او در مقاطع مختلف تاریخ گراش برجسته می‌شود، از جمله در زمان استقرار اداراتی همچون ثبت احوال و دانشسرای تربیت معلم، ارتقای گراش به بخش، انتخابات مجلس چهارم و.... او پیش از سردفتری، مدتی در آموزش و پرورش استخدام شد و نمایندگی آموزش و پرورش گراش را قبل از مستقل شدنش از لار به عهده داشت.

▫️ این روزها او از کار سردفتری بازنشسته شده و پسرش روح‌الله را به عنوان جانشینش معرفی کرده است، اما هنوز هم به دفتر سر می‌زند و مشاوره رایگان ارائه می‌دهد.

💬 او که به خاطر مشکل حنجره، صحبت کردن برایش سخت است، می‌گوید: «همیشه دوست داشتم بعد از بازنشستگی، فعال‌تر باشم و به گراش خدمت کنم. اما مشکل حنجره‌ام کار را سخت کرده است. منتظرم بهتر شود، چون بر خلاف ظاهرم، من ذاتم این است که خیلی اهل تحرکم. نمی‌توانم بیکار بنشینم. تا آدم زنده است باید مثمر ثمر باشد.»

💬 قاسم ایزدیان: وزارت کشور از دستشان گرفتار بود!
💬 جعفر رادمرد، همکار سابق دفترخانه: یک ماه یک ماه گراش نبود

🎯 محمودرضا رادمرد چندین بار از نقش پررنگ علی‌اصغر حسنی در پیگیری برای بخش شدن گراش حرف می‌زند، و در ادامه می‌گوید: «اگر علوی نبود، کار ما به نتیجه نمی‌رسید. بعضی‌ها می‌گویند ایشان هیچ کمکی نکرد. ولی این حرف اشتباه است. ایشان در کمیسیون اصل نود مجلس بود. از طریق پلی که ایشان با آقای موحدی ساوجی زد، استارت کار زده شد.»

🧩 او بخش شدن گراش را نتیجه‌ی یک نهضت می‌داند: «قبل از بخش شدن یک نهضت راه افتاد که ما اسمش را گذاشته بودیم نهضت هیات امناییان. از دانشگاه تا ثبت احوال و هلال احمر و بهزیستی و سازمان تبلیغات و... این هیات امناها شکل گرفت. حضورم در هیات امنای دانشگاه و بیمارستان هنوز هم استمرار دارد. نقش این هیات امناها این بود که تعهد رسمی و محضری می‌دادیم که از لحاظ مالی ادارات جدید را تامین کنیم. بعضی‌ها می‌گویند نباید اینقدر پول می‌دادید. ولی اگر نمی‌دادیم، این زیرساخت‌ها آماده نمی‌شد برای بخش شدن. همه هیات امناها دست به کار شدند تا یکی یکی زیرساخت‌ها آماده شود.»

💬 بخش‌های دیگری از صحبت‌های رادمرد:
▫️ از قبل از انقلاب سعی می‌کردیم که آ.پ. مستقل شود. ولی با استخاره مرا نماینده کردند.
▫️ من کارآموزی قضایی شرکت کردم و قبول شدم. ولی نرفتم. ترجیح دادم سردفتر بشوم.

🗳 در دوره انتخابات مجلس چهارم، از گراش کسی مناسب نبود. چون آقای موسوی‌زادگان عضو هیات امنای بیمارستان بود و خیلی از کارها را از طریق معاون وزیر پیش می‌برد. او را با توجه به این که کارایی‌اش را دیده بودیم، معرفی کردیم. مردم گراش هم بالاخره وقتی کسی کاندیدای گراش باشد، حرفی ندارند. ولی متاسفانه تبلیغات سو زیاد داشتیم. می‌گفتند نماینده واز اصفهان وارد کرده‌ایم. اگر این تبلیغات نمی‌شد، شاید موفق می‌شدیم.

🗳 ما همیشه می‌گفتیم نماینده نباید انحصاری باشد، باید دوره‌ای باشد. باید به شهرهای اطراف بگوییم این دفعه شما به ما رای بدهید، و دفعه بعد ما به نماینده شما رای می‌دهیم. این روند هم تا حدی شکل گرفته بود، اما ادامه پیدا نکرد.

▪️ با توجه به وضع صدایم که منتظرم بهتر شود، نمی‌توانم بیش از این فعالیت کنم. الآن حنجر‌ه‌ام یاری نمی‌کند.

🔻 #گزارش کامل در هفت‌برکه:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/142198

▫️🎂▫️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
🎂 آقاجواد: جشن تولد ریشه‌ی قرآنی دارد

▫️ نوزدهمین برنامه‌ی «آیین چراغ» برای روحانی نام‌آشنایی برگزار شد که خود را «زاده‌ی همین آب و خاک» می‌داند و صدای روضه‌ها و سخنرانی‌هایش را همه شنیده‌ایم.

▫️ آیت‌الله سید جواد معصومی، فرزند روحانی بزرگ شهر، سیدعباس معصومی، متولد اول اردیبهشت ۱۳۳۷ است.

🎂 بزرگداشت تولد او روز یکشنبه دوم اردیبهشت ۱۴۰۳ در مدرسه‌ی علمیه با حضور جمعی کوچک و خودمانی از دوستان، شاگردان و اهالی نزدیک به او برگزار شد.

🔻 گزارش کامل در هفت‌برکه:
☑️ 7berkeh.ir/archives/145808

#آیین_چراغ

▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ whatsapp.com/channel/0029VaRz2bh35fM0vnYDtv3K
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
هفت‌برکه گراش -گریشنا
🎂 آقاجواد: جشن تولد ریشه‌ی قرآنی دارد ▫️ نوزدهمین برنامه‌ی «آیین چراغ» برای روحانی نام‌آشنایی برگزار شد که خود را «زاده‌ی همین آب و خاک» می‌داند و صدای روضه‌ها و سخنرانی‌هایش را همه شنیده‌ایم. ▫️ آیت‌الله سید جواد معصومی، فرزند روحانی بزرگ شهر، سیدعباس…
🎂 آقاجواد: جشن تولد ریشه‌ی قرآنی دارد

▫️ خاطره‌ها این جمع را به عکس‌های سیاه و سفید آقاجواد و دوستش صادق رحمانی برد. صادق رحمانی، مدیر مسئول موسسه‌ی هفت‌برکه، و از دوستان قدیمی آقاجواد، خاطراتش را از سال‌های دور جوانی و زندگی با او، با بازگشت به سال ۶۱ در شهر قم شروع می‌کند.

💬 صادق رحمانی:
▫️ آقا جواد برای ما هم دوست بود و هم برادر، هم معلم و استاد. در حقیقت برخی از درس‌های طلبگی حوزه را با استادی حضرت آقا ادامه دادیم.
▫️ به دلیل اینکه در طول هفته تحصیل می‌کردیم، او هم در نقش معلم بود و هم آشپزی می‌کرد. از او رموز زندگی یاد می‌گرفتیم.
▫️ ما سه چهار سال مهمان خانه‌ی آقای معصومی در قم بودیم. خانه‌ی آقاسید جواد محل رفت و آمد بزرگان هم بود. مخصوصا وقتی آقاعباس به قم می‌آمدند، این مراودات بیشتر هم می‌شد. مثلا آقای شب‌زنده‌دار جهرمی، آیت‌الله حائری شیرازی، آیت‌الله مشکات و آقای کبیر که هم‌سطح شخصیتی چون مرحوم کافی بود.
▫️ آقاجواد انسان بسیار موفقی بود. خیلی آهسته و پیوسته هم درس می‌خواند، هم عبادت و تهجد می‌کرد، هم روابط اجتماعی داشت، و هم کلاس خط می‌رفت.
▫️ دیگر خصوصیت ایشان خاکی بودن و تواضع‌شان بود.
✔️ در حوزه‌ی تحصیل هم، ایشان بالاترین سطوح حوزوی را گذراند. آقا جواد در هر دو وجه تبلیغاتی و تحصیلات و پژوهش موفق بود و چندین کتاب حوزوی و اخلاقی نوشت. ایشان در سطح فقه، بالاترین تحصیلات را در بین روحانیون گراش دارد و از پدرشان هم تحصیلات بالاتری دارد.»
▫️ آقا جواد معصومی از پیش‌گامان برگزاری کلاس قرآن در گراش برای مردم است.
▫️ او در سال‌های جوانی دستی هم بر آتش عکاسی و فیلمسازی در گراش داشته.

🎂 تولد گرفتن ریشه‌ی قرآنی دارد
📖 آقا سیدجواد برای جشن تولد هم ریشه‌های قرآنی آن را جستجو کرده و شاید از همین جا بتوان به گوشه‌ای از تدبر و تفکر دقیق او در آیات و پیوند دادن آن با امورات زندگی روزمره‌ از دید یک روحانیِ صاحب‌نظر پی برد. او می‌گوید: «اینکه برای تولد جشنی می‌گیرند، چه جشن تولد خانوادگی و چه برای شخصیت‌ها، ریشه‌ی قرآنی دارد. خداوند در قران مسئله‌ی تولد و تبریک گفتن را فرموده و برای تولد دو تن از پیامبرانش تبریک و سلام فرستاده است. یکی برای حضرت یحیی و یکی برای حضرت عیسی.»

▪️ خاندان معصومی از نسل امام هفتم شیعیان
▫️ آقا سید جواد معصومی از ریشه‌های اجدادش و چگونگی سکونت آنها در گراش می‌گوید که نسب آنها به امام هفتم شیعیان می‌رسد.
▫️ اجداد ما طبق شجره‌نامه، وقتی از مدینه بیرون می‌آیند، در منطقه‌ی جنوبی عربستان به نام الاحسا و القطیف که الان هم شیعه‌نشین است، سکونت می‌کنند. بعد از حدود سیصد سال زندگی در آنجا به بحرین نقل مکان می‌کنند. در زمان شاه عباس صفوی اول که مذهب اول ایران تشیع شد، ظاهرا با اجداد ما نامه‌نگاری کرده‌اند که از بحرین به ایران کوچ کنند و آنها به مُهر کوچ می‌کنند. بعد از چند دهه اقامت در آنجا، در یکی از سفرهایشان تشخیص می‌دهند که اینجا زمینه‌ی خوبی برای ترویج تشیع است. از سیصد سال پیش اینجا توطن می‌کنند.»
▫️«من از روز اول این لباس را خیلی دوست داشتم و الان هم همین طور. وقتی که روی منبر می‌روم و با این لباس قال صادق یا قال باقر می‌گویم خودم کیف می‌کنم.»

▪️ مرور زندگی و تحصیل و اساتید
▫️ از سال ۱۳۵۵ یعنی ۴۸ سال قبل وارد حوزه شدم و یکی دو سال مقدمات تحصیل را شروع کردم. سال ۱۳۶۵ انقلاب شد و در این فعالیت‌ها وارد شدیم. به همین خاطر چهار سال حوزه نرفتم و از سال ۶۰ به حوزه برگشتم.
▫️ هفت جلد کتاب نوشته‌ام.
▫️ یک موسسه‌ی فرهنگی که تقریبا تمام است و برای افتتاح به همشهریان هم اطلاع می‌دهیم که یک مرکز چند منظوره تحقیقاتی و تدریس برای طلاب است.
▫️ او حالا دارد کتابی درباره‌ی نقش گراش در فعالیت‌های انقلابی می‌نویسد.

💬 سعه‌ی صدر و شخصیت علمی درخشان
▫️ حجت‌الاسلام فخاری، از شاگردان آقای معصومی، هم در صحبت‌های کوتاهی به نمایندگی از جمع از شخصیت استادش گفت: «سید جواد معصومی خیلی سعه‌ی صدر دارد. در کسوت روحانیت گاهی سوالاتی داریم و از ایشان می‌پرسیم. صداقت و راستی ایشان مهم است و اخلاق اجتماعی عالی دارند و مرجعیت فوق‌العاده در منطقه‌ی جنوب است و ما به آن بی‌توجهی کرده‌ایم. به قولا «رَچِنه بَر و دَر» نباشیم و قدر علما و شخصیت‌های شهر خودمان را بدانیم. این جلسه می‌تواند بازخورد خوبی پیدا کند و برای همین وظیفه‌ی دوستان صاحب رسانه سنگین‌تر است.»

🔻 گزارش کامل در هفت‌برکه:
☑️ 7berkeh.ir/archives/145808

#آیین_چراغ

▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ whatsapp.com/channel/0029VaRz2bh35fM0vnYDtv3K
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
🎂 محمد، سرشاخه‌ی هنرمندان و فنی‌کاران خانواده‌ی بابااحمدی
✍️ راحله بهادر
📸 هادی افشار

🎂 بیستمین «#آیین_چراغ» برای زادروز آکتور پیشکسوت گراش، محمد بابااحمدی، عصر روز پنجشنبه هفدهم خرداد ۱۴۰۳ با حضور تعداد زیادی از اعضای خانواده و دوستانش در موسسه‌ی هفت‌برکه برگزار شد.

▫️محمد بابااحمدی متولد ۱۳۳۳ در لار است. دوران کودکی او در محله‌ی ناساگ سپری شده است. علاقه و تجربیاتش در عرصه‌ی بازیگری و کار فنی به دوران مدرسه و نوجوانی‌اش برمی‌گردد. محمد هم در بازیگری و هم در کارهای فنی، سرشاخه‌ی خانواده بابااحمدی است و بیشتر براداران و پسرانش هم به راه او رفته‌اند و دستی در هنر و دستی بر آچار دارند. آیین چراغ این بار به بهانه‌ی تولد او روشن شد.

🔻 در صحبت دوستان و خانواده:
💬 علی فخری، کارگردان تئاتر و سرپرست گروه هنری صبا: من راهی را برای خودم انتخاب کردم دقیقا از زمانی که بازی‌های او را دیدم. او خیلی در این عرصه زحمت کشید و یک بازیگر، تئاترشناس و هنرمند بزرگ است.

💬 غفور زینلی، دوست گرمابه و گلستان او: قدیم‌ترها برای قرآن‌خوانی به باغ می‌رفتیم. در نقش روحانی ظاهر می‌شد و به طور بداهه نقش بازی می‌کرد. آشنایی ما به جلسات قرآنی در کلات در ماه رمضان بر می‌گردد. قرآن را بسیار عالی می‌خواند و صوت زیبایی داشت. آشپزی او هم حرف ندارد و کباب را عالی درست می‌کند.

💬 جواد حسن‌نژاد، بازیگر: افتخار داشته‌ایم با هم همبازی باشیم. کارهای مذهبی مثل «غریب شام»، «طفل بزرگوار» و «در چشم فرات» با هم همکاری داشته‌ایم.

💬 عبدالرضا افشار، بازیگر: دهه‌ی ۶۰ محمد و دوستانش فوتبال بازی می‌کردند. ما کودک بودیم و می‌گفتند یک گراشی در فیلمی بازی می‌کند که همان فیلم «آن سوی حقه» بود.

💬 علی، برادر محمد: در نمایش «پاسداران» به کارگردانی آقای کمیلی از لار برادرم خوب بازی کرد. آقای کمیلی را از لار می‌آوردیم و نقش محمد را انتخاب کرد و از پس نقش هم بر آمد و در گراش هم زبانزد شد.

💬 فاطمه زاهدی، همسر محمد و دخترعمه‌ی او: محمد خیلی برای بازیگری زحمت کشیده است و افتخار می‌کنم که همسر او هستم. برای خانواده و خواهرانش خیلی زحمت کشیده است و جای پدر آنها است. هیچ وقت در آرامش نبوده است. هنوز روی پای خودش است و کار می‌کند. الان ۴۸ سال است همسر هستیم و خیلی از او راضی هستم.

💬 احمد، برادر محمد: هم در زمینه‌ی هنری و هم کارهای فنی همکار بوده‌ایم. هر چه داریم از او است و استاد ما است. در گروه هنری میثاق بودیم با هم.

💬 ثریا، خواهر ته‌تغاری محمد: پدرمان زود از دنیا رفت و او سرپرست ما شد و همگی سپاسگزار او هستیم.

🔻 محمد بابااحمدی از زبان خودش:
🎭 از همان وقت کارهای هنری کوچک انجام می‌دادیم. در جمع‌های خانوادگی و مدرسه دنگ در می‌آوردیم و بازی هم می‌کردیم.
🔧 اولین تجربیات فنی من کار برای شرکت ایتالیایی هات‌پوینت در عین‌المال بحرین بوده است.
▫️ بعد از این شرکت، پیش یک فلسطینی کار می‌کردم. پیش شیوخ آنجا خیلی احترام داشتم و مرا سید بابااحمدی صدا می‌کردند.
▫️ بعد به خاطر مشکل قند پدرم آنجا را ترک کردم و از اوایل انقلاب برگشتم ایران و کار هنری را شروع کردم.
▫️ شاگردان زیادی داشته‌ام؛ از سیستان و بلوچستان تا داراب و شهرهای اطراف و خود گراش.
🎭 تعداد نمایش‌ها بالای صد تا است و حتی اسم خیلی‌هایشان را یادم نمی‌آید. اوج کار هنری‌ام بود که فعالیتم کم شد. بعد از بازخوانی‌ها بود که ما را کنار زدند و دیگر کسی سراغ‌مان را نگرفت.
▫️ فیلم تئاترهایم در شهرداری است و نمی‌دانم چه بلایی سرشان آمد و کجا رفت.
🎥 اوایل انقلاب هم با حسن شجاعی کارگردان از تهران و دو خواهر که اسم‌شان را به یاد نمی‌آورم در یک فیلم کوتاه همکاری داشتم.
📹 سال ۸۴ هم در فیلم کوتاهی از محمدعلی شامحمدی با نام «آن سوی حقه» همکاری کردم که اولین فیلمی بود که در گراش اکران شد.

⚽️ سال‌ها بازیکن تیم فوتبال ستاره آبی و سرپرست تیم فوتبال اتحاد هم بوده است.
🔧 بابااحمدی تعمیرکار شناخته‌شده‌ی یخچال و جزو اولین‌ها در گراش و دومین برقکار در گراش است. او در حال حاضر در بلوار منفرد مغازه دارد.

▫️ او چهار فرزند پسر به نام‌های حسن، حمید، عماد و مهدی دارد. یکی از آنها پیش خودش کار می‌کند و سه تا در دبی مشغول به کار سرمایشی گرمایشی هستند.

🔻 #گزارش کامل در هفت‌برکه:
☑️ 7berkeh.ir/archives/147401

▪️🎂▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
🎂 جشنی برای فرج پورشمسی و فرزندانش، پرافتخارترین سوارکاران گراش

🏇 ورزش سوارکاری گراش بعد از سال‌ها فعالیت دوران آماتوری را پشت‌سر گذاشته است و حالا به لطف این سابقه و پشتگرمی پیشکسوتان، به ورزشی حرفه‌ای و البته صنعتی بزرگ تبدیل شده است. فرج پورشمسی یکی از کسانی است که هر چه به یاد دارد با اسب بوده است و حالا اتاق خانه‌اش دیگر برای جام‌ها و جایزه‌ها و رُزِت‌های خودش و پسرانش مجتبی و مرتضی جا ندارد.

🎂 #آیین_چراغ بیست و یکم برای «فرج» بزرگِ خانواده‌ی سوارکاران پورشمسی روشن شد.

📌 «برخی از افرادی که تاکنون آیین چراغ برایشان برگزار شده است، از جمله آقای رحمت مهیایی و محمد بابااحمدی و قاسم ایزدیان، سابقه‌ی ورزشی هم داشتند؛ اما مردم گراش معمولا به دلایل دیگری آنها را می‌شناسند. فرج پورشمسی اولین کسی است که فقط به لطف فعالیت‌های ورزشی‌اش در گراش و در بین ورزشکاران شناخته‌شده است. این پیشنهاد برادران افشار، محسن و مجید، بود که وزن ورزشی‌ها در این برنامه بیشتر شود.» این را محمد خواجه‌پور، میزبان برنامه، در ابتدای جلسه گفت.

🎂 روز شنبه دوم تیرماه ۱۴۰۳ موسسه هفت‌برکه گراش میزبان فرج پورشمسی و همسرش خانم فتوحی، با همراهی محسن افشار، رییس اداره ورزش و جوانان و مسئولان هیات سوارکاری گراش بود. این ترکیب مهمانان باعث شد بخشی از برنامه آیین چراغ به مرور فعالیت‌ها و گسترش سوارکاری در گراش نیز اختصاص پیدا کند.

💬 محسن افشار: هیات گراش در کشور شناخته‌شده است
▫️ او چنان در مورد هیات سوارکاری و نقش فرج پورشمسی در آن صحبت می‌کند که حرفی برای کسی نمی‌ماند. او این هیات را یکی از بهترین هیات‌های سوارکاری در سطح کشور می‌داند و از پورشمسی و پسرانش هم به عنوان افتخارات هیات یاد می‌کند که در استان فارس می‌درخشند.
▫️ محسن افشار در مورد جنبه‌های مختلف ورزش سوارکاری و صنعت رو به رشد آن در گراش و همچنین رونق باشگاه‌های گراش هم صحبت می‌کند. اما هزینه‌های بالای این رشته ورزشی را نیز گوشزد می‌کند.

متین: حالا دیگر از شیراز هم بالاتر هستیم
▫️ حسین متین رییس سابق و اسبق هیات سوارکاری و از فعالان باسابقه این رشته ورزشی است. متین گسترش ورزش سوارکاری را از جایی که به یاد دارد تعریف می‌کند.

🏵 شیخی: فرج پشتوانه ماست و پسرهایش باعث افتخار
▫️ حیدر شیخی، رییس هیات سوارکاری گراش، به سادگی ادعا می‌کند که سوارکاری کل استان فارس در همه رشته‌ها روی گراش می‌چرخد: «بارها گفته‌ام که اگر ۶ ماه سوارکارهای گراش شرکت نکنند، یک مسابقه در هیچ رشته‌ای برگزار نمی‌شود!»

🔆 کریمی: آرزویم کار برای شهر است
▫️ عباس کریمی، رییس کمیته کورس، نیز می‌گوید تنها آرزویش این است که کاری برای شهر بکند. او هم برای گسترش و تداوم فعالیت‌ها امید به حمایت دارد.

☀️ آذرمینا: از کودکی با هم بوده‌ایم
▫️ مراد آذرمینا، دوست قدیمی فرج پورشمسی، در سن شصت‌سالگی به عنوان مسن‌ترین سوارکار در صد کیلومتر استقامت هنوز در استان فعال است.

🏇 فتوحی: کم‌کم همه‌ی خانواده را درگیر کرده‌ایم!
▫️ خانم فتوحی، همسر فرج پورشمسی، در نقش یک همسر و مادر حمایتگر و فداکار، چیزی جز خوبی از همسر و فرزندانش نمی‌گوید. او می‌گوید: «خودم اسب سوار نمی‌شوم ولی سی سال قبل یک عکس سوار اسب گرفته‌ام!»
▫️ او این ورزش را به خانواده‌ها توصیه می‌کند و می‌گوید بقیه‌ی خانواده خودش هم در همین مسیر قدم می‌زنند.

🏆 فرج پورشمسی و یک اتاق پر از افتخارات
▫️ فرج پورشمسی، فرزند نصرالله، متولد ۱۳۴۲ در گراش است. او می‌گوید شغلش سال‌هاست که کشاورزی است و دستگاه‌داری و روی ماشین سنگین هم کار می‌کند. سرگرمی‌اش به جز سوارکاری، کوه رفتن گاه‌به‌گاه با دوستان سوارکارش است، «با مراد و اخوی‌شان و محمد ملکی و ...».

🐎 فرج از ۱۳ سالگی اسب داشته و رشته‌های مختلف سوارکاری را با تجربه و خطا آموخته است. اما گوشه‌هایی از تجربیات و مقام‌هایش را تعریف می‌کند.

🌈 نگاهی به گذشته، امید به آینده
▫️ فرج پورشمسی دوباره سختی‌ها را یادآوری می‌کند و از امیدش به آینده می‌گوید: «معروف‌ترین مسابقات در گراش و منطقه، کورس ۲۲ بهمن گراش بود و است. ما سال اول انقلاب توی خیابان شروع کرده‌ایم. ولی هنوز هم راه به یک وجب زمین نمی‌بریم که مال خودمان باشد.»

▫️ فرج از بی‌مهری‌ها و عدم حمایت از ورزش سوارکاری و پسران خودش هم حرف‌های زیادی دارد:
📌 «مرتضی در هر دو سه رشته شرکت می‌کند. ولی مجتبی تخصصی در پرش کار می‌کند.»

🔻 #گزارش کامل در هفت‌برکه:
☑️ 7berkeh.ir/archives/148350

▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
♨️ حسنی به روایت حسنی: از آرزوی پزشکی تا صندلی نمایندگی

🕯 #آیین_چراغ برای بزرگداشت علی‌اصغر حسنی هم با تمام آیین‌های قبل متفاوت بود و هم با تمام گفتگوهای قبلی با خود حسنی.

▫️ هرچند او همچنان زیاد و پرحرارت صحبت می‌کند و نشست ما حدود شش ساعت طول کشید، ولی این بار با مردی مواجه بودیم که روایت منسجمی برای مرحله به مرحله‌ی زندگی پر افت‌وخیزش ساخته و از این که دیگران به دستاوردهایش بها نمی‌دهند دلخور است. می‌گوید: «وقتی آقای شامحمدی زنگ زد و از من برای این جلسه دعوت کرد، اشک در چشمانم حلقه زد. در خانه‌ام در شیراز تنها هم بودم.»

🎉 محمد خواجه‌پور، از مدیران هفت‌برکه، چراغ کوچک تجلیل از حسنی را اینگونه روشن کرد: «حسنی همیشه یکی از نفرات اول لیست ما برای تجلیل در آیین چراغ بود، اما او همیشه در مسئولیت بوده است. این برنامه‌ی کوچکی است و قطعا جا برای برنامه‌های بزرگ‌تر برای تجلیل از افرادی چون آقای حسنی هست. شاید برای نسل جدیدتر، آقای حسنی فقط یک تصویر و یک اسم بزرگ باشد و ارتباط زیادی با او نداشته باشند، اما در ذهن نسل قدیم‌تر، هر اتفاقی در گراش یک جایی با حسنی گره خورده است.»

🪔 بدین ترتیب بیست و دومین آیین چراغ عصر روز یکشنبه ۱۴ مردادماه ۱۴۰۳ در روز تولد علی‌اصغر حسنی در موسسه هفت‌برکه شروع شد و نیمه‌شب با ضیافت حسنی در روستای کنار زیارت پایان یافت.

🔻 حسنی از زبان دوستانش
▫️ او مردی است که حتی بزرگ‌ترین منتقدانش هم یک چیز را کتمان نمی‌کنند: این که او یکی از تاثیرگذارین شخصیت‌های گراش در این چند دهه اخیر بوده است و شوری که برای کار داشته، کم‌نظیر است. اما او که به تازگی بازنشسته شده است، پنهان نمی‌کند که از بی‌توجهی دلگیر است: «دلگیر بودم و عمدا رفتم شیراز که ببینم گراش چه می‌شود.»

▫️ طبق روال آیین چراغ، دوستان و همکاران علی‌اصغر حسنی شروع‌کننده‌ی صحبت در مورد او بودند. گلایه‌ها و انتقادات به کنار، این بار سخن از روحیه‌ی تلاشگر و غیرتمند حسنی و دستاوردهایش برای گراش بود، از بیمارستان و هلال احمر گرفته، تا دانشکده علوم پزشکی و شهرستانی گراش.

💬 حمید حسن‌زاده: دلش برای گراش می‌سوخت
💬 اکبر باقرزاده: حاج اصغر بمب انرژی است
💬 عبدالرضا افشار: اگر چند تا دیگر مثل او بود...

🔻 درباره‌ی خانواده بزرگ حسنی
✔️ خانواده حسنی یکی از خانواده‌‌های بزرگ، قدیمی و باسابقه‌ی گراش است که در بسیاری از فعالیت‌های عام‌المنفعه هم سهیم بوده‌اند. علی‌اصغر فرزند حاج محمدعلی است.
📌 اما علی‌اصغر حسنی به عنوان «داماد شیخ احمد» هم در گراش شناخته‌شده است. حاصل ازدواج او با فاطمه انصاری، دختر حاج شیخ احمد، دو دختر و یک پسر است.

🔻 حسنی به روایت حسنی در هشت فصل:
1️⃣ فصل اول: آرزوی پزشکی
2️⃣ فصل دوم: مسئول بهداشت محیط
3️⃣ فصل سوم: حسینیه و بیمارستان
4️⃣ فصل چهارم: دانشکده علوم پزشکی
5️⃣ فصل پنجم: هلال احمر
6️⃣ فصل ششم: در کسوت نمایندگی مجلس
▫️ از استخاره برای دوره اول، تا رد صلاحیت در دوره بعد
7️⃣ فصل هفتم: از مشاور رییس دانشگاه تا رییس شورای شهر
8️⃣ فصل هشتم: آرزوهای فراشهرستانی

🌊 عطش سیرناشدنی
⚠️ وقتی فکر می‌کنیم به اواخر نشست نزدیک شده‌ایم، از او می‌پرسیم که آیا هنوز هم دغدغه گراش را دارد؟ انرژی‌اش دوباره اوج می‌گیرد و ساعتی دیگر به صحبت ادامه می‌دهد: «مگر کسی گراشی هست که دغدغه گراش را نداشته باشد؟ من زجر می‌کشم که می‌بینم که چه فکرهایی داشتیم و به کجا رسیده‌ایم.

💬 «طرح که بسیار دارم برای گراش. وقتی نمایندگان مجلس هم‌دوره‌ی خودم متوجه شدند که من آمده‌ام شورای، گفتند چرا شان خودت را پایین آورده‌ای. اما من گفتم من می‌خواهم کار کنم، چه در مجلس و چه در شورا و چه در یک اداره کوچک. من برای محدوده هم هنوز پیگیرم.»

🖌 این نهایت توان ما برای خلاصه کردن شش ساعت صحبت‌های علی‌اصغر حسنی بود. باید منتظر بمانیم تا کتاب‌های اسناد و خاطرات او منتشر شود تا با بسیاری از زوایای ناگفته و ناشنیده تاریخ گراش آشنا شویم.

▫️ بعید است که حسنی که همین شش ماه پیش از دانشگاه علوم پزشکی شیراز بازنشسته شده است، در عرصه‌ی اجتماعی و سیاسی هم بازنشسته شود. عطش این مرد برای زندگی چنان است که تا آن را تا ته سر نکشد، آرام نمی‌گیرد.

🔻 #گزارش کامل در هفت‌برکه:
☑️ 7berkeh.ir/archives/150013

▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
🎂 عباس‌خان حسن‌زاده، شهردار در سایه
✍️ راحله بهادر

💼 بیست و سومین #آیین_چراغ در آخرین روزهای تابستانی که هوای پاییزی دارد، به پاسداشت مردی برگزار شد که می‌توان او را شهردار و مدیر در سایه‌ی گراش نامید. روز چهارشنبه ۲۸ شهریورماه، خانه‌ی حاج عباس حسن‌زاده میزبان اعضای موسسه هفت‌برکه و خانواده و اقوام و دوستان او برای بزرگداشت ۸۸سالگی‌اش و تجلیل از خدمات فراوانش به گراش بود.

🎂 حاج عباس حسن‌زاده، یا آنطور که مردم او می‌شناسند، عباس‌خان، معاون و دست راستِ الله‌قلی‌خان مقتدری، اولین شهردار گراش، و مسئول امور مالی و اداری شهرداری در آن زمان بوده است. او برای راه‌اندازی و احداث بیمارستان و دانشکده‌ی علوم پزشکی گراش هم در مجموع ۱۸ سال از جان مایه گذاشته است. در شناسنامه زادروز حاج عباس‌ حسن‌زاده شهریورماه است.

📌 آیین چراغی برای دست راستِ الله‌قلی‌خان
🏠 در انتهای یک کوچه‌ی بن‌بست و در خانه‌ای قدیمی با دالانی بلند و حیاطی که آبپاشی شده است، خانه‌ی آقای حسن‌زاده قرار دارد. خانه‌ای باصفا و دل‌به‌گیر که با جمع شلوغ خانواده و اقوام و دوستان عباس‌خان که برای جشن تولد او در اتاقی باریک و بلند جمع شده‌اند، گرم‌تر هم می‌شود. فرزندان و نوه‌ها و دوستان و اقوام دورتادور اتاق و آقای حسن‌زاده در کنار همسرش خانم سکینه رستم‌پور نشسته است. زنی آرام و کم‌حرف که در فراز و فرود زندگی همراه و پشتیبان همسرش بوده است.

📌 عباس‌خان از زبان خانواده‌اش
▫️ حاج‌ عباس حسن‌زاده می‌گوید: «متولد ۱۳۱۵ هستم اما در شناسنامه ۱۳۱۶ ثبت شده. اواخر ۱۳۱۵ هستم.»
▫️ او هفت فرزند دارد: سه پسر و چهار دختر.

💬 سرافراز شهسواری، داماد خانواده‌ی حسن‌زاده: «ما اگر امروز شهرستان گراش را به عنوان یک شهرستان در حدود پیشرفت و در رقابت با شهرستان‌های اطرافش در نظر بگیریم؛ این چیزی نیست جز ماحصل زحمات افرادی در گذشته از جمله افرادی چون اقای حسن‌زاده...»

💬 مرضیه، فرزند سوم: «در بعد مذهبی، پدر ارتباطش با خدا قوی است. خوش‌اخلاق و خوش‌برخورد است. به مطالعه علاقه‌ی زیادی دارد. سختی‌های محیط کار را به خانه نمی‌آورد و تندی نمی‌کرد. چون برای رفاه مردم کار می‌کرد ما هم راضی بودیم. در کارهایش همیشه خدا را در نظر داشت. به همین دلیل همیشه گمنام بود و به آن صورت در شهر شناخته شده نبود. در قبال کارهایی که برای بقیه انجام می‌داد هم چشم‌داشتی نداشت و چیزی از دیگران قبول نمی‌کرد.»

💬 فرهاد، فرزند پنجم: «از وقتی کودک بودیم درگیر کارهای شهرداری و استانداری بود و یا سفر کاری. بعد از بازنشستگی‌اش بیشتر او را درک کردیم. در همه‌ی کارها برای من و خانواده مرجع است. من از سال ۱۳۶۸ در حسینیه سنگ‌آوی مراسم‌های مذهبی می‌گیرم. هر مراسمی که تمام شود به خانه برمی‌گردم و با پدرم مشورت و همفکری می‌کنم. هر روز صبح سری به مغازه‌ام می‌زند چون خیلی‌ها سراغش را می‌گیرند. در مغازه می‌نشیند و به سوالات مردم جواب می‌دهد.

📌 ۹ داستان از عباس‌خان، مردی که برای گراش از پا ننشست:
▫️ در مراسم آیین چراغ، وقتی نوبت به آقای حاج عباس‌ حسن‌زاده رسید، او خاطراتی را پراکنده از اینجا و آنجا گلچین و برای ما تعریف کرد. حتما خلاصه کردن سال‌هایی که او خستگی‌ناپذیر همپای اولین شهردار گراش دویده تا زادگاهش گراش را جای بهتری برای زندگی کند، آسان نیست.

1️⃣ داستان اول: تاسیس شهرداری گراش با پیشنهاد او
2️⃣ داستان دوم: پرسنل کم شهرداری و بازدهی زیاد
3️⃣ داستان سوم: احداث خیابان اصلی و اعتراض و شکایت مردم
4️⃣ داستان چهارم: اختلاف شهرداری و شورا، از دیرباز تاکنون
5️⃣ داستان پنجم: پاکدستی عباس‌خان به قدمت ۸۰سالگی‌اش
6️⃣ داستان ششم: بازنشستگی اجباری برای بیمارستان گراش
💬 عباس‌خان: «تا سال ۱۳۷۷ در شهرداری بودم و خدمت می‌کردم. شیخ احمد می‌گفت باید بازنشسته بشوی و به بیمارستان بیایی. پرونده‌ام را برداشت و خودش رفت استانداری و با بازنشستگی‌ام موافقت شد. هشت سال مدیر بیمارستان بودم. ده سال هم رفتم دانشگاه.»
7️⃣ داستان هفتم: نویسندگی سه کتاب
📚 «برگی از خاطرات» (۱۳۷۹)؛ «تحفه» (۱۳۹۵) و «عقل سلیم» (در دست انتشار)
8️⃣ داستان هشتم: تشویق‌نامه برای آبادانی گراش
9️⃣ داستان نهم: خان شدن فتحعلی، جد عباس‌خان
📖 ما از نسل دهباشی هستیم و نسل فتحعلی‌خان. از نسل حاج اسدالله هستیم که کارهای خیری مثل آب انبار و مدرسه اینجا درست کرده است.

🔻 #گزارش کامل در هفت‌برکه:
☑️ 7berkeh.ir/archives/151363

▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
🎂 حاج عباس سپهر: من سند زنده انقلاب در گراش هستم

✔️ نام حاج عباس سپهر با نام سپاه و بسیج متناظر است. خودش می‌گوید: «من سند زنده انقلاب در گراشم. هرچند که از قافله شهدا عقب ماندم و توفیق نداشتم، ولی از بدو شروع انقلاب تا الان، خدا این توفیق را به من داده که در خیلی از مسايل که در سطح شهر اتفاق افتاده، گوشه‌ای از کار را به عهده داشته باشم.»

🎂 حاج غلامعباس سپهر متولد مهرماه ۱۳۴۱ است. برای بزرگداشت چند دهه تلاش‌های انقلابی او، بیست و چهارمین #آیین_چراغ، روز پنجشنبه ۱۹ مهرماه ۱۴۰۳ روشن شد.

🔻 سپهر، مرد پای کار انقلاب
🔖 غلامعباس سپهر می‌گوید به سخن مقام رهبری که افراد باید خدمات و کارها را بازگو کنند، اقتدا می‌کند و گوشه‌هایی از فعالیت‌هایش را در پیش و پس از انقلاب برایمان می‌گوید، از جمله پیگیری‌اش برای راه‌اندازی دبیرستان در گراش در زمان دانش‌آموزی‌اش، فعالیت‌های انقلابی‌اش همزمان با انقلاب اسلامی، حضور در چند نوبت در جبهه‌ها، ورود به سپاه و فرماندهی سپاه اوز و گراش، نقش‌آفرینی در دوره‌های مختلف انتخابات، عضویت در چند هیات امنا از جمله هیات امنای مسجد امیرالمومنین و کمیته ارتقای شهرستان گراش، و همچنین فعالیت‌های مذهبی و ورزشی.

دوران تحصیل در گراش
شروع دوران انقلاب
دوره انقلاب و دفاع مقدس
خاطراتی از جبهه‌ها
ورود به سپاه پاسداران
💬 اواخر سال ۶۰ بود که ما وارد سپاه شدیم. آن زمان تشکیلات سپاه قراردادی بود و گفتند هر کسی دیپلم دارد نیاز به دوره آموزشی ندارد.

ماموریت در خنج و باز هم حضور در جبهه‌ها
فرماندهی سپاه اوز
💬 وقتی برگشتیم اینجا مستقیم من را بردند سپاه اوز. طی دو دوره حدود ده سال و سه ماه مشغول خدمتگزاری در اوز بودم و بعد برگشتیم.

فرماندهی سپاه گراش
💬 مرحوم پدرم وصیت کرده بود که گراش نیا. ولی با دستور نظامی، با این که یکی دو بار تمرد کردیم، و با اصرار بچه‌های بسیج، به سپاه گراش آمدم. ۲۳ ماه گراش بودم.
▫️ بعد رفتم سپاه لار و مسئول آموزش نظامی شدم و چهار، پنج سالی مسئول نیروی انسانی بودم و بعد یازده سال مسئول نظارت سپاه بود.
▫️ بعد هم می‌خواستیم بازنشسته شویم که گفتند بازنشستگی قدغن. گفتیم برای چه؟ هم‌دوره‌ای‌های من همه بازنشسته می‌شوند. گفتند شما و آقای عالمی و یکی دو نفر از بچه‌ها از لار باید پنج سال دیگر بمانید. دیگر به دلیل مشکلی که برایم به وجود آمد، و عمل قلبم (که رگ‌های قلبم گرفته بود و رفتم تهران عمل کردم) توان جسمانی نداشتم و ندارم.

💠 فعالیت‌های مذهبی حاج عباس
💬 حاج علی‌اکبر فتحی، رییس شورای هیئات مذهبی، در آیین چراغ حضور دارد. او فعالیت‌های مذهبی حاج عباس را اینطور خلاصه می‌کند: «در شورای هیئات مذهبی، حاج عباس الگوی ماست».

⚽️ فعالیت‌های ورزشی حاج عباس
🏟در مدرسه نشسته بودیم. کلاس سوم دبیرستان بودم. آقای آشفته آمد و گفت عباس تو بیا و محمد قائدی تو بیا و میرزا سعادت تو بیا. ما رفتیم و آقای آشفته و آقای ایزدیان. گفتند این زمینی که دارید می‌بینید استادیوم ورزشی است. مال اوقاف است و ما گرفتیم. ما زمین را گرفتیم و بر اساس این که علاقه به فوتبال داشتم، شروع کردیم برای انجام کارها. کل زمین و کار اداری و ساخت و ساز و فنس دورش و چمن داخل و دکل‌ها و همه چی ما خودمان انجام دادیم.

📌 حاج عباس از زبان خانواده‌اش
▫️ برادر حاج عباس، علی، می‌گوید: «یکی از انتقادهایی که از برادرم دارم این است که وقتی پیشنهادهای سیاسی بهت می‌دهند، چرا قبول نمی‌کنی؟»

▫️ مهدی سپهر، پسر بزرگتر حاج عباس، نیز در معرفی خانواده‌اش می‌گوید: «حاج عباس دو دختر و دو پسر دارد. من پسر بزرگترم. موسی اصفهان است. ریحانه خانم پرستار است و یک خواهر بزرگتر هم دارم.»
▫️ مهدی در مورد پدرش می‌گوید: «بابا هر جا می‌رود پشتکار و آبادانی به همراه دارد. خصوصیات دیگری که بابا دارند این است هیچ موقع سو استفاده از پست و مقامش نکرد.

▫️ ریحانه، دختر کوچکتر حاج عباس که در رشته پرستاری تحصیل می‌کند، هم می‌گوید: «با وجود این که بازنشسته بودند، هیچ وقت ندیدم بابا بیکار بنشیند توی خانه و قدمی نگذارد در زمینه شهدا و یادواره جبهه و جنگ و یا در زمینه کمک به شهر. مثلا زمان انتخابات هر اتفاقی بیفتد بابا در صحنه حضور دارد.

🔻 گزارش کامل در هفت‌برکه:
☑️ 7berkeh.ir/archives/152097

▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️  Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM