گــارد شـــاهــنــشــاهــی
27.3K subscribers
44.8K photos
41.1K videos
267 files
6K links
ما گر زسر بریده میترسیدیم

درمحفل عاشقان نمیرقصیدیم

لینک گروه

https://t.me/+Ts5ShPmJhihlQWk3

https://t.me/joinchat/AAAAAE7OUoQG1yPRXHRTxg

https://instagram.com/guard_shahanshahi

تماس با مدیریت

@Amirashkanam
Download Telegram
Forwarded from ارتش گارد پهلوی
❗️توجه ❗️

#سیاسی
#تاریخی
#اجتماعی
#فرهنگی
#کتاب_صوتی
#شاهنامه
#طنز
#نقد

در کانال تلگرامی #نکته

از شما عزیزان خواهشمندیم هر چه سریعتر به کانال کاملا تاریخی فرهنگی سیاسی #نکته بپیوندید

لینک ورود به کانال #نکته

👇🌺🍃

https://t.me/joinchat/AAAAAFWcaLsitB8tPaZAMQ
https://t.me/joinchat/AAAAAFWcaLsitB8tPaZAMQ
#نقد_و_نظر

محمدرضا شوق الشعراء

⭕️...مناره های معروف امیرچقماق یزد را اوسا محمد بَنّا ساخته بود .زمانی او به سبب بد بینی و مسائل ناموسی،خواهر خود را به ضرب گلوله می کشد.
استاد محمد زندگی ساده ای داشت و به سادگی روزگار می گذراند، تا در قضیه مشروطه، که دسته استبدادی های یزد با مشروطه خواهان به مقابله بر می خیزند و جمعی از بزرگان مستبد آن عهد، دور استاد محمد بَنّا را می گیرند و او را ترغیب و شیر می کنند تا با کمک دوستانش عَلَم مخالفت با مشروطه خواهان را بردارد. اوسا محمد هم که قتل خواهرش سبب شهرت و افتخارش شده بود، بزن بهادرهای شهر را دور خود جمع می کند . زمان استبداد صغیر و فرار محمد علی شاه فعالیت آنها شدت بیشتری می گیرد تا اینکه‌ کارشان به قیام علیه حاکم یزد کشیده می شود ، به ارگ حکومتی یزد حمله کرده و قلعه مقر حکومت را فتح می کنند . همین امر سبب می شود امر بر استاد محمد مشتبه شود و در بلبشوی آن روزگار که ایران از حکومت مرکزی قدرتمندی برخوردار نبود، حکومت یزد را به دست بگیرد و خود را محمد شاه بنامد.
مردم یزد به ناچار او را می پذیرند و استاد محمد چهل روز بر یزد حکم می راند و در این چهل روز فجایع زیادی به بار می آورد. از جمله اینکه شبانه به درِ خانه یِ اعیان و ثروتمندان شهر آدم می فرستاده و از آنها مقادیر زیادی پول درخواست می کرد اگر کسی امتناع می کرد و یا پولی نداشت که بپردازد او را در میدان شهر به چوب و فلک می بست .
کم کم با شکل گیری قوام حکومت مرکزی، دولت برای دفع غائله اوسا محمد، لشکری را به یزد می فرستد و اوسا محمد با همراهان خود به سمت تفت می گریزند و نیروهای دولتی چند مرتبه به تفت حمله کرده و هر بار شکست خورده بر می گردند. تا اینکه جای اوسا محمد لو می رود و در آخرین حمله، نیروهای اوسا محمد تارومار می شوند و اوسا محمد نیز در حین فرار از دیوار می افتد و پایش می شکند .
نیروهای حکومتی تفت را فتح می کنند اما اوسا محمد را پیدا نمی کنند. اوضاع یزد آرام می شود و حکومت دولتی یزد هم تا مدت ها دنبال استاد محمد نقاط مختلف یزد را جستجو می کردند اما او را پیدا نمی یافتند.

مردم یزد کم کم اوسا محمد را فراموش می کنند. تا اینکه استاد محمد به گمان فروکش کردن خشم مردم یزد ماموری را به نزد حاکم وقت یزد می فرستد و از او طلب عفو می کند و می گوید: چون من مدتی پادشاه یزد بوده ام سزاوار است بزرگواری کنید و مقام و منصبی را در دارالحکومه به من بدهید .

حاکم می پذیرد و به استاد محمد پیغام می دهد، تو بیا من شغلی به تو می بخشم که خودت و فرزندانت از این شغل بهره مند شوید. استاد محمد هم خود را به حاکم تسلیم می کند .

اما حاکم که دل پری از اوسا محمد داشت، او را به مرگ محکوم و در میدان امیرچقماق مقابل مناره های بلندی که خود اوسا محمد بنا ساخته بود، دار مجازات او را برپا می کنند .

زمانی که می خواستند اوسا محمد را به دار بیاویزند از او می پرسند خواسته ای نداری تا اجابت کنیم ؟
او می گوید می خواهد یک چپقی چاق کند و وقتی داشت چپقش را می کشید خطاب به مردم یزد می گوید : مردم گول این آقایون (بزرگان - منظورش افرادی چون مشیرالممالک یزدی و صدرالعلمای یزدی و ... بوده ) را نخورید . من بنایی بودم روز مزد و داشتم راحت و آسوده زندگی ام را می کردم ، کاری کردند که خیال کنم شاه شده ام و حالا مقابل مناره هایی که خودم ساخته ام مرا به دار می آویزند و آنها دارند نگاهم می کنند»
و شاید اگر #زم نیز چون اوسا محمد بنا فرصت چپق کشیدن روبروی مردم را در لحظه اخر عمر پیدا می کرد، همان حرف اوسا محمد بنا را «تکرار» می کرد

@guard_Shahh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شاهزاده دوباره کد دادن هر جریان و نشستی رو ک قبول ندارید بزنید #نقد کنید اما سکوت نکنید! و در ادامه اشاره کردن ک این جمع منتخب مردم نیست و نمایندگان مردم در فردای ایران انتخاب خواهند شد یعنی اوباش حدتون رو بدونید توهم #رهبری برندارید شماها منتخب مردم نیستید

@guardShahanshahi