گــارد شـــاهــنــشــاهــی
27K subscribers
45K photos
41.3K videos
275 files
6.09K links
ما گر زسر بریده میترسیدیم

درمحفل عاشقان نمیرقصیدیم

لینک گروه

https://t.me/+Ts5ShPmJhihlQWk3

https://t.me/joinchat/AAAAAE7OUoQG1yPRXHRTxg

https://instagram.com/guard_shahanshahi

تماس با مدیریت

@Amirashkanam
Download Telegram
#تریبون_آزاد

مرتضی الویری: خودم را براي هورا كشيدن در تسخير سفارت امريكا نمي بخشم

مرتضی الویری: به‌نظر من ۲-۳ تا اشتباه استراتژیک بعد از انقلاب اتفاق افتاد و این اشتباهات، ‏تاوان سنگینی را بر دوش ملت گذاشت و ما به‌شدت متضرر شدیم.‏

درموردجنگ ایران و عراق می‌تواند یک سوال جدی وجود داشته باشد که آیا ما نمی‌توانستیم ‏کاری کنیم که این جنگ به‌وقوع نپیوندد؟

من چون شبهاتی در فرآیندش دارم، نمی‌خواهم ورود پیدا کنم. ولی لااقل این قسمت را من در مورد ‏جنگ می‌توانم بگویم که بیشتر تلفات ما و خساراتی که خوردیم، مربوط به مقطع بعد از فتح خرمشهر ‏است.‏

موقعی که ما خرمشهر را آزاد کردیم، شرایطی بود که کشورهای دیگر آمادگی داشتند که خسارات ‏ما را بپردازند، ولی ما این‌کار را نکردیم. به‌نظرمن این یک اشتباه استراتژیک است که خوب است به ‏آن مقطع برگردیم و ببینیم که چه کسانی مرحوم امام را برای ادامه جنگ تشویق کردند؟

بالاخره ایشان هم یک فردی بود که از مشاورین واطرافیان خودش نظرمی‌گرفت. این‌را من از این ‏بابت می‌گویم برای اینکه خود من در همین مقطع مقصر هستم ومن در آن مقطع منتها خب من یک ‏جوان ۳۳-۳۴ساله بودم و اطلاعاتم ناقص بود و فکر می‌کردم که این جنگ بایستی ادامه پیدا کند.‏

ما می‌خواستیم دنیا را فتح کنیم. بعضی موقع‌ها یک سفر خارجی که می‌رفتیم، یک کلیسایی که ‏می‌رفتیم که جای خیلی وسیعی جلویش بود، می‌گفتیم: انشاءالله یک روزی اینجا نمازجمعه برقرار ‏بشود.‏

ما درحال و هوای دیگری بودیم ولی آن‌هایی که بزرگ‌تر از ما بودند و استخوان خرد کرده بودند، ‏انتظار می‌رفت که مشاوره‌های لازم و مناسبی را به مرحوم امام بدهند.‏

🔰مجری: منظورتان آقای هاشمی که نیست؟

مرتضی الویری: حالا من عام گفتم و نمی‌خواهم روی فرد خاصی تکیه کنم. یک اشتباه دیگر ‏بحث تعطیل‌کردن دانشگاه‌ها تحت عنوان انقلاب فرهنگی است. ما می‌بایستی درست برعکس عمل ‏کنیم. یک انقلابی که روی کار آمده باید کادرسازی و نیروسازی کند. اینکه دانشگاه‌ها به‌مدت ‏چندسال تعطیل شوند، این هم باز لطمات شدیدی به حرکت ما می‌زند.‏

یک اشتباه خیلی بزرگ‌ترکه همیشه من خودم را برای هورا یا الله‌اکبرگفتن‌هایی که آن موقع برایش ‏کردم نمی‌بخشم، بحث تسخیر سفارت آمریکا است،این به‌هیچ‌وجه توجیه ندارد.‏

اصلا می‌گوییم آمریکا دراینجاجاسوسی کرده، شما یک راهی دارید که کاردارها یاعوامل ‏جاسوسی را ازکشور اخراج کنید. بگویید اینها بایدظرف ۲۴ساعت کشور را ترک کنند، نه اصلا ‏بیایید و سفارتش را ببندید.‏

اینکه یک تعداد کارکنان سفارت را به مدتی گروگان بگیرید، نه توجیه بین‌المللی و نه توجیه انسانی ‏دارد، هیچ‌توجیهی ندارد.‏

ما بودیم که جمهوری‌خواهان را روی کار آوردیم. این‌ها را می‌گویم چون خود من هم متهم هستم، ‏اگر بنده مرتضی الویری آن موقع تلاش نمی‌کردم که گروگان‌ها را بیشتر نگه داریم و اگر گروگان‌ها ‏را قبل از آبان‌ماه آن سال آزاد می‌کردیم، بدون تردید حتما کارتر رای می‌آورد و به‌مراتب حضور ‏کارتر برای ما مناسب‌تر از ریگان و جریان جمهوری‌خواهان بود.‏

🔰مجری: امام هم مخالف بودندبا تسخیر لانه جاسوسی؟

مرتضی الویری: ببینید من خودم مستقیما از آقای موسوی خوئینی‌ها شنیدم که می‌گفت ما بنا را گذاشتیم که برویم وسفارت آمریکا را بگیریم و امام درمقابل یک‌کار انجام‌شده قرار بگیرد. ‏

قرار شد از آنجا به امام زنگ بزنیم، اگر امام گفت بمانید خب می‌ماندیم و اگر امام گفت بیرون ‏بروید ما بیرون می‌رفتیم. می‌گفت: من سر ظهر بود که از داخل سفارت آمریکا زنگ زدم، دانشجویان ‏هم دور من جمع شده بودند که ببینند امام چه جوابی می‌دهد.‏

حاج‌احمدآقا گفت امام سرنماز هستند. نماز ظهر امام که تمام شد، جریان راحاج‌احمدآقا برای امام ‏توضیح دادوگفت که آقای موسوی خوئینی‌ها می‌گوید یک‌تعدادی دانشجوی خوب بچه‌مسلمان ‏رفته‌اند سفارت آمریکا راگرفته‌اند، شما چه می‌فرمایید.‏

امام فرمودند که خوب جایی راگرفته‌اند و نگهش دارند. این وقتی‌که به دانشجویان منعکس می‌شود، ‏شادی وهلهله و الله‌اکبر و اینها راه می‌افتد.‏

آقای دکتر یزدی خودش به من گفت که من بعدازظهر رفتم قم خدمت امام خمینی و گفتم آقا! ‏به‌عنوان وزیرخارجه می‌گویم این‌کار خطرناکی است وهیچ‌توجیه منطقی ندارد. دنیا ما را محکوم ‏می‌کند وخسارتهای سنگینی می‌پردازیم. می‌گفت امام فرمودندکه بیرون بریزیدشان.‏

🔰مجری: چه کسانی را بیرون بریزید؟

مرتضی الویری:همین دانشجویانی که رفتند سفارت را اشغال کردند. می‌گفت من نمی‌دانم که ‏ظرف ۲۴ساعت چه اتفاق دیگری افتادکه روز بعد امام فرمودند که انقلابی بزرگ‌تر از انقلاب اول و ‏بعد دیگر افتاد به یک فرآیندفرساینده‌ای که طول کشید.‏

@guard_Shahh
#تریبون_آزاد
اکبر اعلمی
دزدهای منصوب رهبری در راس نشسته و هل من مبارز میطلبند

🔘قدر بدانیم، هیچ جای دنیا این همه تساهل و تسامح و آزادی نیست!

رییس‌قوه قضاییه و قاضی‌القضات اسبق کشور، دومین قاضی‌القضات و عالی‌ترین مقام قضایی پس از خود را که اتفاقا هر دو هم مرجع تشخیص صلاحیت‌ها هستند، متهم می‌کند به اینکه از محل بیت‌المال "به اسم مدرسه علمیه، کاخ ساخته و معترض دستگیری کسی است که ۱۰ سال در دفترش جای مهمی را اداره می‌کرده است."
عاقبت فرد مورد اشاره قاضی‌القضات اسبق، در خانه قاضی‌القضات سابق بازداشت و به پاس همان خدمات صادقانه ۱۰ ساله در اداره دفتر مذکور بخوانید؛ «سردستگی» شبکه رشوه‌گیری و «اخذ رشوه‌های متعدد» به ۳۱ سال حبس و «انفصال دائم از خدمات دولتی»، «ضبط اموال ناشی» از گرفتن رشوه و پرداخت جزای نقدی ۱۲۰ میلیارد تومانی محکوم می‌شود!

قاضی‌القضات سابق که سینه‌اش از انبوه اسرار به درد آمده است با اینکه آفتابه‌دزدها در زمان ریاستش بر قوه قضاییه، در امان نبوده‌اند، به فغان آمده و می‌گوید؛ «سینه‌ام خزانه الاسرار اتهامات مجموعه‌ای از معاونان، قائم‌مقامان و آقازاده‌های‌مسئولان و شخصیت‌هاست"
و شکوه و گلایه می‌کند که؛ "آیا کسانی که امروز برای شفافیت و مبارزه با فساد سینه چاک می‌کنند... همین کار را برای آقای #شریفی قائم مقام #شهردار اسبق تهران و آقای #سیف معاون اقتصادی اطلاعات سپاه و ... کرده‌اند و فساد آنها را به آقای #قالیباف و آقای #طائب و دیگران سرایت داده‌اند؟! وااسفا از این #ظلم و #بی‌عدالتی و بی‌مروتی»!

در پی افشای یکی از اسرار خزانه الاسرار قاضی‌القضات سابق، #شریفی که به مدت ۱۲سال قائم‌مقامِ شریف شهردار اسبق تهران و جزء #معتمدین او بوده است، به اتهام اختلاس، به رد مال به ارزش ۴۸۰میلیارد تومان و ۲۰ سال حبس قطعی محکوم می‌شود
مدیریت شهری شهر تهران هم «لیست صدها ملک واگذارشده توسط شهرداری اسبق تهران، به اشخاص حقیقی و حقوقی به ثمن بخس را منتشر می‌کند تا شهردار اسبق نیز از آنچه در شهرداری تهران رخ داده بی‌نصیب نماند

معاون مالی محمد باقر قاليباف، شهردار اسبق تهران هم محمود احمدی‌نژاد رئیس دولت پاکدستان سابق را به مفقود کردن ۳۰۰ ميليارد تومان از بودجه شهرداری تهران در آستانه انتخابات رياست جمهوری متهم می‌کند و یکی از اعضای شورای فعلی شهر تهران نیز مدعی می‌شود که؛ «بخش عمده‌ای از ۳۲۰ ميليارد تومان هزينه فاقد سند در شهرداری تهران در دوره شهرداری محمود احمدی‌نژاد در مواردی به جز موضوع‌های تعيين شده در شهرداری هزينه شده است و تنها ۲۵ درصد از ۳۲۰ ميليارد تومان هزينه شده قابل دفاع است و بقيه در فاصله‌ای سه ساله و خارج از اختيارات و تکاليف شهرداری هزينه شده است»‌!
معاون اول رئیس‌جمهور کنونی، اتهاماتی را متوجه رئیس دولت پاکدستان سابق کرده و با اشاره به اینکه «دولت گذشته، ٢٣ میلیارد دلار از پول کشور را به دبی و استانبول برد»، سوال می‌کند؛ «۷۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی دولت احمدی‌نژاد کجا هزینه شد؟ باید مشخص شود که چگونه یک نفر می‌تواند ۲.۷ میلیارد دلار سوء استفاده کند»
اعضای دولت فعلی به تناوب، واریز ۱۶ میلیارد تومانی از حساب دولت به حساب شخصی دانشگاه ایرانیان، رشوه ۳۰ هزار ریالی ناظران ساخت مسکن مهر برای تایید هر یک متر بنا، وصول نشدن شش گونی چک در مناطق آزاد، سرقت شش کشتی در مناطق آزاد، واگذاری رایگان ۲۰ هکتار از اراضی منطقه آزاد قشم، تخلف ۹ هزار میلیارد تومانی در فرودگاه قدیم قشم، تخلف چهار هزار میلیارد تومانی در بندر درگهان، فساد ٣٢میلیاردی در صندوق رفاه دانشجویی وزارت علوم، گم شدن سه دکل نفتی را هم به اتهامات رئیس دولت پاکدستان اضافه می‌کنند!

گزارش تحقیق و تفحص مجلس ششم اعلام می‌کند تنها از ۵ حساب بانکی صدا و سیما از مجموع بیش از ۲۰۰ حساب بانکی در زمان لاریجانی حاکی از تخلفات مالی به ارزش ۵٫۲۵۰ میلیارد ریال در این سازمان بوده است.
علی لاریجانی تحقیق و تفحص نمایندگان را به تمسخر گرفته و آن را «کَشکی» می‌خواند.
او بعدا رئیس مجلس می‌شود و در دوران ریاستش، از صدها نفر پول دریافت می‌شود (۲۰۰ میلیارد از مجلس و ۱۸۰ میلیارد از متقاضیان) تا برایشان کاشانه‌ای احداث و در سال ۹۴ تحویلشان شود. ۵ سال گذشته، دو زمین پر حرف و حدیث که یکی ۲۹میلیارد خریداری شده موجود است و مالباختگانی که در سودای رسیدن به اموال خود هستند!
خوشبختانه نه تنها همه این بزرگواران آزادند، بلکه همه مقرّب درگاهند و یکی در راس مجلس است، دیگری در راس مجمع تشخیص مصلحت نظام و آن دو دیگری همکار او در مجمع اند و از این بین چون احمدی‌نژاد در دوران ریاست‌جمهوری‌اش به اسرار زیادی دست یافته و سینه او نیز #مخزن‌الاسرار است، با محافظینش آزادانه در سراسر نقاط ایران می‌گردد و هرچه دل تنگش می‌خواهد می‌گوید و تهدید می‌کند و هل من مبارز می‌طلبد!
کجای دنیا این همه تساهل و تسامح و آزادی هست!?
📑نشست رسانه‌ای #نوفدی درباره رویدادهای ایران با حضور نمایندگان رسانه‌های بین‌المللی و #شاهزاده_رضا_پهلوی

#تریبون_آزاد

🔹مهمان افتخاری این نشست، شاهزاده رضا پهلوی درباره اهمیت پوشش وقایع و اعتراضات ایران از سوی رسانه‌های بین‌المللی سخن گفت و تاکید کرد که دوره اصلاح‌طلبی مدت‌هاست که بسر آمده و امروز گفتمان سیاسی ایران به شکل غالبی حول محور براندازی جمهوری‌ اسلامی می‌چرخد.

https://rebrand.ly/llqbu8l

@guard_Shahh
#تریبون_آزاد

یک معادله ساده‌، دادگاه را علني برگزار كنيد

✍️رحیم قمیشی
ما در دوره راهنمایی تحصیلی، یعنی ششم و هفتم دوره جدید، با معادله یک مجهولی آشنا شدیم؛
X + 4 = 6
یاد گرفتیم X تنها می‌تواند ۲ باشد نه هیچ عدد دیگری. کمتر پیش می‌آمد دو دانش‌آموز به دو‌ جواب متفاوت برسیم.
در سال‌های بالاتر معادلات دو‌ مجهولی را یاد گرفتیم، باید هم X را محاسبه می‌کردیم، هم Y را.
باز هم جواب‌هایمان با هم یکی بود اما کم‌کم ورود جواب‌های غلط شروع شد.
به همین ترتیب وقتی به معادلات سه مجهولی رسیدیم و وقتی به انتگرال‌گیری و رسم نمودارهای پیچیده رسیدیم نیمی از کلاس ممکن بود جواب‌هایشان غلط باشد، اما باز جواب صحیح یکی بود.
شاگرد تنبل‌های کلاس باور نمی‌کردند زرنگ‌های کلاس همه به یک جواب با چند رقم اعشار رسیده‌اند.
با یک معادله همه یک نمودار مثل هم رسم کرده‌ایم.
فکر می‌کردند ما همه تقلب کرده‌ایم!
نمی‌دانستند معادلات ریاضی همه به یک جواب می‌رسند. معادلات منطقی امکان ندارد چندین جواب متناقض داشته باشند.

حال تصور کنیم خانم میرزاخانی عزیز زنده بود و به ایران دعوت می‌شد و به او یک معادله یک مجهولی می‌دادیم با جوابی غلط و به او می‌گفتیم همین درست است!
آیا شکنجه‌ای بالاتر از این برایش سراغ دارید؟
باز اگر معادله‌ای پیچیده بود حتما درک می‌کرد ما دچار اشتباهی سهوی شده‌ایم، اما مگر می‌شود در یک معادله یک مجهولی بخواهیم زور بزنیم و بگوییم؛ "باید قبول کنی جواب اشتباه ما درست است!"

ممکن است اندیشمندان از بحث کنار بکشند
ممکن است استادان دانشگاه کنار بکشند
دانشجویان رشته‌های مهندسی کنار بکشند
دیپلمه‌ها کنار بکشند و نخواهند با شما جدل بکنند
اما این معنی‌اش آن نیست که معادله شما صحیح بوده
آن‌ها همه متوجه شده‌اند با یک آدم بی‌منطق (و پر زور) مواجه شده‌اند که بحث با او فایده‌ای ندارد.

یک معادله یک مجهولی ساده این روزها را بگویم؟
تعدادی حقوق‌دان در جلسه‌ای برای هم‌فکری نشستند تا علیه افرادی که مانع ورود به‌موقع واکسن و مرگ و میر بی‌جهت مردم شدند، در هر رده‌ای، شکایت کنند.
آن‌ها قبل از هر شکایتی دستگیر می‌شوند.
گفته می‌شود بعضی از آن‌ها جاسوس بوده‌اند، از بیگانه‌ها پول گرفته بودند، در صدد اختلال در امنیت کشور بوده‌اند.
و همین روزها قرار است دادگاه‌شان تشکیل شود.
حال همه دلسوزان، همه حق‌طلبان، همه فهمیدگان، همه اساتید، همه دانشجویان، همه دیپلمه‌ها، همه آنها که سواد خواندن و نوشتن دارند و بلدند معادله یک مجهولی حل کنند فریاد می‌زنند؛
"دادگاه را علنی برگزار کنید"
اما کسانی نمی‌شنوند!؟

آن‌ها نمی‌دانند معادلات یک مجهولی یک جواب بیشتر ندارد و حتی شاگردان تنبل کلاس هم همان جواب را تایید می‌کنند.
آن‌ها اصلا با نظام آموزشی آشنا نیستند.
با منطق، با معادله، با حساب، آشنایی ندارند.

دادگاه غیرعلنی برای شکایت کنندگان از موضوع حساس واکسن کرونا
دادگاه غیرعلنی برای وکلای مدافع حقوق مردم
زندان بردن افرادی که تنها خواسته بودند سخن حق خانواده‌های داغدار را بگویند
یک جواب بیشتر ندارد؛
جایی از کار تصمیم‌گیران کشور می‌لنگد
حسابی هم می‌لنگد...

این را بچه‌ها هم می‌دانند
حتی ما بچه تنبل‌های کلاس
که تا به حال خودمان را گول می‌زدیم؛
که شاید اشتباه کرده‌ایم
شاید بشود سیستم را اصلاح کرد...
نه نمی‌شود.

متاسفم که این معادله همین یک جواب را بیشتر ندارد؛
اصلاحات بی‌فایده بود!
یک اشتباه محاسباتی بود...
وقتی در یک معادله یک‌مجهولی پاسخ‌های ما با نظام متفاوت است!

حالا می‌فهمم چرا نخبه‌ها خیلی زود از ایران می‌روند.
حالا می‌فهمم چرا آن‌ها که می‌مانند، احساس شکنجه می‌کنند!
نظام ما
گاه یک معادله یک مجهولی را نمی‌فهمد.

@guard_Shahh
#تریبون_آزاد

روزی که ۳۰ سال پیش در دولت هاشمی رفسنجانی دلار ۳۰۰ تومان شد
روزنامه اعتماد شرق عکسی از یک دلار سبز آمریکا انداخت و در کنارش عکسی از یک اسکناس سبز هـزار تومانی گذاشت و نوشت:
تا ما به کربلا برسیم، هر دلار آمریکا، به هزار تومان پول رایج ایران میرسد.

تمام مطبوعات ایران،شلوغ کردند.
باز هوچی بازی درآوردند.
آقا این چه مطلبیست نوشته ای؟؟
مگه میشه یک دلار آمریکا به هزار تومان برسه.
روزنامه اعتماد را بستند صاحب امتیازش و نویسنده مطلب هـر دو رفتند اوین.
(به جرم پخش اکاذیب)

دوستی داشتم تحلیل گر سیاسی و نویسنده بود.به دفتر من آمد و گفت شنیده ای شهـر شلوغ شده است ؟
روزنامه ها نوشته اند اگر دلار آمریکای ۷ تومانی بیشتر از۳۰۰ تومان بشود، ایران منفجر خواهد شد، مردم از گرانی تاب نخواهند آورد این مردم تلف خواهند شد .

پرسیدم اگر گرانتر شود چی؟
انقلاب سـرنگون میشود؟

خنده ای کرد و گفت:
مگـر این مـردم برای دلار انقـلاب کرده اند؟
وقتی روضه خان سیاستمدار شـود
باید فاتحه سیاست را خواند.
وقتی آخوند اقتصاد دان میشود، باید فاتحه اقتصاد کشور را خواند
دلار به ۱۰۰۰ تومـان هم خواهـد رسید، هیچ اتفاقی نمی افتد.
اینها در نماز جمعه اعلام میکنند در زمان حضرت علی خلیفه مسلمین هم، دلار گران شده بود مردم صلوات می‌فرستادند ؛که ما تسلیم دشمن اسلام نمیشویم و این مردم هـم صلوات خواهند فرستاد.

به دوستم گفتم
اینچنین نیست که تو میگویی.
در سال ۱۳۴۸ بنزین ۵ ریال بود، شد ۶ ریال.
مردم تمام اتوبوس های شرکت واحد را آتش زدند دولت فورا بنزین را کرد همان ۵ ریال.
دوست پیرم خندید و گفت:
شاه همین کارها را کرد کـه رفت
اگر بنزین را کرده بود ۱۰ تومان، مردمِ آرامی داشت. از فـردا همه چیز گران میشد، این مردم بیکار و بیعار؛ سرکار میرفتند و فقط به قیمت هایی که بالا رفته بود نگاه میکردند.
تا وقتی این مردم سـرگرمند، تو نگران حکومت کردن بر آنهـا نباش.
شاه روزی مُرد که دنبال آسایش این مردم بود.
اینها میمانند؛ چون دنبال فریب مَردمند.
روزی را شاهد خواهی بود که
این مردم ، نان از دست یکـدیگر بکِشند و فرار کنند.

چند سال گذشت.
مدیران اعتماد شرق،
هنوز در زندان بودند که دلار آمریکا شد هزار تومان.
زنگ زدم به دوستم که در روزنامه کیهان می نوشت.
تلفن خانه روزنامه کیهان گفت او مُـرده.

نمیدانم چرا کسانیکه حقیقت را میدانند ، زود میمیرند

امروز که هر دلار آمریکا به بیست پنج هزار تومان و بیشتر رسید، یاد دوستم افتادم که میگفت
تا این مـردم سـرگرمند ، نگران حکومت نباش.

نه جایی آتش گرفت ،نه جایی سوخت.
شاید تنها دل خیلی ها برای روز های قبل از انقلاب ایران سوخت.چقدر زود، امروز شد.

محسن رنانی

@guard_shahh
#تریبون_آزاد

احمدی‌نژاد از کجا آمده است؟
شکایت وکیل احمدی نژاد از رفیق دوست

✍️ناصر آملی
سفیر انگلیس قبل از اعلام حضور احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۳۸۴:
احمدی‌نژاد رئیس‌جمهوری آینده ایران است!

اخیراً به رغم میلم، سه جلد خاطرات محسن رفیق‌دوست را گرفتم؛ با این‌که حدس می‌زدم نوعی رپرتاژ باشد؛ که این نیز هست، اما انصافاً واجد چیزهای دیگر هم؛ از جمله در لا به لای صفحات، گه‌گاه خبرها و اطلاعاتی ناب!
برخی اطلاعات که رفیق‌دوست در بخش‌هایی از خاطراتش بیرون داده از چند جهت قابل توجّه و تأمّل است:

او از ابتدای انقلاب پای کار نظام بوده و در مصادر مهمی ایفای نقش کرده است؛ «سپاه، مأموریت خریدهای خارجی و تدارک امکانات نظامی مهم ایران در دورۀ جنگ، سرداری، وزارت و ریاست ده ساله بر یکی از بزرگ‌ترین نهادهای اقتصادی - مثلاً - انقلابی مشهور، یعنی بنیاد مستضعفان.

رفیق‌دوست را می‌توان از مغز استخوان‌های راست سنتی برشمرد؛ لذا فارغ از هر داوری خطی و جناحی، باید در اطلاعاتی که داده است به دیدۀ تأمّل نگریست.

به‌علاوه، رفیق‌دوست در گزارشی که ذیلاً به روایت او می‌آورم، نام شخصیت‌هایی را ذکر می‌کند که زنده و رسمی‌اند و خبرهایی از آن‌ها نقل می‌کند که هرچه قابل تأمّل‌ترند، غیرقابل تکذیب‌تر:
اطلاعاتی از «سفرای فلسطین و انگلیس» در ایران!
در ص ۲۱۹ از جلد سوم کتابِ «برای تاریخ می‌گویم»(۱)، رفیق‌دوست می‌گوید:
«مهندس باهنر به من زنگ زد، گفت: ... آقای ثمرۀ هاشمی که خواهرزادۀ من است و آقای احمدی‌نژاد و ... این‌ها آدم‌های خوبی‌اند و بیکارند، اگر بشود در بنیاد به آن‌ها کار بده ... هیأت‌مدیرۀ شرکت آتی‌ساز را تغییر دادند و آقای احمدی‌نژاد و هاشمی ثمره و ... شدند هیأت‌مدیرۀ شرکت آتی‌ساز ...!

چند بار گزارش‌هایی راجع به عدم پیشرفت آن‌جا به من شد. تا یک روز از آقای علیزاده پرسیدم: با این‌ها چه‌کار کردی؟
گفت: عوضشان کردم، چون واقعاً نمی‌توانستند کار کنند! بعد یک‌هو ایشان شد شهردار تهران.»!

و اما گزارش اصلی:
«سفیر فلسطین... با من رفیق است. آمد پیش من... گفت: فلانی، دیشب جلسۀ همۀ سفرا(ی خارجی مقیم ایران) بود و بحث انتخابات(۱۳۸۴) ایران شد، هر کس چیزی می‌گفت. یکی می‌گفت آقای هاشمی می‌شود، یکی می‌گفت قالیباف، یکی هم می‌گفت آقای لاریجانی!

سفیر انگلیس سرش پایین بود چیزی نمی‌گفت. از سفیر انگلیس سوال کردیم شما چرا حرف نمی‌زنید؟ سرش را بلند کرد گفت: "همه‌اتان اشتباه می‌کنید، رئیس‌جمهور ایران، شهردار تهران است!" گفتیم: او که ثبت نام نکرده؟ گفت: "خب ثبت نام می‌کند." خواستم این خبر را به تو بدهم...!

چند روز بعد قبل از این‌که مرحلۀ دوم انجام شود، زواوی[سفیر فلسطین] آمد، گفت: دیشب جلسه تشکیل شد، قبل از این‌که وارد بحث شویم، به سفیر انگلیس گفتیم: احمدی‌نژاد ثبت نام کرد و جزو دو نفر دور دوم شد، اما رأی آقای هاشمی بیش‌تر است...! گفت: "همان که اول گفتم، رئیس‌جمهور ایران، شهردار تهران است.»!

پس از این، در ص ۲۲۱، مصاحبه‌گر به‌رغم سخنان رفیق‌دوست، نقل قولی را از آقای مصباح یزدی می‌آورد: «دیشب یکی از دوستان حاضر در جلسه نقل کرد که قبل از برگزاری مرحلۀ اول انتخابات محضر یکی از علمای اهواز رسیدم. ایشان گفته بود شب بیست و سوم ماه رمضان در حال احیا، پیش از نیمه شب به خواب می‌رود. در خواب به او ندا می‌شود که بلند شو برای احمدی‌نژاد دعا کن، وجود نورانی ولی عصر دارند برای احمدی‌نژاد دعا می‌کنند. می‌گوید من حتی اسم احمدی‌نژاد را نشنیده بودم.» و رفیق‌دوست پاسخ می‌دهد: «حالا شما... هم حرف مرا بنویسید، هم حرف ایشان را... حرف من خوابی نیست، در بیداری است(خنده).»

در تکمله، رفیق‌دوست به نکتۀ دیگری نیز در ص ۲۳۳ اشاره می‌کند: «با آمدن آقای احمدی‌نژاد در ریاست‌جمهوری، قیمت نفت یک‌باره از حدود چهل دلار به حدود ۱۴۰ دلار رسید، بعد از رفتن ایشان یک مرتبه به ۲۰ دلار سقوط کرد. بنده متوجه نشدم چرا؟... درآمد نفتی در این هشت سال[دورۀ احمدی‌نژاد] بیش‌تر از ۱۰۰ سال فروش نفت ایران است... آقای احمدی‌نژاد با این ۷۰۰ میلیارد دلار چه کرد؟
مشکوک می‌دانم... این را تصادفی نمی‌دانم. نسبت به این موضوع بدبین هستم.»

پی‌نوشت ۱ , برای تاریخ می‌گویم/ خاطرات محسن رفیق‌دوست، جلد سوم، سال ۱۳۹۹، انتشارات سورۀ مهر.

به گزارش سبزوارنیوز ، سیدعادل حیدری وکیل محمود احمدی‌نژاد درباره مطالب منتشر شده در کتاب «محسن رفیق‌دوست» مبنی بر اینکه سفیر انگلیس رئیس‌جمهور شدن احمدی‌نژاد را پیش‌بینی کرده بود، گفت: اکاذیب منتشر شده از سوی آقای رفیق‌دوست به هر خواننده چنین القا می‌کند که انتخابات در ایران به طور کلی عاری از اصالت و صحت است. وی ادامه داد: متاسفانه این اکاذیب توسط یک معاند نظام منتشر نشده بلکه از سوی محسن رفیق‌دوست که خود را طرفدار مطلق نظام، جمهوریت آن و ولی فقیه می‌داند، منتشر شده است.

@guard_shahh
#تریبون_آزاد

🛑مقابله با مردم معترض نهايتا ختم به نابودي تان خواهد شد

اعتراض مردم به ساختار مطلقه مادام العمر و غير پاسخگو است

✍️اکبر دانش سرارودی
اینکه اعتراض به سوء مدیریت‌ها و سیاست‌گذاری‌های غلط یا هر موضوعی که موجب رنجش مردم باشد حق شرعی و قانونی آنان است و حاکمیت باید ضمن شنیدن صدای اعتراض مردم، در حفظ امنیت مراسم اعتراضی شان کوشا باشد یک بحث است و اینکه چرا اعتراضاتِ مردم در زمینه های مختلف، غالباً ختم به شعارهای ساختارشکن میگردد و حتی اخیراً دیده میشود که اگر کسی بخواهد در تقدیس یا تنزیه رهبری حرفی بزند و او را بیگناه و همراه مردم معرفی کند توسط اکثریت همان جمعیت آرام «هو» میشود بحث دیگری است که در حقیقت پاسخی نافیانه به اتهامات حاکمیت به معترضین است

زیرا «معترضین» نه آنگونه که رسانه های وابسته به حاکمیت در نهایت بی تقوایی القاء میکنند اراذل و اوباش هستند، نه مزدور بیگانه اند، نه وطن فروشند، و نه با مسئولین کشورشان دشمنی شخصی و پدرکشتگی دارند.

آنها از ناکارآمدی نظام و شنیده نشدن نقدِ دلسوزان
از قُدسی سازی ها و خودشیفتگی ها
از انباشت مشکلات و آسیب های متنوع و فراوانِ بوجود آمده عصبانی اند.
آنها کاری به اسم حکومت و نوع لباس و حرفهای قشنگ مسئولین ندارند.
آنها به میزان تحقق وعده ها و دستپخت عملی مدیریت ۴۳ سالهٔ مسئولین نظام بعنوان میوهٔ کارایی جمهوری اسلامی می‌نگرند.

آنها به وضعیت همسایگان ایران در ۴۳ سالِ قبل و پیشرفت های شگرف و همه‌جانبه آنان در این سالها نگاه می‌کنند و با مقایسهٔ عقب ماندگی های باورنکردنی و رنج و بیعدالتی های موجود در کشورِ پر پتانسیل مان آه از نهادشان بلند میشود و نهایتاً با هر انگیزه‌ای که آمده باشند وقتی خشونت و بی حیایی حاکمیت در به تشنج کشیدن عمدی اجتماعات آرام مردم و برخورد خشن و غیرانسانی با معترضین جان به لب شده را می‌بینند تمام تعارفات و مجاملات را کنار گذاشته و به مُسبب حقیقی این اوضاعِ غم انگیز، یعنی ساختار قدرت مطلقه ای فکر میکنند که بنام اسلام بصورت متمرکز، مادام العمر و غیرپاسخگو بر تمام شئونات کشور و زندگی شان سیطره یافته و بی توجه به تمام آداب حکمرانی خوب بر مَداری میراند که اگر متوقف نشود تمام هستی مان را نابود خواهد کرد.

مردم کانون سیاست‌گذاریهای غلط و پرهزینه و مشکلات سیاست خارجی گروگان گیرندهٔ انقلاب را بخوبی شناخته اند و نیک میدانند که رفت و آمد دولتها چیزی را عوض نمیکند و سایرین فقط مجریان بی اختیاری هستند که نظارت استصوابی وظیفه دارد تعبّد و سرسپرگی مطلق شان به کانون قدرت را احراز کند!

لذا این مردم نه لاقید و ضد خدا هستند
و نه با شما دشمنی شخصی دارند
اینها دشمنِ ظلم، ناکارآمدی، خودشیفتگی و سوء مدیریتی هستند که دهها سال حاکمیت ولایت مطلقه، تمام امید و آرزوهای شان را بر باد داده و در چنین تنگناهایی دست از دلشان در میرود و برای نشان دادن عمق عصبانیت و ناراحتی شان به شعارهایی چون؛
رضا شاه روحت شاد
یا مرگ بر دیکتاتور
مرگ بر اصل ولایت فقیه
نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران
سوریه را رها کن فکری به حال ما کن
این همه لشکر آمده به جنگ رهبر آمده
یا دشمن ما همینجاست دروغ میگند آمریکاست
و امثالهم روی می آورند.

پس «راه حل مشکل» عذرخواهی از مردم و تغییر ریل جهت تأمین رضایتمندی ملت است نه مقابله با آنان! که نه تنها نتیجه نمی‌دهد که انتخاب این راه، قوز بالا قوزی است که نهایتاً ختم به نابودی تان خواهد شد.
فاعتبروا یا اولی الابصار

@guard_shahh
🛑اقدام نسنجیده صدور سند مالکیت برای جزایر سه گانه !!


#تریبون_آزاد

محسن بهاروند(معاون حقوقی سابق وزارت امور خارجه)
بسیار با خودم کلنجار رفتم که در مورد بدعت خطرناک سازمان ثبت کشور در مورد سند مالکیت جزایر سه گانه در خلیج فارس حرف نزنم و چیزی ننویسم ولی باز نمی توانم چیزی نگویم. از خدا میخواهم که به هر طریق ممکن کاری کند که بتوانم ساکت باشم. چون می دانم در این زمان سکوت و انزوا بزرگترین داروی شفا بخش ما است.

در به اصطلاح سند مالکیت نوشته است " سند بر اساس مصوبه هیات وزیران". من نمی دانم این فکر مشعشع به ذهن کدام انسان محترمی خطور کرده است و چرا به ذهن انسانهای قبل از ما نرسیده است.

اما اشکال این کار چیست؟

🔰اول: کسی که این پیشنهاد را کرده است تفاوت بین مالکیت و حاکمیت را نمی دانسته است. به عبارت دیگر حاکمیت را سلب و مالکیت را جایگزین آن نموده است. در حالیکه مالکیت مرتبه پایین تری از حاکمیت است. مالکیت در دل حاکمیت است ولی حاکمیت در مالکیت جا نمی گیرد.
آقای هیات وزیران حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه را با دست خود و با اعتراف خود خدشه دار کرده و آن را تضعیف نموده است.

🔰دوم: تفاوت این دو چیست؟
- مالکیت قابل سلب است ولی حاکمیت نه.
- دولتی می تواند در هر جایی مالکیت داشته باشد ولی الزاما حاکمیت ندارد. مثال اسکله الامیه عراق در آبهای سرزمینی ایران که مالکیت از آن عراق است ولی مشمول حاکمیت عراق نیست.
- حاکمیت پیامدهای حقوقی دارد که مالکیت ندارد. وقتی شما می گویید من مالک اینجا هستم و سند صادر می کنید آنوقت تکلیف آبهای سرزمینی جزایر می شود؟ چرا کاری در رابطه با حاکمیت این سرزمین و ملت ایران می کنید ولی از کارشناسان و فرزندان این کشور حتی یک سوال نمی پرسید؟
- مالکیت قابل انتقال به غیر است ولی حاکمیت نه.
- مالکیت ذیل حقوق خصوصی و تجاری است ولی حاکمیت نه.
- و.....

🔰سوم: چه عاملی باعث شده است که دولت ما چنین اقدامی بکند؟ آیا بر حاکمیت ایران بر این جزایر شک دارد؟ چرا باید تمامیت ارضی کشور موضوع اقدامات تبلیغاتی و غیر کارشناسی شود؟

🔰چهارم: این اقدام تحریک آمیز است و در آستانه برقراری روابط کامل دیپلماتیک با امارات مشکوک بنظر می رسد.

سخن بسیار است که به همین حد اکتفا می کنم.
دولت باید در اسرع وقت این عمل را تکذیب کند و عامل این اقدام را هم مجازات نماید.

@gurd_Shah
🔻چوبه‌های ننگین دار
باز برپا شدند!

#تریبون_آزاد

رحیم قمیشی

جانباز جنگ ۸ ساله

صبح امروز آقایان مجید کاظمی، صالح میرهاشمی و سعید یعقوبی، متهمان پرونده موسوم به خانه اصفهان، در حالیکه فریاد می‌زدند اعترافات‌شان تحت فشار بوده، و در حالیکه بسیاری از مردم ایران خواهان اعاده دادرسی آنها، این بار نه در پشت درهای بسته شده بودند، به چوبه دار آویخته شدند.
تسلیت به خانواده‌هایشان
تسلیت به مردم ایران
و تسلیت به ما که فکر می‌کردیم گوشی برای شنیدن دردها هم هست.

دوستان اصفهانی‌ام گفته بودند پرونده سیاسی شده و اساسا مقتولان حادثه مرتبط با این پرونده، در درگیری دیگری کشته شده بودند، درست است این یک ادعا بوده ولی مگر اعاده دادرسی چه اشکالی داشت، عقب انداختن اجرای حکم چه ضربه‌ای به کشور می‌زد؟
چرا می‌گذارید باور کنیم کشور نیاز به اعدام داشته و عده‌ای زودتر باید اعدام می‌شدند!

ما آماده شده بودیم برای به دست آوردن آزادی صدها کشته بدهیم و ناله نکنیم.
ما می‌دانستیم برای نجات ایران از دست آنها که کشور را ملک خود می‌دانند، باید تاوان‌های سخت بدهیم. اما نمی‌دانستیم به سبک صد سال پیش که روسیه بر سر هر چهارراهی در تبریز آزادیخواهی را به دار کشید، تا صدای مشروطه‌خواهان را خاموش کند، قرار است حاکمیت خودمان نیز چنان کند!!

ما اشتباه کردیم.
ما اشتباه کردیم حاکمیت را دادیم به دست کسانی که جان برایشان بی‌اهمیت است. ما اشتباه کردیم که سرنوشت ‌مان را سپردیم به دست کسانی که از یک دادرسی علنی فراری‌اند.
ما اشتباه کردیم گذاشتیم در سلول‌ها هر طور می‌خواهند اعتراف بگیرند و سکوت کنیم.
ما اشتباه کردیم اجازه دادیم با اعدام ترس به دل جوانان‌مان بیندازند.

ما اشتباه کردیم زنده ماندیم تا این صحنه‌های تلخ و تلخ و تلخ و شرم‌آور را ببینیم.
آیا یک نفر از آنها که ده‌ها نفر از مردم مظلوم معترض را کشت اعدام شد؟
آیا آمران شلیک به هواپیما مجازات شدند؟
آیا قاتلان مردم بلوچ و‌کرد مجازات شدند؟
البته که اعتراف به گناه جبران اشتباه نمی‌شود، اما اندکی از غم گناه را می‌کاهد.

من به عنوان کسی که سعی می‌کردم تا حد کمی، صدای مردم باشم بارها فریاد کشیدم این راه را نروید. این راه به انهدام ایران می‌انجامد.
مصلحان اجتماعی همه فریاد زدند بذر کینه و انتقام را در کشور نکارید.
مردم به اندازه کافی مصیبت گرانی و تحریم و سختی زندگی را دارند، داغ‌های جدید بر دل‌شان نگذارید.
اما نخواستید بشنوید.
فکر کردید با افزودن وحشت می‌توان حکمرانی کرد!

حالا شمایید و مردم
شمایید و‌ جنازه‌هایی که بر دست‌تان مانده
شمایید و خون‌های بناحق ریخته و چشم‌های نابینا شده و تن‌های شلاق خورده.
چرا من باید به مردم بگویم صبر کنید، وضع بهتر خواهد شد؟
چرا من چوب دروغ‌های شما را بخورم.
شما می‌دانید و مردم...

بکُشید و فقر حاکم کنید و اینترنت ببندید و خففان ایجاد کنید و زندان پر کنید و ثمره‌اش را ببینید.
شما کینه دارید...
با مردم صبوری طرفید...
اما کینه هم اندازه‌ای دارد
و صبوری هم حدی
تاوان قساوت‌تان را خواهید داد.
و من با چشمانی گریان
نظاره‌گر خواهم ماند...

@guardShahanshahi
🔻خامنه ای قتل و خشونت در داخل کشور را به هسته های مقاومت واگذار کرد

#تریبون_آزاد
✍️ محمد جواد اکبرین
زمستان پارسال تنها از ۳ بیمارستان تهران، بیش از ۵۰۰ مورد شلیک به چشم‌ها گزارش شد. رسانه‌ها در دی‌ماه ۱۴۰۱ از شلیک به چشم‌های معترضان در نقاط مختلف کشور خبر دادند. ۱۱ بهمن، روزنامه همشهری از فرماندهی یگان‌های ویژه فراجا پرسید «آیا واقعا این رفتار [شلیک به چشم و سر] از نیروهای یگان ویژه سر زده؟» او پاسخ داد: «مهارت و حرفه‌ای عمل کردنِ یگان‌های ویژه، در آسیب نزدن به جمعیت معترض معنا و مفهوم پیدا می‌کند». یعنی وقوعش را تکذیب نکرد اما تلویحا گفت کار یگان ویژه نبوده است. خامنه‌ای دیروز نکاتی گفت که با توجه به سابقه‌اش در «آمریتِ قتل و خشونت» نشانه‌های مهمی دارد:

۱) سیزده سال پیش، وقتی معترضان به تقلب در انتخابات ۸۸ تصمیم گرفتند در خیابان بمانند خامنه‌ای در خطبه نماز جمعه ۲۹ خرداد مجوز کشتار و شکنجه را صادر کرد و گفت «چه بخواهند، چه نخواهند، مسئول خونها و خشونتها و هرج و مرج‌ها، آنهایند». نتیجه‌اش شد قتل دهها معترض [حداقل ۸۰ نفر] و شکنجه دهها تن در کهریزک که ۴ قتل زیر شکنجه در کهریزک را نظام رسما پذیرفت.

۲) خامنه‌ای دیروز از «هسته‌های مقاومت در سراسر کشور» نام برد؛ تعبیری که پیش از این در ادبیات رسمی نظام برای گروههای مسلح زیر نظر سپاه قدس در خارج از کشور به کار برده می‌شد. او‌ پس از توصیف ترکیب معترضان سال ۱۴۰۱ به «مغرض، غافل، احساساتی، کم‌عمق، اراذل و اوباش» گفت: «جوانهای متعهّد در خیابانها… بسیج دانشجویی، بسیج اقشار در داخل شهرهای کشور، مردم متعهّد و متدیّن، وظایف خودشان را انجام دادند». و کمی بعد صریح‌تر توضیح داد: «ما امروز در سرتاسر کشور، هزاران هسته‌ی مقاومت در مساجد و در هیئتها داریم، از این هسته‌های مقاومت، جوانهایی برمیخیزند به عنوان مدافع حرم، جوانهایی برمیخیزند به عنوان مدافع امنیّت، جوانهایی برمیخیزند به عنوان بسیجی دانشجو».

۳) خامنه‌ای یکماه پیش از عملیات شلیک به چشم‌ها (۵ آذر ۱۴۰۱) در دیدار با بسیجیان خطاب به آنها گفته بود: «شما از حرم دفاع کردید… شما دلاوران رزم‌آور لبنان را هر جور توانستید کمک کردید، شما به فلسطینی‌ها هم کمک کردید… مقابله‌ی با اغتشاشگر هم یکی از مهم‌ترین کارهای بسیج است. این اغتشاشگر سرانگشت همان کسانی است که در آن نقشه‌ی بزرگ شکست خوردند».

۴) به نظر می‌رسد این بار نه به صورت موردی بلکه به صورت سیستماتیک، وظیفه «قتل‌ها و خشونت‌ها» فراتر از نقاطی در سپاه و پلیس به «هسته‌های مقاومت» واگذار شده است. خامنه‌ای ۵ بهمن ۹۴ به خانواده‌های کشته‌شدگان در سوریه دلداری داده بود که «اگر اینها [در سوریه] مبارزه نمی‌کردند، این دشمن می‌آمد داخل کشور... ما باید اینجا در کرمانشاه و همدان و بقیه‌ی استانها با اینها می‌جنگیدیم». سخنرانی دیروز خامنه‌ای گزارشِ بازگشت دشمن به داخل کشور بود. حالا اسلحه‌ی «هسته‌های مقاومت» پس از کمک به بقای دیکتاتوری بشار اسد، در شهرهای ایران مستقر شده و سرها و چشم‌های مردمی را نشانه می‌گیرد که مدعی بود برای دفاع از آنها به سوریه رفته است؛ داعش خانگی.

@guardshahanshahi