Forwarded from خودنویس (@Nima_aref65)
🖋هزینه براندازی؛ نه به هرقیمتی!
❓آیا باید پشت هر جریان ضد جمهوری اسلامی ایستاد؟ آیا جمع شدن دو دیالوگ "نظام مشروطه سکولار" با "اسلام طالبانی و امارت اسلامی عبدالحمید" ممکن است؟
(خواهش میکنیم چند دقیقه برای خواندن این مطلب وقت بذارید)
متاسفانه استراتژی براندازی جمهوری اسلامی متاثر از دیالوگهای پوپولیستی اینفلوئنسرها و آدمکهای سیاسی، دچار خدشه جدی شده است و خود تز براندازی، تبدیل به آنتی تز شده است. برای زدودن توهمات و گفتمانهای سخیف و باطل از استراتژی اصیل براندازی در قامت مشروطه خواهی، باید از جنگ میان شورشیان 57 درس گرفت؛ زمانی که به اسم براندازی، اضلاع ناهمگون و متضاد شورش 57 کنار هم نشستند و گفتند "اول براندازی و بعد تدوین شکل ساختار سیاسی"
خمینیچیها، توده، نهضت آزادی، مجاهدین خلق، چریکهای فدایی خلق، احزاب کُردی تجزیه طلب با گفتمانهای مختلف و متضاد از مسلحانه تا اسلامگرا و به ظاهر غربگرا، ایستادند کنار هم تا محمدرضا پهلوی، آینده ایران را وانهد به دست کسانی که به ظاهر خواستار تحول بودند و شد آنچه از سال 1360 رقم خورد؛ فتنهای که دامان فرزندان خود را گرفت و رفت تا ژاندارم منطقه را پاره پاره کند و هزاران نفر از متحدان نمایشی دیروز را در جدل ضد میهنی، به دست خودشان به گورستان سپرد.
✳️آنچه که امروز در برخی دیسکاشنهای آدمکهای سیاسی شنیده میشود، نتیجهای جز همان جنگ پس از سرنگونی سال 60 را نخواهد داشت.
✅جریان مشروطهخواهی، نه در اقلیت است، نه خلاء نخبگانی دارد و نه دستانش از طرح و توان برای مدیریت ایران پس از فردا خالی است که بخواهد پشت هرجریان یا گروهی بایستد و بگوید "اول براندازی"! تجربه #منشور_شوم_مهسا را هم در کارنامه دارد.
پس قطعا نیازی به این نداریم که امروز با ضریب دادن به #اسلام_طالبانی کپی جمهوری اسلامی #عبدالحمید در زاهدان و مطالبات تجزیه طلبانه بلوچها بخواهیم به براندازی سرعت ببخشیم!
«باید بپذیریم که این ضریب دادن، قدرت دادن به چالشی در فردای براندازی است! »
عبدالحمید، جدای از سابقه عنادش با حکومت پهلوی، چه برای رژیم جمهوری اسلامی و چه برای نظام بعد جمهوری اسلامی چالش جدی است! عبدالحمید نمونهای از #مجاهدین_خلق است که برای هر نظام یا رژیمی تهدید است.
آیا جمع شدن دو دیالوگ "نظام مشروطه سکولار" با "اسلام طالبانی و امارت اسلامی عبدالحمید" ممکن است؟
همان #بیبیسی که رخ #خمینی را در ماه نشان داد، امروز رخ عبدالحمید و #عبدالغفار_نقشبندی را در ماه نشان میدهد.
چرا باید یک آخوند اسلامگرای بیسواد مانند عبدالغفار نقشبندی که به امارت اسلامی #طالبان در افغانستان پناهنده شده است، در جریان مشروطه خواهی سکولار و ضد بنیادگرایی اسلامی مورد توجه قرار بگیرد؟
✳️کدام یک از مطالبات اینها، مطالبات مشروطه خواهی است؟ وزیر اهل سنت؟ سهم بالا در مقامات کشوری و نظامی؟ داشتن مصلی در مراکز استانها؟ داشتن مراکز دینی در سراسر کشور؟
❓آیا مشروطه پادشاهی خواه، قرار است مانند جمهوری اسلامی سفرهای پهن کند برای قومیتها و مذاهب و ادیان؟ پس باید برای نمایندگان علم الهدی هم سهم قائل شد!
✅نظام مشروطه خواهی، نظام شراکتی نیست، نظام سهمیهای و سفرهای نیست. ما در فردای ایران، نظامی مبتنی بر آریستورکراسی و خرد جمعی، سکولاریسم سیاسی با احترام به آزادی مذهبی فردی و خانگی و باور به تمامیت ارضی حول محور پادشاه به عنوان رکن کشور بنا خواهیم کرد و به هیچ عنوان در دام پوپولیسم مشارکتی نخواهیم افتاد.
#خودنویس
#یادداشتهای_یک_مشروطه_خواه
❓آیا باید پشت هر جریان ضد جمهوری اسلامی ایستاد؟ آیا جمع شدن دو دیالوگ "نظام مشروطه سکولار" با "اسلام طالبانی و امارت اسلامی عبدالحمید" ممکن است؟
(خواهش میکنیم چند دقیقه برای خواندن این مطلب وقت بذارید)
متاسفانه استراتژی براندازی جمهوری اسلامی متاثر از دیالوگهای پوپولیستی اینفلوئنسرها و آدمکهای سیاسی، دچار خدشه جدی شده است و خود تز براندازی، تبدیل به آنتی تز شده است. برای زدودن توهمات و گفتمانهای سخیف و باطل از استراتژی اصیل براندازی در قامت مشروطه خواهی، باید از جنگ میان شورشیان 57 درس گرفت؛ زمانی که به اسم براندازی، اضلاع ناهمگون و متضاد شورش 57 کنار هم نشستند و گفتند "اول براندازی و بعد تدوین شکل ساختار سیاسی"
خمینیچیها، توده، نهضت آزادی، مجاهدین خلق، چریکهای فدایی خلق، احزاب کُردی تجزیه طلب با گفتمانهای مختلف و متضاد از مسلحانه تا اسلامگرا و به ظاهر غربگرا، ایستادند کنار هم تا محمدرضا پهلوی، آینده ایران را وانهد به دست کسانی که به ظاهر خواستار تحول بودند و شد آنچه از سال 1360 رقم خورد؛ فتنهای که دامان فرزندان خود را گرفت و رفت تا ژاندارم منطقه را پاره پاره کند و هزاران نفر از متحدان نمایشی دیروز را در جدل ضد میهنی، به دست خودشان به گورستان سپرد.
✳️آنچه که امروز در برخی دیسکاشنهای آدمکهای سیاسی شنیده میشود، نتیجهای جز همان جنگ پس از سرنگونی سال 60 را نخواهد داشت.
✅جریان مشروطهخواهی، نه در اقلیت است، نه خلاء نخبگانی دارد و نه دستانش از طرح و توان برای مدیریت ایران پس از فردا خالی است که بخواهد پشت هرجریان یا گروهی بایستد و بگوید "اول براندازی"! تجربه #منشور_شوم_مهسا را هم در کارنامه دارد.
پس قطعا نیازی به این نداریم که امروز با ضریب دادن به #اسلام_طالبانی کپی جمهوری اسلامی #عبدالحمید در زاهدان و مطالبات تجزیه طلبانه بلوچها بخواهیم به براندازی سرعت ببخشیم!
«باید بپذیریم که این ضریب دادن، قدرت دادن به چالشی در فردای براندازی است! »
عبدالحمید، جدای از سابقه عنادش با حکومت پهلوی، چه برای رژیم جمهوری اسلامی و چه برای نظام بعد جمهوری اسلامی چالش جدی است! عبدالحمید نمونهای از #مجاهدین_خلق است که برای هر نظام یا رژیمی تهدید است.
آیا جمع شدن دو دیالوگ "نظام مشروطه سکولار" با "اسلام طالبانی و امارت اسلامی عبدالحمید" ممکن است؟
همان #بیبیسی که رخ #خمینی را در ماه نشان داد، امروز رخ عبدالحمید و #عبدالغفار_نقشبندی را در ماه نشان میدهد.
چرا باید یک آخوند اسلامگرای بیسواد مانند عبدالغفار نقشبندی که به امارت اسلامی #طالبان در افغانستان پناهنده شده است، در جریان مشروطه خواهی سکولار و ضد بنیادگرایی اسلامی مورد توجه قرار بگیرد؟
✳️کدام یک از مطالبات اینها، مطالبات مشروطه خواهی است؟ وزیر اهل سنت؟ سهم بالا در مقامات کشوری و نظامی؟ داشتن مصلی در مراکز استانها؟ داشتن مراکز دینی در سراسر کشور؟
❓آیا مشروطه پادشاهی خواه، قرار است مانند جمهوری اسلامی سفرهای پهن کند برای قومیتها و مذاهب و ادیان؟ پس باید برای نمایندگان علم الهدی هم سهم قائل شد!
✅نظام مشروطه خواهی، نظام شراکتی نیست، نظام سهمیهای و سفرهای نیست. ما در فردای ایران، نظامی مبتنی بر آریستورکراسی و خرد جمعی، سکولاریسم سیاسی با احترام به آزادی مذهبی فردی و خانگی و باور به تمامیت ارضی حول محور پادشاه به عنوان رکن کشور بنا خواهیم کرد و به هیچ عنوان در دام پوپولیسم مشارکتی نخواهیم افتاد.
#خودنویس
#یادداشتهای_یک_مشروطه_خواه
از قبل...
اما جرقه های قیام #بست_نشینی مردم:
با افزایش حقوق گمرکی، تجار تهران به صدراعظم (عینالدوله) شکایت میکنند. پاسخ صدراعظم اما چنین بود:
"این لوطیبازیها دیگر چیست؟ همهتان را میگذارم در دهانه توپ. بروید دنبال کارتان!"
ریاست گمرک هم با #مسیو_نوز بلژیکی بود. او هم از بین کلمات فارسی که یاد گرفته بود بازرگانان مسلمان و معترض را با این لفظ عتاب و خطاب میکند: پدرسوختهها!
به خاطر افزایش حقوق گمرکی، قند طبعا گران میشود چون کالایی وارداتی بود. #علاءالدوله – حاکم وقت تهران– بی توجه به این که افزایش قیمت به خاطر افزایش حقوق گمرکی است درصدد برمیآید اقتصاد کشور را سرو سامان دهد. پس به بازرگانان دستور میدهد قیمت قند را به قبل بازگردانید!
آنها میگویند نزد صدر اعظم رفتیم و همین را گفتیم ولی از مسیو نوز حمایت کرد و ما نمیتوانیم قیمت را کاهش دهیم چون حقوق گمرکی بالا رفته است.
مقام اجرایی اما در جایگاه قاضی مینشیند و دستور میدهد چند نفر از بازاریها را بیاورند و به جرم گران فروختن قند، به فلک ببندند.
چنین رفتاری با تجار محترم و معتمد بازار، بازرگانان را به خشم میآورد. دستگاه مستقل قضایی و مرجع دیگر برای طرح شکایت هم نبود. پس، از سر ناچاری دوباره سراغ مقام بالاتر میروند که همان صدر اعظم بود.
پاسخ #عینالدوله در عصر قبل مشروطه چنین است:
«من اجازه داده بودم. در کار حاکم من حق مداخله ندارید!»
مسیو نوز بلژیکی از تحقیر مخالفان به وجد میآید و گستاخ میشود. عکسی از او انتشار مییابد در لباسی شبیه روحانیون با دستار و ردا و در حال کشیدن قلیان و همچنین با همان لباس روحانیت درحال رقصیدن
حالا دیگر اعتراض از بازرگانان فراتر میرود و به مردم عادی هم تسری مییابد و سه گروه در سه محل متحصن میشوند:
#مسجد_شاه، #مسجد_جامع و زاویه #حرم_عبدالعظیم.
پس از زمینه های انزجار مردم از وضع حاکمیت با توهین مسیو نوز بلژیکی به روحانیت ، خشم علما برانگیخته شد و مردم به رهبری سه تن از روحانیون و مراجع تقلید آن زمان یعنی؛ عبدالله بهبهانی ، سید محمد طباطبایی و شیخ فضل الله نوری با تحصن در حرم عبدالعظیم دست به اعتراض زدند و خواسته های خود را مبنی بر تشکیل #عدالتخانه جهت محاکمه افراد متعرض به دین اسلام و مذهب شیعه و همچنین عزل و اخراج مسیو نوز بلژیکی اعلام کردند
به دستور #عینالدوله(حاکم تهران) گروهی از اوباش اجیر میشوند و با چوبوچماق به جان متحصنین میافتند.و در این میان یک طلبه کشته میشود و ماجرایی در ابتدا از زبان روشفکران بیان میشد و به خاطر داستان قند به بازاریان رسیده بود با اقدام #موسیو_نوز و کشتهشدن طلبه ای بنام #عبدالحمید ، تودههای عادی و روحانیون را هم درگیر میسازد.
در مراسم تشییع جنازه همین طلبه هم باز عدهای کشته میشوند. این بار تجار و کسبه به باغ #سفارت_انگلستان پناه میبرند
تحصن از در سفارت انگلیس به نشانه اعتراض و اعلام درخواست از #مظفرالدین_شاه و دولت شروع میشود بحدی که بمدت حدود ۲۰ روز ادامه میابد
اما جرقه های قیام #بست_نشینی مردم:
با افزایش حقوق گمرکی، تجار تهران به صدراعظم (عینالدوله) شکایت میکنند. پاسخ صدراعظم اما چنین بود:
"این لوطیبازیها دیگر چیست؟ همهتان را میگذارم در دهانه توپ. بروید دنبال کارتان!"
ریاست گمرک هم با #مسیو_نوز بلژیکی بود. او هم از بین کلمات فارسی که یاد گرفته بود بازرگانان مسلمان و معترض را با این لفظ عتاب و خطاب میکند: پدرسوختهها!
به خاطر افزایش حقوق گمرکی، قند طبعا گران میشود چون کالایی وارداتی بود. #علاءالدوله – حاکم وقت تهران– بی توجه به این که افزایش قیمت به خاطر افزایش حقوق گمرکی است درصدد برمیآید اقتصاد کشور را سرو سامان دهد. پس به بازرگانان دستور میدهد قیمت قند را به قبل بازگردانید!
آنها میگویند نزد صدر اعظم رفتیم و همین را گفتیم ولی از مسیو نوز حمایت کرد و ما نمیتوانیم قیمت را کاهش دهیم چون حقوق گمرکی بالا رفته است.
مقام اجرایی اما در جایگاه قاضی مینشیند و دستور میدهد چند نفر از بازاریها را بیاورند و به جرم گران فروختن قند، به فلک ببندند.
چنین رفتاری با تجار محترم و معتمد بازار، بازرگانان را به خشم میآورد. دستگاه مستقل قضایی و مرجع دیگر برای طرح شکایت هم نبود. پس، از سر ناچاری دوباره سراغ مقام بالاتر میروند که همان صدر اعظم بود.
پاسخ #عینالدوله در عصر قبل مشروطه چنین است:
«من اجازه داده بودم. در کار حاکم من حق مداخله ندارید!»
مسیو نوز بلژیکی از تحقیر مخالفان به وجد میآید و گستاخ میشود. عکسی از او انتشار مییابد در لباسی شبیه روحانیون با دستار و ردا و در حال کشیدن قلیان و همچنین با همان لباس روحانیت درحال رقصیدن
حالا دیگر اعتراض از بازرگانان فراتر میرود و به مردم عادی هم تسری مییابد و سه گروه در سه محل متحصن میشوند:
#مسجد_شاه، #مسجد_جامع و زاویه #حرم_عبدالعظیم.
پس از زمینه های انزجار مردم از وضع حاکمیت با توهین مسیو نوز بلژیکی به روحانیت ، خشم علما برانگیخته شد و مردم به رهبری سه تن از روحانیون و مراجع تقلید آن زمان یعنی؛ عبدالله بهبهانی ، سید محمد طباطبایی و شیخ فضل الله نوری با تحصن در حرم عبدالعظیم دست به اعتراض زدند و خواسته های خود را مبنی بر تشکیل #عدالتخانه جهت محاکمه افراد متعرض به دین اسلام و مذهب شیعه و همچنین عزل و اخراج مسیو نوز بلژیکی اعلام کردند
به دستور #عینالدوله(حاکم تهران) گروهی از اوباش اجیر میشوند و با چوبوچماق به جان متحصنین میافتند.و در این میان یک طلبه کشته میشود و ماجرایی در ابتدا از زبان روشفکران بیان میشد و به خاطر داستان قند به بازاریان رسیده بود با اقدام #موسیو_نوز و کشتهشدن طلبه ای بنام #عبدالحمید ، تودههای عادی و روحانیون را هم درگیر میسازد.
در مراسم تشییع جنازه همین طلبه هم باز عدهای کشته میشوند. این بار تجار و کسبه به باغ #سفارت_انگلستان پناه میبرند
تحصن از در سفارت انگلیس به نشانه اعتراض و اعلام درخواست از #مظفرالدین_شاه و دولت شروع میشود بحدی که بمدت حدود ۲۰ روز ادامه میابد