🌹#فومن (استان #گیلان)
- فراخوان برپایی مراسم چهلم و خونخواهی #مهران_بصیرتوانا، شهید راه آزادی در روز سهشنبه سیزدهم دی ماه!
🌹 این انقلابی است تا پیروزی🌹
در انتظار دریافت اخبار و گزارشات شما در آیدی زیر هستیم 👇
🆔 @shecarchy2021
@goosheh_kenar_shahrha👈 برای عضویت در کانال
- فراخوان برپایی مراسم چهلم و خونخواهی #مهران_بصیرتوانا، شهید راه آزادی در روز سهشنبه سیزدهم دی ماه!
🌹 این انقلابی است تا پیروزی🌹
در انتظار دریافت اخبار و گزارشات شما در آیدی زیر هستیم 👇
🆔 @shecarchy2021
@goosheh_kenar_shahrha👈 برای عضویت در کانال
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شیرزن مجاهد خلق #پروانه_الوند_پور :
پروانه ۲۶ ساله ، لیسانس و دبیر و از مسئولین شهرستان #فومن بودکه قبل از سی خرداد ۶۰ به تشکیلات تهران منتقل شد .
بعداز سی خرداد۶۰ پایگاه شان مورد حمله پاسداران قرارگرفت، پروانه خودش را از طبقه دوم ساختمان به پائین پرتاب واقدام به فرار کرد.باردوم به اتفاق همسرش در یک تردد خیابانی دستگیر شد ولی همسرش را فراری داد.
پروانه زیر شدیدترین شکنجه ها قرارگرفت ولی سرخم نکرد .
سرانجام پروانه قهرمان را درسال ۶۱ از #اوین به زندان #رشت منتقل کردند
پروانه قهرمان گفته بود :
«تمام آرزویم اینه که در میدان شهرداری رشت خلق آویزم کنند ، می خواهم درآخرین لحظات از میان خلقم عبور کنم وبا تمام وجود خیانت خمینی را فریاد بزنم وافشا کنم »
آخرین لحظات شورانگیز در اردیبهشت ۶۲ :
درمیدان شهرداری رشت وقتی پروانه را به سوی چوبه اعدام می بردند لب هایش تکان می خورد ولی صدایش درنمی آمد گوی می خواست فریاد بزند اما نمی توانست . خونش را کشیده بودند ورنگ برچهره نداشت ، درحالیکه طناب دار را به گردنش انداختند دستش را مشت کرد وبالابرد ولی پاسداران به زور دستش را پائین کشیدند.
#زن_مقاومت_آزادی
پروانه ۲۶ ساله ، لیسانس و دبیر و از مسئولین شهرستان #فومن بودکه قبل از سی خرداد ۶۰ به تشکیلات تهران منتقل شد .
بعداز سی خرداد۶۰ پایگاه شان مورد حمله پاسداران قرارگرفت، پروانه خودش را از طبقه دوم ساختمان به پائین پرتاب واقدام به فرار کرد.باردوم به اتفاق همسرش در یک تردد خیابانی دستگیر شد ولی همسرش را فراری داد.
پروانه زیر شدیدترین شکنجه ها قرارگرفت ولی سرخم نکرد .
سرانجام پروانه قهرمان را درسال ۶۱ از #اوین به زندان #رشت منتقل کردند
پروانه قهرمان گفته بود :
«تمام آرزویم اینه که در میدان شهرداری رشت خلق آویزم کنند ، می خواهم درآخرین لحظات از میان خلقم عبور کنم وبا تمام وجود خیانت خمینی را فریاد بزنم وافشا کنم »
آخرین لحظات شورانگیز در اردیبهشت ۶۲ :
درمیدان شهرداری رشت وقتی پروانه را به سوی چوبه اعدام می بردند لب هایش تکان می خورد ولی صدایش درنمی آمد گوی می خواست فریاد بزند اما نمی توانست . خونش را کشیده بودند ورنگ برچهره نداشت ، درحالیکه طناب دار را به گردنش انداختند دستش را مشت کرد وبالابرد ولی پاسداران به زور دستش را پائین کشیدند.
#زن_مقاومت_آزادی