🔴سامان یاسین خواننده زندانی، به بیمارستان روانپزشکی امینآباد منتقل شد!
امینآباد بیمارستان یا تیمارستان نیست، شکنجهگاهی برای #زندانیان_سیاسی است، جایی که بهنام محجوبی افول و باطل شدن انسانیت را دید.
امینآباد بیمارستان یا تیمارستان نیست، شکنجهگاهی برای #زندانیان_سیاسی است، جایی که بهنام محجوبی افول و باطل شدن انسانیت را دید.
⭕️#سعید_ماسوری زندانی سیاسی
بعد از ۲۳سال زندان به گمانم بدترین شرایط و جنایات حکومت در زندانها را دیده و تجربه کردهام، غافل از آن که سیاه چالی مثل قزلحصار را که بهتر است قزل اُخدود نامیده شود را تاکنون ندیده بودم.
اخدود بهمعنای گودال جایی بود که بندگان خدا را در آن میریختند و زنده زنده میسوزاندند.
آنقدر تراکم جمعیتی که در گودالها میریختند زیاد بود که مادر و فرزند و پیر و جوان بر هم تلنبار شده و در آتش جنایتکاران میسوختند و جرمشان جز بیگناهی چیزی نبود (وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَن یُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ).
قزلحصار سیاه چالهای است که به اراده ولیفقیه و با حلقه بگوشی جنایتکاری مثل اژهای مردم این خاک را از پیر و جوان به داخل آن میریزند و در آتش جنایت خود میسوزانند.
کمترین امکان تغذیهای، بهداشتی، درمانی و حتی جای نیم متری برای نشستن هم وجود ندارد. در اتاقی تقریباً ۹متری، ۱۵-۱۶ نفر را ریخته که حق کمترین اعتراضی را هم ندارند. نه آب، نه غذا، نه تن پوش شایسته انسانی. هیچ و هیچ چیز به زندانیان نمیدهند تا حدی که پرسنل زندان حتی از جا و غذای خود صرفنظر کرده آن را هم به زندانیان میدهند چرا که آدم نمایی به نام حیاتالغیب کمر به غیب و محو کردن هر گونه حیات ایرانی، شرافت و کرامت انسانی بسته تا برای آدمخواری به نام اژهای دم تکان دهد و تکه نانی جلویش بیاندازند و کسری بودجه و پول برای دولت رئیسی را هم با مچاله کردن و له کردن زندانیان بیدفاع که فریادشان به جایی نمیرسد، تأمین کنند (فروش زندان رجایی شهر هم به همین دلیل بود)... . تفو بر تو ای آدم نما، تفو...
ولی اینها اگر گمان میکنند که از خشم و کین مردم ایران در امان هستند زهی خیال باطل، مردم ایران پیر و جوان، دختر و پسر، معلم و کارگر و دانشجو و بازنشسته مترصد فرصت هستند. شهریور نشود، مهر. مهر نشد آبان.شما را گریزی نیست... شهریورها در راه است... . اگر بخواهم از جنایاتی که در این زندان واقع میشود بنویسم، برای هیچ عقل سلیم و حتی هموطنان خودمان که فعلاً پایشان به زندان نرسیده، باور کردنی نیست.همین الآن در سلولهای بغل جوانانی چند نفره در پشت درهای آهنی و دیوارهای بتونی در انتظار اعدام به سر میبرند و حتی دیشب که چند نفر را خونین و مالین به بهداری بردند. دستور آمده بود که به آنها رسیدگی نشود حتی در حد پانسمان و ضدعفونی کردن آنها. تنها دستبند و پابندشان کرده و به سلولهای انفرادی آن طرفتر انداختند... در عین خونریزی...
اینها حتی اگر برای به تأخیر انداختن حکم اعدامشان به ما زندانیان سیاسی حمله کرده و ما را بهقتل برسانند، تا پرونده قتل جدید گشوده شود (چیزی که مرسوم است) هیچ ملامتی بر آنها نیست. چرا که تنها راه نجات و یا حداقل به تعویق انداختن اعدامشان همین است جایی که هیچ مرجع تظلمخواهی وجود ندارد و اعدامها تنها برای سرکوب و ارعاب است و نه موضوعی حقوقی... و نه عدالتی، نه حق دفاعی نه وکیلی... همه چیز وحشیانه.
این زندان نمونه کوچکی است برای همان که پیشتر گفتم. غیب کردن هر گونه حیات انسانی و کریمانه. ما در زندان آماده کشته شدن هستیم. همانطور که جوانانمان در خیابان و این بهای آزادی است و آزادی به بها به چنگ میآید و نه به بهانه!
فلذا شهریورها و آبانها در راه است.
مرگ بر فاشیزم دینی
زنده باد آزادی و دموکراسی
سعید ماسوری
شهریورماه ۱۴۰۲
قزلحصار
#زندانیان_سیاسی
#قیام_تا_سرنگونی
#اعتراضات_سراسری
#قیام_سراسری
#سرنگونی
بعد از ۲۳سال زندان به گمانم بدترین شرایط و جنایات حکومت در زندانها را دیده و تجربه کردهام، غافل از آن که سیاه چالی مثل قزلحصار را که بهتر است قزل اُخدود نامیده شود را تاکنون ندیده بودم.
اخدود بهمعنای گودال جایی بود که بندگان خدا را در آن میریختند و زنده زنده میسوزاندند.
آنقدر تراکم جمعیتی که در گودالها میریختند زیاد بود که مادر و فرزند و پیر و جوان بر هم تلنبار شده و در آتش جنایتکاران میسوختند و جرمشان جز بیگناهی چیزی نبود (وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَن یُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ).
قزلحصار سیاه چالهای است که به اراده ولیفقیه و با حلقه بگوشی جنایتکاری مثل اژهای مردم این خاک را از پیر و جوان به داخل آن میریزند و در آتش جنایت خود میسوزانند.
کمترین امکان تغذیهای، بهداشتی، درمانی و حتی جای نیم متری برای نشستن هم وجود ندارد. در اتاقی تقریباً ۹متری، ۱۵-۱۶ نفر را ریخته که حق کمترین اعتراضی را هم ندارند. نه آب، نه غذا، نه تن پوش شایسته انسانی. هیچ و هیچ چیز به زندانیان نمیدهند تا حدی که پرسنل زندان حتی از جا و غذای خود صرفنظر کرده آن را هم به زندانیان میدهند چرا که آدم نمایی به نام حیاتالغیب کمر به غیب و محو کردن هر گونه حیات ایرانی، شرافت و کرامت انسانی بسته تا برای آدمخواری به نام اژهای دم تکان دهد و تکه نانی جلویش بیاندازند و کسری بودجه و پول برای دولت رئیسی را هم با مچاله کردن و له کردن زندانیان بیدفاع که فریادشان به جایی نمیرسد، تأمین کنند (فروش زندان رجایی شهر هم به همین دلیل بود)... . تفو بر تو ای آدم نما، تفو...
ولی اینها اگر گمان میکنند که از خشم و کین مردم ایران در امان هستند زهی خیال باطل، مردم ایران پیر و جوان، دختر و پسر، معلم و کارگر و دانشجو و بازنشسته مترصد فرصت هستند. شهریور نشود، مهر. مهر نشد آبان.شما را گریزی نیست... شهریورها در راه است... . اگر بخواهم از جنایاتی که در این زندان واقع میشود بنویسم، برای هیچ عقل سلیم و حتی هموطنان خودمان که فعلاً پایشان به زندان نرسیده، باور کردنی نیست.همین الآن در سلولهای بغل جوانانی چند نفره در پشت درهای آهنی و دیوارهای بتونی در انتظار اعدام به سر میبرند و حتی دیشب که چند نفر را خونین و مالین به بهداری بردند. دستور آمده بود که به آنها رسیدگی نشود حتی در حد پانسمان و ضدعفونی کردن آنها. تنها دستبند و پابندشان کرده و به سلولهای انفرادی آن طرفتر انداختند... در عین خونریزی...
اینها حتی اگر برای به تأخیر انداختن حکم اعدامشان به ما زندانیان سیاسی حمله کرده و ما را بهقتل برسانند، تا پرونده قتل جدید گشوده شود (چیزی که مرسوم است) هیچ ملامتی بر آنها نیست. چرا که تنها راه نجات و یا حداقل به تعویق انداختن اعدامشان همین است جایی که هیچ مرجع تظلمخواهی وجود ندارد و اعدامها تنها برای سرکوب و ارعاب است و نه موضوعی حقوقی... و نه عدالتی، نه حق دفاعی نه وکیلی... همه چیز وحشیانه.
این زندان نمونه کوچکی است برای همان که پیشتر گفتم. غیب کردن هر گونه حیات انسانی و کریمانه. ما در زندان آماده کشته شدن هستیم. همانطور که جوانانمان در خیابان و این بهای آزادی است و آزادی به بها به چنگ میآید و نه به بهانه!
فلذا شهریورها و آبانها در راه است.
مرگ بر فاشیزم دینی
زنده باد آزادی و دموکراسی
سعید ماسوری
شهریورماه ۱۴۰۲
قزلحصار
#زندانیان_سیاسی
#قیام_تا_سرنگونی
#اعتراضات_سراسری
#قیام_سراسری
#سرنگونی
سعید شاه قلعه ۲۴ سال اسارت و فراموشی !
او همانند سعید ماسوری، افشین بایمانی وغلامحسین کلبی از #زندانیان_سیاسی هستند که یک ربع قرن است که زندانیند.اینها بجرم همکاری با #مجاهدین_خلق، ابتدا به اعدام محکوم و بعد از چند سال، حکمشان به حبس ابد تبدیل شده
او همانند سعید ماسوری، افشین بایمانی وغلامحسین کلبی از #زندانیان_سیاسی هستند که یک ربع قرن است که زندانیند.اینها بجرم همکاری با #مجاهدین_خلق، ابتدا به اعدام محکوم و بعد از چند سال، حکمشان به حبس ابد تبدیل شده
جان #زندانیان_سیاسی در خطر است!!!
صدور کیفرخواست علیه سه نفر از بازداشتشدگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، در بوکان
کیفرخواست رئوف شیخ معروفی، کامران سلطانی و محمد فرجی سه شهروند کُرد که در جریان قیام سراسری ۱۴۰۱ در بوکان، توسط نیروهای امنیتی خامنهای بازداشت شده بودند، به اتهامهای «افساد فیالارض» و «محاربه» صادر و به شعبه اول دادگاه انقلاب مهاباد ارسال شده است.
#رئوف_شیخ_معروفی در یک پرونده به «افساد فیالارض» متهم و این پرونده پس از صدور کیفرخواست به شعبه اول دادگاه انقلاب مهاباد ارسال شده است.
همچنین پرونده دیگری برای رئوف شیخ معروفی در شعبه اول دادگاه کیفری بوکان به ریاست گلحسینی تشکیل شده، اما از اتهام او در این پرونده اطلاعی در دست نیست.
همچنین #کامران_سلطانی و #محمد_فرجی در یک پرونده مشترک به «محاربه» متهم و پرونده آنها نیز پس از صدور کیفرخواست به شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی مهاباد ارسال شده است.
- رئوف شیخ معروفی در تاریخ پنجم دی ماه ۱۴۰۱، توسط ماموران وزارت اطلاعات در بوکان بازداشت شد.
وی به مدت دو روز در یک بازداشتگاه اطلاعاتی در این شهر به شدت مورد شکنجه جسمی و روانی قرار گرفت و پس از آن به بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه منتقل شد.
او پس از ۱۷۰ روز بازداشت در تاریخ بیستم خرداد ماه ۱۴۰۲ به زندان بوکان انتقال یافت.
- محمد فرجی و کامران سلطانی نیز به ترتیب در تاریخهای سوم و هشتم اسفند ماه ۱۴۰۱، توسط مزدوران اداره اطلاعات در بوکان بازداشت و به بازداشتگاه این نهاد تروریستی در ارومیه منتقل شدند.
این افراد به مدت سه ماه و نیم برای انجام اعترافات اجباری مورد شکنجه جسمی و روانی قرار گرفتند و در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۴۰۲، به زندان #بوکان انتقال یافتند.
هماکنون دستکم ١١ شهروند و فعال کُرد که در مدت دو سال گذشته بازداشت شدهاند، با اتهامهای «افساد فیالارض»، «بغی» و «محاربه» که میتوانند منجر به صدور حکم اعدام شوند در زندانهای مختلف در انتظار صدور حکم به سر میبرند.
دوشنبه ۸ مردادماه
@Rfrens
صدور کیفرخواست علیه سه نفر از بازداشتشدگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، در بوکان
کیفرخواست رئوف شیخ معروفی، کامران سلطانی و محمد فرجی سه شهروند کُرد که در جریان قیام سراسری ۱۴۰۱ در بوکان، توسط نیروهای امنیتی خامنهای بازداشت شده بودند، به اتهامهای «افساد فیالارض» و «محاربه» صادر و به شعبه اول دادگاه انقلاب مهاباد ارسال شده است.
#رئوف_شیخ_معروفی در یک پرونده به «افساد فیالارض» متهم و این پرونده پس از صدور کیفرخواست به شعبه اول دادگاه انقلاب مهاباد ارسال شده است.
همچنین پرونده دیگری برای رئوف شیخ معروفی در شعبه اول دادگاه کیفری بوکان به ریاست گلحسینی تشکیل شده، اما از اتهام او در این پرونده اطلاعی در دست نیست.
همچنین #کامران_سلطانی و #محمد_فرجی در یک پرونده مشترک به «محاربه» متهم و پرونده آنها نیز پس از صدور کیفرخواست به شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی مهاباد ارسال شده است.
- رئوف شیخ معروفی در تاریخ پنجم دی ماه ۱۴۰۱، توسط ماموران وزارت اطلاعات در بوکان بازداشت شد.
وی به مدت دو روز در یک بازداشتگاه اطلاعاتی در این شهر به شدت مورد شکنجه جسمی و روانی قرار گرفت و پس از آن به بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه منتقل شد.
او پس از ۱۷۰ روز بازداشت در تاریخ بیستم خرداد ماه ۱۴۰۲ به زندان بوکان انتقال یافت.
- محمد فرجی و کامران سلطانی نیز به ترتیب در تاریخهای سوم و هشتم اسفند ماه ۱۴۰۱، توسط مزدوران اداره اطلاعات در بوکان بازداشت و به بازداشتگاه این نهاد تروریستی در ارومیه منتقل شدند.
این افراد به مدت سه ماه و نیم برای انجام اعترافات اجباری مورد شکنجه جسمی و روانی قرار گرفتند و در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۴۰۲، به زندان #بوکان انتقال یافتند.
هماکنون دستکم ١١ شهروند و فعال کُرد که در مدت دو سال گذشته بازداشت شدهاند، با اتهامهای «افساد فیالارض»، «بغی» و «محاربه» که میتوانند منجر به صدور حکم اعدام شوند در زندانهای مختلف در انتظار صدور حکم به سر میبرند.
دوشنبه ۸ مردادماه
@Rfrens
🔴 انجمن قلم فرانسه خواهان لغو حکم اعدام پخشان عزیزی شد
انجمن قلم فرانسه خواستار لغو حکم اعدام پخشان عزیزی روزنامهنگار و فعال مدنی زندانی در #ایران شد.
این انجمن با اشاره به این که «روزنامه نگاران، نویسندگان و هنرمندان یکی از اهداف اصلی جمهوری اسلامی هستند» افزود: «ایرانیان در حال جان خود را در مبارزه برای آزادی، دفاع از حقوق بشر و دموکراسی و دفاع از آزادی بیان، به خطر می اندازند.
انجمن قلم فرانسه همچنین با اشاره به #زندانیان_سیاسی، به ویژه روزنامه نگاران زندانی در ایران خواستار لغو اعدام و آزادی #پخشان_عزیزی شد که در هفته های اخیر پس از #شریفه_محمدی، فعال کارگری زندانی، به اتهام «بغی» به #اعدام محکوم شده است.
انجمن قلم فرانسه خواستار لغو حکم اعدام پخشان عزیزی روزنامهنگار و فعال مدنی زندانی در #ایران شد.
این انجمن با اشاره به این که «روزنامه نگاران، نویسندگان و هنرمندان یکی از اهداف اصلی جمهوری اسلامی هستند» افزود: «ایرانیان در حال جان خود را در مبارزه برای آزادی، دفاع از حقوق بشر و دموکراسی و دفاع از آزادی بیان، به خطر می اندازند.
انجمن قلم فرانسه همچنین با اشاره به #زندانیان_سیاسی، به ویژه روزنامه نگاران زندانی در ایران خواستار لغو اعدام و آزادی #پخشان_عزیزی شد که در هفته های اخیر پس از #شریفه_محمدی، فعال کارگری زندانی، به اتهام «بغی» به #اعدام محکوم شده است.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴ضیاآبادی رئیس #زندان_تهران_بزرگ
همانکه از رسیدگی درمانی به بازداشتیهای مجروح و مصدوم جلوگیری میکند...
#زندانیان_سیاسی که نامی از آنها در هیچ جا نیست
همانکه از رسیدگی درمانی به بازداشتیهای مجروح و مصدوم جلوگیری میکند...
#زندانیان_سیاسی که نامی از آنها در هیچ جا نیست
🟠چهار زندانی سیاسی عرب محکوم به اعدام همچنان در سلول انفرادی سپیدار نگهداری میشوند
منابع سازمان حقوق بشری کارون، ۷ آبان گزارش دادند که ۴ #زندانی_سیاسی عرب محکوم به اعدام همچنان در سلولهای زندان سپیدار نگهداری میشوند، که این امر خطر اجرای حکم #اعدام آنها را افزایش داده است.
با گذشت بیش از ده روز از انتقال #زندانیان_سیاسی عرب، از جمله علی مجدم، معین خنفری، محمدرضا مقدم، و سید عدنان غبیشاوی (موسوی) از زندان شیبان به سلولهای زندان سپیدار، خانوادهها و وکلای (تسخیری) آنها همچنان از وضعیت این زندانیان بیخبر هستند و تاکنون هیچ گونه ملاقاتی با آنان نداشتهاند.
🌏دوشنبه ۷ آبانماه ۱۴۰۳
.
منابع سازمان حقوق بشری کارون، ۷ آبان گزارش دادند که ۴ #زندانی_سیاسی عرب محکوم به اعدام همچنان در سلولهای زندان سپیدار نگهداری میشوند، که این امر خطر اجرای حکم #اعدام آنها را افزایش داده است.
با گذشت بیش از ده روز از انتقال #زندانیان_سیاسی عرب، از جمله علی مجدم، معین خنفری، محمدرضا مقدم، و سید عدنان غبیشاوی (موسوی) از زندان شیبان به سلولهای زندان سپیدار، خانوادهها و وکلای (تسخیری) آنها همچنان از وضعیت این زندانیان بیخبر هستند و تاکنون هیچ گونه ملاقاتی با آنان نداشتهاند.
🌏دوشنبه ۷ آبانماه ۱۴۰۳
.