+¨^¨+ɢʟօօʍʏ+¨^¨+
42 subscribers
503 photos
8 videos
2 links
°به علت داشتن مشکلات روحی و روانی
از داشتن رفتار مناسب معذوریم!°

-❥𝕋𝕖𝕩𝕥-
-❥𝔹𝕚𝕠-
-❥ℙ𝕣𝕠-
-❥𝕄𝕦𝕤𝕚𝕔-
Download Telegram
تو آسمونی که خودم تو رو ماهش ‌کردم به ستاره هاش چشمک نزن!
من اما میتوانستم همه را دوست داشته باشم ؛
اگر دوست داشتن را با تو شروع نکرده بودم.
ما به طرز عجیبی به همه چیز عادت میکنیم.

اوایل که تپش قلب میگرفتم ، دیگه نمیتونستم هیچکاری بکنم ، فقط میشستم و به صدای قلبی که انگار قفسه سینم براش زیادی کوچیک بود گوش میکردم ، ولی الان به همه کارام میرسم در حالی که هنوز بضی وقتا میخواد بهم بگه قفسه سینم براش زیادی کوچیک و تنگه.
وقتی تازه فهمیده بودم یه سری کمبودا قراره برای همیشه تو وجودم بمونه ، روز ها نشستم گوشه اتاقم و گریه کردم ، ولی الان فقط میگذرم ، به موقش خودمو خالی میکنم ، صورتمو میشورم و بعد به کارام میرسم.
روزی که فهمیدم نزدیک ترین آدمای زندگیم هیچوقت باورم نداشتن انگار دنیا زیر پام خالی شد و دلم نمیخواست هیچکدومشونو ببینم ولی الان باهاشون حرف میزنم ، زندگی میکنم فقط دیگه اون جایگاه قبلیو برام ندارن.

به عقب که نگاه میکنم میبینم چیزایی که یه روز از اعماق وجودم براشون غمگین بودم الان شدن بخشی از زندگی روزمرم و این خوبه؟! نمیدونم.
فقط میدونم بضی غیر ممکنا یجوری برات ممکن میشه و باهاشون کنار میای که فقط میشه ترسید و از فکر کردن بهش فرار کرد.
‏به یه جایی میرسی که دیگه خسته ای، فقط میخوای حال دلت با یکی خوب باشه همین.
‏آدمی وقتی چیزی واسه ضربه زدن بهت پیدا نکنه تهمت میزنه!
دقیقا نمیدونم از کِی شروع شد،اما دیگه خیلی وقته نمیتونم ادمارو تحمل کنم.
نمیتونم وایسم و صبر کنم تا بهم ثابت بشه که شاید این یکی فرق داشته باشه با بقیه.فقط به تهش فکر میکنم.اینکه من یه آدم خسته کننده و زَده کننده ام.و خب اون طرف مقابلم هرچقدرم خوب باشه خسته میشه و میره.
و من دیگه سرم برای ریزش آوار بعدی جا نداره.
تو همیشه صبور ترین بودی برای من
مهربون ترین بودی برای من
وقتی حالم بد بود بهترین شنونده بودی برای من
وقتی از همه خسته بودم بهترین تکیه گاه بودی برای من
وقتی نا امید بودم بهترین نوازش بودی برای من
و من
کسی بودم که کاری کرد از تموم این ها پشیمون بشی.
من ازت عذر میخوام به خاطر تبدیل شدن به کسی که از دست خودش ناراحته، به خاطر دوست داشتن من:)))
من دیگه نمیدونم باید به کدوم مشکل زندگیم فکر کنم و بخاطرش ناراحت باشم .
‏من فهمیدم که افسرده بودن اوکیه تا وقتی که به اون قسمت زشتش که من رسیدم نرسید. اونجایی که آدم‌های اطرافت خسته میشن ازت، دلسرد میشن و دیگه مشتاق حرف زدن باهات نیستن. میرن و میگن وقتی خوب شدی برمیگردیم و خودت بهتر از همه میدونی چقدر این تنهاموندن با خوب شدنت فاصله داره.
بعضی‌وقتا آدم بخاطر گذرندون مرحله‌ای از زندگی طوری درد میکشه و تغییر میکنه که دیگه خودش هم نمی‌تو‌نه‌ خودش و بشناسه
تو به‌طور عجیب‌وغریبی توی ذهنم هرروز داری بیش‌تر می‌شی.
میدونی خیلی قوی بودنم خوب نیست، میخوای خودت همه چی و حل کنی میخوای کسی نفهمه چی داره بهت میگذره، ولی خودمونیم یه وقتایی نمیشه تنهایی از پس یه سری مشکلات بر بیای یه وقتا یه کسی که بهت امید بده واقعا بهش اعتماد داشته باشی نیازه من همیشه خواستم خودم حلش کنم ولی یه جاهایی نتونستم، ساده بگم نیاز دارم یکی بلدم باشه،جاهایی که خودم نیستم .
ما عاشقِ آدمای لاشی نمیشیم، ما وقتی عاشق میشیم جوری رفتار میکنیم که طرف خودش اجازه میده لاشی باشه!
وقتی عاشق میشی ساده میشی دیگه.
اونایی که منو میشناسن ، هیچوقت به من شک نمیکنن و اونایی که به من شک دارن ، هیچوقت منو نمیشناسن .
دلخوری های ریز ریز بی مِهری های بزرگ میاره..
بدترین اشتباه زندگیم این بوده که؛ همیشه ضربه هایی که توی زندگیم خوردم فقط و فقط یه دلیل داشت، اونم این بود که آدمای ارزون برام گرون تموم شدن! یعنی من بخاطر آدمی که هیچ ارزشی نداشت تمام خودمو گذاشتم و تو روی خیلی از آدمای با ارزش زندگیم وایسادم و این باعث شد من از سمت آدمای بی ارزشی ضربه بخورم که حتی ارزش یه لحظه فکر کردن رو هم نداشتن:)
فقط زمان کاراکتر آدمارو رو میکنه.
تنهایی عاطفی می‌ارزه به رابطه با آدم اشتباه؛ آدمای اشتباه میتونن عشق و رابطه و زندگی رو تا ابد و بطور برگشت‌ناپذیر برات غلط معنی کنن.
بخشیدن بعضیا مثل اینه یه گلوله بهشون بدی تا اون تیری رو که خطا به سمتت شلیک کردن رو جبران بکنن.
‏آدمای زندگیتون رو یه جوری انتخاب کنید که بعدها نظرتون راجع به کل آدما تغییر نکنه