فرق من و تو اونجایی معلوم شد که من خودمو میکشتم که نادیده بگیرمت ولی تو بدون هیچ تلاشی منو نمیدیدی :)
رو مخ ترین قسمت قطع ارتباط کردن با کسی که باهاش صمیمی بودی اونجاست که هی میخوای اتفاقاتی که تو طول روز میوفته رو واسش تعریف کنی ولی یادت میوفته که دیگه نباید باهاش در ارتباط باشی.
شاید آدمای دورت تورو واسه چند روز و چند ساعت بخوان اما من فرقم با تک تک اونا اینه که من تورو واسه لحظه به لحظه زندگیم میخوام.
حتی وقتایی که از خوشحالی توو خودم نمیگنجم تورو میخوام تا در کنارت خوشحالتر بشم.
حتی وقتایی که دلم از زمین و زمان پره تورو میخوام که در کنارت آروم بشم و زخمای دلم رو بپوشونی.
میدونستی تو تنها نیاز من برای ادامه دادنی؟:)
حتی وقتایی که از خوشحالی توو خودم نمیگنجم تورو میخوام تا در کنارت خوشحالتر بشم.
حتی وقتایی که دلم از زمین و زمان پره تورو میخوام که در کنارت آروم بشم و زخمای دلم رو بپوشونی.
میدونستی تو تنها نیاز من برای ادامه دادنی؟:)
یکی از سختی های بزرگ شدن اینه که مجبوری به یه سری از آدما اعتماد کنی تا یاد بگیری به هیچکس خیلی اعتماد نکنی .
تنها که میماند، سخت افسرده بود و میخواست کسی را صدا کند تا همدمش باشد اما از پیش میدانست که با دیگران حالش از این که بود، بدتر میشد.
_ تولستوی.
_ تولستوی.
دلم برای آدمایی که دوست دارن به من نزدیک باشن میسوزه.
نمیدونن چقدر حالم از آدما بهم میخوره.
حتی از دوستای خودم.
انسان مزخرف ترین خلقت بود.
و من هنوز دلیل خلقت انسان رو نفهمیدم.
چرا که اگر انسان دستش به خورشید هم برسه نابودش میکنه.
نمیدونن چقدر حالم از آدما بهم میخوره.
حتی از دوستای خودم.
انسان مزخرف ترین خلقت بود.
و من هنوز دلیل خلقت انسان رو نفهمیدم.
چرا که اگر انسان دستش به خورشید هم برسه نابودش میکنه.
به بدبختی و غم عادت کردم که هیچ؛ بلکه بهش معتادم شدم. حتی وقتایی که حالم نسبتا خوبه هم دنبال یه دلیل میگردم برای ناراحت شدن. اگه تلاشام نتیجه ندادن بیدلیل ناراحت میشم.
تو فکر میکنی حواسم بهت نیست.
ولی فقط من احمق میدونم چقدر تا خرخره تو لجن گیرم اما باز تو یادمی و بهت فکر میکنم.
اینارو تو قرار نیست بفهمی. فقط فقط خودم میفهمم.
ولی فقط من احمق میدونم چقدر تا خرخره تو لجن گیرم اما باز تو یادمی و بهت فکر میکنم.
اینارو تو قرار نیست بفهمی. فقط فقط خودم میفهمم.
گفت: خودم نیز مایل بودم که آدم خیلی خوشحالی باشم. یا لااقل آدم غمگینی که میداند سبب غم و اندوهاش چیست. کاش میشد با یک خنجر که تا نیمه در قلبم فرو رفته است زندگی کنم و هر کس که مرا دید به او بگویم:«ببین، من یه خنجر توی قلبم دارم؛ به همین دلیل خوشحال نیستم.»
مشخص و قانعکننده.
مشخص و قانعکننده.
بزرگ شدم و فهمیدم بزرگ شدن آن قدر ها هم حال نمیدهد.
بیشتر وقت ها بد می گذرد ، سخت میگذرد گاهی هم از روی من میگذرد.
فهمیدم چاره ای ندارم ، دلم میخواست ، اما نمیتوانستم برگردم ، میگفتند نمیشود. احمق نباش ، مشکل همین بود ؛ من دلم میخواست احمق باشم.
آدم احمق نمیفهمد درد چیست.
من دلم میخواست احمق باشم.
بیشتر وقت ها بد می گذرد ، سخت میگذرد گاهی هم از روی من میگذرد.
فهمیدم چاره ای ندارم ، دلم میخواست ، اما نمیتوانستم برگردم ، میگفتند نمیشود. احمق نباش ، مشکل همین بود ؛ من دلم میخواست احمق باشم.
آدم احمق نمیفهمد درد چیست.
من دلم میخواست احمق باشم.
یه اخلاق جالبی ام دارم اینه که اونقدر به یه سری ادما تو زندگیم فرصت میدم، اونقدر همه جوره خودمو میزارم وسط، اونقدر چشممو رو همه چی میبندم، که آخرش اگر رفتم و تموم کردم، طرف میدونه دیگه فرصتی برای برگشتن و بخشیدن نداره!
من به تو نگاه میکنم و از خودم خجالت میکشم.
هر وقت که نگات میکنم و دوست داشتنو تو چشمات میبینم از خودم خجالت میکشم.
از خودم که تو چقدر دوسم داری اما من…
من کسی ام که در گذشته نابود شده و در همون گذشته از بین رفته.
من کسی ام که چیز زیادی ازش باقی نمونده.
بقول خودت گارد دارم، اعتمادی ندارم.
سخت میگیرم.
اره،خیلی سخت میگیرم.
بگذریم…
اینا چیزیو تغییر نمیده، من هر وقت بهت نگاه میکنم خجالت میکشم که اونقدری که باید دوست ندارم و میترسم زمانی دوست داشته باشم که دیر شده باشه.
که از تو فقط قدمای رفتت باقی مونده باشه.
هر وقت که نگات میکنم و دوست داشتنو تو چشمات میبینم از خودم خجالت میکشم.
از خودم که تو چقدر دوسم داری اما من…
من کسی ام که در گذشته نابود شده و در همون گذشته از بین رفته.
من کسی ام که چیز زیادی ازش باقی نمونده.
بقول خودت گارد دارم، اعتمادی ندارم.
سخت میگیرم.
اره،خیلی سخت میگیرم.
بگذریم…
اینا چیزیو تغییر نمیده، من هر وقت بهت نگاه میکنم خجالت میکشم که اونقدری که باید دوست ندارم و میترسم زمانی دوست داشته باشم که دیر شده باشه.
که از تو فقط قدمای رفتت باقی مونده باشه.
من به یه نتیجهای رسیدم که هربار یکی از اخلاقایِ بدمو بخاطر یه نفر کنار میزارم اون آدم جوری به من ثابت میکنه که انگار درست ترین کار ادامه دادن اون اخلاق تا آخر عمرمه.