نامه شهروند تهرانی به شهردار تهران
(اگر موافق بودی نامه را کپی کن و به جای اسم من اسم خودت رو بنویس و بقیه نامه رو بدون تغییر منتشر کن)
سلام
پیشنهادی ساده و راهکاری عملی برای شما دارم. بیا کاری کن که تا عمر داری و خدای نکرده اگر عمرت تمام شد، شهروندان دعایت کنند. البته کارهای کرده و نکرده ی بسیار در مجموعه شما است که گاهی باعث دعا و گاهی نفرین شهروندان است که به این نامه ربطی ندارد.
اما پیشنهاد من برای شما و مجموعه تان این است که: یک بار برای همیشه زیر تمام پیاده روها و حتی خیابان‌ها کانال‌هایی ایجاد کنید که تمام لوله‌ها و کابل‌های آب، گاز، برق، تلفن و... از داخل آن رد شود!
ما تکنولوژی، نیروی متخصص، کارگر ساده، سیمان و آجر را به همراه صبر زیاد و تحمل بالای شهروندان یکجا داریم، پس نمی‌توانید بهانه‌ای برای رد این پیشنهاد داشته باشید☺
راستی یکی از خطوط اگو تهران به آدرس میدان فردوسی، خ انقلاب، ابتدای خ ویلا دو ماه است که فاضلاب ازش بالا می‌زند؛ فاضلاب در خیابان سرازیر می‌شود و بوی گَندی هم دارد. فکر کنم وقتی کل شبکه اگو راه بیفته و به هم متصل شود تمام فاضلاب تهران به سطح زمین بیاد و ما مجبور بشیم بریم زیر زمین که از بوی گند در امان باشیم!
البته شهروندان تهرانی خبر ندارند که پی ساختمان های بلند مرتبه و... شریان‌های حیاتی آب زیر زمینی تهران را قطع کرده است و الان آنقدر فضای خالی زیر تهران وجود دارد که همه ما فضای کافی در زیر زمین داشته باشیم، البته بعید نیست تا چند وقت دیگه حادثه‌ای چند برابر شدیدتر از شهران در چندین نقطه شهر رخ دهد و تهران به شهر زیر زمینی تبدیل شود.
از ما گفتن بود، و من الله توفیق
احسان میرزائی
پنجشنبه - ۲۴ - تیر - ۱۳۹۵
ساعت ۲۳:۳۰
#شهردار #شهردارتهران #شهرداری #قالیباف #شهر #تهران #اگو #کانال #فاضلاب #پساب #پیمانکار #تلنگر #شهرتازه #شهروندخبرنگار #خبرنگار #روزنامه_نگار #پنجشنبه #پرسه‌زنی #محیط_شهری #شهرمن #احسان_میرزائی
#Iran #Tehran
https://telegram.me/gicher/1079
(اگر موافق بودی نامه را کپی کن و به جای اسم من اسم خودت رو بنویس و بقیه نامه رو بدون تغییر منتشر کن)
سلام
پیشنهادی ساده و راهکاری عملی برای شما دارم. بیا کاری کن که تا عمر داری و خدای نکرده اگر عمرت تمام شد، شهروندان دعایت کنند. البته کارهای کرده و نکرده ی بسیار در مجموعه شما است که گاهی باعث دعا و گاهی نفرین شهروندان است که به این نامه ربطی ندارد.
اما پیشنهاد من برای شما و مجموعه تان این است که: یک بار برای همیشه زیر تمام پیاده روها و حتی خیابان‌ها کانال‌هایی ایجاد کنید که تمام لوله‌ها و کابل‌های آب، گاز، برق، تلفن و... از داخل آن رد شود!
ما تکنولوژی، نیروی متخصص، کارگر ساده، سیمان و آجر را به همراه صبر زیاد و تحمل بالای شهروندان یکجا داریم، پس نمی‌توانید بهانه‌ای برای رد این پیشنهاد داشته باشید☺
راستی یکی از خطوط اگو تهران به آدرس میدان فردوسی، خ انقلاب، ابتدای خ ویلا دو ماه است که فاضلاب ازش بالا می‌زند؛ فاضلاب در خیابان سرازیر می‌شود و بوی گَندی هم دارد. فکر کنم وقتی کل شبکه اگو راه بیفته و به هم متصل شود تمام فاضلاب تهران به سطح زمین بیاد و ما مجبور بشیم بریم زیر زمین که از بوی گند در امان باشیم!
البته شهروندان تهرانی خبر ندارند که پی ساختمان های بلند مرتبه و... شریان‌های حیاتی آب زیر زمینی تهران را قطع کرده است و الان آنقدر فضای خالی زیر تهران وجود دارد که همه ما فضای کافی در زیر زمین داشته باشیم، البته بعید نیست تا چند وقت دیگه حادثه‌ای چند برابر شدیدتر از شهران در چندین نقطه شهر رخ دهد و تهران به شهر زیر زمینی تبدیل شود.
از ما گفتن بود، و من الله توفیق
احسان میرزائی
پنجشنبه - ۲۴ - تیر - ۱۳۹۵
ساعت ۲۳:۳۰
#شهردار #شهردارتهران #شهرداری #قالیباف #شهر #تهران #اگو #کانال #فاضلاب #پساب #پیمانکار #تلنگر #شهرتازه #شهروندخبرنگار #خبرنگار #روزنامه_نگار #پنجشنبه #پرسه‌زنی #محیط_شهری #شهرمن #احسان_میرزائی
#Iran #Tehran
https://telegram.me/gicher/1079
Telegram
زاویهٔ دید
نامه شهروند تهرانی به شهردار تهران
@gicher
@gicher
کانال گیچ: شهروندخبرنگاران تولیدات خود را رایگان در اختیار رسانه ملی قرار ندهند! استفاده برخی از برنامه‌های صدا و سیما از تولیدات و توانمندی‌های شهروندخبرنگاران، بدون پرداخت هزینه های آن ''سو استفاده و کلاهبرداری'' است.
#احسان_میرزائی www.gich.ir
شنبه - ۱۶ - مرداد - ۱۳۹۵
ساعت ۹:۳۰
#خبرنگار #شهروندخبرنگار #روزخبرنگار #گیچ
#احسان_میرزائی www.gich.ir
شنبه - ۱۶ - مرداد - ۱۳۹۵
ساعت ۹:۳۰
#خبرنگار #شهروندخبرنگار #روزخبرنگار #گیچ
✅یک کاربر باهوش و پویا باید شناخت درستی از خبر داشته باشد...!
پس در روز #خبرنگار با #گیچ همراه باشید و کارگاه های #سوادخبری را دنبال کنید، از طریق لینک زیر با "مفاهیم اساسی در خبر نویسی" آشنا شوید:
http://gich.ir/page/gichnews1
پس در روز #خبرنگار با #گیچ همراه باشید و کارگاه های #سوادخبری را دنبال کنید، از طریق لینک زیر با "مفاهیم اساسی در خبر نویسی" آشنا شوید:
http://gich.ir/page/gichnews1
gich.ir
ارتباطات و محیط زیست - کارگاه سواد خبری۱
ارتباطات و محیط زیست - کارگاه سواد خبری۱ -
جناب عبدوس، خانم موسوی تنها نیست...!
✍ احسان میرزائی کنشگر محیط زیست:
هنوز زمان زیادی از روز خبرنگار نگذشته، حرفه‌ای که می‌گویند رکن چهارم دموکراسی است، اما امروز از این رکن شکایت شده...!
🔹 در ابتدای گزارش خانم الهه موسوی خبرنگار اسکان‌نیوز در رابطه با کارخانه‌ی استحصال ید در استان گلستان می‌خوانیم:
"... همچنان به نام "ایجاد شغل" به زندگی مان، آلودگی می‌پاشیم و محیط مان را تخریب می‌کنیم. حتی حالا که پس از گذشت چند دهه نتیجه‌اش را به چشم می‌بینیم عبرت نمی گیریم. شغل می‌کاریم و مرگ درو می‌کنیم. صنعت می‌کاریم و خشکی و خرابی درو می‌کنیم و وای به حال مان اگر این دور باطل را اصلاح نکنیم!..."
حرف حق را چه بپذیریم و چه نپذیریم همانند خورشید هر روز صبح از مشرق طلوع و در مغرب غروب می‌کند، حالا جناب آقای مدیر کل تصمیم گرفته‌اند پاسخ قلم روشنگر خانم موسوی که برای حفظ سلامت و پایداری، تعادل و توازن زیست بوم به نگارش در می‌آید را با شکایت بدهند.
🔹 جناب عبدوس فراموش نکنید که شما پشت میزی نشسته‌اید که باید پاسخ‌گوی خبرنگاران باشید، نه تنها شما بلکه هر فرد دیگری که در قبال مردم ایران زمین مسئولیتی دارد باید پاسخ‌گوی خبرنگاران باشند...!
🔹 فراموش نکنید شما و همکاران محترمتان بدون حمایت جامعه مدنی در انجام وظایف محوله دچار مشکل خواهید شد، ای کاش از این فرصت (گزارش خانم موسوی) به پشتوانه‌ی مردم، به نفع مردم و طبیعت استفاده می‌کردید، نه بر علیه خبرنگار درست‌کار و دل‌سوزی چون خانم موسوی!
🔹 شاید من نتوانم بگویم شما در اداره کل نسبت به وظایف خود کوتاهی می‌کنید یا نه، اما خانم موسوی به عنوان خبرنگار و کنشگر محیط زیست چشم و گوش من و مردم آگاه و مسئول (جامعه مدنی) است، ما به ایشان اعتماد داریم و تمام قد از ایشان حمایت می‌کنیم، امیدوارم که شما تغییر رویه دهید و جایگاه سازمان را در افکار عمومی بدتر از این که هست نکنید و صرفا به وظایف محوله‌ی خود بپردازید.
⁉️ اما یک سوال، در این فاصله و فرصتی که مدیرکل با شکایت خود برای کارخانه ید فراهم می‌کند چه اتفاقی می‌افتد؟!
#احسان_میرزائی
سه‌شنبه - ۲۷ - شهریور - ۱۳۹۷
#تهران ۹:۰۰
📡 @gicher
📡 @zaminonline
#الهه_موسوی_تنها_نیست
#الهه_موسوی
#خبرنگار
جناب عبدوس، خانم موسوی تنها نیست...!
✍ احسان میرزائی کنشگر محیط زیست:
هنوز زمان زیادی از روز خبرنگار نگذشته، حرفه‌ای که می‌گویند رکن چهارم دموکراسی است، اما امروز از این رکن شکایت شده...!
🔹 در ابتدای گزارش خانم الهه موسوی خبرنگار اسکان‌نیوز در رابطه با کارخانه‌ی استحصال ید در استان گلستان می‌خوانیم:
"... همچنان به نام "ایجاد شغل" به زندگی مان، آلودگی می‌پاشیم و محیط مان را تخریب می‌کنیم. حتی حالا که پس از گذشت چند دهه نتیجه‌اش را به چشم می‌بینیم عبرت نمی گیریم. شغل می‌کاریم و مرگ درو می‌کنیم. صنعت می‌کاریم و خشکی و خرابی درو می‌کنیم و وای به حال مان اگر این دور باطل را اصلاح نکنیم!..."
حرف حق را چه بپذیریم و چه نپذیریم همانند خورشید هر روز صبح از مشرق طلوع و در مغرب غروب می‌کند، حالا جناب آقای مدیر کل تصمیم گرفته‌اند پاسخ قلم روشنگر خانم موسوی که برای حفظ سلامت و پایداری، تعادل و توازن زیست بوم به نگارش در می‌آید را با شکایت بدهند.
🔹 جناب عبدوس فراموش نکنید که شما پشت میزی نشسته‌اید که باید پاسخ‌گوی خبرنگاران باشید، نه تنها شما بلکه هر فرد دیگری که در قبال مردم ایران زمین مسئولیتی دارد باید پاسخ‌گوی خبرنگاران باشند...!
🔹 فراموش نکنید شما و همکاران محترمتان بدون حمایت جامعه مدنی در انجام وظایف محوله دچار مشکل خواهید شد، ای کاش از این فرصت (گزارش خانم موسوی) به پشتوانه‌ی مردم، به نفع مردم و طبیعت استفاده می‌کردید، نه بر علیه خبرنگار درست‌کار و دل‌سوزی چون خانم موسوی!
🔹 شاید من نتوانم بگویم شما در اداره کل نسبت به وظایف خود کوتاهی می‌کنید یا نه، اما خانم موسوی به عنوان خبرنگار و کنشگر محیط زیست چشم و گوش من و مردم آگاه و مسئول (جامعه مدنی) است، ما به ایشان اعتماد داریم و تمام قد از ایشان حمایت می‌کنیم، امیدوارم که شما تغییر رویه دهید و جایگاه سازمان را در افکار عمومی بدتر از این که هست نکنید و صرفا به وظایف محوله‌ی خود بپردازید.
⁉️ اما یک سوال، در این فاصله و فرصتی که مدیرکل با شکایت خود برای کارخانه ید فراهم می‌کند چه اتفاقی می‌افتد؟!
#احسان_میرزائی
سه‌شنبه - ۲۷ - شهریور - ۱۳۹۷
#تهران ۹:۰۰
📡 @gicher
📡 @zaminonline
#الهه_موسوی_تنها_نیست
#الهه_موسوی
#خبرنگار
✅ نشست تخصصی روزنامه‌نگاری محیط‌زیست برگزار شد:
https://www.instagram.com/p/Bsv-tRnhWNo/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=600ojl2pl92h
https://www.instagram.com/p/Bsv-tRnhWNo/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=600ojl2pl92h
Instagram
Green LifeStyle احسان‌میرزائی
روزنامه‌نگاری محیط زیست نشست «روزنامه‌نگاری محیط زیست» از سلسله نشست‌های دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه‌ها چهارشبه ۲۶دی ماه با سخنرانی: زینب شریفی مدیرگروه رشته روابط‌عمومی دانشکده خبر اهواز، احسان محمدی مدیرمسئول پایگاه خبری و تحلیلی زیست بوم،…
●امروز همه می‌دانیم چه شده، اما دیروز چه کسی گمان می‌کرد عصر چهارشنبه (۲ تیر ۱۴۰۰) به یکی از تاریک‌ترین و تلخ‌ترین روزها برای ما تبدیل شود.
از لحظه خواندن خبر تا همین حالا نتوانستم حرف بزنم و بنویسم، حقیقتا نوشتن در مورد این حادثه وحشتناک سخت و تصور کردن حال و روز خانواده مهشاد کریمی و ریحانه یاسینی سخت‌تر است.
امروز همکاران مهشاد در ایسنا و ریحانه در ایرنا در بهت و حیرت‌اند و گل‌‌ها را روی میزکار همکارشان پرپر کرده‌اند.
●از لحظه‌ی اعلام خبر واژگونی اتوبوس حامل همکاران خبرنگار محیط‌زیستی اخبار جعلی هر لحظه در فضای مجازی بیشتر و بیشتر شد؛ برخی هرچه به ذهنشان رسید را بدون تفکر گفتند و هرچه به دستشان رسید را بدون تامل منتشر کردند. به موازات حادثه جریانی احساسی شکل گرفت که هرگز ناب نبود.
چطور می‌توان به لشگر زرد نویس و زرد پسند گفت که ما دو همکار، دو دوست و دو عزیز را در ناباورانه‌ترین حالت ممکن و برای همیشه از دست داده‌ایم و تعدادی از همکاران خبرنگار ما در شرایط بسیار سختی هستند. هیچ‌وقت امیدی به لشکر زرد نیست آن‌ها هیچ رحمی ندارند.
حتی به برخی از دوستان باید تاکید کرد که لحظه‌ای سکوت کنید و از بی رحمی جاده‌ها و فرسودگی اتوبوس‌ها و سریال چپ کردن اتوبوس و ناکارامدی دولت و بی کفایتی سازمان محیط‌زیست و… ننویسید. شرایط را از آنچه که هست برای خانواده‌های داغدار و خانواده مصدومین سخت‌تر نکنید.
●اما آنجا که حرف زدن و نوشتن از این حادثه تلخ برای من سخت است، برخی مسئولین حتی برای درد و رنج و اندوه ما برنامه دارند. شاید در ظاهر ادامه یادداشت با بند پیشین تناقض داشته باشد، اما این دقیقا مسئله‌‌ای است که مسئولین باید به طور شفاف به آن اشاره کنند.
کاروان مسئولین در هتل و بیمارستان برای عیادت خبرنگاران به صف شده‌اند، پیام تسلیت مقامات و دستور رسیدگی به ابعاد مختلف حادثه از سوی حسن روحانی رئیس جمهور و... صادر شده؛ تعداد کمی از روزنامه‌های صبح پنجشنبه در صفحه اول صرفا خبر و نقل قول‌هایی از چرایی حادثه را درج کرده‌اند.
اما خانم و آقای مسئول و جناب روزنامه، شما بیایید از هزینه‌های درمان تا بهبودی کامل خبرنگاران بگویید، از بیمه، دیه و حقوق قانونی خبرنگاران جان باخته و مصدوم بنویسید، بگویید که اگر خبرنگاری بعد از این حادثه دچار از کار افتادگی شد چه نهاد و ارگانی باید حقوق او را بپردازد و از وی و خانواده‌اش حمایت کند.
پ‌ن: برای خانواده مهشاد و ریحانه طلب صبر دارم و آرزوی بهبودی کامل برای همکاران خبرنگار
#احسان_میرزائی
#پنجشنبه - ۳ - تیر - ۱۴۰۰
#ایران ۱۰:۰۰
#خبرنگار #ارومیه
https://www.instagram.com/p/CQfchDojJyN/?utm_medium=copy_link
●امروز همه می‌دانیم چه شده، اما دیروز چه کسی گمان می‌کرد عصر چهارشنبه (۲ تیر ۱۴۰۰) به یکی از تاریک‌ترین و تلخ‌ترین روزها برای ما تبدیل شود.
از لحظه خواندن خبر تا همین حالا نتوانستم حرف بزنم و بنویسم، حقیقتا نوشتن در مورد این حادثه وحشتناک سخت و تصور کردن حال و روز خانواده مهشاد کریمی و ریحانه یاسینی سخت‌تر است.
امروز همکاران مهشاد در ایسنا و ریحانه در ایرنا در بهت و حیرت‌اند و گل‌‌ها را روی میزکار همکارشان پرپر کرده‌اند.
●از لحظه‌ی اعلام خبر واژگونی اتوبوس حامل همکاران خبرنگار محیط‌زیستی اخبار جعلی هر لحظه در فضای مجازی بیشتر و بیشتر شد؛ برخی هرچه به ذهنشان رسید را بدون تفکر گفتند و هرچه به دستشان رسید را بدون تامل منتشر کردند. به موازات حادثه جریانی احساسی شکل گرفت که هرگز ناب نبود.
چطور می‌توان به لشگر زرد نویس و زرد پسند گفت که ما دو همکار، دو دوست و دو عزیز را در ناباورانه‌ترین حالت ممکن و برای همیشه از دست داده‌ایم و تعدادی از همکاران خبرنگار ما در شرایط بسیار سختی هستند. هیچ‌وقت امیدی به لشکر زرد نیست آن‌ها هیچ رحمی ندارند.
حتی به برخی از دوستان باید تاکید کرد که لحظه‌ای سکوت کنید و از بی رحمی جاده‌ها و فرسودگی اتوبوس‌ها و سریال چپ کردن اتوبوس و ناکارامدی دولت و بی کفایتی سازمان محیط‌زیست و… ننویسید. شرایط را از آنچه که هست برای خانواده‌های داغدار و خانواده مصدومین سخت‌تر نکنید.
●اما آنجا که حرف زدن و نوشتن از این حادثه تلخ برای من سخت است، برخی مسئولین حتی برای درد و رنج و اندوه ما برنامه دارند. شاید در ظاهر ادامه یادداشت با بند پیشین تناقض داشته باشد، اما این دقیقا مسئله‌‌ای است که مسئولین باید به طور شفاف به آن اشاره کنند.
کاروان مسئولین در هتل و بیمارستان برای عیادت خبرنگاران به صف شده‌اند، پیام تسلیت مقامات و دستور رسیدگی به ابعاد مختلف حادثه از سوی حسن روحانی رئیس جمهور و... صادر شده؛ تعداد کمی از روزنامه‌های صبح پنجشنبه در صفحه اول صرفا خبر و نقل قول‌هایی از چرایی حادثه را درج کرده‌اند.
اما خانم و آقای مسئول و جناب روزنامه، شما بیایید از هزینه‌های درمان تا بهبودی کامل خبرنگاران بگویید، از بیمه، دیه و حقوق قانونی خبرنگاران جان باخته و مصدوم بنویسید، بگویید که اگر خبرنگاری بعد از این حادثه دچار از کار افتادگی شد چه نهاد و ارگانی باید حقوق او را بپردازد و از وی و خانواده‌اش حمایت کند.
پ‌ن: برای خانواده مهشاد و ریحانه طلب صبر دارم و آرزوی بهبودی کامل برای همکاران خبرنگار
#احسان_میرزائی
#پنجشنبه - ۳ - تیر - ۱۴۰۰
#ایران ۱۰:۰۰
#خبرنگار #ارومیه
https://www.instagram.com/p/CQfchDojJyN/?utm_medium=copy_link
به یاد قربانیان اتوبوس خبرنگاران و سربازان
🔹نیمه‌ی تابستان۱۳۸۴ از محلی در نزدیکی چیتگر سوار اتوبوس‌های فرسوده‌ی بنز شدیم، مقصد اردکان یزد بود.
شاید سی چهل نفر، برخی سنشون کمتر و برخی بیشتر، اما همگی در سه مورد کاملا مشترک بودیم:
۱.سرباز بودیم و مجبور...
۲.سوار اتوبوس فرسوده و نا ایمن بودیم.
۳.راننده اتوبوس رضا پنجه طلا بود.
راننده بیچاره درگیر بیماری اعتیاد بود، پشت فرمون چرت می‌زد، کاملا واضح بود که ادراک لازم از بینایی رو نداشت. دو سه بار نزدیک بود شاخ به شاخ کنه، از جاده رفت تو شونه خاکی و برگشت و...
اون روز دو سه تا از همسفران که سن و سالشون بیشتر بود رفتن جلو نشستن و شش دانگ حواسشون رو به راننده دادن.
اما انگار من و بقیه درکی از خطر نداشتیم یا بهتره بگم هیجان و تفریح سواری در ارابه مرگ انقدر بیشتر بود که به خطرش توجه نکردیم.
بعد از نایین و عقدا و نرسیده به میبد، راننده باید از سمت راست جاده خارج می‌شد که نشد!
ناگهان وسط جاده توقف کرد و دنده‌عقب گرفت تا وارد خروجی جاده بشه!
کاری نبود که برای کشتن ما انجام نداده باشد، اما در آن روز وحشتناک همه چیز بخیر گذشت.
بعد از گذشت چند سال، حالا کمی با تجربه‌تر و آگاه‌تر شدم، از خودم می‌پرسم اگر با این تجربه و آگاهی به اون روز برگردم آیا امکان داره که سوار اتوبوس فرسوده با راننده‌ای که سطح هوشیاری پایینی داره، بشوم؟!
واقعا نمی‌دانم!!!
شما بودی سوار می‌شدی؟
⁉️همین الان اگر در شرایط مشابه تجربه من یا اتفاقی که برای خبرنگاران افتاد (از زبان برخی از مصدومین شنیدیم که اتوبوس از ابتدای سفر مشکل داشته) قرار بگیرید، باز هم سوار اتوبوس می‌شوید و به سفر با آن ادامه می‌دهید؟
🔰لطفا دیدگاه و تجربه خودتون رو بنویسید، فقط کسی رو قضاوت نکنید، منصفانه بنویسید که چه می‌کنید...
#احسان_میرزائی
جمعه - ۴ - تیر - ۱۴۰۰
#ایران ۹:۲۷
#خبرنگار #سرباز #خانواده #اتوبوس_خبرنگاران #اتوبوس_سربزان
🔹نیمه‌ی تابستان۱۳۸۴ از محلی در نزدیکی چیتگر سوار اتوبوس‌های فرسوده‌ی بنز شدیم، مقصد اردکان یزد بود.
شاید سی چهل نفر، برخی سنشون کمتر و برخی بیشتر، اما همگی در سه مورد کاملا مشترک بودیم:
۱.سرباز بودیم و مجبور...
۲.سوار اتوبوس فرسوده و نا ایمن بودیم.
۳.راننده اتوبوس رضا پنجه طلا بود.
راننده بیچاره درگیر بیماری اعتیاد بود، پشت فرمون چرت می‌زد، کاملا واضح بود که ادراک لازم از بینایی رو نداشت. دو سه بار نزدیک بود شاخ به شاخ کنه، از جاده رفت تو شونه خاکی و برگشت و...
اون روز دو سه تا از همسفران که سن و سالشون بیشتر بود رفتن جلو نشستن و شش دانگ حواسشون رو به راننده دادن.
اما انگار من و بقیه درکی از خطر نداشتیم یا بهتره بگم هیجان و تفریح سواری در ارابه مرگ انقدر بیشتر بود که به خطرش توجه نکردیم.
بعد از نایین و عقدا و نرسیده به میبد، راننده باید از سمت راست جاده خارج می‌شد که نشد!
ناگهان وسط جاده توقف کرد و دنده‌عقب گرفت تا وارد خروجی جاده بشه!
کاری نبود که برای کشتن ما انجام نداده باشد، اما در آن روز وحشتناک همه چیز بخیر گذشت.
بعد از گذشت چند سال، حالا کمی با تجربه‌تر و آگاه‌تر شدم، از خودم می‌پرسم اگر با این تجربه و آگاهی به اون روز برگردم آیا امکان داره که سوار اتوبوس فرسوده با راننده‌ای که سطح هوشیاری پایینی داره، بشوم؟!
واقعا نمی‌دانم!!!
شما بودی سوار می‌شدی؟
⁉️همین الان اگر در شرایط مشابه تجربه من یا اتفاقی که برای خبرنگاران افتاد (از زبان برخی از مصدومین شنیدیم که اتوبوس از ابتدای سفر مشکل داشته) قرار بگیرید، باز هم سوار اتوبوس می‌شوید و به سفر با آن ادامه می‌دهید؟
🔰لطفا دیدگاه و تجربه خودتون رو بنویسید، فقط کسی رو قضاوت نکنید، منصفانه بنویسید که چه می‌کنید...
#احسان_میرزائی
جمعه - ۴ - تیر - ۱۴۰۰
#ایران ۹:۲۷
#خبرنگار #سرباز #خانواده #اتوبوس_خبرنگاران #اتوبوس_سربزان