دلنوشته ها - رحیم قمیشی
33.6K subscribers
129 photos
209 videos
11 files
196 links
Download Telegram
دوستان همراه کانال

برخی دوستان محترمم، برخی اساتیدم، بر اساس تحلیلی متفاوت، شرکت در انتخابات را توصیه می‌کنند.
شاید از پشت پرده چیزهایی می‌دانند که من نمی‌دانم.
نگران بودند نوشته‌هایم زحمات آنها را هدر بدهد!
گفته‌ام این مردم تصمیم‌شان با نوشته‌های کسی تغییر نمی‌کند.
من فقط سعی می‌کنم نظر آنها را بگویم.
اما به احترام آن دوستانم، سعی می‌کنم دیگر در مورد انتخابات ننویسم.
تصمیم اکثریت مردم مورد احترام همه ماست.
ما در اکثریت هم باشیم نباید تلاش‌مان را قطع کنیم، در اقلیت باشیم تنها باید تلاشمان را بیشتر کنیم!
آرزوی همه ما ایرانی بهتر است.
نمی‌گذاریم اختلاف نظر باعث جدایی‌مان شود.
آنچه در مورد انتخابات لازم بود، گفته شد.
تصمیم با مردم است.
شاید این یک هفته دیگر از انتخابات مستقیما ننویسم.
و فرصتی دهم به آنها که دلشان می‌خواهد راه دیگری را پیشنهاد بدهند.
البته کانال چه در بخش نظرات چه پست‌های دیگر فعال خواهد بود.
بغض دکتر فاضلی

رحیم قمیشی

من برای استاد فاضلی بسیار احترام قائلم.
ایشان بسیار صبورند، بسیار خوش‌اخلاق، برنامه‌ریز هستند، کم صحبتند، پر مطالعه‌اند، خوش تیپند و جدی.
آنها که از نزدیک با او سر و کار نداشته‌اند شاید تصور کنند زیادی تمجیدشان می‌کنم. اما اینطور نیست.
از ایشان پرسیده بودم پس از اخراج از دانشگاه چطور امرار معاش می‌کنی، گفته بود در شرکتی خصوصی مشغولم.
گفته بودم بر نظریاتش نقد دارم، با خوشحالی و اشتیاق، دوست داشت بشنود.
جوان است و پر از انرژی.
و من چقدر دلم سوخته بود دانشگاه‌های ما چه شده‌اند که اساتید واقعی، آنجا حق تدریس ندارند.

امشب وقتی شکسته شدن بغض چند ساله ایشان را دیدم، چقدر دلم شکست.
او همیشه توصیه می‌کرد جوان‌ها نروند، بمانند ایران را بسازیم.
او به آینده خیلی امیدوار بود.
او هزار فکر داشت برای بهتر شدن ایران
برایم تعریف می‌کرد خواسته بود به دیدار کسی برود، از اطلاعات زنگ زده بودند حق نداری بروی... و نرفته بود.
خنده‌ام گرفته بود
- تو چقدر پاستوریزه‌ای استاد.
او به تمام معنی یک استاد آرام بود.
اهل مبارزه نبود. و لج مرا در می‌آورد!
امشب دیدم چقدر بد است آدم فحش بلد نباشد.
چقدر بد است فکر کند همه چیز به مرور حتماً درست می‌شود.
چقدر سخت است بپذیرد راه اصلاح برای همیشه بسته است...
او حتما گریه هم کرده.
کاش من همراهش بودم!
کارشناس هتاک و دروغگو یک کشیده لازم داشت، همان جلوی دوربین.

می‌رفتم به‌جای استاد صبورم، می‌زدمش
و می‌گفتم حالا ببریدم زندان!
مثل زیدان یک کله به مجری‌ای می‌زدم که گفته بود میکروفون را ببندند.
آنها که نمی‌توانند آقای فاضلی را درک کنند
اصلا نمی‌دانند مردم چه می‌کشند
جوان‌ها چه آتشی در دلشان است

ما هم خیلی وقت‌ها بغض‌مان می‌ترکد
به‌خاطر ایران و مظلومیتش
بخاطر دروغ های رسانه‌ای
که نمی‌شود پاسخ داد
فقط دوربینی نیست بگیرد...
فدای بغض استاد عزیزم

@ghomeishi3
اصل‌های مهم و فراموش شده

رحیم قمیشی

فردی که دچار فقر مفرط شده، همه آرزویش رسیدن به یک پول می‌شود، یک گشایش اقتصادی یا یک شانس برخورداری.
وقتی که به آنها می‌رسد تازه یادش می‌آید اینها که مهم نبوده‌اند، او زندگی کردن را بلد نبوده. او معنای زندگی را فراموش کرده، پول به‌خودی خود هیچ تغییر مهمی در زندگی او پدید نمی‌آورد.
او اصول مهم دیگری را در فقر و نداری، به فراموشی سپرده بوده است.
لعنت بر فقر.

نوجوانی که تمام هم و غم خود را در آمادگی کنکور گذاشته، فردای اعلام نتایج است که متوجه می‌شود، قبولی در دانشگاهی معتبر، تنها درصد بسیار کوچکی از موفقیت است، حال باید خودش را برای تعامل با اساتیدی آماده کند که نخبه‌ها هم، درمی‌مانند، و آن روز، آرزویش می‌شود، یک تعطیلی، کاش اصلأ قبول نشده بود!
او فراموش کرده بود، قبولی کنکور اگر برنامه نداشته باشد، تحصیل علم اگر هدف نداشته باشد، موفقیت نیست. نوعی شکست است. اتلاف عمر است.

در پدیده‌های اجتماعی اگر جوانان، نوجوانان و بانوان همراه نباشند، اگر آنها امید به بهبود نداشته باشند، اگر برای فضای عمومی اجتماع فکر نشده باشد، اگر به همراهی همراهان همیشگی دلخوش شده باشد، چه موفقیتی ممکن است به‌دست آید؟!
در اجتماع برای هر قدم مهمی، همراهی بدنه اجتماع، باقی ماندن آنها در صحنه، امید پیدا کردن آنها برای بهبود، همبستگی اجتماعی برای پیمودن راه دشوار پیش‌رو، حرف نخست را می‌زند.
همان نکته‌ای که این روزها فراموش شده.

فقط رأیی بیاوریم!
تنها قدرت را به‌دست بگیریم.
افرادی که ما صالح می‌دانیم مقام‌دار شوند!
آیا اسم اینها موفقیت است!؟
چقدر اصول که در این میان فراموش می‌شوند.
چقدر امیدها که به نومیدی گرایش پیدا می‌کنند.
با ساده کردن مسئله چیزی حل نمی‌شود.
اگر به مشکلات افزوده نشود!

جلوگیری از دزدی موفقیت است؟
برداشتن ون‌ها از خیابان موفقیت است؟
شکستن تحریم‌ها موفقیت است؟
چقدر ما از اصل زندگی دور افتاده‌ایم.

عزتی که می‌خواستیم.
آزادی‌ای که طلب می‌کردیم.
آبادانی‌ای که حق‌مان بود.
آینده‌ای روشن که انتظارمان بود.
همه این اصل‌ها محو شده‌اند...
رسیده‌ایم به اینکه؛
شاید کمی دیرتر بمیریم!
شاید کنکور قبول شویم!
شاید پولی برسد.
شاید دزدی کم شود!

مقام انسانیت ما
بزرگی ما؟
اهداف ما!
برنامه‌های ما؟
این روزها احساس می‌کنم؛
چقدر ما حقیر شده‌ایم
یعنی حقیرمان کرده‌اند...

@ghomeishi3
وقتی باز به جمهوری‌اسلامی رأی می‌دهید!

✍️ رحیم قمیشی

هیچ اشکالی ندارد کسی به جمهوری اسلامی رأی بدهد، اما دیگر حق ندارد نق بزند، این چه وضعی است!
من وقتی به حاکمیت رای می‌دهم، دیگر حق ندارم بگویم چرا دخترم را می‌زنید.
چرا دزدها رها شده‌اند و دختران معصوم را می‌گیرید.
وقتی می‌پذیرم رأیم را به عنوان رأی به سیستم موجود بشمارند، حق ندارم بروم بر سر مزار مهسا و دیگر کشته شدگان مظلوم، و بگویم تو دخترم بودی یا پسرم، تو خواهرم بودی، یا برادرم!

وقتی قبول می‌کنم رأی مرا، به‌عنوان رفراندوم و رأی به خودشان، رأی به حاکمیت دینی بشمارند، حق ندارم بعدها شکایت کنم چرا ایران این شده، و دنیا آن!
من وقتی به نظام رأی می‌دهم، پس از رأی‌گیری اجازه ندارم بگویم آراء دستکاری شده.
من شورای نگهبان را به عنوان ناظر راستگو و درستکار پذیرفته‌ام.
وقتی قبول می‌کنم در چهارچوب سیاست‌های کلی نظام حرکت کنم، حق ندارم فردا بگویم چرا تورم هست، چرا بودجه شفاف نیست، چرا پول ایران به جاهای دیگر می‌رود، چرا دنیا فکر می‌کند ایران عامل بی‌ثباتی است.
وقتی من می‌پذیرم منویات آقایان چراغ راهنمایم است، حق ندارم بگویم چرا مهاجرت جوانان زیاد شده، چرا کنسرت‌ها لغو می‌شوند، چرا صدا و سیما اینجوری است، چرا اسناد باغ‌های مرغوب به نام از ما بهتران می‌شوند، چرا بابک زنجانی‌ها عفو می‌شوند، و حبس‌ها و حصرهای غیرقانونی تمام نمی‌شوند، چرا واکسن وارد نمی‌شود، چرا دارو نیست، چرا اساتید اخراج می‌شوند!
چرا هواپیما می‌افتد، چرا زاهدان و کردستان آن طور می‌شود.
من دارم رأی می‌دهم به همۀ این ظلم‌ها!
و شاید خودم را فریب می‌دهم، این یا آن!؟

آنها که می‌روند
حتماً روزی برمی‌گردند
و خواهند گفت اشتباه کردیم!
ما آنها را می‌بخشیم
می‌دانیم شاید با ساده‌دلی رفتند
آن روز خواهیم گفت: چقدر گفتیم نروید.
دل‌مان را شکستید
حالا برگشتید، اشکالی ندارد!
اما اگر بر عهد خود مانده بودید
شاید زودتر به هدف‌های قشنگ‌مان
برای ایران می‌رسیدیم!

آنها که برای رای می‌روید!
ما که کنار صندوق‌ها نیستیم
ولی فردا یادتان باشد؛
اول آرای به صندوق نرفتۀ ما را بشمارید!!
بعد نفر اول را
بعد نفر دوم را
و یادتان باشد
اگر رأی ندادگان، بیشتر از نفر اول بودند
به آنها ظلم کرده‌اید...
حق‌شان را خورده‌اید
ولو به روی خود نیاورید
آنها که گزینه خود را ندیدند
آنها که به صندوق شما اعتماد نداشتند
آنها که شورای نگهبان را صالح ندانستند
آنها که رأی خود را نگاه داشته‌اند برای رفراندوم
آنها که نمی‌خواستند فقط حرف بشنوند
آنها که می‌گفتند یک نظام دمکراسی واقعی می‌خواهند
"آنها هم حق داشتند"
ولو با رأی ندادن‌شان!
هر چند انکارشان کنید
و بگویید همین است که هست
همه جای دنیا همین‌طور است!

من که رأی نمی‌دهم
حقوقم را تا ابد مطالبه خواهم کرد
و روزی به آنها که تنهایم گذاشتند
شکایت خواهم کرد
این حق ما نبود
ما با هم عهد بسته بودیم
به‌خاطر فرزندان‌مان
به‌خاطر آیندگان
به‌خاطر جوانان به خون کشیده شده
به‌خاطر دختران نابینا شده
به‌خاطر پدران فقیر شده
مادران دلشکسته
به‌خاطر آنها که دل‌شان برای ایران می‌تپید
با هم بمانیم
و شما دست‌های ما را رها کردید...

@ghomeishi3
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
رأی بدهم، رأی ندهم

✍️ رحیم قمیشی

امروز مهمترین پرسش بین افرادی که می‌شناسم همین است، رأی بدهم یا نه.
و البته بین دوستانم رأی دادن به پزشکیان در صورت غلبه بر تردیدشان یک اصل ثابت است.
خیلی تحلیل خوانده‌ام، برای رأی دادن و ندادن، آنقدری که خسته شوم!
انتظار داشتم روند مناظرات، تردیدها را خاتمه دهد، که متاسفانه نداد.
سه نظریه وجود دارد که خیلی مختصر و بدون حاشیه بیانشان می‌کنم؛

- ما نزدیک قله‌ایم، با رأی ندادن، و یا رأی به پزشکیان، از مواهب رسیدن به قله و سرازیر شدن به بهشت گمشده بی‌بهره می‌مانیم.
این بهشت برای برخی ممکن است جهنم باشد، اما برای من بهشت است!
- رأی به پزشکیان قدمی رو به جلو است، ولو اینکه تمام اهداف ما برآورده نشود، ولی بی‌تفاوتی به انتخاب بین جلیلی یا قالیباف، و پزشکیان، نوعی آرمانگرایی است، غیر واقع‌بینانه، اصلأ غیر علمی است.
- رأی نمی‌دهم تا در قدرت‌یابی هر کدام، که می‌دانم موفق به بهتر کردن حال ایران نمی‌شوند، سهیم نباشم. رأی نمی‌دهم تا حکام بفهمند محدود کردن دایرۀ انتخاب، تعیین یک رئیس ‌جمهور بی‌اختیار و مجری سیاست‌های کلانی که قبول ندارم، برایم نوعی تحقیر است. و من نمی‌خواهم فردا که فرزندم با روی کار آمدن مهمترین گزینه منتقد، یعنی آقای پزشکیان، باز هم اجازه یک اعتراض ساده نداشت، باز هم در خیابان تحقیر شد، باز هم تورم وحشتناک ادامه یافت، توضیح بدهم می‌دانستم، اما تنها امیدوار بودم این‌بار اینطور نشود!

من با همه بررسی‌هایم گزینه سوم را برگزیده‌ام، اما چه کسی از آینده خبر دارد؟ چه کسی می‌داند حتما ترامپ سر کار می‌آید؟ چه کسی می‌داند نفت می‌شود ۲۰ دلار یا ۲۵۰ دلار. چه کسی می‌داند عمر دیگران چقدر است؟ هیچکس!
صادقانه می‌گویم، همه ما در معرض انتخاب درست یا نادرست هستیم و هر کس با تحلیل خود گزینه‌ای را انتخاب می‌کند.
در انتخابات جاری بیشترین رقابت بین نامزدها نیست، رقابت بین رأی دادن و ندادن است! و تا همین‌جا یعنی ما مردم پیروز شده‌ایم.
یک قدم بسیار مهم برداشته شده است.
ولو آنکه بنا به دلایلی، که غالبا در آیندۀ مبهم نهفته است، برخی به تصمیم رأی دادن به پزشکیان برسند، باز هم ما برده‌ایم. همه آنها گردنه مهم رأی بدهم یا ندهم را گذرانده‌اند، یعنی به ارزش رأی خود واقف شده‌اند، اما در دو تحلیل متفاوت، عده‌ای رأی می‌دهند و عده‌ای نمی‌دهند.

نه آنکه رأی می‌دهد، خیانت کرده به خون شهدا، نه آنکه نمی‌دهد.
نه آنکه رأی می‌دهد، به فکر ایران نبوده، نه آنکه نمی‌دهد.
نه رأی دهنده سازشکار بوده، نه آنکه رأی نداده طرفدار خشونت و خونریزی.
تنها یک رقابت است.
و مگر دمکراسی جز پذیرش تنوع آراء و نظرات، و جز قبول تکثر، و ایجاد فرصت برای اکثریت، چیز دیگری است؟

من رأی نمی‌دهم، اما این حق را برای نزدیک‌ترین افراد به خودم قائل هستم، با تحلیلی متفاوت، با تصور آینده‌ و دورنمایی دیگر، به نتیجه رأی دادن برسند.
وقتی هر کس قدر رأی خود را بداند
وقتی هر کس برای مخالفش احترام قائل باشد
وقتی هیچکس خود را محق مطلق نداند
وقتی اکثر مردم با رای دادن و ندادن، دنبال آن باشند که به حاکمیت بفهمانند، به پایان حکومت مطلقه و تعیین تکلیف برای مردم رسیده است.
ما موفقیت بزرگی کسب کرده‌ایم.
هر کس باید به تردیدش غلبه کند.
و مسئولیت اقدامش را بپذیرد.
من و بسیاری دوستانم رأی نمی‌دهیم
و فکر می‌کنیم در آینده به این رأی ندادن‌مان افتخار خواهیم کرد.
آنها که رأی می‌دهند، مسئولیت فردی که به سر کار می‌آید را، حتما خواهند پذیرفت.
قرار نیست پس از این انتخابات چند فرقه شویم.

ایران ما نیازمند با هم بودن ماست
ولو اختلاف سلیقه داشته باشیم
رأی دادن و ندادن، معیار انسانیت و تعهد و واقع بینی و دلسوزی برای ایران نیست!
اگر چه آرزوی من این است، رأی ندادنم خفتگان را بیدار کند که؛
اکثر مردم ایران به این نتیجه رسیده‌اند، تغییرات کوچک، سرنوشت آنها را تغییر نمی‌دهد و خواهان همان تغییری هستند که گفتنش جرم تلقی می‌شود!

من نه به شمارش صحیح آرا باور دارم
نه به توانایی هیچکدام، برای نمایندگی‌ام
نه به آینده‌ای موهوم و خیالبافانه دلبسته‌‌ام
نه می‌خواهم چهار سال خودم را سرزنش کنم
رأی نمی‌دهم تا قدرتم را باور کنم
و ایرانم را بهتر کنم
با همان صلح و صفا، و عشق و محبت.
ولی برای رأی‌دهندگان احترام تمام قائلم
چون خودم را محور کائنات نمی‌دانم.
و عقلم را ناقص!
از آینده هم
خبر ندارم.

@ghomeishi3
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
مردم عزیز ایران!
من صدای شما را شنیدم

✍️ رحیم قمیشی

مردم خوب ایران زمین
من داوطلب ریاست‌جمهوری هستم.
می‌دانم بسیار دروغ شنیده‌اید
بسیاری آمدند و گفتند نمی‌شود کار کرد
بسیاری دوستان و خویشاوندانشان را فرصت دادند واعتماد شما را سلب کردند
و سال‌هاست بسیاری از شما با صندوق های رأی قهر کرده‌اید.
من صدای شما را شنیدم.
صدای دختران و جوانان را
صدای مردان و زنان جان به لب رسیده را
صدای همه آنها که ده‌ها سال شلاق ناکارآمدی‌ها، دزدی‌ها و باندبازی‌ها را خوردند
و می‌خواهم نماینده شما در قدرت شوم!

مردم خوب و دردمندم!
من می‌خواهم مجری قانون اساسی شوم
قانون اساسی‌‌ ما با وجود مشکلاتی که دارد، ظرفیت‌هایی در آن نهفته است
اینک من هستم و شما
و سوگندی که در پیشگاه شما می‌خورم.
برای اجرای همۀ آنچه در زیر یادآور می‌شوم:

۱- در قانون اساسی هیچکس خارج از حیطه قانون نیست، سپاه باشد یا مرجع تقلید، امام جمعه باشد یا رهبر. همه در برابر قانون مساوی‌اند. من قسم می‌خورم زیر بار هیچ بی‌قانونی نروم. شورای‌های حاکمیتی غیرقانونی را منحل کنم، هیئت‌های منتصب تصمیم‌گیری را به قانون ارجاع دهم و حتی قوه قضاییه را ملزم کنم ذره‌ای از قانون تخطی نکرده و درب زندان‌ها را برای بازدید خبرنگاران و نمایندگان مردم باز گذاشته و دادگاه‌ها را طبق قانون اساسی علنی برگزار نموده و دست از احکام سیاسی و امنیتی به بهانه‌های مختلف بردارد.

من سوگند می‌خورم هیئت‌های گزینش را حتی از پرسیدن دین و مذهب استخدام شوندگان منع کنم، چه رسد به پرسش از نماز و روزه افراد.
مگر آنها که هم‌دین ما نیستند ایرانی نیستند؟!
من حتی لایحه‌ای به مجلس خواهم داد که پرسیدن دین افراد در کشور جرم تلقی شود، مثل سایر کشورهای پیشرفته.

مردم عزیز زخم خورده!
من ستادی خواهم گذاشت تا به تک‌تک شکایات شما از برخورد نیروهای امنیتی، نظامی و انتظامی رسیدگی کند. اگر کسی در حوادث سال‌های گذشته آسیب دیده به او غرامت پرداخت خواهد شد.
من ظرف سه ماه در همه استان‌ها مراکزی را برای بیان اعتراضات شما تعیین خواهم کرد. شما حق دارید جمع شوید و بر سر ما فریاد بکشید. من نخواهم گذاشت این حق از شما سلب شود.

مردم بزرگوار و نجیب ایران
رهبر انقلاب در انجام وظایف قانونی‌شان عزیز ما هستند و در پیوند ملت ایران می‌توانند نقش بزرگی داشته باشند، اما ایشان هم ذره‌ای از قانون تخطی کنند من موظفم به عنوان نماینده شما جلوی ایشان بایستم.
قانون اساسی اجازه نمی‌دهد هیچکس خود را بالاتر از قانون بداند، بی هیچ عذر و بهانه‌ای، و قانون تکلیف همه را روشن کرده است.

مردم سختی کشیده ایران
اقتصاد و منابع سرشار ایران، بخصوص جوان‌های مستعد کشور، توان زندگی سرافرازانه ۸۵ میلیون ایرانی را تضمین کرده است، نمی‌گویم چند ماهه اقتصاد بهتر خواهد شد، اما شما سیر حل مشکلات را در همان سال نخست خواهید دید.
من برای برداشته شدن تحریم، پذیرش قوانین صحیح جهانی، شناساندن ایران به عنوان عضو متعهدی در جهان، برنامه دارم.
شاید تدبیرهایم را نتوانم بگویم اما راه‌حل‌ها را تنظیم کرده‌ام.
من به پشتوانه شما مردم، همه آنها را اجرایی می‌کنم. و هر مانعی پیش پایم گذارده شد به شما گزارش خواهم داد.

مردم عزیز ایران و سروران واقعی‌ام
من صدای اعتراض و نگرانی‌های شما را شنیده‌ام و آمده‌ام تا صدای شما باشم.
در پیشگاه شما متعهد می‌شوم، هر هفته بطور مستقیم به شما از پیشرفت امور گزارش بدهم، هر ماه در برابر خبرنگاران پاسخگو‌ باشم. از هیچکس نترسم.
عزت و کرامت انسانی را به شما برگردانم.
مطابق آنچه وعده داده‌ام عمل کنم
تلاش کنم انتخابات مجلس، این بار با مشارکت بالای شما و زودتر از موعد برگزار شود. و زندگی‌ای که استحقاق آن را دارید به شما برگردانم.

همه اینها مستلزم آنست که قهر خود را بشکنید، و نخواهید تنها رأی بدهید، بلکه پس از رای خود در صحنه باقی بمانید، و اگر نگذاشتند نماینده شما کار کند، او را یاری رسانید.
اینک من هستم، کوچک شما، و نماینده قدرت بزرگ شما. به من رای بدهید تا همه آنچه را گفتم عملی کنم.

"نمی‌دانم آیا داوطلبی، متن بالا را امضا می‌کند.
هر کس امضا کرد
و من اطمینان کردم صادقانه امضا کرده
رأی من برای اوست
و گر نه
رأی من و شأن من بالاتر از آن است
تا در بازی‌های‌ سیاسی
آن را به حراج بگذارم!

والسلام

@ghomeishi3
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
انتخابات تمام شد
سرنوشت ایران مهم است!

✍️ رحیم قمیشی

لطفا آنها که رأی دادند، کسانی را که رأی نداده‌اند، سرزنش نکنند.
آنها که رأی نداده‌اند، آنها را که رأی داده‌اند، سرزنش نکنند.
هر کدام با مراجعه به عقلانیت‌شان اقدام شجاعانه خود را انجام داده‌اند.
هر دسته به فکر نجات کشور از بحران‌ها بوده‌اند.
تفرقه مهمترین ضربه‌ای است که ممکن است در این شرایط گریبانگیر جامعه ما شود.
بزرگان و اندیشمندانی رأی داده‌اند.
بزرگان و اندیشمندانی رأی نداده‌اند.
نه رأی دادن کشور را نجات می‌دهد
نه رأی ندادن!
هر کدام از دو اقدام، با توجه به آنچه پس از این مرحله اتفاق می‌افتد، می‌تواند کشور را بهبود بخشیده و یا به مشقت بیندازد.
تصور نکنیم رأی دادن و ندادن تحول مهمی در کشور به‌وجود می‌آورد.
مهم باقی ماندن مردم در صحنه است و باور قدرت‌شان در تغییر.
اکثریت مطلق مردم پیام دادند وضعیت فعلی غیر قابل تحمل و غیر قابل تداوم است.
چه آنها که به پزشکیان رأی دادند و چه آنها که رأی ندادند اکثریتی قابل ملاحظه بودند که به حاکمان "نه" گفتند.
و فریاد زدند:
"ما نمی‌خواهیم نابودی ایران را ببینیم"


@ghomeishi3
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
نتیجه تکاندهنده!

همه آمارهای غیر رسمی گویای شگفتی بزرگی است.
با وجود تاکیدات مقامات عالی نظام، هم بیش از پنجاه درصد مردم ایران در انتخابات شرکت نکردند.
یعنی هیچ امیدی به بهبود در این نظام ندارند!
هم از همان درصد اقلیتِ مشارکت کننده، درصد زیادی، به آقای پزشکیان رأی داده‌اند.
یعنی به روند اداره کشور نقد جدی دارند.

آیا نظام حاضر است بپذیرد قریب به هفتاد و پنج درصد مردم کشور، رسماً پیام داده‌اند سیاست‌های کلی او را قبول ندارند.
آیا می‌پذیرد در بسیاری امور باید تجدید نظر کند؟

امیدوارم آمارها بنا بر مصالح، دستکاری نشوند!

رحیم قمیشی
اکثریت مطلق بدون سخنگو

✍️ رحیم قمیشی

انتخابات هشتم تیرماه رسماً ظهور قدرت بزرگی را در کشور کلید زد.
اگر حتی پانزده تا بیست درصد جامعه را افرادی بی‌تفاوت به هر انتخابی تجسم کنیم، بیش از چهل درصد مردم آگاهانه انتخابات را تحریم کردند.
این اکثریت مهم، نه سخنگو دارند، نه رهبر، نه تشکیلات، ولی از امروز نقش اول را در کشور بازی خواهند کرد.
تصمیم بگیرند ون‌های مزاحم خانم‌ها باید جمع شوند، یعنی "باید جمع بشوند".
تصمیم بگیرند رابطه با غرب و آمریکا باید عادی شود، یعنی "باید بشود".
تصمیم بگیرند هیچ‌کار غیرقانونی حتی از شخص اول نظام نباید سر بزند، یعنی "نباید بزند".
آنها امروز قدرت اول کشور هستند، بدون تردید!

جامعه دقیقا تقسیم شد به؛
چهل تا شصت درصد مطالبه‌گر جدی و بدون سخنگو.
بیست درصد امیدوار به اصلاح نسبی
و بیست درصد تا حدودی موافق سیستم.
حال این شصت درصد هستند که آینده کشور را رقم می‌زنند.
شکی نیست این اکثریت مطلق بزودی سخنگوی خود را پیدا می‌کنند.
همه همدیگر را پیدا می‌کنند
سازمان خود را می‌یابند
و تاثیر گذاری‌شان را بر کشور آغاز می‌کنند.

مواظب ظهور رهبران دروغینی باشیم که بخواهند از این اکثریت مهم سوء استفاده کنند.
مردم بلوغ فکری خود را نشان دادند
و در آینده هم با تدبیر عمل خواهند کرد
به‌ویژه در دور دوم انتخابات
تصمیم را خودشان خواهند گرفت.
و قطعا چک سفید امضا به هیچکس نخواهند داد.

@ghomeishi3
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ساده و کاربردی
برای آقای پزشکیان

✍️ رحیم قمیشی

آقای پزشکیان یک پای انتخابات مرحله دوم معرفی شده و ایشان در عمل خود را به عنوان نماد تغییر و اصلاح در روند فعلی معرفی نموده‌ است.
اکثر منتقدینِ ایشان به‌حق نگران آن هستند، عملا تفاوت دیدگاه ایشان با نهادهای منتصب رهبری، به بدتر شدن شرایط کشور بینجامد، و یا در خوش‌بینانه‌ترین حالت اصلا نتواند کار مهمی پیش ببرد.

راه حل، بسیار ساده است.
ایشان از رهبری وقت بگیرند.
سیاست‌هایشان را رک و پوست‌کنده و صریح بگویند، و عهد بگیرند چنانچه رأی اکثریت مردم را به‌دست آوردند از سوی ایشان و نهادهای منتصب، مزاحمتی برایشان ایجاد نشود.
اگر رهبری پذیرفتند، همین را به مردم بگویند.
اگر هم نپذیرفتند، خیلی ساده، صادقانه و صمیمانه به مردم بگویند، آمدنِ من به صحنه ممکن نیست، انصراف بدهند و فضا را برای رقابت جلیلی و قالیباف باز کنند.

مطمئن باشند تا ابد هم از ایشان به عنوان یک فرد درستکار و صادق و پاک یاد خواهد شد.

آقای پزشکیان فراموش نکنند انتخابات ریاست جمهوری به ندرت به دور دوم کشیده می شود و اینکه رهبری بگوید بنا نداشته و ندارند با کاندیداها وارد گفتگو شوند، یک بهانه بیشتر نیست.
کسی که می‌خواهد مقام مهم کشورداری را برعهده بگیرد، اگر در این یک هفته نتواند چند ساعت از رهبری وقت بگیرد، تا سیاست‌های کلانش را عرضه کند، بهتر است کناره‌گیری کند و وارد بازی از پیش شکست خورده نشود.

سادگی این پیشنهاد نباید از اهمیتش کم کند. این یک مطالبه بسیار جدی و مهم است.

@ghomeishi3
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
نظامِ بی‌مشروعیت

"تحلیلی بر نتایج آرای ریاست‌جمهوری"

✍️ رحیم قمیشی

به‌جای ۶۱.۵ میلیون واجد شرایط رای دادن، که احتمال می‌دهم رقم واقعی واجدین شرایط بیشتر از این بوده، به‌ویژه با توجه به ایرانیان مقیم خارج از کشور، حدود ۲۴ میلیون نفر در انتخابات مهم ریاست جمهوری، شرکت کردند.
یعنی ۳۹.۹ درصد.
۴.۳ درصد رای دهندگان رای سفید یا باطله داده‌اند.
یعنی عملا تنها ۳۸ درصد از مردم مشارکت معنادار داشته‌اند. تردیدی وجود ندارد قریب به نیمی از رای دهندگان با تایید آقای پزشکیان به رأی دادن ترغیب شدند. همان جریانی که به آن جبهه ضد انقلاب (یا غیر انقلابی) اطلاق می‌شود.
یعنی اگر تأیید صلاحیت مصلحتی آقای پزشکیان، برای گرم کردن تنور انتخابات وجود نداشت امروز باید در مورد مشارکت ۱۸ تا ۲۰ درصدی وفاداران نظام گفتگو می‌کردیم.

چه کسی مسئولیت این سقوط مشروعیت جمهوری اسلامی را برعهده دارد؟
همه به خاطر داریم پس از انتخابات ۱۴۰۰ دلیل عدم مشارکت مردم را، بارها از تریبون‌های رسمی، عملکرد بد دولت روحانی عنوان می‌نمودند. امروز عملکرد بد کدام دولت وجود داشته؟!
نظام با سرعت به ورطه عدم مشروعیت، در حال غلطیدن است. برای مردم مهم نیست چه کسی رئیس جمهور می‌شود.
آنها بهتر شدن اوضاع را انتظار ندارند!
آیا رهبران کشور به حال این مشکل مهم فکری کرده‌اند؟
شکاف بین دولت و ملت یعنی سوریه شدن، یعنی لیبی شدن. دروغ می‌گویند آنها که ادعا می‌کنند عدم تبعیت محض از مقامات و از نظام، زمینه فروپاشی را فراهم می‌کند. ناامنی می‌آورد و خطرناک است.
امروز نظامی که با تکیه بر درصد معدودی هوادار، خود را بر هشتاد درصد تحمیل کرده، مهمترین خطر برای آینده کشور است.
ادامه وضعیت فعلی، بدون درمان ریشه‌ای مشکلات آن، یعنی سقوط به دره.
از امروز تنها حاضریم بشنویم چگونه است که نظامی در اقلیت محض، خود را مشروع و قانونی می‌داند.

آیا "اسلامی" که در پسوند جمهوری آمده، چنین حقی را برای زمامداران قائل شده؟
اگر نه، این نظام غیر مشروع است.
اگر آری، دلیل زدگی مردم از دین و از حکومت دینی را بدانید!

@ghomeishi3
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
نمودار گویا
میزان مشارکت در انتخابات، ایران و چند کشور جهان

رحیم قمیشی

صبح شنبه، بسیاری از مردم به‌جای انتظار برای شنیدن نام نفر اول ریاست‌جمهوری، منتظر بودند بدانند بالاخره چند درصد شرکت کردند و چند درصد شرکت نکردند!
حاکمان خوش‌شان بیاید یا نیاید
یک رفراندوم صورت گرفت.
اگر چه بسیاری از رای دهندگان هم، رای به جمهوری اسلامی و تداوم سیاست‌های جاری ندادند.
پرسش مهم اینست آیا در دور دوم انتخابات، این نمودار باز هم پایین‌تر خواهد رفت؟
پایین‌تر برود چه خواهد شد؟
آیا آقای پزشکیان برگ‌های برنده‌ای را برای این دوره نگه داشته؟
آیا نظام رمقی برای غلبه بر قهر مردم دارد؟
آیا باز التماس خواهند کرد؟
و پاسخ مردم چه خواهد بود!؟

به نظر می‌رسد مردمی که به وعده‌های پوچ داوطلبانی که خانه و طلا و زمین و بنزین مجانی و پول هنگفت یارانه را شعار خود تعیین کرده بودند، توجه نکرده، به خواهش‌های اصلاح‌طلبان، اصولگرایان و حاکمان اعتنا نکردند، در دور دوم هم به وعده‌های پوچ و التماس‌ها توجه نخواهند کرد.
مگر اتفاق دیگری بیفتد
مردم ایران بسیار هوشمندانه عمل می‌کنند
چه شرکت بکنند
چه شرکت نکنند

@maakuta منبع

@ghomeishi3
برخی معتقدند در دور دوم انتخابات، رأی به پزشکیان می‌تواند به عنوان یک رفراندوم "نه" به سیاست‌های کلی نظام و جمهوری اسلامی قلمداد شود، و تاثیر آن مانند تحریم دور اول است
Final Results
34%
با هر نوع رأی دادن "مخالفم"، تحریم نباید شکسته شود.
10%
بستگی به شرایط و مواضع جدید آقای پزشکیان دارد
45%
کاملا موافقم، این بار رای دادن به پزشکیان نوعی رفراندوم است
11%
نمی‌دانم
اگر آقای پزشکیان تضمین‌های لازم برای اقدامات مهم و در اختیار ریاست جمهوری را به مردم داده، بر موضوع کناره گیری زود هنگام (حداکثر ۱۸ ماهه) در صورت عدم موفقیت، با مراجعه به نظرسنجی‌های معتبر تاکید نموده و قسم یاد کند.
Final Results
15%
حتما مردم از تحریم دست برمی‌دارند
32%
احتمال می‌دهم از تحریم دست بردارند
22%
همچنان به تحریم ادامه خواهند داد
14%
حدس می‌زنم همچنان تحریم کنند
17%
نمی‌دانم
تا خاتمه نظرسنجی، بخش نظرات بسته خواهد بود.
دریافت‌هایی از نظرسنجی صورت گرفته؛

- با وجود آنکه موج تحریم همچنان فعال است، اما از شدت آن احتمالا بدلیل راه یافتن آقای جلیلی به دور دوم کاسته شده است.
- بسیاری از کسانی که دور اول با وجود مخالفت‌های اساسی با سیاست‌های نظام شرکت داشته‌اند، در مرحله دوم مصمم به شرکت هستند.
- طرفداران آقای پزشکیان نتوانسته‌اند برای دور دوم موج دو قطبی و صحنه‌سازی مشارکت در رفراندوم را که لازمه موفقیت قطعی است، راه اندازی کنند.
- زمینه‌هایی وجود دارد اگر آقای پزشکیان تضمین‌های لازم را برای پیشبرد شعارهایش ارائه نموده، تهدید به استعفا در صورت لزوم را بطور جدی مطرح نماید، درصد مهمی بر آرایش اضافه شود.
- همچنان درصد مهمی از جامعه در تصمیم‌گیری، به نتیجه قطعی نرسیده، و اگر جذب آرای خاموش ناموفق بماند احتمال به قدرت رسیدن جلیلی با توجه به حمایت یکپارچه اصولگرایان بالاست.
می‌توان گفت سه روز حساس را پیش رو خواهیم داشت.
به نظر می‌رسد بسیاری از مردم تصمیم نهایی را ۴۸ ساعت آخر خواهند گرفت و نقش مناظرات و سخنان کاندیداها در این دو روز بسیار بالاست.

و مهمترین نکته آنکه؛
در سمت منتقدین و معترضین جامعه که اکثریت مردم را تشکیل می‌دهند، ما با جامعه‌ای متکثر و البته هوشمند مواجهیم، که تابع هیچ تصمیم مرکزی نیست، و بر اساس دریافت تک تک افراد جامعه عمل می‌کند، این موضوع هم به آن صدمه وارد می‌کند و هم نقطه قوتش می‌تواند تلقی شود. زندان بودن افراد موثر و رفتار حاکمیت در جلوگیری از تشکیل احزاب و جریان‌های قوی در آن موثر بوده.
موضوعی که در سمت اصولگرایان با توجه به حمایت‌های دولتی هیچ مشکلی ایجاد نمی‌کند.

نتیجه‌گیری کلی؛
جامعه با وجود انتقادهای گسترده و نارضایتی‌های مهم در هنگام قرار گرفتن در دوران‌های حساس، قسمت مهم انرژی خود را از دست می‌دهد.
موضوع مهمی که پس از انتخابات باید برای آن چاره اندیشی کرد.

رحیم قمیشی

@ghomeishi3
پرسش‌ها و پاسخ‌هایی مهم

✍️ رحیم قمیشی

می‌گوید: از مردم انتظار داریم مانند دور نخست یک رفراندوم راه بیندازند، ولی این بار ایجابی، رأی به پزشکیان به عنوان اعتراض.
می‌گویم مردم سرمایه ۶۰ درصدی تحریم را که تمام ارکان نظام را شوکه کرده، مجانی در اختیار هر کسی قرار نمی‌دهند.
باید ارزشش را داشته باشد.
می‌گوید: تکرار یک روش (تحریم انتخابات) تا کجا می‌خواهد ادامه یابد؟ جایی باید روش‌های جدیدی به کار گرفت.
می‌گویم درست است، اما افکار عمومی باید روش جدید را در اختیار داشته باشند، با این سرکوب‌ها فعلا همین، یکی از بهترین روش‌هاست.

می‌گوید: خطر باند جلیلی را نباید دست‌کم گرفت، آنها از یک حمله خارجی ممکن است برای ایران خطرناک‌تر و خسارت‌بارتر باشند.
می‌گویم ۴۵ سال است همینطور رای داده‌ایم، کافیست. چقدر از ترس یکی به دیگری رای بدهیم؟
می‌گوید خیلی چیزها را نمی‌شود گفت اما مردم فردا از رأی ندادنی که منجر به روی کار آمدن جلیلی شود پشیمان خواهند شد.
می‌گویم مردم غریبه نیستند، همان‌ها را که نمی‌توانید، بگویید، شجاعت را تمرین کنید.

می‌گوید: حالا که برخی ممکن است حرف شما را گوش کنند مسئولیت شما بیشتر است.
می‌گویم مردم خودشان تصمیم می‌گیرند، من و آقایان نصیری و حائری و دانشفر و بقیه هم بگوییم رأی بدهید، اگر نخواهند، نمی‌دهند! ما رهبران گروهی از مردم ناراضی نیستیم، گاهی سخنان آنها را، به زبان می‌آوریم، به همان اندازه قبول‌مان دارند.
صادقانه، متواضعانه، با مردم سخن بگویید، بگویید پیام ۶۰ درصد را گرفته‌اید. بگویید چه تضمینی برای تعهداتتان دارید؟ بگویید مردم چه کنند اگر شما هم دروغگو درآمدید؟ بگویید چند ماه وقت می‌خواهید تا مردم آثار برنامه‌هایتان را حس کنند.

قول می‌دهد توجه کند.
می‌گویم قول کافی نیست!
این مردم از اعتمادهای بیجایشان سرخورده شده‌اند.
به فکر فرو می‌رود.
می‌پرسد چه کنیم!؟
کشور را رها کنیم؟!
می‌گویم ساده است؛
چند محور مهم را تعیین کنید.
و تضمین کنید به انجام می‌رسد.
بازگرداندن احترام حق انتخاب برای خانم‌ها و برداشتن ظلم ده‌ها ساله به آنها.
باز کردن فضای مجازی، بدون هیچ بهانه‌ای، حتی بهانه‌های امنیتی. مردم حق دسترسی به محتواهای اینترنت جهانی را داشته باشند، تلگرام، واتساپ و اینستا کف آن است. ما نابالغ نیستیم.
رابطه با همه کشورهای جهان را احیا کنید، تحریم‌ها را تا حد ممکن کم کنید، معاهدات بین‌المللی شفافیت مالی را بپذیرید، به حقوق بشر تعهد بدهید.
و نهایتا به مردم بگویید؛
اعتراض‌شان را چگونه ابراز کنند؟
بگویید حق دارند اگر جاهایی را مشخص نکردید، در خیابان حق دارند اعتراض کنند.
بگویید اگر اینها را انجام ندادید، استعفا می‌دهید، بعد از یک سال، حداکثر ۱۸ ماه.

قول دهید انتخابات پیش از موعد برگزار می‌کنید. فردا نگویید مصالح نظام اجازه نمی‌دهد، نگویید رهبر نمی‌گذارد.
کناره گیری شرافتمندانه را بلدید!؟

می‌گوید اگر اینها انجام شد...
می‌گویم ما مردم با گذشتی داریم
بایستید بر مواضع‌تان، تعهد بدهید، تضمینش کنید، حتما مردم توجه خواهند کرد.

حالا من هم منتظرم
دو روز بیشتر انتظار نمی‌خواهد
آیا راست گفته‌اند.
آیا در اظهارات رسمی هم می‌گویند.
آیا صادق بوده‌اند؟

من هم مثل اکثر مردم
رأیم را در اختیار هر کسی نمی‌گذارم
و من هم منتظرم.
آیا می‌توانند ما را قانع کنند
آیا می‌توانند نسل جوان را جذب کنند
دشوار است ولی ممکن
اگر اراده کنند

@ghomeishi3

پی‌نوشت؛

همه آنچه بالا نوشتم، بدست آقای پزشکیان رسیده است.
می‌تواند توجه کند
می‌تواند توجه نکند!
Akhare Bahar
Masih & Arash
آخرِ بهار - مسیح و آرش