⚠️کمتوجهی به تخصصگرایی در حوزه
در برنامه آموزشی رسمی حوزه علمیه همت اصلی بر فقه و اصول فقه است. البته در جای خود توجه ویژه به این دو علم لازم است و جای قدردانی دارد. اما متأسفانه این توجه بسیار به قیمت به حاشیه راندن دیگر علوم اسلامی در حوزه انجامیده. با این حال حتی هنوز برخی از مباحث این دو علم نیز آن سان که شایسته است در برنامه آموزشی مورد توجه قرار نگرفته است. (و البته بر برخی از زوائد کم کاربرد تأکید بسیار شده.) و این بیارتباط با اصرار بیش از حد بر برنامه واحد برای همه طلاب با استعدادها و سلایق و علایق مختلف نیست. توضیح آنکه بعد از سه پایه نخست، حوزه در هفت پایه بعد دروس اصلی همه پایه ها فقه و اصول است. و به دیگر علوم به صورت بسیار گذرا پرداخته میشود. سپس در درس خارج نیز غالباً محور اصلی همین دو علم هستند؛ درس خارجی که ممکن است دو سال و یا بیست سال و یا بیشتر به طول بینجامد. علاوه بر این دفاتر بسیاری از مراجع به کسانی که به تخصص های غیر از فقه و اصول مشغول باشند، شهریه نمی دهند! کم لطفی نظام حوزه به مدرسان علوم مختلف نیز به تضعیف تخصصگرایی دامن میزند. به این نحو که اگر طلبهای خودش سالها در علوم حدیث و رجال و یا کلام، پژوهش کرده باشد، برای شروع تدریس غالباً ناگزیر است از تدریس پایه های اول و ادبیات عرب و آموزش فقه و منطق بیاغازد! خلاصه متخصص یک علم را بر تدریس علم دیگر میگمارند!
البته در سالهای اخیر مؤسساتی تخصصی در دیگر رشتههای اسلامی برای سطوح تحصیلی بالا ایجاد شده. ولی متأسفانه هم چنان این موسسات و رشتههای تخصصی شان جایگاه پررنگی در حوزه ندارند. بلکه در برخی از همین مؤسسات طلبه مجبور است حتی تا سالهای آخر دروس فقه و اصول را بخواند.
برنامه رسمی فقه و اصول برای اکثر طلاب مناسب نیست. و برای بسیاری از طلاب سنگین است، و برای برخی هم جامعیت کافی را ندارد. ولی به هر حال این انس با فقه و اصول این مزیت را دارد، که اکثر طلاب از پیچیدگی های فقاهت اطلاع می یابند. و به راحتی به خود اجازه فتوا نمی دهند. و بر منابر نیز اکثراً به ذکر فتاوای فقهای شهیر با ذکر نامشان می پردازند.
اما یکی از ثمرات کم توجهی به تخصص های مختلف دیگر در حوزه علمیه این است، که با ارائه سطحی مباحث رشته های غیر فقه و اصول توهم آشنایی با آن علم برای طلاب ایجاد می کنند. بسیاری از کسانی که از ابتداییترین مباحث علوم حدیث، رجال، علوم قرآنی، کلام، تاریخ، فرق و...اطلاع ندارند؛ به خاطر آشنایی سطحی با مباحث و مبانی علوم، و ناآگاهی از اختلافات و پیچیدگیهای آن گمان میکنند میتواننن در مورد مسائل مختلف آن صحبت کرده و حتی بدون دانستن مستندات متخصصان به نقد ایشان مبادرت ورزند! از دیرباز از مقتضیات کار حوزوی تبلیغ و منبر بوده است. و از ضروریات منبر آشنایی با علوم حدیث است. می بینیم که وقتی حوزه ابزار ضروری اعتبار سنجی احادیث را در هیچ یک از دروسش به دست طلبه نمی دهد، طلاب -به ویژه آنانکه به مطالب شناخته شده تر اکتفا نمیکنند، و دنبال مطلب جدید هستند- در استفاده از روایات به اشتباهات بسیار گرفتار می شوند. برخی به راحتی به اخبار بیسند قرون متأخر استناد میکنند. و برخی که وضعشان بهتر است، هر خبر ضعیف السند در منابع متقدم را بدون بررسی های متنی و سندی به مخاطبانشان ارائه می دهند. به اقتضای روضه خوانی و ذکر سیره اهل بیت ع آشنایی با بررسی های تاریخی نیز از ضروریات بسیاری از مبلغان است. اما چه اندکاند کسانی که به صورت روشمند وارد این مباحث شوند. (t.me/gholow2/934) وانگهی ضعف عمومی برخی از رشتهها مانند علوم حدیث و تاریخ و کلام آثار سوء خود را در آرای فقهی نیز میگذارد. کمکاری در معرفی تخصصها در حوزه حتی در دیدگاهها نسبت به عالمان سرشناس نیز مشکلاتی درست میکند. مثلاً از مجتهد ممحض در فقه و اصول در مورد فلان فرقه باطنی استفتا میکنند! و مسائل تاریخ فلان منطقه را از مرجع فقهی می جویند و... و متخصصان این حوزهها در میان عموم (حوزوی و غیر حوزوی) مهجور میمانند.
در برخی از نشستهای طلبگی جمعی افسوس می خورند و بر حذر می دارند از اینکه امروزه افراد غیر طلبه بر منابر سخنرانی می کنند. و یا از اینکه چرا بسیاری از طلاب مشغله های غیر طلبگی از کارمندی تا مسافرکشی را پیشه کرده اند؟! البته این به حاشیه رفتن عجیب نیست. وقتی در میان بدنه حوزه هنوز تخصصگرایی به رسمیت کافی شناخته نشده، مردم هم کم کم این را احساس می کنند. و البته بسیاری از دانشگاهیان و غیر حوزویان نیز بیکار نمی نشینند! و گاه حتی با رویکردی تخصصگراتر وارد عرصههای علوم اسلامی میشوند.
باز تکرار میکنم که در حوزه افراد متخصص در فنون مختلف کم نیستند. چنانکه مبلغان موفق با اتکای به معارف عمومی شیعه نیز بسیارند. اما ایشان عموماً خود برنامهای متفاوت با برنامههای نظام آموزش رسمی داشتهاند.
#حوزه
@gholow2
در برنامه آموزشی رسمی حوزه علمیه همت اصلی بر فقه و اصول فقه است. البته در جای خود توجه ویژه به این دو علم لازم است و جای قدردانی دارد. اما متأسفانه این توجه بسیار به قیمت به حاشیه راندن دیگر علوم اسلامی در حوزه انجامیده. با این حال حتی هنوز برخی از مباحث این دو علم نیز آن سان که شایسته است در برنامه آموزشی مورد توجه قرار نگرفته است. (و البته بر برخی از زوائد کم کاربرد تأکید بسیار شده.) و این بیارتباط با اصرار بیش از حد بر برنامه واحد برای همه طلاب با استعدادها و سلایق و علایق مختلف نیست. توضیح آنکه بعد از سه پایه نخست، حوزه در هفت پایه بعد دروس اصلی همه پایه ها فقه و اصول است. و به دیگر علوم به صورت بسیار گذرا پرداخته میشود. سپس در درس خارج نیز غالباً محور اصلی همین دو علم هستند؛ درس خارجی که ممکن است دو سال و یا بیست سال و یا بیشتر به طول بینجامد. علاوه بر این دفاتر بسیاری از مراجع به کسانی که به تخصص های غیر از فقه و اصول مشغول باشند، شهریه نمی دهند! کم لطفی نظام حوزه به مدرسان علوم مختلف نیز به تضعیف تخصصگرایی دامن میزند. به این نحو که اگر طلبهای خودش سالها در علوم حدیث و رجال و یا کلام، پژوهش کرده باشد، برای شروع تدریس غالباً ناگزیر است از تدریس پایه های اول و ادبیات عرب و آموزش فقه و منطق بیاغازد! خلاصه متخصص یک علم را بر تدریس علم دیگر میگمارند!
البته در سالهای اخیر مؤسساتی تخصصی در دیگر رشتههای اسلامی برای سطوح تحصیلی بالا ایجاد شده. ولی متأسفانه هم چنان این موسسات و رشتههای تخصصی شان جایگاه پررنگی در حوزه ندارند. بلکه در برخی از همین مؤسسات طلبه مجبور است حتی تا سالهای آخر دروس فقه و اصول را بخواند.
برنامه رسمی فقه و اصول برای اکثر طلاب مناسب نیست. و برای بسیاری از طلاب سنگین است، و برای برخی هم جامعیت کافی را ندارد. ولی به هر حال این انس با فقه و اصول این مزیت را دارد، که اکثر طلاب از پیچیدگی های فقاهت اطلاع می یابند. و به راحتی به خود اجازه فتوا نمی دهند. و بر منابر نیز اکثراً به ذکر فتاوای فقهای شهیر با ذکر نامشان می پردازند.
اما یکی از ثمرات کم توجهی به تخصص های مختلف دیگر در حوزه علمیه این است، که با ارائه سطحی مباحث رشته های غیر فقه و اصول توهم آشنایی با آن علم برای طلاب ایجاد می کنند. بسیاری از کسانی که از ابتداییترین مباحث علوم حدیث، رجال، علوم قرآنی، کلام، تاریخ، فرق و...اطلاع ندارند؛ به خاطر آشنایی سطحی با مباحث و مبانی علوم، و ناآگاهی از اختلافات و پیچیدگیهای آن گمان میکنند میتواننن در مورد مسائل مختلف آن صحبت کرده و حتی بدون دانستن مستندات متخصصان به نقد ایشان مبادرت ورزند! از دیرباز از مقتضیات کار حوزوی تبلیغ و منبر بوده است. و از ضروریات منبر آشنایی با علوم حدیث است. می بینیم که وقتی حوزه ابزار ضروری اعتبار سنجی احادیث را در هیچ یک از دروسش به دست طلبه نمی دهد، طلاب -به ویژه آنانکه به مطالب شناخته شده تر اکتفا نمیکنند، و دنبال مطلب جدید هستند- در استفاده از روایات به اشتباهات بسیار گرفتار می شوند. برخی به راحتی به اخبار بیسند قرون متأخر استناد میکنند. و برخی که وضعشان بهتر است، هر خبر ضعیف السند در منابع متقدم را بدون بررسی های متنی و سندی به مخاطبانشان ارائه می دهند. به اقتضای روضه خوانی و ذکر سیره اهل بیت ع آشنایی با بررسی های تاریخی نیز از ضروریات بسیاری از مبلغان است. اما چه اندکاند کسانی که به صورت روشمند وارد این مباحث شوند. (t.me/gholow2/934) وانگهی ضعف عمومی برخی از رشتهها مانند علوم حدیث و تاریخ و کلام آثار سوء خود را در آرای فقهی نیز میگذارد. کمکاری در معرفی تخصصها در حوزه حتی در دیدگاهها نسبت به عالمان سرشناس نیز مشکلاتی درست میکند. مثلاً از مجتهد ممحض در فقه و اصول در مورد فلان فرقه باطنی استفتا میکنند! و مسائل تاریخ فلان منطقه را از مرجع فقهی می جویند و... و متخصصان این حوزهها در میان عموم (حوزوی و غیر حوزوی) مهجور میمانند.
در برخی از نشستهای طلبگی جمعی افسوس می خورند و بر حذر می دارند از اینکه امروزه افراد غیر طلبه بر منابر سخنرانی می کنند. و یا از اینکه چرا بسیاری از طلاب مشغله های غیر طلبگی از کارمندی تا مسافرکشی را پیشه کرده اند؟! البته این به حاشیه رفتن عجیب نیست. وقتی در میان بدنه حوزه هنوز تخصصگرایی به رسمیت کافی شناخته نشده، مردم هم کم کم این را احساس می کنند. و البته بسیاری از دانشگاهیان و غیر حوزویان نیز بیکار نمی نشینند! و گاه حتی با رویکردی تخصصگراتر وارد عرصههای علوم اسلامی میشوند.
باز تکرار میکنم که در حوزه افراد متخصص در فنون مختلف کم نیستند. چنانکه مبلغان موفق با اتکای به معارف عمومی شیعه نیز بسیارند. اما ایشان عموماً خود برنامهای متفاوت با برنامههای نظام آموزش رسمی داشتهاند.
#حوزه
@gholow2
Telegram
غلو پژوهی
⚠️ تسامح های منبری
نهاد ارزشمند روحانیت از دیرباز متصدی ترویج معارف دین بوده است، و امروزه نیز بسیاری از طلاب در این راستا فراوان با شرایطی سخت و بدون چشم داشت به پاداش دنیوی به تبلیغ معارف دین می پردازند. این فعالیت ها گاه فراتر از صرف آموختن معارف کتاب…
نهاد ارزشمند روحانیت از دیرباز متصدی ترویج معارف دین بوده است، و امروزه نیز بسیاری از طلاب در این راستا فراوان با شرایطی سخت و بدون چشم داشت به پاداش دنیوی به تبلیغ معارف دین می پردازند. این فعالیت ها گاه فراتر از صرف آموختن معارف کتاب…