غلات و صوفیه
932 subscribers
95 photos
44 videos
44 files
130 links
کانالی است در شناخت غلو و تفویض و رسوا کردن غالیان

ارتباط با ادمین:
@alinajma
@amid3
Download Telegram
Forwarded from خِرقه تَزویر
Audio
🎙سخنرانی استاد جویا جهانبخش در جلسهٔ انگيزشی هدف طلبگی در مدرسه شهید بهشتی اصفهان ـ 1397/12/15
@gholow2
161212_002_03
My Recording
🎵صوت: کارگاه آموزشی
🔵شیوه مطالعه کتب تخصصی رشته الهیات
تاریخ ارائه: 22 آذر 95
◀️ دکتر احمد پاکتچی
@anjomanelahiat
@gholow2
170101_005
My Recording
🎵صوت: کارگاه آموزشی
🔵شیوه مطالعه کتب تخصصی رشته الهیات - 2
تاریخ ارائه: 12 دی 95
◀️ دکتر احمد پاکتچی
@anjomanelahiat
@gholow2
کارگاه_شیوه_مطالعه_کتب_تخصصی_الهیات.docx
25.5 KB
📋 شیوه مطالعه کتب تخصصی رشته الهیات
خلاصه مکتوب
دکتر احمد پاکتچی
22 آذر و 12 دی 95
@gholow2
Forwarded from انجمن علمی دانشجویی الهیات
پاورپوینت_شیوه_مطالعه_کتب_تخصصی.pptx
168.7 KB
📋 پاورپوینت(اسلاید)
🔵شیوه مطالعه کتب تخصصی رشته الهیات - 1-2
◀️ ارائه شده در جلسه توسط دکتر پاکتچی
🆔 @anjomanelahiat
غلات و صوفیه
🎙سخنرانی استاد جویا جهانبخش در جلسهٔ انگيزشی هدف طلبگی در مدرسه شهید بهشتی اصفهان ـ 1397/12/15 @gholow2
🔸نشر این سه جلسه آقای پاکتچی و جهانبخش در میان طلاب و دانشجویان علوم دینی، به ویژه برای جوان ترها توصیه می شود.
چون خیلی ها در این سیستم ناکارآمد حوزوی نمی دانند چه بخوانند یا چگونه بخوانند.
صفحات ابتدای چاپ اول، انتهای چاپ سوم و پنجم مفاتیح الجنان. درچاپ اول و پنجم حدیث کساء نیامده، و ولی در چاپ سوم پس از اتمام کتاب، حدیث کساء را افزوده اند.
Forwarded from jazini
Forwarded from jazini
Forwarded from jazini
حدیث کساء در حاشیه نسخه عوالم العلوم بحرانی که اتحاد آن با خط مؤلف جای تردید جدی دارد.
@gholow2
سندی که آقای سید صادق شیرازی برای حدیث کساء ادعا کرده است. جعلی بودن این سند در کانال غلوپژوهی ثابت شده است:
t.me/gholow2/1625
@gholow2
📕کتاب الاصلاح، ابوحاتم رازی

معرفی اجمالی:
t.me/gholow2/1650
طنز رجالی: دفاع از حدیثی صحیح*

✍️عمیدرضا اکبری
آقای سید محسن ذبیحی در کانال تلگرامی خود حدیث شریفی را از امیرالمؤمنین علیه السلام روایت می‌کند که عین متن آن چنین است:
«تف قنبر من عیسی مسیح را خلق کرد.»

بعضی از افراد نا آگاه در صدد تکذیب این روایت شریف برآمده‌اند. اما در بررسی آن می گوییم:
اولاً از جهت سندی راوی آن سید محسن ذبیحی گرچه توسط افرادی مانند عمیدرضا اکبری غالی و کذاب خوانده شده و برخی از متفردات ذبیحی را جعل خود او دانسته اند. اما در برابر محدث شناخته شده ای مانند آقای ابراهیم صحت او را توثیق کرده است. روشن است که در تعارض جرح و تعدیل، جانب تعدیل مقدم است؛ چه آنکه اولاً تعدیل آقای صحت حسی است و خود او مدت ها با آقای ذبیحی مرتبط بوده است. اما جرح عمیدرضا اکبری حدسی و اجتهادی است. و می دانیم عمیدرضا اکبری سید محسن ذبیحی را ندیده است. همچنین بسیاری از اصحاب می گویند عمیدرضا اکبری به اندک چیزی راویان را متهم به غلو می کند و در این زمینه گاه بر بعضی از بزرگان هم طعن زده است. جهت دیگر آنکه قرائن خارجی نیز موید دیدگاه آقای صحت در مورد وثاقت آقای ذبیحی است. زیرا آقای ذبیحی شخصیتی پر روایت است و در روایات حدیث اهل بیت وارد شده است که اعرفوا منازل الناس علی قدر روایاتهم عنا. و اگر چه در بعضی از روایات او نیز مطالبی مانند الوهیت اهل بیت علیهم السلام و تناسخ و... آمده، نباید این مطالبی را تکذیب کرد، و باید علم آن را به اهل بیت علیهم السلام واگذار کرد. چه اینکه ما نمی دانیم این روایت بر چه وجهی صادر شده است. دیگر آنکه جمعی از مومنین نیز از آقای ذبیحی روایت کرده‌اند و این وثاقت ایشان را کاملا تایید می کند نمونه روایاتی که ایشان آورده در بعضی از کانال های مومنین نیز مورد استفاده قرار گرفته است. بر این اساس و با توجه به اینکه می دانیم عمیدرضا اکبری نه بر اساس قرائن حسی، که بر اساس بررسی های متنی راویان را جرح و تعدیل می کند. پس جرح و تعدیل او اعتباری ندارد و توثیق آقای ذبیحی بی اشکال است. و البته با همین نکته کلی از بررسی و پاسخ به اجتهادات اکبری** نیز بی نیاز می شویم. بنابراین بر اساس روایت شریفه «خذ عن ثقه»*** اخذ به روایات آقای ذبیحی بی اشکال است و ما مامور به بررسی سندی آن نیستیم. چه آنکه هم خود مومنان روایات را از افراد موثق میگیرند و همین که از اساس مومن خود سند است و نیازی به سند ندارد. و بررسی های رجالی به بدعتی بوده که از عامه وارد شیعه شده و دامن فقهای متقدم و متاخر ما را گرفته است.

اما از جهت متنی نیز حدیث شریف آقای ذبیحی هیچ اشکالی ندارد بلکه موافق روایات اهل بیت است توضیح آن که اولاً اینکه می فرماید تف قنبر من عیسی را خلق کرد لزوماً به معنای خالقیت تف نیست. بلکه در واقع تف واسطه خلق حضرت عیسی بوده است. چه آنکه می دانیم تف مومن از خود مومن گرفته شده است و مومنان نیز از فاضل طینت اهل بیت علیهم السلام خلق شده اند. بنابراین معنای روایت در واقع چنین است که حضرت عیسی علیه السلام از فضل طینت اهل بیت علیه السلام ساخته شده است. می دانیم با توجه به مقامات عالیه اهل بیت نوکری نوکران اهل بیت خود بالاترین مقام است البته چنین مسئله‌ای افتخار انبیا نیز باید باشد و کسی حق تشکیک در این مسئله را ندارد. دیگر آنکه در آیات قرآن بحث خلق انسان از آب گنديده آمده. آیا در نگاه مکذب بی بصیرت آب دهان مومن از آب گندیده کمتر است؟ جهت دیگر اینکه اگر مقصره در غالیانه بودن معنای این روایت اصرار بکنند، به ایشان می گوییم چه بسا این روایت از روی تقیه صادر شده باشد. و نباید با ظنیات آن را تکذیب کرد.**** و تکذیب روایات منسوب به اهل بیت علیهم السلام موجب کفر می شود.
بنابراین می بینیم سند و متن این روایت شریفه بی اشکال است و کاملا می توان به صحت آن حکم کرد.
@gholow2
__________
*امیدوارم مطایبه این پیام عزیزان را نرنجانده باشد. بیش از هرچیز مقصود از آن تذکر چند اشتباه بوده است
**نقدهاي كانال غلوپژوهي بر مجعولات ذبيحي از: t.me/gholow2/742
***چنین حدیثی که البته مورد استناد نواخباریه است، در منابع روایی وجود ندارد. ولی ایشان آن را دستمایه نادرستی بررسی سندی قرار داده اند! حدیث مشابه «لا تحدثن الا عن ثقة» در این معنا هست که البته هیچ یک ربطی به مدعای ایشان ندارد.
**** نقد و بررسی اطلاق روایات نهی از تکذیب احادیث منسوب به ائمه ع: t.me/gholow2/636
⚠️کم‌توجهی به تخصص‌گرایی در حوزه

در برنامه آموزشی رسمی حوزه علمیه همت اصلی بر فقه و اصول فقه است. البته در جای خود توجه ویژه به این دو علم لازم است و جای قدردانی دارد. اما متأسفانه این توجه بسیار به قیمت به حاشیه راندن دیگر علوم اسلامی در حوزه انجامیده. با این حال حتی هنوز برخی از مباحث این دو علم نیز آن سان که شایسته است در برنامه آموزشی مورد توجه قرار نگرفته است. (و البته بر برخی از زوائد کم کاربرد تأکید بسیار شده.) و این بی‌ارتباط با اصرار بیش از حد بر برنامه واحد برای همه طلاب با استعدادها و سلایق و علایق مختلف نیست. توضیح آنکه بعد از سه پایه نخست، حوزه در هفت پایه بعد دروس اصلی همه پایه ها فقه و اصول است. و به دیگر علوم به صورت بسیار گذرا پرداخته می‌شود. سپس در درس خارج نیز غالباً محور اصلی همین دو علم هستند؛ درس خارجی که ممکن است دو سال و یا بیست سال و یا بیشتر به طول بینجامد. علاوه بر این دفاتر بسیاری از مراجع به کسانی که به تخصص های غیر از فقه و اصول مشغول باشند، شهریه نمی دهند! کم لطفی نظام حوزه به مدرسان علوم مختلف نیز به تضعیف تخصص‌گرایی دامن می‌زند. به این نحو که اگر طلبه‌ای خودش سال‌ها در علوم حدیث و رجال و یا کلام، پژوهش کرده باشد، برای شروع تدریس غالباً ناگزیر است از تدریس پایه های اول و ادبیات عرب و آموزش فقه و منطق بیاغازد! خلاصه متخصص یک علم را بر تدریس علم دیگر می‌گمارند!
البته در سال‌های اخیر مؤسساتی تخصصی در دیگر رشته‌های اسلامی برای سطوح تحصیلی بالا ایجاد شده. ولی متأسفانه هم چنان این موسسات و رشته‌های تخصصی شان جایگاه پررنگی در حوزه ندارند. بلکه در برخی از همین مؤسسات طلبه مجبور است حتی تا سال‌های آخر دروس فقه و اصول را بخواند.

برنامه رسمی فقه و اصول برای اکثر طلاب مناسب نیست. و برای بسیاری از طلاب سنگین است، و برای برخی هم جامعیت کافی را ندارد. ولی به هر حال این انس با فقه و اصول این مزیت را دارد، که اکثر طلاب از پیچیدگی های فقاهت اطلاع می یابند. و به راحتی به خود اجازه فتوا نمی دهند. و بر منابر نیز اکثراً به ذکر فتاوای فقهای شهیر با ذکر نامشان می پردازند.
اما یکی از ثمرات کم توجهی به تخصص های مختلف دیگر در حوزه علمیه این است، که با ارائه سطحی مباحث رشته های غیر فقه و اصول توهم آشنایی با آن علم برای طلاب ایجاد می کنند. بسیاری از کسانی که از ابتدایی‌ترین مباحث علوم حدیث، رجال، علوم قرآنی، کلام، تاریخ، فرق و...اطلاع ندارند؛ به خاطر آشنایی سطحی با مباحث و مبانی علوم، و ناآگاهی از اختلافات و پیچیدگی‌های آن گمان می‌کنند می‌تواننن در مورد مسائل مختلف آن صحبت کرده و حتی بدون دانستن مستندات متخصصان به نقد ایشان مبادرت ورزند! از دیرباز از مقتضیات کار حوزوی تبلیغ و منبر بوده است. و از ضروریات منبر آشنایی با علوم حدیث است. می بینیم که وقتی حوزه ابزار ضروری اعتبار سنجی احادیث را در هیچ یک از دروسش به دست طلبه نمی دهد، طلاب -به ویژه آنان‌که به مطالب شناخته شده تر اکتفا نمی‌کنند، و دنبال مطلب جدید هستند- در استفاده از روایات به اشتباهات بسیار گرفتار می شوند. برخی به راحتی به اخبار بی‌سند قرون متأخر استناد می‌کنند. و برخی که وضعشان بهتر است، هر خبر ضعیف السند در منابع متقدم را بدون بررسی های متنی و سندی به مخاطبانشان ارائه می دهند. به اقتضای روضه خوانی و ذکر سیره اهل بیت ع آشنایی با بررسی های تاریخی نیز از ضروریات بسیاری از مبلغان است. اما چه اندک‌اند کسانی که به صورت روشمند وارد این مباحث شوند. (t.me/gholow2/934) وانگهی ضعف عمومی برخی از رشته‌ها مانند علوم حدیث و تاریخ و کلام آثار سوء خود را در آرای فقهی نیز می‌گذارد. کم‌کاری در معرفی تخصص‌ها در حوزه حتی در دیدگاه‌ها نسبت به عالمان سرشناس نیز مشکلاتی درست می‌کند. مثلاً از مجتهد ممحض در فقه و اصول در مورد فلان فرقه باطنی استفتا می‌کنند! و مسائل تاریخ فلان منطقه را از مرجع فقهی می جویند و... و متخصصان این حوزه‌ها در میان عموم (حوزوی و غیر حوزوی) مهجور می‌مانند.
در برخی از نشست‌های طلبگی جمعی افسوس می خورند و بر حذر می دارند از اینکه امروزه افراد غیر طلبه بر منابر سخنرانی می کنند. و یا از اینکه چرا بسیاری از طلاب مشغله های غیر طلبگی از کارمندی تا مسافرکشی را پیشه کرده اند؟! البته این به حاشیه رفتن عجیب نیست. وقتی در میان بدنه حوزه هنوز تخصص‌گرایی به رسمیت کافی شناخته نشده، مردم هم کم کم این را احساس می کنند. و البته بسیاری از دانشگاهیان و غیر حوزویان نیز بی‌کار نمی نشینند! و گاه حتی با رویکردی تخصص‌گراتر وارد عرصه‌های علوم اسلامی می‌شوند.
باز تکرار می‌کنم که در حوزه افراد متخصص در فنون مختلف کم نیستند. چنان‌که مبلغان موفق با اتکای به معارف عمومی شیعه نیز بسیارند. اما ایشان عموماً خود برنامه‌ای متفاوت با برنامه‌های نظام آموزش رسمی داشته‌اند.
#حوزه
@gholow2