‍ #418
سلام من شش ماهیه ازدواج کردم سه سالو ۴ ماه نامزد بودیم خودم ۲۲ سالمه و شوهرم ۲۷ مشکل تو زندگیم زیاد داشتم که بیشترش بخاطر دخالتا و کرم ریختنای مادر همسرم بود و البته اینکه همسرم فوق العاده به مادرش و حرفاش وابسته است و یجورایی میشه گفت همیشه پشت منو خالی کرد مقابل ازارو اذیتای مادرش بعد ازدواج همسرم دوست داره در هفته یه شب رو در کنار دوستاش بگذرونه به طوریکه خونه نیاد و کلا بره با دوستاش منم مشکل داشتم با این قضیه و با پدرش مشکلمو مطرح کردم و گفتن حل میکنن و محل ندادن به این قضیه ول کردن به امان خدا و مادرشونم معتقده که رفتن پسرشون و شب نیومدن خونه نیازشونه و یجورایی الکی پشت پسرشونو میگیرن خلاصه دعوا و بحث زیاد داشتیم سر این قضیه تا اینکه دو سه روزیه شوهرم یجوری شده بود منم با کنجکاوی سر در اوردم که با خانمی طرح دوستی ریخته و حالم بد شدو بهش گفتم کلی باهم حرف زدیم و ازم عذر خواست حالا با اینکه اون عذر خواسته ولی من خیلی تو روحیم تاثیر گذاشته و دلخورم بغض دارم

نمیتونم کنار بیام از طرفی ادامه دادنش باعث میشه همسرم جری بشه و از طرفی خودم نمیتونم هضمش کنم نمیدونم چه کاری باید انجام بدم ممنون میشم کمکم کنین
#پرسش_و_پاسخ
#کد_418
#مشاوره_رایگان
پاسخ استاد #مظاهری
کپی⛔️
به ما بپیوندید در قرار عاشقی ❤
https://telegram.me/joinchat/BkhecTvs5lMBgQ_CW2cRVw