مرکز آفرینش های ادبی قلمستان
@ghalamestannews
فایل صوتی برنامه "مُدام" با سخنرانی دکتر مهدی نوریان و دکتر کاووس حسنلی.با موضوعیت"استاد سخن؛سعدی".
#مُدام
#قلمستان
#سعدی
@ghalamestannews
#مُدام
#قلمستان
#سعدی
@ghalamestannews
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جماعتی که نظر را حرام میگویند
نظر حرام بکردند و خونِ خلق حلال...
#سعدی
#شجریان
#قلمستان
@ghalamestannews
نظر حرام بکردند و خونِ خلق حلال...
#سعدی
#شجریان
#قلمستان
@ghalamestannews
مرکز آفرینش های ادبی قلمستان
جماعتی که نظر را حرام میگویند نظر حرام بکردند و خونِ خلق حلال... #سعدی #شجریان #قلمستان @ghalamestannews
جزای آن که نگفتیم شکرِ روزِ وصال
شب فراق نخفتیم لاجرم ز خیال
بدار یک نفس ای قاید این زمام جمال
که دیده سیر نمیگردد از نظر به جمال
دگر به گوش فراموش عهد سنگین دل
پیام ما که رساند مگر نسیم شمال
به تیغ هندی دشمن قتال مینکند
چنان که دوست به شمشیر غمزه قتال
جماعتی که نظر را حرام میگویند
نظر حرام بکردند و خونِ خلق حلال
غزال اگر به کمند اوفتد عجب نبود
عجب فتادن مردَست در کمندِ غزال
تو بر کنار فراتی ندانی این معنی
به راه بادیه دانند قدرِ آبِ زلال
اگر مراد نصیحتکنان ما اینست
که تَرکِ دوست بگویم؛تصوُریست مُحال
به خاکِ پای تو داند که تا سرم نرود
ز سر به دَرنرود همچنان امیدِ وصال
حدیثِ عشق چه حاجت که بر زبان آری
به آب دیدهی خونین نبشته صورت حال
سخن دراز کشیدیم و همچنان باقیست
که ذکر دوست نیارد به هیچ گونه ملال
به ناله کار میسر نمیشود "سعدی"
ولیک نالهی بیچارگان خوشست! بنال!
#سعدی
#قلمستان
@ghalamestannews
شب فراق نخفتیم لاجرم ز خیال
بدار یک نفس ای قاید این زمام جمال
که دیده سیر نمیگردد از نظر به جمال
دگر به گوش فراموش عهد سنگین دل
پیام ما که رساند مگر نسیم شمال
به تیغ هندی دشمن قتال مینکند
چنان که دوست به شمشیر غمزه قتال
جماعتی که نظر را حرام میگویند
نظر حرام بکردند و خونِ خلق حلال
غزال اگر به کمند اوفتد عجب نبود
عجب فتادن مردَست در کمندِ غزال
تو بر کنار فراتی ندانی این معنی
به راه بادیه دانند قدرِ آبِ زلال
اگر مراد نصیحتکنان ما اینست
که تَرکِ دوست بگویم؛تصوُریست مُحال
به خاکِ پای تو داند که تا سرم نرود
ز سر به دَرنرود همچنان امیدِ وصال
حدیثِ عشق چه حاجت که بر زبان آری
به آب دیدهی خونین نبشته صورت حال
سخن دراز کشیدیم و همچنان باقیست
که ذکر دوست نیارد به هیچ گونه ملال
به ناله کار میسر نمیشود "سعدی"
ولیک نالهی بیچارگان خوشست! بنال!
#سعدی
#قلمستان
@ghalamestannews
مرکز آفرینش های ادبی قلمستان
Che Fetne bod @Navayeirani – TAJESFAHANI.JALILSHAHNAZ
چه فتنه بود که حُسنِ تو در جهان انداخت
که یک دَم از تو نظر بر نمیتوان انداخت
بلای غمزهی نامهربانِ خون خوارت
چه خون که در دلِ یارانِ مهربان انداخت
ز عقل و عافیت آن روز بر کران ماندم
که روزگار حدیثِ تو در میان انداخت
نه باغ ماند و نه بُستان که سروِ قامتِ تو
برست و وِلوِله در باغ و بوستان انداخت
تو دوستی کُن و از دیده مفکنم زنهار
که دشمنم ز برای تو در زبان انداخت
به چشمهای تو کان چشم کز تو برگیرند
دریغ باشد بر ماه آسمان انداخت
همین حکایت روزی به دوستان برسد
که سعدی از پی جانان برَفت و جان انداخت
#سعدی
#تاج_اصفهانی
#قلمستان
@ghalamestannews
که یک دَم از تو نظر بر نمیتوان انداخت
بلای غمزهی نامهربانِ خون خوارت
چه خون که در دلِ یارانِ مهربان انداخت
ز عقل و عافیت آن روز بر کران ماندم
که روزگار حدیثِ تو در میان انداخت
نه باغ ماند و نه بُستان که سروِ قامتِ تو
برست و وِلوِله در باغ و بوستان انداخت
تو دوستی کُن و از دیده مفکنم زنهار
که دشمنم ز برای تو در زبان انداخت
به چشمهای تو کان چشم کز تو برگیرند
دریغ باشد بر ماه آسمان انداخت
همین حکایت روزی به دوستان برسد
که سعدی از پی جانان برَفت و جان انداخت
#سعدی
#تاج_اصفهانی
#قلمستان
@ghalamestannews
مرکز آفرینش های ادبی قلمستان
تا همه شهر بیایند و ببینند که ما پیر بودیم و دگرباره جوان گردیدیم #سعدی #قلمستان @ghalamestannews
عمرها در پی مقصود به جان گردیدیم
دوست در خانه و ما گِردِ جهان گردیدیم
خود سراپردهی قدرش ز مکان بیرون بود
آن که ما در طلبش جمله مکان گردیدیم
همچو بلبل همه شب نعره زنان تا خورشید
روی بنمود، چو خفاش نهان گردیدیم
گفته بودیم به خوبان که نباید نگریست
دل ببُردند و ضرورت نگران گردیدیم
صفت یوسف، نادیده بیان میکردند
با میان آمد و بی نام و نشان گردیدیم
رفته بودیم به خلوت که دگر مینخوریم
ساقیا باده بده کز سر آن گردیدیم
تا همه شهر بیایند و ببینند که ما
پیر بودیم و دگرباره جوان گردیدیم
سعدیا لشکر خوبان به شکار دل ما
گو مَیایید که ما صیدِ فلان گردیدیم
#سعدی
#قلمستان
@ghalamestannews
دوست در خانه و ما گِردِ جهان گردیدیم
خود سراپردهی قدرش ز مکان بیرون بود
آن که ما در طلبش جمله مکان گردیدیم
همچو بلبل همه شب نعره زنان تا خورشید
روی بنمود، چو خفاش نهان گردیدیم
گفته بودیم به خوبان که نباید نگریست
دل ببُردند و ضرورت نگران گردیدیم
صفت یوسف، نادیده بیان میکردند
با میان آمد و بی نام و نشان گردیدیم
رفته بودیم به خلوت که دگر مینخوریم
ساقیا باده بده کز سر آن گردیدیم
تا همه شهر بیایند و ببینند که ما
پیر بودیم و دگرباره جوان گردیدیم
سعدیا لشکر خوبان به شکار دل ما
گو مَیایید که ما صیدِ فلان گردیدیم
#سعدی
#قلمستان
@ghalamestannews
شکر به شکر نهم در دهان مژده دهان
اگر تو باز برآری حدیثِ من به دهان
تو آن نهای که چو غایب شَوی ز دل برَوی
تفاوتی نکند قُرب دل به بُعدِ مکان
#سعدی
#قلمستان
@ghalamestannews
اگر تو باز برآری حدیثِ من به دهان
تو آن نهای که چو غایب شَوی ز دل برَوی
تفاوتی نکند قُرب دل به بُعدِ مکان
#سعدی
#قلمستان
@ghalamestannews
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم
شمایل تو بدیدم نه عقل ماند و نه هوشم
#سعدی
#شجریان
#قلمستان
@ghalamestannews
شمایل تو بدیدم نه عقل ماند و نه هوشم
#سعدی
#شجریان
#قلمستان
@ghalamestannews
مرا هرگز نمیگنجد دو معنی راست در باور
غزل گفتن پس از #سعدی ؛ جوانمردی پس از حیدر...
#حسین_جنتی
#سعدی
#اول_اردیبهشت_ماه_جلالی
#استاد_سخن
#قلمستان
@ghalamestannews
غزل گفتن پس از #سعدی ؛ جوانمردی پس از حیدر...
#حسین_جنتی
#سعدی
#اول_اردیبهشت_ماه_جلالی
#استاد_سخن
#قلمستان
@ghalamestannews